معیار ها برای انتخاب روش تامین مالی


دیاگرامی از نقطه‌ی سر به سر تعدادی و ارزشی

ارزیابی و انتخاب پیمانکار در پروژه‌های عمرانی با رویکرد مدیریت زنجیره‌ی تأمین و بهره‌مندی از روش P‌R‌O‌M‌T‌H‌E‌E

مدیریت زنجیره‌ی تأمین با هماهنگی واحدها موجب بهبود علم و صنعت و جوامع شده است. با به کارگیری این مدیریت در یک پروژه‌ی عمرانی
نیز، بهره‌وری کل زنجیره افزایش می‌یابد. انتخاب پیمانکار اولین و مهم‌ترین بخش در پروژه‌های عمرانی است که در این تصمیم‌گیری چندمعیاره،
بهترین پیمانکار مطابق معیارهای منتخب، تعیین می‌شود. در این مقاله برای بهترین انتخاب، پس از بررسی‌های انجام شده، پرسش‌نامه‌یی مهیا و بین خبرگان توزیع شد. با آلفای کرونباخ ۷۲٪ و آزمون بردا، ۱۲ معیار پر اهمیت از نظرات پرسش‌نامه‌ی مذکور، مطابق چهار معیار اصلی) توان مالی، استانداردها و گواهی‌نامه‌ها، عوامل محیطی و تجهیزات فیزیکی، عملکرد گذشته و تخصص و تجربه فنی( با زیرمعیارهای مربوطه‌اند. سپس با روش P‌R‌O‌M‌T‌H‌E‌E، به نرمال‌سازی و پایش معیارها و در نهایت انتخاب برترین گزینه پرداخته شده و در انتها با بررسی اطلاعات چند شرکت معتبر، برترین پیمانکار با توجه به تمام معیارها و اولویت‌ها تعیین شده است.

کلیدواژه‌ها

  • ارزیابی و انتخاب پیمانکار
  • پروژه‌های عمرانی
  • مدیریت زنجیره‌ی تأمین
  • روش P‌R‌O‌M‌T‌H‌E‌E

عنوان مقاله [English]

S‌U‌P‌P‌L‌Y C‌H‌A‌I‌N M‌A‌N‌A‌G‌E‌M‌E‌N‌T A‌N‌D U‌T‌I‌L‌I‌Z‌A‌T‌I‌O‌N O‌F P‌R‌O‌M‌T‌H‌E‌E

نویسندگان [English]

  • S. N‌a‌j‌i‌a‌z‌a‌r‌p‌o‌u‌r
  • E. Teimouri

D‌e‌p‌t. o‌f I‌n‌d‌u‌s‌t‌r‌i‌a‌l E‌n‌g‌i‌n‌e‌e‌r‌i‌n‌g- I‌r‌a‌n U‌n‌i‌v‌e‌r‌s‌i‌t‌y o‌f S‌c‌i‌e‌n‌c‌e a‌n‌d T‌e‌c‌h‌n‌o‌l‌o‌g‌y

T‌h‌e‌r‌e a‌r‌e m‌a‌n‌y p‌r‌o‌b‌l‌e‌m‌s i‌n c‌o‌n‌t‌r‌a‌c‌t‌i‌n‌g p‌r‌o‌j‌e‌c‌t‌s a‌n‌d t‌h‌e‌i‌r p‌e‌r‌f‌o‌r‌m‌a‌n‌c‌e. A‌t e‌a‌c‌h p‌r‌o‌j‌e‌c‌t s‌t‌a‌g‌e a‌n‌d d‌u‌e t‌o d‌i‌f‌f‌e‌r‌e‌n‌t r‌e‌a‌s‌o‌n‌s, t‌h‌e‌s‌e p‌r‌o‌b‌l‌e‌m‌s a‌f‌f‌e‌c‌t c‌o‌s‌t, t‌i‌m‌e a‌n‌d o‌v‌e‌r‌a‌l‌l p‌r‌o‌j‌e‌c‌t q‌u‌a‌l‌i‌t‌y. H‌e‌n‌c‌e, i‌n o‌r‌d‌e‌r t‌o i‌n‌c‌r‌e‌a‌s‌e t‌h‌e e‌f‌f‌i‌c‌i‌e‌n‌c‌y a‌n‌d p‌e‌r‌f‌o‌r‌m‌a‌n‌c‌e i‌n a‌l‌l l‌e‌v‌e‌l‌s o‌f t‌h‌e c‌h‌a‌i‌n a‌n‌d w‌i‌t‌h s‌u‌p‌p‌l‌y c‌h‌a‌i‌n m‌a‌n‌a‌g‌m‌e‌n‌t a‌p‌p‌r‌o‌a‌c‌h, t‌h‌e‌r‌e w‌i‌l‌l b‌e a c‌o‌o‌r‌d‌i‌n‌a‌t‌i‌o‌n f‌r‌o‌m t‌h‌e b‌e‌g‌i‌n‌n‌i‌n‌g o‌f a p‌r‌o‌j‌e‌c‌t (c‌o‌n‌t‌r‌a‌c‌t‌o‌r s‌e‌l‌e‌c‌t‌i‌o‌n) t‌o t‌h‌e e‌n‌d o‌f p‌r‌o‌j‌e‌c‌t (h‌a‌n‌d‌o‌v‌e‌r o‌f p‌r‌o‌j‌e‌c‌t). C‌o‌n‌t‌r‌a‌c‌t‌o‌r s‌e‌l‌e‌c‌t‌i‌o‌n i‌s t‌h‌e f‌o‌r‌e‌m‌o‌s‌t p‌a‌r‌t o‌f c‌o‌n‌s‌t‌r‌u‌c‌t‌i‌o‌n p‌r‌o‌j‌e‌c‌t‌s w‌h‌i‌c‌h i‌n t‌h‌i‌s m‌u‌l‌t‌i-c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a d‌e‌c‌i‌s‌i‌o‌n-m‌a‌k‌i‌n‌g, t‌h‌e b‌e‌s‌t c‌o‌n‌t‌r‌a‌c‌t‌o‌r i‌s d‌e‌t‌e‌r‌m‌i‌n‌e‌d b‌y e‌x‌p‌e‌r‌t j‌u‌d‌g‌m‌e‌n‌t, d‌i‌f‌f‌e‌r‌e‌n‌t v‌a‌r‌i‌a‌b‌l‌e‌s a‌n‌d t‌h‌e‌i‌r p‌r‌i‌o‌r‌i‌t‌i‌e‌s.
I‌n t‌h‌i‌s p‌a‌p‌e‌r f‌o‌r s‌e‌l‌e‌c‌t‌i‌n‌g t‌h‌e b‌e‌s‌t c‌o‌n‌t‌r‌a‌c‌t‌o‌r, n‌u‌m‌e‌r‌o‌u‌s c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a w‌e‌r‌e c‌o‌l‌l‌e‌c‌t‌e‌d b‌y a‌s‌k‌i‌n‌g f‌r‌o‌m a‌d‌e‌p‌t e‌x‌p‌e‌r‌t‌s a‌n‌d t‌h‌e‌n a‌m‌o‌n‌g t‌h‌e‌m, 16 c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a w‌i‌t‌h h‌i‌g‌h‌e‌s‌t fr‌e‌q‌u‌e‌n‌c‌y w‌a‌s c‌o‌n‌s‌i‌d‌e‌r‌e‌d f‌o‌r q‌u‌e‌s‌t‌i‌o‌n‌n‌a‌i‌r‌e. T‌h‌e‌s‌e q‌u‌e‌s‌t‌i‌o‌n‌n‌a‌i‌r‌e w‌a‌s d‌i‌s‌t‌r‌i‌b‌u‌t‌e‌d b‌e‌t‌w‌e‌e‌n e‌x‌p‌e‌r‌t‌s. C‌r‌o‌n‌b‌a‌c‌h's a‌l‌p‌h‌a c‌o‌e‌f‌f‌i‌c‌i‌e‌n‌t w‌a‌s o‌b‌t‌a‌i‌n‌e‌d a‌s 72%. T‌h‌e‌n b‌a‌s‌e‌d o‌n B‌o‌r‌d‌a,s f‌u‌n‌c‌t‌i‌o‌n 12 i‌m‌p‌o‌r‌t‌a‌n‌t c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a w‌a‌s s‌e‌l‌e‌c‌t‌e‌d w‌h‌i‌c‌h w‌a‌s c‌a‌t‌e‌g‌o‌r‌i‌z‌e‌d i‌n f‌o‌u‌r m‌a‌i‌n c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a a‌n‌d r‌e‌l‌a‌t‌e‌d s‌u‌b-c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a a‌s f‌o‌l‌l‌o‌w: E‌n‌v‌i‌r‌o‌n‌m‌e‌n‌t‌a‌l f‌a‌c‌t‌o‌r‌s a‌n‌d p‌h‌y‌s‌i‌c‌a‌l e‌q‌u‌i‌p‌m‌e‌n‌t: p‌r‌o‌q‌u‌r‌e‌m‌e‌n‌t a‌n‌d m‌a‌t‌e‌r‌i‌a‌l‌s (s‌u‌p‌p‌l‌i‌e‌r), c‌o‌m‌p‌a‌n‌y's m‌a‌c‌h‌i‌n‌e‌s, c‌o‌n‌t‌r‌a‌c‌t‌o‌r's p‌r‌o‌p‌o‌s‌e‌d c‌o‌s‌t e‌s‌t‌i‌m‌a‌t‌e - f‌i‌n‌a‌n‌c‌i‌a‌l c‌a‌p‌a‌c‌i‌t‌y: b‌a‌n‌k t‌u‌r‌n‌o‌v‌e‌r a‌n‌d c‌o‌m‌p‌a‌n‌y's a‌s‌s‌e‌t‌s, t‌h‌e i‌n‌c‌o‌m‌e o‌f t‌a‌x d‌e‌c‌l‌a‌r‌a‌t‌i‌o‌n i‌n l‌a‌s‌t y‌e‌a‌r, A‌b‌i‌l‌i‌t‌y t‌o c‌o‌m‌p‌e‌n‌s‌a‌t‌e f‌o‌r l‌o‌s‌s‌e‌s o‌r d‌e‌l‌a‌y‌s - p‌a‌s‌t p‌e‌r‌f‌o‌r‌m‌a‌n‌c‌e- r‌e‌c‌o‌r‌d‌s a‌n‌d t‌e‌c‌h‌n‌i‌c‌a‌l e‌x‌p‌e‌r‌t‌i‌s‌e: e‌x‌p‌e‌r‌t‌s a‌n‌d k‌e‌y p‌e‌r‌s‌o‌n‌n‌e‌l, t‌h‌e p‌a‌s‌t t‌e‌c‌h‌n‌i‌c‌a‌l b‌a‌c‌k‌g‌r‌o‌u‌n‌d‌s a‌n‌d e‌x‌p‌e‌r‌i‌e‌n‌c‌e‌s, e‌m‌p‌l‌o‌y‌e‌r s‌a‌t‌i‌s‌f‌a‌c‌t‌i‌o‌n o‌f p‌r‌e‌v‌i‌o‌u‌s c‌o‌n‌t‌r‌a‌c‌t‌s, t‌h‌e n‌u‌m‌b‌e‌r o‌f s‌i‌m‌i‌l‌a‌r p‌r‌o‌j‌e‌c‌t‌s w‌a‌s d‌o‌n‌e - s‌t‌a‌n‌d‌a‌r‌d‌s: r‌a‌n‌k a‌n‌d f‌i‌e‌l‌d o‌f e‌x‌p‌e‌r‌t‌i‌s‌e w‌h‌i‌c‌h c‌o‌m‌p‌a‌n‌y i‌s q‌u‌a‌l‌i‌f‌i‌e‌d f‌o‌r a‌n‌d i‌t‌s v‌a‌l‌i‌d‌i‌t‌y, a‌v‌a‌i‌l‌a‌b‌i‌l‌i‌t‌y a‌n‌d n‌u‌m‌b‌e‌r o‌f p‌e‌r‌m‌i‌t‌t‌e‌d p‌r‌o‌j‌e‌c‌t‌s d‌o‌n‌e. T‌h‌e‌n w‌i‌t‌h P‌R‌O‌M‌T‌H‌E‌E m‌e‌t‌h‌o‌d, t‌h‌e c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a w‌a‌s n‌o‌r‌m‌a‌l‌i‌z‌e‌d
a‌n‌d m‌o‌n‌i‌t‌o‌r‌e‌d, f‌i‌n‌a‌l‌l‌y t‌h‌e b‌e‌s‌t a‌l‌t‌e‌r‌n‌a‌t‌i‌v‌e w‌a‌s s‌e‌l‌e‌c‌t‌e‌d. I‌n t‌h‌i‌s r‌e‌s‌e‌a‌r‌c‌h, q‌u‌a‌l‌i‌t‌a‌t‌i‌v‌e c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a‌s o‌f e‌a‌c‌h c‌o‌m‌p‌a‌n‌y i‌s b‌e‌c‌a‌m‌e a q‌u‌a‌n‌t‌i‌t‌a‌t‌i‌v‌e c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a‌s. F‌i‌n‌a‌l‌l‌y i‌n‌f‌o‌r‌m‌a‌t‌i‌o‌n o‌f s‌o‌m‌e c‌o‌m‌p‌a‌n‌i‌e‌s w‌a‌s e‌v‌a‌l‌u‌a‌t‌e‌d a‌n‌d t‌h‌e b‌e‌s‌t c‌o‌n‌t‌r‌a‌c‌t‌o‌r w‌a‌s s‌e‌l‌e‌c‌t‌e‌d b‌a‌s‌e‌d o‌n a‌l‌l c‌r‌i‌t‌e‌r‌i‌a‌s a‌n‌d t‌h‌e‌i‌r p‌r‌i‌o‌r‌i‌t‌i‌e‌s.

روشهای تامین مالی در بنگاه‌های اقتصادی

راهبرد تأمین مالی در شرکت ها، ازمباحث مهم دانشمندان مالی و حسابداری است. از اهداف مهم تأمین مالی، انجام سرمایه‌گذاری در شرکت‌ها برای سودآوری بیشتر است.

طرق مختلف تأمین مالی، شامل تأمین مالی داخلی و خارجی یا ترکیبی از این دو نوع است.(جهانخانی و کنعانی امیری، ۱۳۸۵) مدیران بنگاه‌های اقتصادی در عصر کنونی، با توجه به محدودیت‌های منابع مالی به ویژه در عرصه تجارت جهانی و تنگ شدن رقابت، تحت فشار فزاینده‌ای قرار دارند تا هزینه‌های عملیاتی و بهای تمام شده را کاهش دهند و کم هزینه‌ترین نوع ساختار سرمایه را برای انجام فعالیت‌های بنگاه اقتصادی در راستای افزایش ارزش بنگاه، پرداخت به موقع بدهی‌ها، تداوم فعالیت و حضور بیشتر در بازارهای داخلی و خارجی برگزینند. این فشارها معمولاً از سوی گروه‌های مختلفی مانند سهامداران، مصرف کنندگان و سایر ذینفعان به مدیران بنگاه‌ها وارد می‌شود. برای دستیابی به اهداف پیشگفته، راهبردهای مدیران، تأمین منابع مالی مطلوب با کمترین هزینه برای رشد و توسعه اقتصادی فعالیت‌های بنگاه، افزایش سود وحداکثرسازی ثروت سهامداران، می‌باشد.

مولفه‌های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه

مولفه های مالی و اقتصادی موثر در جذب سرمایه گذار

همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار می‌گیرند، خواه رانندگی و پیاده‌روی در خیابان ، خواه سرمایه‌گذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایه‌گذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایه‌گذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته می‌شود. هر سرمایه‌گذار مشخصا دارای پروفایل ریسک‌پذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص می‌شود. وقتی صحبت سرمایه‌گذاری به میان می‌آید باید در نظر داشت که رابطه‌ی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمی‌شود». به طور کلی، با افزایش ریسک‌های سرمایه‌گذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسک‌ها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.

در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضه‌ی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.

در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایه‌گذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسک‌های سرمایه‌گذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایه‌گذاران چگونه و از طریق چه راه‌هایی، کسب و کار‌ها را می‌سنجند.

رابطه‌ی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش

رابطه‌ی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)

ریسک در سرمایه گذاری

به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آورده‌ی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایه‌ی اولیه‌ای است که وارد کسب و کار کرده‌اید.

به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازه‌گیری نوسانات ارزش دارایی‌ها در مقابل میانگین‌ ارزش‌ دارایی‌های پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.

بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسک‌های مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخش‌بندی شده که دارای زیر بخش‌های دیگری از قبیل شکل زیر هستند.

ریسک‌های مالی یک کسب و کار

شماتیکی از ریسک‌های مالی یک کسب و کار

در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسک‌ها پرداخته می‌شود:

  • ریسک بازار: به ریسکی گفته می‌شود که ممکن است یک سرمایه‌گذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایه‌ی خود را از دست دهد. اصلی‌ترین بخش‌های ریسک بازار به قسم زیر است:
    • ریسک سهامی
    • ریسک نرخ بهره/ سود
    • ریسک ارز

    تاثیر ریسک افقی بر سرمایه

    شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه

    • ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایه‌گذاری بیش از زمان پیش‌بینی شده‌ی سرمایه‌گذاران به طول می‌انجامد، دچار این قبیل ریسک‌ها می‌شود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمی‌توان درکی از خطرات پیش رو داشت.
    • ریسک سرمایه‌گذاری خارجی: به ریسکی گفته می‌شود که به دلیل سرمایه‌گذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایه‌گذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامی‌های مدنی و … مواجه می‌شوند.

    حال که با خطرات و ریسک‌های یک سرمایه‌گذاری آشنا شدید، جدا از این‌که خودتان می‌توانید از روش‌های مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیم‌گیری سرمایه‌گذار‌ها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخص‌های پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایه‌گذاران پرداخته می‌شود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسک‌های آن آشنا شد.

    شاخصه‌های مالی سنجش کسب و کار‌ها

    عموما سرمایه‌گذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روش‌های مختلف ارزیابی شرکت‌ها مانند روش نسبت‌ها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده می‌کنند. عموما قبل از پذیرش سرمایه‌گذار خارجی، هر بنیان‌گذاری خود به نوعی در حال سرمایه‌گذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخص‌های مالی آشنا شوید تا بتوانید پیش‌بینی درستی به سرمایه‌گذار از کسب و کارتان ارائه دهید.

    از برخی شاخص‌های اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخص‌ها به صورت درصدی استفاده می‌شود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان می‌شود.

    ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)

    ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایه‌گذاری انجام شده در پروژه از آن کم می‌شود. به بیانی دیگر در فرمول‌های‌ زیر آورده شده است:

    شاخص سود آوری (PI)

    شاخص دیگری که از PV و NPV می‌توان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) می‌باشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:

    به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایه‌گذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخص‌ها به صورت زیر محاسبه می‌شود.

    جریانات درآمد – هزینه‌ی شرکت (برگرفته از آموزه‌های مهندس پورمددکار)

    درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته می‌شود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایه‌گذار بازگشت داده می‌شود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده می‌شود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته می‌شود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته می‌شد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.

    بعد از مشخص شدن سود‌دهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح با توجه به سودده بودن برای سرمایه‌گذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخص‌هایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده می‌کنند.

    نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)

    نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص می‌کند. تحلیل‌گران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده می‌کنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابه‌اند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.

    با کمک ارزش خالص فعلی، می‌توانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایه‌گذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریان‌های نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایه‌گذاری شما، یک سرمایه‌گذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایه‌گذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:

    که در رابطه بالا:

    • Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
    • t = تعداد دوره زمانی
    • r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
    • I = میزان سرمایه‌گذاری

    در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:

    هر سرمایه‌گذاری با توجه به زمینه‌ی طرح و ریسک‌های مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف می‌کند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایه‌گذاری می‌کند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایه‌گذاری را نمی‌پذیرد.

    نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایه‌گذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاری‌ها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی می‌شوند، که می‌تواند در مقایسه با دارایی‌های همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاری‌ها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست می‌آید:

    نقطه‌ی سر به سر (Break Even Point)

    در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در دره‌ی مرگ استارتاپ‌ها” اقدام نمایید.

    تجزیه و تحلیل نقطه‌ی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطه‌ای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر می‌شود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.

    به طور خلاصه:

    • در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
    • نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینه‌ی کل (AR = ATC)
    • نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)

    طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:

    نقطه‌ی سر به سر تعدادی و ارزشی

    دیاگرامی از نقطه‌ی سر به سر تعدادی و ارزشی

    تعریف فرمولی نقطه‌ی سر به سر

    (هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینه‌های ثابت = نقطه سر به سر تعدادی

    • هزینه‌های ثابت (Fixed Costs) به هزینه‌هایی گفته می‌شود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمی‌کنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته می‌شود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
    • قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته می‌شود.
    • هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینه‌هایی گفته می‌شود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.

    قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینه‌های متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینه‌های ثابت کمک می‌کند.

    اصولا نقطه‌ی سر به سر در اولین مراحل تصمیم‌گیری برای سرمایه‌گذاری بر استارتاپ‌ها صورت می‌گیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را می‌خواهید صرف چه هزینه‌هایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل می‌شود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحله‌ی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه می‌کنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسک‌های احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.

    تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.

    پایان نامه : شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر افزایش توان مالی تامین کنندگان با بهره گرفتن از تکنیک D-ANPوVIKOR فازی-(مطالعه موردی صنایع شوینده)

    شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر افزایش توان مالی تامین کنندگان با بهره گرفتن از تکنیک D-ANPوVIKOR فازی-(مطالعه موردی صنایع شوینده)

    استاد راهنما :

    دکتر ناصر حمیدی

    استاد مشاور

    دکتر آرش حاجی کریمی

    شهریور 1393

    (در فایل دانلودی نام نویسنده موجود است)

    تکه هایی از متن پایان نامه به عنوان نمونه :

    (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

    در کسب و کار رقابتی امروز، شرکت ها به دنبال راه هایی برای بهبود وضعیت خود در بازار هستند به همین منظور بسیاری از خدمات سایر شرکت ها (تامین کنندگان) بهره می گیرند. از عوامل معیار ها برای انتخاب روش تامین مالی مهم بقا در محیط پر رقابت امروزی ،کاهش هزینه های تولید محصول است که انتخاب درست و مناسب تامین کننده موجب این امر می شود و قابلیت رقابت پذیری سازمان را افزایش می دهد در نتیجه مسئله تعیین شاخص های دخیل در انتخاب تامین کنندگان و اولویت بندی آنها مطابق با استراتژیها و اهداف معیار ها برای انتخاب روش تامین مالی یک سازمان تولیدی از اهمیت بالایی برخوردار است و این شاخص ها می تواند در رتبه بندی تامین کنندگان سازمان تولیدی در جهت اهداف آن نقش موثری داشته باشند. حل این مسئله می تواند منجر به بهبود عملکرد سازمان شده و در عین حال هزینه های مرتبط با خرید تامین را کاهش دهد. صنعت شوینده کشور نیز از این قاعده مستثنی نبوده و به همین دلیل تصمیمات اخذ شده در این رابطه در عملکرد موفق شرکت ها در این صنعت تاثیر بسزایی دارند با توجه به موارد مذکور اخذ چنین تصمیماتی نیازمند ابزار توجیهی قوی برای اجرا می باشد.

    یکی از اجزای مهم زنجیره تامین ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان می باشد طبیعی است که بخش اعظمی از موفقیت یک شرکت در دستیابی به اهدافی چون بهبود کیفیت ،کاهش قیمت و تحویل به موقع و به عبارت دیگر نیل به مولفه های رضایت مشتری جهت فراهم کردن زمینه های حضور در بازارهای جهانی منوط به عملکرد تامین کنندگان آن شرکت است و در نتیجه فرایند انتخاب تامین کننده که قبلا به عنوان یک فعالیت صرفا عملیاتی محسوب می شد در حال حاضر به عنوان یک فعالیت استراتژیک شناخته شده و نیازمند توجه بیشتراست.

    درباره ارزیابی و انتخاب تامین کنندگان در صنایع مختلف پژوهش های زیادی صورت گرفته است ،در این پژوهش به دنبال شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر توان مالی تامین کنندگان و رتبه بندی تامین کنندگان با بهره گرفتن از معیارهای بیان شده می باشد در این راستا ابتدا با بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای و تحقیقاتی معیارها را شناسایی و سپس باتوجه به نظر خبرگان صنعت مذکور معیارها تاثیر گذار شناسایی می شود در مرحله بعد با بهره گرفتن از روش دیمتل فازی[1] ساختار حاکم بر معیارهای اصلی و فرعی مشخص و با بهره گرفتن از روش ویکور[2] بهترین تامین کننده شناسایی می شود.

    براساس مطالعات صورت گرفته بر روی معیارهایی که پس از مطالعات کتابخانه ای شناسایی شده بودند معیارهای کیفیت ،تحویل ،توانمند سازی ،حسن سابقه و بهروری به ترتیب از جمله معیارهای مهم تاثیر گذار بر افزایش توان مالی تامین کنندگان صنایع شوینده شناسایی شده است و در زیرمعیارها حداقل سازی استفاده از منابع و حداکثر استفاده از ظرفیت، بالاترین امتیاز را کسب کردند .با توجه به نتایج به دست آمده و با مقایسه صورت گرفته با تحقیقات پیشین این نتیجه حاصل می شود که کیفیت ،در ارزیابی تامین کنندگان از جمله معیارهای مهم و قابل توجه محسوب می شود زیرا در اکثر تحقیقات گذشته و همچنین تحقیق پیش رو در رتبه اول از نظر اهمیت قرار گرفته است

    واژه کلیدی: زنجیره تامین، مدیریت زنجیره تامین، وضعیت(توان )مالی، مدیریت هزینه

    حال و هوای حسابداری

    پس از برنامه ريزي سرمايه گذاري در دارايي هاي جاري و پيش بيني منابع مورد نياز شركت در سال آينده مدير مالي بايد به فكر تامين مالي و بعد از انتخاب تركيب منابع مدير مالي بايد در مورد نوع تامين مال تصميم بگيرد

    منابع اصلي تامين مالي كوتاه مدت :

    براي انتخاب منابع مالي كوتاه مدت مدير مالي با پنج جنبه سر و كار دارد :

    2 - تاثير برارزش اعتبار شركت

    3- قابليت اتكا و اطمينان

    سه منبع اصلي تامين مالي كوتاه مدت به ترتيب اهميت عبارتنداز :

    اعتبار تجاري ، وام بانكي ، اسناد تجاري

    اعتبار تجاري و اسناد تجاري تضمين نشده اند ولي وام بانكي مي تواند تضمين شده باشد .

    وام تضمين شده وامي است كه معیار ها برای انتخاب روش تامین مالی در مقابل دريافت آن وام گيرنده يك دارايي را نزد وام دهنده وثيقه مي گذارد . شركتها غالبا حسابهاي دريافتني يا موجودي انبار را وثيقه وام قرار مي دهند .

    هنگامي كه شركتي از شركت ديگر كالا خريداري مي كندمعمولا مجبور نيست بهاي كالا را فورا پرداخت كند در طول دوره تحويل كالا و پرداخت بهاي آن به فروشنده خريدار به فروشنده بدهكار است .

    اين بدهي در ترازنامع خريدار به عنوان بدهي و در حسابهاي پرداختني ثبت مي شود.و در حساب فروسنده طلب مزبور در حسابهاي دريافتني ثبت مي شود .

    بنابراين معاملات عادي تجاري بين شركتها براي شركتي خاص يك منبع تامين مالي كوتاه مدت ايجاد مي كنند منبع مزبور همان اعتبار تجاري است زيرا بين دريافت كالا و پرداخت وجه يك فاصله زماني وجود دارد .

    ويژگي هاي جالب اعتبار تجاري به عنوان تامين مالي اين است كه با افزايش خريدها به سرعت افزايش مي يابد . چنانچه خريدار خريد روزانه را دو برابر كند اعتبار تجاري وي نيز دو برابر مي شود .

    هزينه استفاده از اين منبع مالي به چند عامل بستگي دارد :

    · يكي از اين عوامل شرايط اعتباري فروش كالاست ، شرايط مزبور بسته به نوع صنعت متفاوت هستند اما در داخل يك صنعت مشابه اند .

    · حجم پولي خريدهاي شركت مورد نظر ميزان اعتبار تجاري را كه در دسترس شسركت قرار مي گيرد تعيين مي كند .

    اين شكل تامين مالي پس از خريد كالا اگر پرداخت نقدي انجام ندهد در دسترس شركت قرار مي گيرد .

    · اعبار تجاري براي پرداخت ساير صورت حسابها بطور مستقيم وجه نقد بدست نمي دهد .

    · علاوه بر اين شركتي كه بطور مستمر صورتحسابهاي خود را پرداخت نمي كند ارزش اعتباري پاييني براي خود ايجاد مي كند .

    ممكن است فروشندگان تمايلي به اعطاي اعتبار به اين شركت نداشته باشند و براي شركت مشكلاتي به اشكال زير ايجاد كند .

    · اول ممكن است شركت نتواند از منابع ديگر اعتبار تحصيل كند .

    بدين ترتيب مقدار موجودي شركت محدود مي شود و ميزان فروش و سود كاهش مي يابد

    · دوم ، از دست دادن اعتبار تجاري هزينه به بار مي آورد .

    دومين منبع عمده تامين مالي كوتاه مدت براي شركتها ، وام بانكهاي تجاريست وامهاي كوتاه مدت بانكهاي تجاري ممكن است مدت دار يا ديداري باشند.در صورت مدت دار بودن غالبا وامها 30 ، 90 روزه يا يكساله هستند .

    عمده ترين نوع اعتبار بانكي وامهاي فصلي است .

    وامها براي تامين مالي افزايش موقتي موجوديها و حسابهاي دريافتني كه به وجه نقد تبديل مي شوند و منابع را باز پرداخت وام تامين مي كنند دريافت مي شود .

    غالبا بين بانك و مشتري توافقي غير رسمي در باره حداكثر مقدار اعتبار اعطايي وجود دارد با اين حال در صورت درخواست مشتري بانك از نظر قانوني هيچ تعهدي براي اعطاي وام ندارد .

    بانكها معمولا از مشترياني كه وام كوتاه مدت دريافت مي كنند مي خواهد كه متوسط حداقل سپرده ديداري نزد بانك داشته باشند اين مقدار (مانده جبراني ) ناميده و بر حسب درصد از وام بيان مي شود .

    يك راه براي محاسبه نوع بهره موثر سالانه وام تعيين هزينه ساليانه (بهره بعلاوه هرنوع كار مزدي كه وجود دارد ) و تقسيم آن بر مقدار وام در دسترس شركت است .

    هزينه ساليانه = نرخ بهره موثر

    مقدار وام در دسترس

    نرخ بهره موثر رابه شكل زير نيز ني توانيم نشان دهيم :

    نرخ بهره = نرخ بهره موثر

    درصد مانده جبراني -1

    چنانچه بخواهيم مبلغي كه بايد وام گرفته شود تا مقدار مشخصي پول در اختيار شركت قرار گيرد را محاسبه كنيم از فرمول ديگري استفاده مي كنيم :

    مقدار وجه مورد نياز = مقدار وام

    در صد مانده جبراني – 1

    در صورتيكه براي بخشهاي استفاده شده و استفاده نشده مانده جبراني وجود داشته ، محاسبه مقداري كه بايد وام گرفته شود پيچيده تر است . در اين حال از فرمول زیر استفاده مي كنيم .

    كل مبلغ * درصد مانده جبراني اعتبار استفاده نشده + وجه مورد نياز

    در صد مانده جبراني اعتبار استفاده نشده + درصد مانده جبراني -1 = مقدار وام

    ب) تامين مالي مقدماتي :

    از وام كوتاه مدت بانكي مقاطعه كاران معمولا براي تامين مالي اوليه ساختمان واحدهاي مسكوني ، جاده و سد و شركتهاي توليدي براي سرمايه گذاري در ماشين آلات و تجهيزات استفاده مي كنند .

    در اين حالت ، تامين مالي نهايي از طريق وام بلند مدت انجام مي گيرد .

    اين نوع استفاده از وام كوتاه مدت ، تامين مالي مقدماتي ناميده مي شود ، زيرا وام كوتاه مدت براي تامين منايع مورد نياز ، قبل از دريافت وام بلند مدت مورد استفاده قرار مي گيرد .

    شركتهاي توليدي مي توانند از اين نوع وام براي تامين مالي ايجاد واحدهاي توليد قبل از انتشار اوراق بهادار استفاده كنند .

    ج) نرخ بهره وامهاي بانكي :

    نرخ بهره چیست ؟

    هرگاه 100 ریال به وام داده شود و در پایان سال 105 ریال دریافت گردد،

    نرخ بهره سالانه برابر خواهد بود با 5 درصد یا:
    05/0 = 100 / ( 100- 105)
    معمولاً نرخ بهره برای یک سال محاسبه می شود و هرگاه مدت آن مشخص نشود منظور همان دوره سالانه است.

    باید توجه داشت که در هر زمان نرخ های بهره گوناگونی می توان یافت که به انواع مختلف وام مانند وام سرمایه گذاری ثابت، وام مسکن، وام سرمایه در گردش، قروض کوتاه مدت یا بلند مدت دولتی و غیره مربوط می شود.


    علت وجود این نرخ های متفاوت را باید در دلایل وجودی خود نرخ های بهره جستجو کرد. این دلایل عبارتند از:

    1. رجحان زمانی: مبلغ وام داده شده در حقیقت پس اندازی است که در اثر تعویق مصرف به وجود آمده است. هر اندازه تمایل به مصرف حال پول نسبت به مصرف آینده آن زیادتر باشد بدیهی است که مبلغ بیشتری باید برای تعویق مصرف پول پرداخت، یعنی نرخ بهره بیشتر خواهد بود.

    2. امکان غیر نقدینگی: وام دادن عموماً به معنای مبادله پول با یک دارایی غیر پولی مانند اوراق قرضه یا اسناد خزانه است که به عنوان یک وسیله پرداخت برای کالاها و خدمات مورد پذیرش همگانی نیست. هر گاه قبل از تاریخ سر رسید، نیاز وام دهنده به پول بیش از موجودی او باشد، ناچار باید یا دارایی غیر پولی خود را به پول تبدیل کند، یا دست به استقراض بزند. این تبدیل دارایی غیر نقدی به وجه نقد ممکن است با مشکلات، تاخیر و حتی زیان همراه باشد، و لذا معاوضه ی یک دارایی نقدی (یعنی پول) با دارایی دیگری که از نقدینگی کمتری برخوردار است می تواند در صورت نیاز وام دهنده به پول متضمن ریسک زیان برای او باشد. بنابراین در جریان وام دادن تقبل این ریسک باید جبران گردد، و همین است که ضرورت وجود نرخ بهره را ایجاب می کند.

    3. امکان نکول: ممکن است وام دهنده نسبت به باز پرداخت وام از سوی وام گیرنده مطمئن نباشد و وام در حقیقت نکول نشود. تقبل این ریسک نیز دلیل دیگری است برای وجود نرخ بهره، و میزان چنین ریسکی نیز به نوع وام پرداختی بستگی دارد.

    4. تورم: هرگاه تورم قیمت ها در اقتصاد وجود داشته باشد، ارزش واقعی مبلغ وام تا زمان سررسید به نسبت میزان تورم کاهش خواهد یافت. بدین ترتیب برای جبران خطر کاهش قدرت خرید پول وام دهنده، وجود نرخ بهره ضرورت می یابد.

    عوامل بالا دلایل وجود نرخ بهره مثبت را بیان می کنند. نرخ بهره پرداختی برای هر نوع وام اساساً قیمت آن وام به شمار می رود؛ یعنی قیمتی که برای استفاده از پول پرداخت می شود.
    بر این اساس اقتصاددانان تعیین نرخ بهره را بر پایه عرضه و تقاضا بیان کرده اند: تقاضا برای وام برای مصرف کنندگانی که قصد خرید اعتباری دارند و بنگاه هایی که در پی سرمایه گذاری هستند؛ و عرضه توسط صاحب پس اندازهایی که قصد وام دادن آن را دارند.

    نرخ بهره وامهاي بانكي از طريق مزاكره بين بانك و وام گيرنده نعيين مي شود هرچه مخاطره اعطاي وام بيشتر باشد يا وام گيرنده پر مخاطره تر باشد نرخ بهره نيز بالاتر مي رود .

    با اين حال بانكها به مشتريان پر مخاطره وام نمي دهند . بهره وامهاي بانكي ممكن است به سه روش پرداخت شود . شكل پرداخت بهره را توافق بين وام گيرنده و بانك مشخص مي كند .

    و هزينه دريافت وام بستگي به شكل پرداخت آن دارد .

    در روش اول ، معمولا بهره عادي در سر رسيد وام پرداخت مي شود .

    دوم ، پرداخت بهره پرداخت به شكل تنزيل اوراق بهادار شركت است

    روش سوم ، پرداخت بهره پرداخت بر اساس نرخ شناور است .

    در اين حالت نزخ بهر وام معیار ها برای انتخاب روش تامین مالی با نرخ بهره پايه بانكي تغيير مي كند ، رابطه بين اين دو نرخ در موافقتنامه وام مشخص مي شود .

    اسناد تجاري اوراق بهادار كوتاه مدت قابل فروش در بازار هستند كه شركتها آنها را به سرمايه گذاران مي فروشند سرمايه گذاران مزبور غالبا شركتهاي ديگر ، بانكهاي كوچك و نهادهاي مالي هستند .

    اسناد تجاري ، وام تضمين نشده اند و معمولا سر رسيدي از 30تا180 روز دارند اسناد تجاري را غالبا در موسسات و نهادهاي مالي منتشر مي كنند .

    مهمترين مزيت اسناد تجاري بر وامهاي كوتاه مدت بانكي ، هزينه كمتر آنهاست . نرخ بهره اسناد تجاري غالبا كمتر از نرخ پايه بانكي كوتاه مدت است .

    2-3 وامهاي تضمين شده :

    از شركتهايي كه داراي ارزش اعتبار بالايي نيستند تا بتوانند از وامهاي تضمين شده و اسناد تجاري استفاده كنند در خواست مي شود كه بخشي از دارايي خود را براي تضمين وام به وثيقه گذارند .

    2-3-1 حسابهاي در يافتني به عنوان وثيقه :

    حسابهاي دريافتني معرف پوليست كه شركت مورد نظر از افراد معیار ها برای انتخاب روش تامین مالی يا شركتهايي كه به انها اعتبار داده است طلب دارد بطور طبيعي حسابهاي دريافتني دارايي نسبتا ايمني اند .

    به همين دليل بهترين وثيقه براي وامهاي شركت هستند .تنها درصورتي وام دهنده نمي تواند وام خود را پس بگيرد كه شركتهاي بدهكار همرا با شركت مزبور ور شكست شوند .

    به منظور استفاده از حسابهاي دريافتني به عنوان وثيقه دو روش وجود دارد :

    روش اول هزينه كمتر اما براي وام دهنده مخاطره بيشتري دارد .در اين روش كل مانده حسابهاي دريافتني وثيقه وام مورد نظر قرار مي گيرد .

    وام گيرنده صورتحسابهاي خود را به ميران كافي به عنوان وثيقه ارائه مي دهد .در اين حالت وام دهنده مي تواندبرخي از صورت حسابها را بدليل پر مخاطره بودن مشتري نپذيرد .

    2-3-2 حسابهاي دريافتني به جاي وثيقه گذاري :

    بجاي وثيقه گذاري حسابهاي دريافتني براي دريافت وام ، شركتها حسابهاي دريافتني خود را به موسسات مالي ، كه در اين امر تخصص دارند مي فروشند .فروش حسابهاي دريافتني (فاكتور نيگ ) ناميده مي شود ، فاكتور موسسه خريدار ، اسناد دريافتني است .

    2-3-3 موجوديها به عنوان وثيقه :

    بسياري از اقلام موجودي به سادگي قابل فروشند وممكن است بخوبي نقش وثيقه را براي وامهاي كوتاه مدت بازي كنند . گروهي از اقلام موجوديها نيز از نظر وام دهنده بي ارزش هستند .

    اساس ارزيابي موجودي ها به عنوان وثيقه اي مناسب براي اعطاي وام قابل فروش بودن آنها در بازار است . موجودي كالاي در جريان ساخت وثيقه اي مناسب نيست زيرا نمي توان آن را در بازار فروخت .

    سند افتتاحيه
    به نام خدای حسابگر ، حسابساز، حسابرس و حسابدارِِِ زمين و آسمان و هر آنچه در اوست. هم او که افتتاحيه و اختتاميه همه حسابها و کتابهاست. ترازش هميشه موزون است و موجوديهايش هميشه در فزون. مطالبات مشکوک الوصولی ندارد چه اينکه کسی از قدرت لايزال او نميتواند بگريزد و استهلاک انباشته محاسبه نميکند گويا که در حوزه حسابداری او چيزی بی ارزش نميشود. به کسی ماليات نميدهد و از کسی به ناحق چيزی نميگيرد. نه سهامی است و نه تضامنی. هيچ شراکتی با کسی ندارد تک مالکی است و بی رقيب. هيچ تلفيق و ادغام و ترکيبی در حوزه شخصيتش تعريف شدنی نيست. حسابداری تورمی ندارد چه در نظرش ارزشها تغيير ناپذيرند. حسابداريش آنقدر خالص است که دوره مالی در آن تعريف نا شدنی و واحد پولی در آن بی معناست. شخصيتش حوزه محدودی ندارد و ازل و ابد را در بر ميگيرد. تداومش يک فرضيه نيست يک فرض و حقيقتی محض است. مديريتش حسابداری است و حسابداري اش مديريت که بر مدار عدالت است و به مثقال و ذره هم ميرسد و چيزی در آن از قلم نمي افتد. فضل و بخشش اوست که بر مدار اهميت مي چرخد و سرمايه بندگان اميدواری به اوست. و همان است که رهايی بخش آنان از حساب و کتابش خواهد بود، آنجا که مستجاب مي گرداند دعای برترين انسانها را در حق همه عالم که
    الهی عاملنا به فضلک و لا تعاملنا به عدلک

    میدانم که این وبلاگ (یا حرکت یا هر آنچه که میتوان بر آن نام نهاد ) گامی بسیار کوچک است ولی مهم همین حرکت است .
    پس منتظر تمام عزیزان هستیم تا با یاری هم این گامهای هر چند اندک را برداریم.
    نویسنده وبلاگ از دوستانی که به این وبلاگ سر می زنند تقاضا دارد در هر بازدید نظرات خود را جهت دلگرمی نویسنده و بهتر شدن وبلاگ اعلام دارند . با تشکر شانظری
    [email protected]



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.