چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟


مجموع گس مصرف‌شده ‌در روز بر روی اتریوم

اتریوم چیست؟ و چرا اتریوم ارزشمند است؟

بزرگترین پول رمز پایه پس از بیت کوین است تنها با فاصله ی کمی از معرفی اش با قیمت حدود سه دلار به قیمت ۲۸۰ دلار رسیده است. این کوین در اواخر سال ۲۰۱۳ توسط ویتالیک باترین، یک محقق و توسعه دهنده معرفي شد. توسعه ی اتریوم به صورت آنلاین و جمعی تأمین مالی شد و در ۳۰ جولای ۲۰۱۵ کارش را رسما شروع کرد. در واقع اتریوم ایجاد شد تا وظایفی را به انجام رساند که بیت کوین نتوانسته بود آنها را انجام دهد. هدف اتریوم صرفا معرفی یک ارز دیجیتال جدید و رقیبی برای بیت کوین نبود، بلکه هدف اصلی آن ایجاد محیطی برای تبادلات مالی بدون دخالت انسان بود. به عبارت دیگر، پول های اتر و اتر کلاسیک صرفا برای کمک به اجرای اهداف پلتفرم اتریوم ارائه شدند.

با این توصیف اگر بخواهیم تعریف کامل تری از اتریوم ارائه دهیم باید بگوییم که اتریوم یک پلتفرم نرم افزاری قابل برنامه ریزی غیر متمرکز، مبتنی بر فناوری زنجیره ی بلوکی است که به توسعه دهندگان امکان ایجاد و توسعه ی برنامه های غیر متمرکز را می دهد. این شبکه به کاربران این اجازه را می دهد تا بتوانند قراردادهای هوشمند و نرم افزارهای مستقل توزیع شده را بدون حتی کمترین سانسور، تأخیر و دخالت شخص سوم اجرا نمایند.

این دهه زمان مناسبی برای توسعه فناوری‌های غیرمتمرکز به شمار می رود. اگر چه رمزنگارها، ریاضی دانان و کدنویس ها تلاش زیادی به خرج دادند تا پروتکل پیشرفته‌تری را به منظور افزایش بیشتر حریم شخصی و اصالت سیستم‌های مختلف از پول نقد الکترونیکی گرفته تا رای گیری برای انتقال فایل، ایجاد کنند اما پیشرفت کار آنها طی بیش از ۳۰ سال بسیار کند بوده است. تکنولوژی بلاک چین و به بیان عام تر نوآوری اجماع اقتصادی عمومی ایجاد شده توسط ساتوشی ناکاموتو در سال ۲۰۰۹ گام امیدبخشی بود که جهش عظیم دیگری را در حرکت رو به جلوی صنعت کامپیوتر ایجاد کرد.

بحران مالی عظیم سال ۲۰۰۸ باعث شد تا به اعتماد به بخش مالی جریان اصلی، یعنی شرکت ها و دولت هایی که معمولا بر آنها نظارت دارند خدشه زیادی وارد شود. این اتفاق بسیاری را بر آن داشت تا به دنبال شیوه های جایگزین دیگری بگردند. در ادامه، افشاگری‌های ادوارد اسنودن در سال ۲۰۱۳ در مورد ورود دولت به حریم خصوصی شهروندان، انگیزه بیشتری را به کسانی که به دنبال راه‌حل‌هایی برای این وضعیت می گشتند. اگر چه هنوز فناوری‌های بلاکچین به راهکار جریان اصلی تبدیل نشده اند، اما عنصر غیر متمرکز سازی می‌تواند به پذیرش فزاینده آنها کمک کند.

کاربرد بلاک چین از تلفن های اپل تا واتس اپ را در بر می گردد. یکی از عناصر مهم در این فناوری رمزگذاری نام دارد که بر اساس آن شرکت نویسنده نرم افزار و سازمان مدیریت کننده سرور ها، نمی توانند رمز آن را بشکنند. از نظر کسانی که شرکت‌ها را به دولت ترجیح می‌دهند، اقتصاد اشتراکی نسخه 1.0 نتوانسته به بسیاری از وعده هایی که داده است، جامه عمل بپوشاند. تنها کاری که غول‌های همانند اوبر انجام دادند، جایگزین کردن خودشان با واسطه های دیگر بوده است. توجه داشته باشید که لزوماً عملکرد این غول‌ها، همیشه بهتر از واسطه های قبلی نیست.

بلاک چین و فناوری های مرتبط با آن که من به نام آن ها را کریپتوی نسخه 2.0 می گذارم راهکار جذابی را ارائه می‌کنند. در این جا بجای دل خوش بودن به رفتار صادقانه گروه‌هایی که در تعامل با آنها هستیم، سیستم های فناورانه خلق می‌شود که ویژگی‌های مطلوبی را در داخل سیستم ایجاد می کند به نحوی که با وجود فعالیت بازیگران ناصادق، سیستم همچنان بتواند با اطمینان به کارش ادامه بدهد.

همه تراکنش های تحت کریپتو نسخه 2.0 دارای دنباله های قابل ممیزی اثبات ها یا سند های رمزنگاری اند، شبکه های فرد به فرد غیر متمرکز، تکیه ما به یک سرویس دهنده منفرد را کاهش خواهد داد. رمزنگاری کلید عمومی امکان شکل گیری هویت های قابل حمل و کنترل شده توسط کاربر را فراهم می سازد. انواع پیشرفته‌تر قابلیت های ریاضی از قبیل امضا های حلقه ای و رمزنگاری همومورفیک و اثبات های دانش صفر (دانایی‌ صفر) به تضمین حریم شخصی کمک می‌کنند و این امکان را به کاربران می دهند تا بتوانند داده‌های مربوط به خودشان را مورد استفاده قرار بدهند به گونه‌ای که بتوان ویژگی های خاصی از آنها را مورد راستی‌آزمایی قرار داد و حتی بدون افشای جزئیات حریم شخصی آنها را محاسبه کرد.

با این حال عجیب ترین نکته از نظر استفاده کنندگان قدیمی این فناوری به پذیرش سازمانی صریح آن طی دو سال گذشته برمی گردد. در فاصله زمانی سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ صحنه بلاکچین و به عبارت روشن تر صحنه بیت کوین به میدانی برای تحولات متنوع و ایده آل گرا و ابزاری برای جنگ قدرت تبدیل شده است. با این حال اکنون، مشارکت آی بی ام و یا مایکروسافت، گزارش تحقیقاتی بانک انگلستان و اعلامیه‌های کنسرسیوم بانکداری، مهیج‌ترین بیانیه‌ها هایی هستند که به رشد اعضای فضای کریپتو کمک خواهد کرد.

چه اتفاقی افتاد؟ به نظر من برخی آنارشیست های کریپتو انعطاف پذیری و پیشرفت تکنولوژیکی بانک ها و حتی شرکت‌های بزرگ آرمانگرا را دست کم گرفتند. بیشتر اوقات فراموش می‌کنیم که عنصر اصلی شرکت ها را مردم تشکیل می‌دهند و ارزش‌ها و نگرانی‌های افراد داخل شرکت ها همانند افراد عادی است. ممکن است چنین تصور شودکه آنچه نشریه اکونومیست «ماشین اعتماد» می نامد جایگزینی کاملی برای لنگر اعتماد متمرکز هم در تامین مالی و هم در حوزه های دیگر که متکی بر نظارت بر قانون گذاری و تایید اعتبار جهان حقیقی هستند به شمار می رود. اما واقعیت خیلی پیچیده تر از این حرفهاست، در حقیقت سازمان ها کاملا به هم اعتماد ندارند و نگرانی سازمان های متمرکز واقع در یک صنعت در مورد متمرکز سازی در صنایع دیگر همانند مردم عادی است. شرکت‌های انرژی که کارشان تولید و فروش برق است، درست به همان اندازه که از فروش در بازار متمرکز خوشحال می شوند به فروش در بازار غیر متمرکز نیز علاقه‌مند هستند و حتی در برخی موارد بازار غیر متمرکز را ترجیح خواهند داد.

علاوه بر این اگر چه در حال حاضر با صنایع غیرمتمرکز زیادی مواجه هستیم، اما غیرمتمرکز بودن آنها به حدی است که توسط افراد خارج از این صنایع احساس نمی‌شود و از کارایی بالایی نیز برخوردار نیستند. در این نوع غیر متمرکز سازی شرکت باید زیرساخت خودشان را که مبتنی بر مدیریت کاربران، تراکنش ها و داده ها ست حفظ کنند و بتوانند آنها را در هنگام تعامل با سایر شرکت‌ها تغییر بدهد .اگر چه یکپارچگی حول یک رهبر بازار منفرد، کارایی این صنایع را بالا خواهد برد. اما رقبای رهبر فوق الذکر و قانون‌گذاری ضد اعتماد علاقه ای به آن ندارد و از این ما را به بن بست می رساند. با ظهور و پیدایش بانک های اطلاعاتی غیرمتمرکز که بتوانند با کمک فناوری، منافع اثر شبکه انحصاری یک جانبه را نصیب کاربران کنند، همه افراد امکان الحاق و سود بردن از این وضعیت را بدون شکل‌گیری انحصار یکجانبه که تاثیرات منفی را به همراه خواهد داشت، پیدا خواهد کرد.

به دلایلی که در بالا ذکر شد، علاقه به زنجیره بلوک کنسرسیومی در بخش مالی، کاربرد بلاک چین در صنعت زنجیره تامین و سیستم های تشخیص هویت مبتنی بر بلاک، روز به روز افزایش می‌یابد. استفاده از بانک‌های اطلاعاتی غیرمتمرکز، این امکان را به افراد خواهد چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ داد تا بدون اینکه زیر بار کنترل یک پلتفرم متمرکز بروند و احیاناً به واسطه انحصار طلبی اش مورد سوء استفاده قرار بگیرند، از منافع حضور در آن پلتفرم برخوردار شوند.

پس از آنکه ساتوشی ناکاموتو در ژانویه ۲۰۰۹ بیت کوین را راه اندازی کرد. در همان چهار سال اول حضورش، توجه بسیاری را به سمت خود جلب کرد. ویژگی های پرداخت بیت کوین به عنوان یک ذخیره ارزش جایگزینی، جالب توجه بود. در سال ۲۰۱۳ نگاه فعالان این حوزه به اپلیکیشن‌های بلاکچین نسخه 2.0 جمع شد و زیر بنای اپلیکیشن های بلاک چین نسخه ۲ را نیز فناوری مورد استفاده در امنیت و غیر متمرکز سازی بیت کوین تشکیل می‌داد و گستره وسیعی از ثبت نام دامنه تا قراردادهای مالی تامین مالی جمعی و حتی بازی ها را در بر می گیرد. دانش هسته و پشت صحنه پلتفرم یعنی اتریوم این بود که می‌توانستیم یک زبان برنامه نویسی تورینگ کامل را که در داخل پروتکل لایه پایه تعبیه شده بود به صورت کاملا انتزاعی مورد استفاده قرار دهیم تا توسعه‌دهندگان بتوانند اپلیکیشن های مختلف با هر هدفی و منطق کسب و کاری تولید کنند و در عین حال از ویژگی های هسته‌ای بلاک چین نیز سود ببرند. تقریباً در همان زمان سیستم هایی از قبیل سیستم فایل بین سیاره ای (IPFS)، پلتفرم ذخیره سازی غیرمتمرکز پا به عرصه گذاشته و ابزارهای قدرتمند جدیدی در اختیار رمزنگار ها قرار گرفتند تا بتوانند با استفاده از آنها در کنار فناوری بلاک چین، حریم شخصی و به طور خاص zk-SNARKها (اثبات دانایی صفر، کوتاه و غیر تعاملی دانش) را افزایش بدهند. ترکیب رایانش مبتنی بر بلاک چین تورینگ کامل و شبکه های غیر بلاکچینی غیر متمرکز با استفاده از فناوری‌های رمزنگاری مشابهو همچنین یکپارچه سازی بلاک چین با رمزنگاری پیشرفته به چیزی منتهی شد که من نام آن را کریپتوی نسخه 2.0 می‌گذارم. اگرچه ممکن است این عنوان، ابهام آمیز باشد اما به نظر من بهترین اسمی است که می توان روی آن گذاشت.

کریپتو نسخه ۳ چیست؟ ادامه دهنده روندهای موجود در کریپتو نسخه ۲ و به طور خاص پروتکل های عمومی مربوط به حریم شخصی و انتزاع محاسباتی است. اما علاوه بر آن به فاکتور مهمی به نام مقیاس پذیری نیز توجه دارد. در حال حاضر همه پروتکل های بلاک چینی موجود از این ویژگی برخوردارند که هر رایانه موجود در شبکه باید هر تراکنش را پردازش کند. این ویژگی به افزایش امنیت و تحمل بیشتر در برابر خطا منتهی خواهد شد. اما در عین حال توان پردازش شبکه را به توان پردازشی گره های موجود در آن محدود می‌سازد.

هدف کلیدی کریپتوی نسخه ۳، فائق آمدن بر این محدودیت و افزایش مقیاس استفاده از ارزهای رمزنگاری شده به سطح مورد نیاز برای پذیرش جریان اصلی است. خوانندگانی که اطلاعات خوبی دارند، در این رابطه با ایده های همچون «شبکه های صاعقه»، کانال های حالت و شاردینگ برخورد کردند.

سوال دیگری که در این رابطه مطرح است به پذیرش برمی‌گردد. اتفاق دیگری که کریپتو نسخه ۲ علاوه بر مورد کاربرد ساده اش در حوزه ارزهای رمزنگاری شده در سال ۲۰۱۵ با آن مواجه شد، این بود که اگر چه افراد زیادی در مورد آن صحبت می‌کردند و توسعه‌دهندگان پلتفرم‌های پایه زیادی را توسعه دادند، اما شاهد کاربرد قابل توجهی بر آن نبود. در سال ۲۰۱۶ شاهد توسعه اثبات های مفهوم هم از جانب بازیگران سازمانی و هم از جانب استارتاپ ها بودیم. البته همانند همه حوزه‌های دیگر، در اینجا نیز اکثریت آنها به موفقیت دست نیافتند و محو شدند.

ویتالیک بوترین
مخترع اتریوم و دانشمند ارشد بنیاد اتریوم
دوم آوریل 2016

که معمولا ۹۰ درصد کسب و کارهای جدید به سرانجام نمی رسند، اما ۱۰ درصدی که موفق می‌شوند، احتمالا خواهند توانست میلیون ها نفر را به سمت خود جلب کنند و نکته جالب توجه در حوزه بلاک چین نیز به همین موضوع برمی‌گردد.

چرا اتریوم ارزشمند است؟

اتریوم یک شبکه غیرمتمرکز و منبع باز و اولین بلاکچینی است که قابلیت قرارداد هوشمند را راه اندازی کرد.

چرا اتریوم ارزشمند است؟

  • 1-ارزش ذاتی اتریوم چیست؟
  • 2-ارزش واقعی اتریوم چیست؟
  • قراردادهای هوشمند
  • 3-اتریوم 2.0 چیست؟
  • فاز 0
  • ادغام
  • زنجیر خرد شده یا شارد چین (Shard Chains)
  • اتریوم 2.0 چگونه بر ارزش ذاتی اتر تأثیر می گذارد؟
  • آیا قیمت اتریوم با تغییر به اتریوم 2 به رشد خود ادامه خواهد داد؟
  • 4-آیا اتریوم می تواند مانند بیت کوین ذخیره ارزش باشد؟
  • عرضه ضد تورم
  • قراردادهای آتی اتریوم

اقتصاد آنلاین-حسین عسکری؛ اتریوم در جولای 2015 راه اندازی شد و در طی چند سال، به دلیل ارائه طیف گسترده ای از برنامه های غیرمتمرکز (DApp) ارزش آن به طور قابل توجهی افزایش یافت. افزایش انفجاری محبوبیت امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) و توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) موفقیت آن را به عنوان فعال‌ترین شبکه بلاکچینی که استفاده می‌شود، نشان داده است.

علاوه بر این، ارز بومی آن، اتر (ETH)، جایگاه دوم خود را با ارزش بازار و حجم روزانه در فضای ارزهای رمزپایه حفظ کرده است.

1-ارزش ذاتی اتریوم چیست؟

قبل از شناسایی ویژگی‌های منحصر به فرد اتریوم، اجازه دهید ابتدا تعریف ارزش ذاتی و نحوه اعمال آن در ارزهای دیجیتال مانند اتریوم را بررسی کنیم.

در امور مالی، ارزش ذاتی بیانگر ارزش درک شده یا واقعی یک دارایی یا یک ارز است. نباید آن را با قیمت بازار اشتباه گرفت زیرا دارایی ها ممکن است چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ بیش از حد یا کمتر از ارزش گذاری شوند.

ارزهای فیات مانند دلار ایالات متحده یا یورو ارزش ذاتی دارند زیرا توسط مقامات پولی مانند بانک های مرکزی صادر می شوند و عمدتاً در اقتصاد آنها استفاده می شوند.

ارزش ذاتی ارزهای دیجیتال چیست؟ بانک‌های مرکزی دولت‌ها از ارزهای رمزنگاری‌شده مانند بیت‌کوین (BTC) یا اتریوم (ETH) حمایت نمی‌کنند، اما ارزش ذاتی آنها را می‌توان با کمبود، موارد استفاده و کاربرد تکنولوژیکی آن‌ها تعریف کرد. در طول سال‌ها، ارزهای دیجیتال به عنوان یک ذخیره‌کننده ارزش شهرت پیدا چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ کرده‌اند و وعده می‌دهند که می‌توانند در آینده به واحد مبادله تبدیل شوند.

2-ارزش واقعی اتریوم چیست؟

با توجه به اینکه ارزش ذاتی، ارزش ادراک شده یا واقعی سرمایه گذار از یک دارایی است، ابزار مفید برای اینکه چرا اتریوم علاقه و سرمایه را در سراسر جامعه کریپتو جذب کرده است، بسیار مهم است.

بر خلاف بیت کوین که به عنوان جایگزین پولی برای ارزهای ملی ایجاد شد، اتریوم به عنوان پلتفرمی ساخته شد که می توانست قراردادهای هوشمند برنامه ریزی شده و برنامه های کاربردی را با استفاده از اتر تسهیل کند.

قراردادهای هوشمند

قراردادهای هوشمند اتریوم به عنوان ابزار اصلی این پلتفرم ظاهر شده اند، با توجه به اینکه آنها موارد استفاده ارزشمند در دنیای واقعی مانند برنامه های DApps، DeFi و NFTs را تامین می کنند. آنها امکان اجرای خودکار قراردادها را بدون دخالت واسطه هایی مانند بانک ها برای تراکنش های مالی یا اشخاص قانونی برای ترتیبات قانونی می دهند.

میلیاردها دلار دارایی در حال حاضر در پرداخت ها، وام ها، بیمه و هر برنامه DeFi که آینده امور مالی را شکل می دهد، قفل شده است. قراردادهای هوشمند اتریوم احتمالاً نحوه مدیریت خدمات مالی و عمومی مانند حاکمیت، زنجیره تأمین، بازارها و شناسایی دیجیتال را تغییر خواهند داد.

علیرغم رقابت شدید سایر شبکه‌های بلاک چین، اتریوم همچنان محبوب‌ترین پلتفرم برای DApps است و بیشترین تعداد پروژه‌های DeFi، NFT را میزبانی می‌کند.

3-اتریوم 2.0 چیست؟

اتریوم قرار است در آینده‌ای نزدیک از مکانیسم اثبات کار (PoW) به مکانیسم اثبات سهام (PoS) تغییر کند که منجر به یک بلاک چین سریع‌تر و کارآمدتر می‌شود.

شبکه اتریوم از چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ زمانی که DeFi و NFT دنیای مالی و هنر را تسخیر کرده اند، افزایش قابل توجهی در حجم و اندازه تراکنش ها تجربه کرده است. چنین ترافیکی اغلب باعث ایجاد تنگناهای سیستمی با افزایش قابل توجه هزینه ها شده است که زنجیره بلوکی را ناپایدار کرده است.

برای اینکه شبکه اتریوم بتواند در برابر افزایش روزافزون مقبولیت خود و پشتیبانی از تعداد فزاینده تراکنش ها دوام بیاورد، نیاز به یک تحول اساسی دارد. ارتقاء مکانیسم اثبات کار (PoW) به مکانیسم اثبات سهام (PoS) ، اتریوم را مقیاس‌پذیرتر، کارآمدتر و پایدارتر می‌کند و در عین حال تمرکززدایی اساسی آن را تضمین می‌کند.

این ارتقا فقط در یک چارچوب فنی بدون تأثیر بر نحوه تراکنش و نگهداری دارایی های کاربران در سراسر شبکه انجام می شود. نقشه راه اتریوم سه مرحله زیر را برای تکمیل ارتقا پیش بینی می کند:

فاز 0

فاز 0همچنین به عنوان زنجیره فانوس دریایی (Beacon Chain) شناخته می شود

این به‌روزرسانی در حال حاضر منتشر شده است و استیکینگ (staking) را به اتریوم ‌آورده است. این زمینه را برای ارتقای آینده فراهم چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ می کند و سیستم جدید را هماهنگ می کند.

ادغام

Mainnet Ethereum که شبکه کنونی است، باید در مقطعی با Beacon Chain ادغام شود و انتظار می‌رود که این اتفاق در سال 2022 رخ دهد.

این ادغام امکان استیکینگ را برای کل شبکه فراهم می کند و نشان دهنده پایان استخراج انرژی بر است.

زنجیر خرد شده یا شارد چین (Shard Chains)

انتظار می رود زنجیره های خرد شده (Shard) در سال 2023 راه اندازی شوند. با این حال، شاردینگ یک ارتقاء چند مرحله ای چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ برای بهبود مقیاس پذیری و ظرفیت اتریوم است. زنجیره‌های Shard راه‌حل‌های لایه ۲ را قادر می‌سازند تا کارمزد تراکنش‌های پایینی را ارائه دهند و در عین حال عملکرد شبکه را بهبود بخشند.

شاردینگ فرآیندی است که به مجموعه‌های کوچک‌تری از گره‌ها اجازه می‌دهد تا تراکنش‌ها را به صورت موازی بدون نیاز به دستیابی به اجماع در کل شبکه پردازش کنند. اتریوم 2.0 وعده داده است که بر خلاف 30) (TPS، سرعت تراکنش را از طریق استقرار شارد چین به 100000 تراکنش در ثانیه (TPS) برساند.

انتقال اتریوم به مکانیسم اثبات سهام (PoS) بحث داغی را در جامعه کریپتو ایجاد کرده است. در حالی که برخی از مزایای حاصل از جمله مقیاس پذیری و پایداری به دلیل یک سیستم کارآمدتر انرژی واضح است، بسیاری از این نگرانند که تمرکززدایی به دلیل اجرای آن در خطر بیفتد.

فرآیند اعتبار سنجی مکانیسم اثبات سهام (PoS) ممکن است از اعتبار سنجی‌های هلدینگ بزرگی که می‌توانند تأثیر زیادی بر تأیید تراکنش داشته باشند، دچار مشکل شود و در نتیجه بر ماهیت واقعی تمرکززدایی تأثیر بگذارد. مخالفان انتقال همچنین شاردینگ را به عنوان تهدیدی برای امنیت شبکه می دانند. از آنجایی که برای ایمن سازی زنجیره های خرده چندگانه و کوچک به اعتبار سنجی کمتری نیاز است، خطر بیشتری وجود دارد که آنها بیشتر در معرض عوامل مخرب قرار گیرند.

اتریوم 2.0 چگونه بر ارزش ذاتی اتر تأثیر می گذارد؟

بسیاری از کارشناسان ارزهای دیجیتال بر این باورند که سال 2022 برای قیمت اتریوم یک سال مهم خواهد بود. این ارز دیجیتال از زمان عرضه خود در سال 2015 رشد فوق‌العاده‌ای را تجربه کرد و از 0.30 دلار به 4800 دلار در سال 2021 رسید.

آیا قیمت اتریوم با تغییر به اتریوم 2 به رشد خود ادامه خواهد داد؟

در حالی که پیش‌بینی قیمت هر دارایی بر اساس تحلیل‌های تکنیکال یا بنیادی غیرممکن است، سرمایه‌گذاران کریپتو به اتفاق آرا معتقدند که اتریوم 2 بر ارزش ذاتی اتر تأثیر می‌گذارد آنها معتقدند که همه چیز به اجرای روان ارتقاء بستگی دارد.

مانند هر تغییر مهم، استقرار اولیه اتریوم 2 ممکن است دلیل مستقیم نوسانات باشد. تا زمانی که ارتقا به طور کامل در سراسر شبکه آزمایش، تایید و موثر واقع شود، کارشناسان برای ماه‌ها عدم قطعیت را پیش‌بینی می‌کنند که به ناچار بر قیمت اتریوم تأثیر می‌گذارد.

در بلندمدت، انتقال به یک مکانیسم پایدارتر و کارآمدتر، به نفع پذیرش اتریوم برای کاربران و شرکت‌هایی است که بر روی این پلتفرم ایجاد می‌کنند. با این حال، نحوه و زمان بندی همه این اتفاقات باعث تردید در میان سرمایه گذاران است که جانب احتیاط را در تخصیص سرمایه خود انجام می دهند تا زمانی که چشم انداز دقیق تری وجود داشته باشد.

تقاضا برای توکن اتر وعملکرد قیمت اتریوم به موفقیت ارتقا و اینکه آیا پلتفرم تجدید شده بتواند موقعیت پیشرو خود را در میان سایر رقبای شبکه نوآور حفظ کند، بستگی دارد.

4-آیا اتریوم می تواند مانند بیت کوین ذخیره ارزش باشد؟

به گفته تحلیلگران مالی، به دلیل استفاده بیشتر در دنیای واقعی از اتریوم،اتر این پتانسیل را دارد که به ارز دیجیتال غالب تبدیل شود.

هر دو بیت کوین و اتریوم به دلیل عدم تمرکز و عرضه قابل برنامه ریزی به عنوان محافظ در برابر تورم در نظر گرفته می شوند. در حالی که عرضه محدود بیت کوین به تعداد 21 میلیون کوین یک ویژگی واضح است، عرضه اتر محدود نیست، بلکه تورم زایی یا (disinflationary)تلقی می شود.

عرضه ضد تورم

برخلاف بیت کوین، اتریوم دارای عرضه نامحدود است. با این حال، گردش آن هر ساله از طریق فرآیند استخراج محدود می شود. این مکانیسم ضد تورم نامیده می شود زیرا عرضه با نیازهای شبکه مطابق با پیشرفت آن تنظیم می شود و تورم قیمت به طور موقت کاهش می یابد.

با مکانیسم اثبات سهام (PoS) جدید اتریوم، اعتبار دهندگان برای هر تراکنش تایید شده به جای اینکه ماینرها با بلاک‌های جدید پاداش دریافت کنند، پاداش می‌گیرند.

مکانیسم استیکینگ تضمین می‌کند که اتر ها در شبکه قفل شده اند و هر چه اتر های بیشتری قفل شوند، شانس بیشتری برای ارزشمندتر شدن آنها وجود دارد، زیرا تعداد اتر ‌های کمتری در گردش هستند. به نوعی، این فرآیند باعث می شود که ارز دیجیتال کمیاب تر شود، حتی اگر به روشی متفاوت از بیت کوین باشد.

قراردادهای آتی اتریوم

در فوریه 2021، گروه CME اتر را در کنار بیت کوین به ارزهای دیجیتال خود اضافه کرد. این دستاورد مهم به این معنی است که ارز دیجیتال بیشتری در بازارها معامله می شود که ممکن است به افزایش ارزش آن کمک کند.

در دسامبر 2021، گروه CME همچنین قراردادهایی را برای قراردادهای آتی میکرو اتر، که نسخه هایی از قراردادهای آتی شاخص سهام E-mini گروه CME است، راه اندازی کرد. آنها قراردادهای کوچکتری نسبت به قراردادهای سرمایه گذاران نهادی هستند و بنابراین برای سرمایه گذاران خرد در دسترس تر و مقرون به صرفه تر هستند.

همچنین انتظار می‌رود که اینها به ارزش اتر کمک کنند زیرا مشارکت‌کنندگان بیشتری در بازار از هر دو نهاد و سرمایه‌گذاران خرد، بیشتر در معرض این ارز دیجیتال قرار می‌گیرند و ریسک قیمت آن را پوشش می‌دهند.

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

به‌عنوان یک سرمایه‌گذار پروژه‌های بلاک چینی، چطور بفهمیم که یک معامله خوب انجام داده‌ایم؟ چطور ارزش یک پلتفرم را درک کنیم و چطور آن را با پلتفرم‌های دیگر مقایسه کنیم؟ سر جان هارگریو (Sir John Hargrave)، سرمایه‌گذار مطرح حوزه بلاک چین و نویسنده چهار عنوان کتاب، در مقاله‌ای که در وبلاگ خود منتشر کرده است، سعی می‌کند با بررسی ارزش اتریوم به این سؤالات پاسخ دهد. این مقاله را در ادامه می‌خوانید.

من متقاعد شده‌ام که اتریوم در طولانی‌مدت ارزش بیشتری پیدا می‌کند: اتریوم «ماشین بی‌نهایتی» است که اپلیکیشن‌های بلاک چینی جدید بر روی آن ساخته می‌شوند. همانند ویندوز و اندروید، اتریوم هم سیستم‌عاملی برای دنیای پولی جدید است. این موضوع واقعاً اتریوم را بسیار ارزشمند می‌کند.

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

وب‌سایت چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ کوین دسک که از مشهورترین وب‌سایت‌ها در حوزه ارز دیجیتال به‌حساب می‌آید، مجموعه‌ وبینارهایی را تهیه کرده تا به سؤال ارزش اتریوم چطور تعیین می‌شود پاسخ دهد. از آنجا که وقت ندارید دو ساعت را به دیدن این ویدیوها اختصاص دهید، من در این مقاله آن‌ها را خلاصه و نکات مهم را برای شما بیان کرده‌ام (اگر سرتان شلوغ است صرفاً بخش‌هایی را که برجسته شده‌اند بخوانید.)

معیار ۱:‌ ارزش کل قفل‌شده

این شاخص سرخط همه اخبار را به خود اختصاص داده است. این موضوع تا حدودی تحت‌تأثیر نمودار وب‌سایت دیفای پالس (DeFi Pulse) است که بیش از حد در خصوص آن بزرگنمایی شد.

Total value locked (USD)

ارزش کل قفل‌شده در دیفای: به‌تنهایی چیزی را اثبات نمی‌کند.

ارزش کل قفل‌شده (Total Value Locked) از ضرب مجموع دارایی‌های دیجیتالی که در قراردادهای هوشمند حوزه امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) نگهداری می‌شود در ارزش دلاری فعلی این دارایی‌ها به دست می‌آید.

به‌عنوان مثال، اگر شما ۱۰۰ دلار به پلتفرم یونی سواپ اختصاص دهید تا تأمین نقدینگی کنید و از کارمزد معاملات بهره‌مند شوید، در حقیقت شما ۱۰۰ دلار در حوزه دیفای قفل کرده‌اید.

در وبینار ایلیا ابوگوف (Ilya Abugov) از دی‌اپ‌رادار (DappRadar) ارزش کل قفل‌شده به‌عنوان یک «شاخص بازاریابی» توصیف شده است که من هم با آن موافقم. منظور او این بود که ارزش کل قفل‌شده به درک هایپ (تبلیغ زیاد و غلوآمیز) پیرامون صنعت کمک می‌کند، اما به‌عنوان یک معیار برای سنجیدن ارزش چندان به کار نمی‌آید.

دلیلش این است که این ارزش کل با دلار آمریکا تعریف می‌شود؛ بنابراین با افزایش قیمت اتریوم، ارزش قفل‌شده افزایش می‌یابد، حتی اگر کاربردهای آن به‌ همان اندازه و متناظر با آن افزایش پیدا نکنند.

کاربران واقعی ارزش واقعی در بلاک چین هستند. شاخص ارزش قفل‌شده، کاربران واقعی را با نوسانات قیمتی اشتباه می‌گیرد.

(برای حل این مسئله، وب‌سایت DappRadar یک ارزش‌ کل قفل‌شده تعدیل‌شده را هم محاسبه می‌کند و تلاش می‌کند قیمت‌ها را با استفاده از میانگین متحرک ۳۰ روزه، هموار کند. این یک نسخه بهبودیافته از ارزش کل قفل‌شده است، اما همچنان با نمونه ایدئال فاصله بسیاری دارد.)

یک شاخص بهتر برای مشخص‌کردن تعداد کاربران واقعی، کیف‌پول‌های فعال منحصربه‌فرد است که در وبینار نیز در خصوص آن توضیح داده شده است. این شاخص مشابه شاخص کاربران فعال ماهانه در یک شرکت فناوری سنتی نظیر فیس‌بوک است؛ یک شاخص ارزشمند برای نشان دادن اینکه مردم چقدر با فیس‌بوک سروکار دارند (برای مثال آیا آن‌ها ماهی یک‌بار وارد حساب کاربری خود می‌شوند؟)

شاخص کیف‌‌ پول‌های فعال منحصر به فرد ساده به نظر می‌رسد، اما پیچیده است. در چه بازه زمانی فعال بودن کیف پول را می‌سنجیم؟ روزانه؟ ماهانه؟ سالانه؟ اگر کسی کیف پول داشته باشد و صرفاً از آن برای نگهداری طولانی‌مدت اتریوم استفاده کند، آیا نباید آن‌ را شمرد؟

خیلی سخت است که داده‌های مناسب و مفیدی روی کیف‌‌ پول‌های فعال منحصر به فرد پیدا کنید. وب‌سایت DappRadar، در صفحه دیفای خود کیف‌‌ پول‌های فعال منحصر به فرد را فهرست کرده است، اما باورکردن آمار و ارقامی که ارائه‌شده، دشوار است. برای مثال DappRadar گزارش داده است که تنها ۹۳۱ کیف‌‌ پول فعال منحصربه‌فرد در ۲۴ ساعت گذشته برای ارز دیجیتال کامپاند (Compound) بوده است، این در حالی است که بر اساس داده‌های وب‌سایت دون آنالیتیکس (Dune Analytics) ارز دیجیتال کامپاند بیش از ۲۵۰ هزار کاربر دارد.

بنابراین ما موضوع کیف‌‌ پول‌های فعال منحصر به فرد را فعلاً کنار می‌گذاریم هر چند می‌دانیم ارزش مطالعه بیشتری دارد.

معیار ۲: تعداد حساب‌ها

در وبینار مزبور، جانوس اسپانول (Joanes Espanol) از شرکت آمبردیتا (Amberdata) در خصوص سنجش تعداد حساب‌های اتریوم به‌عنوان راهی برای تعیین ارزش اتریوم صحبت کرد.

بیایید تصور کنیم که اتریوم یک بانک جهانی است. اگر ما تعداد حساب‌های مشتریانی را که هر ماه از این بانک استفاده می‌کنند بشماریم، چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ آیا در خصوص ارزش بانک به ما ایده‌ای نمی‌دهد؟

اولین مشکل این است که حساب‌های بانکی می‌توانند مقدار بسیار کم یا بسیار زیادی پول در خود جای دهند؛ بنابراین اگر بانکی ۱۰۰ مشتری بسیار ثروتمند داشته باشد به‌طور بالقوه از ۱۰۰۰ مشتری که به‌طور پیوسته دارای چک برگشتی هستند، ارزش بیشتری دارند؛ بنابراین تعداد حساب‌ها برای نشان‌دادن ارزش مطلق به ما چندان مفید نیستند.

مسئله دوم این است که برخی حساب‌ها توسط انسان‌ها و برخی از حساب‌ها توسط قراردادهای هوشمند نگهداری می‌شوند. وقتی افراد وارد یک قرارداد هوشمند می‌شوند (که پایه و اساس بلاک چین است) گاهی اوقات خود این قراردادهای هوشمند، حساب‌های مخصوص به خودشان را ایجاد می‌کنند.

به عبارت دیگر اگر من و شما هر کدام یک حساب کاربری داشته باشیم و وارد قرارداد هوشمندی شویم که یک حساب سوم را ایجاد می‌کند، به‌نوعی حساب‌های خودمان را دو بار شمرده‌ایم. این در حالی است که اگر من و شما هر کدام یک حساب بانکی سنتی داشته باشیم و مقداری پول در حساب امانی قرار دهیم هیچ‌کس این حساب امانی را به‌عنوان یک مشتری جدید به‌حساب نمی‌آورد.

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

دو نفر اما سه حساب؛ یک نفر ممکن است چند حساب داشته باشد.

شاخص ۳: حجم تراکنش‌ها

نقدشوندگی یا سیالیت خوب است. طبیعت به سیالیت پاداش می‌دهد، خواه در یک رودخانه کوهستانی زلال باشد یا در سیستم گردش خون در بدن یک انسان سالم. این موضوع در خصوص پول (و پول دیجیتال) نیز صدق می‌کند.

حجم تراکنش‌ها، شاخصی برای اندازه‌گیری نقدشوندگی است: هر چه تراکنش‌های بیشتری در شبکه اتریوم جریان پیدا کند، نقدشوندگی بیشتر می‌شود. در اینجا هم می‌توانیم قیاسی را که با بانک داشتیم، به کار ببریم: اگر به تعداد تراکنش‌های انجام‌شده در یک بانک نگاه کنیم، شاخص بهتری برای سنجش سلامت بانک خواهیم داشت تا اینکه بخواهیم تعداد حساب‌ها را شمارش کنیم، چراکه ممکن است حساب‌ها راکد باشند.

برای درک این موضوع که چطور ارزش تراکنش‌های اتریوم در حال رشد است، در زیر نموداری ارائه شده است که حجم معاملات اتریوم و بیت کوین را تا پایان سال ۲۰۲۰ با یکدیگر مقایسه کرده است:

Ethereum vs Bitcoin

ستون طلایی‌رنگ: بیت کوین، ستون آبی‌رنگ: اتریوم

نکته مهم این وبینار این است که اتریوم در حجم تراکنش‌ها بیت کوین را در هم می‌شکند. با این سرعت، اتریوم تا پایان سال ۲۰۲۰ (مقاله مربوط به دسامبر ۲۰۲۰ است) به بیش از یک تریلیون دلار در حجم معاملات سالانه می‌رسد: اولین دارایی دیجیتالی که به چنین رکوردی می‌رسد.

به یاد داشته باشید که اتریوم و بیت کوین دو چیز متفاوت هستند. بیت کوین صرفاً یک دارایی نظیر طلاست. اتریوم یک کلاس دارایی کامل است. اتریوم اولین گزینه سیستم‌عامل برای [یک پروژه] بلاک چین است؛ جایی که همه فعالیت‌ها در آن انجام می‌گیرد. به همین دلیل است که ستون آبی‌رنگ در نمودار بالا از ستون طلایی‌رنگ پیشی گرفته است: اتریوم از نظر تراکنش‌ها بسیار کاربردی‌تر است.

چرا در اتریوم سرمایه‌گذاری کنیم؟ چون پول در آن جریان دارد.

شاخص ۴: هزینه‌های گس (سوخت)

در این وبینار فردریک هاگا (Fredrik Haga) از دون آنالیتیکس (Dune Analytics) از موضوعی صحبت کرد که من تاکنون از آن به‌عنوان مهم‌ترین شاخصه یاد کرده‌ام.

همچنین بخوانید: گس در اتریوم چیست؟

همانند بسیاری از موارد دیگر در بلاک چین، «گس» نیز اصطلاحی گیج‌کننده است (توسعه‌دهندگان بلاک چین در ریاضیات فوق‌العاده‌ اما در نام‌گذاری مفاهیم وحشتناک هستند).

ساده‌ترین راه برای درک اصطلاح گس، کارمزد تراکنش برای استفاده از اتریوم است.

ایده اصلی این بود که گس سوختی است که ماشین اتریوم را به راه می‌اندازد. برای روشن کردن ماشین، شما باید برای گس (سوخت) با استفاده از اتر هزینه پرداخت کنید. این هزینه کارمزد تراکنش است. اگر کسی بخواهد از ماشین فوراً استفاده کند، قیمت گس (کارمزد تراکنش) افزایش می‌یابد و باید اتر بیشتری برای کارمزد بدهید. اگر به‌اندازه کافی کارمزد پرداخت نکنید، سوخت تراکنش شما تمام خواهد شد.

به یاد داشته باشید: گس= کارمزدهای تراکنش. این دقیقاً شبیه پرداخت کارمزد برای برداشت پول از دستگاه خودپرداز است. اگر خودپرداز در حالت عادی از شما ۲ دلار کارمزد و وقتی تعداد زیادی از افراد خواهان برداشت پول از خودپرداز شدند، از شما ۱۰ دلار کارمزد دریافت کند، دقیقاً مکانیسم گس در اتریوم را انجام داده است.

برای سرمایه‌گذاران زیرک بلاک چین، گس یک مکانیسم هشداردهنده است. وقتی قیمت گس بالاست، نشانه آن است که شما روی احساسات سرمایه‌گذاری کرده‌اید.

توجه داشته باشید که این موضوع همیشه صحیح نیست: اگر همه موش‌های صحرایی از یک صخره بپرند و شما دارید در خلاف جهت آنها می‌دوید، این می‌تواند نشانه خوبی باشد، اما شما معمولاً سعی می‌کنید همزمان با دیگران به سراغ توکن‌هایی بروید که همه به سراغشان رفته‌اند، به همین دلیل کارمزدهای تراکنش بسیار بالا است.

اگر به سود برسید، کارمزد بالای تراکنش‌ها به سود شما می‌انجامد و اگر ضرر کنید، کارمزد بالای تراکنش‌ها، ضررتان را بیشتر می‌کند. از آنجا که کارمزدهای تراکنش با gwei (سؤال نپرسید) تعیین می‌شود، محاسبه آن با دلار مشکل است. هنگامی که کارمزد معاملات بالاست، از سرمایه‌گذاری پرهیز کنید.

همان‌طور که کریستین کیم (Christine Kim) در یادداشت تحقیقاتی فوق‌العاده خود بیان داشته است، مجموع گس مصرف‌شده یک شاخص بسیار مفید است:

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

مجموع گس مصرف‌شده ‌در روز بر روی اتریوم

توجه داشته باشید که این کل کارمزدهای گس نیست، بلکه مجموع گس مصرف‌شده است؛ به عبارت دیگر قیمت از این معادله حذف می‌شود؛ بنابراین ما کل FUD (ترس، بلاتکلیفی و شک) و FUMO (ترس از دست دادن) را از نمودار حذف می‌کنیم.

برای مقایسه، تصور کنید که ما در حال سنجش تقاضا برای خودرو در آغاز شکل‌گیری صنعت خودروسازی هستیم. هزینه‌ای را که برای بنزین خودروها مصرف می‌شود محاسبه نمی‌کنیم (چراکه بی‌ثبات است) بلکه برای ما مسافت کل رانده‌شده اهمیت دارد. مسافت بیشتر = استفاده بیشتر از خودروها = تقاضای بیشتر برای خودروها.

به‌طور کلی تقاضای بیشتر به معنای ایجاد ارزش بیشتر است. نمودار بالا تقاضای روزافزون را برای اتریوم نشان می‌دهد. به این معنی که به‌طور فزاینده‌ای از اتریوم برای اجرای اپلیکیشن‌های باارزش استفاده می‌شود. از این منظر شبیه سنجش تقاضای نفت و بنزین است (ممکن است آنها برای نامگذاری از آن استفاده کرده باشند.)

مجموع گس مصرف‌شده می‌تواند تقاضا برای اپلیکیشن‌های دیفای منحصربه‌فرد را اندازه‌گیری کند. اگرچه هیچ منبعی سراغ ندارم که چنین داده‌هایی را در یک نمودار کاربرپسند ارائه کرده باشد (پروژه‌ای عالی برای یک برنامه‌نویس خلاق).

خلاصه

  • اگرچه بیت کوین همچنان از لحاظ ارزش بازار، پیشتاز ارزهای دیجیتال به‌حساب می‌آید، اما اتریوم به‌طور بالقوه باارزش‌ترین دارایی دیجیتال در بازار است.
  • این موضوع به این خاطر است که اتریوم به‌عنوان یک سیستم عامل جدید برای اپلیکیشن‌های دیفای مورداستفاده قرار می‌گیرد؛ جایی که بیت کوین صرفاً نظاره‌گر است و در این حوزه نقشی ندارد.
  • این بدان معناست که اتریوم احتمالاً به لحاظ قیمتی دست‌کم گرفته شده است و پایین‌تر از ارزش واقعی خود معامله می‌شود. اما هیچ‌کس نمی‌داند که چطور باید ارزش واقعی آن را سنجید. اطلاعات زیادی وجود دارد که اغلب ارزش چندانی ندارد.
  • ارزش کل قفل‌شده یک شاخص بیهوده است (ارزش کل قفل‌شده را به یاد بیاورید)؛ این شاخص برای مشاهده هایپ (جوّسازی) در اطراف پروژه‌های اتریوم مفید است، اما از در نظر گرفتن آن برای تصمیمات سرمایه‌گذاری پرهیز کنید.
  • تعداد افرادی که از بلاک چین‌ها استفاده می‌کنند، مهم‌ترین عامل ارزش است (بلاک چین در مورد مردم است.)
  • به همین دلیل مجموع کاربران شاخص خوبی است، زیرا کاربران واقعی یک بلاک چین را نشان می‌دهد. اما این شاخص به شما نمی‌گوید که چند نفر به‌طور فعال از آن استفاده می‌کنند.
  • کیف پول‌های فعال منحصربه‌فرد، تعداد افرادی را که فعالانه از یک بلاک چین استفاده می‌کنند نشان می‌دهد، اما محاسبه آن دشوار است. زیرا تفاسیر متفاوتی از اینکه یک کاربر «فعال» چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد، وجود دارد.
  • مجموع گس مصرف‌شده یک شاخص عالی است، زیرا این شاخص مقدار «سوخت» مصرف‌شده برای تأمین انرژی اتریوم (یا هر دی اپ دیگری) را نشان داده و قیمت را از معادله حذف می‌کند. اما محاسبه آن سخت است.

از امروز من به‌شخصه از شاخص مجموع کاربران به‌عنوان قانون خودم برای سرمایه‌گذاری در دیفای استفاده می‌کنم. می‌دانم که این چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ شاخص عالی نیست، اما هیچ معیار کاملی برای پول وجود ندارد.

در پایان باید گفت، بلاک چین در مورد مردم است. اگر تعداد واقعی افرادی که از بلاک چین استفاده می‌کنند به‌سرعت در حال رشد باشد و آن‌ها از بلاک چین ارزش واقعی دریافت کنند، می‌توانیم آن را یک سرمایه‌گذاری خوب قلمداد کنیم.

ارزش بیشتر = ارزش بیشتر. این معادله‌ای است که همه ما می‌توانیم در مورد آن به توافق برسیم.

این مقاله صرفاً نظر شخصی نویسنده را بازتاب می‌دهد و نباید به‌عنوان پیشنهاد سرمایه‌گذاری تلقی شود.

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

به‌عنوان یک سرمایه‌گذار پروژه‌های بلاک چینی، چطور بفهمیم که یک معامله خوب انجام داده‌ایم؟ چطور ارزش یک پلتفرم را درک کنیم و چطور آن را با پلتفرم‌های دیگر مقایسه کنیم؟ سر جان هارگریو (Sir John Hargrave)، سرمایه‌گذار مطرح حوزه بلاک چین و نویسنده چهار عنوان کتاب، در مقاله‌ای که در وبلاگ خود منتشر کرده است، سعی می‌کند با بررسی ارزش اتریوم به این سؤالات پاسخ دهد. این مقاله را در ادامه می‌خوانید.

من متقاعد شده‌ام که اتریوم در طولانی‌مدت ارزش بیشتری پیدا می‌کند: اتریوم «ماشین بی‌نهایتی» است که اپلیکیشن‌های بلاک چینی جدید بر روی آن ساخته می‌شوند. همانند ویندوز و اندروید، اتریوم هم سیستم‌عاملی برای دنیای پولی جدید است. این موضوع واقعاً اتریوم را بسیار ارزشمند می‌کند.

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

وب‌سایت کوین دسک که از مشهورترین وب‌سایت‌ها در حوزه ارز دیجیتال به‌حساب می‌آید، مجموعه‌ وبینارهایی را تهیه کرده تا به سؤال ارزش اتریوم چطور تعیین می‌شود پاسخ دهد. از آنجا که وقت ندارید دو ساعت را به دیدن این ویدیوها اختصاص دهید، من در این مقاله آن‌ها را خلاصه و نکات مهم را برای شما بیان کرده‌ام (اگر سرتان شلوغ است صرفاً بخش‌هایی را که برجسته شده‌اند بخوانید.)

معیار ۱:‌ ارزش کل قفل‌شده

این شاخص سرخط همه اخبار را به خود اختصاص داده است. این موضوع تا حدودی تحت‌تأثیر نمودار وب‌سایت دیفای پالس (DeFi Pulse) است که بیش از حد در خصوص آن بزرگنمایی شد.

Total value locked (USD)

ارزش کل قفل‌شده در دیفای: به‌تنهایی چیزی را اثبات نمی‌کند.

ارزش کل قفل‌شده (Total Value Locked) از ضرب مجموع دارایی‌های دیجیتالی که در قراردادهای هوشمند حوزه امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) نگهداری می‌شود در ارزش دلاری فعلی این دارایی‌ها به دست می‌آید.

به‌عنوان مثال، اگر شما ۱۰۰ دلار به پلتفرم یونی سواپ اختصاص دهید تا تأمین نقدینگی کنید و از کارمزد معاملات بهره‌مند شوید، در حقیقت شما ۱۰۰ دلار در حوزه دیفای قفل کرده‌اید.

در وبینار ایلیا ابوگوف (Ilya Abugov) از دی‌اپ‌رادار (DappRadar) ارزش کل قفل‌شده به‌عنوان یک «شاخص بازاریابی» توصیف شده است که من هم با آن موافقم. منظور او این بود که ارزش کل قفل‌شده به درک هایپ (تبلیغ زیاد و غلوآمیز) پیرامون صنعت کمک می‌کند، اما به‌عنوان یک معیار برای سنجیدن ارزش چندان به کار نمی‌آید.

دلیلش این است که این ارزش کل با دلار آمریکا تعریف می‌شود؛ بنابراین با افزایش قیمت اتریوم، ارزش قفل‌شده افزایش می‌یابد، حتی اگر کاربردهای آن به‌ همان اندازه و متناظر با آن افزایش پیدا نکنند.

کاربران واقعی ارزش واقعی در بلاک چین هستند. شاخص ارزش قفل‌شده، کاربران واقعی را با نوسانات قیمتی اشتباه می‌گیرد.

(برای حل این مسئله، وب‌سایت DappRadar یک ارزش‌ کل قفل‌شده تعدیل‌شده را هم محاسبه می‌کند و تلاش می‌کند قیمت‌ها را با استفاده از میانگین متحرک ۳۰ روزه، هموار کند. این یک نسخه بهبودیافته از ارزش کل قفل‌شده است، اما همچنان با نمونه ایدئال فاصله بسیاری دارد.)

یک شاخص بهتر برای مشخص‌کردن تعداد کاربران واقعی، کیف‌پول‌های فعال منحصربه‌فرد است که در وبینار نیز در خصوص آن توضیح داده شده است. این شاخص مشابه شاخص کاربران فعال ماهانه در یک شرکت فناوری سنتی نظیر فیس‌بوک است؛ یک شاخص ارزشمند برای نشان دادن اینکه مردم چقدر با فیس‌بوک سروکار دارند (برای مثال آیا آن‌ها ماهی یک‌بار وارد حساب کاربری خود می‌شوند؟)

شاخص کیف‌‌ پول‌های فعال منحصر به فرد ساده به نظر می‌رسد، اما پیچیده است. در چه بازه زمانی فعال بودن کیف پول را می‌سنجیم؟ روزانه؟ ماهانه؟ سالانه؟ اگر کسی کیف پول داشته باشد و صرفاً از آن برای نگهداری طولانی‌مدت اتریوم استفاده کند، آیا نباید آن‌ را شمرد؟

خیلی سخت است که داده‌های مناسب و مفیدی روی کیف‌‌ پول‌های فعال منحصر به فرد پیدا کنید. وب‌سایت DappRadar، در صفحه دیفای خود کیف‌‌ پول‌های فعال منحصر به فرد را فهرست کرده است، اما باورکردن آمار چه چیزی اتریوم را ارزشمند می کند؟ و ارقامی که ارائه‌شده، دشوار است. برای مثال DappRadar گزارش داده است که تنها ۹۳۱ کیف‌‌ پول فعال منحصربه‌فرد در ۲۴ ساعت گذشته برای ارز دیجیتال کامپاند (Compound) بوده است، این در حالی است که بر اساس داده‌های وب‌سایت دون آنالیتیکس (Dune Analytics) ارز دیجیتال کامپاند بیش از ۲۵۰ هزار کاربر دارد.

بنابراین ما موضوع کیف‌‌ پول‌های فعال منحصر به فرد را فعلاً کنار می‌گذاریم هر چند می‌دانیم ارزش مطالعه بیشتری دارد.

معیار ۲: تعداد حساب‌ها

در وبینار مزبور، جانوس اسپانول (Joanes Espanol) از شرکت آمبردیتا (Amberdata) در خصوص سنجش تعداد حساب‌های اتریوم به‌عنوان راهی برای تعیین ارزش اتریوم صحبت کرد.

بیایید تصور کنیم که اتریوم یک بانک جهانی است. اگر ما تعداد حساب‌های مشتریانی را که هر ماه از این بانک استفاده می‌کنند بشماریم، آیا در خصوص ارزش بانک به ما ایده‌ای نمی‌دهد؟

اولین مشکل این است که حساب‌های بانکی می‌توانند مقدار بسیار کم یا بسیار زیادی پول در خود جای دهند؛ بنابراین اگر بانکی ۱۰۰ مشتری بسیار ثروتمند داشته باشد به‌طور بالقوه از ۱۰۰۰ مشتری که به‌طور پیوسته دارای چک برگشتی هستند، ارزش بیشتری دارند؛ بنابراین تعداد حساب‌ها برای نشان‌دادن ارزش مطلق به ما چندان مفید نیستند.

مسئله دوم این است که برخی حساب‌ها توسط انسان‌ها و برخی از حساب‌ها توسط قراردادهای هوشمند نگهداری می‌شوند. وقتی افراد وارد یک قرارداد هوشمند می‌شوند (که پایه و اساس بلاک چین است) گاهی اوقات خود این قراردادهای هوشمند، حساب‌های مخصوص به خودشان را ایجاد می‌کنند.

به عبارت دیگر اگر من و شما هر کدام یک حساب کاربری داشته باشیم و وارد قرارداد هوشمندی شویم که یک حساب سوم را ایجاد می‌کند، به‌نوعی حساب‌های خودمان را دو بار شمرده‌ایم. این در حالی است که اگر من و شما هر کدام یک حساب بانکی سنتی داشته باشیم و مقداری پول در حساب امانی قرار دهیم هیچ‌کس این حساب امانی را به‌عنوان یک مشتری جدید به‌حساب نمی‌آورد.

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

دو نفر اما سه حساب؛ یک نفر ممکن است چند حساب داشته باشد.

شاخص ۳: حجم تراکنش‌ها

نقدشوندگی یا سیالیت خوب است. طبیعت به سیالیت پاداش می‌دهد، خواه در یک رودخانه کوهستانی زلال باشد یا در سیستم گردش خون در بدن یک انسان سالم. این موضوع در خصوص پول (و پول دیجیتال) نیز صدق می‌کند.

حجم تراکنش‌ها، شاخصی برای اندازه‌گیری نقدشوندگی است: هر چه تراکنش‌های بیشتری در شبکه اتریوم جریان پیدا کند، نقدشوندگی بیشتر می‌شود. در اینجا هم می‌توانیم قیاسی را که با بانک داشتیم، به کار ببریم: اگر به تعداد تراکنش‌های انجام‌شده در یک بانک نگاه کنیم، شاخص بهتری برای سنجش سلامت بانک خواهیم داشت تا اینکه بخواهیم تعداد حساب‌ها را شمارش کنیم، چراکه ممکن است حساب‌ها راکد باشند.

برای درک این موضوع که چطور ارزش تراکنش‌های اتریوم در حال رشد است، در زیر نموداری ارائه شده است که حجم معاملات اتریوم و بیت کوین را تا پایان سال ۲۰۲۰ با یکدیگر مقایسه کرده است:

Ethereum vs Bitcoin

ستون طلایی‌رنگ: بیت کوین، ستون آبی‌رنگ: اتریوم

نکته مهم این وبینار این است که اتریوم در حجم تراکنش‌ها بیت کوین را در هم می‌شکند. با این سرعت، اتریوم تا پایان سال ۲۰۲۰ (مقاله مربوط به دسامبر ۲۰۲۰ است) به بیش از یک تریلیون دلار در حجم معاملات سالانه می‌رسد: اولین دارایی دیجیتالی که به چنین رکوردی می‌رسد.

به یاد داشته باشید که اتریوم و بیت کوین دو چیز متفاوت هستند. بیت کوین صرفاً یک دارایی نظیر طلاست. اتریوم یک کلاس دارایی کامل است. اتریوم اولین گزینه سیستم‌عامل برای [یک پروژه] بلاک چین است؛ جایی که همه فعالیت‌ها در آن انجام می‌گیرد. به همین دلیل است که ستون آبی‌رنگ در نمودار بالا از ستون طلایی‌رنگ پیشی گرفته است: اتریوم از نظر تراکنش‌ها بسیار کاربردی‌تر است.

چرا در اتریوم سرمایه‌گذاری کنیم؟ چون پول در آن جریان دارد.

شاخص ۴: هزینه‌های گس (سوخت)

در این وبینار فردریک هاگا (Fredrik Haga) از دون آنالیتیکس (Dune Analytics) از موضوعی صحبت کرد که من تاکنون از آن به‌عنوان مهم‌ترین شاخصه یاد کرده‌ام.

همچنین بخوانید: گس در اتریوم چیست؟

همانند بسیاری از موارد دیگر در بلاک چین، «گس» نیز اصطلاحی گیج‌کننده است (توسعه‌دهندگان بلاک چین در ریاضیات فوق‌العاده‌ اما در نام‌گذاری مفاهیم وحشتناک هستند).

ساده‌ترین راه برای درک اصطلاح گس، کارمزد تراکنش برای استفاده از اتریوم است.

ایده اصلی این بود که گس سوختی است که ماشین اتریوم را به راه می‌اندازد. برای روشن کردن ماشین، شما باید برای گس (سوخت) با استفاده از اتر هزینه پرداخت کنید. این هزینه کارمزد تراکنش است. اگر کسی بخواهد از ماشین فوراً استفاده کند، قیمت گس (کارمزد تراکنش) افزایش می‌یابد و باید اتر بیشتری برای کارمزد بدهید. اگر به‌اندازه کافی کارمزد پرداخت نکنید، سوخت تراکنش شما تمام خواهد شد.

به یاد داشته باشید: گس= کارمزدهای تراکنش. این دقیقاً شبیه پرداخت کارمزد برای برداشت پول از دستگاه خودپرداز است. اگر خودپرداز در حالت عادی از شما ۲ دلار کارمزد و وقتی تعداد زیادی از افراد خواهان برداشت پول از خودپرداز شدند، از شما ۱۰ دلار کارمزد دریافت کند، دقیقاً مکانیسم گس در اتریوم را انجام داده است.

برای سرمایه‌گذاران زیرک بلاک چین، گس یک مکانیسم هشداردهنده است. وقتی قیمت گس بالاست، نشانه آن است که شما روی احساسات سرمایه‌گذاری کرده‌اید.

توجه داشته باشید که این موضوع همیشه صحیح نیست: اگر همه موش‌های صحرایی از یک صخره بپرند و شما دارید در خلاف جهت آنها می‌دوید، این می‌تواند نشانه خوبی باشد، اما شما معمولاً سعی می‌کنید همزمان با دیگران به سراغ توکن‌هایی بروید که همه به سراغشان رفته‌اند، به همین دلیل کارمزدهای تراکنش بسیار بالا است.

اگر به سود برسید، کارمزد بالای تراکنش‌ها به سود شما می‌انجامد و اگر ضرر کنید، کارمزد بالای تراکنش‌ها، ضررتان را بیشتر می‌کند. از آنجا که کارمزدهای تراکنش با gwei (سؤال نپرسید) تعیین می‌شود، محاسبه آن با دلار مشکل است. هنگامی که کارمزد معاملات بالاست، از سرمایه‌گذاری پرهیز کنید.

همان‌طور که کریستین کیم (Christine Kim) در یادداشت تحقیقاتی فوق‌العاده خود بیان داشته است، مجموع گس مصرف‌شده یک شاخص بسیار مفید است:

ارزش اتریوم چگونه تعیین می‌شود؟

مجموع گس مصرف‌شده ‌در روز بر روی اتریوم

توجه داشته باشید که این کل کارمزدهای گس نیست، بلکه مجموع گس مصرف‌شده است؛ به عبارت دیگر قیمت از این معادله حذف می‌شود؛ بنابراین ما کل FUD (ترس، بلاتکلیفی و شک) و FUMO (ترس از دست دادن) را از نمودار حذف می‌کنیم.

برای مقایسه، تصور کنید که ما در حال سنجش تقاضا برای خودرو در آغاز شکل‌گیری صنعت خودروسازی هستیم. هزینه‌ای را که برای بنزین خودروها مصرف می‌شود محاسبه نمی‌کنیم (چراکه بی‌ثبات است) بلکه برای ما مسافت کل رانده‌شده اهمیت دارد. مسافت بیشتر = استفاده بیشتر از خودروها = تقاضای بیشتر برای خودروها.

به‌طور کلی تقاضای بیشتر به معنای ایجاد ارزش بیشتر است. نمودار بالا تقاضای روزافزون را برای اتریوم نشان می‌دهد. به این معنی که به‌طور فزاینده‌ای از اتریوم برای اجرای اپلیکیشن‌های باارزش استفاده می‌شود. از این منظر شبیه سنجش تقاضای نفت و بنزین است (ممکن است آنها برای نامگذاری از آن استفاده کرده باشند.)

مجموع گس مصرف‌شده می‌تواند تقاضا برای اپلیکیشن‌های دیفای منحصربه‌فرد را اندازه‌گیری کند. اگرچه هیچ منبعی سراغ ندارم که چنین داده‌هایی را در یک نمودار کاربرپسند ارائه کرده باشد (پروژه‌ای عالی برای یک برنامه‌نویس خلاق).

خلاصه

  • اگرچه بیت کوین همچنان از لحاظ ارزش بازار، پیشتاز ارزهای دیجیتال به‌حساب می‌آید، اما اتریوم به‌طور بالقوه باارزش‌ترین دارایی دیجیتال در بازار است.
  • این موضوع به این خاطر است که اتریوم به‌عنوان یک سیستم عامل جدید برای اپلیکیشن‌های دیفای مورداستفاده قرار می‌گیرد؛ جایی که بیت کوین صرفاً نظاره‌گر است و در این حوزه نقشی ندارد.
  • این بدان معناست که اتریوم احتمالاً به لحاظ قیمتی دست‌کم گرفته شده است و پایین‌تر از ارزش واقعی خود معامله می‌شود. اما هیچ‌کس نمی‌داند که چطور باید ارزش واقعی آن را سنجید. اطلاعات زیادی وجود دارد که اغلب ارزش چندانی ندارد.
  • ارزش کل قفل‌شده یک شاخص بیهوده است (ارزش کل قفل‌شده را به یاد بیاورید)؛ این شاخص برای مشاهده هایپ (جوّسازی) در اطراف پروژه‌های اتریوم مفید است، اما از در نظر گرفتن آن برای تصمیمات سرمایه‌گذاری پرهیز کنید.
  • تعداد افرادی که از بلاک چین‌ها استفاده می‌کنند، مهم‌ترین عامل ارزش است (بلاک چین در مورد مردم است.)
  • به همین دلیل مجموع کاربران شاخص خوبی است، زیرا کاربران واقعی یک بلاک چین را نشان می‌دهد. اما این شاخص به شما نمی‌گوید که چند نفر به‌طور فعال از آن استفاده می‌کنند.
  • کیف پول‌های فعال منحصربه‌فرد، تعداد افرادی را که فعالانه از یک بلاک چین استفاده می‌کنند نشان می‌دهد، اما محاسبه آن دشوار است. زیرا تفاسیر متفاوتی از اینکه یک کاربر «فعال» چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد، وجود دارد.
  • مجموع گس مصرف‌شده یک شاخص عالی است، زیرا این شاخص مقدار «سوخت» مصرف‌شده برای تأمین انرژی اتریوم (یا هر دی اپ دیگری) را نشان داده و قیمت را از معادله حذف می‌کند. اما محاسبه آن سخت است.

از امروز من به‌شخصه از شاخص مجموع کاربران به‌عنوان قانون خودم برای سرمایه‌گذاری در دیفای استفاده می‌کنم. می‌دانم که این شاخص عالی نیست، اما هیچ معیار کاملی برای پول وجود ندارد.

در پایان باید گفت، بلاک چین در مورد مردم است. اگر تعداد واقعی افرادی که از بلاک چین استفاده می‌کنند به‌سرعت در حال رشد باشد و آن‌ها از بلاک چین ارزش واقعی دریافت کنند، می‌توانیم آن را یک سرمایه‌گذاری خوب قلمداد کنیم.

ارزش بیشتر = ارزش بیشتر. این معادله‌ای است که همه ما می‌توانیم در مورد آن به توافق برسیم.

این مقاله صرفاً نظر شخصی نویسنده را بازتاب می‌دهد و نباید به‌عنوان پیشنهاد سرمایه‌گذاری تلقی شود.

عوامل تعیین‌کننده ارزش NFTها؛ چه چیزی باعث ارزشمند شدن توکن‌های بی‌همتا می‌شود؟

ارزش nftها

انفجار و رشد چشمگیر عرصه دیفای در طی ۹ ماه اخیر، توجه تمام افراد حاضر در دنیای رمزارزها را به خود جلب کرده است و قطعا شما نیز از این ماجرا باخبر هستید. رمزارزهای بی‌همتایی نظیر کریپتوپانکس (CryptoPunks که در سال ۲۰۱۷ به طور رایگان به هر فردی که کیف پول اتریوم داشت اهدا می‌شد) اکنون بیش از ۷ میلیون دلار فروخته می‌شوند. اوایل سال جاری، گران‌ترین و با ارزش‌ترین NFT توسط کریستی (Christie) نزدیک به ۷۰ میلیون دلار فروخته شده است. با توجه به مجموع فروش NFT در سه ماهه دوم سال ۲۰۲۱ که تقریبا ۱.۲۵ میلیارد دلار شده است، می‌توان گفت که این نوع رمزارزها هم‌چنان به حضور خود ادامه خواهند داد. هم‌چنین این موضوع مشخص است که اگرچه بازار توکن‌های بی‌همتا ارزش شگفت‌انگیزی دارد، اما کمتر به این موضوع پرداخت شده است که چه چیزی باعث ارزشمند شدن یک NFT می‌شود. اگرچه فروش چند میلیون دلاری توکن‌های غیرمثلی ممکن است توجه شما را جلب کرده باشد، اما میانگین قیمت هر NFT فقط ۱۲۰ دلار است. در ادامه به عوامل تعیین کننده ارزش NFTها می‌پردازیم. با ما همراه باشید.

عوامل تعیین‌کننده ارزش NFTها

ارزش NFTها

آیا تاکنون فکر کرده‌اید که چرا قیمت برخی NFTها بسیار بالاست؟! چرا دو توکن غیرمثلی شبیه به هم وجود دارند، ولی ارزش یکی از آنها چند میلیون دلار است و دیگری چند سنت؟ عواملی وجود دارند که ارزش NFTها را تعیین می‌کنند. این موارد شامل کاربرد، سابقه مالکیت، کمیاب بودن و نقدینگی هستند، که در ادامه به توضیح این موارد می‌پردازیم.

۱- کاربرد

کاربرد یکی از مهم‌ترین موضوعات در عرصه رمزارزها و NFTها است. آیا کاربرد توکن‌های بی‌همتا، با ارزش مورد انتظار آنها ارتباطی دارد؟ بعضی از جالب‌ترین کاربردهای توکن‌های غیرمثلی، در طی ۶ ماه اخیر خود را نشان داده‌اند؛ از بهبود بازی‌های رایانه‌ای با افزودن ویژگی کمیاب بودن آیتم‌های درون بازی و ارتقاء قدرت شخصیت‌های داخل بازی تا ایجاد سایر توکن‌ها در یک NFT دیگر. همچنین این توکن‌ها باعث رونق گرفتن نوع جدیدی از بازی‌ها به نام Play to Earn شده، که کاربران با بازی کردن می‌توانند کسب درآمد کنند.

کاربرد NFTها نقش مهمی در ارزش آنها ایفا می‌کند؛ بعضی از این توکن‌ها دارای سود هستند و ارزش و کاربردی فراتر از فروش مجدد برای این دست از رمزارزها ایجاد می‌کنند. داشتن یک دارایی که سودآور است، باعث می‌شود که برای آن دارایی،‌ تقاضا ایجاد شود. استفاده از سود مذکور، ارزشی به مراتب بیشتر برای NFTها ایجاد می‌کند؛ زیرا تعامل و توجه کاربران را به دارایی معطوف می‌سازد.

برای مثال، سینسیس وان (Synesis One) از فارمینگ اطلاعات برای یادگیری زبان هوش مصنوعی بهره می‌برد. NFTهای هر کلمه به دارنده آن سود ارائه می‌دهند؛ بدین صورت که هر بار از کلمه موجود در این NFTها در بازی با کلمات استفاده می‌شود، سودی نصیب دارنده این توکن می‌شود.

۲- سابقه مالکیت

ارزش به هویت صادرکننده اولیه یا صاحبان قبلی NFTها نیز بستگی دارد. توکن‌های غیرمثلی که ارزش بالایی در خصوص سابقه مالکیت دارند، اغلب توسط هنرمندان یا برندهای مشهور ایجاد شده‌اند. از نمونه‌های این هنرمندان می‌توان به هنرمند دیجیتالی بیپل (Beeple) اشاره کرد که ۳ مورد از ۱۰ فروش برتر NFTها را در اختیار دارد، یا سِر تیم‌ برنرز لی (Sir Tim Berners-Lee) که اخیرا یک توکن بی‌همتا با نام World Wide Web را به قیمتی بیش از ۵ میلیون دلار فروخته است.

اگر صرفا سابقه مالکیت را بررسی کنیم، تعیین ارزش NFT بسیار دشوار می‌شود. فارغ از آن که هنرمند یا سلبریتی مذکور طی ماه‌ها یا سال‌های آتی مشهورتر شود، آیا ارزش رمزارز شما ۱۰ برابر می‌شود؟ هرچند، اگر سلبریتی‌ها یا افراد شاخص در یک مقطع زمانی NFT مورد نظر را در اختیار داشته باشند، ارزش آن افزایش می‌یابد.

برای مثال، NFT از کارت‌های کلکسیونی که توسط بازیکن‌های برتر برای پیروزی در رقابت بزرگ استفاده شده باشد، نسبت به کارت‌های مشابه بدون این تاریخچه، ارزش احساسی به مراتب بالاتری خواهد داشت.

۳- کمیاب بودن

کمیاب بودن یکی از ویژگی‌های ذاتی NFTهاست؛ زیرا این رمزارزها ماهیت منحصربه‌فردی دارند. البته نکته‌ای در اینجا وجود دارد و آن این است که بعضی از NFTها منحصربه‌فردتر از سایر توکن‌های غیرمثلی هستند. این موضوع به معنای کمیاب بودن است.

فرض کنید که کلکسیونی دارای ۱۰,۰۰۰ شخصیت کاملا منحصربه‌فرد است. بعضی از شخصیت‌ها دارای ویژگی یا مشخصه‌های متفاوتی هستند که آنها را در این کلکسیون، کمیاب‌تر می‌سازد. این ویژگی کمیاب بودن است که منجر به افزایش چشمگیر ارزش NFT می‌شود. اولین توییت جک دورسی، ویدئوهای پرتاب‌های برتر بازیکنان بسکتبال NBA و NFT بیپل بسیار کمیاب، منحصربه‌فرد و مشهود هستند و این ویژگی‌ها باعث ارزشمند شدن آنها می‌شود.

۴- نقدینگی

نقدینگی زیاد به معنای ارزش بیشتر NFT است. نقدینگی دلیل مهمی برای این موضوع است که چرا توکن‌هایی که بر بستر اتریوم ایجاد شده‌اند ارزش بیشتری نسبت به دیگر شبکه‌ها دارند. توکن‌های بی‌همتای مبتنی بر استاندارد ERC اتریوم را به راحتی می‌توان در بازارهای ثانویه تبادل کرد. بدین ترتیب، اگر NFT مدنظر شما خریداری نشود، با مشکلات نقدینگی مواجه می‌شود. به عبارت دیگر، اگر کسی نخواهد که دارایی شما را خریداری کند، شما نمی‌توانید آن را بفروشید، حداقل نه با قیمتی که مدنظر شماست.

سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در NFTهایی سرمایه‌گذاری کنند که حجم معاملات بالایی داشته باشند؛ زیرا نقدینگی، ریسک نگهداری توکن‌هایی که نمی‌خواهید نگه دارید را کاهش می‌دهد.

نتیجه‌گیری

میلیون‌ها NFT در بازار وجود دارد. انتخاب توکن‌هاس غیرمثلی که مبدا و سابقه قوی و معتبر دارند، یکی از روش‌های انتخاب NFT برای خرید است، اما مهم‌ترین آن نیست. با سنجش خرید بعدی خود طبق اصولی که در این مقاله ذکر شد، شانس بیشتری برای خرید توکن غیرمثلی‌ای دارید که ارزش آن افزایش خواهد یافت.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.