چرا یک سهام زیان ده را نمیفروشیم؟ (بررسی علل روانشناختی)
اغلب افراد به دنبال کسب درآمد بیشتر، زندگی مرفهتر و… هستند. مطمئناً برای همه ما تبدیلشدن به یک سرمایه گذار موفق، آرزویی همیشگی و آرمانی است و کسب ثروت از این طریق برایمان بسیار جذاب است. اما باید به این موضوع واقف باشید که سرمایه گذاری موفق بهراحتی امکانپذیر نیست! واقعیت این است که بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگری از فراز و نشیبهایی برخوردار است. پس درک صحیح این اصل و استفاده درست از وضعیت مثبت و منفی بازار، برای تبدیلشدن به یک سرمایه گذار موفق بسیار کمککننده است.
در این مقاله سعی داریم به بررسی دلایل روانشناختی نگهداری یک سهام زیان ده و نفروختن آن بپردازیم.
چرا یک سهام زیان ده را نمیفروشیم؟
مطمئناً هر فردی به دنبال کسب سود و افزایش ثروت وارد بازار سرمایه میشود و در حالت کلی همه سرمایه گذاران از مثبت و منفی بودن بازار سرمایه آگاهی دارند و میدانند که این بازار مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیتهایی برای رشد برخوردار است، احتمال شکست نیز دارد. اما عکسالعمل هر سرمایه گذار در مواجه با این فراز و فرودها متفاوت است. بازار سرمایه ترکیبی است از سرمایهگذاران حرفهای و تازهوارد است که هرکدام رفتارها و عکسالعملهای متفاوتی در قبال خرید و فروش یک سهم یا نگهداری از آن بروز میدهند. ازجمله این رفتارها میتوان به خرید عجولانه، فروش دیرهنگام و نگهداری سهام زیانده اشاره کرد. فعالان بورس با این رفتارها بهخوبی آشنایی دارند. عدم داشتن پلن (برنامه) معاملاتی مناسب و تکیه بر احساسات مهمترین دلایل روانشناختی نگهداری سهام زیان ده است که در ادامه بهتفصیل هر یک را توضیح خواهیم داد.
عدم داشتن پلن (برنامه) معاملاتی
بعد از انتخاب یک سهم مناسب با استفاده از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی، میبایست قبل از ورود به معامله یک پلن معاملاتی برای خود تعیین کنید. اول اینکه شاخص بازار را بررسی کنید تا ببینید حال بازار خوب است یا خیر. سپس برای زمان ورود یا عدم ورود، مدتزمان نگهداری سهام و شرایط خروج از آن تصمیمگیری کنید و هدف خود را مشخص نمایید. منظور از تعیین هدف برای سرمایه گذاری در بورس در یک سهم، تعیین حد سود و حد زیان در آن است. به چند درصد از سود که رسیدید از بازار خارج میشوید، یعنی غلبه بر طمع، یا در چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ چه حدی از ضرر اقدام به خروج میکنید، یعنی غلبه بر ترس. ماجرا از این قرار است که احساس طمع و ترس در سرمایه گذار به او اجازه نمیدهد بهموقع موقعیت معاملاتی خود را ببندد. بنابراین داشتن یک استراتژی مشخص و شفاف برای ورود و خروج از معامله لازم است.
بر اساس توضیحاتی که ارائه شد، برای داشتن یک پلن یا استراتژی معاملاتی باید موارد زیر را برای خود مشخص نمایید:
• بررسی شاخص بازار
• تعیین حد سود و زیان
• تشخیص زمان مناسب ورود و خروج
• بررسی حمایت ها و مقاومت ها
• قیمت شروع و پایان هر روز
بهعنوانمثال عدهای از سرمایه گذاران بر این باورند که ضرر سهام زیان ده آنها بهقدری بزرگ شده است که دیگر آن سهام ارزش فروختن ندارد و باید صبر کنند تا بازار تغییر کند. غافل از اینکه ممکن است روزبهروز بر زیانشان افزوده شود. این افراد اگر از قبل حد ضرر مناسبی را برای خود تنظیم کرده باشند، میتوانند زیانهای خود را تا حد چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ زیادی کاهش دهند.
تکیه بر احساسات
عقل و احساس دو اصل جداییناپذیر زندگی افراد است و تفکیک این دو از هم در همه مراحل زندگی برای همه ما ضروری است. یکی از دلایل روانشناختی نگهداری یک سهام زیان ده و تجربه یک ضرر سنگین، میتواند عدم کنترل احساسات سرمایه گذار باشد. ترس از شکست، خوشبینی مفرط، غرور و لجبازی، تعصب بیجا، همه و همه میتواند در این موضوع دخیل بوده و موجبات یک ضرر سنگین را فراهم آورد.
ترس از شکست و عدم توانایی مقابله با آن
واهمه از شکست و ناکامی، ازجمله ویژگیهایی است که درون هر انسانی وجود دارد. برخی از سرمایه گذاران باوجودی که از خاصیت بازار بورس آگاهی دارند، ولی در هنگام مواجه با ضرر از پذیرش آن خودداری میکنند. بنابراین ترس از شکست یک از دلایلی است که باعث میشود سرمایهگذار بااینکه میداند سهامش در زیان است، ولی هم چنان در نگهداری آن پافشاری کرده و اقدام به فروش نمیکند. این امر از سوی دیگر منجر به این میشود که فرصتهای خوب سرمایه گذاری در سهمهای دیگر را نیز از دست دهد. درصورتیکه تحمل یک ضرر کوچک میتواند جلوی ضررهای بزرگتر بعدی را بگیرد و با فروش سهامی که در زیان است، فرصت سرمایهگذاری دیگری رقم زده شود.
خوش بینی مفرط
خوشبینی مفرط به معنای انتظارات نامعقول از خود و رفتار سهام خریداریشده در بورس است. فرد آنقدر به آینده سهام خود خوشبین است که در سهام زیان ده باقی میماند، به این امید که قیمت برمیگردد؛ درنتیجه از ضرر خارج شده و به سود میرسند. این سرمایه گذاران با تمرکز بر آرزوهای فراتر از واقعیت، خود را از مسیر موفقیت دور میکنند و از فرصتهای خوب سرمایهگذاری در سهمهای دیگر محروم میشوند.
غرور و لجبازی
احساس غرور نیز میتواند در نگهداری سهام زیان ده مؤثر باشد. سرمایه گذاری که اقدام به اخذ یک سهم نموده و از آن در مقابل دیگران بهعنوان یک سهم سودده یاد کرده، از اوضاع حال راضی نیست و برای آنکه غرورش خدشهدار نشود، ماندن در سهام زیان ده را چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ انتخاب میکند و حاضر به قبول اشتباه نیست. افراد باهوش واقعیت را میپذیرند و بهسرعت جلوی ضرر بیشتر را میگیرند. به یاد داشته باشید که همه سرمایه گذاریها هم به ارزشافزوده نمیرسند و حتی سرمایه گذاران حرفهای هم همیشه در کار خود موفق نیستند. بهترین کار این است که هر چه زودتر جلوی ضرر بیشتر گرفته شود و منابع موردنظر در سرمایهگذاری دیگری استفاده شود.
تعصب بی مورد
از دیگر احساسات اشتباهی که در بین برخی از سرمایه گذاران بهشدت رایج است، میتوان به وابستگی یا تعصب به یک سهم اشاره کرد. این افراد سهام زیان ده را بدون توجه به روند آن و وضعیت سودآوری شرکت برای سالها نگهداری میکنند. این در حالی است که میبایست روند سودآور بودن شرکت را بررسی کرده و تا حد معقول آن را نگه دارند. در این صورت فرد سرمایهگذار به سهام زیان ده خود وفادار باقی میماند و این رفتار تا جایی ادامه پیدا میکند که سهام خریداریشده وارد زیان سنگین شده و در نهایت سرمایهگذار با ضرر هنگفتی مجبور به خروج از آن میشود.
سخن آخر
غالباً در تصمیمها «احساس» بر «عقل» غلبه میکند و میتواند حقایق را فیلتر کند. در این شرایط سرمایهگذار ممکن است از حقایقی که با تمایلات او متضاد باشد، چشمپوشی کند. راهکار این است که سبد سهام و دارایی بهدوراز احساسات و بر اساس اصول سرمایه گذاری همراه با یک پلن معاملاتی مناسب تشکیل شود. چنانچه یک سرمایهگذار زیان را نپذیرد، هیچوقت به یک معاملهگر موفق تبدیل نمیشود. نکته مهم اینکه سرمایه گذار باید مثل یک رباط عمل کرده و درگیر احساسات نباشد. “جلوی ضرر را از هر کجا بگیرید منفعت است”. ضررهای کوچک ارزش آن را دارند که شما را آبدیده کنند و همچنین باعث میشوند از ضررهای بیشتری که در آینده ممکن است برایتان پیش بیاید جلوگیری کنند.
استعداد را فراموش کنید؛ این 2 ویژگی باعث موفقیت افراد و کسبوکارها است
فرقی نمیکند که شما چند سال دارید یا کجا زندگی میکنید؛ به هر حال همه در تحصیل، کارو زندگی دنبال موفقیت هستیم اما چرا برخی به آن دست پیدا میکنند و عدهای دیگر ناکام میمانند. نقش استعداد در این زمینه چقدر است؟
اگر از صاحبان مشاغل بپرسیم چه هدفی را دنبال میکنند، اغلب پاسخ میدهند که میخواهند موفق شوند. در این مقاله دو ویژگی مهم که به موفقیت افراد در زندگی شخصی و شغلی کمک میکند، اشاره میکنیم.
یکی از سوالات مهمی که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید این است که چه عاملی باعث موفقیت در زندگی شخصی و شغلی میشود؟ چه عاملی باعث میشود برخی به استقلال مالی برسند و برخی نمیتوانند چنین شرایطی را تجربه کنند؟
«کارن دیلون» سردبیر اسبق نشریه «هاروارد بیزینس ریویو» و نویسنده سه کتاب با همکاری «کلیتون کریستنسن» استاد دانشگاه هاروارد و نویسنده چندین کتاب پرفروش از جمله «چگونه زندگیمان را ارزیابی کنیم؟» اطلاعات جالبی در این زمینه ارائه میدهد.
وی در حرفه خود فردی موفق است و به همین دلیل پرسیدن این سوال از وی که «چه عاملی باعث موفقیت فرد میشود؟»، عجیب نیست.
عشق به یادگیری
کاریون دیلی سخنانش را با صحبت درباره استعداد شروع می کندو از نظر وی این مشکل بزرگی است که بسیاری را از تلاش برای یادگیری باز میدارد.
بسیاری از افراد موفق، موقعیت و جایگاه فعلی خود را به استعداد بالاتر خود نسبت به بقیه نسبت میدهند. شاید تصور میکنند که آنها دنیا را به شکل دیگری میبینند یا بر این باور هستند که مهارت بیشتری نسبت به بقیه دارند. با این حال کارن دیلون برخلاف آنها معتقد است که عامل اصلی موفقیت این افراد نه استعداد صرف بلکه این است که در تمام طول زندگی خود در حال یادگیری هستند.
وی دراین مورد میگوید:
«روند یادگیری در افراد موفق هیچگاه متوقف نمیشود. افراد موفق همواره در حال یادگیری هستند و عطش فراگیری موضوعات جدید باعث میشود در هر کاری به موفقیت برسند.»
توانایی شکست و ادامه کار
از نظر کارن، دومین عامل مهم در موفقیت افراد، مقاوم بودن آنها در برابر مسایل و مشکلات است. افراد موفق، عقب نشینی نمیکنند. این روحیه آنها باعث میشود در زندگی شخصی و شغلی خود به تلاش ادامه بدهند. کسب و کارهای مختلف ممکن است در طول مسیر با شکستهای مختلفی روبرو شوند؛ اما توانایی پذیرفتن شکست و ادامه دادن به تلاش اهمیت بسیاری دارد.
جف بزوس کار خود را با سایت حراجی به نام «Zshops» آغاز کرد؛ اما شکست چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ خورد. کتاب دوم «آریانا هافینگتون» 36 بار توسط ناشران رد شد. اگر این افراد و بسیاری مشابه آنها به تلاش ادامه نمیدانند اکنون به چنین موفقیتهایی نمیرسیدند.
تغییر استراتژی
یادگیری پیوسته و مداوم و جا نزدن باعث میشود که افراد موفق بتوانند در زندگی شخصی و شغلی به موفقیت برسند و این استراتژی مهمی است.
بسیاری از صاحبان مشاغل با استراتژی آگاهانهای کار را شروع میکنند و برای موفقیت کسب و کار خود برنامه ریزی میکنند. معمولا این افراد درک درستی از مسیر پیش روی خود دارند و با نگاهی هوشمندانه به سمت هدف حرکت میکنند.
در مسیر فعالیت ممکن است شرایط مختلفی پیش بیاید. حتی گاهی کسب و کارها از مسیر اصلی خارج میشوند ولی کماکان اگاهانه ادامه میدهند. در واقع استراتژیهای جدیدی را دنبال میکنند. گاهی لازم است با توجه به شرایط استراتژیها تغییر کند. هرچند همان محوریت و هدف اصلی در تغییرات مجددا دنبال میشود.
مثلا یوتیوب به عنوان نوعی سرویس دوستیابی ویدیویی کار خود را آغاز کرد. شرکت «یلپ» در اصل در سال 2004 به عنوان یک سیستم آنلاین شروع به کار کرد تا افراد بتوانند در دایره دوستی پیشنهادهای خوبی به یکدیگر ارائه دهند.
استارباکس در سال 1971 با فروش دستگاه اکسپرسوساز و آسیاب دانههای قهوه کار خود را آغاز کرد. اکثر کسب و کارها در مسیر خود تغییراتی را تجربه میکنند. همین تغییرات باعث میشود بتوانند به موفقیتهای خوبی برسند.
بررسی حضور بخش مسکن در بورس
گروه اقتصادی: رئیس انجمن انبوه سازان استان تهران گفت: حضور بخش مسکن در بورس، افزایش قیمت هر متربع واحد مسکونی را تشدید خواهد کرد. بدینترتیب، شاهد افزایش نقش تقاضای سرمایهای در این بازار خواهیم بود و دهکهای کمدرآمد بازهم در خانهدار شدن ناکام میمانند.
به گزارش فارس، ایرج رهبر رئیس انجمن انبوه سازان استان تهران، ضمن بیان این نکته که اساسیترین هدف نهادهای تصمیمگیر در حوزه مسکن، تامین خانه برای دهکهایی است که توانایی صاحبخانه شدن را ندارند، عنوان کرد: کنترل قیمت در بازار مسکن و تسهیل خانهدارشدن دهکهای ضعیف درآمدی نیازمند مصرفی بودن بازار مسکن است و بازشدن پای این بازار به بورس، زمینهساز ورود بیش از پیش تقاضاهای سرمایهای را فراهم میآورد.رئیس انجمن انبوهسازان استان تهران، با اشاره به علت افزایش قیمت مسکن در سالهای اخیر، گفت: ورود سنگین تقاضا سرمایهای به بازار مسکن، زمینهساز افزایش قیمت در سالهای اخیر است و حضور بخش مسکن در بورس، چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ افزایش قیمت هر متر مربع واحد مسکونی را تشدید خواهد کرد. بدینترتیب، شاهد افزایش نقش تقاضای سرمایهای در این بازار خواهیم بود و دهکهای کمدرآمد بازهم در خانهدار شدن ناکام میمانند.
*بورس مسکن کمکی به صاحبخانهشدن دهکهای کم درآمد نمیکند
وی ضمن اشاره به حضور پررنگ تقاضاهای سرمایهای در بازار مسکن، افزود: سرمایهگذاری که به قصد خرید متری واحد مسکونی وارد بازار مسکن میشود به دنبال کسب سود و حفظ ارزش سرمایۀ خود در مقابل رشد تورم است، بنابراین این تصمیم کمکی به تحقق هدف صاحبخانه شدن اقشار ضعیف نمیکند.رهبر در بیان راهکارهای بهبود شرایط بازار مسکن، عنوان کرد: دولت به منظور سامان دادن بازار مسکن، میبایست با اجرای قانون ساماندهی عرضه و توزیع مسکن، نسبت به واگذاری زمین ارزان قیمت، کاهش و تخفیف عوارض و کاهش درصد مالیاتها اقدام کرده و زمینه جهش تولید و سامان یافتن بازار را مهیا کند.
*تاثیر مالیاتهای تنظیمی در قطع دست سوداگران از بازار مسکن
رئیس انجمن انبوهسازان استان تهران، در ارتباط با تاثیرگذاری مالیاتهای تنظیمی در بهبود شرایط بازار مسکن عنوان کرد: در شرایطی که ساختار قوانین مالیاتهای تنظیمی توانایی جداسازی و قطع دست سوداگران از بازار را داشته باشد، میتواند در بهبود بازار مسکن بسیار موثر واقع شود.ایرج رهبر، در پاسخ به این سوال که آیا نقدینگی لازم برای ساخت مسکن از چه روشهایی قابل تامین است، گفت: در حال حاضر مشکل اصلی بخش ساخت و ساز مسکن، افزایش نجومی قیمت خانه و ناتوانی بخش اعظمی از تقاضاهای مصرفی برای حضور در بازار است. در شرایطی که قیمتها به منظور موثر کردن تقاضاهای مصرفی مناسب شود، بخش خصوصی در تامین مالی پروژههای ساخت مسکن مشکلی نخواهد داشت.
رشد شاخص بورس ماندگار است؟
1399/06/29
بورس بعد از مدتها نوسان و افت شدیدی که تجربه کرد، هفته گذشته وارد مدارصعودی شد و روزهای مثبتی را با خود برای سهامداران به همراه آورد اما تداوم یا موقتی بودن رشد شاخص بورس نگرانی کنونی فعالان بازار است و ذهن آنها را به خود مشغول کرده است.
به گزارش فراسرمایه ، جلسههای مکرر و پشت سرهم سازمان بورس که تا چند وقت گذشته برای بهبود روند معاملات و بازگشت دوباره رونق به بورس برگزار میشد همیشه ناکام میماند اما بالاخره با تصمیمات اتخاذ شده در آخرین جلسه شورای عالی بورس، امید دوباره به این بازار بازگردانده شد و شاهد سبزپوشی دوباره شاخص بورس در بازار بودیم، شاخص کل که بعد از گذشت بیش از یک ماه افت به مرور از دو میلیون واحد وارد کانال یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی شده بود، در آخرین روز معاملاتی هفته گذشته توانست دوباره به کانال یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد ورود کند.
در جلسه اخیر شورای عالی بورس آییننامه پیشنهادی حفظ ثبات بازار سرمایه و صیانت از حقوق سهامداران و سرمایهگذاران مورد بحث و بررسی قرار گرفت که به موجب مفاد این آییننامه، ضمانت اجرایی و اختیارات لازم به سازمان بورس و اوراق بهادار در جهت الزام سهامداران عمده به انجام عملیات بازارسازی و بازارگردانی تفویض شد.
همچنین در کنار این تصمیم، منع مشارکت بانکها در رابطه با مفاد ماده ۱۶ و ۱۷ قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر و ارتقای نظام مالی کشور، استثناء شد و بانکها مجاز به سرمایه گذاری در بازار سرمایه شدند.
به دنبال چنین اخباری در بازار، روز چهارشنبه خبری با عنوان موافقت صندوق توسعه ملی با انتقال یک درصد از منابع این صندوق به صندوق تثبیت بازار سرمایه منتشر شد که این موضوع در کنار دیگر تصمیمات اتخاذ شده توانست دوباره نگاه سهامداران را به بورس خوشبین کند و با ارزیابی کارشناسان مبنی بر تاثیر مثبت این اتفاق بر بورس و متعادل شدن روند معاملات بازار به سمت صعود، کام همه سهامداران شیرین شد.
رشد هفته گذشته بورس فقط به جلسه شورای عالی بورس منتهی نشد بلکه جلسات مختلفی در مجلس برگزار شد که صحبت های مطرح شده و حمایت های صورت گرفته از بازار سرمایه در این جلسه بر رشد دوباره شاخص بورس بیتاثیر نبوده است.
بازگشت افزایش تقاضا به بورس
نکتهای که در این زمینه ذهن همه کارشناسان و سهامداران حاضر در بازار چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ را به خود مشغول کرده و باعث نگرانی فعالان بازار شده است، موقتی بودن روند صعودی بازار و احتمال منفی شدن دوباره شاخص بورس است که در این زمینه «امیرعلی امیرباقری» امروز (شنبه) اظهار داشت: حرکت معاملات بورس در بازار هفته گذشته به سمت تعادل پیش رفت، در ابتدا وزنه بین عرضه و تقاضا متعادل شد اما بعد تقاضا در بازار شدت گرفت و در انتهای هفته هم بازار با رقم خوبی به کار خود پایان داد.
وی ادامه داد: نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که بازگشت معاملات هفته گذشته بورس به روند صعودی از طریق فشار پول حقوقیها و حمایت دستوری از سوی بورس انجام نشد بلکه انتشار اخباری مبنی بر حمایت و بازارگردانی لیدرها باعث افزایش تمایل حقیقیهای بازار به خرید شد و توانستند از قیمتهای مطلوب سهام در آن بازه زمانی استفاده کنند، در حقیقت سمت تقاضا را پر کردند و تعادل را به بازار بازگردانند.
امیرباقری خاطرنشان کرد: باید به این موضوع دقت کرد که اگر واقعیات و تحلیلهای بازار همخوانی با قیمتها نداشته باشد تزریق پول از سمت حقوقیها و حقیقیها بی فایده خواهد بود.
این کارشناس بازار سرمایه با بیان اینکه قیمتها در بازار باید ابتدا به سطح مطلوب و معقول برسند و بعد سرمایهگذاران خرد و بزرگ با دید انتفاع و کسب سود وارد بازار شوند، گفت: نکته ای که باید به آن توجه کرد این است که حقوقیها نمیتوانند به صورت مداوم از بازار حمایت کنند، آنها باید به سهامداران و هیات مدیره پاسخگو باشند به همین دلیل نباید انتظار داشت که حقوقیها در هر نقطهای از بازار اقدام به خرید کنند و به بهانه حمایت از بازار، پرتفوی خود را به سمت اعداد بالا و قیمت بالاتر سوق دهند زیرا در میانمدت و بلندمدت سهامداران هم طالب سود بیشتر خواهند شد.
امید بازار به صندوق توسعه ملی
وی به تزریق یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه اشاره کرد و افزود: اکنون در کشور نیازهای ارزی متنوع و مصارف اولویتداری نسبت به بازار سرمایه وجود دارد، بنابراین بعید به نظر میرسد با این کمیت و کیفیتی که مطرح شده منابع صندوق وارد بازار سرمایه شود.
امیرباقری خاطرنشان کرد: در کل این اقدام برای معاملات بازار امیدبخش است اما ورود یک درصد از منابع صندوق توسعه ملی به بازار در میانمدت منجر به تورم زایی خواهد شد، در کل میتوان گفت موقعیتهای دیگری برای این استفاده از این مبلغ وجود دارد که بهتر است آن را در آنجا هزینه کرد.
اتفاق نظر مسئولان برای حمایت از بورس
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، هفته گذشته جلساتی در سطح روسای قوا، رییس سازمان بورس و ایمیدرو برگزار شد که اتفاق نظر افراد حاضر در این جلسات حمایت از بورس بود.
وی افزود: نکتهای که باید مدنظر قرار گیرد ابعاد حمایت از این بازار است، برخلاف اینکه برخی تصور میکنند حمایت کردن الزاما معنای تزریق نقدینگی و افزایش قیمت سهام است بلکه باید گفت حمایت کردن انواع مختلفی دارد که مهمترین آن حمایت از شرکتها به جای حمایت از قیمتها است به این معنا که دست از قیمتگذاری دستوری برداشته شود و راه قیمتگذاری مطابق با بازار آزاد تسهیل شود.
امیرباقری خاطرنشان کرد: در کنار این مسایل باید ضمن آسانتر شدن افزایش سرمایهها برای آن شرکتها، سرمایه در گردش شرکتها با وام های بلندمدت ترمیم شود که این حمایتها در چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ آینده در افزایش فعالیت شرکتها و بهبود سودسازی و قیمت سهم نشان داده خواهد شد.
تاکید روسای قوا بر تامین مالی از مسیر بازار سرمایه
این کارشناس بازار سرمایه به تاکید اکثر روسای قوا بر تامین مالی از مسیر بازار سرمایه اشاره کرد و افزود: تامین مالی کلمهای است که باید برای آن تفکراتی صورت گیرد زیرا تامین مالی به معنی افزایش سرمایهها، فروش سهام است که در نهایت سمت عرضه را تقویت میکند.
روند کلی بورس معقول است
وی گفت: ممکن است بازار در محدوده سقفهای قبلی با فشار فروش و فشار عرضه در بازار مواجه شود، یکی از استراتژیهایی که سیاستگذار در بازار سرمایه در پیش گرفته است مخابره چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ اخبار مثبت به صورت قطره چکانی در بازار است تا از طریق تحریک و فشار حقیقیها برای خرید از بازار حمایت کنند.
امیرباقری افزود: به نظر میرسد روند کلی بورس معقول و مثبت باشد اما نباید در انتظار روندهایی مشابه چند ماه نخست سال باشیم بلکه حرکت بازار از این بعد آرامتر از گذشته است و درون یک کانال، نوسان خواهد داشت.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: اکنون اتفاق بنیادی خاصی که بتواند بازار را تهدید کند و در مسیر منفی قرار دهد وجود ندارد فقط ریسکهای سیاسی و خارج از بازار وجود دارد که همزمان میتواند با تقویت قیمت دلار به نفع بازار سرمایه پیش روند اما از طرفی هم میتواند با افزایش ریسکهای خاص موجب کاهش p/e (نسبت قیمت به درآمد) بازار شود.
وی گفت: انتظار داریم روندها شکل عقلانی و معقول به خود بگیرند و هیجانها چه در جهت مثبت و چه در جهت منفی تخلیه شده باشند و در میان مدت و بلندمدت معاملات معقولی را در بازار شاهد باشیم.
امیرباقری افزود: بازار ثانویه باید بازار فعالی باشد تا بتوان از این طریق بازار اولیه مثبتی را داشته باشیم و در نهایت تامین مالی و تحقق این هدف صورت بگیرد.
این کارشناس بازار سرمایه گفت: در شرایط حاضر فعالان بازار باید حتما از افراد دارای تخصص و مجوز قانونی استفاده کنند و بدون داشتن آگاهی و تجربه دست به سرمایه گذاری در بورس نزنند.
بررسی ۷ مورد از رایجترین مشکلات معاملهگرها + روش حل آنها
روزانه افراد زیادی در بستر بازارهای سرمایه گذاری ملی و بینالمللی مشغول به فعالیت هستند که این مسیر چالشهای مختص به خود را دارد. اگر شما نیز برای مدتی در بازارهای مالی مانند بازار ارز، سهام یا کریپتو فعالیت کرده باشید، حتماً متوجه شدهاید که در مسیر معامله، مشکلاتی برای تریدرها وجود دارد که مدیریت آن مشکلات کار سختی به نظر میرسد. در ادامه قصد داریم تا رایجترین مشکلات معامله گرها را بررسی کنیم و ببینیم که در نهایت چطور میتوانیم مشکلات مسیر معاملهگری خود را حل و فصل کنیم. اگر شما نیز به تازگی وارد بازار سرمایه گذاری شدهاید یا با وجود سابقه معاملاتی همچنان با مشکلاتی در این مسیر روبهرو هستید، با ما همراه باشید تا با هم این مهم را بررسی نموده و به نتیجه مطلوب برسیم.
چرا در مسیر معامله به مشکل برمیخوریم؟
اگر بخواهیم در بین بازارهای مختلف مالی، بازار بزرگ فارکس را برای مشکلات معامله گرها مثال بزنیم، طبیعتاً افراد از سراسر جهان در چنین بازاری فعالیت میکنند که بیشتر آنها از سطح دانش مالی بالایی نیز برخودار هستند. حالا اگر افراد مبتدی به این بازار ورود کنند، طبیعی است که در برابر افراد حرفهایتر نتوانند عملکرد خوبی داشته باشند. البته این دلیل نمیشود که تمام افراد مبتدی را در رده بازندگان فارکس قرار دهیم، طبیعتاً برخی از افراد، معامله را در ذات و استعداد خود دارند و در هر صورت میتوانند عملکرد معقولی داشته باشند. اما بهصورت کلی نبود دانش پایه معاملاتی، یکی از اصلیترین مشکلات معامله گرها است. اما گاهاً پس از کسب دانش پایه معاملاتی هم، باز درگیری مشکلاتی در حین معامله هستیم که به رفتارهای غریزی ما برمیگردد.
گاهاً با وجود این که میدانیم معاملهای را اشتباهی آغاز کرده یا پایان دادهایم، در برابر عمل خود هیچ پاسخی نداریم و حس میکنیم که همه چیز در یک چشم برهم زدن اتفاق افتاده و ما دست و پای خود را گم کردهایم. این رفتارها به آن دلیل اتفاق میاُفتد که هنوز استراتژیهای معاملاتی و شگردهایی که یاد گرفتهایم در ذهن ناخودآگاهمان نهادینه نشدهاند و برای این که بتوانیم در شرایط بحرانی عملکرد بهتری داشته باشیم، باید بیشتر خود را به چالش بکشیم و تمرین کنیم. در ادامه به برخی دیگر از رایجترین مشکلات معامله گرها و راهحلهای آنها بهصورت موردی خواهیم پرداخت که در نهایت دید واضحتری در مورد این مشکلات و راهحلهای آنان به ما میبخشند.
رایجترین مشکلات معامله گرها کدامند؟
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، نبود دانش پایه معاملاتی میتواند یکی از اصلیترین مشکلات معامله گرها باشد، همچنین رفتارهای غریزی ما در برابر شرایط بحرانی نیز یکی دیگر از این موارد خواهد بود. به غیر از این دو مشکل اساسی، مشکلات زیر را نیز میتوان در مسیر معاملات برای بیشتر تریدرها عنوان کرد:
شاید خندهدار به نظر برسد، اما این یک واقعیت است که بیشتر معاملهگران بازارهای مالی، درک صحیحی از تغییر قیمتها و شرایط بازار ندارند. آنها حتی نمیدانند که قیمت تحت تأثیر عرضه و تقاضا است که دچار نوسان میشود. به همین خاطر درگیر جزئیات و ابزارهای جادویی و خودکار میشوند تا بتوانند از بازار سود بگیرند و اغلب نیز در این مسیر ناکام میمانند. این معاملهگرها تصور میکنند که عواملی نامرئی وجود دارند که قیمتها را کنترل میکنند و باعث بروز نوسانات پیدرپی میشوند و همین باور اشتباه سبب میشود تا بهصورت کلی یک دید ناواضح نسبت به بازار داشته باشند و نتوانند در جهت درستی معامله کنند.
یکی دیگر از رایجترین مشکلات معامله گرها این است که ریسک بازار را نمیپذیرند. این در حالی است که فعالیت در بازارهای مالی همیشه با ریسک همراه است. اگرچه معاملهگران در ظاهر ریسک را میپذیرند، اما در باطن و در عملکرد خود نشان میدهند که هیچ اعتقادی به ریسک ندارند و با استفاده از ابزارهای مختلف میخواهند معاملات خود را اصطلاحا «free risk» کنند که در این مسیر هم اغلب ناکام میمانند؛ چراکه همیشه بازار برای تریدرها غافلگیر کننده است و همین مورد هم معامله در بازارهای مختلف را جذاب کرده است. اگر به این صورت نباشد، کل ماهیت معامله زیر سؤال میرود!
یکی دیگر از مواردی که به علت عدم پذیرش، معاملهگران را دچار مشکل میکند، موضوع ضرر در این بازارها است که با ماهیت ریسک گره خورده است. بیشتر معاملهگران تا چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ به نقطه ضرر نزدیک میشوند، دچار استرس شده و بدون هیچ تحلیلی، معامله را خاتمه میدهند و بعداً متوجه میشوند که این خاتمه بیشتر به ضرر آنها تمام شده است و اگر در معامله میماندند، بازار به روند صعودی باز میگشت. این رفتار از آن جهت از معاملهگران روی میدهد، چون فکر میکنند اگر ضرر کنند، اتفاق غیر طبیعی روی داده و معاملات آنها باید همیشه با سود همراه باشد. ایشان معمولاً سود و زیان خود را برحسب سود و زیان هر معامله محاسبه میکنند. در قسمت راهحلها به شما خواهیم گفت که سود و زیان معاملات خود را چگونه ارزیابی کنید.
برخی از افراد اگرچه هر روز از نظر مالی آموزش میبینند، اما همچنان فکر میکنند که از بقیه معاملهگران عقب هستند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. این افراد چون فکر میکنند که خود در هر صورت از دیگران عقب هستند، برای استارت زدن معاملات خود، صرفاً روی سیگنال افراد دیگر حساب میکنند. این سیگنالها گاهاً به سود میانجامد، اما معمولاً در بیشتر مواقع سیگنالها نیز نمیتواند سود معاملات را برای این افراد تضمین کند و باز هم به آن چیزی که بیش از همه از آن میترسند، یعنی زیان، دچار میشوند.
گاهاً معاملهگران حرفهای نیز با وجود اینکه استراتژیهای معاملاتی را فراگرفتهاند و به خوبی میتوانند شرایط بحرانی را مدیریت کنند، اما همچنان وقتی به سود قابل توجهی دست مییابند، در پی طمع برای کسب سود بیشتر، معاملات را در نقطهی مناسب خود پایان نمیدهند. این رفتار در انواع روندها ادامه دارد و ریشه تمام آنها را میتوان در طمع برای کسب سود بیشتر جستوجو کرد. طمع نه تنها در بازارهای مالی، بلکه در اکثر موقعیتها، یک رفتار آسیب زننده است و معاملهگران باید این رفتار خود را مدیریت کنند تا بتوانند عملکرد معقولتری در بازار داشته باشند.
خشم نیز مانند طمع، یکی از رفتارهای آسیب زننده است. گاهاً وقتی معاملهگران دچار زیانهای پیدرپی میشوند، سعی میکنند از بازار انتقام بگیرند و دچار خشم میشوند. طبیعتاً وقتی با خشم وارد بازار میشویم، همین خشم اجازه نمیدهد تا رفتار و عملکرد مناسبی را از خود بروز دهیم. بازار بزرگتر از آن است که یک تریدر به تنهایی بتواند از آن انتقام بگیرد.
وقتی برنامهریزی در کار نباشد، موفقیتی هم در کار نخواهد بود. برخی از معاملهگران صرفاً از روی شانس معامله کرده و از برنامه ریزی برای پوزیشنهای معاملاتی خود جلوگیری میکنند. بنابراین نداشتن برنامه نیز یکی دیگر از مشکلات معامله گرها در مسیر فعالیت در بازارهای مالی مختلف به حساب میآید که نیاز به مدیریت دارد.
موارد عنوان شده برخی از مشکلات معامله گرها بودند که به آنها اشاره شد. به غیر از موارد فوق، مشکلات دیگری نیز در مسیر فعالیتهای مالی برای تریدرها وجود دارد که بررسی تمام این موارد از محدودهی این مطلب خارج است. اگر یکی یا چند مورد از مشکلات نامبرده در مورد شما صدق میکند، با ما همراه باشید تا در ادامه به بیان یک سری از راهحلهای کلی برای این مشکلات بپردازیم.
چطور میتوان مشکلات معاملهگری را برطرف کرد؟
قطعاً هر مشکلی که در هر برهه از زندگی انسان پیش میآید، راهحلهایی نیز دارد. به همین خاطر در ادامه به راهحلهایی خواهیم پرداخت که برای حل مشکلات فوق تأثیرگذار خواهند بود. هرکدام از تریدرهایی که با رایجترین مشکلات معامله گرها روبهرو هستند، میتوانند روی راهحلهای زیر حساب کنند:
یک تریدر حرفهای، یک شاگرد مادامالعمر است که هرگز از آموزش دیدن در زمینه بازار مالی موردعلاقه خود، دست برنمیدارد. بنابراین آموزش دیدن باید یکی از کارهای روتین یک تریدر حرفهای باشد، تا در نهایت بتواند هربار عملکرد خود را بهبود بخشیده و به اهداف مالی خود دست پیدا کند. طبیعتاً در مسیر یادگیری اصولی و صحیح، دیگر مشکلات معامله گرها مانند طمعورزی، عدم برنامهریزی، عدم پذیرشها و …. نیز به مرور و به تدریج برطرف خواهند شد.
- درک صحیح از اصول پایه بازارهای مالی
گاهاً برخی از تریدرها، اگرچه تحت آموزش قرار میگیرند، اما آموزش آنها را به حاشیه میراند و از درک صحیح بازار دور میکند. زمانی آموزشها میتوانند باعث پیشرفت تریدرها شوند که درک درست و اصولی از بازار در پس زمینه این آموزشها قرار داشته باشد. بنابراین بهتر است در مسیر آموزش خود سعی کنید تا با درک سیستم عرضه و تقاضا در بازار، روند تغییر قیمتها را درک کنید و تصور نکنید که قیمتها فقط روی نمودار جابهجا میشوند. اصول بازار بسیار چرا افراد در بورس ناکام میمانند؟ سادهتر از چیزی است که اکثر معاملهگران تصور میکنند. بنابراین سعی کنید از پیچیده کردن بازار دست برداشته و بیشتر روی اصول پایه تأکید داشته باشید تا بتوانید بازدهی بیشتری از آموزشهای خود بگیرید.
سعی کنید از درون و با تمام وجود بپذیرید که معامله با ریسک و زیان همراه است. اگر بتوانید این دو مورد را نه ظاهری، بلکه از باطن بپذیرید و با آن کنار بیایید، دیگر در شرایط بحرانی و در پی شایعات و اخباری که بازار را به یکباره دچار آشفتگی میکنند، رفتار معقول و عملکرد صحیحی داشته باشید که در نهایت به سود بردن شما از معاملاتتان منجر شود. وقتی زیان را بپذیرید، دیگر از آن هراسی ندارید و میتوانید با زیانها کنار آمده و آن را نیز بخشی از فعالیت حرفهای خود در نظر بگیرید.
- برنامهریزی و تعیین حد سود و زیان برای معاملات
سعی کنید هرگز بدون برنامه وارد معامله نشوید. یکی از بهترین برنامهریزیها برای معاملات، تعیین حد سود و زیان برای آنها است. با تعیین سود و زیان، استرس شما کاهش مییابد و تا حد زیادی میتوانید معاملات خود را مدیریت کنید.
همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم، برخی از تریدرها، سود و زیان هر معامله را بهصورت مستقل بررسی میکنند، به همین خاطر وقتی زیان میبینند، فکر میکنند که کل فعالیت و تلاشهای آنها در بازار بیفایده بوده است. اما در حقیقت چنین نیست. معاملهگران باید یک دوره زمانی خاص را برای خود تعیین کنند و سپس در پایان آن دوره، معاملات سودده و زیانده خود را ارزیابی کنند؛ آنگاه از اگر مقدار سود کلی از زیانهای کلی بیشتر باشد، آنها موفق عمل کردهاند و اغلب هم در پایان دوره، سودها بیشتر از زیانها خواهد بود. گاهی نیز مقدار زیان بیشتر است که با در نظر گرفتن دیگر راهحلهای عنوان شده، میتوان نتیجه نهایی را تغییر داد (دوره زمانی ارزیابی سود و زیان میتواند هفتگی، ماهانه یا چند ماهه باشد!)
اگر شما تمام راهحلهای فوق را بهکار بگیرید، باز هم تضمینی وجود ندارد که بتوانید به سرعت وارد یک روند صعودی از نظر دریافت سود در بازار شوید. شما تنها زمانی میتوانید به یک تریدر موفق در بازار تبدیل شوید که کلیه راهحلها و رفتارهای صحیح معاملاتی در اعماق ناخودآگاهتان نهادینه شود و این امر تنها با تمرین امکانپذیر خواهد بود. هریک از چالشهای معامله گری را میتوان با تمرین در اجرای راهحلها برطرف کرد. بهتر است تمرین را در بستر حسابهای دمو و آزمایشی انجام دهید تا ذهن ناخودآگاه شما رفتارهای جدیدتان را بپذیرد. آنگاه در بازارهای اصلی نیز شاهد بهبود تواناییهای خود خواهید بود.
اگر میخواهید کلیه چالشهای معامله گری شما برطرف شوند، باید یاد بگیرید به برنامههای خود پایبند باشید. بیشتر اوقات تریدرها برای خود برنامهریزی کرده و حد سود و زیان معاملات خود را نیز تعیین میکنند، اما در بحبوبهی بازار به این برنامهها پایبند نمیمانند و مدام سطح سود و زیان خود را جابهجا میکنند. این رفتار شاید در لحظه مناسب به نظر برسد، اما در کل باعث میشود که هیچ بهبودی در رفتار و اصول معاملاتی شما ایجاد نشود. پس هربار که پایبندی خود را زیر سؤال بردید، خود را جریمه کنید تا دفعهی بعد بتوانید در هر شرایطی به برنامه خود عمل کنید!
برای حل مشکلات معامله گرها و همچنین برای برطرف کردن چالشهای معامله گری، باید راهحلهای فوق را جدی بگیرید و یک شاگرد مادامالعمر باقی بمانید.
دیدگاه شما