چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟


1- طول خطوط AB و CD با یکدیگر برابر هستد
2- از لحاظ زمانی نیز حرکت قیمت از A به B با حرکت از C به D برابر هستند که از شمارش حدودی تعداد کندل ها می‌توان آن را بدست آورد.

روش های مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال برای ترید و سرمایه گذاری

مدیریت سرمایه به طور کلی به فرآیندی گفته می‌شود که طی آن سرمایه و پول خود را به فعالیت‌ها و کالاهای مختلف اختصاص می‌دهیم به طوری که بتوانیم تمام نیازها را پاسخ دهیم. مدیریت سرمایه برای هر کاری لازم است؛ چه در زندگی شخصی و چه برای یک کسب و کار کوچک یا بزرگ.

روش های کسب درآمد از ارز دیجیتال مختلف است و ترید و سرمایه‌گذاری یکی از فعالیت‌هایی است که به صورت مستقیم با پول و سرمایه ما در ارتباط است و به همین دلیل مدیریت سرمایه اهمیت فوق‌العاده زیادی پیدا می‌کند. در این مقاله به شما آموزش می‌دهیم چگونه در معاملات و برای سرمایه‌گذاری در بازار کریپتوکارنسی مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال را رعایت کنید.

مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال

در بازارهای مالی به خصوص بازار ارز دیجیتال مدیریت سرمایه به این معناست که اگر شما وارد یک موقعیت معاملاتی شدید؛ چه برای سرمایه‌گذاری و چه معامله کوتاه مدت، در صورتی که قیمت بر خلاف جهت مورد نظرتان حرکت کرد، شما ضرر زیادی نکنید.

در واقع با استفاده از مدیریت سرمایه می‌توانید جلوی ضررهای بزرگ خود را گرفته و در معاملات موفق بعدی به راحتی آن را جبران کنید.

به عنوان مثال فرض کنید که با تمام سرمایه‌تان بیت کوین را در قیمت 30 هزار دلاری خریداری کردید؛ حال اگر قیمت این رمزارز به 15 هزار دلار برسد؛ شما نیمی از کل پول خود را از دست می‌دهید و باید آن پولی که در دست دارید را دو برابر کنید تا به پله اول بازگردید!

حال اگر همین کار را با مدیریت سرمایه انجام دهید چه اتفاقی میفتد؟

شما قصد خرید بیت کوین را دارید و قیمت آن روی 30 هزار دلار است. طبق تحلیل‌هایتان در صورتی که قیمت به 27 هزار دلار برسد؛ می‌تواند نزول بیشتری را تجربه کند؛ حال اگر فقط با 10 درصد سرمایه خود، بیت کوین را در 30 هزار دلار خریداری کنید و روی 27 هزار دلار با عوض شدن نظرتان آن را بفروشید چقدر ضرر کرده‌اید؟
با انجام این کار تنها 1 درصد از کل سرمایه خود را از دست می‌دهید که جبران آن بسیار آسان‌تر از دو برابر کردن پولتان است!

اهمیت مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال

با مثال‌های بخش قبلی احتمالا متوجه اهمیت مدیریت سرمایه شده‌اید. بسیاری از افراد در بازارهای مالی وجود دارند که از نظر تحلیلی و بررسی بازار قدرتمند بوده و تجربه زیادی دارند؛ اما انسان همیشه نمی‌تواند حرکات را درست حدس بزند. در صورتی که همین فرد با دانش تحلیلی زیاد؛ یک بار بدون مدیریت سرمایه اشتباه کند، خسارت‌های جبران نا‌پذیری خواهد خورد.

اهمیت مدیریت سرمایه در اینجاست که این تنها ابزار شما در بازارهای مالی برای محافظت از پولتان است! شما هرچقدر هم در بحث‌های تحلیل تکنیکال و فاندامنتال و اصول سرمایه‌گذاری به تبحر و دانش برسید؛ باز هم بدون مدیریت سرمایه روزی تمام پول خود را از دست خواهید داد!

بسیاری از کارشناسان و افراد با تجربه در بازارهای مالی اعتقاد دارند تحلیل بازار تنها چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ 20 درصد از کل فرآیند سود کردن در بازارها را تشکیل می‌دهد و 80 درصد دیگر آن مربوط به روانشناسی و مدیریت سرمایه است.

شما حتی اگر از نظر تحلیلی در سطح پایینی باشید و فقط اندکی آن را بدانید؛ می‌توانید با استفاده از این ابزار، جلوی ضرر خود را گرفته و حتی سود کنید!

حال سوال اینجاست که در بازار کریپتو چگونه مدیریت سرمایه کنیم. برای پاسخ به این سوال دو رویکرد را مد نظر قرار می‌دهیم‌:

  • مدیریت سرمایه برای سرمایه‌گذاری و هولد کردن
  • مدیریت سرمایه برای معامله‌گری و ترید کردن

مدیریت سرمایه برای سرمایه‌گذاری

بسیاری از افراد که با ترید و مدیریت سرمایه‌ آشنا می‌شوند؛ تصور می‌کنند این کار فقط برای معاملات کوتاه مدت است و برای سرمایه‌گذاری نیاز نیست کار خاصی انجام دهیم و نگه‌داری یک دارایی ارزشمند در نهایت سود خودش را به ما خواهد داد، اما بسیار هستند افرادی که یک دارایی را در سقف خریدند و بعد از چندین سال هنوز هم به قیمت سر به سرشان باز نگشته‌اند.

حال برای هولد کردن چگونه می‌توانیم از این ابزار استفاده کنیم؟

تقسیم سرمایه

اولین کاری که می‌توانیم انجام دهیم، تقسیم سرمایه است. بازار رمزارزها بسیار نوپاست و ریسک‌های سیستماتیک و غیرسیستماتیک فراوانی دارد. در ابتدای کار اگر سرمایه‌ای داریم بهتر است فقط درصدی از آن را وارد بازار ارز دیجیتال کنیم.

به عنوان مثال برای مدیریت سرمایه بهتر، از 100 درصد پولمان، 30 درصد آن را وارد بازار رمزارزها و 60 درصد باقی را در دیگر صنایع و بازارها تقسیم کنیم.

حال همان پولی را که وارد کردیم نباید تنها بر روی یک ارز یا پروژه سرمایه‌گذاری کنیم. فرض کنید یک نفر در سال جاری تمام سرمایه مخصوص رمزارز خود را بر روی ارز لونا سرمایه گذاری می‌کرد. این فرد در طی چند روز تمام دارایی خود را از دست می‌داد؛ اما اگر با مدیریت سرمایه مناسب تنها 2 درصد پولش را لونا می‌خرید؛ هم از سودهای احتمالی بهره‌مند می‌شد و هم در صورت رخ دادن چنین اتفاقی؛ تنها 2 درصد ضرر متوجه سرمایه او می‌شد.

پس اولین قدم برای مدیریت سرمایه در زمینه هولد کردن؛ تقسیم سرمایه و اوردن بخشی از پول به بازار رمزارزها و بعد هم سرمایه‌گذاری روی ارزهای متنوع است.

استفاده از حد ضرر

بسیاری از افراد تصور می‌کنند در هولد کردن و سرمایه‌گذاری بلند مدت نیازی به استفاده از حد ضرر وجود ندارد و باید همیشه تا زمانی که وارد سود شویم، دارایی یا رمزارز خریداری شده را نگه‌داری کنیم.

این تصوری بسیار غلط است. حتی در سرمای‌گذاری بلندمدت نیز گاهی اوقات شرایط طوری تغییر می‌کنند که بهتر است زمان زیادی سرمایه خود را در ضرر نگه‌داری نکنیم؛ پس برای مدیریت سرمایه در هولد کردن هم حتما از حد ضرر (Stop Loss) استفاده کنید.

بررسی بخش‌های مختلف بازار

این بخش تفاوت زیادی با تقسیم کردن سرمایه در ارزهای مختلف ندارد؛ اما باید دقت کنید که در بازار رمزارزها تنها راه سرمایه‌گذاری خرید و فروش کوین نیست. شما می‌توانید سرمایه خود را در بخش‌های مختلف تقسیم کنید.

به عنوان مثال بخشی از پول را به خرید و فروش NFT اختصاص دهید. بخشی از آن را نیز برای استیک کردن و کسب سود ماهانه کنار بگذارید.

در بازی‌های کریپتویی شرکت کنید و با هزینه کردن و بازی، سود دریافت کنید.

در ضمن علاوه بر تمام این موارد، خود بازار و رمزارزها نیز در صنایع مختلف کاربرد دارند. بعضی از آن‌ها کاربرد مالی دارند؛ بعضی‌ها کوین پلتفرم‌های NFT هستند، برخی اوراکل، بعضی از آن‌ها تامین کننده قرارداد هوشمند و… هستند که سرمایه‌گذاری بر روی هرکدام از این صنایع مختلف می‌تواند به کسب سود بیشتر شما کمک کند.

به عنوان مثال ممکن است گاهی دیفای مورد توجه سرمایه‌گذاران قرار بگیرد و با وجود نزولی بودن بقیه بازار، کوین‌های بخش دیفای رشد کنند و شما با این کار مدیریت سرمایه را به بهترین شکل انجام داده‌اید.

مدیریت سرمایه در معامله‌گری

داستان مدیریت سرمایه در معامله گری یا ترید کردن کمی متفاوت است؛ معمولا افراد در معامله‌گری به مدت زمان کمتری در یک موقعیت معاملاتی هستند و پول بیشتری نیز باید درگیر کنند تا با حرکت اندکی، سود خوبی دریافت کنند.

برای درک بهتر نحوه مدیریت سرمایه در ترید، باید با مفاهیم ریسک و ریوارد آشنا شوید.

ریسک (Risk) چیست؟

وقتی در ترید و مدیریت سرمایه از ریسک صحبت می‌کنیم؛ منظور میزان پولی است که در صورت استاپ خوردن، از سرمایه ما کم می‌شود.

ما در معاملات خود حتما باید از استاپلاس یا همان حد ضرر استفاده کنیم. بعد از تحلیل متوجه می‌شویم در صورتی که قیمت به یک جای خاص برسد؛ تحلیل ما درست نبوده و باید موقعیت معاملاتی خود را با ضرر ببندیم.

حال به عنوان مثال فرض کنید بیت کوین را بر روی قیمت 28 هزار دلار لانگ کرده یا در واقع خریده‌ایم. حال طبق تحلیل‌هایمان اگر بیت کوین به 27 هزار برسد می‌تواند قیمت‌های پایین‌تر را هم دیده و ضرر ما بزرگ‌ شود؛ پس حد ضرر خود را بر روی 27 هزار گذاشته و بعد از رسیدن قیمت به آن، موقعیت معاملاتی خرید بیت کوین را می‌بندیم.

حال ریسک ما باید یک درصد مشخصی باشد. مثلا اگر یک درصد ریسک میکنیم؛ در صورتی که این معامله بسته شود؛ تنها یک درصد سرمایه خود را از دست بدهیم. دیگر در اینجا تفاوتی نمی‌کند که حد ضرر ما بر روی 27 هزار است یا 20 هزار؛ در هر دو صورت تنها یک درصد سرمایه ما باید از بین برود.

با تغییر دادن حجم ورودی به پوزیشن! حجم ورودی معادل حاصل ضرب مارجین در اهرم است.

اگر طبق ریسکتان باید 200 دلار وارد معامله کنید؛ می‌توانید 20 دلار با اهرم 10، 10 دلار با اهرم 20 یا 200 دلار با اهرم 1 وارد کنید.

حال میزان این حجم ورودی را از کجا متوجه شویم؟

به سایت تریدینگ ویو بروید و ارز مورد نظر خودتان را تحلیل کنید. سپس بر روی این ابزار کلیک کنید که خرید و فروش آن به ترتیب اولی و دومی است.

مدیریت سرمایه در معامله گری

سپس آن را بر روی چارت انداخته و تنظیمات را باز کنید.

مدیریت سرمایه در معامله گری

در این پنجره، در بخش Account Size، میزان پول داخل حساب خود را وارد کنید. Lot size را بر روی 1 گذاشته و عدد Risk را نیز طبق نظر خودتان تعیین کنید. در بخش entry price، نقطه ورود و در بخش stop level قیمت حد ضررتان را وارد کنید.

مدیریت سرمایه در معامله‌گری

بعد از کلیک بر روی OK این ابزار مدیریت پوزیشن بر روی چارت در جای درست خود قرار می‌گیرد. اکنون در بخش QTY می‌توانید ببینید که چه مقدار از آن ارز را باید وارد پوزیشن کنید.

مدیریت سرمایه در معامله‌گری

در اینجا گفته شده 11.364 عدد سولانا وارد کنید. حال این عدد را در قیمت سولانا ضرب کنید چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ و میزان دلاری و در واقع حجم ورودی شما مشخص می‌شود.

با تکان دادن عدد استاپ خواهید دید که این مقدار تغییر می‌کند؛ زیرا در هر صورت باید نیم درصد از حساب شما در معرض ریسک قرار بگیرد.

ریوارد (Reward) چیست؟

اگر معامله در جهت مورد نظر شما حرکت کند؛ شما ریوارد دریافت می‌کنید. ریوارد دقیقا مقداری برابر با استاپ شما دارد؛ یعنی اگر استاپ شما بر روی سولانا 3 دلار باشد، و سولانا از 32 به 35 دلار برود، در واقع یک ریوارد دریافت کرده‌اید. حال اگر این مقدار به 6 دلار برسد؛ شما دو ریوارد در سود هستید.

در تصویر زیر ریوارد یک و دو را مشاهده کنید.

مدیریت سرمایه در معامله‌گری

خوب حال که با مفهوم ریسک و ریوارد آشنا شدید؛ به مدیریت سرمایه بپردازیم. بهترین روش مدیریت سرمایه که زیاد در معرض خطر قرار چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ نگیرید این است که در هر معامله نهایتا تا 2 درصد ریسک کنید و بعد از رسیدن قیمت به ریوارد 2 نیز، استاپ خود را به منطقه ورود آورده تا در صورت ادامه حرکت سود شما گسترش پیدا کرده و در صورت بازگشت قیمت، شما ضرری نکنید.

در هر صورت با استفاده از این مفاهیم می‌توانید با توجه به وین ریت و سبک تحلیلی و روحیات شخصی چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ خودتان بهترین روش مدیریت سرمایه را برای خود طراحی کنید.

جمع‌بندی

در این مقاله در مورد نحوه مدیریت سرمایه در ارز دیجیتال صحبت کردیم و صرفا یک سری ایده‌ها و آموزش‌های ابتدایی را با شما در میان گذاشتیم؛ اما قطعا این خود شما هستید که می‌توانید بهترین سیستم را طراحی کنید؛ اما حتما این کار را انجام دهید؛ زیرا سود کردن و دوام آوردن در بازارهای مالی بدون مدیریت سرمایه امکان‌پذیر نیست.

در بازار کاهشی چطور می‌توان سود برد؟

در بازار کاهشی چطور می‌توان سود برد؟

*زمانی که اعتقاد به کاهش قیمت‌ها در بازار نقد داریم، از طریق فروش سهم می‌توانیم از ضرر بیشتر جلوگیری کنیم یا برای خرید دست نگه داشته تا اصطلاحا قیمت‌ها به کف برسند و در حداقل قیمت‌ها اقدام به خرید کنیم.* به این ترتیب از فاصله قیمتی ایجاد شده صرفا برای کاهش زیان احتمالی استفاده […]

 کاهش قیمت‌

*زمانی که اعتقاد به کاهش قیمت‌ها در بازار نقد داریم،

از طریق فروش سهم می‌توانیم از ضرر بیشتر جلوگیری کنیم

یا برای خرید دست نگه داشته تا اصطلاحا قیمت‌ها به کف برسند

و در حداقل قیمت‌ها اقدام به خرید کنیم.*


به این ترتیب از فاصله قیمتی ایجاد شده صرفا برای کاهش زیان احتمالی استفاده کنیم. ابزار مالی Future (قراردادهای آتی) امکان استفاده از این فاصله قیمتی را برای کسب سود ایجاد می‌کند. یکی از مزایایی که برای بازار آتی برشمرده‌اند و بازار نقد فاقد آن است، امکان نوسان‌گیری در شرایط منفی و نزولی است. یعنی در بازار آتی امکان فروش سهم، بدون در اختیار داشتن آن وجود دارد. یکی از استراتژی‌هایی که در شرایط کاهشی می‌توان اتخاذ کرد، ایجاد موقعیت فروش در سهمی است که انتظار کاهش نرخ آن را داریم. دو رویکرد برای این کار وجود دارد:

1) ایجاد موقعیت فروش در سهم مورد نظر،

 کاهش قیمت‌

2) ایجاد موقعیت فروش و تحویل سهم در سررسید قرار داد:

بدین صورت که در قیمت مشخص سهم را در بازار آتی می‌فروشیم و بعد از کاهش نرخ در بازار نقد (زمانی که احساس کردیم قیمت‌ها به کف خود رسیده‌اند) سهم مورد نظر را به تعداد پیش فروش شده، در بازار نقد می‌خریم و تا سررسید قرارداد نگه‌داشته و تحویل می‌دهیم. این روش ترکیبی از استراتژی آربیتراژ و نوسان‌گیری است و در شرایطی که نقدشوندگی بازار آتی بالا نباشد یا احتمال می‌دهیم که در قیمت‌های مورد نظر امکان بستن موقعیت فروش در بازار آتی (از طریق اتخاذ موقعیت خرید) فراهم نباشد، می‌تواند مفید باشد. پس از کاهش قیمت‌ها و نوسان‌گیری، از طریق آربیتراژ سود حاصل را تا انتهای دوره قرارداد تضمین می‌کند.

* به خاطر داشته باشید در روش‌های ذکر شده

همواره از مزیت استفاده از اهرم مالی در بازار آتی بهره‌مند هستید.*

با نشانه های پایان بازار نزولی آشنا شوید

با نشانه های پایان بازار نزولی آشنا شوید

با نشانه های پایان بازار نزولی آشنا شوید: مدتی است که وارد زمستان ارزهای دیجیتال شده ایم و نشانه های صعود پایدار در بازار دیده نمی شود. کمتر کسی پیش بینی می کرد قیمت بیت کوین به ۱۷ هزار دلار کاهش داشته باشد و در این بین بسیاری سردرگم هستند و نمی دانند که بیت کوین چه زمانی و چگونه از این روند نزولی می تواند برگردد.

در حالی که قیمت ها کاهش پیدا می کنند، سوال مهم این است که تا کی این روند ادامه پیدا می کند و بازار نزولی چه زمانی به پایان می رسد؟ در حالی که پیش بینی زمان دقیق پایان بازار نزولی غیرممکن است، بررسی برخی نشانه ها مانند روندهای نزولی گذشته می تواند به ما برای تشخیص زمان حدودی پایان بازار نزولی کمک کند. نشانه هایی که در ادامه این مقاله می خواهیم آنها را بررسی کنیم.

واکنش صنعت ارز دیجیتال

یکی از نشانه های قدیمی زمستان ارزهای دیجیتال، اخراج گسترده کارکنان در سراسر اکوسیستم رمزارز است زیرا شرکت ها به دنبال کاهش هزینه ها برای گذر از زمان های سخت هستند.

سرفصل های اخبار در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ مملو از اعلامیه های اخراج از سوی شرکت های بزرگ فناوری و صرافی ارز دیجیتال مانند ConsenSys و Bitmain و همچنین صرافی های رمزارز مانند Houbi و Coinfloor بود. موضوعی که امسال نیز رخ داد و شاهد اخراج های مختلفی مانند کاهش ۱۸ درصدی کارکنان Coinbase و ۱۰ درصدی Gemini بودیم و اگر روند نزولی ادامه پیدا کند احتمالا میزان اخراجی ها افزایش پیدا می کند.

در حال حاضر زمان زیادی از شروع بازار نزولی نمی گذرد و خیلی زود است که براساس این معیار تصمیم گیری کنیم، اما در مجموع یکی از نشانه های پایان زمستان و روند نزولی زمانی است که شرکت ها دوباره شروع به استخدام می کنند و پروژه های جدید با بودجه های بزرگی راه اندازی می شوند. این موضوع می تواند به خوبی نشان دهنده بازگشت سرمایه گذاران و سرمایه به اکوسیستم های رمزارز باشد.

بررسی میانگین متحرک ساده ۲۰۰ هفته ای

یکی از شاخص های تکنیکال که چندین بار در تاریخ بیت کوین توانسته نشان دهنده پایان یک دوره نزولی باشد، زمانی است که قیمت به زیر میانگین متحرک ساده ۲۰۰ هفته ای می رسد و سپس به بالای آن صعود می کند.

میانگین متحرک ساده 200 هفته ای

همانطور که در نواحی مشخص شده با فلش های بنفش در نمودار بالا مشاهده می کنید، قیمت به زیر محدوده میانگین متحرک ساده ۲۰۰ هفته ای (خط آبی روشن) رسیده است و سپس با بازگشت به بالای این محدوده، روند صعودی در بازار شروع شده است. این یک موضوع قطعی نیست اما می تواند به عنوان یک نشانه مثبت برای روزهای خوب در پیش بیت کوین در نظر گرفته شود.

بررسی RSI

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی، یکی دیگر از شاخص های تکنیکال است که می تواند در پیش بینی زمان پایان روند نزولی و کف قیمتی به شما کمک کند. با بررسی گذشته بیت کوین متوجه می شویم که معمولا کف قیمتی در زمانی ایجاد شده است که RSI به محدوده فروش بیش از حد رسیده است و زیر امتیاز ۱۶ سقوط کرده است.

BTC RSI

موضوعی که در دو مورد در تصویر بالا و به دایره نارنجی نمایش داده شده است. برگشت و افزایش تقاضا در بازار نیز زمانی رخ می دهد که RSI به بالای ۷۰ و به محدوده اشباع خرید برسد.

بررسی MVRV

MVRV معیاری برای مقایسه ارزش واقعی بازار و ارزش کل بازار است که می تواند نشان دهد بیت کوین نسبت به ارزش منصفانه، در قیمت بالاتر یا پایین تری معامله می شود.

Market value to realized value

خط آبی در نمودار بالا نشان دهنده ارزش فعلی بازار بیت کوین است. خط نارنجی نشان دهنده ارزش تحقق یافته و خط قرمز، نشان دهنده امتیاز Z است. امتیاز Z یک آزمون انحراف معیار استاندارد است که اختلاف داده های بین ارزش بازار و ارزش تحقق یافته را نشان می دهد.

همانطور که در نمودار مشاهده می شود، بازارهای نزول قبلی امتیاز Z کمتر از ۰٫۱ را ثبت کردند که با کادر سبزرنگ در پایین نمودار مشخص شده است و شروع روند صعودی در زمانی تایید شد که این معیار به بالای امتیاز ۰٫۱ افزایش پیدا کرد.

براساس عملکرد تاریخی، این معیار نشان می دهد که بزودی احتمالا روند نزولی بیشتری برای بیت کوین وجود خواهد داشت و به دنبال آن پرایس اکشن خنثی رخ می دهد.

بررسی ضریب میانگین متحرک ۲ ساله

ضریب میانگین متحرک ۲ ساله می تواند یک معیار نهایی و راهی ساده سرمایه گذاران بیت کوین برای شناسایی زمان پایان بازار نزولی باشد. این معیار، میانگین محرک ۲ ساله و ۵ برابر میانگین متحرک ۲ ساله را با قیمت بیت کوین دنبال می کند.

2-year moving average multiplier

هر زمان که قیمت بیت کوین به کمتر از میانگین متحرک ۲ ساله رسیده است، بازار وارد قلمرو بازار نزولی شده است و زمانی که قیمت به بالای این میانگین می رسد، روند صعودی ایجاد شده است.

از طرف دیگر، صعود قیمت به بالای خط ضرب ۵ برابر میانگین متحرک ۲ ساله نشان دهنده یک بازار صعودی قوی و زمان مناسب برای کسب سود است. سرمایه گذاران می توانند از این معیار به عنوان سیگنالی برای زمان مناسب خرید استفاده کنند.

هر معیار و نشانه ای که برای تحلیل از شرایط و پیش بینی روند قیمتی انتخاب کنید، مهم است که به خاطر داشته باشید هیچ معیاری بی نقص نیست و همیشه خطر روند نزولی بیشتر وجود دارد. هیچوقت و با هیچ نموداری نمی شود زمان دقیقی برای کاهش یا افزایش قیمت ارز دیجیتال و روند طولانی مدت آن را مشخص کرد.

روانشناسی بازار ارز دیجیتال | سفر به ذهن تریدرهای موفق!

روانشناسی بازار ارز دیجیتال یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در این بازار است که کمتر به آن توجه شده است. وقتی صحبت از بازار کریپتوها و معامله رمز ارزها به میان می‌آید، دانش تحلیل و معامله‌گری اولین مسئله‌ای است که مهم جلوه می‌کند. شاید فکر کنید هر زمان تحلیل تکنیکال را فول یاد گرفته چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ و بر تحلیل بنیادی مسلط شوید، یک معامله‌گر شکست ناپذیر خواهید شد! اما تجربه ثابت کرده که یک تحلیلگر خوب، لزوماً یک تریدر خوب نیست! تحلیلگران حرفه‌ای زیادی بوده‌اند که با بهترین استراتژی‌های تحلیل، به دفعات از بازار شکست خورده‌اند.

آن هنگامی که رمز ارز ما افزایش قیمت چشمگیری داشت و به طمع سود بیشتر از فروشش خودداری کردیم، گواه این است که علم روانشناسی بازار ارز دیجیتال چقدر با اهمیت است. دانش روانشناسی بازار به ما کمک می‌کند نه تنها احساسات خود را کنترل کنیم بلکه از آن‌ها در جهت کسب سود استفاده کنیم.

اکثر معامله‌گران هنوز اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال را درک نکرده‌اند. احساسات شما و سایر تریدرهای بازار به قدری موثر است که حتی گاهی جهت بازار را تغییر می‌دهد. مطالعه این مطلب برای شما ضروری است چون کمک می‌کند از احساسات خود به هنگام معامله، در راستای موفقیت استفاده کنید.

اهمیت روانشناسی بازار ارز دیجیتال

پیش از آن که به تعریف روانشناسی بازار کریپتوها بپردازیم، با هم اهمیت آن را در موفقیت بررسی خواهیم کرد. بازار ارزهای دیجیتال دارای سه بعد است که عبارتند از:

  1. بُعد تحلیلی
  2. بُعد روانشناسی
  3. بُعد مدیریت سرمایه

اکثر تحلیلگران کل انرژی خود را روی بُعد تحلیلی بازار گذاشته و به آن چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ دو بُعد دیگر کمتر می‌پردازند. شناخت کامل نسبت به همه‌ی ابعاد بازار ضروری است. تحلیلگری و تریدینگ دو دنیای متفاوت هستند. افرادی هستند که در حوزه تحلیل استاد بوده؛ اما بُعد روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا بُعد مدیریت سرمایه در آن را نادیده گرفته و به همین دلیل نتوانستند تریدرهای خوبی باشند. در مقابل افرادی هستند که خیلی هم در تحلیل ماهر نیستند؛ اما تریدرهای خوبی هستند. تریدر حرفه‌ای یک دوره تحلیل و مدیریت سرمایه را پشت سر گذاشته و اصول روانشناسی بازار را رعایت می‌کند.

روانشناسی بازار چیست؟

روانشناسی به طور کل مطالعه و علم به رفتار افراد است؛ اما وقتی از روانشناسی بازار ارز دیجیتال یا کلاً بازارهای مالی صحبت می‌کنیم، منظور چیست؟ روان شناسی بازار یا ترید به مجموعه رفتارهایی گفته می‌شود که به معامله‌گر کمک می‌کند احساساتش را کنترل کرده و از آن‌ها در جهت پیروزی در معاملات استفاده کند. روانشناسی بازار یعنی علم به حرکت یک بازار با توجه به واکنش‌ها و شرایط احساسی افرادی که در آن فعال هستند.

در تعریفی دیگر ، به احساسات و رفتارهایی اشاره دارد که در زمان معامله بروز می‌کنند. احساساتی که تصمیمات تریدر را تحت تاثیر قرار می‌دهد. علم روانشناسی معامله یا بازار ارزهای دیجیتال در پی شناخت این احساسات و رفتارها است. در معامله‌گری دو نوع احساس به شدت موج می‌زند که یکی ترس و دیگری طمع می‌باشد. سایر احساساتی که در ترید بروز می کنند عبارتند از: امید، خشم، هیجان، اضطراب، یاس، ریسک‌پذیری و.

تریدرهایی که از تحلیل تکنیکال در معاملات خود استفاده می‌کنند نیز می‌توانند از روانشناسی بازار بهره ببرند. بررسی نمودار قیمت کریپتوها قطاری از احساسات معامله‌گران را به نمایش می‌گذارد. شناخت احساسات حاکم بر بازار، فرصت‌های سودده بسیاری به بار می‌آورد.

احساسات عمده تریدرها که بر بازار ارز دیجیتال موثر هستند

طمع ، زیاده خواهی و تمایل شدید انسان به پول است. این حرص آنقدر زیاد است که گاهی منطق انسان را ضایع می‌کند. این ویژگی مقدمه‌ی بسیاری از رفتارها و تصمیمات یک معامله‌گر در بازار ارزهای دیجیتال خواهد بود. بارها شده در معامله‌ای به سود مطلوب رسیدیم اما همین حرص نگذاشته از معامله خارج شویم. ارز دیجیتالی را بدون آن که خوب بشناسیم خریداری کرده‌ایم فقط چون قیمت آن به سرعت رشد کرده است. این رفتارها و سایر رفتارهای مشابه آن همگی از طمع ما تریدرها نشات می‌گیرد.

ترس ، احساس دیگری است که موجب می‌شود معامله‌گران معاملات خود را زود ببندند. تریدرها از ضررهای بزرگ ترسیده و ریسک منطقی و لازم را نمی‌پذیرند. هرگاه بازار ارزهای دیجیتال روند نزولی به خود می‌گیرد، احساس ترس تریدرها آن‌ها را به سرعت از بازار خارج کرده و فشار عرضه در بازار شدت می‌گیرد. علم به روانشناسی بازار کمک می‌کند ما این احساس ترس را شناخته و کنترل کنیم.

امید ، افراد به امید کسب سود وارد بازارهای مالی می‌شوند. اصلاً اگر امید به سود کردن نباشد، انگیزه‌ای نیز برای ورود به بازار وجود نخواهد داشت. امید یک تریدر را به تحرک در می‌آورد. البته اگر امید و انتظار بیش از حد باشد، تهدیداتی ناشی از اغراق در توانایی‌ها پدید می‌آید. امید و انتظار باید با استدلال و محاسبات منطقی همراه باشد.

چرخه احساسات تریدرها در بازار

روانشناسان معتقدند که نوسانات قیمت در بازار متاثر از احساسات افراد است. عملاً رشد بازار به علت نگرش مثبت و اعتماد به نفس مشارکت‌کنندگان است. یعنی یک موج از احساسات مثبت تقاضا را افزایش می‌دهد. در مقابل احساست منفی نیز منجر به افزایش عرضه در بازار خواهد شد.

احساسات در بازار صعودی یا گاوی

از نظر روانشناسی بازار ، هنگامی که یک بازار روند صعودی دارد، سه نوع احساس در آن شدت می‌گیرد:

  1. خوش‌بینی
  2. حرص و طمع
  3. اعتماد به نفس

اغلب، همین احساسات منجر به شدید شدن خریدها در بازار می‌شود. در چرخه روانشناسی بازار، احساسات اثر چرخشی دارند. در واقع احساسات مثبت حاکم بر بازار با افزایش قیمت‌ها مثبت‌تر می‌شوند. همین امر، به عواطف بازار سیر صعودی بخشیده و آن را به سمت بالاتر می‌کشاند.

گاهی همین شور افراد می‌تواند باعث شکل‌گیری حباب قیمت در بازار شود. در چنین شرایطی اکثر تریدرها هیجان‌زده و غیرمنطقی می‌شوند. فراموش می‌کنند ارزش واقعی آن دارایی چقدر است و فقط به امید ادامه یافتن روند صعودی بازار، آن را می‌خرند. اینجاست که طمع به میان می‌آید و چشم منطق تریدرها را می‌بندد.

احساسات در بازار نزولی یا خرسی

از نظر روانشناسی بازار ، در بازاری که روند نزولی دارد، افراد احساس اندوه را تجربه می‌کنند. عصبانیت، افسردگی و احساسات نظیر این در افراد بروز خواهد کرد. آن احساس سرخوشی و طمع در افراد تبدیل به احساس ناخرسندی می‌شود. همین طور که بازار روند نزولی خود را طی می‌کند، احساسات حاکم بر بازار منفی و منفی‌تر خواهند شد. این احساسات معمولاً شامل اضطراب و وحشت‌زدگی هستند.

در این شرایط سرمایه‌گذاران به دنبال علل کاهش قیمت ها می‌گردند. آن‌ها نمی‌خواهند باور کنند روند صعودی به پایان رسیده است و وارد مرحله انکار می‌شوند. در حقیقت سعی در حفظ جایگاه خود دارند چون فکر می‌کنند برای فروش دیر شده و بازار دوباره برمی‌گردد. پس از آن که قیمت‌ها حتی از این هم پایین‌تر آمدند، ترس و وحشت بازار را به سمتی هدایت می‌کند که سرمایه‌گذاران تسلیم شده و در پایین‌ترین قیمت دارایی خود را می‌فروشند.

وقتی بازار به این نقطه یعنی کف قیمت می‌رسد، روند نزولی متوقف شده و به ثبات خواهد رسید. اینجا احساس خشم و عصبانیت وجود سرمایه‌گذار را فرا خواهد گرفت. در نهایت با بهبود وضع بازار مجدد احساس امید و انتظار، سرمایه‌گذاران را به بازار جذب خواهد کرد.

کنترل احساسات به کمک روانشناسی در بازار ارز دیجیتال

تا به حال دیدیم که درصد تصادفات یک راننده که چند سال است گواهینامه گرفته بیشتر از یک راننده آماتور است. آن راننده که خیلی وقت است رانندگی می‌کند، به دلیل با تجربه بودن برخی احتیاط‌ها را کنار می‌گذارد. در حالیکه راننده آماتور بی ادعا تک تک موارد را رعایت می‌کند.

در بازار ارزهای دیجیتال نیز همین موضوع صدق می‌کند. تحلیلگران حرفه‌ای در هنگام معامله اهمیت احساسات درون خود را نادیده می‌گیرند. خیال می‌کنند استادانه تحلیل می‌کنند و ترید کرده، سود می‌برند؛ اما اگر به احساسات خود نپردازند، اگر راه کنترل احساسات خود را نیابند، ممکن است تحت کنترل احساسات خود تصمیمات اشتباهی بگیرند.

برای آن که از یک تحلیلگر خوب به یک تریدر خوب تبدیل شوید به موارد زیر نیاز دارید:

  • آرامش روان
  • بالا بردن سرعت تصمیم‌گیری
  • بهبود سرعت عمل
  • کنترل احساسات ترس و طمع
  • تسلط بر غرور
  • پذیرش شکست و دوباره شروع کردن

داشتن چنین مهارت‌هایی به نظر من شصت هفتاد درصد کار است که در هیچ کلاس و آموزشگاهی تدریس نمی‌شود. این مسائل را خود شما باید در درون خود کشف کنید.

جمع‌بندی

روانشناسی بازار یکی از ابعاد بازار دیجیتال است که نادیده گرفتن آن مانع موفقیت ما خواهد بود. ما به کمک روانشناسی بازار و معامله می‌توانیم از حالات روحی خود برای سوق دادن معاملات به سمت سوددهی استفاده کنیم. روانشناسی علاوه بر شناخت احساسات و ویژگی‌های شخصیتی موثر در تریدها، تکنیک‌هایی به ما ارائه می‌دهد تا کمتر احساس سردرگمی و ناتوانی کنیم. در مطالب بعدی شما را با این فوت و فن‌های روانشناسی ترید در بازار ارزهای دیجیتال آشنا خواهیم کرد.

نظر شما در این باره چیست؟ به نظر شما دانش تحلیل به تنهایی کافیست؟ آیا واقعا روانشناسی بازار تا این حد با اهمیت است یا خیر؟ نظرات خود را در قسمت دیدگاه با ما به اشتراک بگذارید.

الگوهای هارمونیک به زبان ساده

تحلیل تکنیکال یکی از روش های پیش بینی رفتار احتمالی نمودار قیمتی سهام با استفاده از داده های گذشته همچون قیمت، حجم معاملات و . است. اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی ابتدایی داشته باشید احتمالا خطوط حمایت و مقاومت را می‌شناسید و نام چند الگوی قیمتی را شنیده اید. الگوهای ادامه دهنده و الگوهای برگشتی دو نوع از الگوهای تکنیکالی هستند که به ما برای پیش بینی روند کمک می‌کنند.

نوع خاصی از الگوهای تکنیکال نیز وجود دارند که از پیچیدگی بیشتری برخوردارند و به الگوهای هارمونیک معروف هستند. از الگوهای هارمونیک می‌توان برای شناسایی فرصت های جدید و روند قیمتی سهام استفاده کرد. ما در این مقاله با زبان ساده به این سوالات پاسخ می‌دهیم که الگوی هارمونیک چیست؟ چگونه می‌توان الگوی هارمونیک را شناسایی کرد و چه کاربردی دارد؟ انواع الگوهای هارمونیک کدام است؟ و سوالات مشابهی که در ذهن خود دارید.

الگوهای-هارمونیک

الگوهای هارمونیک چیست؟

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)، الگوهای هندسی ترکیب شده با اعداد فیبوناچی هستند که به معامله گران کمک می کند تا با پیش بینی حرکات بازار، روند قیمتی را تشخیص دهند. از این روش برای پیش بینی تغییرات احتمالی قیمت یا معکوس شدن روند استفاده می شود.
به طور کلی، اغلب الگوهای هارمونیک از ۵ نقطه تشکیل شده‌اند، با این وجود برخی از آن‌ها نیز مانند الگوی ABC و ABCD از الگوهای اصلی مشتق شده اند و دارای سه یا چهار نقطه هستند. هر کدام از این الگوها شکل هندسی منحصر به فرد و نسبت های فیبوناچی متفاوتی دارند که در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

نسبت‌های فیبوناچی

همانطور که گفته شد الگوهای هارمونیک از ترکیب اشکال هندسی M یا W شکل با نسبت‌های فیبوناچی حاصل شده اند. پیش از اینکه به توضیح انواع الگوی هارمونیک بپردازیم خوب است بدانیم نسبت‌های فیبوناچی چه هستند؟ در مقاله ابزار فیبوناچی در بازار سرمایه این نسبت ها را به طور مفصل توضیح داده ایم. به طور خلاصه خطوط فیبوناچی خطوط حمایت و مقاومتی هستند که درصدهایی خاص از روند و حرکت سهم است که از اعداد فیبوناچی ریاضیات استفاده می‌کند. برخی از این اعداد مهم تر هستند که در الگوهای هارمونیک به کار برده می‌شوند.

انواع الگوهای هارمونیک

انواع الگوهای هارمونیک

برای شناخت الگوهای هارمونیک نیاز است که دانش خوبی در زمینه تحلیل تکنیکال داشته باشید و مهارت خود را در ترسیم انواع خطوط روند و نقاط برگشت نمودار تقویت کنید. به طور کلی می‌توان گفت که مجموعه ای از الگوهای هارمونیک وجود دارد که در این میان 5 الگو از دیگر الگوها از محبوبیت بیشتری برخوردارند.

این الگوها شامل:

الگوی هارمونیک AB-CD
الگوی گارتلی (Gartley Pattern)
الگوی پروانه (Butterfly Pattern)
الگوی خفاش (Bat Pattern)
و الگوی خرچنگ (Crab Pattern) هستند.

علاوه بر اینها الگوهای دیگری همچون الگوی کوسه (Shark Pattern)، الگوی سایفر (Cypher Pattern) و الگوی سه محرک (3Drives Pattern) وجود دارند که نسبت به 5 الگوی اول کمتر استفاده می‌شوند. در ادامه به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.
لازم است پیش از پیش از پرداختن به انواع الگوهای هارمونیک چند اصطلاح را به طور مختصر توضیح دهیم.

ناحیه بازگشت قیمت

«ناحیه بازگشت قیمت (Potential Reversal Zone)که به طور اختصار به آن PRZ نیز گفته می‌شود، ناحیه برگشت بالقوه ای است که از همپوشانی اعداد فیبوناچی مختلف ناشی می‌شود. به محدوده PRZ که به آن محتمل‌ترین محدوده بازگشت بازار نیز گفته که مکانی با احتمال بالای معکوس شدن روند قیمت است.
یافتن PRZ برای تحلیلگران مهم ترین هدف از یادگیری الگوهای هارمونیک است چرا که این ناحیه مناسب ترین محدوده برای ورود یا خروج از معامله است. ناگفته نماند که حدضرر نیز می‌بایست وجود داشته باشد که بسته به صعودی یا نزولی بودن الگو، بالاتر یا پایین تر از PRZ قرار می‌گیرد.

Bullish

اصطلاح Bullish به معنای گاوی است و به حرکت صعودی بازار گفته می‌شود.

Bearish

اصطلاح Bearish به معنای خرسی است و به حرکت نزولی بازار گفته می‌شود.

در ادامه 5 الگوی هارمونیک پر کاربرد در تحلیل تکنیکال را توضیح می‌دهیم.

الگوی AB=CD

اولین و ساده ترین الگوی هارمونیک الگوی AB=CDاست و شناسایی آن راحت تر از دیگر الگوها است. چرا که برای تایید این الگو الزامات کمتری وجود دارد.
این الگو از 4 نقطه تشکیل شده است که دارایی چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ دو پایه (Leg) است که شامل خطوط AB و CD است. در این الگو خط BC یک اصلاح روند و بازگشت است که برای خط AB رخ داده است. نقطه C بر روی سطح 0.618 فیبوناچی قرار گرفته و نقطه D نیز بر روی سطح 1.272 فیبوناچی اکسپنشن قرار می‌گیرد.
الگوی ABCD دو نوع دارد که شامل ABCD صعودی و ABCD نزولی است که در چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ شکل زیر آن را آورده ایم. نکته مهم این است که ورود و خروج از بازار بر روی نقطه D صورت می‌گیرد که همان نقطه PRZ است.
با وجود سادگی این الگو اما باید دقت شود که دو شرط زیر در آن رعایت شده باشد:

الگوی AB=CD

1- طول خطوط AB و CD با یکدیگر برابر هستد
2- از لحاظ زمانی نیز حرکت قیمت از A به B با حرکت از C به D برابر هستند که از شمارش حدودی تعداد کندل ها می‌توان آن را بدست آورد.


الگوی گارتلی (Gartley Pattern)

این الگو نیز مانند الگوی قبل دو حالت صعودی و نزولی دارد. الگوی صعودی گارتلی به شکل M و الگوی نزولی گارتلی به شکل W است. به صورت چشمی می‌توان گفت که در حالت صعودی این الگو نقطه X پایین از D و نقطه A فراتر از C قرار‌دارد اما برای تشخصی دقیق این الگو باید شرایط زیر در آن برقرار باشد (دقت شود که این الگو از 5 نقطه تشکیل شده است که به نقطه اول X گفته می‌شود و نقاط بعدی از A تا D هستند.)

1. ضلع AB باید در سطح باز گشت 0.618 از ضلع XA باشد.
2. ضلع BC باید باز چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ گشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
3. اگر بازگشت ضلع BCبه اندازه 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 1.272 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BCبه اندازه0.886 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 0.618 از ضلع BC گسترده شود.
4. ضلع CD باید بازگشت 0.786 از ضلع XA باشد.

الگوی گارتلی نزولی همانند گارتلی صعودی اما عکس آن است و D شروع افت شدید قیمت است.

الگوی گارتلی (Gartley Pattern)


الگوی پروانه (Butterfly Pattern)

این الگو شباهت زیادی به الگوی قبل یعنی الگوی گارتلی دارد و الگوی صعودی پروانه به شکل M و الگوی نزولی پروانه به شکل W است. اما تفاوت این دو الگو در این است که در الگوی پروانه، نقطه D پایین‌تر از نقطه X است. همچنین این الگو اصلاح های قیمتی بیشتری نسبت به الگوی گارتلی دارد و نوسانات قیمتی شدیدتری را تجربه خواهد کرد. شرایط تشکیل الگوی پروانه بدین گونه است:

1. ضلع AB باید باز گشت.0.786 ضلع XA باشد.
2. ضلع BC می‌تواند باز گشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
3. اگر ضلع BC بازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC بازگشت 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD بایدگسترش 2.18 از ضلع BC باشد.
4. CD باید گسترش1.27 یا 0.618. از ضلع XA باشد.

الگوی خفاش (Bat Pattern)

واضح است که این الگو نیز مانند دو الگوی قبل به حالت های خفاش صعودی یا خفاش نزولی وجود دارند و به دو شکل M و W هستند. نسبت های فیبوناچی و اصلاح در نقاط این الگو به صورت زیر است:

1. ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.500 از ضلع XA باشد.
2. ضلع BC می‌تواند بازگشت.0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
3. اگر ضلع BCبازگشت 0.382 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 1.618 از ضلع چگونه در بازار نزولی سود کنیم؟ BC باشد. و اگر ضلع BC.0.886 از ضلع AB باشد، آن¬گاه CD باید گسترش 2.618 از ضلع BC باشد.
4. CD باید باز گشت.0.886 از ضلع XA باشد.

الگوی خرچنگ (Crab Pattern)

این الگو نیز از مهم ترین الگوهای هارمونیک به شمار می‌رود که کاربرد زیادی دارد. تفاوت این الگو با سایر الگوهایی که پیشتر گفته شد در این است که موج آخر آن اصلاح بیشتری نسبت به سایر الگوها دارد. نسبت های این الگو نیز به صورت زیر هستند.

1. ضلع AB باید بازگشت 0.382 یا 0.618 از ضلع XA باشد.
2. ضلع BC باید یا بازگشت 0.382 یا 0.886 از ضلع AB باشد.
3. اگر اندازه بازگشت ضلع BC، 0.382 از ضلع AB باشد، آنگاه CD باید 2.24 از ضلع BC باشد. در نتیجه اگر ضلع BC 0.886 از ضلع AB باشد، آن گاه CD باید گسترش 3.618 از ضلع BC باشد.
4. CD باید گسترش 1.618 از ضلع XA نیز باشد.

مزایا و معایب الگوهای هارمونیک

ویژگی های الگوهای هارمونیک باعث می‌شود که این ابزار نیز مانند هر ابزار دیگری در تحلیل تکنیکال مزایا و معایبی داشته باشد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد.

1. الگوهای هارمونیک برای یادگیری نیاز به صرف زمان زیادی دارند و به احتمال زیاد در اوایل کار نیاز داشته باشید تا بارها و بارها به مطالب آموزشی خود مراجعه کنید تا برایتان یادآوری شود.
2. چنانچه این الگوها را به درستی فرابگیرید، استفاده از سایر ابزارهای تکنیکال برایتان راحت تر خواهد بود.
3. سیگنال‌هایی که از الگوهای هارمونیک خواهید داشت عموما از اعتبار بیشتری برخوردار هستند به شرطی که این الگوها را به درستی تشخیص داده باشید.
4. استفاده از تکنیک های معاملاتی هارمونیک نیاز به صرف زمان زیادی دارد که شاید بتوان گفت این یکی از معایب الگوهای هارمونیک به شمار می‌رود.

ویژگی الگوهای هارمونیک

نکات مهم استفاده از الگوهای هارمونیک

استفاده از الگوهای هارمونیک برای تحلیل کار دشواری است که همانطور گفته شد نیاز به صرف زمان و دقت زیادی دارد. برای اینکه در معاملات با کمک این الگوها دچار ضرر و زیان نشویم نیاز است که نکاتی را در نظر داشته باشیم.

1. این الگوها بسیار دقیق هستند و بنابراین برای رسم خطوط فیبوناچی آنها نیز باید حساسیت زیادی به خرج دهید.
2. در ابتدای کار یک الگو را کامل فرابگیرید و سعی کنید مکررا از آن استفاده کنید تا به تمام ویژگی های آن مسلط شوید.
3. هنگامی اقدام به خرید یا فروش سهمی کنید که از تشکیل کامل یک الگوی هارمونیک اطمینان داشته باشید.
4. مانند هر تحلیل دیگر هنگامیکه با استفاده از این ابزار اقدام به خرید و فروش می‌کنید می‌بایست حد ضرر داشته باشید و هدف قیمتی خود را نیز مشخص کنید. به اصطلاح TP (Take Profit ) و SL (Stop Loss ) را مشخص کنید.

چگونه الگوهای هارمونیک را رسم کنیم؟

در بازار سرمایه و سایت های مختلف پلتفرم‌های معاملاتی بسیاری وجود دارند که می‌توانید در آن‌ها ابزارهای فیبوناچی را بیابید و حتی ابزارهایی نیز برای ترسیم الگوهای هارمونیک دارند. برای رسم این الگوها ابتدا به صورت چشمی این الگوها را شناسایی کنید و سپس با استفاده از ابزارها سطوح فیبوناچی را مشخص کنید. اندیکاتورهایی مانند ZigZag نیز وجود دارند که برای ترسیم خطوط الگو قابل استفاده هستند.

سخن پایانی

الگوهای هارمونیک (Harmonic Patterns)، الگوهای هندسی ترکیب شده با اعداد فیبوناچی هستند که به معامله گران کمک می کند تا با پیش بینی حرکات بازار، روند قیمتی را تشخیص دهند. یادگیری اصول الگوهای معاملاتی هارمونیک به ما کمک می‌کند بتوانیم با اطمینان بیشتری روند حرکتی سهام را پیش بینی کنیم.

سوالات متداول
الگو‌ی هارمونیک چیست؟
با تلفیق اشکال هندسی و اعداد فیبوناچی الگوهای هارمونیک شکل می‌گیرند که برای شناسایی آن‌ها می‌بایست به مبانی تحلیل تکنیکال تسلط نسبی داشته باشید.
چند نوع الگوی هارمونیک داریم؟
الگوهای هارمونیک به انواع مختلفی وجود دارند که برخی از آن‌ها کاربرد بیشتری در تحلیل دارند که از آن‌ها می‌توان به الگوی ABCD، الگوی گارتلی، الگوی خرچنگ، الگوی خفاش، الگوی پروانه اشاره کرد. علاوه بر این‌ها الگوهای دیگری همچون الگوی ۳ محرک یا تری درایو (Three-Drive)، الگوی سایفر، الگوی Nen-Star نیز وجود دارند.
الگوهای هارمونیک با یکدیگر چه تفاوتی دارند؟
این الگوها در شکل هندسی خود و به خصوص در اعداد فیبوناچی متفاوت هستند که این سطوح باعث می‌شوند شکل های متفاوتی داشته باشند.
نسبت های فیبوناچی چه هستند و در الگوهای هارمونیک چه کاربردی دارند؟
خطوط فیبوناچی خطوط حمایت و مقاومتی هستند که درصدهایی خاص از روند و حرکت سهم است که از اعداد فیبوناچی ریاضیات استفاده می‌کند و در الگوهای هارمونیک نقاط برگشت روند را مشخص می‌کنند.
الگوهای هارمونیک چند حالت دارند؟
هر کدام از این الگوها فارغ از اینکه چه الگویی هستند یا صعودی هستند یا نزولی که بسته به شکل M یا W خود صعودی یا نزولی هستند که در این مقاله به آن‌ها اشاره شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.