تقریبا تمام بازار ارز دیجیتال توسط تازه کارهایی پر شده است که کورکورانه و فقط به دلیل انتظار از افزایش قیمت و ارزش در آینده به خرید ارز دیجیتال میپردازند. ارزشی که بر اساس هیچ کاربردی نیست و وقتی شرایط نامساعد میشود سریعا به فروش ارز دیجیتال خود میپردازند.
ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟
نتایج جستجو برای: مقررات احتیاطی
تعداد نتایج: 7429 فیلتر نتایج به سال:
اثر اقدامات احتیاطی بر بازار
نظریۀ مرسوم انتخاب نامساعد در بازار اطلاعات نامتقارن انتظار دارد که همواره در این بازار پدیدۀ ضد انتخاب رخ دهد و کالای بد، کالای خوب را از بازار خارج کند و همچنین کارایی بازار را کاهش داده و منجر به شکست بازار شود. از جملۀ بازارهایی که این مسئله میتواند در آن به وجود آید بازار بیمه است. در دهۀ 90 یافتههای عدهای از محققین خبر از وقوع پدیدۀ انتخاب مساعد در بازار بیمه را داد. این تحقیقات نشان د.
قوانین و مقررات احتیاطی در نظام بانکداری اسلامی؛ با تأکید بر مدیریت ریسک و استانداردهای کمیته بال
در این مقاله با توجه به طبیعت متفاوت سپردههای سرمایهگذاری، روشهای تأمین مالی و ریسکهای فعالیت بانکداری منطبق بر شریعت نسبت به بانکداری متعارف، با تأکید بر معرفی انواع ریسکها و مدیریت آن در نظام بانکداری اسلامی به شناسایی و چگونگی تطبیق و اجرای استانداردهای مقرراتی و نظارتی بینالمللی برای بانکهای اسلامی خواهیم پرداخت. در پایان نیز بر مبنای استانداردهای کمیته بازل برای نظارت بانکی، سه اص.
نظارت احتیاطی بر بازارهای مالی
نظارت احتیاطی بر بازارهای مالی به منظور کاهش ریسکهای موجود در بازارهای مالی صورت میگیرد که شامل نظارت احتیاطی خرد و نظارت احتیاطی کلان میشود. بهطورکلی نظارت احتیاطی خرد مجموعه اصول و مقرراتی است که برای سلامت و ایمنی عملکرد انفرادی بنگاههای مالی بکار گرفته میشود و در مقابل، نظارت احتیاطی کلان معطوف به خطراتی است که کلیت یک بازار مالی را تهدید میکنند و ممکن است این خطرات از بازارهای مالی .
بحثی پیرامون توقیف احتیاطی
واقع استخدام الصور الرمزیة (Avatars) فی تصمیم مقررات المنصات التعلیمیة الالکترونیة المفتوحة هائلة الالتحاق (MOOCs)
قوانین و مقررات احتیاطی در نظام بانکداری اسلامی؛ با تأکید بر مدیریت ریسک و استانداردهای کمیته بال
در این مقاله با توجه به طبیعت متفاوت سپرده های سرمایه گذاری، روش های تأمین مالی و ریسک های فعالیت بانکداری منطبق بر شریعت نسبت به بانکداری متعارف، با تأکید بر معرفی انواع ریسک ها و مدیریت آن در نظام بانک داری اسلامی به شناسایی و چگونگی تطبیق و اجرای استانداردهای مقرراتی و نظارتی بین المللی برای بانک های اسلامی خواهیم پرداخت. در پایان نیز بر مبنای استانداردهای کمیته بازل برای نظارت بانکی، سه اصل.
مدیریت ریسک بنگاه چگونه ایجاد ارزش میکند؟
محمد آزاد
هیچ کس فکر نمیکرد مدیریت ریسک اهمیتی داشته باشد. لائورنس فینک، مدیرعامل «بلکراک» به مجله هفته تجارت گفت: در طول دوران فعالیت بلکراک، ما خاطرنشان کردهایم که مدیریت ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است. قیمت سهام بلکراک، از ابتدای سال ۲۰۰۷ در حدود ۳۶درصد افزایش داشت.
هیچ کس فکر نمیکرد مدیریت ریسک اهمیتی داشته باشد. لائورنس فینک، مدیرعامل «بلکراک» به مجله هفته تجارت گفت: در طول دوران فعالیت بلکراک، ما خاطرنشان کردهایم که مدیریت ریسک ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ از اهمیت بالایی برخوردار است. قیمت سهام بلکراک، از ابتدای سال ۲۰۰۷ در حدود ۳۶درصد افزایش داشت. مقایسه این افزایش با روند تقریبا ثابت مشاهده شده برای گلدمن ساچز و زیان ۲۵درصدی برای متوسط موسسات مالی موجود در شاخص استاندارد اند پورز (۵۰۰ S&P) قابل تامل است.
هرچه همگرایی راهبردگذاری و مدیریت ریسک و پذیرش آن در سازمان به عنوان فاکتورهای رقابتی تلقی شود، مدیریت ریسک و کنترلهای داخلی برای همه انواع سازمانها از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. در مورد بلکراک، توانمندی لازم برای شناسایی و مدیریت اثربخش ریسکها از طریق راهبرد بهتر و کنترلهای داخلی قویتر، منجر به قابلیت سودآوری برتر آن نسبت به سایر رقبایش شد.
برعکس، مری لانچ و سیتیگروپ هر دو به دلیل توفیق کمتر در مدیریت ریسکهای صنعت مشابه، میلیاردها دلار از دست دادند، همچنان که در جابهجایی مدیران رده بالای خود از جمله مدیرعامل دچار این معضل شدند.
اگرچه بلکراک، مری لانچ و سیتیگروپ جزو شرکتهای بزرگ، در مقیاس بالا و بینالمللی به شمار میآیند، ولی همه شرکتها با پیچیدگیهای موجود در کسب و کار و ریسکهای مربوط به آن - ناشی از روند افزاینده محیط عملیاتی به سوی یکپارچگی و جهانی شدن - دست به گریبان هستند.
به عنوان یکی از آثار این مقوله، بنگاهها با تمرکز بیشتر بر محیط کنترل داخلی قویتر، به دنبال محیطی هستند که آنها را قادر سازد معرضهای ریسک بنگاه را به گونهای اثربخش، شناسایی و مدیریت کنند. درک و شناسایی ریسکها، عموما نخستین گامی است که هر بنگاه اقتصادی در تهیه راهبرد مدیریت ریسک برمیدارد. اگرچه واژه «ریسک» تعابیر مختلفی را در بر دارد، ولی به طور کلی میتواند به عنوان «هر رویدادی که اثر نامساعد بر توان بنگاه در دستیابی به اهدافش بگذارد»، تعریف شود. برعکس، «فرصت»، ریسکی است که بر دستیابی شرکت به اهدافش اثر مثبت (یا مساعد) دارد.
به خاطر داشته باشید، مدیریت ریسک یک فرآیند تکامل را طی کرده است. مدیریت ریسک به عنوان حد فاصل بین دوران جدید و گذشته تلقی میشده است، همراه با این تصور که آینده فراتر از تغییرات ناگهانی است که از قبل در طبیعت تعیین شده باشد. در حقیقت، قدرت تشخیص آنچه را که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد و توان انتخاب از بین رویدادهای محتملالوقوع در جوامع مدرن امروزی را مدیریت ریسک گویند.
مدیریت ریسک به ما کمک میکند بر دامنه گستردهای از تصمیمات، از تخصیص سرمایه گرفته تا حفظ سلامت عمومی احاطه یابیم.
همزمان و شاید به عنوان یک نتیجه از سیر تکاملی شناخت و مدیریت ریسک، کسب و کار نوین نیز بیش از پیش در حال پیچیدهتر شدن و یکپارچگی بیشتر در قالب اقتصاد جهانی میباشد.
برای مثال، در سال ۱۸۴۸، جان جاکوپ آستور، یکی از ثروتمندترین افراد آمریکایی بود که ثروتی معادل ۱۱۰میلیارد دلار به ارزش امروز را از خود ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ به جا گذاشت که بیشتر این ثروت را از کسب و کار در زمینه ساختمانسازی و تجارت خز به دست آورد.
حتی با همه ثروتی که داشت، کسب و کار آستور اساسا یکنفره بود. اسناد و مدارک نشان میدهد تنها در مواردی که او چند نفر کارگر را استخدام کرده بود، آنها نیز اغلب دفتردار یا فروشنده بودند. این نمونهای از استقلال و شراکت کوچک تجار و بازرگانانی بود که در آن زمان اقتصاد را اداره میکردند.
اما در عصر دیجیتال امروزی، ابرمیلیاردری مثل بیل گیتس و وارن بافت سازمانهایی را با یک مقیاس جهانی و تقریبا فعال در سراسر گیتی و با هزاران کارمند اداره میکنند. به علاوه، ارزش شرکت به شدت تحت تاثیر توسعهیافتگی در سطح جهانی و ارزشمندتر شدن داراییهای نامشهود و حق اختراعات و نوآوریها میباشد. شاید ملموسترین نمونه گوگل باشد که با ارزش دفتری کمتر از ۲۳میلیارد دلار، ولی ارزش تجاری و سرمایهگذاری آن، بسته به شرایط هر روز، حول مبلغ ۱۴۰میلیارد دلار متغیر است.
جهانی شدن، افزایش پیچیدگیها و الزامات قانونی و رعایتی شدید، اتکای بیشتر به اشخاص ثالث، افزایش پیچیدگی معاملات تجاری و رشد اختلافات بین ارزش دفتری شرکتها و ارزش بازار، همگی به دیدگاه مدیریت نسبت به لزوم وجود رویههای مدیریت ریسک قویتر و کنترلهای داخلی موثرتر در هر سازمان مربوط میشوند.
به علاوه، این مباحث همراه با مقوله راهبری شرکتی مثل مدیریت اجرایی سازمان - به خصوص سازمانهای پذیرفته شده در بورسها - را با بالا رفتن توقعات مبنی بر حصول اطمینان از ریسکهایی که باید شناسایی و مدیریت شوند، روبهرو میسازد.
برای مثال، ضوابط پذیرش بازار بورس اوراق بهادار نیویورک، به عنوان بخشی از مسوولیتها و وظایف کمیته حسابرسی، بیان میدارد که خط مشیهای سازمان باید با توجه به ارزیابی و مدیریت ریسک - مدیریتی که بر مبنای دوره زمانی خاص صورت میگیرد - طرح و بررسی شود. کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) نیز شرکتها را به ارائه فهرست کلیه عوامل ریسک مربوط ملزم کرده است. حتی موسسات رتبهبندی نیز بر رویههای مدیریت ریسک بنگاه (ERM) تاکید میکنند. در همین راستا اخیرا استاندارد اند پورز درخواست نامه عمومی را منتشر کرد که معیارهای استفاده از ERM را در فرآیند تحلیل رتبهبندی اعتباری شرکتهای غیرمالی نشان میداد.
خبر خوب اینکه بسیاری از شرکتها پیش از این فعالانه ریسک را مدیریت میکردند. اگرچه این کار را با دیدگاه مبتنی بر «سیلو» انجام میدادند. برای مثال، ریسکهای مالی توسط قسمت مالی و ریسکهای عملیاتی توسط قسمت عملیاتی مدیریت میشوند، اما فاقد یکپارچگی لازم در سطح سازمان هستند. اگرچه، رویههای مدیریت ریسک مبتنی بر دیدگاه سیلویی معمولی و پیشپاافتاده محسوب میشوند، ولی ارزشی که برای این دیدگاه قائل میشوند، این است که برخی قسمتها با واکنش به ریسکهای مختلف، الزامات کنترلی و رعایتی، بار مسوولیت بیشتری بر عهده دارند.
مالکان فرآیند به مشکلات ارزیابی، دوبارهکاریها، شکافها و اولویتهای ناسازگار دراقدامات ریسکی، واکنشهای هماهنگنشده به ریسکها و خسارات وارده به سازمان تن در میدهند.
برای مثال، در سال ۲۰۰۲، شرکت فورد، زیان بالایی را ناشی از عدم هماهنگی لازم بین راهبردهای مدیریت ریسک گزارش کرد. به نظر میرسید که برای بخشی از خودروهایش باید مقدار بسیار زیادی پالادیم خریداری کند.
قیمت پالادیم ۱۵۰۰دلار به ازای هر اونس بود. در همین زمانها بود که آزمایشگاههای تحقیقاتی فورد کار بسیار مهمی را در رابطه با کاهش وابستگی به ماده مذکور - پالادیم- انجام داد. بلافاصله، بعد از انتشار این خبر قیمت پالادیم به مبلغی معادل ۴۰۰دلار به ازای هر اونس سقوط کرد
و فورد به خاطر تجدید ارزیابی موجودیهایش میلیاردها دلار زیان شناسایی کرد.
برقراری فرآیند مدیریت ریسک در سراسر سازمان، همراه با نظام راهبری میتواند به حصول اطمینان از اینکه هم راهبردهای سازمان و هم رویههای مدیریت ریسک به نحو بهتری اجرا میشوند و نیز افزایش ارزش ثروت ذینفعان سازمان کمک کند. مدیریت ریسک بنگاه (ERM) باید کلیه ریسکهایی را که سازمان با آنها روبهرو است، اظهار کند و برنامه منظمی را برای شناسایی این ریسکها طراحی کند، اثر ریسکها را متناسب با شرایط سازمان ارزیابی و ریسک را در سطح اشتهای ریسک سازمان، مدیریت و کنترل کند.
در سال ۲۰۰۴، کمیته کوزو مجموعهای بهنام چارچوب یکپارچه مدیریت ریسک بنگاه را منتشر کرد، که چارچوب بسیار توانمندی را به سازمانها برای شناسایی، ارزیابی و مدیریت اثربخش ریسکهای مربوط به سازمان ارائه میکند.
چارچوب طراحی شده توسط کوزو، اصول و مفاهیم اساسی، زبان مشترک، راهکارها و رهنمودهای صریحی را ارائه میدهد. این چارچوب میتواند اهرم خوبی برای تسهیل اجرا و پیادهسازی فرآیند ERM درتمامی انواع سازمانها، اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی یا دولتی باشد.
اکثر شرکتهای سهامی عام با این کمیته و چارچوب یکپارچه کنترل داخلی آن آشنا هستند، که البته چارچوب بسیار معروفی برای ارزیابی ریسکهای گزارشگری مالی تحت قانونی ساربانز - آکسلی (SOX) است.
چارچوب ERM فراتر از چارچوب یکپارچه کنترل داخلی میباشد و با ارائه چارچوبی تواناتر و اجراییتر بر ریسکهای ناشی از گزارشگری مالی تاکید نموده است. درمورد شرکتهای سهامی عامی که از قبل SOX را رعایت مینمودند و باچارچوب یکپارچه کنترل داخلی این کمیته آشنایی دارند، پذیرش چارچوب ERM اغلب به منزله برداشتن گام بعدی (پس از رعایت بخش ۴۰۴) است.
امت لانگ، یادآور میشود اگرچه چارچوب مدیریت ریسک بنگاه و تعاریف آن ممکن است با یک دیدگاه بسیار متعالی بهنحوه استقرار مدیریت ریسک در یک دنیای مطلق ارائه شده باشد، ولی اکثر اهداف مدیریت ریسک در سازمانها، اهداف اجرایی و عملیاتی هستند. هدف اولیه و اصلی پذیرش چارچوب ERM توسط هرسازمانی باید شامل موارد زیر باشد:
* همسوسازی ریسک با راهبرد
* افزایش آگاهیها نسبت به ریسک
* کاهش شگفتیها و شانس زیانهای ناشی از فجایع
* حصول اطمینان از رعایت مقررات
* بهبود درنظام تخصیص سرمایه
سرانجام، با دستیابی به این اهداف و یکپارچگی کامل ERM با راهبرد، یک سازمان به اهداف خود که برخاسته از هدف اصلی افزایش ارزش ثروت ذینفعان است، دست خواهد یافت.
فروش تعهدی چیست؟ ساز و کار فروش تعهدی-چگونگی کسب سود در بازار قرمز
شرکت مدیریت فناوری بورس تهران با توجه به نیاز فعالانِ بازار سرمایه و ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ در جهت کسب سود حداکثری آنان، ابزارهای گوناگونی طراحی کرده است. صندوق های سرمایه گذاری، سبدگردان ها، قراردادهای مشتقه، انواع اوراق بدهی و . از این دسته ابزارها میباشند. تمامی این ابزارها تنها در صورت مساعد بودن شرایط بازار و رشد ارزش داراییها، موجب کسب سود میشوند. به همین منظور بورس تهران به جهت کسب سود در شرایط ریزش بازار، ساز و کار فروش تعهدی را ایجاد نمود. در ویدیو زیر بطور مختصر فروش تعهدی شرح داده شده است.
ساز و کار فروش تعهدی
به فروش وکالتی سهام شخص دیگری، فروش تعهدی گفته میشود. در این ساز و کار، فردی احتمال میدهد که ارزش سهام شرکت A در آینده کاهش مییابد. این احتمال میتواند ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ برگرفته از اطلاعات منتشر شده و یا نتیجهای از تحلیلهای وی باشد. او با انعقاد قراردادی، سهام شرکت A را از سهامدار آن قرض گرفته و در بازار به فروش میرساند. در صورتی که پیشبینی او درست باشد و ارزش سهم کاهش یابد، سهم را در قیمت پایینتر خریداری کرده و به سهامدار باز میگرداند؛ و از اختلاف قیمت فروش سهم و خرید مجدد آن سود میبرد.
فروش تعهدی برگرفته از فروش استقراضی در بازارهای جهانی میباشد که تأثیر مثبت بسیاری در نقدشوندگی و ایجاد بازار دو طرفه داشته است. فروش استقراضی با توجه به نرخ بهره و نحوه بازپرداخت مغایر با شرع و فقه اسلامی بوده و به همین جهت با تغییر و رعایت این اصول، فروش تعهدی در بازار بورس ایران ایجاد گردید تا بتوان از مزایای آن بهره برد. این فرایند مراحل و قوانینی دارد که در ادامه شرح خواهیم داد.
قرارداد فروش تعهدی
این قرارداد توسط کارگزار، بین سهامدار و متقاضی منعقد میگردد. سهامدار، مالک فعلی درصدی از سهام شرکت A میباشد و متقاضی شخصی است که سهم را از مالک قرض میگیرد. او احتمال میدهد ارزش سهام شرکت A در آینده کاهش یابد. در این قرارداد، موارد مهمی از قبیل: نماد، تعداد دارایی که در اختیار متقاضی قرار میگیرد، دوره تنفس، نرخ تشویقی و . ذکر میشود.
(دوره تنفس، به مدت زمانی گفته میشود که مالک نمی تواند سهم خود را از متقاضی طلب کند)
(نرخ تشویقی، به میزان سود تعیین شده توسط مالک گفته میشود که سبب اشتیاق متقاضیان به فروش تعهدی میشود)
مراحل فروش تعهدی
بطور کلی فروش تعهدی که با قید وکالت از طرف مالک صورت می گیرد در پنج مرحله انجام میشود. این مراحل عبارتند از:
- قرض کردن سهم از مالک
- فروش آن به قیمت مناسب در بازار
- منتظر ماندن برای پایین آمدن قیمت سهم
- خرید مجدد سهم از بازار با قیمت پایین
- بازگرداندن سهم به مالک و کسب سود
در ادامه این مراحل را به طور کامل شرح می دهیم.
1- قرض کردن سهم از مالک
مرحله اول در ساز و کار فروش تعهدی، توسط متقاضی صورت می گیرد. متقاضی با قرض کردن سهم از مالک آن، متعهد می شود که سهم وی را تا موعد سررسید همراه با سود به او بازگرداند.
2- فروش سهم به قیمت مناسب در بازار
متقاضی پس از امضای قرارداد و قرض گرفتن سهم از مالک، آن را در بازار به فروش میرساند. طبق اطلاعاتی که متقاضی دارد، احتمال میدهد که ارزش سهام در آینده کاهش یابد.
3- انتظار برای کاهش قیمت
مدت زمان رسیدن قیمت سهم به قیمت مورد نظر متقاضی، دوره انتظار میگویند. در صورتی که پس از اتمام دوره تنفس، مالک سهام خود را طلب نکند، این انتظار میتواند تا موعد سررسید ادامه یابد.
4- خرید مجدد سهم با قیمت پایین
پس از کاهش قیمت سهم و رسیدن به قیمت مطلوب، متقاضی سهم را مجدداً خریداری میکند. ممکن است پیشبینی متقاضی به واقعیت نپیوندد و او مجبور شود سهم را با قیمت بالاتر خریداری نموده و متضرر شود.
5- بازگرداندن سهم به مالک
پس از اتمام دوره تنفس، مالک میتواند سهام خود را از متقاضی طلب کند. متقاضی، موظف است سهام را مجدد خریداری نموده و همراه با سود به او بازگرداند.
نمونه ای از نحوه معامله در فروش تعهدی
فرض کنید شخصی دارای 100 سهم از شرکت الف و قیمت روز هر سهم این شرکت 1000 تومان باشد. شما احتمال میدهید که قیمت سهم این شرکت در آینده افت کرده و به مبلغ 500 تومان می رسد. شما میتوانید 100 سهم را از مالک قرض بگیرید و به قیمت 1000 تومان به فروش برسانید. پس از گذشت چند روز که قیمت سهم به 500 تومان رسید، مجدد 100 سهم را خریداری کنید و همراه با سود تعیین شده، به مالک بازگردانید. مابقی سود حاصل از تفاوت قیمت فروش سهم و قیمت خریداری مجدد آن به شما تعلق میگیرد.
اگر پیشبینی شما از آینده سهم به واقعیت نپیوندد و ارزش سهم افزایش یابد، شما باید 100 سهم را با قیمتی بالاتر از قیمت فروش خریداری کرده و همراه با سود از پیش تعیین شده به مالک بازگردانید. سود مالک مشخص شده است و در هر صورت، دارایی و سود او تضمین شده میباشد. از این رو شما باید با احتیاط گام بردارید، زیرا ریسک این نوع فروش به طور کامل برعهده شما میباشد.
فرمول سود و زیان در فروش تعهدی
قیمت خرید مجدد - قیمت فروش سهم = ( سود/زیان ) بدست آمده از فروش تعهدی
وجه تضمین در فروش تعهدی
ممکن است پیشبینی متقاضی میسر نشود و پس از اتمام دوره تنفس، ارزش سهام فروخته شده افزایش یابد. در اینصورت متقاضی تمایلی به خرید سهم با قیمت بالاتر ندارد. طبق تعهدات قرارداد، برای تضمین بازگرداندن سهام مالک، متقاضی باید درصدی از ارزش قرارداد را در حساب خود به عنوان ضمانت قرار دهد.
کال مارجین چیست؟ چه زمانی رخ می دهد؟
متقاضی، موظف است که حداقل مبلغ تضمین را در حساب خود داشته باشد. این تضمین هر روز بر طبق قیمت پایانی نماد و حجم سهام فروخته شده، بروز رسانی میگردد. در صورتی که وجه تضمین، از درصد ذکر شده در قرارداد کمتر شود، متقاضی کال مارجین می شود. ( به حالتی که موجودی حساب تضمین متقاضی، کمتر از حداقل تضمین مورد تعهد وی شود، اصطلاحاً کال مارجین می شود. متقاضی، در این حالت موظف است با شارژ حساب خود در مهلت مقرر، از وضعیت کال مارجین خارج شود)
شیوه تسویه در فروش تعهدی
تسویه نهایی در فروش تعهدی به دو شیوه صورت میگیرد: 1- در موعد سررسید 2- قبل از رسیدن به موعد سررسید
1- در موعد سررسید
پس از رسیدن موعد سررسید، متقاضی باید اوراق بهادار مالک را مجددا خریداری کرده و همراه با سود به مالک بازگرداند. ممکن است در زمان تسویه، نماد صف خرید شود و متقاضی نتواند اوراق بهادار را خریداری کند در این مواقع او باید به صورت نقدی، با مالک تسویه و مبلغی نیز بابت جریمه پرداخت نماید.
2- قبل از رسیدن به موعد سررسید
متقاضی و مالک هر دو می توانند قبل از رسیدن به موعد قرارداد درخواست تسویه را ثبت کنند. مالک در دوره تنفس نمی تواند سهام خود را طلب کند، اما پس از اتمام این دوره میتواند درخواست خود را در سامانه تامین ثبت کند. متقاضی نیز می تواند در صورت تمایل قبل از رسیدن به موعد تسویه (که در قرارداد ثبت شده است)، به چند روش تسویه کند که به توضیح آن میپردازیم؛
تاریخ تسویه | سود |
تسویه در همان روز | ۸۰ درصد متقاضی ، ۲۰ درصد مالک |
تسویه در روز بعد | ۹۰ درصد متقاضی ، ۱۰ درصد مالک |
تسویه در دو روز بعد | ۹۵ درصد متقاضی ، ۵ درصد مالک |
تسویه پس از دو روز | در این حالت نیازی نیست درصدی از سود به مالک پرداخته شود و تنها سود تعیین شده در قرارداد، پرداخت می شود. |
تسویه قبل از موعد سررسید در یک نگاه
به درخواست مالک
به درخواست متقاضی
سامانه تامین کارگزاران مختص فروش تعهدی
هر کارگزاری، سامانهای جهت ثبت درخواستهای فروش تعهدی طراحی کرده است تا مالکان بتوانند برای در اختیار قرار دادن دارایی خود، اعلام آمادگی کنند. برای این منظور لازم است مالکان با مراجعه به کارگزاری، قرارداد میان مشتری و کارگزار را امضا نمایند. کارگزار، دسترسی به این سامانه را در اختیار مالک قرار میدهد تا وی بتواند از طریق آن، نوع دارایی، تعداد سهامی که در اختیار متقاضیان مشتاق قرار میدهد و همچنین نرخ تشویقی را مشخص کرده تا در دیدرس متقاضیان قرار گیرد.
همچنین مالک از طریق دسترسی به سامانه تأمین میتواند درخواست تسویه نهایی و بازگشت سهم خود را زودتر از موعد سررسید ثبت کند. (مالک در فاصله زمانی بین اتمام دوره تنفس و موعد سررسید مجاز به ثبت درخواست در سامانه تامین میباشد) در موعد سررسید سامانه به صورت خودکار درخواست تسویه را ثبت می کند.
مراحل اعلام آمادگی مالکان به قرارداد فروش تعهدی
مالکانی که دارایی خود را با هدف سهامداری طولانی مدت نگهداری میکنند، میتوانند از طریق ساز و کار فروش تعهدی علاوه بر حفظ دارایی خود، از نوسانات بازار نیز سود ببرند. مراحل فروش تعهدی برای مالکان به شرح ذیل است؛
- مراجعه به کارگزاری
- امضای قرارداد میان مشتری و کارگزار
- قابلیت دسترسی به سامانه تامین
- ثبت درخواست و موارد مورد نظر خود
- سرمایه گذاری توسط کارگزار در سپرده بانکی و یا صندوق های سرمایه گذاری با درآمد ثابت (نحوه سرمایه گذاری به انتخاب مالک صورت میگیرد)
- تسویه نهایی
فروش تعهدی مالک در یک نگاه
مراحل اعلام آمادگی متقاضیان به قرارداد فروش تعهدی
- مراجعه به کارگزاری
- امضای قرارداد میان مشتری و کارگزار
- ورود به سامانه معاملات برخط
- انتخاب سهام مورد نظر مطابق با استراتژی خود
- واریز وجه تضمین
- انجام فروش تعهدی سهام مالک
- بلوکه شدن وجه در حساب مالک
- خرید مجدد اوراق و تسویه نهایی
فروش تعهدی متقاضی در یک ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ نگاه
مزایای فروش تعهدی
این نوع از فروش، بسیار فرصت آفرین بوده و مزایایی (برای مالک،متقاضی و بازار سرمایه) دارد که در ادامه به بیان آنها میپردازیم.
مزایا |
استفاده از شرایط نامساعد سهم در جهت کسب سود |
ثمربخش بودن اطلاعات شرکت هایی با کارامدی نامطلوب (اکثر تحلیلگران بر روی سهامی متمرکز میشوند که قیمت بازاری پایینتر از قیمت ذاتی دارند. از این رو، سهام شرکتهایی که به دلیل شرایط، مستعد کاهش قیمت هستند را گزینه مناسبی جهت سرمایهگذاری نمیدانند. فروش تعهدی اطلاعات این شرکتها را نیز مفید تلقی میکند) |
کسب سود مالکی که دید بلند مدت دارد از نوسانات بازار |
کسب سود متقاضیان در صورت پیش بینی درست آینده سهم |
ایجاد بازار دو طرفه، به طوری که بازار مثبت و منفی هر دو قابلیت کسب سود دارد. |
افزایش نقدشوندگی و جلوگیری از قیمتگیری نامطلوب سهم |
معایب و ریسک فروش تعهدی
معایب |
عدم وقوع پیشبینی متقاضی و بالا رفتن قیمت سهم (متضرر شدن متقاضی) |
صف خرید شدن سهم و در نهایت تسویه نقدی و عدم بازگشت سهم به مالک |
تشدید جو منفی و فروش بازار |
دستکاری در قیمت |
سخن آخر
فروش تعهدی، ابزاری است که کسب سود در روزهای منفی بازار را میسر میسازد. فروش تعهدی در کنار مزایایی که دارد، ریسکهایی نیز دارد که متوجه متقاضی میباشد. از ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ این رو لازم است متقاضیان محتاطانه گام بردارند و تمام جوانب آن را بسنجند تا سود خوبی کسب کنند.
مدیریت ریسک بنگاه چگونه ایجاد ارزش میکند؟
محمد آزاد
هیچ کس فکر نمیکرد مدیریت ریسک اهمیتی داشته باشد. لائورنس فینک، مدیرعامل «بلکراک» به مجله هفته تجارت گفت: در طول دوران فعالیت بلکراک، ما خاطرنشان کردهایم که مدیریت ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است. قیمت سهام بلکراک، از ابتدای سال ۲۰۰۷ در حدود ۳۶درصد افزایش داشت.
هیچ کس فکر نمیکرد مدیریت ریسک اهمیتی داشته باشد. لائورنس فینک، مدیرعامل «بلکراک» به مجله هفته تجارت گفت: در طول دوران فعالیت بلکراک، ما خاطرنشان کردهایم که مدیریت ریسک از اهمیت بالایی برخوردار است. قیمت سهام بلکراک، از ابتدای سال ۲۰۰۷ در حدود ۳۶درصد افزایش داشت. مقایسه این افزایش با روند تقریبا ثابت مشاهده شده برای گلدمن ساچز و زیان ۲۵درصدی برای متوسط موسسات مالی موجود در شاخص استاندارد اند پورز (۵۰۰ S&P) قابل تامل است.
هرچه همگرایی راهبردگذاری و مدیریت ریسک و پذیرش آن در سازمان به عنوان فاکتورهای رقابتی تلقی شود، مدیریت ریسک و کنترلهای داخلی برای همه انواع سازمانها از اهمیت بیشتری برخوردار میشود. در مورد بلکراک، توانمندی لازم برای شناسایی و مدیریت اثربخش ریسکها از طریق راهبرد بهتر و کنترلهای داخلی قویتر، منجر به قابلیت سودآوری برتر آن نسبت به سایر رقبایش شد.
برعکس، مری لانچ و سیتیگروپ هر دو به دلیل توفیق کمتر در مدیریت ریسکهای صنعت مشابه، میلیاردها دلار از دست دادند، همچنان که در جابهجایی مدیران رده بالای خود از جمله مدیرعامل دچار این معضل شدند.
اگرچه بلکراک، مری لانچ و سیتیگروپ جزو شرکتهای بزرگ، در مقیاس بالا و بینالمللی به شمار میآیند، ولی همه شرکتها با پیچیدگیهای موجود در کسب و کار و ریسکهای مربوط به آن - ناشی از روند افزاینده محیط عملیاتی به سوی یکپارچگی و جهانی شدن - دست به گریبان هستند.
به عنوان یکی از آثار این مقوله، بنگاهها با تمرکز بیشتر بر محیط کنترل داخلی قویتر، به دنبال محیطی هستند که آنها را قادر سازد معرضهای ریسک بنگاه را به گونهای اثربخش، شناسایی و مدیریت کنند. درک و شناسایی ریسکها، عموما نخستین گامی است که هر بنگاه اقتصادی در تهیه راهبرد مدیریت ریسک برمیدارد. اگرچه واژه «ریسک» تعابیر مختلفی را در بر دارد، ولی به طور کلی میتواند به عنوان «هر رویدادی که اثر نامساعد بر توان بنگاه در دستیابی به اهدافش بگذارد»، تعریف شود. برعکس، «فرصت»، ریسکی است که بر دستیابی شرکت به اهدافش اثر مثبت (ریسک مساعد و ریسک نامساعد چیست؟ یا مساعد) دارد.
به خاطر داشته باشید، مدیریت ریسک یک فرآیند تکامل را طی کرده است. مدیریت ریسک به عنوان حد فاصل بین دوران جدید و گذشته تلقی میشده است، همراه با این تصور که آینده فراتر از تغییرات ناگهانی است که از قبل در طبیعت تعیین شده باشد. در حقیقت، قدرت تشخیص آنچه را که در آینده ممکن است اتفاق بیفتد و توان انتخاب از بین رویدادهای محتملالوقوع در جوامع مدرن امروزی را مدیریت ریسک گویند.
مدیریت ریسک به ما کمک میکند بر دامنه گستردهای از تصمیمات، از تخصیص سرمایه گرفته تا حفظ سلامت عمومی احاطه یابیم.
همزمان و شاید به عنوان یک نتیجه از سیر تکاملی شناخت و مدیریت ریسک، کسب و کار نوین نیز بیش از پیش در حال پیچیدهتر شدن و یکپارچگی بیشتر در قالب اقتصاد جهانی میباشد.
برای مثال، در سال ۱۸۴۸، جان جاکوپ آستور، یکی از ثروتمندترین افراد آمریکایی بود که ثروتی معادل ۱۱۰میلیارد دلار به ارزش امروز را از خود به جا گذاشت که بیشتر این ثروت را از کسب و کار در زمینه ساختمانسازی و تجارت خز به دست آورد.
حتی با همه ثروتی که داشت، کسب و کار آستور اساسا یکنفره بود. اسناد و مدارک نشان میدهد تنها در مواردی که او چند نفر کارگر را استخدام کرده بود، آنها نیز اغلب دفتردار یا فروشنده بودند. این نمونهای از استقلال و شراکت کوچک تجار و بازرگانانی بود که در آن زمان اقتصاد را اداره میکردند.
اما در عصر دیجیتال امروزی، ابرمیلیاردری مثل بیل گیتس و وارن بافت سازمانهایی را با یک مقیاس جهانی و تقریبا فعال در سراسر گیتی و با هزاران کارمند اداره میکنند. به علاوه، ارزش شرکت به شدت تحت تاثیر توسعهیافتگی در سطح جهانی و ارزشمندتر شدن داراییهای نامشهود و حق اختراعات و نوآوریها میباشد. شاید ملموسترین نمونه گوگل باشد که با ارزش دفتری کمتر از ۲۳میلیارد دلار، ولی ارزش تجاری و سرمایهگذاری آن، بسته به شرایط هر روز، حول مبلغ ۱۴۰میلیارد دلار متغیر است.
جهانی شدن، افزایش پیچیدگیها و الزامات قانونی و رعایتی شدید، اتکای بیشتر به اشخاص ثالث، افزایش پیچیدگی معاملات تجاری و رشد اختلافات بین ارزش دفتری شرکتها و ارزش بازار، همگی به دیدگاه مدیریت نسبت به لزوم وجود رویههای مدیریت ریسک قویتر و کنترلهای داخلی موثرتر در هر سازمان مربوط میشوند.
به علاوه، این مباحث همراه با مقوله راهبری شرکتی مثل مدیریت اجرایی سازمان - به خصوص سازمانهای پذیرفته شده در بورسها - را با بالا رفتن توقعات مبنی بر حصول اطمینان از ریسکهایی که باید شناسایی و مدیریت شوند، روبهرو میسازد.
برای مثال، ضوابط پذیرش بازار بورس اوراق بهادار نیویورک، به عنوان بخشی از مسوولیتها و وظایف کمیته حسابرسی، بیان میدارد که خط مشیهای سازمان باید با توجه به ارزیابی و مدیریت ریسک - مدیریتی که بر مبنای دوره زمانی خاص صورت میگیرد - طرح و بررسی شود. کمیسیون بورس و اوراق بهادار (SEC) نیز شرکتها را به ارائه فهرست کلیه عوامل ریسک مربوط ملزم کرده است. حتی موسسات رتبهبندی نیز بر رویههای مدیریت ریسک بنگاه (ERM) تاکید میکنند. در همین راستا اخیرا استاندارد اند پورز درخواست نامه عمومی را منتشر کرد که معیارهای استفاده از ERM را در فرآیند تحلیل رتبهبندی اعتباری شرکتهای غیرمالی نشان میداد.
خبر خوب اینکه بسیاری از شرکتها پیش از این فعالانه ریسک را مدیریت میکردند. اگرچه این کار را با دیدگاه مبتنی بر «سیلو» انجام میدادند. برای مثال، ریسکهای مالی توسط قسمت مالی و ریسکهای عملیاتی توسط قسمت عملیاتی مدیریت میشوند، اما فاقد یکپارچگی لازم در سطح سازمان هستند. اگرچه، رویههای مدیریت ریسک مبتنی بر دیدگاه سیلویی معمولی و پیشپاافتاده محسوب میشوند، ولی ارزشی که برای این دیدگاه قائل میشوند، این است که برخی قسمتها با واکنش به ریسکهای مختلف، الزامات کنترلی و رعایتی، بار مسوولیت بیشتری بر عهده دارند.
مالکان فرآیند به مشکلات ارزیابی، دوبارهکاریها، شکافها و اولویتهای ناسازگار دراقدامات ریسکی، واکنشهای هماهنگنشده به ریسکها و خسارات وارده به سازمان تن در میدهند.
برای مثال، در سال ۲۰۰۲، شرکت فورد، زیان بالایی را ناشی از عدم هماهنگی لازم بین راهبردهای مدیریت ریسک گزارش کرد. به نظر میرسید که برای بخشی از خودروهایش باید مقدار بسیار زیادی پالادیم خریداری کند.
قیمت پالادیم ۱۵۰۰دلار به ازای هر اونس بود. در همین زمانها بود که آزمایشگاههای تحقیقاتی فورد کار بسیار مهمی را در رابطه با کاهش وابستگی به ماده مذکور - پالادیم- انجام داد. بلافاصله، بعد از انتشار این خبر قیمت پالادیم به مبلغی معادل ۴۰۰دلار به ازای هر اونس سقوط کرد
و فورد به خاطر تجدید ارزیابی موجودیهایش میلیاردها دلار زیان شناسایی کرد.
برقراری فرآیند مدیریت ریسک در سراسر سازمان، همراه با نظام راهبری میتواند به حصول اطمینان از اینکه هم راهبردهای سازمان و هم رویههای مدیریت ریسک به نحو بهتری اجرا میشوند و نیز افزایش ارزش ثروت ذینفعان سازمان کمک کند. مدیریت ریسک بنگاه (ERM) باید کلیه ریسکهایی را که سازمان با آنها روبهرو است، اظهار کند و برنامه منظمی را برای شناسایی این ریسکها طراحی کند، اثر ریسکها را متناسب با شرایط سازمان ارزیابی و ریسک را در سطح اشتهای ریسک سازمان، مدیریت و کنترل کند.
در سال ۲۰۰۴، کمیته کوزو مجموعهای بهنام چارچوب یکپارچه مدیریت ریسک بنگاه را منتشر کرد، که چارچوب بسیار توانمندی را به سازمانها برای شناسایی، ارزیابی و مدیریت اثربخش ریسکهای مربوط به سازمان ارائه میکند.
چارچوب طراحی شده توسط کوزو، اصول و مفاهیم اساسی، زبان مشترک، راهکارها و رهنمودهای صریحی را ارائه میدهد. این چارچوب میتواند اهرم خوبی برای تسهیل اجرا و پیادهسازی فرآیند ERM درتمامی انواع سازمانها، اعم از انتفاعی و غیرانتفاعی یا دولتی باشد.
اکثر شرکتهای سهامی عام با این کمیته و چارچوب یکپارچه کنترل داخلی آن آشنا هستند، که البته چارچوب بسیار معروفی برای ارزیابی ریسکهای گزارشگری مالی تحت قانونی ساربانز - آکسلی (SOX) است.
چارچوب ERM فراتر از چارچوب یکپارچه کنترل داخلی میباشد و با ارائه چارچوبی تواناتر و اجراییتر بر ریسکهای ناشی از گزارشگری مالی تاکید نموده است. درمورد شرکتهای سهامی عامی که از قبل SOX را رعایت مینمودند و باچارچوب یکپارچه کنترل داخلی این کمیته آشنایی دارند، پذیرش چارچوب ERM اغلب به منزله برداشتن گام بعدی (پس از رعایت بخش ۴۰۴) است.
امت لانگ، یادآور میشود اگرچه چارچوب مدیریت ریسک بنگاه و تعاریف آن ممکن است با یک دیدگاه بسیار متعالی بهنحوه استقرار مدیریت ریسک در یک دنیای مطلق ارائه شده باشد، ولی اکثر اهداف مدیریت ریسک در سازمانها، اهداف اجرایی و عملیاتی هستند. هدف اولیه و اصلی پذیرش چارچوب ERM توسط هرسازمانی باید شامل موارد زیر باشد:
* همسوسازی ریسک با راهبرد
* افزایش آگاهیها نسبت به ریسک
* کاهش شگفتیها و شانس زیانهای ناشی از فجایع
* حصول اطمینان از رعایت مقررات
* بهبود درنظام تخصیص سرمایه
سرانجام، با دستیابی به این اهداف و یکپارچگی کامل ERM با راهبرد، یک سازمان به اهداف خود که برخاسته از هدف اصلی افزایش ارزش ثروت ذینفعان است، دست خواهد یافت.
موسس Bitcoin.org : بیت کوین دارایی امنی در زمان رکود اقتصادی نیست!
موسس Bitcoin.org که با لقب CØ₿RA شناخته میشود سخنانی را در مخالفت با وضعیت بیت کوین به عنوان یک دارایی امن بیان کرده است.
طبق مجموعه توییت هایی که CØ₿RA در تاریخ ۸ آوریل منتشر کرد وی به این موضوع پرداخت که آیا بیت کوین و سایر ارزهای دیجیتال را میتوان به عنوان دارایی ایمن در مقابل نوسان بازارهای سنتی در نظر گرفت یا خیر. وی در خصوص استفاده از بیت کوین به عنوان دارایی امن و پوشش ریسک در مقابل سیستم مالی سنتی هشدار داد و آن را بزرگترین اشتباهی خواند که سرمایه گذاران در شرایط اقتصاد کنونی میتوانند مرتکب شوند. وی در توییتر نوشت:
بزرگترین سرمایه گذاری اشتباهی که میتوانید انجام دهید این نکته است که فرض کنید بیت کوین و ارزهای دیجیتال به طور کل، دارایی امن و پوشش ریسک در مقابل سیستم مالی سنتی است و ساده لوحانه معتقد باشید که بیت کوین ضررهای ناشی از رکود و فروپاشی بازار بورس را جبران میکند.
وی توضیح داد که مردم بیت کوین را به عنوان یک سرمایه گذاری پرخطر میدانند و هنگامی تمایل به خرید بیت کوین دارند که پول اضافه ای در اختیار دارند. با ریزش اقتصادی اخیر و افزایش شدید نرخ بیکاری به دلیل شیوع ویروس کرونا، CØ₿RA کاهش تقاضا برای بیت کوین را پیش بینی کرده است. وی در توییتر نوشت:
مردم هنگامی بیت کوین میخرند که پول اضافه ای در اختیار داشته باشند تا بر روی دارایی پرخطر سرمایه گذاری کنند. این موضوع برای شرایط خوب و مساعد است، زیرا هنگامی که شرایط مساعد باشد میتوانید شرط بندی کنید و درباره آن رویاپردازی کنید. هیچکس هنگامی که کار خود را از دست داده است و نمیتواند از پس هزینه های خانه خود برآید، به سمت خرید بیت کوین نمیرود.
وی در ادامه گفت که تمام بازار ارز دیجیتال توسط تازه کارها و سرمایه گذاری های مبتنی بر طمع پر شده است. CØ₿RA در توییتر نوشت:
تقریبا تمام بازار ارز دیجیتال توسط تازه کارهایی پر شده است که کورکورانه و فقط به دلیل انتظار از افزایش قیمت و ارزش در آینده به خرید ارز دیجیتال میپردازند. ارزشی که بر اساس هیچ کاربردی نیست و وقتی شرایط نامساعد میشود سریعا به فروش ارز دیجیتال خود میپردازند.
وی سخنان خود را با این پیش بینی به پایان رساند که قیمت این ارز دیجیتال برتر در رکود اقتصادی میتواند به ۱۰۰۰ الی ۲۰۰۰ دلار کاهش یابد، به طوری که اکثر سرمایه گذاران به فروش ارزهای دیجیتال خود میپردازند تا هزینه های شخصی و ضروری تر خود را تامین کنند. وی در این خصوص گفت:
اگر وارد رکود عمیقی شویم، از رسیدن قیمت بیت کوین به ۱۰۰۰ الی ۲۰۰۰ دلار تعجب نخواهم کرد. در این شرایط فقط سرمایه گذاران یکدنده به حفظ کوین خود خواهند پرداخت و سایر افراد ارزهای دیجیتال خود را خواهند فروخت زیرا باید هزینه اجاره خانه، تامین غذا و حفظ کسب و کار خود را به دست آورند.
دیدگاه شما