مروری بر وضعیت راکد ترین بازارهای ایران
اگر امروز سری به فروشگاه های زنجیره ای بزنید، با کمبود مشتری و خلوتی در بخش کالاهای مصرفی روبرو نمی شوید، همه راهروها پر است از مشتریانی که در حال خریدند، اما خبری از مشتری و فروشنده در بازار اقلام بادوام نیست.
به گزارش پایگاه خبری تجارت طلایی به نقل از خبرآنلاین، بازار ایران این روزها شرایط نامتعارفی را تجربه می کند، تورم سرکش ، در حال خودنمایی در بازارهاست و از سوی دگر تقاضا برای خرید به دلیل از دست رفتن ارزش پول ملی کاهش یافته است.
این وضعیت که اقتصاددانان بدان رکود تورمی لقب می دهند، وضعیت چندان نا آشنایی برای ایرانیان نیست خصوصا آنکه اوایل دهه نود نیز اقتصاد ایران میزبان رکود تورمی بود.هر چند بسیاری از بازارها با رکود دست و پنجه نرم می کنند اما هنوز بازار کالای مصرفی و لوازم التحریر سرپاست و با توجه به موقعیت ویژه فصلی تقاضا برای این اقلام به وفور وارد بازار می شود.کیف ، کفش، پوشاک مدرسه و خوراکی ها و . بالاترین گردش مالی را دارند.
قیمت پراید ، قیمت مسکن، قیمت سکه، قیمت ارز، قیمت طلا و . همگی در این چرخه قیاس قرار دارند و صحبت ها طوری است که گویی تا شش ماه پیش ارزانی بر بازارهای ایران حکمرانی می کرد و امروز ناگهان پای گرانی یا به عبارت بهتر تورم به این بازارها باز شده است .
کاهش ارزش پول ملی که از دی ماه سال گذشته کلید خورد، تا امروز تداوم داشته است.هر چه هست ریزش ارزش پول در کنار رشد قیمت ها بازارهای ایران را در راکدترین موقعیت سال های اخیر، قرار داده است.
از ارز به دلیل محدودیت های اعمالی بر خرید و فروش آن عبور کنیم می رسیم به طلا و سکه که این روزها می تواند لقب راکدترین بازار را از آن خود کند . طلافراشان و صرافان خلوت ترین روزهای کاری خود را سپری می کنند و در حالی که اعلام خبر قیمت طلا و سکه سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب مشتری فراوانی دارد، خود این اقلام در سبد خرید جایی ندارند.برخی طلافروشان معتقدند این روزها طلا و سکه از سبد خرید خارج شده چرا که رشد قیمت ها امکان خرید را از میان برده است و حتی الزامات فصلی نظیر عید قربان و غدیر نیز این خودروی از نفس افتاده را حرکت نداد.
فعالان این حوزه از صفر شدن خرید مصنوعات طلا سخن می گویند ، اتفاقی که با وجود عروسی های پرشمار این روزها کمی عجیب است.
پراید 43 میلیون تومانی را جدی بگیرید حتی اگر در هفته ای که گذشت حتی یک دستگاه آن به فروش نرسیده باشد.
نمایشگاه های خودرو این روزها خلوتند. نه مشتری می آید و نه مشتری می رود.بازار خالی از خریدار و فروشنده است.عکس این وضعیت را خودروسازانی تجربه می کنند که به محض اعلام پیش فروش، با انبوه متقاضیان روبرو می شوند.
یکی از فعالان این بازار در خصوص وضعیت خرید و فروش گفت: من تا به حال پرایدی گران تر از 27 میلیون تومان نفروخته ام.هر چند قیمت ها بالا نرفته اما مشتری در بازار نیست و بازار خودرو که در سال های گذشته راکد بود، امسال راکد تر از قبل شده است.
وی می گوید برای تحریک تقاضا باید صبر کرد، یا لازم است قدرت خرید از طریق ترمیم دستمزد افزایش یابد یا اینکه بالاخره شرایط مهیا شده و با تزریق تسهیلات و . شاهد رشد تقاضا باشیم .
معامله گران این بازار می گویند در هفته های اخیر تقاضا تنها بر خودروی صفر کیلومتر به دلیل تفاوت شدید قیمت با بازار سوار شده است و کسی متقاضی خرید خودروی دست دوم و گران قیمت نیست .
این بازار را بازار کالاهای مصرفی بادوام لقب داده اند بازار لوازم خانگی.نه اینکه مشتری در این بازار نباشد، فروشنده ای نیست . قیمت ها بعضا دو تا سه برابر افزایش یافته و بازار تهی از کالاست.
راکدترین روزهای این بازار نیز از راه رسیده است و دیگر کمتر کسی به سمت امین ظهور و جمهوری و. حرکت می کند. فعلا تقاضای خرید امری بیهوده از سوی مشتریان تلقی می شود .
برخی معتقدند سیاست صبر از سوی خریداران در پیش گرفته شده و وضعیت چندان روشن نیست . فروشندگان و فعالان نیز چاره ای جز صبر ندارند.
فعالان این بازار لازم است تن به تعطیلات طولانی مدت تری بدهند. این اقلام نه در سبد ضروریات جای دارد و نه این روزها کسی توان پرداخت قیمتهای چند برابر شده شان را دارد . یکی از فعالان این بازار می گوید: قطعه برای کامپیوتر نیست، اگر هم باشد قیمت بالایی دارد، فعلا کسی برای خرید مراجعه نمی کند تا بازار وضعیت را روشن کند .
دوربین های عکاسی و فیلمبرداری با رشد دو تا سه برابری قیمت روبرو شده اند و تجهیزات کامپیوتری و صوتی نیز از رشد قیمت دلار مصون نیستند .
هر چند داستان سوء استفاده از ارز 4200 تومانی با نام گوشی تلفن همراه گره خورد اما این بازار نیز این روزها بازاری به شدت راکد با خرید و فروش های به کف رسیده است.
کسی برای خرید مراجعه نمی کند. قیمت ها رشد قابل توجهی دارد و تقاضای خرید به تعویق افتاده سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب است . فعالان بازار می گویند با این شرایط ما هم چندان راغب به فروش نیستیم چون امکان جایگزینی کالا مبهم است از این رو بهتر است فعالا خری و فروش راکد بماند.
قیمت مسکن از ابتدای سال تا کنون 62 درصد افزایش یافته است . مسکن سرمایه ای ترین کالای ایرانی سال هاست که در سبد خانوار ایرانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است . این بازار اما موقعیت متفاوت تری را نسبت به قبل دارد . در این بازار فروشنده کمتر پیدا می شود . اغلب مالکان دست از فروش کشیده اند و منتظرند قیمت ها راه خود را روشن کنند . تب رشد قیمت ها به گفته برخی فعالان بازار در حال فروکش است چرا که تقاضا برای خرید مسکن، در این وضعیت در تهران پایین بوده و کسی یارای خرید واحد مسکونی، به قیمتی متوسط هفت میلیون و سیصد هزار تومان را ندارد.
روسیه چگونه از تحریم ایران سود می برد؟
روسیه در عمل شریک و متحد راهبردی ما نیست همانگونه که این مقام روسی در بخش دیگری از سخنان خود گفته است: «ما با ایران همواره رابطه سخت و پیچیدهای داشتهایم و نمیتوانیم آنطور که امریکاییها ادعا کردهاند، بگوییم ایران همیشه شریک ما بوده است.» روسیه در عمل پیگیر منافع یکسویه خود به ویژه در بزنگاههای تاریخی است.
اعتماد نوشت: ماهیت استثمارگرانه و مزورانه روسیه در پیگیری یکسویه منافع خود حتی به بهای فلج شدن کشورهای طرف معامله، بر کسی پوشیده نیست ولی گویا در کشور ما قرار نیست این حقیقت روشن توسط کسانی که در ارکان تصمیمگیریهای راهبردیاند، دیده و پذیرفته شود.
ماهیت نگاه حاکمان روس به کشور ما در برنامهای که در شبکه تلویزیونی دولتی روسیه (روسیا-1) پخش شد توسط «کنستانتین سیمونوف» مدیر صندوق امنیت ملی انرژی روسیه به شکل صریح نشان داده شد (به نقل از سایت خبری انتخاب، 1401.7.29).
ایشان در این برنامه گفت: «ایران تحت تحریمها باقی میماند و این تحریمها سختتر نیز میشود که اگر بخواهم صادقانه بگویم، این خبر خوبی برای ماست. در آینده ما باید وارد روابط مشارکت اقتصادی شویم و برنامههای جاهطلبانهای برای سرمایهگذاری، از جمله سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران داریم.»
بیان چنین سخنانی پیامهای آشکاری دارد که نیاز است توسط سینهچاکان پیوند با روسیه مورد توجه قرار گیرد:
الف) روسیه در عمل شریک و متحد راهبردی ما نیست همانگونه که این مقام روسی در بخش دیگری از سخنان خود گفته است: «ما با ایران همواره رابطه سخت و پیچیدهای داشتهایم و نمیتوانیم آنطور که امریکاییها ادعا کردهاند، بگوییم ایران همیشه شریک ما بوده است.» روسیه در عمل پیگیر منافع یکسویه خود به ویژه در بزنگاههای تاریخی است.
ب) بلوک شرق از جمله چین و شوروی سابق (و بعدها روسیه کنونی) به ویژه از دهه 1980 میلادی و پس از جنگ سرد، تنها به فکر منافع راهبردی خود بوده حتی کشورهایی که با آنها رابطه نزدیک دارند یا در آنجا حضور پیدا میکنند را تبدیل به خاکستر میکنند.
ج) آنگونه که مخالفان احیای برجام و عادیسازی رابطه اقتصادی-سیاسی با کشورهای غیرشرقی ادعا دارند، تحریم برای کشور ما فرصت نیست، بلکه «فرصتی گرانبها» برای کشورهایی چون روسیه و چین است تا از این «خوان گسترده» بهرهمند شوند.
برخلاف استدلال موافقان تحریم (یا همان مخالفان برجام) که تحریم را فرصتی گرانبها برای بهرهگیری از استعدادهای انسانی و منابع سرزمینی میدانند، در عمل چنین فرصتی برای فعالان داخلی فراهم نمیشود، زیرا چشم طمع حاکمان روس به تمدید و تشدید تحریمها است تا بیشتر از این فرصت بهرهمند شوند. با این توصیف، در عمل، فرصت برای بیگانه فراهم میشود، پس چرا انتظار و باور داشته باشیم که روس و چین نگران تحریم کشور ما و سختیهای تحمیل شده بر مردم ما باشند؟ با این تحلیل مقام روس که به گفته خودش «صادقانه» بیان کرده است، کشورهایی چون روسیه ذینفع اصلی برخوردار از تحریم کشور ما و مردم ما نیز تحملکننده سختیهای آن بوده و هستند.
روسیه به ویژه پس از جنگ علیه اوکراین، به دنبال مبادله منصفانه و متوازن نیست، بلکه به دنبال ارتباط با کشورهایی است که در برهه طرد و تحریم این کشور در عرصه جهانی، شریک زجر و سختیهای آنها و تکیهگاهی برای تعدیل مشکلاتشان در روابط بینالملل باشند.
اجماعی که به بهانه فروش پهپاد به روسیه در هفتههای اخیر علیه کشور ما در حال شکلگیری است، نیت روسیه را از چنین تبادلها و ارتباطاتی بیشتر آشکار میسازد. حتی چین حاضر به همراهی با روسیه در مبادلات اقتصادی و نظامی نشد زیرا پیامدهای جهانی دربردارد. آیا هنگام آن نرسیده سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب که دستکم با نگاهی به روایت «صادقانه» خود روسها، به ارزیابی و بازنگری در ارتباطاتمان با روسها برآییم زیرا آن روی تلخیها و سختیهای تحریم برای مردم ایران، کامیابی و بهرهمندی بیشتر «کشورهای شرق» به ویژه روسیه است.
آقایان سینه چاک روسیه! شنیدید که مقامات مسکو از تحریم ایران خوشحالند؟
به گزارش اقتصادنیوز این روزنامه نوشت:ماهیت نگاه حاکمان روس به کشور ما در برنامهای که در شبکه تلویزیونی دولتی روسیه (روسیا-1) پخش شد توسط «کنستانتین سیمونوف» مدیر صندوق امنیت ملی انرژی روسیه به شکل صریح نشان داده شد (به نقل از سایت خبری انتخاب، 1401.7.29).
ایشان در این برنامه گفت: «ایران تحت تحریمها باقی میماند و این تحریمها سختتر نیز میشود که اگر بخواهم صادقانه بگویم، این خبر خوبی برای ماست. در آینده ما باید وارد روابط مشارکت اقتصادی شویم و برنامههای جاهطلبانهای برای سرمایهگذاری، از جمله سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز ایران داریم.»
بیان چنین سخنانی پیامهای آشکاری دارد که نیاز است توسط سینهچاکان پیوند با روسیه مورد توجه قرار گیرد:
الف) روسیه در عمل شریک و متحد راهبردی ما نیست همانگونه که این مقام روسی در بخش دیگری از سخنان خود گفته است: «ما با ایران همواره رابطه سخت و پیچیدهای داشتهایم و نمیتوانیم آنطور که امریکاییها ادعا کردهاند، بگوییم ایران همیشه شریک ما بوده است.» روسیه در عمل پیگیر منافع یکسویه خود به ویژه در بزنگاههای تاریخی است.
ب) بلوک شرق از جمله چین و شوروی سابق (و بعدها روسیه کنونی) به ویژه از دهه 1980 میلادی و پس از جنگ سرد، تنها به فکر منافع راهبردی خود بوده حتی کشورهایی که با آنها رابطه نزدیک دارند یا در آنجا حضور پیدا میکنند را تبدیل به خاکستر میکنند. ج) آنگونه که مخالفان احیای برجام و عادیسازی رابطه اقتصادی-سیاسی با کشورهای غیرشرقی ادعا دارند، تحریم برای کشور ما فرصت نیست، بلکه «فرصتی گرانبها» برای کشورهایی چون روسیه و چین است تا از این «خوان گسترده» بهرهمند شوند.
برخلاف استدلال موافقان تحریم (یا همان مخالفان برجام) که تحریم را فرصتی گرانبها برای بهرهگیری از استعدادهای انسانی و منابع سرزمینی میدانند، در عمل چنین فرصتی برای فعالان داخلی فراهم نمیشود، زیرا چشم طمع حاکمان روس به تمدید و تشدید تحریمها است تا بیشتر از این فرصت بهرهمند شوند. با این سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب توصیف، در عمل، فرصت برای بیگانه فراهم میشود، پس چرا انتظار و باور داشته باشیم که روس و چین نگران تحریم کشور ما و سختیهای تحمیل شده بر مردم ما باشند؟ با این تحلیل مقام روس که به گفته خودش «صادقانه» بیان کرده است، کشورهایی چون روسیه ذینفع اصلی برخوردار از تحریم کشور ما و مردم ما نیز تحملکننده سختیهای آن بوده و هستند.
روسیه به ویژه پس از جنگ علیه اوکراین، به دنبال مبادله منصفانه و متوازن نیست، بلکه به دنبال ارتباط با کشورهایی است که در برهه طرد و تحریم این کشور در عرصه جهانی، شریک زجر و سختیهای آنها و تکیهگاهی برای تعدیل مشکلاتشان در روابط بینالملل باشند. اجماعی که به بهانه فروش پهپاد به روسیه در هفتههای اخیر علیه کشور ما در حال شکلگیری است، نیت روسیه را از چنین تبادلها و ارتباطاتی بیشتر آشکار میسازد. حتی چین حاضر به همراهی با روسیه در مبادلات اقتصادی و نظامی نشد زیرا پیامدهای جهانی دربردارد. آیا هنگام آن نرسیده که دستکم با نگاهی به روایت «صادقانه» خود روسها، به ارزیابی و بازنگری در ارتباطاتمان با روسها برآییم زیرا آن روی تلخیها و سختیهای تحریم برای مردم ایران، کامیابی و بهرهمندی بیشتر «کشورهای شرق» به ویژه روسیه است.
بتای Call of Duty: Modern Warfare II نویدبخش یک کالاف دیوتی خوب است؟
آنچه از تجربه چندین ساعته بتا کال آو دیوتی جدید (Call of Duty: Modern Warfare II) بر میآید این است که اینفینیتی وارد قصد دارد در عمل همان فرمول موفق سال ۲۰۱۹ را اما این بار با ویژگیها و اصلاحات ریز و درشتی ادامه دهد. در واقع اساس گیمپلی بازی تقریبا همان گانپلی سریع و لذتبخشی است که قبلتر دیده بودیم ولی موبیلیتی یا همان قابلیتهای حرکتی بازی دستخوش تغییراتی شده.
دو قابلیت کلیدی و برجسته، توانایی شیرجه زدن (در کنار اسلاید) و آویزان شدن از تقریبا هر دیوار یا لبهای است. نتیجه قابلیت اول یا همان توانایی شیرجه زدن، گیمپلی متنوعتر و هیجانانگیزتری است که صحنههای هالیوودی فراوانی را خلق میکند اما بر اساس سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب تجربه محدودی که داشتم، به نظر میرسد قابلیت دوم در بیشتر حالتهای بازی بیاستفاده است. احتمالا تصورش سخت هم نباشد، در نقشههای کوچکی که بازیکنها با سرعت در حال دویدن و حرکت هستند، کمتر فرصتی برای پنهان سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب شدن در پشت دیوار یا لبه ساختمانی پیش میآید.
صحبت از حالتهای بازی شد، تعداد مدهای فراوانی به Call of Duty: Modern Warfare II اضافه شدهاند که به نظرم در مجموع از این نسخه یک تجربه طیفمانند و وسیع بین همان تجربه کلاسیک کال آو دیوتی، رینبو سیکس و بتلفیلد میسازد. حالت جدید نجات گروگان، احتمالا نزدیکترین حالت به رینبوسیکس است و نقشههای بزرگ بازی هم با توانایی استفاده از تانک، نفربر و هلیکوپتر یادآور بتلفیلد در دوران اوج خودش است. اما حقیقتش در نهایت به نظر میرسد که بیشتر حالتهای دیگر بازی بیشتر از آنکه متفاوت باشند، شبیه یکدیگراند و تجربه آنها به همان بزن و بکش بیمغز مخصوص سری کال آو دیوتی منتهی میشود و گیمرها چندان گویا توجهی به اهداف آن مد مورد نظر ندارند.
در واقع چنین اتفاقی برای نسخه قبلی یعنی Call of Duty: Black Ops Cold War هم افتاد. بعضی از مدها و حالتهای بازی روی فعالیت تیمی تمرکز بیشتری داشتند و ماهیت آنها تاکتیکیتر بود اما در نهایت گیمرها چندان از آنها استقبال نکردند و کمتر کسی به سراغ Objectiveها میرفت. به شخصه حدس میزنم تلاش سازندگان سری بر این است تا قشر بیشتری از افراد را به سمت این سری قدیمی جذب کنند، افرادی که لزوما کژوال گیمر نیستند و در حالت عادی بازیهای تاکتیکیتر را ترجیح میدهند. بنابراین تنها در گذر زمان میتوان دید که چنین سرمایهگذاری و رویکردی نتیجهبخش است یا خیر که با توجه به عملکرد نه چندان جالب برخی از شوترهای رقیب دیگر، چندان هم دور از ذهن به نظر نمیرسد.
در هر صورت با تجربه محدود بخش بتا بازی برای چند روز نمیتوان نظر کامل و جامعی داد و بخشهای زیادی از کال آو دیوتی جدید هستند که چیزی در مورد آنها نمیدانیم. با تمامی این وجود معتقدم اکتیویژن و اینفینتی وارد توانستهاند که قدمی رو به جلو برداشته و در صورتی که بازی بتواند بخش داستانی هیجانانگیز دیگری دوباره ارائه دهد و در ترکیب با نسخه دوم وارزون، همهچیز برای حماسهآفرینی دوباره این سری مهیا است.
تشدید تحریمها چه عواقبی برای اقتصاد ایران دارد؟
رکنا: از نظر اقتصاددانان وضعیت فعلی چیزی شبیه به شرایط جنگی است، چون در جنگ هم موجودی سرمایه یک کشور از بین میرود و سرمایهگذاری هم متوقف میشود. این اتفاق از یک دهه پیش آغاز شده و همچنان ادامه پیدا کرده است به همین دلیل این دهه را دهه از دسترفته مینامند.
به گزارش رکنا، برخی تحلیلگران معتقدند مذاکرات را باید «پایان یافته و ناکام» تلقی کرد و «دیگر امیدی به احیای برجام نیست». در همین شرایط رسانههایی نظیر بلومبرگ از آمادگی و شاید برنامهریزی دولت بایدن برای اعمال تحریمهای جدید علیه ایران خبر میدهند. تحریمهایی که احتمالا برنامه فروش نفت ایران را هدف قرار میدهد.
تحلیلگر بلومبرگ معتقد است صادرات نفت ایران که در اوایل دولت رئیسی رشد کرده بود، اخیرا از اوج یک میلیون بشکه صادرات عقبنشینی کرده، زیرا نفت روسی توانسته از ایران سهمربایی کند.
بیانیه کاخ سفید
کاخ سفید نیز در بیانیهای که در همین زمینه صادر شد، نوشت: «از آنجاییکه ایران در حال سرعت بخشیدن به برنامه هستهای خود در تناقض با برجام است، ما نیز در اعمال شدیدتر تحریمها علیه فروش نفت و محصولات پتروپالایشی ایران سریعتر اقدام میکند؛ تحریمهایی که میتواند تحت برجام برداشته شوند.»
اقدامات جدید دولت آمریکا اگرچه تازگی ندارد، اما میتواند دو نتیجه سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب به دنبال داشته باشد؛ یکی اینکه سیگنال مهمی برای شکست مذاکرات است و دیگر اینکه فروش نفت ایران را محدود میکند که در این صورت، باید منتظر انعکاس کاهش درآمدهای نفتی در اداره کشور و همچنین بازار ارز باشیم.
تداوم تحریمها
اما سوال این است که تداوم تحریمها چه اثری بر اقتصاد ایران میگذارد؟ بدون شک یکی از کلیدیترین عواملی که در سالهای اخیر عملکرد اقتصاد ایران را متاثر کرده تحریمهای اقتصادی بوده است. به نظر میرسد در آینده نیز اگر مذاکرات هستهای به نتیجه نرسد، تحریمهای بینالمللی بر عملکرد اقتصاد ایران اثری تعیینکننده خواهد داشت. در سالهای گذشته همزمان با شدت گرفتن احتمال توافق در مذاکرات وین، تحرکات سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب زیادی صورت گرفته تا برجام به نتیجه نرسد و حتی زمانیکه به نتیجه رسیده و برجام امضا شدهاست، ذینفعان تحریم موفق شدهاند بازی را به هم بزنند. در حال حاضر نیز به نظر میرسد دشمنان برجام موفق شدهاند یکبار دیگر این توافق را در آستانه نهایی شدن به شکست نزدیک کنند.
اقتصاددانان هشدار داده بودند که تحریم یک مکانیسم پیشرونده دارد و دشوار است که بهصورت پایدار این مکانیسم پیشرونده را که متاثر از گسترش منافع گروههای ذینفع در دو طرف بازی است، متوقف کرد. در تجربه قبلی هم چون مکانیسمهای ایجادشده توسط تحریم قدرتمند بودند اقتصاد ایران مجدداً به حالت تحریمی برگشت. بر این اساس، تا پیش از دور جدید مذاکرات به نظر میرسید که توافق دور از دسترس باشد اما تغییر دولت در آمریکا باعث شد اندکی خوشبینی به نتیجه ایجاد شود. اما در نهایت، این دشمنان تحریم بودند که موفق شدند مذاکرات این دور را در نطفه خفه کنند.
چرا به توافق نیاز داریم؟ در حال حاضر یکی از بزرگترین چالشهای اقتصاد ایران، منفی شدن مستمر سرمایهگذاری است. کاهش نرخ سرمایهگذاری در اقتصاد ایران متاثر از عوامل متعدد ساختاری، سیاستهای داخلی و عوامل برونزاست که تحریم مهمترین عامل آن به شمار میرود.
تداوم وضعیت فعلی، پیامدهای غیرقابلجبرانی برای کشور به همراه دارد
از نظر اقتصاددانان وضعیت فعلی چیزی شبیه به شرایط جنگی است، چون در جنگ هم موجودی سرمایه یک کشور از بین میرود و سرمایهگذاری هم متوقف میشود. این اتفاق از یک دهه پیش آغاز شده و همچنان ادامه پیدا کرده است به همین دلیل این دهه را دهه از دسترفته مینامند به این دلیل که خروجی رشد منفی سرمایهگذاری، فقر بیشتر مردم بوده است. اگر این روند معیوب درباره سرمایهگذاری تغییر نکند، برای جبران و اصلاح آن ممکن است سختی زیادی به کشور وارد شود. ما همچنان تصور درستی از این اتفاق به صورت عمومی نداریم ولی میدانیم که تداوم وضعیت فعلی، پیامدهای غیرقابلجبرانی برای کشور به همراه دارد.
در دهه گذشته به جهت تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان و افزایش ریسکهای سیستماتیک و نااطمینانیها از یکسو و سیاستگذاریهای غلط و عدم ثبات در قوانین و مقررات و نبود یک افق روشن پیشرو و عدم امکان پیشبینی شرایط آینده و نامناسب بودن فضای کسبوکار و افزایش هزینههای تولید از سوی دیگر، ما نه تنها شاهد سرمایهگذاری جدیدی که میتوانست بخشهای مختلف اقتصادی را در سطحی چشمگیر تقویت کند، نبودیم بلکه باعث خروج بخش اعظمی از سرمایه فعالان اقتصادی قریب به ۱۰۰میلیارد دلار پول از کشور بودیم که صرف سرمایهگذاری و خرید ملک در کشورهای همسایه از جمله ترکیه و خالی شدن ظرفیت اقتصاد برای رشد و خلق ثروت شد. این امر موجب کاهش رفاه و رونق اقتصادی و افزایش فقر و نابرابری شد و در نتیجه رشد اقتصادی منفی را رقم زد.
ابرچالش بزرگ اقتصاد ایران در حال حاضر تورم است که برآیند آن را در اعتراضهای اخیر مشاهده کردیم. دولت برای اینکه تورم را کاهش دهد باید کسری بودجه را کاهش دهد. اگر با فرض تداوم تحریم و کمبود درآمدهای نفتی پیش برویم، که حداقل اکنون به نظر میرسد توافقی در کار نباشد، راهی برای کاهش کسری بودجه وجود ندارد. به خصوص اینکه دولت به خاطر کسری درآمدها و مدیریت غلط در صندوقها و ناتراز کردن بانکها تعهداتی در طول یک دهه تحریم به جا گذاشته که بدون رفع تحریمها و دسترسی به درآمد کلان ناشی از صادرات نفت (سالانه سرعت عمل در سرمایهگذاری خوب در حد ۷۰ میلیارد دلار) بسیار بعید است که بتوانیم بر این مشکلات غلبه پیدا کنیم.
بعد از یک دهه رشد منفی ۴.۵ درصدی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی و یک دهه میانگین رشد اقتصادی نزدیک صفر (۰.۵ درصد) چگونه میشود در زمانی کوتاه عقبماندگیها را ترمیم و جبران کرد و موتور اقتصاد را راه انداخت. تداوم تحریم فقط در درآمد دولت تاثیر ندارد، بلکه ارتباط ما با نظام بانکداری بینالمللی را قطع کرده و سرمایهگذاری خارجی و هرگونه فاینانس را متوقف کرده است. هزینه مبادلاتی خارجی کشور را به شدت بالا برده است؛ همزمان هرگونه ارزش افزوده اقتصاد نیز با فرار سرمایه از کشور خارج میشود. بنابراین تنها در میانمدت میتوان برای حفظ وضع موجود تلاش کرد و امکان توسعه پایدار در رقابت جهانی و حتی با رقبای منطقهای نظیر ترکیه، عربستان و نظایر آن اساساً فراهم نیست و کلاً شرایط سختی داریم.
دیدگاه شما