CRM چیست؟ تعریف و مفاهیم مدیریت ارتباط با مشتری
CRM چیست؟ با هم چهار تعریف مدیریت ارتباط با مشتری را مرور میکنیم
- CRM مخفف چیست؟ CRM مخفف مدیریت ارتباط با مشتری میباشد و هدفش این است که ارتباط با مشتریانمان و نحوه پاسخ به نیازها و در خواستهای آنها را به بهترین شکل مدیریت کنیم. که این امر باعث موفقیت روز افزون کسب و کارمان خواهد شد.
- CRM استراتژی نحوه تعامل و مشارکت فعال با مشتریان است. سی آر ام موفق، کسب و کار را از دید مشتری میبیند و در برنامه ریزی خود تجربه مشتری را در نظر میگیرد. نگاه از دید مشتری به شما کمک میکند تا شکافها و فرصتهای موجود در کسب و کارتان را مشاهده و استراتژی و فرآیندهای موثرتری برای سازمان در نظر بگیرید.
- باید این را در نظر گرفت که CRM تنها یک نرم افزار نیست. امروزه این مبحث را به یک ابزار خلاصه میکنند که به سازمانها اجازه میدهد تا بیشتر بر روی فعالیتها و روابط مرتبط با مشتریان، خریداران، تامین کنندهگان و همکاران خود تمرکز کنند اما در واقع مفهوم مدیریت ارتباط با مشتری از لایه استراتژی آغاز شده و در نهایت این نرم افزارها ابزاری هستند برای تسهیل در اجرای استراتژیهای سازمان.
- در سازمانها از چهار نوع CRM استفاده میشود:
- CRM استراتژیک: استراتژی کسب و کار شما در زمینه مشتری محوری را شکل میدهد و به شما کمک میکند تا مشتریان جدید جذب نموده و مشتریان فعلی خود را راضی و سود آور نگه دارید. این استراتژی نقش بسیار پررنگی در سازمانتان بازی میکند چرا که موجب میشود فرآیندها و فرهنگ سازمانی صحیح مشتری محوری در کسب و کار شما شکل بگیرد.
- CRM عملیاتی: عملیات و اتوماسیون فرآیندهای ارائه خدمت به مشتریان مانند فرآیندهای بازاریابی، فروش و ارائه خدمات پس از فروش را مدیریت میکند. فرآیندهایی در سازمان وجود دارند که شما با استفاده از آنها نیازهای مشتریانتان را در مواقع مختلفی که با شما ارتباط دارند پاسخ میدهید، برای مثال زمانی که مشتری درخواست دریافت خدمات پس از فروش خود را ارائه میدهد سازمان چگونه به وی پاسخ داده و خدمات مورد انتظارش را به او ارائه میکند. در این مسیر از نرم افزار CRM هم کمک خواهید گرفت که بتوانید حجم زیاد اطلاعات مشتریان، فایلهای مرتبط با آنها و غیره را به نحو بهتری مدیریت نمایید.
- CRM تحلیلی: فرآیندی است که با استفاده از آن دادههای عملیاتی که از بازاریابی و ارتباط با مشتری جمع آوری شده است را به اطلاعاتی تبدیل میکنید که در تصمیم گیریهای فرآیندی و استراتژیک به سازمان شما کمک میکند. برای مثال نتایج حاصل از فروش محصولات گوناگون به شما کمک میکند دریابید که روی چه محصولاتی و چه ویژگیهای محصولی باید بیشتر تمرکز کنید و یا نتایج حاصل از جذب مشتریان بعد از یک کمپین بازاریابی به شما دید میدهد که کمپین بعدی خود را موثرتر برگزار نمایید.
- CRM تعاملی: رابط میان شما و محیط بیرون (مشتریان و نمایندگان) میباشد که به شما کمک میکند ارزش بیشتری برای مشتریان خود خلق نمایید. در واقع سیستمها به شما کمک خواهند کرد که بتوانید بازخوردهای مشتریانتان را چه مثبت و چه منفی دریافت نمایید، درخواستهای آنها را راحت شنیده و در سازمان به جریان بیندازید. برخی از کانالهای ارتباطی عبارتند از سیستم تلفنی، ایمیل، پیامک، chat و غیره. این نرم افزار علاوه بر مشتریان میتوانند با نمایندگان، توزیع کنندهگان و تامینکنندگان شما نیز در ارتباط باشند.
Harvard Business Review بیان کرده که شرکتهای موفق در پیادهسازی مدیریت ارتباط با مشتری پیش از تصمیم به پیادهسازی چهار سوال را از خود پرسیده اند:
– آیا از منظر استراتژیک در حال حاضر پیادهسازی CRM برای من اهمیت دارد؟
– دردهای سازمان من کجا هستند؟
– اکنون سازمان به مدیریت دقیق اطلاعاتش نیاز دارد؟
– بعد از پیاده سازی چه می خواهیم انجام دهیم؟
همچنین HBR بیان نموده که در آینده CRM از دادهها برای پیشبینی استفاده کرده و تبدیل به یک ابزار پرواکتیو میشود. و فروشندگانی رشد خواهند کرد که بتوانند از این دستیار رباتیک خود استفاده کنند.
نرم افزار CRM ابزار ارتباط موثر با مشتریان
از طراحی استراتژی CRM تا پیادهسازی نرم افزار CRM
برای اینکه سازمان شما بیشترین استفاده را از CRM ببرد، باید برنامهریزی دقیقی داشته باشید که شامل: ایجاد اتفاق نظر میان واحدهای کسب و کار، ایجاد تیم، مدیریت تغییر، استراتژی مشارکت مشتری و مشارکت کاربران باشد.
در ادامه ۸ گامی که به پیشنهاد SugarCRM می تواند راهنمای شما در این مسیر باشد را با هم مرور میکنیم.
۱ – ایجاد هم راستایی با اهداف کسب و کار
مطمئن شوید که استراتژی CRM خود را براساس اولویتهای سازمانتان تعیین کرده اید به زبان دیگر اهدافی که برای سازمان شما مهم هستند با استراتژیهای این اهداف محقق خواهند شد. برای رسیدن به این نقطه شناسایی فرآیندهای کسب و کار و نقاط ضعف سازمان در ارتباط با مشنریان نقشی بسیار مهم دارد.
حال برای تعیین اولویتها از خودتان بپرسید: “ما چه کاری میخواهیم انجام دهیم؟”، “اولویتهای سازمان ما در کوتاهمدت و بلندمدت و ارتباط آنها با سی آر ام چیست؟ و “راهکارها و برنامه اجرای آن و ارتباط آن با سی آر ام چیست؟” دقت کنید که برنامهریزی اجرا شامل، پیشبینی مالی و مدت زمان لازم برای تحلیل و پیادهسازی راهکار میباشد.
۲ – مشارکت و تعامل در تیم
مشارکت مدیران ارشد یکی از مهمترین عاملها در رسیدن به موفقیت خواهد بود. مشارکت مدیران چگونه جلب میشود؟ زمانی که مدیر ارشد در طراحی استراتژی CRM مشارکت داشته باشد و به این باور برسد که برنامههایی که اجرا خواهد شد موجب بهبود فرآيندهای کسب و کار، جذب و نگهداری مشتری و در مجموع مواردی بهبود شاخصهای مالی سازمان خواهد شد. در این صورت شما حمایت مدیر ارشد را خواهید داشت و احتمال موفقیت شما به طرز چشمگیری افزایش خواهد یافت.
پس از تعیین چارچوبهای کلی مهم است که تمامی ذینفعان در فرآیند طراحی مشارکت داده شوند. اما توصیه میشود که از متخصصین CRM هم استفاده نمایید چرا که یک فرد با تجربه در این حوزه به شما کمک خواهد کرد تا تاثیرات راهکارهای مدنظرتان در کل کسب و کار ببینید و راهکارهای موثرتری را برگزینید.
۳ – مشارکت مشتری
در طراحی استراتژی CRM یا مدیریت ارتباط با مشتری باید مشتری را در نظر بگیرید زیرا در نهایت باید تعاملی اثربخش میان شما و مشتریانتان شکل گیرد. پس مدیریت ارتباط با مشتری موفق کسب و کار را از دید مشتری نیز میبیند و هدفش این است که مشتری را به ارزشهای لازم برساند. دیدگاه مشتری به شما کمک میکند تا شکافها و فرصتهای موجود را ببینید و استراتژی و فرآیندهای جدید و مناسبی را برای سازمان خود اتخاذ کنید.
تیم پروژه با در نظر گرفتن دیدگاه و نظرات مشتری نیازهای آنان را درک کرده و با در نظر گرفتن فرآیندهای موجود حوزههایی که نیاز به بهبود دارند را شناسایی میکند.
۴ – فرآیندهای کسب و کار خود را بهتر بشناسید
حال که راهکارهای خود برای بهبود را مشخص کرده اید میخواهید از سیستمی نرم افزاری نیز کمک بگیرید. برای بهرهمندی از تاثیر مناسب نرم افزار CRM باید نرم افزار و فرآیندهای شما با هم همخوانی داشته باشند بنابراین فرآیندهای خود را شفاف کنید و آنها را با راهکارهای مدیریت ارتباط با مشتری که ارزیابی میکنید مقایسه کنید. (امیدوارم که در زمان تعیین بهبودها بهترین تجربیات را در فرآیندهای خود در نظر گرفته باشید و به آنها نزدیک باشید!)
گردش کارهایی که لازم دارید، برنامههای کاربردی که لازم است CRM با آنها یکپارچه شود و… را در نظر بگیرید. این موارد موجب میشود که بتوانید بهتر گزینههای مد نظر را ارزیابی کرده و همچنین تخمین بهتری از هزینه و زمان پیادهسازی سیستم خود داشته باشید.
۵ – اولویتبندی فرصتها
تاثیر راهکارها بر میزان درآمد و بهرهوری سازمان را بسنجید و در مورد آن با مدیران ارشد صحبت کنید. سپس پتانسیلهای بازگشت سرمایه پیادهسازی هر راهکاری که پیادهسازی میکنید را مطالعه کنید و آنها را با یکدیگر مقایسه کنید. در نظر گرفتن جمیع این موارد به شما کمک خواهد کرد تا برنامه پیادهسازی راهکارهای خود را اولویتبندی کنید.
به عنوان مثال، اگر بخش حسابداری بتواند با دسترسی به دادههای فروش، سریع تر وصول مطالبات از مشتریان را انجام دهد و این تاثیر زیادی در نقدینگی شرکت خواهد داشت، میتوانید پیادهسازی راهکار برای آنها را در اولویت قرار دهید.
۶ – تجربه و نظرات کاربرانتان را در نظر بگیرید
اگر کارکنان از مفهوم CRM یا مدیریت ارتباط با مشتریان استفاده نکنند، تمام تلاشهای استراتژیک بی فایده است، بنابراین نظرات و تجربههای کارکنان را در هر مرحله از مسیر بگیرید تا بتوانید با عمل به موارد لازم، به موفقیتهای بیشتری دست پیدا کنید.
همچنین امکاناتی جدید که کابران نیاز دارند را وارد لیست نیازمندیهای خود کنید. البته که همه آنها اولویت بالایی نخواهند داشت برخی از آنها پیاده سازی خواهند شد و برخی دیگر شاید هیچگاه پیاده سازی نشوند.
۷ – یکپارچگیهای مورد نیاز در سطح نرم افزارها را تعیین کنید
این مورد را در نظر بگیرید که یک نفر در سازمان شما نباید با چندین نرم افزار مختلف کار کند. بنابراین کدام نرم افزارها و برنامههای کاربردی که در مجموعه شما استفاده میشود را میخواهید ادغام نمایید و لازم است میان چه سیستمهای یکپارچه سازی شود. پس از این که برنامههای مورد نیاز خود را بررسی نمودید استراتژی جهت یکپارچه سازی دادهها تعیین نمایید چرا که به مدیریت اطلاعات کمک زیادی میکند.
۸ – نظارت، پیگیری، تجزیه و تحلیل، بهینهسازی، ارزیابی
پس تعیین استراتژی مدیریت ارتباط با مشتری پیاده سازی راهکارها را آغاز کنید، مرتبا به خروجیها نگاه کنید. جنبههای مختلف تاثیرات مثبت CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) را در کسب و کار خود نگاه کنید سعی کنید مواردی که باید اصلاح شوند را نیز پیدا کرده و مرتبا بازنگری و اصلاح کنید. در بازههای زمانی مختلف با بخشهای مختلف سازمان مرتبط شوید از آنها بازخورد گرفته و آنها را بررسی کنید.
در بازههای زمانی مختلف با بخشهای مختلف سازمان مرتبط شوید از آنها بازخورد گرفته و آنها را بررسی کنید. به آنچه در گذشته انجام داده اید نگاه کنید، آن را تجزیه و تحلیل کنید و تصمیم بگیرید که چگونه میتوانید آن را برای آینده بهبود دهید.
هدف CRM چیست
CRM (مدیریت ارتباط با مشتری) به شما کمک میکند رابطه با مشتریان فعلی را گسترش دهید، مشتریان جدید جذب کرده و در نهایت از مشتریانتان به خوبی مراقبت کنید.
مشتریان غالبا انتظاراتی را مطرح میکنند که معقول است و باید پاسخ داده شود، اما پاسخ گویی به این انتظارات زمانی امکان پذیر خواهد بود که درک درستی از نیاز و احساس مشتری داشته باشیم؛ CRM دقیقا اینجا به کمک شرکتها میآید. این نرم افزار به شرکتها کمک میکند تا تعداد بالایی از مشتریان را در سیستمهای خود ثبت نموده، پیگیریهای مرتبط با آنها را انجام دهند، تمامی تاریخچه ارتباطی مشتری و فعالیتهای آنها در شبکههای اجتماعی را رصد نمایند و در نتیجه ارتباط با مشتریان را به نحو بهتری مدیریت نمایند. شما میتوانید دادههایی را که در طول استفاده از برنامه جمع میکنید، تجزیه و تحلیل نموده و تجربههای اختصاصی ارائه دهید که سطح بیشتری از انتظارات مشتری را برآورده میکند و روابط ماندگاری با مشتریان ایجاد مینماید.
بر اساس آمارها و گزارشهای ارائه شده از سوی SAP سه معیار مهم در مورد اهمیت CRM برای کسب و کار مشتریان وجود دارد:
افزایش نرخ نگهداشت مشتری به میزان ۵٪، میتواند سود را تا ۹۵٪ افزایش دهد.
آنان که در زمینه ارائه تجربه مشتری پیشرو هستند، عملکرد بهتری در بازار دارند.
۸۰٪ از مدیران عامل معتقدند نرم افزار CRM موجب میشود تجربه مشتری بهتری ارائه شود.
گارتنر پیش بینی کرده است که تا سال ۲۰۲۱، Customer Relationship Management بزرگترین حوزه درآمدی در صنعت نرم افزارهای سازمانی خواهد بود. اگر کسب و کار شما رو به پیشرفت است، قطعا نیاز به یک استراتژی برای آینده دارید. شما باید اهداف فروش و منابع سودآوری خود را مشخص نمایید؛ اما به روز بودن اطلاعات و قابل اتکا بودن آنها میتواند چالش برانگیز باشد. شما جریان ورود دادههای حاصل از فروش، خدمات پس از فروش، بازاریابی و نظارت بر رسانههای اجتماعی و تبدیل آنها را به اطلاعات مفیدی در کسب و کار خود را چگونه تفسیر میکنید؟
یک نرم افزار CRM میتواند نمای کاملی از مشتریانتان به شما نشان دهد. میتوانید همه آن چه را که نیاز دارید، در یک قاب مشاهده کنید. یک داشبورد ساده و قابل تنظیم که میتواند تاریخچه ارتباطات قبلی با مشتری، وضعیت سفارشات آنها، خدمات ارائه شده به مشتری و سایر موارد را به شما بگوید.
CRM و تجربه موفقیت اقتصادی
بنا به گزارش های اوراکل، شرکتهایی که قصد رهبری بازار کسب و کار خود را دارند، باید به سرعت پاسخگوی خواستهها و نیازهای مشتریانشان باشند. تجربه مشتری در حال حاضر اصلیترین مزیت رقابتی است. با یک استراتژی CRM برنامهریزی شده، شرکت شما میتواند بهترین تجربههای مشتری را ایجاد کند که وفاداری مشتری را افزایش دهد، مشتریان جدیدی را جذب کند و شرکت شما را در فضای رقابتی پیش ببرد.
ارتباط با مشتری پایه و اساس موفقیت هر نوع کسب و کاری است. چگونگی مدیریت این رابطه برای ایجاد تجربه مشتری حرفه ای نحوه راهاندازی در هر مرحله از ارتباط با مشتری به شدت بستگی به وضعیت CRM شما دارد. کسب و کارها باید به دانشی عمیق از مشتریان خود دسترسی داشته باشند و در طول راه از آن دانش استفاده نمایند. این ابزار به شما امکان انجام این کار را میدهد بدین ترتیب که شما را قادر میسازد اطلاعات مربوط به هر یک از مشتریان خود را در نرم افزار گردآوری و مدیریت نمایید و قدم به قدم مراحل ارتباط با مشتری را به یک فرآیند یکپارچه تبدیل کنید.
برای آشنایی بیشتر با مباحث نرم افزارها میتوانید صفحه نرم افزار CRM چیست را مطالعه نمایید.
کارکرد CRM چیست
جذب مشتریان بالقوه
شما در نمایشگاههای مختلف شرکت میکنید و یا از کانالهای مختلف برای محصولات خود تبلیغات میکنید تا مشتریان جدیدی را جذب کنید . CRM که مخفف مدیریت ارتباط با مشتری است به شما کمک میکند تا با برنامهریزی درست مشتریان بالقوه خود را به مشتریان بالفعل تبدیل کنید.
توسعه روابط مشتریان
نگهداشت مشتریان فعلی بسیار کم هزینه تر از جذب مشتریان جدید است. پس باید در حفظ مشتریان خود بکوشید. به موقع به آنها سر بزنید و از نیازهایشان آگاه باشید.
نگهداری و مراقبت از مشتریان
با کمک CRM ( مدیریت ارتباط با مشتری ) میتوانید روابط خود را با مشتریانتان پر رنگ تر و مستحکم تر سازید. همچنین میتوانید برنامههایی به منظور cross-sell & up-sell داشته باشید.
بیشتر بدانید
نرم افزار CRM چیست
نرم افزار CRM، ابزاری است که به شما کمک میکند فرآیندهای مرتبط با مشتریانتان را راحت تر در سطح سازمانتان اجرا نمایید.
شاخص بورس چیست؟ معرفی انواع آن و کاربرد هر شاخص بورس
چرا آشنایی با شاخص بورس مهم است؟ مهم ترین شاخص های بورس کدامند؟ ما در این مطلب به مفهوم شاخص بورس پرداخته مهمترین شاخص ها را معرفی و کاربرد هر یک را بیان می کنیم.
آیا میدانید شاخص در بورس چیست؟ آیا درباره انواع شاخص بورس اطلاعات کافی دارید؟
در چند سال اخیر مردم ایران بیش از پیش با مفهوم بورس آشنا شدهاند و بسیاری به سرمایهگذاری در آن روی آوردهاند. اما برخی از این سرمایهگذاران حتی به درستی نمیدانند که شاخص بورس چیست؟ به همین دلیل، آشنایی با اصطلاحات و مفاهیم کاربردی در بورس اهمیت بیشتری پیدا کرده است. شاخص بورس یکی از همین مفاهیم به شمار میآید که داشتن شناخت و درک درست از آن، لازمه رشد و سودآوری است.
شاخصهای متعددی در بورس وجود دارند که هر یک از آنها با بررسی بازار بورس از زاویهای متفاوت، به پیشبینی وضعیت بازار و قیمت سهام توسط سهامداران کمک میکنند. به این ترتیب، تمام سهامداران برای معامله در بازار نیاز دارند که ابتدا به بررسی قیمت سهام و روند احتمالی شاخصها بپردازند و بعد تصمیم به خرید و فروش یا نگه داشتن اوراق بهادار خود کنند. در ادامه به بررسی بیشتر مفهوم و انواع شاخص بورس (Index) میپردازیم و شما با مطالعه این مطلب به صورت کامل متوجه خواهید شد که شاخص بورس چیست؟
برای کسب اطلاعات کامل در مورد خرید و فروش سهام در بازار فرابورس کلیک کنید.
شاخص بورس چیست؟
برای اینکه بدانید معنی شاخص بورس چیست و با کاربرد شاخص بورس آشنا شوید، ابتدا لازم است با مفهومی به نام «بورس» آشنا شده باشید. بورس در واقع به بازاری گفته میشود که اوراق بهادار و سهام در آن مبادله میشود. تا پیش از دخالت تکنولوژی در بازار بورس، سهام شرکتها به صورت اوراق بهادار به سهامداران داده میشد و این اوراق به ازای پول، میان خریداران و فروشندگان رد و بدل میشدند. امروزه اوراق بهادار شکل کاغذی خود را از دست دادهاند و تقریباً تمامی مبادلهها به صورت الکترونیکی و آنلاین انجام میشوند. در این بازار الکترونیکی شاخصهای متعددی وجود دارند که وضعیت بازار را از جهات مختلف مورد بررسی قرار میدهند و رشد و نزول قیمت سهام بخشهای مختلف را به اطلاع سهامداران میرسانند.
شاخص بورس در واقع عددی است که میانگین قیمت سهام شرکتهای ثبت شده در بازار بورس و میزان رشد یا افت آنها را محاسبه کرده و به سهامداران نشان میدهد.
انواع مختلفی از شاخص های بورس را داریم که مهمترین آنها شامل شاخص کل بورس، شاخص قیمت، شاخص آزاد شناور، شاخص بازار اول و دوم، شاخص 50 شرکت برتر، شاخص 30 شرکت بزرگ، شاخص صنعتی و شاخص واسطهگریهای مالی هستند.
برای آنکه بهتر بدانید شاخص بورس چیست بهتر با انواع آن آشنا شوید. انواع بورس به دو صورت وزنی یا بدون وزن مورد بررسی قرار میگیرند.
شاخص وزنی در واقع به شاخصهایی گفته میشود که حجم، سرمایه اولیه و تعداد سهام شناور شرکتها در تعیین آنها مؤثر باشند. یعنی هرچه شرکت بزرگتر بوده و سرمایه بیشتری را به بازار بورس وارد کرده باشد، سهم بزرگتری در تعیین شاخص بورس خواهد داشت.
این در حالی است که در شاخصهای بدون وزن، سهم همه شرکتها در تعیین شاخص بورس یکسان است و کاهش یا افزایش قیمت سهام هر یک از شرکتها به یک میزان در نزول یا صعود شاخص بورس تأثیر میگذارد.
بررسی این نوع شاخصها به سهامداران میفهماند که بازدهی بیشتر و تمایل بازار به سمت شرکتهای بزرگ است یا صنایع و شرکتهای کوچک.
بیشتر بخوانید: انواع روش های سرمایه گذاری در بورس
معرفی انواع شاخص های بورس و کاربرد هرکدام
اکنون که میدانید شاخص بورس چیست، سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ نیاز است با انواع شاخص بورس و کاربرد آنها آشنا شوید. شاخ های متعددی در بورس وجود دارند، اما 8 شاخص اصلی در بازار بورس ایران به چشم میخورند که شناخت آنها برای سهامداران از اهمیت بالایی برخوردار است. هر یک از این شاخصها از طریق فرمول مخصوص خود به دست میآیند. 8 شاخص اصلی شامل موارد زیر هستند:
شاخص کل بورس چیست (شاخص قیمت و بازده نقدی)
اگر با بازار بورس اوراق بهادار و کاربرد شاخص بورس کمی آشنا شده باشد، حتماً اصطلاحی به سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ نام شاخص کل (Index) را شنیدهاید. آشنایی با مفهوم شاخص کل دریچهای برای پاسخ به پرسش شاخص بورس چیست، است. این شاخص ورد زبان تمام سرمایهگذاران و فعالان بازار بورس است که این امر اهمیت بالای شاخص کل را نشان میدهد.
شاخص کل در واقع به میانگین بازدهی سرمایهگذاران بازار بورس گفته میشود . بازدهی سهامداران از قیمت سهام و سود سالانهای که سرمایهگذاران از شرکتها دریافت میکنند تشکیل شده است. برای درک بهتر این مفهوم، تصور کنید شما یک سهام را به قیمت 400 تومان خریدهاید و بعد از یک سال قیمت این سهام به 1000 تومان میرسد. در این میان، شما 100 تومان نیز به عنوان سود سالیانه از شرکت دریافت میکنید. در این صورت، بازدهی سرمایهگذاری شما 700 تومان است.
حال این موضوع را در ابعاد بزرگتر تصور کنید. شاخص کل قیمت سهام تمام شرکتهای ثبت شده در بازار بورس و میزان سوددهی سالانه آنها را محاسبه کرده و میانگین آنها را از طریق فرمولی مخصوص به دست میآورد. در این میان، شرکتهای بزرگتر نقش تعیینکنندهتری نسبت به صنایع و شرکتهای کوچکتر در شاخص کل دارند. بنابراین شاخص کل را میتوان یک شاخص وزنی به شمار آورد. چیزی که در شاخص کل اهمیت دارد، عدد مشخص شده برای آن نیست. سرمایهگذاران در هنگام بررسی شاخص کل باید به میزان و نحوه تغییرات آن اهمیت دهند. حتما تاکنون به خوبی متوجه شدهاید که شاخص بورس چیست.
شاخص قیمت (TEDPIX)
شاخص قیمت، روند تغییر عمومی قیمت سهام تمام شرکتها و صنایع حاضر در بازار بورس را بررسی میکند. در واقع اگر میزان سوددهی سالیانه شرکتها را از فرمول محاسبه شاخص کل حذف کنید، شاخص قیمت به دست میآید. در شاخص قیمت میزان سوددهی سالانه شرکتها اهمیت ندارد، بلکه تغییر قیمت سهام آنها است که مهم است.
از آنجایی که حجم سهام و سرمایه شرکتهای بزرگ در بازار بورس بیشتر است، سهم بیشتری نیز در تعیین شاخص قیمت دارند و شاخص قیمت را به یک شاخص وزنی تبدیل میکنند. البته شاخص قیمت دیگری به نام شاخص قیمت هم وزن نیز داریم که سهم شرکتهای کوچک و بزرگ را به یک میزان محاسبه کرده و تغییر قیمت سهام آنها را به یک میزان در نوسانات شاخص تأثیر میدهد . اگر مفهوم شاخص قیمت را فهمیده باشید تا حدود زیادی پاسخ پرسش شاخص بورس چیست را نیز متوجه شدهاید.
شاخص بازار اول و دوم
شرکتهای حاضر در بازار بورس را میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد. گروه اول شرکتهایی را شامل میشود که بیشترین میزان سرمایه و سودآوری، تعداد سهامداران و سهام و شاخص آزاد شناور را داشته باشند. گروه دوم را سایر شرکتهای عضو بورس تشکیل میدهند. این شاخص به نوعی تفکیککننده شرکتهای بزرگ و کوچک از یکدیگر است. بنابراین با مقایسه سرعت تغییر شاخص این دو گروه با یکدیگر میتوان متوجه شد سرمایهگذاری در گروه اول سودآوری سریعتری دارد یا گروه دوم.
شاخص آزاد شناور (TEFIX)
سهامداران را میتوان به دو گروه عمده تقسیم کرد. گروه اول از سهامداران حقیقی تشکیل شدهاند که در بازار بورس فعال هستند و گروه دوم از افراد حقوقی یا شرکتهایی تشکیل شدهاند که در این بازار به معامله میپردازند.
معمولاً میزان سرمایه وارد شده به شرکتها از جانب گروه دوم بیشتر است و میزان و تعداد بیشتری از سهام شرکتها به این دسته سهامداران تعلق دارد. اما گروه اول یا سهامداران حقیقی سهام خود را مرتباً خرید و فروش میکنند. سهامی که در دست سهامداران حقیقی قرار دارد، به عنوان سهام شناور آزاد شناخته میشود. ارزش میانگین سهام گروه دوم را شاخص آزاد شناور میگویند. معمولاً گروه اول به شرکتهایی که حضور پررنگتری از گروه دوم را تجربه میکنند و شاخص آزاد شناور بالاتری دارند، علاقه بیشتری نشان میدهند.
شاخص 50 شرکت برتر
برای آنکه بدانید شاخص بورس چیست باید حتما از مفهوم شاخص 50 شرکت برتر اطلاع داشته باشید. در پایان هر دور سه ماهه، فهرستی از 50 شرکت برتر در بازار بورس ایجاد میشود که سهام آنها نسبت به سایر شرکتهای عضو بازار بورس اوراق بهادار قابلیت نقدشوندگی بیشتری دارند.
میانگین ارزش سهام این شرکتها را با «شاخص 50 شرکت برتر» مشخص میکنند. شاخص آزاد شناور این شرکتها بالا است و روزانه تعداد بسیار زیادی از سهام آنها میان سهامداران معامله میشوند. سهام این شرکتها همواره خریدار دارند و هر زمان که بخواهید میتوانید سرمایه خود را به ازای بهترین قیمت خارج کنید.
شاخص 30 شرکت بزرگ
همان طور که از نام شاخص معلوم است، هر سه ماه یک بار 30 شرکت بزرگ که ارزش بازار آنها در صدر لیست شرکتهای عضو بازار بورس اوراق بهادار قرار دارد را مشخص میکنند و تغییرات ارزش سهام آنها را به عنوان «شاخص 30 شرکت بزرگ» نمایش میدهند. در حالی که این 30 شرکت تنها کمتر از 10 درصد از تعداد تمام شرکت های بازار بورس را تشکیل دادهاند، بیش از 70 درصد از ارزش بورس تهران به همین شرکتها تعلق دارد. به این ترتیب، به راحتی میتوان تأثیر قابل توجه آنها بر تغییر شاخص کل و شاخص قیمت را درک کرد.
شاخص صنعت چیست
شرکتهای صنعتی شامل شرکتهای بخش تولید از جمله خودروسازی، پتروشیمی، مخابرات، فلزات، ساختمان و . هستند که قیمت سهام آنها به صورت جداگانه نسبت به سایر بخشها مورد بررسی قرار میگیرد. شاخص صنعت، یک سطح عمومی از ارزش سهام شرکتهای صنعتی را به اطلاع سرمایهگذاران و سهامداران میرساند. البته تمام صنعتهای زیر مجموعه شاخص مخصوص به خود را نیز دارند. برای مثال، شاخص صنعت خودرو یا محصولات شیمیایی را میتوان به صورت جداگانه بررسی کرد.
شاخص واسطهگریهای مالی
قیمت و ارزش سهام شرکتهای فعال در زمینه واسطهگری مالی مانند هلدینگها، سرمایهگذاریها و لیزینگها به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میگیرد و به عنوان « شاخص واسطهگریهای مالی » شناخته میشود.
اکنون شما به عنوان یک فرد فعال در بازار بورس میدانید که شاخص در بورس چیست و با انواع و کاربرد شاخص بورس آشنایی پیدا کردهاید. فعالان و سرمایهگذاران بازار بورس با توجه به تغییرات شاخصهای مختلف اقدام به پر کردن سبد خود و خرید و فروش سهام شرکتهای مختلف میکنند. این شاخصها به سهامداران کمک میکند از آینده ارزش سهام خود مطلع شوند و سرمایهگذاری را به صورت منطقی انجام دهند. در واقع کاربرد شاخص بورس، در استفاده از آن به منظور ارزیابی و قیاس چند متغیر و پدیده است. با بررسی و مقایسه انواع شاخص بورس میتوان به درستی فهمید سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ که شاخص بورس چیست و بر آینده بازار اشراف نسبی پیدا کرد. لازم به ذکر است که آنچه در این میان اهمیت دارد، منفی یا مثبت بودن شاخصها نیست، بلکه میزان و نحوه تغییرات است که اهمیت دارد.
به عنوان مثال، ممکن است شاخص کل در هر صورت مثبت باشد، اما رقم آن نسبت به ماههای گذشته کاهش پیدا کرده باشد. همچنین ممکن است شاخص کل به دلیل کاهش ارزش سهام چند شرکت کاهش پیدا کند، اما شاخص صنعت با افزایش همراه بوده و سرمایه شما در منطقه امن قرار گرفته باشد. بنابراین بررسی رفتار شاخصهای مختلف و مقایسه آنها با یکدیگر میتواند پاسخ درست را برای شما ایجاد کند.
تحلیل بنیادی چیست؟ آموزش کامل تحلیل بنیادی
عمده سرمایهگذاران با استفاده از دو روش تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال، بازار سرمایه را تحلیل میکنند. بررسیها نشان میدهد کسانی که در سرمایهگذاری بلندمدت بازدهی بالایی داشتهاند، همگی از تحلیل بنیادی استفاده کردهاند. اگرچه تحلیل بنیادی پیشنیازهای بیشتری لازم دارد و نسبت به دیگر تحلیلها دشوارتر است، اما میتواند سودآوری شرکتها را بهصورت دقیقتر برآورد کند و برای سرمایهگذاری مفید باشد .
از آنجا که انجام تحلیل بنیادی برای تمام شرکتها فرآیندی وقتگیر است و در زمینههای مختلف نیاز به تخصص دارد، تیمی از متخصصان در انیگما، تحلیل بنیادی تمامی شرکتها را انجام دادهاند و در اختیار سرمایهگذاران قرار داده شده است. همچنین در این مقاله تلاش شده با تحلیل بنیادی، انواع متدها و پیشنیازهای آن بیشتر آشنا شوید.
تحلیل بنیادی چیست؟ (Fundamental Analysis)
تحلیل بنیادی روشی است که در آن تحلیلگران ارزش ذاتی سهام را با بررسی عوامل مؤثر مانند اقتصاد، صنعت، وضعیت مالی و سودآوری شرکت، محصولات تولیدی و تأمینکنندگان، چشمانداز بازار و… بهدست میآورند. هریک از تحلیلگران درک متفاوتی از ارزش ذاتی یک سهم دارند و قیمت هر سهم در بورس همواره حول ارزش ذاتی خود نوسان میکند و در گذر زمان به آن میل خواهد کرد.
در نمودار زیر روند نوسانات قیمت یک سهم حول ارزش ذاتی آن نمایش داده شده است. اگر قیمت سهم در بورس از ارزش ذاتی محاسبهشده کمتر باشد (نقطه C)، احتمال افزایش قیمت سهم وجود دارد و آن سهم برای خرید مناسب است. در صورتی که قیمت سهم بیشتر از ارزش ذاتی آن باشد (نقطه A)، خرید آن سهم پیشنهاد نمیشود و بهتر است دارندگان آن، سهم خود را بفروشند. همچنین اگر قیمت در نزدیکی ارزش ذاتی باشد احتمالاً فرد با خرید یا فروش آن سود نمیکند (نقطه B). درنتیجه اگر تحلیلگر بنیادی دقت بالایی در تحلیل خود داشته باشد، برآورد بهتری از ارزش ذاتی سهام خواهد داشت و درنتیجه موفق عمل میکند.
نمودار ارزش ذاتی و قیمت سهام در بازار
رویکردهای تحلیل بنیادی
در تحلیل بنیادی دو رویکرد بالا به پایین و رویکرد پایین به بالا وجود دارد. در رویکرد بالا به پایین که به آن نگاه کل به جز نیز گفته میشود، تحلیلگر ابتدا اقتصاد کلان جهان و عوامل موثر بر آن را تحلیل میکند. سپس اقتصاد ایران و مواردی مانند قیمت دلار، تصمیمات سیاسی که بر اقتصاد کشور تاثیرگذار است و بسیاری دیگر از موارد بررسی میشود. در مرحله بعد صنعتهای موجود در کشور مورد بررسی قرار میگیرند. در این مرحله صنعتی که با توجه به اقتصاد کلان و اقتصاد کشور از شرایط مطلوبتری برخوردار باشد، انتخاب میشود. پس از بررسی تمام موارد ذکر شده میتوان شرکتهای فعال در آن صنعت و جایگاه شرکت در زنجیره آن صنعت را مورد بررسی قرار داد و تحلیل کرد.
در رویکرد دوم این روند به طور عکس پیش میرود. به این صورت که ابتدا یک شرکت از نظر عملکرد و میزان سودآوری مورد بررسی قرار میگیرد، سپس صنعت آن شرکت و در نهایت اقتصاد داخلی و جهانی و تاثیرات آن بر صنعت و شرکت مورد نظر، بررسی میشود.
ارزشگذاری سهام در تحلیل بنیادی
تحلیلگران بنیادی براساس متدهای مختلف هر سهم را ارزشگذاری میکنند. برای آشنایی بیشتر با روشهای ارزشگذاری و کاراییشان میتوانید مقاله روشهای ارزشگذاری در تحلیل بنیادی و ویژگیهای آن» را بخوانید. بهطور خلاصه این روشها شامل موارد زیر هستند:
ارزشگذاری مبتنی بر داراییها
در این روش میتوان از طریق محاسبه ارزش دفتری سهام، ارزش جایگزینی و یا ارزش خالص داراییها (NAV) ارزش حدودی یک شرکت را برآورد کرد.
ارزشگذاری با استفاده از ضرایب
در ارزشگذاری به روش ضرایب با استفاده از برخی نسبتهای مالی نظیر نسبت قیمت به درآمد، قیمت به سود عملیاتی، قیمت به سود خالص و قیمت به ارزش دفتری ارزشگذاری میشود.
ارزشگذاری مبتنی بر تنزیل جریانهای وجوه نقد
در این متد، سهام در بازههای زمانی طولانی از روشهای FCFF ،FCFE و DDM ارزشگذاری میشوند.
ارزشگذاری مقایسهای
در این روش میتوان ارزش یک شرکت را با شرکت مشابه آن مقایسه کرد.
برای تحلیل بنیادی با هریک از متدهای بالا، باید وضعیت و شرایط مالی شرکت بررسی شود. برای این کار تحلیلگران باید با مفاهیم حسابداری، صورتهای مالی، فرایندهای تولید محصولات، زنجیره ارزش صنعت و.. آشنا باشند. در ادامه تلاش شده است تا طریقه دستیابی به اطلاعات ذکرشده، مطرح گردد.
حسابداری چیست؟
حسابداری شناسایی، اندازهگیری، ثبت و گزارش شفاف اطلاعات مالی بنگاههای اقتصادی است؛ بهگونهای که امکان قضاوت و تصمیمگیری آگاهانه برای تمامی استفادهکنندگان وجود داشته باشد. حسابداران با فراهم کردن اطلاعات لازم کمک میکنند مدیران و سهامداران نسبت به مسائل اقتصادی شرکت آگاه باشند و بتوانند با استفاده از این اطلاعات تصمیمات و سیاستهای مناسب را اتخاذ کنند. همچنین این اطلاعات به افرادی که میخواهند سرمایهگذاری کنند کمک میکند تا پیش از سرمایهگذاری از وضعیت مالی و عملکرد شرکتها مطلع شوند و طبق آن تصمیمگیری کنند.
- در حسابداری قانونی وجود دارد که به آن معادله اساسی حسابداری گفته میشود. درک این قانون بسیار ساده است و بیان میکند که در یک شرکت کل میزان داراییها با جمع بدهیها و حقوق صاحبان سهام برابر است.
بهطور مثال شخصی برای تأسیس و راهاندازی یک شرکت 200 میلیون تومان پول نیاز دارد، به این مبلغ کل دارایی شرکت گفته میشود. حال فرض کنید شخص خودش 150 میلیون تومان پول دارد و 50 میلیون تومان دیگر را از بانک وام دریافت میکند یا از شخص دیگری این مبلغ را قرض میگیرد. در اینجا بدهی شرکت 50 میلیون تومان و حقوق صاحبان سهام نیز 150 میلیون تومان است. طبق معادله اساسی حسابداری دارایی شرکت (200 میلیون تومان) با مجموع بدهی (50 میلیون تومان) و حقوق صاحبان سهام آن شرکت (150میلیون تومان) برابر است.
جزئیات اطلاعات مالی بنگاههای اقتصادی مانند سرمایه، بدهی و… بسیار گسترده هستند و توسط حسابداران ثبت میشوند. حسابداران این گزارشهای مالی را بهصورت جامع در قالب صورتهای مالی ارائه میدهند. شرکتهای بورسی موظفاند این اطلاعات را در سامانه جامع اطلاعات ناشران بورسی کدال (codal.ir) منتشر کنند تا همه بتوانند به آن دسترسی داشته باشند. همچنین این اطلاعات را در بسیاری از سایتهای دیگر نیز میتوان یافت.
صورتهای مالی اساسی کداماند؟
شرکتها فعالیتهای خود را در قالب دورههای مالی مختلف به صورت گزارشهای دورهای ارائه میدهند که به آن صورتهای مالی منتهی به دوره مورد گزارش گفته میشود. برای مثال صورتهای مالی سال مالی منتهی به 1399/12/30، صورتهای مالی میاندورهای 9 ماهه منتهی به 1399/09/30 و صورتهای مالی میاندورهای 6 ماهه منتهی به 1399/06/30 نمونههایی از صورتهای مالی شرکت فولاد مبارکه اصفهان هستند که در سامانه کدال منتشر شدهاند. صورتهای مالی اساسی عبارتاند از:
ترازنامه
ترازنامه وضعیت و موقعیت مالی هر بنگاه را در انتهای دوره مالی نشان میدهد. به این معنی که شرکت چه داراییهایی دارد و این داراییها از چه محلی (بدهیها و سرمایه) تأمین شده است. ترازنامه بر اساس معادله اساسی حسابداری است و از دو ستون تشکیل شده است. در ستون سمت راست انواع داراییها و در ستون سمت چپ بدهیها و سرمایه صاحبان بنگاه آمده است. طبق معادله اساسی حسابداری این دو ستون همواره باید برابر باشند. در حقیقت ترازنامه در هر لحظه تصویری از تمام حسابهای مالی تجمیعشده شرکت را نمایش میدهد.
صورت سود و زیان
صورت سود و زیان عملکرد مالی شرکت را در یک دوره مالی نشان میدهد. در صورت مالی سود و زیان با استفاده از درآمدها و هزینهها سود شرکت محاسبه میشود. سود خالص برابر کلیه درآمدها منهای کلیه هزینههای شرکت در یک دوره مالی است. درآمد در اینجا شامل هرگونه درآمد نقدی و غیرنقدی حاصل از ارائه خدمات، فروش کالا و… است. همچنین هزینه یعنی تمام وجوه نقدی و غیرنقدی که برای مواردی مانند خرید مواد اولیه، حقوق کارکنان، مالیات و… پرداخت میشود.
همانطور که گفته شد در فرمول بالا تمام درآمدها و هزینههای نقدی و غیرنقدی مدنظر است. چون وجه نقد و گردش آن در بنگاههای اقتصادی اهمیت زیادی دارد باید صورت مالی دیگری نیز وجود داشته باشد.
صورت جریان وجوه نقدی
جریان وجوه نقدی یکی از صورتهای مالی است که پول نقد در حال جریان، یعنی دریافتها و پرداختهای نقدی را در پایان دوره مالی نشان میدهد. این وجوه نقد میتواند وجه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی، سرمایهگذاریها و تأمین مالی باشد.
گزارش فعالیت هیئتمدیره چیست؟
گزارش فعالیت هیئتمدیره گزارشی است که سالیانه پس از پایان سال مالی شرکتها همراه با صورتهای مالی حسابرسی شده در سامانه کدال منتشر میشود. این گزارش از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و مواردی مانند اعضای هیئتمدیره، وضعیت عمومی شرکت، جایگاه شرکت در صنعت، فرصتها و تهدیدها، وضعیت درآمدی، چشمانداز شرکت و… در آن آمده است. از آنجا که آینده شرکت در سرمایهگذاری مهم است، افراد با مطالعه گزارش هیئتمدیره علاوه بر اطلاعاتی که از طریق صورتهای مالی به دست میآورند، درباره آینده شرکت و طرحها و برنامههای اقتصادی آن نیز مطلع میشوند.
فرض کنید شرکتی برای واردکردن برخی مواد اولیه موردنیاز خود به دلایلی مانند تحریم به مشکل برخورده باشد و تصمیم بگیرد با راهاندازی واحدی جدید، خود آن ماده خاص را تولید کند. اگر شرکت در طرح خود موفق عمل کند سود زیادی خواهد کرد. موضوعاتی مانند مثالی ذکر شده در گزارش هیئتمدیره مطرح میشود و افراد میتوانند با دید بهتری درباره سرمایهگذاری در آن شرکت تصمیم بگیرند.
مزایا و معایب تحلیل بنیادی
از مهمترین مزایای تحلیل بنیادی میتوان به دقیق بودن آن اشاره کرد. همچنین تحلیل بنیادی برای سرمایهگذاریهای بلندمدت بسیار مناسب است. یکی دیگر از مزیتهای تحلیل بنیادی کاربرد خوب آن برای سرمایههای بالا است. بنابراین تحلیل بنیادی برای سرمایهگذارانی با سرمایه زیاد که به دنبال کسب سود در بلندمدت هستند، کاربرد زیادی دارد.
تحلیل بنیادی در کنار مزایای خود، دارای معایبی نیز میباشد که از این معایب میتوان به دشوار و زمانبر بودن آن اشاره کرد. همچنین همانطور که مطرح شد افراد برای انجام این تحلیل نیاز به اطلاعات مالی و حسابداری دارند. در تحلیل بنیادی باید عوامل زیادی مانند شرایط اقتصاد داخلی و بینالمللی، جایگاه شرکت در زنجیره صنعت، وضعیت مالی و سوددهی شرکتها و… بررسی شود. برخلاف تحلیل تکنیکال، بررسی تمام این موارد و انجام تحلیل بنیادی برای تمام شرکتها به تخصص و صرف زمان زیادی نیاز دارد و برای تمام افراد امکانپذیر نیست . میتوانید در مقالههای تحلیل تکنیکال چیست و معایب تحلیل تکنیکال با تحلیل تکنیکال بیشتر آشنا شوید.
چرا باید از تحلیل بنیادی استفاده کرد؟
هنگامیکه سرمایهگذار سهمی را میخرد، مالک آن شرکت میشود. اگر ارزش شرکت و داراییهای آن افزایش یا کاهش داشته باشد، در ارزش سهام فرد نیز تأثیرگذار است. همچنین فرد به نسبت سهام خود از سود شرکت بهره میبرد یا از زیان آن ضرر خواهد کرد. پس داشتن اطلاعات دقیق و جامع از شرایط اقتصادی، سوددهی، برنامهها و… یک شرکت برای سرمایهگذاری بسیار مهم و تأثیرگذار است. تحلیل بنیادی، تحلیلی است که همه این اطلاعات مهم را بررسی کرده و با توجه به آن قیمت سهم را محاسبه میکند.
انیگما با تیمی از متخصصان، تحلیل بنیادی تمامی شرکتها را انجام داده و در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد. سرمایهگذاران میتوانند با دسترسی به این اطلاعات و سرمایهگذاری مناسب، سود زیادی کسب کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر و ارتباط با تحلیلگران انیگما اطلاعات خود را در قسمت نظرات وارد کنید.
ارزیابی مالی و اقتصادی چیست؟ تفاوت ارزیابی مالی و ارزیابی اقتصادی چیست؟
با سلام خدمت کاربران عزیز سایت آموزشگاه پویش پایدار؛ در بحث ارزیابی طرح ها غالباً عبارت ارزیابی مالی و اقتصادی عبارتی پرکاربرد است. بسیاری از کارشناسان حوزه امکان سنجی پس از بررسی طرح از نظر هزینه ها و درآمدهای پولی مدعی ارزیابی مالی و اقتصادی طرح هستند. اما آیا بررسی هزینه ها و درآمدهای پولی یک طرح به معنی ارزیابی مالی و همچنین ارزیابی اقتصادی است؟ تابحال به این فکر کرده اید که چرا واژه های مالی و اقتصادی در کنار یگدیگر به کار می روند و تفاوت ارزیابی مالی با ارزیابی اقتصادی چیست؟ در این آموزش قصد داریم تا شما را با این دو مفهوم و تفاوت های آن ها همراه با ذکر مثال آشنا کنیم.
ارزیابی مالی چیست؟
ارزیابی مالی (Financial Analysis) یک طرح تا حدود زیادی به منافع سرمایه گذار طرح توجه دارد. در ارزیابی مالی طرح ها، عمدتاً هزینه های پولی در برابر درآمدهای پولی قرار گرفته و سوددهی و زیاندهی طرح برای سرمایه گذار با استفاده از معیارهای مالی مورد بررسی قرار میگیرد. در این نوع تحلیل، با صورت های مالی طرح مانند صورت سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان نقدی سر و کار داریم. برای مثال، یک شرکت صنایع چوبی در نظر دارد کارخانه جدیدی برای تولید نوعی مبلمان خاص احداث کند. در ارزیابی مالی این طرح، ابتدا باید هزینه های احداث کارخانه (مانند خرید زمین)، هزینه های تولید محصول (مانند هزینه خرید چوب) و همچنین درآمد حاصل از فروش این مبل ها به دقت برآورد شود. اگر پارامترهای مالی مانند NPV و IRR مناسب بودند، ارزیابی مالی می گوید که این طرح توجیه پذیر است و در صورت اجرا سودآور خواهد بود.
ارزیابی اقتصادی چیست؟
از سوی دیگر، ارزیابی اقتصادی (Economic Analysis) دیدگاه وسیعتری را در برگرفته و تأثیر پروژه بر کل جامعه را در نظر می گیرد، نه فقط بر سرمایه گذار. ارزیابی اقتصادی ، همه جامعه و سیاست های اقتصادی و اجتماعی و ملاحظات بین المللی را در نظر می گیرد. هزینه و درآمدها در این تحلیل فقط پولی نیستند. به عنوان مثال، در مثال فوق (احداث کارخانه مبلمان خاص)، ارزیابی اقتصادی مواردی مانند قطع درختان برای تأمین چوب مبلمان، آلودگی ناشی از کارخانه و از این قیبل را به عنوان هزینه و مواردی مانند میزان اشتغال زایی طرح و ارزآوری طرح برای جامعه را به عنوان درآمد در نظر می گیرد و با استفاده از شاخص هایی مانند شاخص اشتغال زایی راجع به اجرای طرح تصمیم گیری می شود.
تقابل مالیات و یارانه در ارزیابی مالی و ارزیابی اقتصادی
همانطورکه بیان شد، هدف ارزیابی مالی بررسی میزان سودآوری پولی سازمان است. لذا از منظر ارزیابی مالی ، پرداخت هرگونه مالیات به دولت توجیه پذیر نخواهد بود و در عوض اخذ یارانه های دولتی برای طرح همواره توجیه پذیر است. اما از منظر ارزیابی اقتصادی ، مالیات جنبه مثبت داشته و به تعدیل بودجه مورد نیاز کشور کمک می کند.
همچنین در رابطه با اخذ یارانه های دولتی توسط صاحبان طرح ها، گاهی از منظر ارزیابی اقتصادی توجیه پذیر بوده و به رشد جامعه کمک می کند (که در این صورت جزو درآمدها در ارزیابی اقتصادی در نظر گرفته می شود) و گاهی مخرب است (که در این صورت جزو هزینه ها در ارزیابی اقتصادی در نظر گرفته می شود).
بنابراین یک طرح می تواند از منظر ارزیابی مالی توجیه پذیر باشد سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ و از منظر ارزیابی اقتصادی توجیه پذیر نباشد و برعکس؛ یا می تواند از هر دو منظر توجیه پذیر باشد و برعکس.
جایگاه نرم افزار کامفار (COMFAR) در ارزیابی مالی و اقتصادی
کارشناسان برای تهیه طرح های امکان سنجی باید به اصول ارزیابی مالی و اقتصادی آشنا باشند. بدین جهت باید به اصولی همچون ارزش زمانی پول، نحوه محاسبه شاخص هایی مانند NPV و IRR و … آشنا باشند. اما محاسبات مربوط به این ارزیابی ها اکثراً پیچیده است. به همین دلیل تحلیل گران مالی و اقتصادی دست به گریبان نرم افزارهای کامپیوتری می شوند. پرکاربردترین و قوی ترین نرم افزار برای این منظور، نرم افزار کامفار می باشد. این نرم افزار با دریافت ورودی هایی مانند هزینه های طرح، درآمدهای طرح، نرخ های تنزیل، محصولات و ظرفیت اسمی آن ها و … خروجی های مورد نظر مانند صورت های مالی پیش بینی شده طرح و شاخص های مالی مانند NPV و IRR را ارائه می دهد. برای مطالعه درباره با معرفی نرم افزار کامفار می توانید روی لینک کلیک کنید.
هش ریت چیست و چرا اهمیت دارد
در این مقاله، مفهوم هشریت و تأثیر آن روی سودآوری در استخراج رمزارزها واکاوی شده است.
اگر برای مدتی در فضای پیچیده و مهیج رمزارزها حضور داشتهاید، شاید با اصطلاح هشریت (نرخ هش) آشنا شده باشید. در زمینهی داراییهای رمزنگاریشده، مفهوم هشریت در روند دستیابی به بیتکوین و سایر ارزهای دیجیتال که استخراج رمزارز نام دارد تعریف میشود. استخراج، روند کسب رمزارز ازطریق استفاده از کامپیوترهای قدرتمند و نرمافزارهایی است که با هدف بهخصوصی طراحی شدهاند. استخراجکنندگان رمزارز، این روش را با استفاده از تجهیزات بسیار پرقدرت و حل مسائل ریاضی بسیار پیچیدهای انجام میدهند، این مسائل آنچنان پیچیده هستند که کاربران نمیتوانند آنها را حل کنند.
پس از حل موفقیتآمیز مسائل ریاضی، استخراجکنندگان بیتکوینهای جدیدی تولید و همچنین با تأیید اطلاعات معاملات، کل شبکهی بیتکوین را ایمن و قابل اعتماد میکنند. ممکن است این روند آسان و سرراست به نظر برسد؛ ولی در واقع پیش از تولید بیتکوین کارهای فنی زیادی صورت میپذیرد. اما توان مصرفی لازم برای حل معادلات چقدر است؟ براساس گزارشی که در ژوئن سال ۲۰۱۹ منتشر شد، شبکهی بیتکوین ۰٫۲ درصد از مصرف انرژی در سراسر جهان را به خود اختصاص داده و این شبکهی پرمصرف هنوز در حال رشد است.
هش (Hash) و هشینگ (Hashing)
محاسبات ریاضی که در دستگاههای ماینر انجام میشود، تمامی معاملات گذشته در شبکه را بررسی میکند و آنها را بهروز نگه میدارد. برای مثال، اگر شما ده دلار به دوستتان ارسال کنید، ماینرها تأیید میکنند که چه کسی این ده دلار را فرستاده، برای چه کسی فرستاده و مبلغ ارسالشده چقدر است. این اطلاعات دربارهی تراکنشها در یک بلاک ذخیره میشود که همچون پرونده است. هر بلاک تنها مقدار مشخصی از اطلاعات را در خود جای میدهد. هشینگ یا هش کردن هر بلاک، روند حل معادلات برای اطمینان از اعتبار تراکنشهای شبکه است.
البته، این مفهوم در بلاک چین های قدیمی گواهی اثبات کار (PoW) همچون اتریوم و بیتکوین قابل تعریف است و نسخهی ارتقایافتهی آنها را شامل نمیشود. در راستای پاداش برای هشینگ بلاکها و استخراج و بهروز نگهداشتن سیستم ثبت سوابق بیتکوین، به اپراتورهای دخیل در روند استخراج برای هر بلاکی که با موفقیت هش میکنند پاداش پرداخت میشود. هنگامی که یک بلاک هش شد، این رخداد در سیستم ثبت سوابق بلاکچین دائمی میشود و امکان تغییر آن وجود ندارد.
برای درک بهتر هشینگ، بهتر است با مفهوم هش آشنا شوید. هش یک کد حرفیعددی است که برای نشاندادن کلمات، پیامها و دادهها با هر طولی استفاده میشود. پروژههای رمزنگاری از انواع مختلف الگوریتمهای هشینگ بهره میبرند. این الگوریتمها همچون تولیدکنندهی کلمات تصادفی و دارای سیستمی متفاوت هستند. برای مثال، هش Zoomit با استفاده از الگوریتم هشینگی که در بیتکوین استفاده شده است، یعنی SHA256 برابر خواهد بود با:
به زبان ساده، هش کردن یا هشینگ به معنای دریافت یک رشته با یک طول دلخواه و تبدیل آن به یک خروجی با طول ثابت است. برای استخراج موفقیتآمیز بلاک و دریافت بیتکوین، دستگاه ماینر باید هدر بلاک را که کوچکتر یا برابر با هدف است هش کند. همچون فرادادهها که جزئیات دادههای دیگر را تشریح میکنند، هدر بلاک خلاصهای از اطلاعات موجود در آن بلاک است. هدف، یک عدد هگزادسیمال است که ماینرها برای استخراج یک بلاک باید آن را پیدا کنند.
عملکرد هدف این است که اطمینان حاصل کند تعداد ثابتی از بیتکوینها در طول زمان در بازار ارائه میشود. برای حفظ این ثبات، هدف کمک میکند تا با گذر زمان استخراج بیتکوین دشوارتر شود. شمارهی هدف تقریبا هر دو هفته تغییر میکند. ماینرها با استفاده از ترکیبهای مختلف شمارهها و حروف ممکن در هر هدر بلاک، هدف را پیدا میکنند. به این رشته در هر هدر بلاک که مقدار متغیری دارد، نانس (Nonce) گفته میشود. ماینرها با نانس 0 شروع میکنند و پس از هربار حدس زدن، آن را افزایش میدهند تا به هدف برسند. احتمال دستیابی به هش صحیح بسیار کم است.
در واقع ماینرها در تلاش هستند تا با تغییر نانس، یک هش تولید کنند که مقدار عددی آن برابر با هش هدف است. هربار که نانس تغییر میکند، یک هش کاملا جدید ایجاد میشود. اساس این سیستم همچون سیستم بلیط بختآزمایی است که در آن هر هش جدید یک بلیط با مجموعه شمارههای خاص خودش را تداعی میکند. برای مثال، اگر حرف اول عبارت Zoomit را تغییر بدهیم و آن را تبدیل به Boomit کنیم، این هش ایجاد میشود:
با توجه به اینکه هر هش بهصورت کاملا تصادفی ایجاد میشود، ممکن است پیش از یافتن هدف و برنده شدن پاداش برای استخراج، میلیونها حدس زده شود و در واقع میلیونها هش تولید شود. برای کاهش عرضهی کلی رمزارزها در طول عمرشان، پاداش بلاک برای ماینرها تحت برنامهی از پیش تعیینشدهای نصف میشود. در بیتکوین، پاداش بلاک در هر ۲۱۰ هزار بلاک، یعنی تقریبا ۴ سال زمان لازم برای استخراج آنها، نصف میشود. در بلاکهای جدید هنگامیکه ماینرها یک بلاک را استخراج میکنند، ۶٫۲۵ بیتکوین پاداش میگیرند. انتظار میرود که در سال ۲۰۲۴، پاداش بلاکهای بیتکوین کاهش یابد و به ۳٫۱۲۶ بیتکوین برسد. دش (Dash)، رمزارز قابل استخراج دیگری است که پاداشهای بلاک خود را در هر ۲۱۰٬۲۴۰ بلاک ۷٫۱۴ درصد کاهش میدهد. پاداشهای لایتکوین نیز در هر ۸۴۰ هزار بلاک نصف میشود.
هشریت (Hashrate) چیست؟
- کیلوهش (KH/s) برابر است با ۱۰۰۰ هش بر ثانیه
- مگاهش (MH/s) برابر است با ۱۰۰۰ کیلوهش بر ثانیه
- تراهش (TH/s) برابر است با ۱۰۰۰ مگاهش بر ثانیه
- پتاهش (PH/s) برابر است با ۱۰۰۰ تراهش بر ثانیه
نوسانات در توان استخراج روزانهی بیتکوین میتواند چشمگیر باشد. افزایش یا کاهش ده درصدی یا بیشتر در یک روز عموما رایج است. این نوسانات گسترده، لزوما بهمعنی افزودن یا روشن و خاموش کردن هزاران دستگاه ماینر در روز نیست. امکان محاسبهی دقیق هشریت شبکهی بیتکوین وجود ندارد. ماینرهای بسیاری زیادی در سراسر جهان مشغول به کار هستند و تحلیلگران تنها میتوانند رقمی تخمینی از هشریت ارائه دهند. درنتیجه، در وبسایتهای مختلف و گزارشهای جداگانه، رقم این شاخص متفاوت است. با توجه به اینکه احتمال دارد دامنهی نوسانات روزانه بسیار زیاد باشند، بررسی روزانهی این شاخص چندان مفید نیست. با تمامی موارد یادشده، هشریت در شبکهی بیتکوین در تاریخ پنجم فوریه، ۱۷۱ میلیون EH / s، یعنی ۱۷۱ میلیون اگزاهش بر ثانیه برآورد شده است. هر میلیون اگزاهش برابر با یک کوینتیلیون هش است. در نتیجه، هشریت بیتکوین در تاریخ یادشده ۱۷۱ کوینتیلیون بر ثانیه بود.
انواع مختلف و جدیدتر دستگاههای ماینر همیشه به بازار عرضه میشود. هر ارز رمزپایه با دستگاههای متفاوتی استخراج میشود و هشریت تمامی آنها یکسان نیست؛ زیرا فرایند استخراج به مقادیر مختلفی از توان، حافظه و محاسبات نیاز دارد. افراد استخراجکننده میتوانند هشریت خودشان را با نرمافزار محاسبهی هشریت حساب کنند. با دادن اطلاعات دربارهی تجهیزات مورد استفاده در استخراج، توان مصرفی و هزینههای مصرف برق، نرمافزار رقم برآوردشدهی خود از هشریت را نمایش میدهد. ممکن است استخراجکنندگان، این محاسبات را پیش از خرید دستگاه ماینر یا نصب آن در محیطی بهخصوص انجام دهند.
در برخی از دستگاههای مدرن ماینینگ، هشریت برابر با ۱۱۰ تراهش بر ثانیه، یعنی ۱۱۰ تریلیون تلاش برای حل مسئلهی هشینگ در هر ثانیه است. هرچه نرخ هش بیشتر باشد بهتر است؛ زیرا شانس ماینر برای یافتن بلاک بعدی و دریافت پاداش افزایش مییابد. هنگام معرفی ماینرهای جدیدتر، از آنجایی که این دستگاهها قدرتمندتر هستند، احتمال افزایش هشریت شبکهی بیتکوین سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ بالاتر میرود. بااینحال، یک شبکهی قدرتمندتر لزوما بهمعنی استخراج سریعتر بیتکوین نیست. طراحی منحصربهفرد بیتکوین سبب شده است تا تنها تعداد مشخصی از این رمزارز در گذر زمان آزاد شود. بهطور متوسط، هر ده دقیقه یک بلاک جدید استخراج میشود و رفتهرفته دشواری در استخراج بیتکوین افزایش مییابد تا حتی در صورت افزایش هشریت، این نرخ ثابت بماند.
باتوجهبه اینکه سختی استخراج بیتکوین در یکدههی گذشته بیشتر و دستگاههای قدرتمند ماینر برای سرمایهگذاران گرانتر شده، استخراجکنندگان مبتدی برای مشارکت در شبکه شرایط سختتری پیدا کردهاند. بسیاری از استخراجکنندگان کنونی در شبکهی بیتکوین، این کار را در مقیاس صنعتی انجام میدهند.
استخراجکنندگان برای جستوجوی پاداشهای پولی، انگیزهی انجام تمامی این کارها را دارند. بااینحال در روند یادشده، آنها در ایمنسازی رمزارزها نقشی کلیدی دارند. این افراد دستیابی مهاجمان به کنترل ۵۱ درصد از شبکهی بلاکچین را دشوار و درواقع، بسیار هزینهبر میکنند. مهاجمان درصورتیکه بتوانند هنگام حمله کنترل بیش از ۵۰ درصد از هشریت استخراج شبکه را به دست گیرند، امکان جلوگیری از تکمیل بلاکهای دیگر استخراجکنندگان را خواهند داشت. این افراد که خود استخراجکننده هستند، در صورت تسلط روی شبکه، میتوانند ساخت بلاکهای جدید را متوقف کنند.
براساس تحقیقات انجامشده در سال ۲۰۱۸، شش گروه استخراجکننده بیشتر ۸۰ درصد استخراج بیتکوین را به خودشان اختصاص دادهاند. اشخاص یا شرکتهای چینی پنج گروه از این شش گروه را مستقیما مدیریت میکردند. در نتیجه از نظر تئوری، چین قدرت بسیار زیادی روی شبکهی بیتکوین دارد.
بلاکها و بلاکچین
بیتکوین و سایر ارزهای رمزپایه با استفاده از فناوری بلاکچین ساخته شدهاند. مفهوم بلاکچین درون نام آن نهفته است؛ یعنی زنجیرهی بلاکها. همانگونه که پیشتر گفته شد، بلاکها پروندههایی هستند که اطلاعات مربوط به آخرین تراکنشهای انجامشده در شبکه را درون خود جای دادهاند. هربار که شخصی بیتکوین خریداری میکند، تراکنش انجامشده در بلاکچین ثبت میشود. همهی تراکنشها را میتوان بهصورت عمومی مشاهده کرد؛ اما امکان تغییر آنها وجود ندارد. بلاکچین بیتکوین در اصل یک دفتر ثبت دیجیتال از تمامی تراکنشهای گذشته است. از آنجا که بلاکها همچون پرونده هستند، برای هشینگ بلاکهای بزرگتر به توان مصرفی بیشتری نیاز است.
رابطهی هشریت با سودآوری
تغییرات در قدرت هشینگ با سختی، تعداد ماینرها در شبکه و درنهایت، سودی که استخراجکنندگان از استخراج به دست میآورند رابطهای مستقیم دارد. همانگونه که پیشتر گفته شد، درصورتیکه استخراجکنندگان جدیدی به شبکه محلق شوند، ماینینگ هر بلاک دشوارتر میشود؛ زیرا پس از این رخداد ماینرها برای حل محاسبات و دریافت پاداش بلاک، باید حدسهای بیشتری در هر ثانیه بزنند. چنین موضوعی سودآوری برای استخراجکنندگان را سختتر میکند. با افزایش سختی شبکه، هشریت نیز بالاتر میرود.
تأثیر هشریت روی سرمایهگذاران
هشریت بالاتر نشاندهندهی شبکهای سودآورتر و ایمنتر است. همین موضوع سبب افزایش قیمت رمزارز میشود. درطول تاریخ رمزارزها، هشریت بالاتر در روند صعودی بازار به افزایش قیمت منجر شده است. هشریت کنونی شبکهی بیتکوین بهصورت چشمگیری از هشریت آن در سال ۲۰۱۷ که قیمت این ارز دیجیتال به رکورد تاریخی ۲۰ هزار دلار رسید بیشتر است. نسبت به سال ۲۰۱۹ نیز این شاخص بسیار بالاتر است. در ماه آوریل سال ۲۰۱۹، هشریت ۳۶ کوینتیلیون هش بر ثانیه بود. درحالحاضر استخراج بیت کوین دشوارتر از هر زمان دیگر در تاریخ این رمزارز است. در نتیجه عرضهوتقاضا ممکن است قیمت را افزایش بدهد.
هنگام سرمایهگذاری روی بیتکوین، توجه به هشریت، سختی شبکه و سایر شاخصهای اصلی بسیار حائز اهمیت است. بااینحال روند تغییرات قیمت در گذشته، ملاکی برای پیشبینی آینده نیست. بهتر است سرمایهگذاران پیش از سرمایهگذاری در هر چیز، احتیاط کنند، در مورد آن تحقیق کنند و در مورد ریسکپذیری خود تصمیم بگیرند. ممکن است هشریت بالاتر باعث افزایش قیمت لحظه ای بیت کوین شود، اما عوامل دیگری نیز میتوانند در کاهش قیمت نقش داشته باشند.
دیدگاه شما