تنوع‌سازی در سبد دارایی‌های دیجیتال


یکی از اهداف تنوع‌سازی ایجاد توازن در سبد سرمایه‌گذاری است

تخصیص و تنوع‌سازی دارایی چیست؟

تخصیص و تنوع‌سازی دارایی چیست؟

وقتی صحبت از پول می‌شود، همیشه احتمال ضرر وجود دارد، در سرمایه‌گذاری ممکن است منجر به از دست رفتن دارایی شود و در موقعیت‌های فقط نقدی (cash-only) به مرور زمان به دلیل تورم ارزش خود را از دست می‌دهد. در حالی که نمی‌توان از بروز خطرات این چنینی جلوگیری کرد، اما می‌توان پول را با استفاده از استراژی‌های مختلف کنترل کرد.

دو مورد از این استراتژی‌های مهم، تخصیص و تنوع‌سازی دارایی است. حتی اگر سرمایه‌گذار تازه وارد هستید، قطعاً اصول اولیه این استراتژی را می‌دانید. در ر این مقاله، یک توضیح کلی در مورد موضوع تخصیص و نحوه کار آن‌ها خواهیم داد.

تخصیص دارایی و تنوع سرمایه گذاری چیست؟

تخصیص دارایی و تنوع دو عبارتی هستند که گاهی اوقات به جای هم استفاده می‌شوند. با این حال، آن‌ها ممکن است به حوزه‌های مختلفی از مدیریت ریسک مربوط باشند. تخصیص دارایی، یک استراتژی مدیریت سرمایه است که چگونه سرمایه باید در بین طبقات دارایی در یک سبد سرمایه‌گذاری تقسیم شود. از سوی دیگر، تنوع به نحوه توزیع سرمایه در میان گروه‌های دارایی خاص اشاره دارد.

هدف اصلی این استراتژی‌ها به حداکثر رساندن سود پیش‌بینی شده در عین حال کاهش ریسک احتمالی است. این معمولاً مستلزم شناسایی افق زمانی سرمایه‌گذاری، تحمل ریسک و در شرایط خاص در نظر گرفتن موقعیت اقتصادی گسترده‌تر است.

به بیان ساده‌تر، استراتژی تخصیص و تنوع دارایی بر این اصل استوار است که همه تخم‌مرغ‌های شما نباید در یک سبد قرار داده شوند. مؤثرترین استراتژی برای ایجاد یک سبد متوازن، ترکیب طبقات دارایی و دارایی‌هایی است که به هم متصل نیستند.

همه تخم مرغ ها را در یک سبد نچینید.

این واقعیت که ریسک نه تنها در سراسر، بلکه در بین طبقات دارایی تقسیم تنوع‌سازی در سبد دارایی‌های دیجیتال می‌شود، همان چیزی است که این دو روش را هنگام استفاده با هم بسیار مؤثر می‌کند. برخی از کارشناسان مالی معتقد هستند که تصمیم‌گیری در مورد استراتژی تخصیص دارایی حتی مهم‌تر از انتخاب محصولات خاص است.

نظریه پورتفولیو مدرن (MPT)

نظریه پورتفولیو مدرن (MPT) چارچوبی است که از یک مدل ریاضی برای کدگذاری این‌ایده‌ها استفاده می‌کند. این نظریه اولین بار در مقاله‌ای در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکوویتز پیشنهاد شد و به خاطر آن جایزه نوبل اقتصاد به او اعطا شد.

کلاس‌های دارایی اصلی به روش‌های متفاوتی حرکت می‌کنند. به این صورت که شرایط بازار ممکن است برای یک طبقه دارایی خوب و برای طبقه دارایی دیگر ضعیف‌تر عمل کند. فرض اصلی این است که اگر یک طبقه دارایی ضعیف عمل کند، زیان با سود در کلاس دیگر جبران می‌شود.

نظریه پورتفولیو مدرن معتقد است که با ادغام دارایی‌ها از طبقات مختلف دارایی، نوسانات سبد سرمایه‌گذاری کاهش می‌یابد. این باید عملکرد تعدیل شده بر اساس ریسک را بهبود بخشد، به این معنی که یک پورتفولیوی با همان سطح ریسک بازده بالاتری را ارائه می‌دهد. طبق این نظریه، اگر دو پرتفوی بازدهی یکسانی داشته باشند، هر سرمایه‌گذار منطقی پرتفوی کم‌ریسک را انتخاب می‌کند. به بیان ساده‌تر. MPT گفته شده است ترکیب دارایی‌های غیر همبسته در یک سبد کارآمدتر است.

انواع طبقات دارایی و استراتژی‌های تخصیص

طبقات دارایی را می‌توان به روش‌های زیر در چارچوب تخصیص دارایی متعارف طبقه‌بندی کرد:

  • دارایی‌های سنتی: سهام، اوراق قرضه و پول نقد
  • دارایی جایگزین: املاک، کالا‌ها، مشتقات، محصولات بیمه، سهام خصوصی و البته ارز‌های دیجیتال

به طور کلی، تخصیص دارایی استراتژیک و تخصیص تاکتیکی دارایی دو نوع اصلی از استراتژی‌های تخصیص دارایی وجود هستند که هر دو از مفروضات ذکر شده در MPT استفاده می‌کنند.

تخصیص دارایی استراتژیک به عنوان یک رویکرد سنتی در نظر گرفته می‌شود که بیشتر برای سبک سرمایه‌گذاری غیرفعال (passive) مناسب است. سبد‌های سرمایه‌گذاری که از این استراتژی استفاده می‌کنند، تنها در صورتی متعادل هستند که تخصیص‌های مورد نظر بر اساس تغییر در افق زمانی سرمایه‌گذار یا مشخصات ریسک تغییر کند.

انواع طبقات دارایی و استراتژی‌های تخصیص

برای استراتژی‌های سرمایه‌گذاری تهاجمی‌تر، تخصیص دارایی تاکتیکی مناسب است. این روش سرمایه‌گذاران را قادر می‌سازد تا پرتفوی خود را بر دارایی‌هایی متمرکز کنند که بازار را شکست می‌دهند. فرض بر این است که اگر بخشی از بازار عملکرد بهتری داشته باشد، برای مدت طولانی این کار را انجام خواهد داد. این اجازه می‌دهد تا برای برخی از تغییرات به دلیل آن است که به همان اندازه بر مفاهیم ذکر شده در MPT است.

شایان ذکر است که دارایی‌ها برای تأثیرگذاری متنوع لازم نیست بدون همبستگی یا همبستگی معکوس باشند. تنها چیزی که لازم است این است که باهم همبستگی نداشته باشند.

تخصیص و تنوع‌سازی دارایی چگونه انجام می‌شود؟

طبق یک استراتژی تخصیص دارایی، پرتفوی باید دارای نسبت‌های زیر در بین طبقات دارایی باشد:

  • ۴۰٪ سرمایه گذاشته شده در بورس
  • ۳۰٪ اوراق قرضه
  • ۲۰٪ در رمز ارز‌ها
  • ۱۰٪ به صورت نقدی
  • یک استراتژی متنوع‌سازی ممکن است حاکی از این باشد که از بین ۲۰٪ سرمایه‌گذاری شده در دارایی‌های رمزنگاری شده:
  • ۷۰٪ باید به بیت‌کوین اختصاص یابد
  • ۱۵٪ به دارایی‌هایی با ارزش بازار زیاد (large-caps)
  • ۱۰٪ به دارایی‌هایی با ارزش بازار متوسط (mid-caps)
  • ۵٪ به دارایی‌هایی با ارزش بازار کم (small-caps)

بهترین کار است این است که بعد از تخصیص‌بندی، عملکرد آن‌ها به طور منظم بررسی و کنترل شود. اگر تخصیص‌ها تغییر کند، ممکن است زمان متعادل کردن مجدد پرتفوی که شامل خرید و فروش دارایی‌ها برای بازگرداندن نسبت‌های مناسب است، فرا رسیده باشد. به طور معمول، این مستلزم فروش افراد با عملکرد بالا و خرید افراد با عملکرد ضعیف است. البته، انتخاب دارایی تا حد زیادی به استراتژی و اهداف سرمایه‌گذاری فردی بستگی دارد.

ارز‌های دیجیتال یکی از خطرناک‌ترین انواع دارایی‌ها هستند. از آنجایی که سبد سرمایه‌گذاری مقدار قابل توجهی از ارز‌های دیجیتال دارد، ریسک بالایی خواهد داشت. یک سرمایه‌گذار ریسک گریز ممکن است بیشتر از پرتفوی خود را به اوراق قرضه تخصیص دهد که از نوع دارایی به میزان قابل توجهی کم خطر هستند.

تنوع در یک سبد ارز‌های دیجیتال

در حالی که اصول اساسی این استراتژی‌ها می‌توانند از نظر تئوری در یک سبد ارز‌های دیجیتال اعمال شوند، اما باید آنها را با احتیاط استفاده کرد. قیمت بیت کوین ارتباط قوی با بازار ارز‌های دیجیتال دارد. از آنجایی که ساخت سبدی از دارایی‌های غیر مرتبط با سبدی از دارایی‌های بسیار مرتبط دشوار است، تنوع‌سازی به یک کار غیر منطقی تبدیل می‌شود.

اما در برخی مواقع، آلتکوین‌ها ارتباط کمتری با بیت کوین نشان می‌دهند که ممکن است توسط تریدر‌ها باهوش مورد استفاده قرار گیرد. با این حال، معمولاً این استراتژی‌ها مثل استراتژی‌های مشابه در بازار‌های سنتی بطور مداوم قابل اجرا نمی‌باشند و با توسعه بازار، می‌توان‌امیدوار بود که یک رویکرد سیستماتیک‌تر برای تنوع در یک سبد ارز‌های دیجیتال ممکن است. تا آن زمان، مطمئناً بازار راه تنوع‌سازی در سبد دارایی‌های دیجیتال درازی در پیش خواهد داشت.

مشکلات تخصیص دارایی

در حالی که استراتژی تخصیص دارایی یکی از روش‌های عالی در سرمایه‌گذاری است، اما ممکن است برای همه سرمایه‌گذاران و پرتفوی‌ها مناسب نباشد. طراحی یک بازی ساده است، چیزی که اهمیت دارد نحوه پیاده‌سازی استراتژی‌های مختلف است. اگر سرمایه‌گذار تمایلی به کنار گذاشتن تعصبات خود نداشته باشد، کارایی پرتفوی ممکن است به خطر بیفتد.

یکی دیگر از مشکلات احتمالی سختی پیش‌بینی میزان تحمل ریسک سرمایه‌گذار است. پس از گذشت مدت زمان معینی، سرمایه‌گذار ممکن است متوجه شود که ریسک کمتر (یا شاید بیشتر) را ترجیح می‌دهد.

کلام آخر

تخصیص و تنوع دارایی استراتژی‌های مدیریت ریسک هستند. آن‌ها همچنین در قلب بسیاری از راه حل‌های فعلی مدیریت پورتفولیو قرار دارند. هدف از ایجاد یک استراتژی تخصیص دارایی، به حداکثر رساندن بازده پیش‌بینی شده و در عین حال کاهش ریسک است. کارایی پرتفوی ممکن است با توزیع ریسک بین انواع دارایی‌ها بهبود یابد. از آنجایی که بیت کوین ارتباط تنگاتنگی با بازار‌ها دارد، روش‌های تخصیص دارایی باید با احتیاط در پرتفوی دارایی‌های رمزنگاری شده استفاده شود.

چرا تنوع سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

بازار ارزهای دیجیتال یکی از پر سود ترین بازارهای مالی که با ریسک بسیار زیادی همراه است.

تنوع ارزها در این بازار بسیار زیاد است؛ پس هنگام خرید اولین سؤالی که برای شما ایجاد می‌شود این است که سبد دارایی ارزی خود را از بین ۱۰۰ ها ارز موجود، چگونه بچینم که بتوانم با بیشترین میزان سود و کمترین میزان ضرر مواجه شوم.

تفکرات زیادی در مورد بی‌معنی بودن تنوع در سبد دارایی ارز دیجیتال وجود دارد، اما از نظر برخی از کارشناسان سبدی که ارز بیت کوین در آن است، اضافه کردن سایر آلت کوین‌ها به آن معنا ندارد.

در ادامه این مبحث را به صورت کامل توضیح می‌دهیم.

چرا تنوع سازی انجام می‌دهیم؟

سرمایه‌گذاران چه در بازارهای سنتی و چه در بازارهای مالی، با ایجاد تنوع در سبد دارایی، برای خود این فرصت را ایجاد می‌کنند که اگر مثلاً از بین ۱۰ ارز خود ۴ ارز با رکورد قیمتی مواجه شد، آن ۶ ارز دیگر جبران ضرر کند و نگذارد سرمایه آن‌ها نابود شود؛ پس هدف از تنوع دادن در چیدمان سبد ارزی را می‌توان کاهش ریسک ضرر و ریسک نوسان گفت.

این موضوع به قدر اهمیت دارد که کارشناسان این حوزه برای آن نظریه‌ای به نام تئوری پورتفولیو یا نظریه سبد دارایی ارائه داده‌اند. پس با این حساب ایجاد تنوع در چیدمان سبد دارایی ارزی در صورتی که با معایب و مزایای آن را درک کرده باشید، کار کاملاً منطقی است.

بنابراین متنوع‌سازی چه معنایی دارد؟

ارزدیجیتال معروف بیت کوین که به آن لقب پادشاه ارزها هم می‌دهند، یکی از برترین ارزهایی است که می‌توانید در سبد ارزی خود قرار دهید.

بیت کوین با آلت کوین‌ها متفاوت هست. شاید بزرگ‌ترین تفاوت آن عدم نیاز به داستان سازی و بازاریابی آن است و همچنین بیشترین ارزش بازار را داراست. سابقه این ارز بالای ۱۰ سال هست و تاکنون شاید گاهی اخبار ارزش آن را کاهش داده است ولی اگر نمودار قیمتی آن را از ابتدا پیدایش آن بررسی کنید، افزایشی بوده است و از چند سنت اکنون به چند ده هزار دلار رسیده است.

پس چه ارز دیگری در سبد داریتان اضافه کنید؟

باید خودتان تحقیق و بررسی کنید. ولی متأسفانه بیشتر اخبارهایی که در مورد ارزهای دیجیتال دیگر وجود دارد بازاریابی بیشتر نیست و احتمال فیک بودن یا بیهوده بودن آن خبر وجود دارد. شما باید ارزی را انتخاب کنید که هم بازاریابی و هم برنامه در پیش رو، آن ارز با مهارت تیم فنی آن و خود کد و برنامه‌نویسی آن ارز یکسان باشد.

اصلاً به حرف اینفلونسرها یا افراد مهم در توییتر و لینکدین و … بدون بررسی کافی اعتماد نکنید. یکی از این افراد ایلان ماسک هست که در سال گذشته به افراد زیادی با توییت های خود ضرر مالی زد.

پس کاملاً بررسی کنید و با آگاهی کافی نسبت به آن ارز دیجیتال، آن ارز را برای سرمایه‌گذاری خریداری کنید. همچنین حتماً ارزش بازار و نقد شوندگی ان را چک کنید که بالا باشد که تحت تأثیر اخبار غلط، دچار افت شدید نشوند.

حتماً برای خرید ارز دیجیتال خود فراموش نکنید که در صرافی معتبر ثبت‌نام کنید.

اگر برای شما سؤال پیش آمده که چر باید از صرافی‌های معتبر استفاده کنیم، باید بگوییم این روزها تعداد صرافی‌های کلاه‌بردار بسیار بالا رفته آن‌ها با انجام تبلیغات گسترده در سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی و با ارائه خدمات ویژه اقدام به جذب سرمایه‌گذار می‌کنند و درست زمانی که میزان سرمایه آن‌ها به حد دلخواهشان رسید، ناگهان ناپدید می‌شوند.

حال شاید برای شما سؤال پیش بیاید صرافی معتبر برای تریدرهای ایرانی کدام است؟

از نظر کارشناسان و تریدرهای حرفه ای این بازار یکی از معتبرترین صرافی‌ها، استفاده از خدمات ویژه صرافی کوینکس است؛ زیرا این صرافی ویژگی‌های فراوانی دارد.

پس متنوع سازی در ارزهای دیجیتال کاری وقت‌گیر و نیاز به مهارت کافی هست چون معمولاً واقعیت بنیادی و داستان بازاریابی بیشتر ارزهای دیجیتال یکسان نیست و بدون بررسی شما، سرمایه خود را چه کم و چه زیاد وارد ریسک زیاد می‌کنید و کل اصل تنوع سازی که کاهش ریسک هست را خنثی و به مراتب برعکس می‌کند.

پس پیشنهاد ما برای شما در صورتی که دانش و وقت کافی برای بررسی ندارید، خرید ارز دیجیتال بیت کوین آن هم به ‌اندازه‌ی درصد کمی از سرمایه آزاد شما که کاهش و افزایش قیمت آن روی روان شما و به مراتب روی زندگی شما تأثیر خاصی نگذارد.

تنوع‌ سبد دارایی در ارزهای دیجیتال

در این مقاله از آسان ماینینگ به موضوع تنوع‌ سبد دارایی در ارزهای دیجیتال می پردازیم. هر کسی که برای اولین بار وارد حوزه ارزهای دیجیتال می‌شود، بلافاصله می‌بیند که پای تعداد زیادی ارز دیجیتال در میان است. بیت کوین، اتریوم، ریپل، لایت کوین، بیت کوین کش، ترون، کاردانو و… . حالا چطور یک سرمایه‌گذار باید تشخیص دهد که کدام یک از آنها برای سرمایه‌گذاری بهتر است؟ تخصیص دارایی (Asset Allocation) و تنوع بخشی (Diversification) مفاهیمی هستند که نقش مهمی در تشخیص و کاهش انواع ریسک‌های مرتبط با سرمایه‌گذاری ایفا می‌کنند. حتی اگر در سرمایه‌گذاری تازه وارد هستید، احتمالا با اصول این مفاهیم آشنا هستید چرا که آن‌ها صدها سال است در دنیا اقتصاد وجود دارند.

تخصیص دارایی و تنوع بخشی

تخصیص دارایی زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که بخواهیم یک استراتژی مدیریت مالی را که نمای کلی چگونگی توزیع پول بین دارایی‌های مختلف در یک سرمایه‌گذاری را شرح دهیم. تنوع بخشی، دارایی‌هایی هستند که می‌خواهیم سرمایه و پول خود را بین آن‌ها توزیع کنیم.

تنوع‌ سبد دارایی در ارزهای دیجیتال

تنوع‌ سبد دارایی در ارزهای دیجیتال

هدف اصلی این استراتژی‌ها این هستند که توقع بازگشت سرمایه را تا حد امکان افزایش و پتانسیل ریسک را تا حد امکان کاهش دهیم. به طور عادی، این دو استراتژی در مواردی نظیر زمان سرمایه‌گذاری، تحمل ریسک یا شرایط اقتصادی دخیل هستند.

به زبان ساده، ایده اصلی پشت استراتژی تخصیص دارایی و تنوع بخشی این است که همه پول خود را در یک سبد نریزید، بلکه آن را بین تنوع‌سازی در سبد دارایی‌های دیجیتال چند سبد مختلف توزیع کنید تا ریسک از دست رفت سرمایه کاهش پیدا کند. ترکیبی از دارایی‌های متنوع که به هم دیگر همبستگی ندارند، موثر‌ترین راه برای ایجاد یک حساب سرمایه‌گذاری سودبخش است.

چیزی که ترکیب این دو استراتژی را با یکدیگر قدرتمند می‌سازد، این است که نه تنها ریسک بین سرمایه‌های مختلف تقسیم می‌شود، بلکه حتی ریسک بین خود دارایی‌ها هم تقسیم می‌شود. برخی از متخصصین مالی بر این تنوع‌سازی در سبد دارایی‌های دیجیتال باور هستند که شناسایی استراتژی تخصیص دارایی بسیار مهم‌تر از انتخاب سرمایه‌گذاری‌های یک شخص است.

دلیل انجام تنوع سازی

در بازارهای سنتی، ایجاد تنوع یا تنوع‌سازی در سبد سهام یا دارایی به این دلیل انجام می‌گیرد که احتمال ریسک و ضرر کاهش یابد و از سوی دیگر احتمال رسیدن به سود بیشتر شود. وقتی به جای یک سهام، ۱۰ نوع سهام مختلف را می‌خرید، سرمایه‌گذاری‌ شما با ریسک و نوسان کمتری مواجه خواهد بود؛ زیرا چند سهام از انواع مختلف دارید و اگر یکی از آنها سقوط کند، روی بقیه تأثیر نخواهد گذاشت. به‌ این ترتیب می‌توانید از ۹ سهام دیگرتان درآمد داشته باشید. این مبحث آن‌قدر مهم است که برای متنوع‌سازی حتی نظریه‌ای به نام «تئوری پورتفولیو» یا نظریه سبد دارایی ارائه شده است. با این حال هدف متنوع‌سازی کاملا روشن است: کاهش ریسک ضرر و ریسک نوسان.

بنابراین در بازار سهام، تنوع‌سازی ممکن است با عقل جور در بیاید، زیرا دلایل خوبی داریم که باور کنیم داستانی که یک شرکت درباره سهامش می‌گوید، تا حد زیادی درست است (مخصوصا به دلیل ترسی که از مجازات دارند). ریسک‌ و پاداش سهام‌ تا حد زیادی مشخص است؛ از همین رو تنوع‌سازی در چیدمان سبد سهام در صورتی که ریسک‌ها و مزایای آن را با آگاهی کامل درک کرده باشیم، کاری منطقی است.

متنوع‌سازی سبد ارزهای دیجیتال

همانطور که می بینید سبدهای دارایی که بیت کوین در آن قرار دارد، سود و بازده داشته اند که دلیل آن افزایش حدود 112 درصدی قیمت بیت کوین در سال جاری است. همانطور که در تصویر بالا نشان داده شده است، سبدی که تنها شامل بیت کوین و اتریوم می شود در مقایسه با سبدهایی که علاوه بر بیت کوین سایر ارزهای دیجیتال را نیز شامل می شود، تنوع‌سازی در سبد دارایی‌های دیجیتال رشد کمتری داشته است.

تنوع‌ سبد دارایی در ارزهای دیجیتال

تنوع‌ سبد دارایی در ارزهای دیجیتال

در همین حال ماهیت محافظتی استیبل کوین هایی مانند تتر در سبدهای دارایی همراه با بیت کوین، بازده مناسب تری را نشان می دهد. به طور کلی سبد دارایی که حاوی استیبل کوین است، نسبت به سبدی که دارای آلت کوین هایی با ریسک بالا و غیرقابل کنترل است، می تواند ریسک را کاهش دهد. اما همانطور که در مثالهای بالا نشان داده شده است ، هنوز هم می توان به نتایج مشابهی دست یافت.

همانطور که مشاهده می شود وجود استیبل کوین ها در سبدهایی که شامل کوین ها و توکن های پرنوسان هستند از اهمیت خاصی برخوردار هستند. از جمله این ارزهای پر نوسان می توان به ا کی بی (OKB) و استلار اشاره کرد که به ترتیب افزایشی تا 290 درصد و کاهشی تا 46 درصد داشته اند. با این وجود سبد شامل این ارزها به علت همراه داشتن ارز پایدار تتر توانسته بازده 80 درصدی داشته باشد. در مقابل داشتن سبدی مخلوط از بیت کوین ها و آلت کوین های کم نوسان و بدون استیبل کوین، بازده کمتری نسبت به سایر سبدها داشته است.

علاوه بر این، تجار باتجربه و هودل کنندگان قادر هستند با اضافه کردن مشتقات ارزهای دیجیتال به سبد خود اوراق بهادار خود را مرتبا تنظیم کنند. به عنوان مثال، اگر یک هودل کننده برای یک مدت کوتاه تنها بر روی یک ارز دیجیتال سرمایه گذاری کند، می تواند با افزودن قراردادهای آتی بر روی دارایی ها، لوریج خود را بر روی آن ارز دیجیتال خاص افزایش دهد.

سایلنت باکس 3 ظرفیتی آسان ماینینگ

سایلنت باکس 4 ظرفیتی آسان ماینینگ

سایلنت باکس 6 ظرفیتی آسان ماینینگ

سایلنت باکس 10 ظرفیتی آسان ماینینگ

سایلنت باکس 12 ظرفیتی آسان ماینینگ

تمرکز در مقابل تنوع

همیشه بحث هایی در مورد قرار دادن یا قرار ندادن تمام تخم مرغ ها در یک سبد وجود داشته است. در حالی که در بعضی موارد تمرکز فقط بر روی یک دارایی می تواند سودآوری را به حداکثر برساند، این امر همچنین باعث افزایش ریسک می شود. مهم تر از آن اتخاذ استراتژی تمرکز کامل سرمایه گذاری بر روی یک ارز، جایی برای خطا در تجزیه و تحلیل برای سرمایه گذار نمی گذارد و باعث می شود که سرمایه گذار در معرض ریسک های بیش از حد قرار گیرد.

با این حال، تنوع بیش از حد همچنین می تواند به بازده سرمایه گذاری آسیب برساند. برخی از سرمایه گذاران بر این باورند که هرچه دارایی بیشتری در اختیارشان باشد ، بازده بهتری نیز دارند و این استدلال درستی نیست. این امر می تواند هزینه سرمایه گذاری را افزایش دهد، تلاش های لازم را برای دقت کافی به عمل بیاورد و منجر به بازگشت سرمایه ای در حد کمتر از متوسط شود.

استراتژی شیوه تخصیص دارایی و تنوع بخشی

در یک استراتژی تخصیص دارایی، باید سرمایه خود را تقریبا همانند مثال زیر بین دارایی‌های مختلف تقسیم کنید:

در یک استراتژی تنوع بخشی، برای مثال باید ۲۰ درصد از ارزهای دیجیتالی خود را هم بین چندین نوع رمزارز تقسیم کنید:

  • ۷۰ درصد تخصیص برای بیت کوین
  • ۱۵ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار بالا
  • ۱۰ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار متوسط
  • ۵ درصد برای ارزهایی با ارزش بازار کوچک

هنگامی که تخصیص‌ها انجام شد، عملکرد تمامی آن‌ها را تحت نظر داشته باشید و آن‌ها را به صورت مرتب بررسی کنید. اگر شرایط تخصیص‌ها تغییر کردند، احتمالا زمان آن است که شروع به خرید و فروش دارایی‌ها کنید تا دوباره شرایط سوددهی خود را به وضعیت مطلوبی برسانید. در این شرایط باید دارایی‌هایی که بالاترین عملکرد را دارند بفروشید و دارایی‌هایی که عملکرد کمتری دارند را بخرید. البته انتخاب هر یک از دارایی‌ها و تنوع بخشی‌ها کاملا بستگی به هدف سرمایه‌گذاری هر شخص دارد.

راهنمای متنوع‌سازی در سبد دارایی؛ همه تخم مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید

راهنمای متنوع‌سازی در سبد دارایی؛ همه تخم مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید

هر جا پای پول در میان است، ریسک هم وجود دارد. ریسک بخشی جدانشدنی از امور مالی است و در هر سرمایه‌گذاری احتمال ضرر وجود دارد. ریسک را نمی‌توان از بین برد، اما می‌توان آن را طوری تنظیم کرد که با اهداف سرمایه‌گذاریِ فرد مطابقت داشته باشد. تخصیص دارایی و متنوع‌سازی مفاهیمی هستند که نقش مهمی را در تعیین پارامترهای ریسک ایفا می‌کنند. در این مطلب با تکنیک‌های مدرن مدیریت دارایی در سرمایه‌گذاری آشنا می‌شوید.

تخصیص دارایی و متنوع‌سازی چیست؟

دو اصطلاح تخصیص دارایی و متنوع‌سازی غالباً به جای هم به کار می‌روند. با این حال هر یک از آنها به جنبه‌ای تقریبا متفاوت از مدیریت ریسک اشاره دارند.

تخصیص دارایی در راهبرد مدیریت پول، چگونگیِ توزیع سرمایه بین کلاس‌های دارایی متفاوت در یک سبد سرمایه‌گذاری را توضیح می‌دهد، اما تنوع‌سازی، تخصیص سرمایه در تک‌تک آن کلاس‌های دارایی را تشریح می‌کند.

به عنوان مثال فرض کنید ۱۰۰ میلیون تومان پول دارید و ۲۰ میلیون تومان آن را به خرید بیت کوین اختصاص می‌دهید. در این مثال شما تخصیص دارایی انجام داده‌اید، یعنی مشخص کرده‌اید که چه مقدار پول را به خرید یک دارایی اختصاص دهید. حالا فرض کنید ۸۰ میلیون تومانِ دیگر را سهام می‌خرید. در این صورت علاوه بر تخصص دارایی‌، متنوع‌سازی هم انجام داده‌اید.

هدف اصلی این استراتژی‌ها به حداکثر رساندن سود مورد انتظار و در عین حال کاهش میزان ریسک احتمالی تا پایین‌ترین سطح ممکن است. به طور کلی، این راهبردها باید افق زمانی سرمایه‌گذاری، تحمل ریسک و گاهی شرایط اقتصادی را از منظری گسترده‌تر برای سرمایه‌گذار تعیین کنند.

به بیان ساده‌تر، ایده اصلی راهبردهای تخصیص دارایی و متنوع‌سازی، همان جمله معروف «همه تخم‌مرغ‌هایت را در یک سبد نگذار!» است. ترکیب کلاس‌های دارایی و دارایی‌هایی که با یکدیگر همبستگی و ارتباط ندارند، مؤثرترین شیوه برای ایجاد یک سبد متعادل است.

آنچه سبب می‌شود این دو راهبرد ترکیبی قدرتمند با یکدیگر تشکیل دهند، این است که ریسک نه تنها در بین کلاس‌های دارایی مختلف که درون هر یک دسته دارایی هم توزیع می‌شود. برخی از کارشناسان امور مالی بر این باورند که تعیین راهبرد تخصیص دارایی، ممکن است مهم‌تر از انتخاب تک‌تک سرمایه‌گذاری‌ها باشد.

نظریه سبد (سهام) مدرن

راهنمای متنوع‌سازی در سبد دارایی؛ همه تخم مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید

هری مارکوویتز|،

نظریه سبد سهام مدرن (MPT) چارچوبی است که این اصول را از طریق یک مدل ریاضی به شکل رسمی‌تر بیان می‌کند. در سال ۱۹۵۲ هری مارکوویتز (Harry Markowitz) این مدل را در مقاله‌اش معرفی کرد که بعدها برایش جایزه نوبل اقتصاد را به ارمغان آورد.

معمولاً دارایی‌های مختلف به شکل متفاوتی در بازار عمل می‌کنند. ممکن است یک کلاس دارایی در شرایطی از بازار بسیار خوب عمل کند، اما کلاس دارایی دیگری در همین شرایط عملکردی کاملا ضعیف داشته باشد. فرض اصلی این نظریه این است که اگر یک کلاس دارایی عملکرد ضعیفی دارد، می‌توانیم زیان حاصل از آن را با کلاس دارایی دیگری که به خوبی در آن شرایط عمل می‌کند، متعادل کنیم.

به عنوان مثال خیلی اوقات، قیمت بیت کوین و قیمت سهام همبستگی منفی دارند. یعنی وقتی سهام رشد می‌کند، قیمت بیت کوین کاهش می‌یابد و یا بالعکس.

فرض دیگر نظریه سبد سهام مدرن این است که اگر دارایی‌ها را از کلاس‌های دارایی غیرمرتبط با یکدیگر ترکیب کنیم، می‌توانیم نوسانات سبد را کاهش دهیم. این کار باید بازده تعدیل شده ریسک را هم افزایش دهد، یعنی سبدی با همان مقدار ریسک بازده بهتری خواهد داشت. یکی دیگر از فرضیات این نظریه این است که اگر دو سبد سود یکسانی ارائه کنند، هر سرمایه‌گذار عاقلی سبدی را ترجیح خواهد داد که ریسک کمتری دارد.

به بیان ساده‌تر این نظریه می‌گوید:

کارامدترین روش سرمایه‌گذاری، ترکیب دارایی‌های غیر مرتبط با هم در یک سبد دارایی است.

انواع کلاس‌های دارایی و راهبردهای تخصیص

طبقه بندی دارایی های مخلتف

طبقه‌بندی دارایی‌ها در یک سبد از مهمترین نکاتی است که باید آن را در نظر داشت

در یک چارچوب تخصیص دارایی عادی، کلاس‌های دارایی را می‌توان به روش زیر طبقه‌بندی کرد:

  • دارایی‌های سنتی: سهام، اوراق بهادار و پول نقد.
  • دارایی‌های غیر سنتی: املاک و مستغلات، کالاها، مشتقات، سرمایه‌گذاری در قالب بیمه (نظیر بیمه‌ عمر و …)، سرمایه‌گذاری خصوصی و صد البته دارایی‌های رمزنگاری‌شده و ارزهای دیجیتال.

به طور کلی، دو نوع راهبرد تخصیص دارایی وجود دارد که هر دو از فرضیاتی که در نظریه سبد سهام مدرن تعیین شده است استفاده می‌کنند:

  • تخصیص راهبردی یا استراتژیک
  • تخصیص تاکتیکی

تخصیص راهبردی دارایی، رویکردی سنتی است که بیشتر برای سبک سرمایه‌گذاری منفعل (Passive) مناسب است. سبدهایی که بر مبنای این راهبرد ساخته می‌شوند، فقط زمانی مجدد متعادل‌سازی خواهند شد که تخصیص‌های اعمال شده روی آن با توجه به افق زمانی سرمایه‌گذار یا میزان ریسک، تغییر کنند.

تخصیص تاکتیکی دارایی برای سبک سرمایه‌گذاری پویا (Active) مناسب‌تر است. در این شیوه سرمایه‌گذار به راحتی می‌تواند سبد دارایی‌اش را روی دارایی‌هایی متمرکز کند که در بازار بهتر عمل می‌کنند. معمولا می‌گویند اگر یک بخش در بازار بهتر عمل می‌کند، ممکن است در دوره زمانی طولانی‌تری به همین عملکرد خوبش ادامه دهد. از آنجا که این شیوه بر مبنای همان اصول تعیین‌شده در نظریه سبد سهام مدرن ایجاد شده است، می‌تواند به سبد تنوع بیشتری ببخشد.

گفتنی است برای متنوع‌سازی به منظور سودآوری بیشتر، نیازی نیست که حتما دارایی‌ها کاملا نامرتبط یا حتی متضاد با هم باشند. فقط نباید کاملا به هم مرتبط باشند.

اجرای تخصیص دارایی و متنوع‌سازی روی یک سبد

یکی از اهداف تنوع‌سازی ایجاد توازن در سبد سرمایه‌گذاری است

یکی از اهداف تنوع‌سازی ایجاد توازن در سبد سرمایه‌گذاری است

حالا بیایید برای درک بهتر، این اصول را روی یک سبد به عنوان نمونه پیاده‌سازی کنیم. فرض کنیم راهبرد تخصیص دارایی‌ که اتخاذ کرده‌ایم به شکل زیر سرمایه ما را بین کلاس‌های دارایی مختلف در سبد تعیین کرده است:

  • ۴۰% سرمایه‌گذاری در سهام
  • ۳۰% اوراق بهادار
  • ۲۰% دارایی‌های رمزنگاری
  • ۱۰% پول نقد

حالا فرض کنیم راهبرد تنوع‌سازی را روی ۲۰% سرمایه‌گذاری در دارایی‌های دیجیتال به این شکل اعمال کنیم:

  • ۷۰% به بیت کوین اختصاص داده شود.
  • ۱۵% ارزهای دارای بیشترین ارزش بازار
  • ۱۰% ارزهای دارای ارزش متوسط
  • ۵% ارزهای دارای کمترین ارزش بازار

پس از تخصیص سرمایه، باید عملکرد سبد دارایی را به شکل منظم پایش و بررسی کنیم. اگر تخصیص دارایی‌ها تغییر کند، آنگاه باید مجددا در سبد تعادل برقرار کنیم. این بدان معناست که باید دوباره با نسبت‌های دلخواه خرید و فروش دارایی‌ها را برای تنظیم سبد انجام دهیم. برای این کار باید برخی از دارایی‌ها فروخته و برخی دیگر خریداری شوند. البته انتخاب دارایی‌ها کاملا به راهبرد و اهداف سرمایه‌گذاری فرد بستگی دارد.

دارایی‌های دیجیتال از جمله ارزهای دیجیتال، ریسک‌پذیرترین کلاس دارایی به شمار می‌روند. بنابراین سبدی که در مثال تنظیم کردیم بسیار ریسکی به نظر می‌رسد، زیرا بخش قابل‌توجهی از سرمایه را به دارایی‌های رمزنگاری اختصاص داده است.

سرمایه‌گذاری که دوست ندارد ریسک کند، می‌تواند بیشتر سبد دارایی‌اش را به اوراق بهادار اختصاص دهد که کمترین ریسک را در بین کلاس‌های دارایی دارد.

تنوع‌سازی در سبد دارایی‌های دیجیتال

راهنمای متنوع‌سازی در سبد دارایی؛ همه تخم مرغ‌هایتان را در یک سبد نگذارید

با اینکه به لحاظ نظری تنوع‌سازی باید روی دارایی‌های رمزنگاری‌شده هم انجام شود، اما این را هم باید دانست که شاید چنین کاری در عمل درست از آب در نیاید. دلیلش این است که بازار ارزهای دیجیتال تا حد زیادی به نوسانات قیمتی بیت کوین وابسته است. وقتی همه گزینه‌های موجود در یک کلاس دارایی در سبد به شدت به هم مرتبط هستند، چطور می‌توان سبدی از دارایی‌های غیرمرتبط ایجاد کرد؟ به همین خاطر است که می‌گویند تنوع‌سازی در ارزهای دیجیتال تا حدودی غیرمنطقی است.

البته به ندرت آلت کوین‌های خاصی وجود دارند که همبستگی چندانی با بیت کوین نشان نمی‌دهند و قیمتشان (ولو در یک بازه زمانی خاص) ممکن است تحت‌تأثیر حرکات بیت کوین قرار نگیرد، معامله‌گران باهوش و دقیق از این شرایط به نفع خودشان استفاده می‌کنند و به سود می‌رسند. اما باز هم نمی‌توان گفت این روش‌ها به اندازه راهبردهای مشابهی که همیشه در بازارهای سنتی قابل اجرا هستند تداوم خواهند داشت.

با این حال می‌توان این فرض را مطرح کرد که وقتی این بازار به بلوغ رسید، می‌توانیم از یک رویکرد نظام‌مندتر برای متنوع‌سازی روی سبد دارایی‌های رمزنگاری استفاده کنیم. بی‌تردید تا آن زمان این بازار راهی طولانی در پیش دارد.

مشکلات مربوط به تخصیص دارایی

با اینکه توانایی این روش را نمی‌توان نادیده گرفت، اما برخی از راهبردهای تخصیص دارایی ممکن است برای بعضی از سرمایه‌گذاران و سبدهای دارایی خاص مناسب نباشند.

تدوین یک برنامه راهبردی می‌تواند نسبتا ساده باشد، اما اجرای آن بسی مهم‌تر است. اگر سرمایه‌گذار نمی‌تواند تعصباتش را کنار بگذارد، نباید انتظار سودآوری فوق‌العاده از یک سبد دارایی را داشته باشد.

مشکل احتمالی دیگر این است که برآورد کردن تحمل ریسک از قبل، برای سرمایه‌گذار (مخصوصا تازه‌کارها) کار دشواری است. بعد از یک دوره مشخص زمانی، هنگامی که سرمایه‌گذاری‌ها ثمر می‌دهند، این سرمایه‌گذار ممکن است به این نتیجه برسد که باید ریسک کمتر (یا بیشتری) را می‌پذیرفت.

جمع‌بندی

تخصیص دارایی و تنوع‌سازی مفاهیمی بنیادین از مدیریت ریسک هستند که هزاران سال در امور مالی ما وجود داشته‌اند. این دو مفهوم از مفاهیم اصلی راهبردهای مدیریت نوین سبد دارایی نیز هستند.

هدف اصلی از تدوین یک راهبرد تخصیص دارایی به حداکثر رساندن سود مورد انتظار و در عین حال کاهش میزان ریسک به پایین‌ترین سطح ممکن است. توزیع ریسک بین کلاس‌های دارایی ممکن است کارآمدی سبد دارایی را افزایش دهد. از آنجا که آلت کوین‌ها در بازار همبستگی زیادی با بیت کوین دارند، راهبردهای تخصیص دارایی باید روی سبد دارایی‌های رمزنگاری با احتیاط بیشتری اعمال شود.

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

هر فردی که برای نخستین مرتبه وارد فضای ارزهای دیجیتال میگردد، بلافاصله مشاهده میکند که پای تعداد بسیاری ارز دیجیتال در میان میباشد. بیت کوین، اتریوم، ریپل، لایت کوین، بیت کوین کش، ترون، کاردانو و… . حالا چگونه یک سرمایه‌گذار باید تشخیص دهد که کدام یک از آنها جهت سرمایه‌گذاری منسب تر است؟

جیمی سانگ (Jimmy Song)، توسعه‌دهنده مشهور بیت کوین، در جدیدترین مقاله خود درخصوص تنوع‌سازی در سبد دارایی توضیحات بسار خوبی فراهم کرده است که متن کامل آن را در ادامه خواهید خواند.

استدلال‌های فراوانی درخصوص بی‌معنی بودن تنوع‌سازی در سبد دارایی‌ های دیجیتال موجود است ولی طی این نوشته قصد داریم این بحث را به این شکل عنوان کنیم که چرا اضافه کردن آلت کوین‌ها (ارزهای دیجیتال غیر از بیت کوین) به یک سبد دارایی‌ که بیت کوین در آن میباشد ، بی معنی خواهد بود.

چرا تنوع سازی در سبد دارایی انجام می‌دهیم؟

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

در بازارهای سنتی، ساخت تنوع یا تنوع‌سازی در سبد دارایی یا سهام به این سبب صورت می‌گیرد که احتمال ریسک و ضرر کمتر شود و از طرف دیگر احتمال رسیدن به سود افزایش یابد. وقتی به جای یک سهام، ۱۰ نوع سهام متنوع را می‌خرید، سرمایه‌گذاری‌ شما با ریسک و نوسان اندکی روبرو خواهد بود؛ زیرا چند سهام از انواع متنوع در اختیار خواهید داشت و اگر یکی از آنها ریزش کند، روی بقیه تأثیرگذار نخواهد بود.

به‌ این صورت قادر هستید از ۹ سهام دیگرتان سود حاصله را جبران نماییدد. این مسئله به اندازه ای مهم است که جهت متنوع‌سازی حتی نظریه‌ای به اسم «تئوری پورتفولیو» یا نظریه سبد دارایی وجود دارد. با این وجود هدف متنوع‌سازی کاملا واضح میباشد: کم شدن ریسک ضرر و ریسک نوسان.

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

زمانی که شخصی جهت سبد سهامش ۱۰ نوع سهام متنوع را انتخاب می‌کند، این اطمینان برایش شکل میگیرد که سهام‌ها، همه از ملزومات حداقلی برخوردار خواهند بود. برای نمونه، این شرکت‌ها باید از قوانین بورس از قبیل شفاف‌بودن پیروی نمایند، تاریخچه و سابقه‌شان در بازار شفاف باشد و اگر تخلف کنند جریمه خواهند شد. این مسئله به ما اطمینان می‌دهد که هر چه در بازار درخصوص سهام بازاریابی میگردد، بر پایه حقیقت میباشد؛ بخصوص چشم‌انداز آینده و نیز شرایط مالی آن شرکت‌ها.

لذا با این اوصاف در بازار سهام، تنوع‌سازی سبد دارایی امکان دارد با عقل جور در بیاید، چراکه دلایل خوبی داریم که باور نماییم داستانی که یک شرکت درخصوص سهامش بازگو میکند، تا حد بسیاری صحیح است (مخصوصا به سبب ترسی که از مجازات دارند). ریسک‌ و پاداش سهام‌ تا حد فراوانی مشخص میباشد؛ به همین سبب تنوع‌سازی در چیدمان سبد سهام در شرایطی که ریسک‌ها و مزایای آن را با آگاهی کامل درک کنیم، امری منطقی میباشد.

داستان یک ارز دیجیتال در مقابل واقعیت آن

حقیقت یک ارز دیجیتال در کد آن چنهان است که متأسفانه خواندن و فهم آن خیلی سخت میباشد و برای تعداد بسیار زیادی از افراد حتی غیرممکن خواهد بود. با توجه به این که ارزهای دیجیتال در دنیای دیجیتالی وجود دارند، کد آن و شبکه‌ای که امنیت آن را تأمین میسازد، تنها حقیقتی میباشد که درخصوص آن وجود خواهد داشت. با اینکه می‌توان کد و شبکه یک ارز دیجیتال را تحلیل نمود، ولی برای بسیاری از افراد حتی توسعه‌دهندگان باتجربه، مطالعه کد بنیادی یک ارز دیجیتال در کمتر از چند ماه غیرعملی میباشد.

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

از طرف دیگر، معمولا بازاریابی فراوانی درخصوص ارزهای دیجیتال صورت میگیرد. داستان‌های فراوانی درخصوص اینکه فناوری بنیادین آن‌ها چه فعالیت هایی قادر است صورت دهد و چه کاربردهایی را می‌توان برای آن تصور نمود، وجود خواهد داشت. این‌ها عمواره گزارش‌های فنی (وایت پیپرهایی) میباشند که هدفشان بیان کردن جزئیات سیستم اصلی میباشد ولی مثل خود کد، به شکل مشخص تعریف نشده‌اند. این مستندات که درکشان آسان تر است، اغلب پیش از خود کد نوشته شده‌اند.

در صنعت ارز دیجیتال، از مسئله بازاریابی به شکل میان‌بر بهره میبرند؛ چراکه سختی و یا هزینه ارزیابی حقیقت بنیادین (کد) آن بسیار فراوان است. تعداد اندکی از افراد ممکن است کد را ارزیابی کنند (اگر وجود داشته باشد!)، ولی بیشترشان به همان داستان بازاریابی اکتفا می‌کنند؛ چراکه ارزان‌تر و آسان‌تر خواهد بود.

با توجه به این که تعداد فراوانی از افراد از این میان‌بر جهت ارزیابی ارز دیجیتال بهره میبرند، بنابراین هر چه زیباسازی داستان بیشتر باشد، قیمت آن بالاتر خواهد رفت. از این گذشته، اغلب لزومی ندارد که حقیقت آن پروژه (کد) بلافاصله ارائه گردد، به همین سبب توسعه‌دهندگان قادر هستند جهت تأخیرشان بهانه‌های زیادی داشته باشند.

با توجه به اینکه تکذیب یک داستان دشوار تر از گفتن آن میباشد، این موقعیت خوبی جهت آنهاست تا خیلی ساده بگویند: «بعدا به آن خواهیم رسید» و یک دنیا وعده را برای شما بازگو کنند. به عبارت دیگر اغراق در بازاریابی هزینه فراوانی نخواهد داشت ، ولی تقاضای فراوانی را به وجود می‌آورد. این برخلاف بازار سهام میباشد که در آن اغراق فراوان با جریمه و مجازات همراه خواهد بود.

اینکه هیچ چیز مجموعه توسعه‌دهنده را مجبور نخواهد کرد خیلی سریع حقیقت را ارائه نماید ، واقعا به نفعشان خواهد بود. وعده‌هایی که انجام آنها هزینه بسیار فراوانی دارد اصلا نیاز نیست محقق گردند. به هر صورت آنها اغلب همان آغاز کار به پولشان خواهند رسید. چیزی که فراهم میکنند، لزوما قرار نیست هیچ یک از استانداردهای فنی را رعایت کرده باشد.

از آنجا که ارزیابی کد پرهزینه میباشد، خیلی از افراد تنها به همان داستان‌های بازاریابی بسنده میکنند و برای فهم واقعیت فنی آنها خودشان را به زحمت نمی‌اندازند. پیاده‌سازی آن قادر است مشکل پیچیده‌ای باشد، امنیت آن قادر است بدون هیچ کنترل و نظارتی باشد، حتی آزمایش‌هایی که قرار است روی آن صورت بگیرند طراحی نشده باشد و البته هیچ شخصی هم آن‌قدر عاقل نباشد که به این نکات شک کند.

به راحتی می‌توان دریافت که انگیزه‌های این پروژه‌ها به صورتی هستند که وعده‌های بیشتر از اندازه و تأخیر در ارائه را توجیه می‌کنند. مزایایی که در آن مشاهده میکنیم، اساسا همان چیزهایی است که در داستان بازاریابی آن می‌گویند و ما آنها را خیلی زیاد تلقی می‌کنیم. از آنجا که این معیاری میباشد که خیلی از مردم از آن بهره میبرند، قیمت آن بالا می‌رود و بنابراین آینده‌ای خیلی خوش‌بینانه را نشان می‌دهد. در نتیجه، نسبت ریسک/ پاداش بالا می‌رود، زیرا احتمال از دست دادن سرمایه برای همیشه بیشتر و بیشتر خواهد شد.

در چنین فضایی، از آغاز نیز دور از ذهن نبوده که کلاهبرداری‌ها خارج از کنترل بشوند.

پیامدها

وقتی تعداد اشخاصی که به جای حقیقت فنی به داستان بازاریابی اکتفا میکنند این قدر فراوان است و انگیزه‌ها به صورتی هستند که وعده‌های بیش از اندازه و تأخیر در فراهم کردن آن را توجیه می‌کنند، آشفتگی بزرگی در این صنعت در انتظارمان خواهد بود. بیشتر ارزهای دیجیتال به دقت بررسی نخواهند شد و چیزی فراتر از یک مشت داستان بازاریابی نیستند (و گاهی حتی در حد همان داستان هم مورد بررسی قرار نگرفته اند). بنابراین هر یک از این سکه‌ها در پایان به شکل هرم وارونه عظیمی در می‌آیند که بنیانگذار آن در پایین این هرم وارونه قرار خواهد گرفت.

واقعیت فنی را فقط تعداد کمی از افراد درک می‌کنند و بقیه به آنچه بنیانگذاران در وایت پیپر نوشته‌ شده است اعتماد می‌کنند. به نظرِ این دسته، وایت پیپر نشان‌دهنده واقعیت است. هیچ چیزی برای اجبار به اینکه واقعیت باید با داستان مطابقت داشته باشد، وجود ندارد. تنها اطلاعاتی که داریم فقط از همان تعداد اندکی که پروژه را ایجاد کرده‌اند به ما منتقل می‌شود. به عنوان مثال، زی‌کش ممکن است فناوری‌های فوق‌العاده جالبی داشته باشد، اما مدتی طولانی یک باگ در آن وجود داشت. حالا زی کش جزو آلت کوین‌های واقعا پاسخگو بود؛ باید دید بقیه چه تعداد آسیب‌پذیری‌هایی دارند که آنها را پنهان می‌کنند.

این به این معناست که بیشتر سکه‌هایی که در این صنعت بوجود آمده اند خیلی پرمخاطره میباشند. بیشتر آنها هیچ امیدی به دستیابی به ادعاهایی که در داستان بازاریابی‌شان کرده‌اند نخواهند داشت. بیشترشان هیچ تاریخچه ثبت شده‌ای از ارائه موارد مربوط به پروژه ندارند و می‌توان گفت هیچ بررسی روی بیشترشان صورت نگرفته است.

اگر اینها سهام بودند، آنها را به شکل اوراق صورتی (اوراق سهامی که کمتر از ۵ دلار ارزش دارند) منتشر میکگردند و قیمتشان به سبب ریسک فراوان ، بسیار پایین بود. متنوع‌سازی با سهام اوراق صورتیِ بررسی نشده نه تنها ریسک و نوسان را کمتر نمیکند، بلکه اهداف متنوع سازی را هم خنثی خواهد کرد.

آیا بیت کوین هم همین گونه است؟

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

پرسشی که در اینجا مطرح میگردد این است که آیا این موضوع درباره بیت کوین هم صدق می‌کند؟ سؤال منصفانه‌ای است، اما پاسخ آن می‌تواند منفی باشد. دلیلش این است که طی سال‌ها، هزاران نفر (اگر ده‌ها هزار نفر نباشد) بیت کوین را از نظر فنی با دقت بررسی کرده‌اند. حتی زمانی که وایت پیپر آن در ابتدا بیرون آمد، محیطی که امروزه شاهد آن هستیم وجود نداشت.

وقتی بیت کوین راه‌اندازی شد، تعداد افرادی که نودها را اجرا می‌کردند و استخراج انجام می‌دادند، انگشت‌شمار بود؛ چه رسد به اینکه آن را معامله هم بکنند. در آن زمان انگیزه‌هایی برای وعده‌های بیش از حد یا زیباسازی داستان وجود نداشت. علاوه بر این، وایت پیپر آن به شکل دقیق بیت کوین را توصیف می‌کرد و پس از اینکه بیت کوین ارائه شد وایت پیپر بیرون آمد. در حقیقت، وایت پیپر بیت کوین بعد از کد نوشته شد.

همچنین، با توجه به اینکه بیت کوین نخستین ارز دیجیتال بود، منطقی است که منبع کد آن بارها مورد بررسی قرار گرفته باشد. یک نمونه از بررسی‌کنندگان کد بیت کوین همین فراهم کنندگان آلت کوین میباشند که جهت ایجاد سکه خودشان به دقت منبع کد بیت کوین را بررسی و مطالعه نموده اند. به علاوه، بیشتر از ۵۰۰ شرکت‌کننده وجود دارند که درخواست اعمال تغییرات بوجود آورده اند و آن را به عظیم ترین پروژه ارز دیجیتال منبع باز تبدیل کرده‌اند.

داستان در مورد فورک‌های بیت کوین چگونه است؟

در اینجا باید درخصوص سکه‌هایی که چندان دور از بیت کوین نمیباشند و از خود آن منشعب شده‌اند هم صحبت داشته باشیم . لایت کوین، بیت کوین کش، بیت کوین اس‌وی و تعدادی دیگر از فورک‌های بیت کوین اساسا تنها تغییرات کوچکی میباشند که در کد بیت کوین اعمال شده اند.

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

در اینجا دو سوال مطرح میگردد: اول، اینکه میان بیت کوین و آن فورک‌ها چه تفاوت‌هایی موجود است؟ دوم، منبع کد آن چگونه حفظ میگردد؟

پاسخ نخستین پرسش ساده است. مهم‌ترین تفاوت در این است که یک فورک بیت کوین متمرکز است. تفاوت فنی بین آن‌ها هم آنقدر ناچیز است که وارد کردن آنها در سبد دارایی در کنار بیت کوین نمی‌تواند ریسک یا نوسان را کاهش دهد. بنابراین دلیلی برای متنوع‌سازی نمی‌ماند.

سؤال دوم خیلی مهم‌تر است. اگر این سکه قادر نباشد مثل بیت کوین منبع کدش را حفظ نماید، در معرض خطر عظیم تری قرار خواهد گرفت. این خطر قادر سات در قالب کوچکتر شدن تیم توسعه، کمتر شدن فعالیت یا درخواست‌های اعمال تغییرات خودرا نشان دهد. این تغییرات در کد را جهت مشخص نمودن حقیقت فنی از همان هنگام انشعاب می‌توان ارزیابی نمود. ولی این نیز هزینه‌بر خواهد بود و به آرامی صورت خواهد گرفت، بنابراین اغلب افراد ارزیابی را انجام نمی‌دهند.

اگر معصلی در بیت کوین رخ دهد، آلت کوین‌های فورک شده از آن هم که مسلما کیفیت کم تری نسبت به بیت کوین دارند قادر نیستند خطر ریسک یا نوسان را در سبد دارایی خود کمتر کنند.

بنابراین متنوع‌سازی سبد دارایی چه معنایی دارد؟

می‌دانیم که بیت کوین از چند جهت با آلت کوین‌ها متفاوت است. اول، بیت کوین غیر متمرکز است در حالیکه آنها نیستند. دوم، بیت کوین در زمان ایجاد انگیزه‌ای برای داستان‌سازی، بازاریابی و تأخیر در ارائه نداشته است در حالیکه آلت کوین‌ها داشتند. سوم، بیت کوین بالاترین ارزش بازار را دارد.

لذا جهت حضور در این زمینه ، حداقل باید بیت کوین را داشته باشید. حالا پرسش این است که چه چیز دیگری را در سبد دارایی ‌خود میتوانید اعمال کنید ؟

چواب این است که خودتان باید تحقیق نمایید. اطلاعات موجود در این بازار بیشتر بازاریابی و و پر از مبالغه میباشند؛ لذا وعده‌هایشان به دشواری امکان دارد تحقق یابد یا حتی ممکن است غیر ممکن باشد. از آنجا که ریسک بیشتر سکه‌ها به جز بیت کوین، نظیر سهام اوراق صورتی در بازار بورس میباشد ، باید بررسی دقیق‌تری در آنها صورت دهید. تحقیقات حقیقی به معنای ارزیابی کد آنها میباشد.

اگر نمی‌دانید چگونه باید کد را بخوانید یا از آن بدتر، چنانجچه کد منبع بسته شده است یا هنوز نوشته نشده مانده، کلا باید از خیر آنها بگذرید. حقیقت فنی چنین ارزی غیرقابل‌تأیید خواهد بود.

اگر قادر به خواندن کد هستید، اما نمی‌خواهید این کار را انجام دهید، باز هم بهتر است اصلا وارد آن نشوید. هیچ اطمینان کافی وجود ندارد که چنین سکه‌هایی داستان بازاریابی و واقعیت فنی یکسانی داشته باشند. اعتماد به هر چیز دیگری از جمله نظرات افراد در توییتر و یوتیوب احتمالا به نوعی متعصبانه است. در ضمن این نظرات معمولا درباره داستان بازاریابی آن سکه هستند نه درباره کد آن که هیچ تعهدی برای انطباق با واقعیت ندارد.

این به نوبه خود به این معنی است که باید تحقیقات کاملی صورت دهید تا معین شود یک ارز دیجیتال ارزش سرمایه‌گذاری را دارد یا خیر. با توجه به اینکه ارزش بازار و/ یا نقدشوندگی بیشتر سکه‌ها ناچیز میباشد ، تایمی که جهت تحقیقات صرف میگردد واقعا ارزش این تلاش را نخواهد داشت. بنابراین شاید بتوان گفت خیلی از این سکه‌ها در هر صورت برای سرمایه‌گذاری مناسب نخواهند بود.

نتیجه‌گیری

چرا تنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال بی معنی است؟

متنوع‌سازی سبد دارایی در ارزهای دیجیتال تا حدودی امری غیر منطقی به نظر میرسد. داستان بازاریابی و حقیقت بنیادی اغلب با هم مطابقت ندارند و ارزیابی صحیح از هر سکه بسیار هزینه‌بر است. سرمایه‌گذاری در آلت کوین‌ها بدون بررسی کد آنها، معادل تنوع‌سازی تصادفی و بدون انجام تحقیقات در اوراق سهام صورتی است. چنین اقدامی فقط ریسک و نوسان را به جای کاهش دادن افزایش می‌دهد و هدف اصلی متنوع‌سازی را خنثی می‌کند.

همچنین ، با توجه به نوع انگیزه‌ها (که نه اجباری وجود دارد و نه جریمه‌ای)، تحقیق بر روی کد خودش نوعی اتلاف وقت محسوب میگردد. به همین سبب است که حجم بازار اوراق صورتی در بورس تا این اندازه کم میباشد، ولی اوراق سهامی که در نزدک یا بازار بورس نیویورک معامله میگردند حجم معاملاتی بسیار فراوانی دارند.

نتیجه اینکه ارز دیجیتالی که سرمایه‌گذاری در آن با عقل جور در می‌آید بیت کوین میباشد، زیرا از بدو تولد بی نظیرش تا امروز که یک دهه از عمرش گذشته است همیشه تمام شرایط لازم جهت سرمایه‌گذاری را بوجود آورده است. متنوع‌سازی یک سبد دارایی با افزودن بیت کوین به آن حقیقتا قادر است سود خوبی در پی داشته باشد و ریسک و نوسان را کمتر کند (اگر ضد چرخه‌ای باشد). اضافه کردن آلت کوین‌ها به سبد دارایی چنین نتیجه‌ای را برای شما حاصل نخواهد کرد و بنابراین وارد کردن آنها کاملا بی‌معنی خواهد بود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.