تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن


«اولین دلیلی که اکثر مردم به خواسته خود نمی‌رسند این است که نمی‌دانند چه می‌خواهند.»

ذهن ولخرج

تصور کنید فردی هنگام پیاده‌روی، یک چک‌پول 100هزارتومانی پیدا می‌کند. او معمولاً مقتصد و حسابگر است و در ماه‌های اخیر هم سعی کرده با صرفه‌جویی در همه چیز، مقداری پول برای خرید یک ماشین بهتر، پس‌انداز کند. اما امروز، شادمان از پیدا کردن 100 هزار تومان یکباره تصمیم می‌گیرد خودش را به خوردن یک پیتزا در رستوران مهمان کند. فعلاً اخلاقیات را کنار بگذارید، می‌دانم که اگر شما بودید دنبال صاحب پول می‌گشتید! صرف نظر از بحث اخلاق، او با خودش می‌گوید اینکه درآمدم نیست، «پول ماشین خریدن» هم نیست. یک موقعیت خاص و منحصربه‌فرد است. پس چرا خودم را یک وعده غذای باحال مهمان نکنم؟ و این یعنی، سروکله حسابداری ذهنی پیدا شده و گریبانش را سفت چسبیده است!

سوگیری حسابداری ذهنی (mental accounting bias) توضیح می‌دهد که چرا ما تمایل داریم برای پول خود ارزش ذهنی قائل شویم، آن هم به شیوه‌ای تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن که اغلب، اصول اولیه علم اقتصاد را نقض می‌کند! اگرچه پول دارای ارزش ثابت و عینی است اما روشی که ما برای خرج کردن آن انتخاب می‌کنیم، بسته به اینکه پول را چگونه به دست آورده‌ایم، چگونه می‌خواهیم از آن استفاده کنیم یا چه احساسی در ما ایجاد می‌کند، متفاوت است.

پیامدهای فردی و سیستماتیک

وقتی پای پول در میان است، به دلیل همین حسابداری ذهنی، اغلب ما غیرمنطقی رفتار می‌کنیم. اگر قبلاً مقداری پول برای کاری در نظر گرفته‌ایم، هنگام خرید دقت چندانی به خرج نمی‌دهیم؛ در واقع نمی‌توانیم «تصویر بزرگ‌تر» وضعیت مالی خود را در نظر بگیریم. و بسته به نحوه ارائه موقعیت، نسبت به، به دست آوردن یا از دست ‌دادن پول واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهیم. اشتباهاتی از این قبیل باعث می‌شود که بیش از حد هزینه کنیم و تلاش‌هایمان برای پس‌انداز به باد برود.حسابداری ذهنی علاوه بر اینکه ما را به سمت جیب خالی و بودجه ضعیف سوق می‌دهد، می‌تواند به راحتی از سوی شرکت‌های بازاریابی مورد بهره‌برداری قرار گیرد و به سود جیب آنها تمام شود. ترفندهایی مانند دادن «جایزه» یا «پاداش» یا عبارت‌هایی مانند «کالای بیشتر» (Extras) یا همان تخفیف بیشتر یا یکی بخر دو تا ببر خودمان در ازای خریدهای بزرگ، به دلیل سوگیری‌های شناختی که در حسابداری ذهنی دخیل هستند رخ می‌دهند و به راحتی جیب‌مان را خالی می‌کنند. حسابداری ذهنی همچنین به خطای «هزینه غرق‌شده» دامن می‌زند که می‌تواند باعث شود ما بر یک رفتار یا تصمیم خاص برای مدتی طولانی‌تر از آنچه باید، پافشاری کنیم و باقی بمانیم.

چرا این سوگیری رخ می‌دهد؟

دلایل مختلفی وجود دارد که توضیح می‌دهد چرا فرآیند حسابداری ذهنی ما را به سمت تصمیم‌گیری بد در مورد پولمان سوق می‌دهد. این دلایل همه ریشه در این واقعیت دارد که مردم ارزش را مفهومی مطلق در نظر نمی‌گیرند. در عوض، ارزش یک چیز برایشان نسبت به عوامل مختلف سنجیده می‌شود. تحلیلگران علوم رفتاری، برخی دلایل را این‌گونه برشمرده‌اند:

ما به پول برچسب ذهنی می‌زنیم

85

یکی از ویژگی‌های اصلی پول، قابلیت تعویض (fungibility) آن است، به این معنی که از واحدهایی تشکیل شده که همگی قابل معاوضه و در عین حال غیرقابل تشخیص از یکدیگر هستند. پول قابلیت معاوضه دارد زیرا یک دلار یا تومان، صرف نظر از اینکه از کجا آمده یا چگونه خرج شده ارزش یکسانی دارد. علاوه بر این پول با هیچ برچسبی همراه نیست. همان پولی که برای چای صبحانه خود می‌گذارید، می‌تواند برای بلیت مترو یا یک لباس خرج شود.

با این حال در حسابداری ذهنی، ما تمایل داریم پول را کمتر از آنچه هست قابل تعویض تلقی کنیم. این را می‌توان ساده‌تر هم شرح داد: یعنی در ذهنمان، برای پول حساب‌های بانکی مختلفی در نظر می‌گیریم و قوانین مختلفی را بر آنها اعمال می‌کنیم. راه‌های زیادی وجود دارد که افراد از آن برای دسته‌بندی پول استفاده می‌کنند. اغلب، پول بر اساس جایی که از آن آمده در «حساب‌ها» قرار می‌گیرد. بسیاری از مطالعات نشان داده که افراد تمایل دارند درآمد اضافی را یا به عنوان «درآمد معمولی» یا «پول بادآورده» برچسب‌گذاری کنند. مثال بالا در مورد پیدا کردن 100 هزار تومان نمونه‌ای از پول بادآورده است.

علاوه بر این، مردم پول‌های بادآورده را بیشتر از درآمد عادی خود خرج می‌کنند؛ و احتمالاً بیشتر برای خرید کالاهای لوکس تا کالاهای ضروری. با وجودی که هیچ تفاوتی بین پول‌های دریافتی «غیرمنتظره» و دیگر پول‌ها وجود ندارد، اما احساس می‌کنیم این پول متفاوت است، پس خرج کردن بی‌حساب‌وکتاب آن را هم توجیه می‌کنیم!

پول همچنین بر مبنای «کاربردی» که برایش در نظر گرفته‌ایم برچسب می‌خورد. تحقیقی که روی کاربرد کارت‌های هدیه انجام ‌شده می‌تواند مثال جالبی برای این فرآیند باشد. وقتی افراد از یک فروشگاه خاص کارت هدیه دریافت می‌کنند تمایل دارند آن را برای خرید اقلامی استفاده کنند که کاملاً نماینده آن فروشگاه یا خرده‌فروشی است. برای مثال هنگام استفاده از کارت هدیه در فروشگاه لی‌وایز، مردم بیشتر تمایل دارند یک شلوار جین بخرند (که لی‌وایز به آن معروف است) تا چیزی مانند ژاکت که مخصوص لی‌وایز نیست. محققان استدلال می‌کنند علت این رفتار آن است که مردم کارت هدیه را در یک حساب ذهنی ویژه آن فروشگاه خاص قرار داده‌اند بنابراین احساس می‌کنند ناچارند آن را به گونه‌ای خرج کنند که با برند مطابقت داشته باشد.

*تصور ما از یک «معامله خوب»، به موقعیت بستگی دارد.

همه ما عموماً می‌دانیم در جاهای خاصی، برای یک محصول باید پول خیلی‌خیلی بیشتری پرداخت کنیم. برای مثال همه تماشاگران سینما می‌دانند که خرید پف‌فیل در سالن سینما، گران‌تر از بیرون آن تمام می‌شود. همین امر در مورد بسیاری از مکان‌های دیگر که رویدادهای ورزشی، کنسرت یا ایونت‌ها در آن برگزار می‌شود صادق است. مراکز خرید لوکس هم همین ویژگی را دارند. در واقع، انتظار پرداخت قیمت‌های گزاف برای یک کالا در اینجور جاها، تبدیل به بخشی پذیرفته‌شده از یک تجربه شده است. یک هات‌داگ ساده در کنار زمین فوتبال تقریباً دو برابر بیرون از استادیوم قیمت دارد، و خب پذیرفته‌اید که همیشه همین‌طور است. خوردن حین تماشای بازی بخشی از لذت و سرگرمی شماست؛ پس به گرانی ساندویچ اهمیتی نمی‌دهید. چرا ما حاضر می‌شویم برای کالاهایی که می‌دانیم زیادی گران‌اند پول بپردازیم؟ پاسخ در این ریشه دارد که وقتی چیزی می‌خریم فقط به ارزش عینی آن اهمیت نمی‌دهیم. برایمان مهم است که «معامله خوبی» کرده‌ایم. این مفهوم با عنوان «مطلوبیت معامله» (transactional utility) شناخته می‌شود و به معنای شایستگی خود معامله در ذهن ماست.

مطلوبیت معامله می‌تواند بر تمایل ما به پرداخت وجه برای چیزی، تاثیر قابل توجهی بگذارد. در یک مطالعه که مطلوبیت معامله را مورد بررسی قرار می‌داد شرکت‌کنندگان به دو گروه تقسیم شدند و از آنها خواسته شد تصور کنند که یک روز گرم، در ساحل دراز کشیده‌اند و هوس یک بطری خنک از نوشیدنی مورد علاقه‌شان را کرده‌اند. در این سناریو، یکی از دوستان داوطلب می‌شود که برود و از نزدیک‌ترین جای ممکن، نوشیدنی بخرد. برای یک گروه، محل فروش نوشیدنی یک «هتل تفریحی شیک» تعیین شد و برای گروه دیگر یک «سوپرمارکت قدیمی». دوست داوطلب از بقیه می‌پرسد که حاضرند برای نوشیدنی چقدر پول بپردازند و می‌گوید تنها در صورتی آن را می‌خرد که نوشیدنی معادل پولی باشد که می‌دهند یا کمتر از آن. دو گروه شرکت‌کننده، با رقم‌های بسیار متفاوتی پاسخ دادند. در حالی که میانگین برای گروه هتل 65 /2 دلار بود. میانگین گروه سوپرمارکت از 5 /1 دلار بالاتر نرفت!

این نتیجه به ویژه جالب توجه است زیرا هر دو گروه در نهایت نوشیدنی خود را در یک مکان صرف می‌کنند: در ساحل! به‌طور معمول مکان‌هایی مانند هتل‌های لوکس، قیمت‌های بالاتر را با این استدلال توجیه می‌کنند که فضای مجللی دارند. اما شرکت‌کنندگان در این مطالعه همچنان مایل به پرداخت پول بیشتری بودند حتی بدون آنکه بتوانند از فضای متفاوت هتل برای صرف نوشیدنی لذت ببرند!

نکته اصلی این آزمایش آن است که تعریف ما از قیمت «معقول» بسته به «موقعیت»، انعطاف‌پذیر است. اگر فقط نگران ارزش عینی کالا بودیم، احتمالاً حاضر نمی‌شدیم برای صرف یک نوشیدنی در همان مکان سه دلار بیشتر بپردازیم. اما مطلوبیت معامله یا به دست آوردن تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن یک «معامله خوب» می‌تواند قضاوت ما را تغییر بدهد.

*ما سود و زیان را بسته به چارچوب متفاوت آنها درک می‌کنیم.

در مطالعه‌ای که دانیل کانمن و آموس تورسکی انجام دادند، به شرکت‌کنندگان گفته شد تصور کنند می‌خواهند یک ژاکت به قیمت 125 دلار و یک ماشین‌حساب 15دلاری بخرند. سپس فروشنده ماشین‌حساب، به خریداران اطلاع می‌دهد که همان ماشین‌حساب به قیمت 10 دلار در شعبه دیگری از فروشگاه که با ماشین 20 دقیقه فاصله دارد، به فروش می‌رسد. 68 درصد از پاسخ‌دهندگان گفتند که بدشان نمی‌آید پنج دلار در خرید ماشین‌حساب صرفه‌جویی کنند. در ادامه مطالعه، و با گروه دیگری از شرکت‌کنندگان، سوال تغییر کرد: این بار ماشین‌حساب 125 دلار و ژاکت 15 دلار قیمت داشت. ماشین‌حساب در شعبه دیگر به قیمت 120 دلار به فروش می‌رسید. در این مورد، تنها 29 درصد از پاسخ‌دهندگان گفتند که حاضرند مسافت 20دقیقه‌ای را تا شعبه دیگر طی کنند. در هر دو سناریو البته، پول ذخیره‌‌شده یکسان بود!

این الگوهای رفتاری متفاوت به «اثر چارچوب‌بندی» مربوط می‌شوند که اولین بار کانمن و تورسکی آن را توصیف کردند. کار آنها و بسیاری دیگر نشان داده است که نحوه توصیف یک گزینه می‌تواند تاثیر زیادی بر تصمیم‌گیری ما داشته باشد. در سناریوی بالا وضعیت بر حسب قیمت ماشین‌حساب بیان می‌شود. افراد سود پنج‌دلاری را نسبت به قیمت پایه ماشین‌حساب درک می‌کنند. دریافت پنج دلار تخفیف برای ماشین‌حساب 15دلاری عالی به نظر می‌رسد، ولی پنج دلار تخفیف برای 125 دلار، مزیت چندانی ندارد.

یکی دیگر از عواملی که بر نحوه درک ما از ضررها و سودها تاثیر می‌گذارد آن است که آیا آنها یکپارچه یا تفکیک شده‌اند. مثال فرضی آقایان الف و ب را در نظر بگیرید که چند بلیت قرعه‌کشی به آنها داده شده. آقای الف در یک بخت‌آزمایی 50 دلار و در بخت‌آزمایی دیگر 25 دلار برنده می‌شود در حالی که آقای ب تنها از یک بلیت، 75 دلار می‌برد. به نظرتان کدامشان خوشحال‌ترند؟ با وجودی که هر دو نفر یک مقدار پول برنده شده‌اند اما اکثریت مردم معتقدند دو برد کوچک‌تر، خوشحال‌کننده‌تر از یک برد بزرگ است!

جالب آنکه در مورد ضرر و زیان کاملاً برعکس این وضعیت صادق است. مردم زمانی خوشحال‌تر می‌شوند که سودها تفکیک شده و ضررها ادغام شوند. حتی اگر نتیجه یکسان باشد ما بسته به نحوه ارائه چیزها، بسیار متفاوت پاسخ می‌دهیم. شرکت‌هایی که می‌خواهند پولمان را از چنگمان دربیاورند دقیقاً از همین تمایل -سوگیری- استفاده می‌کنند.

چرا این سوگیری مهم است؟

همان‌طور که پیشتر گفتیم، حسابداری ذهنی درک ما را از امور مالی تغییر می‌دهد و هزینه‌های بیش از حد را برایمان آسان می‌کند. به علاوه ما را در برابر سیاست‌های شرکت‌های بازاریابی آسیب‌پذیر می‌‌کند. مانند همان مثال نوشیدنی گران‌تر در هتل، تبلیغ‌کنندگان اغلب سعی می‌کنند با تبلیغ محصول خود به عنوان گزینه‌ای گران‌قیمت و لوکس یا مرتبط کردن آن با دیگر موقعیت‌های خاص از این سوگیری سود ببرند.

از سوی دیگر حسابداری ذهنی دید ما را در مورد امور مالی‌مان محدود می‌کند. وقتی نوبت به تنظیم بودجه می‌رسد می‌تواند ما را به بیراهه بکشاند. برای مثال ممکن است یک حساب ذهنی برای قهوه داشته باشیم، اما چون انرژی و زمان‌مان محدود است هر روز نمی‌توانیم محاسبه کنیم که آیا هنوز هم برای قهوه روزانه بودجه داریم یا نه. به همین دلیل چون از قبل برایش حساب باز کرده‌ایم همچنان به خریدش ادامه می‌دهیم بدون اینکه فکر کنیم هزینه معقولی است یا خیر.

دسته‌بندی پول در ذهن همچنین باعث می‌شود فراموش کنیم که می‌توانیم از این پول در جاهای بهتری استفاده کنیم. برای مثال کسانی که «انعام» می‌گیرند احتمالاً قوانین عادی حقوقشان را بر پول انعام اعمال نمی‌کنند. این می‌تواند مانعی برای پس‌انداز کردن یا پرداخت به‌موقع صورتحساب‌ها باشد.

مشکل دیگری هم وجود دارد. حساب‌های مجزا به ما این احساس را می‌دهد که هزینه‌ها کمتر از آن چیزی است که در واقع هست! همان‌طور که گفتیم حسابداری ذهنی ما را در دام هزینه غرق‌شده می‌اندازد. مثال بلیت کنسرت را در مطلب «هزینه‌های غرق‌شده» شماره 417 تجارت فردا به خاطر دارید؟ آن رفتار را می‌توان در قالب حسابداری ذهنی توضیح داد. اگر یک حساب ذهنی برای کنسرت باز کرده‌اید، بعد از خرید بلیت، درست مانند این است که از آن حساب برداشت کرده‌اید. اگر در خانه بمانید باید آن حساب را با موجودی منفی ببندید و این باعث می‌شود بیشتر احساس ضرر کنید. اما رفتن به کنسرت با همه گرفتاری‌هایش سبب می‌شود احساس کنید پولی که پرداخت کرده‌اید بازگشته و تراز منفی جبران شده است.

چگونه از آن اجتناب کنیم؟

حسابداری ذهنی درک ما را از پول مخدوش می‌کند و به سمت خرج کردن بر اساس شهود -و نه عقل- سوق می‌دهد. خوشبختانه با یک تلاش هماهنگ برای ترک این عادت بد مالی می‌توان از گیر افتادن در تله آن جلوگیری کرد. بهترین کاری که می‌توانید برای پرهیز از حسابداری ذهنی انجام دهید این است که در مورد پول‌تان دقیق و سنجیده بیندیشید: در مورد عادت‌های خرج کردن خود انتقادی فکر کنید و صادقانه از خود بپرسید آیا جایی برای بهبود وجود دارد یا خیر.

برای این کار اول بودجه خانوار را تنظیم کنید. به جای اینکه صرفاً روی نحوه خرج کردن متمرکز شوید، داشتن یک طرح کلی از تمام هزینه‌ها و اینکه در هر گروه (بخش) چقدر هزینه می‌کنید می‌تواند مفید باشد. ابزارهای بودجه‌بندی آنلاین هم برای کمک به شما طراحی شده‌اند.

می‌توانید با رصد هزینه‌های عادی خود برای یک ماه شروع کنید. هر زمان چیزی می‌خرید و نیز زمانی که درآمدی کسب می‌کنید آنها را یادداشت کنید. با قرار دادن اعداد و ارقام در کنار هم احتمالاً می‌توانید وضعیت مالی خود را از دید دیگری ببینید.

راه دیگر هم آن است که برای درآمدهای غیرمنتظره برنامه‌ریزی کنید. پول‌های بادآورده اغلب صرف خریدهای فوری می‌شود. یادتان باشد حسابدار ذهن، معمولاً از ترفندهایی ناجوانمردانه برای خلع سلاح کردن قدرت منطقمان استفاده می‌کند. این حسابدار بیخ گوشتان حرف‌های وسوسه‌انگیزی می‌زند. مثلاً می‌گوید: «تو یک ماه تمام جان کندی و زحمت کشیدی، خوردن یک شام مفصل، کمترین پاداشی است که می‌توانی به خودت بدهی.» گاهی هم از در مقایسه و کوچک‌نمایی درمی‌آید و می‌گوید: هزینه این لباس در مقابل هزینه‌ای که فلان آدم برای خریدن لباس‌هایش می‌کند هیچی نیست. با خیال راحت برو خریدت را انجام بده. این حقه توست! به همین دلیل فهمیدن ترفندهای این سیستم ذهنی بسیار مفید است. اگر بتوانیم نکته‌های مثبت این حسابدار را پررنگ کنیم و از آنها به نفع وضعیت مالی‌مان بهره بگیریم، به موفقیت بزرگی دست خواهیم یافت.

دردسرهای پول بادآورده که بی‌خبر به حساب بانکی اشخاص می‌ریزد

دردسرهای پول بادآورده که بی‌خبر به حساب بانکی اشخاص می‌ریزد

امید سلیمی بنی: فکر نکنید زرنگی است اگر بی خبر به حساب شما پول بادآورده واریز می شود و شما آن را بلافاصله خرج می کنید یا به حساب دیگری منتقل می کنید. بعضی اشخاص می گویند بدون آنکه خبر داشته باشند ناگهان پیامک واریز وجه به حساب آنها می آید. بعد که حساب و کتاب خود را با دیگران بررسی می کنند یا از کسانی که طلب و بدهی دارند سوال می پرسند که آیا آنها وجه ریخته اند، به هیچ نتیجه ای نمی رسند.

حتی مواردی دیده شده که شخص بدون آنکه کار اقتصادی قابل توجهی انجام دهد ناگهان پیامکهای واریز مبالغ سنگین در حد چندصد میلیون تومان به حسابش می آید و پس از چندی –ساعاتی یا روزهایی- این مبالغ از حسابش کسر می شود.

ابتدا باید به این نکته توجه کنید که واریز وجه به حساب بانکی شما برایتان ایجاد مسولیت می کند. حالا یا این مسولیت در حد مسولیت حقوقی است یا مسولیت کیفری، یعنی ممکن است به خاطر اینکه به حساب شما پول واریز شده در معرض اتهامات سنگین قرار بگیرید.

مسولیت دارندگان حساب بانکی

در ابتدا باید گفت هر دارنده حساب بانکی مسولیتی مشخص در قانون دارد که در ابتدای ایجاد یا افتتاح حساب بانکی، این مسولیت در قراردادی که بین دارنده حساب و بانک منعقد می شود، به دارنده حساب گوشزد شده و از او امضا می گیرند. ولی منظور از مسولیت در اینجا به طور خاص، مسولیتی نیست که در زمان افتتاح حساب بانکی برای شما به وجود می آید بلکه مسولیت حقوقی و کیفری دارنده حساب در مواردی که بدون دلیل و حساب و کتاب، به حساب بانکی شخص پول واریز می شود مدنظر است.

اولین مسولیت دارنده حساب بانکی که برای او پول واریز شده است، احتمال اشتباه فردی است که پول را واریز کرده است. بسیاری از اشخاص هنگام جابجا کردن پول در عابربانکها و حتی در فیش های دستی بانکی، ناخواسته مرتکب اشتباه می شوند و پول را به حسابی که مدنظرشان نیست منتقل می کنند. عجله، بی دقتی، بی سوادی و حتی سپردن امور بانکی به افرادی مانند شاگرد و فرزند باعث بروز این اشتباهات می شود.

در اینجا، مسولیت کسی که پول به حساب او واریز شده است، یک مسولیت حقوقی است. یعنی او باید طبق ماده ۳۰۱ قانون مدنی این مال را به صاحب واقعی اش برگرداند. این ماده می گوید: «کسی که عمداً یا اشتباهاً چیزی را که مستحق نبوده است دریافت کند ملزم است آن را به مالک تسلیم کند.»

به طور کلی باید در نظر داشت در حقوق ما دارا شدن بلاجهت یا دارا شدن بدون سبب مشروع به دلایلی مانند اشتباه در تحویل مال (یا واریز وجه) و استیفای بلاوجه، مسولیت حقوقی برای فرد به وجود می آورد. بنابراین مبنای استیفای بلاوجه یا داراشدن ناروا، به دست آوردن مال به صورت نامشروع است. در این شرایط مسولیت فردی که مال را بدون جهت و دلیل مشروع صاحب و دارا شده، گونه ای مسولیت حقوقی است و باید با مطالبه یا حتی بدون مطالبه فردی که مال متعلق به اوست، مال تحصیل شده را برگرداند.

مراقب همدستی ناآگاهانه باشید

شکل دیگری از مسولیت کسی که بی خبر از همه جا پول به حسابش می آید، مسولیت کیفری است. این مسولیت تنها جنبه کیفری ندارد بلکه در دل آن، مسولیت حقوقی هم نهفته است. مسولیت کیفری یعنی فرد باید پاسخگوی عمل کردن یا عمل نکردن خود باشد به شرطی که این فعل یا ترک فعل در قانون به عنوان جرم پیش بینی شده و برایش مجازات تعیین شده است.

حالا باید دید چرا کسی که از هیچجا خبر ندارد و بی اطلاع در خانه اش نشسته و ناگهان به حسابش پول واریز می شود، مسولیت کیفری دارد.

در اینجا باید گفت فردی که بی دلیل به حسابش پول واریز می شود در معرض اتهام است. در معرض اتهام بودن یعنی جرمی را به او نسبت می دهند و او باید از خود رفع اتهام کند. چه بسا در این بین، فرد بتواند بی اطلاعی خود را از این جرم اثبات کرده و تبرئه شود و تنها مسولیت حقوقی پس دادن پول به گردنش بماند و ای بسا او نتواند از خود رفع اتهام کند و در بازی کثیفی که گرفتار شده، با ارتکاب اشتباهات یا سهل انگاری هایی، گرفتار بماند و جرم نکرده به گردنش بیفتد.

دردسرهای پول بادآورده که بی‌خبر به حساب بانکی اشخاص می‌ریزد

فرض بگیرید حساب شما که با آن خرید اینترنتی می کنید، هک شده است و اطلاعات حساب شما در اختیار باندی است که حساب افراد دیگر را هم هک کرده اند و به صورت حرفه ای دست به سرقت اینترنتی یا کلاهبرداری به اشکال مختلف می زنند. این باند تبه کار حرفه ای، پول را از حساب کسی می دزدند و به صورت اینترنتی به حساب شما می ریزند و پس از مدتی، بخشی از پول را در حساب شما باقی می گذارند و الباقی را به حساب دیگری منتقل می کنند یا با پولی که در حساب شما ریخته اند کالا می خرند یا بدتر از همه این پول را به صورت غیرقانونی در سایتهای شرطبندی آنلاین و قمار که مرکز آنها در خارج از کشور است، واریز می کنند.(ژتون می خرند)

در این شرایط پس از آنکه مالباخته به طور حتم باند خلافکاری که حساب او را خالی کرده اند نمی شناسد و به صورت کلی اقدام به طرح شکایت علیه همه اشخاصی می کند که در این جرم دخلیند. کارآگاهان پلیس هم پس از بررسی های فنی به این نتیجه می رسند پولی که از حساب مالباخته خارج شده به حساب شما آمده و شما نه تنها اطلاع نداده اید بلکه با این پول که به صورت مجرمانه تحصیل شده اقدام به خرید کرده اید یا در سایتهای قمار آن را خرج کردید یا به حساب فرد دیگری منتقل کرده اید.

در این صورت، شما به خودی خود متهم به جرایمی از قبیل سرقت و کلاهبرداری از طریق سامانه های الکترونیکی هستند و احیانا تحصیل مال نامشروع و ورود به حریم خصوصی و جاسوسی رایانه ای هم به پرونده اتهامی شما اضافه می شود. به همین راحتی، واریز پول به حساب افراد می تواند آنها را در معرض اتهاماتی قرار دهد که در صورت اثبات دارای مجازاتهای بسیار سنگینی است.

بیشتر بخوانید:

راهکارهای برای مقابله با اتهاماتی که روحمان خبر ندارد

در ابتدا باید در نظر داشته باشید که حساب شما، گاوصندوق ۷ قفله نیست. بلکه به صورت بسیار راحتی کلاهبرداران و هکرها می توانند آن را در کسری از ثانیه هک کنند و به تمام مشخصات شما از جمله شماره حساب، محل بانک، رمز عبور، شماره کارت و کارتهای متصل، تراکنشها و همه جزییات حساب شما دست پیدا کنند.

لذا در حسابهای بانکی که به صورت معمول از آنها استفاده می کنید، پول خرید روزانه را می پردازید و احیانا کارت بانکی خود را در اختیار فروشندگان مختلف قرار می دهید، پول زیادی نگه ندارید. یک حساب و کارت بانکی را به عنوان حساب درگردش خودتان انتخاب کرده و در زمانهای مختلف (ماهانه-هفتگی) به آن از حساب اصلی خود پول واریز کنید تا اگر اطلاعات این حساب و کارت بانکی متصل به آن لو رفت، تمام زندگی مالی شما در اختیار هکرها قرار نگیرد.

پس از آن باید حتما توجه داشته باشید که پیامک متصل به حساب خود را فعال کنید. تلفن تان را همیشه روشن نگه دارید و نسبت به کنترل پیامکهایی که هر روز به تلفن همراه شما می رسد حساس باشید. ای بسا به دلیل مشغله فراوان پیامکی را کنترل نکرده اید که از بانک آمده و در آن به شما گفته شود مقدار زیادی پول به حسابتان واریز شده و احیانا این پول از حساب شما خارج می شود و باز هم پیامک خروج را نمی بینید.

دردسرهای پول بادآورده که بی‌خبر به حساب بانکی اشخاص می‌ریزد

برای خرید اینترنتی به نکاتی که پلیس فتا بیان می کند توجه کنید. نکاتی از جمله رسیدن پیامک رمز در چند ثانیه آخر یا وارد کردن پیامک حاوی رمز در صفحه خرید اینترنتی و جلوگیری از خطر فیشینگ و نظایر آن.

نکته اصلی اینجاست زمانی که پول بی حساب و کتابی وارد حساب بانکی شما شد بلافاصله به بانک مراجعه کرده و کارت خود را غیرفعال کنید و به مسول بانک به صورت مکتوب اطلاع دهید که پول اشتباهی به حساب شما وارد شده است. در صورتی که بانک تعطیل بود یا در روزهای تعطیلات به سر می برید، حتا می توانید به مراجع قضایی مراجعه کرده و این واریز را اطلاع دهید یا دست کم در کلانتری، ورود این پول را صورتجلسه کرده تا بعدا اگر مشکلی برای شما پیش آمد، بتوانید از خودتان دفاع کنید.

در این شرایط سوزاندن کارت بانکی یا تغییر رمز عبور کارت بانکی هم می تواند در تبرئه شما موثر باشد. در نهایت شما اگر در معرض اتهام قرار گرفتید باید بتوانید اثبات کنید از ورود این پول خبر نداشته یا توانستید مراجع قانونی را در جریان ورود پول بگذارید. در این صورت توصیه اکیدی که باید به آن توجه کنید این است: به پول بادآورده هرگز دست نزنید. هر گونه خرج کردن، ناخنک زدن یا انتقال پول بادآورده در حساب شما، می تواند اتهاماتی مانند پولشویی، کلاهبرداری رایانه ای، سرقت رایانه ای و حتی همدستی با باندهای خلافکار و نظایر آن را متوجه شما کند و در صورتی که نتوانید اثبات کنید از این مسایل بی اطلاع بوده اید ممکن است مدتها گرفتار بمانید.

ثروتمند شدن یک شبه! 10 عادتی که جلوی ثروتمند شدن شما را می‌گیرد

ثروتمند شدن

هیچ راهی برای یک‌شبه ثروتمند شدن و از فرش به عرش رسیدن وجود ندارد، با این حال، راه‌های اثبات‌شده‌ای وجود دارد که می‌توانند شما را در مسیر کسب ثروت یاری کنند. واقعیت این است که همه از فرصت یکسانی برای ثروتمند شدن برخوردارند. برخی ممکن است با موانع بزرگ‌تری نسبت به سایرین روبه‌رو شوند اما حقیقت این است که این فرصت، برای همگان وجود دارد که آن بهره ببرند.

  • 1) ثروتمند شدن چگونه است؟
  • 2) 1- همواره کار می‌کنید و یک شغل تمام‌وقت دارید
  • 3) 2- تأکید بیش‌ازحدی بر پس‌انداز دارید داشته باشید
  • 4) 3- به پول بادآورده باور دارید
  • 5) 4- چیزی در مورد پول یاد نمی‌گیرید
  • 6) 5- برای پول خود هدفی ندارید
  • 7) 6- سرمایه‌گذاری را آغاز نکرده‌اید
  • 8) 7- تنها یک منبع درآمد دارید
  • 9) 8- از حاشیه امن خود خارج نمی‌شوید تا ثروتمند شدن شوید
  • 10) 9- تصور می‌کنید ثروتمند شدن مختص افراد خوش‌شانس است
  • 11) 10- کارت اعتباری دارید و ولخرجی می‌کنید
  • 12) سخن پایانی

ثروتمند شدن چگونه است؟

آیا تا به حال به این فکر کرده‌اید که چرا برخی از مردم ثروتمند هستند در حالی که برخی دیگر سرمایه چندانی ندارند؟ دلیل اصلی به سبک زندگی و طرز تفکر افراد برمی‌گردد؛ بسیاری از افراد تمام عمر خود را ناله‌کنان و در همان وضعیتی که در آن متولدشده‌اند می‌گذرانند در حالی که برخی دیگر، هرروز برای تغییر زندگی خود تلاش می‌کنند و این تلاش آنها را نسبت به سایرین متمایز می‌نماید.

علاوه بر این، بسیاری از افراد هنوز هم به کسب درآمد آسان اعتقاد دارند و معتقدند همه‌چیز مبتنی بر شانس و بخت و اقبال است؛ به همین دلیل هنوز شرکت‌هایی هستند که با وعده دو برابر شدن پول آن هم در یک تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن هفته، سرمایه افراد ساده‌لوح را به یغما می‌برند.

هنوز افراد زیادی وجود دارند که با ایمان به اینکه روزی زمان آنها فرا خواهد رسید و روزگار روی خوشش را به آنها نشان خواهد داد، دست روی دست گذاشته‌اند و هیچ کاری نمی‌کنند. این افراد معتقدند ثروت تنها یک شانس الهی است که ممکن است روزی در خانه آنها را بزند.

اما ثروتمند بودن یا داشتن آزادی مالی، بیشتر به دلیل تلاش زیاد و عادت‌های درست است تا شانس و راه آسان؛ بنابراین، عادت‌های زیادی وجود دارند که جلوی شما را برای رسیدن به این هدف می‌گیرند.

در این مقاله از داموندمگ قرار است ده عادتی که شما را از ثروتمند شدن بازمی‌دارد را بررسی کنیم و راه رسیدن به این هدف را هموار سازیم.

1- همواره کار می‌کنید و یک شغل تمام‌وقت دارید

ثروتمند شدن

در این جهان هیچ‌چیز قطعیت ندارد اما هرکسی این پتانسیل را دارد تا آینده خود را آن‌طور که می‌خواهد بسازد و در حقیقت، محدودیت‌ها در طرز تفکر هر شخص وجود دارند. بیشتر میلیونرها یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که هیچ‌کدام جایی استخدام نیستند!

اما دلیل آنها چیست؟

  • یک کارآفرین به طور متوسط ساعات بیشتری را صرف تجزیه‌وتحلیل ساختار سرمایه‌گذاری خود می‌کند.
  • کارآفرینان به سختی وضعیت مالی خود را به همان شکلی که هست می‌پذیرند. این افراد همواره به دنبال تغییرات نامطلوب هستند و این باعث می‌شود تا زمان و تلاش خود را صرف مراقبت از منابع خود کنند.
  • این افراد بایستی مراقب وضعیت مالی خود باشند چراکه هیچ‌کس دیگری این کار را برای آنها انجام نخواهد داد.
  • کارآفرین بودن به معنای پذیرفتن مسئولیت‌ها و به‌تبع ریسک‌های بیشتر است.

در مدرسه همواره به ما گفته‌اند که سخت‌کوشی ما را در زندگی جلو خواهد برد. با این حال، به عقیده ریک ادلمن، مشاور عالی مالی این تنها نیمی از داستان است.

زمانی که کارمند هستید و در جایی استخدام شده‌اید، به گرفتن حقوق عادت می‌کنید. در صورتی که حقوق شما کافی باشد، زندگی راحتی خواهید داشت، از پس هزینه‌های خود بر خواهید آمد، مسافرتتان به راه خواهد بود و به معنای واقعی کلمه، به سختی به دنبال اهدافی بالاتر خواهید رفت.

با این حال، تا به حال کسی با صرفه‌جویی و ذخیره حقوق کارمندی میلیاردر نشده است؛ بنابراین، یکی از دلایلی که جلوی ثروتمند شدن شما را می‌گیرد این است که تنها یک شغل دارید.

کمی فکر کنید. کارفرماها اکثر اوقات، زمانی که شما کار خود را به‌درستی انجام می‌دهید به آن اهمیتی نمی‌دهند. در صورتی که در شرکتی فعالیت تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن می‌کنید که تمام هم‌وغم آنها پول است، پاداشی برای کارآیی خود دریافت نخواهید کرد.

آیا وقت آن نرسیده که تغییری در خود به وجود آورید؟ به جای اینکه چشم به انتظار افزایش حقوق باشید، تنها کارهای ضروری خواسته شده را انجام دهید و انرژی و زمان خود را روی پروژه‌های شخصی خود بگذارید. شاید سرمایه‌گذاری در بورس، طلا، ارز دیجیتال و … یا حتی پیدا کردن شغل دوم بتواند زندگی شما را تغییر دهد.

2- تأکید بیش‌ازحدی بر پس‌انداز دارید داشته باشید

بسیاری از افراد سرمایه اندکی دارند و با این تفکر که نمی‌توان با این مقدار پول سرمایه‌گذاری کرد، پول خود را به بانک‌ها می‌سپارند تا سود دریافت کنند. تصور کنید یک سال پیش صد میلیون تومان وجه رایج مملکت در خانه شما گردوخاک می‌خورده و شما تصمیم گرفته‌اید تا آن را به بانک ببرید تا سودی 18 درصدی در عرض یک سال دریافت کنید و اکنون، پس از گذشت 365 روز 18 میلیون تومان به سرمایه شما اضافه شده است. اما اگر به شما بگوییم که راهی وجود داشته که می‌توانستید در عرض یک سال، سرمایه خود را با آن به 335 میلیون تومان برسانید چه؟ درست است!

بیت کوین در طول یک سال اخیر بیش از 335 درصد رشد کرده است. بیت کوین اکنون با قیمت 47 هزار دلار معامله می‌شود اما جالب است بدانید این ارز دیجیتال در تاریخ 25 فروردین 1400 رکورد 64863 دلاری را به ثبت رسانده است. این یعنی در آن زمان می‌توانستید بسیار بیشتر از 335 درصد سود برداشت کنید!

از موضوع اصلی مقاله دور نشویم. هدف این نیست که به شما بگوییم باید تمامی پول خود را در بازارهای مالی چون بورس یا ارز دیجیتال سرمایه‌گذاری کنید چراکه سرمایه‌گذاری در هر بازاری نیاز به تحلیل و شناخت آن بازار دارد. آنچه اهمیت دارد این است که در شرایط فعلی، روش‌های بهتری برای استفاده از پول و کسب سود نسبت به سپرده‌گذاری در بانک و دل‌خوش شدن به اندک مقدار سود سالیانه که آن هم با تورم از تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن بین می‌رود وجود دارد. بنابراین، نکته زیر می‌تواند نتیجه خوبی از این آمار باشد:

پس‌انداز ماهیانه در حساب بانکی شما را میلیاردر نخواهد کرد؛ عاقلانه سرمایه‌گذاری کنید و از پس‌انداز خود برای کسب درآمد اضافی استفاده نمایید.

در حال حاضر، گزینه‌های زیادی وجود دارد که با تخصیص پس‌انداز خود به آنها، می‌توانند شما را به درآمد بیشتری برسانند. یکی از این روش‌ها همانطور که گفتیم سرمایه‌گذاری در بازار ارز دیجیتال است. علاوه بر این، شما می‌توانید از پس‌انداز خود بر روی دانش و مهارت خود سرمایه‌گذاری کنید؛ علم جدیدی را یاد بگیرید و در شغل دیگری مشغول به کار شوید.

در حالی که پول موجود در حساب بانکی شاید در آینده به شما کمک کند یک پراید بخرید تا عصای پیری شما شود، تخصیص عاقلانه آن به گزینه‌های مختلف می‌تواند بازنشستگی رویایی برای شما رقم بزند.

3- به پول بادآورده باور دارید

کارهای بسیاری وجود دارند که به شما وعده آزادی مالی و ثروتمند شدن می‌دهند. امروزه افراد بسیاری معتقدند با این روشها ثروتمند می‌شوند اما باید بدانید که این کارها چندان برای ثروتمند شدن شما تلاش نمی‌کنند.

از جمله این فعالیت‌های مضر می‌توان به قمار و شرط‌بندی اشاره کرد. فعالیتی که افراد تصور می‌کنند در آن شانس دخیل است اما در درازمدت چیزی از سرمایه آنها باقی نمی‌ماند.

دیگر فعالیت مضر، بازاریابی شبکه‌ای بدون محصول است که درنهایت به طرحی پونزی (Ponzi) تبدیل می‌شود. اگر خوش‌شانس باشید و یکی از اولین افراد شرکت‌کننده باشید، ممکن است پول سریعی به جیب بزنید اما در نهایت، این تجارت ناپایدار سرمایه شما و نزدیکانتان را خواهد بلعید.
در صورتی که تمایل به ثروتمند شدن دارید، کار کنید، زمان و پول خود را سرمایه‌گذاری کنید و در رابطه با آنچه تصور می‌کنید به شما کمک خواهد کرد بیاموزید و ثابت‌قدم باشید.

فراموش نکنید، پول بادآورده را باد خواهد برد. به دنبال پول آسان نباشید.

4- چیزی در مورد پول یاد نمی‌گیرید

اگر طرز صحیح رانندگی را فرانگیرید، هیچ‌وقت به شما گواهینامه نخواهند داد چراکه رانندگی برای کسی که قوانین اولیه را نمی‌داند اصلاً ایمن نیست. این قضیه در رابطه با پول نیز صادق است.

اگر نمی‌دانید پول چگونه کار می‌کند و ماهیت آن چیست، هرگز پول برای شما کار نخواهد کرد.

آموزش مالی افراد را قادر می‌سازد تا فرصت‌های خود را بهتر تجسم کنند، تصمیمات هوشمندانه‌ای بگیرند و بدانند کی و کجا باید از چه کسی کمک بگیرند و چه زمانی باید برای گرفتن حق خود اقدام کنند.

5- برای پول خود هدفی ندارید

داشتن هدف به شما این ذهنیت را اعطا می‌کند تا با اشتیاق بیشتری برای دستیابی به آنچه می‌خواهید تلاش کنید و پول خود را به کارهای غیرضروری اختصاص ندهید.

بهترین راه برای پس‌انداز و افزایش درآمد این است که برای پول و سرمایه خود هدف داشته باشید. اگر نمی‌دانید برای چه چیزی می‌خواهید پول داشته باشید پس‌انداز شما منطقی نخواهد بود.

آیا هدف شما از کسب ثروت خرید خانه است؟ یا می‌خواهید آخرین‌مدل بی ام و را سوار شوید؟ تمامی این اهداف معقول هستند آنها را روی کاغذ بنویسید و جلوی چشمتان قرار دهید تا برای آنها تلاش کنید.

اکثر افرادی که هیچ هدفی برای پس‌انداز خود ندارند، حساب بانکی خالی دارند. این افراد تصمیم دارند تا در لحظه زندگی کنند و از حال لذت ببرند. اما حقیقت این است تا زمانی که اهداف مالی خود را نشناسید، نمی‌توانید برای تحقق آنها تلاش کنید.

تی هارو اکر (T. Harv Eker) در کتاب خود نوشته است:

«اولین دلیلی که اکثر مردم به خواسته خود نمی‌رسند این است که نمی‌دانند چه می‌خواهند.»

اگر تمایل دارید روزی ثروتمند شوید در وهله اول باید دلیل آن را بدانید.

6- سرمایه‌گذاری را آغاز نکرده‌اید

سرمایه گذاری برای ثروتمند شدن

سرمایه‌گذاری برای مدیریت خوب سرمایه ضروری است چراکه امنیت مالی فعلی و آینده را تضمین می‌کند. سرمایه‌گذاری نه‌تنها به پول موجود در حساب بانکی شما می‌افزاید، بلکه کمکتان می‌کند تا درآمد دیگری به دست آورید. در حقیقت، سرمایه‌گذاری تنها راه دستیابی به ثروت رو به افزایش و درآمد منفعل است.

اگر پس‌انداز خود را سرمایه‌گذاری نمی‌کنید به معنی آن است که به درآمد ماهیانه خود قانع هستید و تا 65 سالگی قصد بازنشستگی ندارید. اما اگر می‌خواهید زود بازنشسته شده و یا ازلحاظ مالی مستقل شوید، سرمایه‌گذاری بهترین راه است.

سرمایه‌گذاری کردن بهتر از عدم سرمایه‌گذاری است با این حال باید با دقت هدف موردنظرتان را انتخاب کنید.

در تاریخ 23 اکتبر سال 2020 آیفون 12 با قیمت 699 دلار عرضه شد. در آن زمان، اتریوم با قیمت 415 دلار معامله می‌شد. تصور کنید اگر شخصی در آن زمان پول خود را به جای خرید آیفون 12، صرف خرید اتریوم کرده و 1.68 واحد اتریوم خریده بود، حدود یک سال بعد می‌توانست با سرمایه‌گذاری 5538 دلاری خود 8 آیفون 12 بخرد!

7- تنها یک منبع درآمد دارید

زندگی کردن آن هم تنها با حقوق کارمندی نشانگر انطباق و سازگاری شماست. عدم جستجو برای راه کسب درآمد دیگر بدان معناست که هیچ آرزو یا هدفی برای رشد ندارید.

اگرچه ممکن است حقوق فعلی شما برای شما زندگی آرامی را رقم زده باشد، داشتن منابع مختلف درآمد به تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن شما این امکان را می‌دهد تا درنهایت به استقلال مالی برسید.

میلیاردرها به طور متوسط هفت منبع درآمد مختلف دارند. این افراد آموخته‌اند که تنوع و ایجاد چندین منبع درآمد، کلید به دست آوردن ثروت در طولانی‌مدت است و این کلید دستیابی به آرزوی بسیاری از مردم یعنی استقلال مالی است.

داشتن چندین منبع درآمد مزایای زیادی دارد و اصلی‌ترین آن امنیت است. اگر چیزی دهه گذشته به ما آموخته باشد، این است که هیچ جایگاهی امنیت شغلی ندارد.

وضعیت اقتصادی خارج از کنترل هرکسی است و متأسفانه اکثر مردم تنها یک منبع درآمد دارند و زمانی که بحران اقتصادی رخ می‌دهد، این افراد با مشکلات مالی جدیدی روبه‌رو می‌شوند.

8- از حاشیه امن خود خارج نمی‌شوید تا ثروتمند شدن شوید

حاشیه امن ثروتمند شدن

ثروتمند شدن به‌منزله قدم گذاشتن در محدوده ناشناخته و غلبه بر ترس‌هاست؛ بررسی افکار و ایده‌های جدید و گنجاندن آنها در زندگی که به معنی خروج ما از حاشیه امنی است که بدان عادت کرده‌ایم.

هرچه در پیله کوچک خود راحت‌تر باشید تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن و ریسک‌های کمتری را بپذیرید، فرصت‌های کمتری در اختیار شما قرار خواهند گرفت. هرچه بیشتر از ترس خود تبعیت کنید، افراد کمتری را ملاقات خواهید کرد و از استراتژی‌های جدید اندکی بهره خواهید برد.

این جمله را به خاطر داشته باشید:

همان لحظه که احساس راحتی می‌کنید، رشدتان متوقف می‌شود.

یک‌لحظه ترس می‌تواند زندگی شما را برای همیشه خراب کند. راحت‌طلب بودن و ترسیدن از ایده‌ها، فرصت‌ها و فعالیت‌های بیشتر نه‌تنها مفید نیست بلکه رشد شما را نیز از بین خواهد برد.

اگر می‌خواهید رشد کنید، باید ریسک کرده و اشتباه کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.

به‌جای ترس از ریسک کردن، هر فرصت را دروازه‌ای برای یادگیری مهارت‌های بیشتر ببینید.

9- تصور می‌کنید ثروتمند شدن مختص افراد خوش‌شانس است

هیچ‌چیزی در این زندگی وابسته به شانس نیست. در حقیقت هر اتفاقی که برای ما می‌افتد از اعمال ما نشأت می‌گیرد. ثروتمند شدن می‌تواند کار بسیار سختی باشد اگر شما تصور کنید برای آن به شانس احتیاج دارید.

مردم از طریق هزاران تصمیم و اقدامات استراتژیک ثروتمند می‌شوند. آنها مهارت‌های خود را توسعه می‌دهند، محصولات جدیدی ایجاد می‌کنند، خدمات جدیدی ارائه می‌کنند و فراتر از همه اینها برای دیگران ارزش قائل می‌شوند.

شاید زمانی به یک فرد ثروتمند نگاه کنید و موفق بودن او را ناشی از شانس ببینید اما غیرممکن است از هزاران تصمیمی که منجر به موفقیت وی شده است مطلع باشید.

افراد ثروتمند سال‌ها قبل از غنی شدن، مهارت‌های خود را ارتقاء می‌دهند، شهرت می‌سازند و به معنای واقعی کلمه خلق ارزش می‌کنند.

10- کارت اعتباری دارید و ولخرجی می‌کنید

خرج کردن کل حقوق ماهیانه جزئی از دستورالعمل موفقیت مالی نیست. بیشتر افرادی که بیش از درآمد خود خرج می‌کنند هرگز سلامت مالی نخواهند داشت.

در صورتی که می‌خواهید در تمام طول زندگی خود فقیر باشید، کارت اعتباری خود را پر کرده و ولخرجی کنید.

اما به خاطر داشته باشید که ثروتمند نشان داده شدن در شبکه‌های اجتماعی به‌اندازه داشتن ثروت واقعی اهمیت ندارد. در حقیقت، تحت تأثیر دادن افرادی که به شما تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن اهمیت نمی‌دهند به شما در داشتن یک زندگی آرام کمک نمی‌کند.

برای متوقف کردن ولخرجی، هزینه‌های ماهیانه خود را تحت نظر داشته باشید. سعی کنید مخارج غیر ضرور خود را حتی‌الامکان به صفر برسانید سپس بودجه‌ای واقع‌بینانه به مخارج خود اختصاص دهید که تضمین می‌کند پول کافی برای پرداخت قبوض و مخارج ضروری دارید.

سخن پایانی

عموم مردم با ثروت رابطه عشق – نفرت دارند. برخی از افراد ثروتمند متنفرند درحالی که خودشان امیدوارند روزی ثروتمند شوند.

بدون شک استثنائاتی وجود دارد اما دلیل اینکه بیشتر مردم هرگز ثروتمند نمی‌شوند این است که در درک ماهیت پول و نحوه عملکرد آن ناتوان‌اند.

ثروتمند شدن از ذهن آدم‌ها آغاز می‌شود. ممکن است در زمان فعلی پول زیادی به دست آورید اما اگر ندانید چگونه آن را مدیریت کنید پول شما برای همیشه دوام نخواهد آورد.

در صورتی که می‌خواهید ثروتمند شوید، باید چیزهای زیادی را فرابگیرید و درک کنید که دنیای اطراف ما چگونه کار می‌کند چراکه اگر همه‌چیز را به شانس و بخت و اقبال واگذار کنید، پشیمان خواهید شد.

شاید سرمایه‌گذاری تکه گمشده پازل شما در مسیر ثروتمند شدن باشد. با توجه به آمار و ارقام، سرمایه‌گذاری در ارز دیجیتال می‌تواند برای شما بسیار سودآور باشد و زندگی شما را تغییر دهد. به خاطر داشته باشید؛ هیچ‌گاه آمار دروغ نمی‌گویند.

روانشناسی بورس و دامنه شناسایی زیان

روانشناسی بورس و شناخت رفتارهای معامله گران یکی از نکاتی است که هر سرمایه گذاری باید آن را به صورت کامل فرا گرفته و به صورت تجربی در معاملات خود استفاده کند. همه ما ممکنه در معاملاتی که انجام میدیم ضرر داشته باشیم و این یک موضوع عادی و طبیعیه. به عنوان مثال اینطور نیست که یه تریدر حرفه ای بیاد بگه من اصلا تو معاملاتم ضرر نداشتم و همیشه در این بازار موفق بودم یا اینکه پیش خودتون فکر کنید که یه معامله گر حرفه ای اصلا زیان نمیکنه و همه معاملاتش منجر به سود میشه. نه اصلا اینطور نیست و حتی بهترین معامله گرها هم ممکنه گاهی زیان کنن. تو بحث های قبل هم گفتیم که در نهایت، برآیند سود و زیان هست که تعیین میکنه شما چقدر در معاملاتتون حرفه ای هستید. یه معامله گر غیرحرفه ای دوره های سود و زیانش معمولا سینوسی هست یعنی گاهی اوقات سود میکنه و گاهی اوقات هم ضرر. نکته اصلی اینجاست که معامله گر غیرحرفه ای برنامه منظمی برای معاملاتش نداره و اگر گاهی معامله اشتباهی رو انجام داد به دنبال علتش نمیگرده تا یه چاره جویی برای کارش داشته باشه و همین عامل هم موجب ادامه دار بودن زیانش میشه.

در بحث های مربوط به مدیریت سرمایه گفتم که مهمترین اصل ما برای فعالیت در بازارهای مالی باید این باشه که اولا سرمایمون رو حفظ کنیم و ثانیا برای کسب سود تلاش کنیم. یعنی حفظ سرمایه رو تو اولویت اصلی کار خودمون قرار بدیم. . نکته ای که اینجا میخوام راجبش صحبت کنم اینه که شما به ازای درصدی که ضرر میکنید باید چند درصد سود کنید تا ضرر قبلی جبران بشه. من فرمولش رو اینجا مینویسم و چندتا مثال هم براش میزنم.

روانشناسی بازار بورس و جبران ضرر در هر معامله

روانشناسی بورس

در این فرمول n درصد ضرر سرمایه گذار در یک معامله هست. به عنوان مثال اگر شما در معامله ای 15 درصد ضرر کنید باید تقریبا 18 درصد سود کنید تا به اصل سرمایه برسید. اگر 20 درصد در معامله ای ضرر کنید باید 25 درصد سود کنید تا به اصل سرمایه برسید و اگر در یک معامله ای حد ضرر نداشتید و وارد باتلاق ضرر 50 درصدی شدید باید 100 درصد سود کنید تا به اصل پولتون برسید و این با افزایش زیان به مراتب بیشتر میشه.

جدای از حالت محاسبه ای جبران شکست، این قضیه یه نکته خوبی رو هم به ما گوشزد میکنه و اینه که در هر سرمایه گذاری باید حتما یه حد ضرری رو برای خودمون تعیین کنیم و به امید اینکه قیمت افزایش پیدا میکنه معاملاتمون رو باز نزاریم. به اصطلاح هر جا جلوی ضرر گرفته بشه خودش یه سوده و به این اصل باید در سرمایه گذاری توجه کنیم چون در صورت توجه کردن به این موضوع؛ با حساسیت بیشتری معامله میکنیم و معامله با حساسیت بالا در معاملات یعنی اینکه در هنگام خرید سهام یک شرکت همه موضوعات مربوط به آن سهم در معاملات را رعایت میکنیم و پس از بررسی بنیادی و تکنیکالی سهم به لحاظ روانشناسی بورس و رفتارشناسی نیز سهم را مورد بررسی قرار می دهیم و در نتیجه معاملات ما به نتیجه بهتری تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن ختم می شود.

كتاب روانشناسي معاملات در بورس و فاركس

يكي از كتاب هاي مفيد در خصوص روانشناسي معاملات در بورس و فاركس كتاب معامله گر منظم اثر مارك داگلاس و کتاب جادوگران بازار نوین نوشته جک شواگر مي باشد كه به عنوان يك كتاب مرجع در حوزه روانشناسي بورس و ساير بازارهاي مالي مي باشد و به همه سرمايه گذاران پيشنهاد مي شود كه حداقل يك بار اين كتاب را مطالعه كنند. با مطالعه اين كتاب به اين نتيجه مي رسيد كه بازارهاي مالي دائما در حال حركت مي باشند و داراي ساختار درستي نيستند و تنها اين سرمايه گذار است كه بايد با برنامه ريزي درست و منظم و پذيرش مسئوليت خود در معاملات، بتواند مديريت سرمايه را به درستي اجرا كند و در معاملات خود موفق باشد.

مارك داگلاس در كتاب معامله گر منظم در خصوص روانشناسي معاملات در بورس مي گويد ” چندين عامل رواني وجود دارد كه در قدرت شما براي ارزيابي دقيق پتانسیل جهت حركت بازار تاثير دارد. يكي از آنها اين است كه خودتان را از اين تصور كه هر معامله پتانسیل تحقق بخشيدن به همه روياهاي شما را دارد رها كنيد. حداقل اين توهم مانع عمده اي در يادگيري شما از نحوه حركات بازار خواهد شد . در غير اين صورت اگر شما به طور مداوم اطلاعات بازار را براي تاييد اين باور فيلتر كنيد، ديگر نگران رسيدن به اهداف خود نباشيد چرا كه احتمالا پولي كه با آن معامله كنيد باقي نمي ماند.

روانشناسی بورس

تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن

دانش روانشناسی در حوزه بازارهای مالی بسیار گسترده است و شناخت موضوعات مربوط هم نیاز به کسب دانش و تجربه فراوانی دارد و صرفا مربوط به یک بحث آموزشی نمی شود. جنبه های روانشناسی اثرات زیادی بر زندگی سرمایه گذار دارد و بعضا در تصمیم گیری‌های فرد هم تاثیر گذار است. گاهی حس غرور میدهد و گاهی حس شکست و همین حس ها منجر به اتفاقات زیادی در سرمایه گذار می شود. به عنوان مثال فرض کنید اخر هفته به مرکز تفریحی و به سراغ یک بازار شرطی رفته اید. شروع به بازی میکنید. در اولین بازی یک میلیون تومان می بازید. حس شما بعد از اولین باخت چیست؟ خب با ریسک کمتری شروع به بازی میکنید و به دنبال جبران آن یک میلیون تومان هستید اما اگر در همان ابتدای بازی برنده شوید بی شک ریسک بیشتری را متحمل می شوید و اعتماد به نفستان که البته کاذب است بالا می رود و با ریسک بالا به سادگی پولتان را از دست می دهید. یعنی پولی را که به سادگی بدست آورده اید به سادگی و با افزایش ریسک از دست داده اید. این اثر پول بادآورده می باشد که مستقیما به روانشناسی مربوط است.

آموزش روانشناسي بورس : چگونه روانشناسي بورس را ياد بگيريم

آموزش روانشناسي بورس و شناخت رفتار معامله گران در بازار بورس يكي از مهم ترين نكاتي مي باشد كه هر سرمايه گذاري بايد در بدو ورود به بازار سرمايه ان را بياموزد. يك بخش از روانشناسي بورس و معاملات جنبه فردي دارد كه سرمايه گذار بايد به مرور زمان و با گسب تجربه در بازار آن را بياموزد ولي برخي از تكنيك هاي معاملاتي در بورس در جهت شناسايي رفتار سرمايه گذاران وجود دارد كه تحت عنوان مباحث تابلو خواني و بازار خواني در بورس مطرح مي باشد و هر سرمايه گذاري قادر به مطالعه در اين حوزه و يادگيري آن مي باشد تا بتواند با درك درست رفتار خود و بازار معاملات موفقي داشته باشد. در کتاب سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار در دو فصل مباحث مربوط به روانشناسی بورس مورد بررسی قرار گرفته است. از طرفی اگر قصد یادگیری مباحث مربوط به آموزش تابلو خوانی در بورس تهران را به صورت کامل دارید میتوانید سری مقالات مربوط به بخش تابلو خوانی در سایت را به صورت کامل مطالعه کنید تا به مباحث پیشرفته تابلو خوانی هم تسلط کافی پیدا کنید.

لغات مربوط به پول و مسائل مالی

لغات مربوط به پول و مسائل مالی

پولی که در صورت برگرداندن جنس به خریدار پس داده میشود.

اعانه یا کمک بابت ناتوانی

اعتبار دادن – اعتبار نامه دادن

(به کسی که در حساب بانکی خود پول دارد)

Letter of credit

امضاء شما با نمونه امضاءتان تطابق ندارد

Your signature doesn’t coincide with your specimen.

To sign / To put signature

او 100 دلار از حسابش بیرون کشید(برداشت کرد)

He took 100$ out of his bank.

او از پدرش 10 دلار قرض کرد.

He borrowed 10$ from his father.

او از حسابش 100 دلار بیرون کشید.

He withdraw 100$ from his bank.

او چک را پر کرد.

She filed in the cheque.

او سعی خواهد کرد بطور اقساط به من پرداخت کند. (پول مرا پس بدهد)

She will try to pay me back by installment.

او مجبور شد مرا به عنوان ضامن معرفی کند.

She had to introduce me as a sponsor.

اوراق بهادار، ارزش اسمی

اولین شرط سپردن وثیقه زیاد است.

The first condition was putting a large of deposit.

با کسی شریک شدن

To go into partnership with …

بازار بورس (سهام)

بازار رو به ترقی

بازار مشترک اروپا

European common market

بازارچه خرید (آمریکایی)

بازاری که جنس ارزان می فروشد, سمساری

بازکردن / بستن حساب بانکی

To open / close an account

بالا و پایین رفتن تساوی حقوق

Upwardly and downwardly mobile equity

بانک های سراسر کشور یک کاهش چشمگیری را در گرفتن قرض گزارش می کنند

Banks across the country are reporting a sharp drop in borrowing.

بدهکار بودن – بدهی داشتن

(کسی که در حساب بانکی خود پولی ندارد)

برات، سفته، حواله

برای حراج, مزایده

برای مزایده (مناقصه)

Bundles of money

بطور اقساط پرداخت کردن

To pay by installments

بیش از موجودی بانکی برداشت کردن

پرداخت منظم کردن

To make a regular payment

پس انداز کردن پول

پشت نویسی کردن چک

پول از حساب بانکی بیرون کشیدن

پول خارج شده از حساب بانکی

پول در بانک گذاشتن

پول به حساب بانکی ریختن

پول فعال (در گردش)

پولی که مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهدارى آن نیستند و به کالا تبدیل میکنند

To put under the ban / embargo

تحریم, توقیف, قدغن

درصدی از قیمت کالا از جانب فروشنده به خریدار کاسته می شود.

To make a تاثیرات پول بادآورده در معامله کردن discount

تساوی, برابری, انصاف

حالتی از وضعیت اقتصادی که قیمت ها و دستمزدها افزایش یابد.

تورم از هم گسیخته, تورم شدید

Distribution of wealth

جنس جدید، چیز جدید، نوظهور

چانه زنی در معامله

(ارزان خریدن کالا)

چک برگشتی، چک بی محل

Cheque in circulation

To fill in a cheque

چک شما خط خورده است

Your cheque is crossed

To write a cheque

حسابی که هر زمان بخواهیم می توانیم پول از آن برداشت کنیم

پولی را که مدتی نزد بانک گذاشته و به آن بهره تعلق می گیرد.

حساب شما خالی است

Your balance is nil.

حق یا اعانه بیکاری

(کمک دریافتی در دوره بیکاری)

حقوق گمرکی, دفتر گمرک

In the marketing

در رابطه با حساب پس انداز و یا وام خرید خانه می باشد (بانک مسکن)

در فواصل منظم پرداخت کردن

To pay at regular intervals

درآمد (پولی که بدست آورید)

دستور پرداخت دائمی

زمانی که مجبور به پرداخت منظم مثل اجاره بهای خانه باشیم می توان از بانک درخواست پرداخت منظم از حساب بانکی خود را کرد.

دفترچه حساب پس انداز

Saving account book

Period of payment

رونق داشتن، تند و تیز

سابقه صورت حساب های خود را نگهدارید

Keep a record of your statements

سال گذشته کمپانی ما سود خیلی زیادی کرد.

Last year, our company made a huge profit.

سرمایه گذاری عظیمی کردن

To make a big investment

سرمایه گذاری کردن

To invest / to make investment

سرمایه گذاری مشترک

To place an order

سهم بستانکار که بین سهامداران تقسیم شود

To make a profit

سهامی که بوسیله دولت منتشر شود

سیر نزولی، رکود اقتصادی

سیستمی که فروشندگان کالا و خدمات بطور مستقیم از حساب خریدار، پول کالا و خدمات خود را برداشت کنند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.