محاسبه سود یا ضرر در سرمایه‌گذاری


اصول تعیین حجم معاملات در بازار سهام

در مطالب پیشین از سری مقالات مدیریت سرمایه بلاگ آسان بورس، به اهمیت مدیریت دارایی در معاملات بازار سهام و مفاهیم اصلی این مبحث یعنی ریسک، بازده و ارتباط آن‌ها با یکدیگر اشاره نمودیم.در این مقاله، به شرح اصول تعیین حجم معاملات بر اساس ریسک، خواهیم پرداخت.

حجم معامله عبارت است از؛ تعداد واحدهایی از یک دارایی که با پرداخت معادل قیمتی، می‌توانیم مالکیت آن را بدست آوریم. واحد شمارش دارایی‌ در انواع بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. برای مثال؛ شمش‌های طلا را بر اساس گرم، ارزها را بر اساس اسکناس با عدد مشخص و سهام شرکت‎ها را بر اساس برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده‌تر حجم معاملات در بازار مالی، از تقسیم مقدار سرمایه بر قیمت هر واحد دارایی، محاسبه می‌شود. مثلاً اگر شما ۱۰۰ میلیون تومان سرمایه در اختیار داشته و قیمت هر برگه سهم شرکت ملی صنایع مس ایران معادل ۲۰۰ تومان باشد؛ حداکثر می‌توانید ۵۰۰ هزار برگه سهم از این شرکت را خریداری کنید.

از بررسی محاسبات فوق، در نگاه اول این‌گونه استنباط می‌شود که با مفهوم بسیار ساده‌ای مواجه هستیم و به راحتی هر کس می‌تواند پیش از ورود به معامله، عدد نهایی حجم را محاسبه نموده و سپس اقدام به خرید سهام نماید! اما منظور از تعیین حجم معاملات، گزینش حجم بهینه متناسب با ریسک احتمالی موقعیت معاملاتی است که در ادامه به نحوه انجام محاسبات آن می‌پردازیم.

علت اصلی اهمیت تعیین حجم معاملات در بازارهای مالی، توجه به ریسک معامله و رعایت مدیریت سرمایه است. زیرا ریسک ناشی از یک موقعیت معاملاتی، کاملاً با حجم سرمایه گذاری مرتبط است.

حجم معاملات مدیریت سرمایه

حجم بالاتر، سود بیشتر!؟

زمانی که با حجم بالایی وارد معامله شویم، ریسک بالاتر و بالطبع بازدهی بیشتری نیز در انتظارمان خواهد بود؛ زیرا در هر دو حالت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی ما نسبت به وضعیت آتی بازار، به دلیل اینکه تعداد بیشتری از آن دارایی را در اختیار داریم، به همان نسبت سود و زیان بیشتری هم خواهیم داشت. سرمایه گذاری صحیح و منطقی بدین معنی است که، هیچ‌گاه تمام سرمایه خود را درگیر یک موقعیت معاملاتی خاص نکنیم و همیشه با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل، حجم معامله مد نظر خود را تعیین نماییم. در واقع باید با بخشی از سرمایه خود وارد بازار شده و نقاط خروج مشخصی داشته باشیم تا، قسمت کوچکی از دارایی خود را در معرض خطر قرار داده و به بقای بلند مدت ما در بازار، آسیبی وارد نشود.به منظور تبیین تأثیر حجم در ریسک و بازده ناشی از سرمایه گذاری، یک موقعیت معاملاتی زیان‌ده را با دو معامله‌گر دارای رویکرد مدیریت سرمایه‌ای متفاوت، شبیه سازی و قیاس می‌کنیم.

حجم معاملات

با بررسی جزئیات جدول فوق متوجه می‌شویم که، سرمایه گذار «الف» هیچ‌گونه استراتژی کنترل ریسکی نداشته و با تمام موجودی حساب خود وارد این موقعیت معاملاتی شده و در نهایت به دلیل عدم رعایت مدیریت سرمایه، حدوداً یک سوم از دارایی خود را تنها در یک معامله از دست داده است! اما در طرف مقابل، سرمایه گذار «ب» بر اساس استراتژی مدیریت ریسک شخصی، با بخش کوچکی از کل سرمایه خود وارد بازار شده و در نتیجه زیان کمتری متحمل شده است.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

هنگامی که درصد ریسک و حجم یک معامله را مشخص می‌کنیم، بهتر است به فکر جبران ضرر احتمالی نیز باشیم؛ زیرا وقوع خطا در پیش‌بینی‌ها کاملاً امکان پذیر بوده و ما به عنوان یک معامله‌گر، باید پس از وقوع ضرر نیز توان ادامه فعالیت و جبران زیان‌های قبلی را داشته باشیم. در مورد معامله‌گر «الف» کاملا روشن است که برای جبران یک ضرر ۳۰ درصدی حتی با صرف نظر از مشکلات روحی و روانی پس از وقوع زیان‌های سنگین، طبق محاسبات ریاضی و مبحث افت سرمایه که در مقاله قبلی به آن اشاره شد؛ باید ۴۳ درصد سود کند تا به نقطه سر به سر برسد. اما به دست آوردن چنین سودی در بازار سهام، اصلاً کار آسانی نیست! کما این‌که بسیاری از معامله‌گران پس از وقوع چنین وضعیتی، نوعی حالت تهاجمی نسبت به بازار گرفته و گمان می‌کنند؛ باید با معاملات متوالی و افزایش حجم، اقدام به جبران افت سرمایه خود نمایند. چنین رویکردی، قطعاً منجر به نابودی کل دارایی این افراد خواهد شد. بنابراین عدم رعایت مدیریت ریسک، وصف حال معامله‌گران بازنده و غیرمنطقی است که، بعید به نظر می‌رسد حضور بلند مدتی در بازار مالی داشته باشند! اگر در مثال فوق نتیجه معامله سودده باشد؛ سود هنگفتی نصیب سرمایه گذار «الف» خواهد شد اما، همان‌طور که قبلاً گفتیم؛ نباید صرف بدست آوردن سود بیشتر، سرمایه خود را به خطر بیندازیم. در ادامه می‌خواهیم، یک مثال معاملاتی با جزئیات کامل و رعایت چهارچوب‌های کلی مدیریت سرمایه را، برای شما ذکر کنیم.

معامله‌گری بر اساس تحلیل تکنیکال کلاسیک در بورس تهران به داد و ستد سهام می‌پردازد. با مشاهده یک سیگنال خرید مطمئن در نمودار قیمتی شرکت فولاد مبارکه اصفهان، این شخص وارد موقعیت خرید می‌شود.

جبران ضرر و افزایش حجم معاملات

همان‌گونه که در نمودار بالا مشاهده می‌کنید؛ قیمت با شکست نقطه تلاقی سطح مقاومتی و خط روند نزولی که، یکی از بهترین سیگنال‌های خرید در تحلیل نموداری می‌باشد؛ روند صعودی خود را تأیید کرده و یک موج افزایشی قدرتمند در حال شکل ‌گیری است.این فرد افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی داشته و بازه زمانی معاملات وی، حداکثر یک‌ ماهه است. به همین دلیل در محاسبات بازده مورد انتظار، مواردی نظیر سود نقدی، حق تقدم سهام و… را در نظر نمی‌گیرد. جدول زیر، جزئیات این موقعیت معاملاتی را نشان می‌دهد.

جزییات معاملاتی

پس از مشخص شدن جزئیات ورود و خروج از معامله طبق نمودار سهم، حداکثر مقدار ریسک را طبق استراتژی مدیریت سرمایه معین نموده و به منظور تعیین حجم موقعیت معاملاتی مذکور، باید محاسبه سود یا ضرر در سرمایه‌گذاری مقدار ریالی ضرر احتمالی را بر حاصل تفریق نقطه ورود تا حد ضرر تقسیم نماییم.

۹۲۳۰ = (۴۹۰-۴۲۵) ÷ ۰۰۰/۶۰۰

سپس بر اساس مقدار حجم بدست آمده، بازده و بقیه جزئیات معامله مشخص خواهند شد.در نتیجه مشاهده می‌کنیم که، با مدیریت حجم معاملات و تعیین نقاطه خروج بهینه، به سادگی می‌توان ریسک را کنترل نموده و از بروز شرایط بحرانی در فرآیند معامله‌گری خود، پیش گیری کنیم.در مقالات بعدی، به تشریح کامل مفاهیم حد سود و زیان و بهترین روش‌های انتخاب نقاط خروج از بازار خواهیم پرداخت.

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

یکی از مباحث همیشگی در دنیای معاملات ارزهای دیجیتال، مفهوم «مدیریت ریسک» است. همه متخصصان سرمایه‌گذاری و همه مقالات آموزشی، بر این نکته تأکید دارند که: ریسک معاملات خود را مدیریت کنید. اگر تنها اندکی با ارزهای دیجیتال آشنا باشید، متوجه می‌شوید که چرا مدیریت ریسک تا این حد در این حوزه مهم است.

دنیای ارزهای دیجیتال دنیای نوسان، اتفاقات ناگهانی، هیجان، اضطراب و خطر است. قیمت این دارایی‌های نوظهور و دوست‌داشتنی به‌طور لحظه‌ای تغییر می‌کند و این ویژگی (دست کم در زمان فعلی) اجتناب‌نا‌پذیر است. چنین نوسان قیمتی می‌تواند فرصت خوبی برای کسب سود باشد و ارزش سرمایه شما را در مدت‌زمان کوتاهی چند برابر کند؛ اما به‌ همان اندازه هم می‌تواند خطرناک باشد و ارزش این سرمایه را از نصف هم کمتر کند.

قسمت بد ماجرا این است که ما معمولاً اخبار زیادی از پولدارشدن افراد در دنیای ارزهای دیجیتال می‌شنویم؛ اما اخبار مربوط به ضررها و بر باد رفتن سرمایه‌ها کمتر پوشش داده می‌شود. به‌ همین دلیل، برخی ممکن است بی‌گدار به آب بزنند و خطرپذیری را با بی‌احتیاطی اشتباه بگیرند. خطرپذیری یکی از ویژگی‌های اصلی برای معامله ارزهای دیجیتال است؛ اما بی‌احتیاطی، خیر.

در این مقاله که به کمک مطلبی از وب‌سایت بایننس آکادمی گردآوری شده، بر روی یکی از فاکتورهای اساسی مدیریت ریسک، یعنی «تعیین اندازه موقعیت معاملاتی» تمرکز می‌کنیم و به شما آموزش می‌دهیم که چگونه ضررهای احتمالی را به حداقل برسانید.

اندازه موقعیت معاملاتی یا «پوزیشن سایز» (Position Size) به‌بیان ساده میزان سرمایه‌ای است که یک معامله‌گر با آن قصد ورود به یک معامله را دارد.

معامله‌گران زیادی وجود دارند که اصلاً به تعیین اندازه موقعیت فکر نمی‌کنند و یا با یک حجم تصادفی از سرمایه وارد معامله می‌شوند؛ اما حقیقت این است که تعیین اندازه موقعیت یکی از بخش‌های مهم ترید اصولی است. اگر قصد شروع معاملات پیشرفته و مارجین ارزهای دیجیتال را دارید و یا اگر از راهبردهای معاملاتی خود راضی نیستید، پیشنهاد می‌کنیم تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.

در این مقاله سعی شده است تمام مفاهیم به‌بیان ساده برای همه معامله‌گران توضیح داده شود؛ اما کاربرد اصلی تعیین اندازه موقعیت معاملاتی، در معاملات مارجین و قراردادهای آتی است.

اولین گام، مدیریت احساسات است

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

شاید این بخش به‌اندازه بخش‌های پیش‌ رو فنی نباشد، اما به‌اندازه همان بخش‌های فنی مهم است. از آنجا که ریسک مالی همیشه در معاملات ارزهای دیجیتال وجود دارد، ممکن است ناخودآگاهتان برای فرار از این ریسک‌ها، احساسات فریبنده‌ای را در شما برانگیزد. نکته‌ای که باید مدنظر داشته باشید این است که این احساسات لزوماً صحیح نیستند. در واقع، جمله‌های انگیزشی مانند «انرژی هیچ‌وقت دروغ نمی‌گوید» و «به ناخودآگاه خود اعتماد کنید» و جملاتی از این‌ قبیل، حداقل در این مورد کارساز نیستند.

شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و اجازه ندهید که تصمیمات شما را تحت‌تأثیر قرار دهند. بهترین روش برای دستیابی به این هدف، رسیدن به یک مجموعه از قوانین و پایبندی به آنهاست. به‌بیان دیگر، شما باید یک «سیستم معاملاتی» دقیق برای خود تنظیم کنید و تا حد ممکن به آن پایبند باشید.

سیستم معاملاتی شما در مواقع حساس به کمک‌تان می‌آید و شما را از تصمیم‌گیری‌های عجولانه و هیجانی بازمی‌دارد. این سیستم معاملاتی دو هدف دارد:

۱. ریسک معاملات شما را مدیریت می‌کند.
۲. به شما کمک می‌کند از تصمیمات و اقدامات غیرضروری اجتناب کنید.

تا به اینجا متوجه شدیم که داشتن یک سیستم معاملاتی دقیق برای موفقیت در معاملات مهم است؛ اما حال سؤال این است که این سیستم بر چه اساسی باید تنظیم شود؟ معیارها و متغیرهای آن کدام‌‌اند؟ هنگام تنظیم این سیستم‌ چه نکاتی را باید در نظر گرفت؟

اگر قرار است ما به سیستمی برسیم که قابل‌اعتماد باشد و بتوان در مواقع حساس به آن پایبند بود، این سیستم باید دقت بالایی داشته باشد؛ در غیر این صورت ما را به سمت شکست سوق خواهد داد.

موارد زیادی از جمله افق سرمایه‌گذاری، میزان سرمایه و تحمل ریسک وجود دارد که در‌این‌باره به ما کمک می‌کنند؛ اما از بین همه آنها، تمرکز ما در این مقاله روی موضوع تعیین اندازه موقعیت معاملاتی برای هر معامله است. تعیین اندازه موقعیت معاملاتی با تحمل ریسک در ارتباط است و باعث می‌شود شما بیش از حد معقول ضرر نکنید.

برای تعیین اندازه موقعیت معاملاتی یا همان پوزیشن، ابتدا باید سه متغیر دیگر را محاسبه و تعیین کنید. این سه متغیر عبارت‌اند از: «اندازه حساب معاملاتی»، «ریسک حساب معاملاتی» و «ریسک معامله». پس از طی این مراحل، نوبت به تعیین اندازه موقعیت می‌رسد.

تعیین اندازه موجودی معاملاتی

موجودی معاملاتی یا اندازه حساب (Account Size) شما سرمایه در دسترسی است که قصد دارید آن را به یک استراتژی معاملاتی خاص اختصاص دهید. ممکن است این مسئله خیلی بدیهی به نظر برسد؛ اما عنوان‌کردن آن خالی از لطف نیست. موجودی معاملاتی شما همه سرمایه‌ای که در قالب بیت کوین (یا هر ارز دیجیتال دیگری) دارید نیست.

به‌عنوان مثال، فرض کنیم شما مقداری بیت کوین در یک کیف پول سخت‌افزاری دارید و قصد دارید از آن به‌عنوان سرمایه‌گذاری بلندمدت استفاده کنید. این دارایی مسلماً بخشی از سرمایه معاملاتی شما به حساب نمی‌رود.

منظور ما از موجودی معاملاتی، تنها آن بخشی از سرمایه است که قصد دارید از آن فقط در معامله استفاده کنید. بنابراین سبد سرمایه‌تان را تقسیم‌بندی کنید و تنها بخشی از آن که قصد دارید به معامله اختصاص دهید را به‌عنوان موجودی معاملاتی خود در نظر بگیرید.

تعیین ریسک موجودی معاملاتی

اگر شما ۱۰۰ دلار موجودی برای معامله داشته باشید، در هر معامله چقدر جای ضرر برای خود می‌گذارید؟ به عبارت دیگر، در هر معامله باید چقدر از این ۱۰۰ دلار را وارد بازی کنید؟

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

مرحله دوم، تعیین ریسک حساب است. این مرحله شامل تصمیم‌گیری در مورد درصدی از سرمایه معاملاتی است که مایلید در یک معامله واحد روی آن ریسک کنید.

در مورد تعیین ریسک حساب، قوانین از پیش‌ تعیین‌شده‌ای وجود دارد. برای مثال در دنیای امور مالی سنتی، قانونی به نام «قانون ۲ درصد» وجود دارد که عنوان می‌کند معامله‌گران نباید بیش از ۲ درصد از سرمایه خود را به خطر بیندازند.

البته همان طور که اشاره کردیم، قانون ۲ درصد بیشتر در بازارهای مالی سنتی به‌ کار می‌رود. حقیقت این است که این قانون برای بازار ارزهای دیجیتال خیلی مناسب نیست. ارزهای دیجیتال ویژگی‌هایی دارند که آنها را از بازارهای مالی سنتی متمایز می‌کند. به‌ همین دلیل، بهتر است که در مورد قانون ۲ درصد برای معامله ارزهای دیجیتال تجدیدنظر کنیم.

قانون ۱ درصد

دو دلیل وجود دارد که ثابت می‌کند قانون ۲ درصد برای معاملات ارزهای دیجیتال مناسب نیست. اول اینکه این راهبرد معمولاً برای سرمایه‌گذاری‌های نسبتاً بلندمدت مناسب است؛ حال آنکه معاملات ارزهای دیجیتال معمولاً کوتاه‌مدت هستند و ممکن است تنها یک تا چند روز به طول بینجامند. علاوه بر آن، این قانون معمولاً مناسب دارایی‌هایی است که نوسان کمتری دارند؛ اما می‌دانیم که ارزهای دیجیتال دارایی‌های پرنوسانی هستند.

بنابراین اگر قصد دارید معاملات فعال‌تری انجام دهید و یا اگر تازه‌وارد هستید، اتخاذ یک رویکرد محتاطانه‌تر را به شما پیشنهاد می‌کنیم. برای مثال، بهتر است که این قانون را به قانون ۱ درصد تغییر دهید.

قانون ۱ درصد حکم می‌کند که نباید بیش از یک درصد از حساب خود را در یک معامله، در معرض ریسک قرار دهید. البته این به این معنا نیست که باید تنها با ۱ درصد از حساب خود وارد معاملات شوید؛ بلکه به این معنی است که اگر ایده معاملاتی شما اشتباه بود و حد ضررتان نقض شد، باید فقط ۱ درصد از حساب خود را از دست بدهید. به‌عبارت دیگر، ضرر شما مطابق با این قانون باید برابر با ۱ درصد حساب معاملاتیتان باشد، نه کل مبلغی که وارد معامله کرده‌اید.

برای تکمیل‌کردن بحث تعیین ریسک، دو پیشنهاد را با شما مطرح می‌کنیم:

  • پیشنهاد می‌کنیم درصد ریسک ثابتی را برای حساب‌های معاملاتی خود منظور کنید. پیش‌تر عنوان کردیم که شما مختارید درصدهای ثابتی مانند قانون ۲ درصد یا قانون ۱ درصد را به میل خود تغییر دهید؛ اما پیشنهاد می‌کنیم هر درصدی را که انتخاب می‌کنید، از همان برای همه معاملات خود استفاده کنید. اینکه در یک معامله از ریسک ۱ درصدی استفاده کنید و در معامله بعدی از ریسک ۵ درصد، روش جالبی نیست.
  • شما این امکان را دارید که از معادل‌های ریالی به‌جای درصدها برای تعیین ریسک حساب خود استفاده کنید. برای مثال ممکن است دوست نداشته باشید که تحت هیچ شرایطی، بیش از یک میلیون تومان ضرر کنید. در این صورت، اندازه حساب شما هیچ‌وقت نباید بیشتر از ۱۰۰ میلیون تومان باشد. تا زمانی که اندازه حساب شما ۱۰۰ میلیون تومان یا کمتر باشد، ریسک حسابتان نیز یک درصد یا کمتر خواهد بود.

تعیین ریسک معامله

تا به اینجا با اندازه حساب و روش تعیین ریسک حساب آشنا شدیم. مرحله بعدی، تعیین ریسک معامله است. تعیین ریسک معامله یک پیش‌نیاز کلیدی دارد: مشخص‌کردن زمانی که ایده معاملاتی ما از اعتبار ساقط می‌شود.

فراموش نکنید که اشتباه و ضرر، بخش جدایی‌ناپذیر معاملات (به‌خصوص در دنیای ارزهای دیجیتال) است. حتی بهترین معامله‌گران هم همیشه درست پیش‌بینی نمی‌کنند. نکته جالب این است که معامله‌گرانی وجود دارند که پیش‌بینی‌های اشتباهشان بیشتر از پیش‌بینی‌های درست آنهاست، اما باز هم به نسبت سایرین بیشتر سود می‌کنند. چنین چیزی چطور ممکن است؟ همه اینها به‌دلیل مدیریت صحیح ریسک، داشتن یک استراتژی معاملاتی و پایبندی به آن است.

هر ایده معاملاتی باید یک نقطه ابطال داشته باشد. نقطه ابطال آنجایی است که می‌گوییم: «ایده اولیه ما اشتباه بود و باید از این موقعیت خارج شویم تا جلوی ضرر بیشتر را بگیریم». در سطح عملی‌، این نقطه همان جایی است که باید سفارش حد ضرر (Stop-Loss) خود را در آن تنظیم کنیم.

تعیین حد ضرر علاوه بر اندازه حساب معاملاتی و ریسک حساب، به قیمت ارز دیجیتال موردنظر هم بستگی دارد. باید با محاسبات و تحلیل‌هایی که انجام می‌دهید متوجه شوید که اگر بازار چند درصد مخالف پیش‌بینی شما حرکت کند، ضرر شما از ۱ درصد حساب‌تان بیشتر خواهد محاسبه سود یا ضرر در سرمایه‌گذاری شد. به‌عبارت دیگر، تعیین این نقطه مبتنی بر استراتژی‌های معاملاتی شخصی شما و تنظیمات خاصی است که استفاده می‌کنید.

حد ضرر را می‌توان بر اساس تحلیل تکنیکال و پارامترهای آن از جمله منطقه حمایت و مقاومت تعیین کرد. همچنین می‌توان از اندیکاتورها، ساختار کلی بازار یا هر چیز دیگری برای تعیین آن استفاده کرد.

برای تعیین ریسک معامله هیچ روشی وجود ندارد که پاسخگوی همه موقعیت‌ها باشد. خودتان باید تصمیم بگیرید که کدام راهبرد، مناسب سبک معاملاتی شماست و نقطه ابطال یا حد ضرر را بر اساس آن تعیین کنید.

محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی

اندازه پوزیشن در ترید؛ در هر معامله چقدر سرمایه وارد کنیم؟

حالا با همه پیش‌نیازهای لازم آشنا شده‌اید و می‌توانیم به‌سراغ محاسبه اندازه موقعیت معاملاتی برویم.

برای توضیح بهتر این مسئله، می‌توانیم از مثال‌های عددی کمک بگیریم. فرض می‌کنیم یک حساب ۵٬۰۰۰ دلاری داریم (تعیین موجودی معاملاتی). قرار شد که از قانون ۱ درصد استفاده کنیم و بیش از ۱ درصد از اندازه حساب خود را به خطر نیندازیم (تعیین ریسک حساب). با این اوصاف، ما نباید در این معامله بیش از ۵۰ دلار ضرر کنیم.

فرض کنید بر اساس تحلیل‌ها، حد ضرر (یا نقطه ابطال) معامله خود را جایی تنظیم کرده‌ایم که اگر بازار ۵ درصد مخالف پیش‌بینی ما حرکت کند، ۵۰ دلار ضرر می‌کنیم. به‌عبارت دیگر، ۵ درصد اشتباه در ایده معاملاتی ما، با یک درصد از کل حساب‌مان برابر می‌شود. حال چکیده این اطلاعات به شرح زیر است:

برای محاسبه اندازه موقعیت کافی است اندازه حساب را در ریسک حساب ضرب و نتیجه را بر نقطه ابطال تقسیم کنیم. بنابراین فرمول تعیین اندازه موقعیت به این صورت خواهد بود:

نقطه ابطال / (ریسک حساب*اندازه حساب) = اندازه موقعیت

حال می‌توانیم با استفاده از همین فرمول، اندازه موقعیت را برای مثال عنوان‌شده محاسبه کنیم.

۱٬۰۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )

بنابراین اندازه موقعیت مناسب برای این معامله، ۱٬۰۰۰ دلار است.

با دنبال‌کردن این راهبرد و خروج در نقطه ابطال، می‌توانید از یک ضرر بالقوه و بسیار بزرگ‌تر مصون بمانید. البته پیشنهاد می‌کنیم برای افزایش دقت این مدل، کارمزدهایی که باید پرداخت کنید و همچنین لغزش احتمالی قیمت را نیز در نظر بگیرید؛ علی‌الخصوص اگر قصد معامله یک ابزار مالی با نقدشوندگی (لیکوییدیتی) پایین‌تر را دارید [لغزش (slippage) به تغییرات قیمتی گفته می‌شود که از زمان فعال‌شدن سفارش تا زمان انجام آن اتفاق می‌افتد].

به‌عنوان نکته پایانی مقاله و برای اطمینان از درک آن، قصد داریم همین مثال را با تغییر یکی از متغیرها دوباره محاسبه کنیم. برای مثال بیایید نقطه ابطال را به ۱۰ درصد افزایش دهیم و با ثابت در نظر گرفتن سایر متغیرها، دوباره این محاسبه را انجام دهیم.

۵۰۰ = ۰.۱ / ( ۰.۰۱ * ۵٬۰۰۰ )

دیدید که با دو برابر کردن ریسک معامله، اندازه موقعیت به نصف کاهش یافت. بنابراین اگر بخواهیم ریسک معامله خود را بالا ببریم، باید دست‌کم اندازه موقعیت را کاهش دهیم تا با یک ضرر چشمگیر مواجه نشویم و از سرمایه خود محافظت کنیم.

همچنین می‌توانیم اندازه حساب خود را نصف کنیم تا ببینیم چه اتفاقی می‌افتد (برای محک زدن اطلاعات خود، پیشنهاد می‌کنیم پیش از مطالعه ادامه مطلب، پیش‌بینی کنید که با نصف‌کردن اندازه حساب، چه اتفاقی برای اندازه موقعیت خواهد افتاد؟ آیا اندازه موقعیت بزرگ‌تر می‌شود یا کوچک‌تر؟)

۵۰۰ = ۰.۰۵ / ( ۰.۰۱ * ۲٬۵۰۰ )

منطقی است که با کم‌کردن اندازه حساب، اندازه موقعیت کوچک‌تر خواهد شد. ما در این مثال اندازه حساب را نصف کردیم و همان طور که می‌بینید، اندازه موقعیتمان هم به نصف کاهش یافت.

سخن پایانی

برخلاف تصور بسیاری از افراد، محاسبه اندازه موقعیت دل‌بخواهی نیست و روش خاص خود را دارد. این مورد هم باید در کنار اندازه حساب، ریسک حساب و حد ضرر، پیش از ورود به معامله تعیین شود.

همچنین بخش مهمی از این راهبرد، اجرای صحیح آن است. پیشنهاد ما این است که به‌ هیچ‌ عنوان اندازه موقعیت یا حد ضرر را در طول معامله تغییر ندهید. به‌عبارت دیگر، به راهبرد اولیه و سیستم معاملاتی خود وفادار باشید.

در نهایت، فراموش نکنید که بهترین راه برای یادگیری مدیریت ریسک، تمرین است. تمام چیزی که ما در این مقاله پوشش دادیم، در سطح تئوری بود. تبدیل این اطلاعات به مهارت عملی، برعهده خود شماست. بنابراین پیشنهاد می‌کنیم دفعه بعدی که قصد ورود به یک معامله جدید را داشتید، آموزه‌های این مقاله را یادآوری کنید و سعی کنید با تکرار آنها، به مهارت لازم در این خصوص دست یابید.

ضرر تحقق‌یافته چیست؟

Realized Loss

شاخص Realized Loss یا زیان تحقق‌یافته، زمانی رخ می‌دهد که دارایی‌ها به قیمتی کمتر از قیمت خرید اصلی به فروش می‌رسند.

ضرر تحقق‌یافته(realized-loss) چیست؟

ضرر تحقق‌یافته زمانی رخ می‌دهد که دارایی با قیمتی کمتر از قیمت خریداری‌شده به فروش می‌رسد. هنگامی که یک سرمایه‌گذار یک دارایی را خریداری می‌کند، افزایش (کاهش) در ارزش دارایی به سود (زیان) تبدیل نمی‌شود. درواقع سرمایه‌گذار زمانی می‌تواند ادعای سود یا ضرر داشته باشد که دارایی را به قیمتی کمتری از قیمت خریداری‌شده در بازار به فروش رسانده باشد.

به‌عنوان مثال، فرض کنید یک سرمایه‌گذار ۵۰ سهم Exwhyzee (XYZ) را با قیمت ۲۴۹.۵۰ دلار برای هر سهم در ۲۰ مارس خریداری می‌کند. از این تاریخ خرید تا ۹ آوریل، ارزش سهام با حدود ۱۳.۷ درصد کاهش به ۲۱۵.۴۱ دلار می‌رسد. با این حال، سرمایه‌گذار تنها زمانی ضرر می‌کند که واقعاً با قیمت پایین‌تر بفروشد. در غیر این صورت، کاهش ارزش صرفاً یک ضرر غیر واقعی است که فقط روی کاغذ اتفاق افتاده است.

زیان‌های تحقق‌یافته، برخلاف زیان‌های تحقق‌نیافته می‌توانند بر میزان مالیات تأثیر بگذارند. درواقع از این اتفاق می‌توان برای کاهش میزان مالیات پرداختی استفاده کرد. مثال قبل را بار دیگر در نظر بگیرید. سرمایه‌گذار پس از فروش سهام XYZ خود، متوجه ضرر ۵۰ x (249.50 تا ۲۱۵.۴۱ دلار) = ۱۷۰۴.۵۰ دلار خواهد شد.

فرض کنید او در Aybeecee (ABC) سود کسب کرده است و دارایی که آن را به قیمت ۲۰۱.۰۷ دلار خرید ای کرده و در همان سال به قیمت ۳۳۶.۰۶ دلار فروخته است. اگر او ۵۰ سهم ABC را خریداری کرده و فروخته باشد، سود سرمایه او در معامله به‌صورت ۵۰ x (336.06 – 201.07 دلار) = ۶۷۴۹.۵۰ دلار خواهد شد. اعمال زیان تحقق‌یافته برای این سود به این معناست که سرمایه‌گذار تنها روی ۶۷۴۹.۵۰ دلار – ۱۷۰۴.۵۰ دلار = ۵۰۴۵ دلار باید مالیات پرداخت کند و نه کل مبلغ سود سرمایه.

نحوه محاسبه میزان ضرر با استفاده از شاخص Realized Loss

شاخص Realized Loss به‌صورت زیر محاسبه می‌شود:

مقدار دارایی × (قیمت در زمان خرید – قیمت در زمان فروش)

تا زمانی که معامله توسط شما بسته نشده باشد، این ضرر اصطلاحاً ضرر شناور است. در این نقطه معمولاً بسیاری از سرمایه‌گذاران از ترس از دست دادن سرمایه بیشتر، اقدام به فروش دارایی خود می‌کنند. در این شرایط، مقدار ضرر به‌طور خودکار از موجودی یا همان بالانس حساب شما کم خواهد شد؛ البته در شرایطی که معامله توسط شما بسته شده باشد.

شاخص ضرر تحقق‌یافته شاخصی است که با توجه به ارزش بازار و ارزش تحقق‌یافته عمل می‌کند.

ارزش بازار:

قیمت فعلی بیت کوین ضربدر تعداد ارزهای در گردش. ارزش بازار مانند ارزش بازار در بازارهای سنتی است؛ یعنی قیمت سهام ضربدر تعداد سهام.

ارزش تحقق‌یافته:

به‌جای در نظر گرفتن قیمت فعلی بیت کوین، Realized Value، قیمت بیت کوین را در آخرین باری که بیت کوین انتقال یافته است در نظر می‌گیرد. سپس تمام آن قیمت‌های را جمع می‌کند و از آن‌ها میانگین می‌گیرد. سپس میانگین قیمت را در تعداد کل کوین‌های در گردش ضرب می‌کند.

با کم‌کردن ارزش تحقق‌یافته از ارزش بازار، سود یا زیان تحقق‌نیافته را محاسبه می‌شود. برای اطلاع از اینکه شاخص ضرر تحقق‌یافته در طول زمان چطور تغییر می‌کند، بیایید سود یا زیان تحقق‌نیافته را بر ارزش بازار تقسیم کنیم. نتیجه این کار، مشخص‌کننده میزان تأثیر احساسات بازار بر قیمت بیت کوین در گذر زمان را مشخص می‌کند.

نحوه تحلیل نمودار با استفاده از شاخص ضرر تحقق‌یافته

وقتی ارزش بازار خیلی سریع‌تر از افزایش سود افزایش می‌یابد، می‌توان گفت به‌دلیل طمع سرمایه‌گذاران، سرمایه‌گذاری برای کسب سود بیشتر، رشد چشمگیری پیدا می‌کند (ناحیه قرمزرنگ). درواقع تحلیلگران با استفاده از این شاخص، تشخیص می‌دهند بازار در چه شرایطی قرار دارد. اگر قصد سرمایه‌گذاری بلندمدت به‌صورت استراتژیک را دارید، می‌توانید از این شاخص برای کسب نتیجه بهتر از سرمایه‌گذاری‌تان استفاده کنید.

تقسیم سود قرارداد سرمایه گذاری

–

امروزه دنیای ما بر اساس مجموعه ای از قراردادها و معاملات پایه ریزی شده است و این گونه است که امورات مردم به صورت قانون مند می گذرد. کلیه قراردادها و عقود چهارچوب رعایت عدالت و حق و حقوق طرفین را فراهم نموده و تکالیف هر شخصی را مشخص و معین می سازد. اگر نگاهی به پیرامون زندگی خودتان کنید؛ متوجه بسیاری از این قراردادها می ‌شوید.
اگر ازدواج کرده اید؛ شما در قالب عقد نکاح نسبت به همسر خود حق و تکالیفی در اختیار دارید که بایستی در استفاده و انجام آن تلاش لازم را انجام نمایید. اگر یک کارگر ساده در یک شرکت تولیدی هستید؛ شما در حال کار کردن در چارچوب یک قرارداد کاری می باشید و در ازای تعهدات و مسئولیت هایی که انجام می دهید، بهای آن را به عنوان حق تان دریافت می ‌نمایید.
این موضوع را می توانید در بسیاری از امور زندگی شخصی و کاری خود جستجو نمایید. بدون شک لازمه تحقق اهداف و شرایط مربوط به هر قرارداد و عقدی رعایت و توجه به مبحث های قانونی آن می باشد. همه ما می دانیم که اساس هر قرارداد سرمایه گذاری بر الزامات قانونی و حقوقی آن پایه‌ ریزی می ‌شود و بر همین اساس همه طرفین قرارداد بایستی در انجام تعهدات و مسئولیت هایی که در مفاد قرارداد تعیین شده است، اقدامات لازم را انجام دهند. تا در نقطه مقابل از حقوق خود برخوردار شوند.

قرارداد سرمایه گذاری

یکی از قراردادهای مهمی که در حوزه مسائل مالی و کاری متداول می باشد، قرارداد سرمایه گذاری است.

قرارداد سرمایه گذاری به نوعی از قرارداد اطلاق می شود که طی آن شرکا و اعضا در خصوص مشارکت و همکاری در یک زمینه اقتصادی سودآور به توافق و نقطه مشترک می ‌رسند. در واقع در قرارداد سرمایه گذاری به صراحت و شفافیت میزان آورده و سرمایه اولیه هر یک از شرکا مشخص شده و به تبع آن، حق و حقوق شرکا در رابطه با سود قرارداد سرمایه گذاری نیز مقرر می شود.

قرارداد سرمایه گذاری

مفاد و بندهای مختلفی در قرارداد سرمایه‌ گذاری وجود دارد که مناسبات و شرایط حاکم بر قرارداد سرمایه گذاری را مبین ساخته تا طرفین از حق و تکالیف خود اطلاع کافی را در دست داشته باشند.

تیم پژوهشی گروه وکلای یاسا به منظور اهمیت بحث قرارداد سرمایه ‌گذاری و ابعاد حقوقی این موضوع، در این مطلب آموزشی تلاش نموده است که به نکات قانونی و حقوقی پیرامون سود و زیان شرکا در یک قرارداد سرمایه گذاری بپردازد و ضمن توضیح این مباحث، به روند و چگونگی تقسیم سود قرارداد سرمایه گذاری اشاره داشته باشد.

–

–

با گروه وکلای یاسا در مطلب آموزشی قرارداد سرمایه‌ گذاری همراه باشید…

تقسیم سود قرارداد سرمایه گذاری

به طور کلی مرسوم می باشد که در طی قرارداد سرمایه گذاری؛ شرکا به میزان مبلغی که در قرارداد سرمایه گذاری آورده اند، از سود حاصل شده سهم ببرند. ولی این امکان وجود دارد که شرکا با عنایت به موضوع سرمایه گذاری، ایده اولیه و دیگر مباحث فنی و مالی مورد اهمیت، در خصوص سود و زیان حاصل شده در قرارداد سرمایه گذاری تعیین و تکلیف نمایند.

به طور کلی قراردادهای سرمایه گذاری تا وقتی که سه چهارم شرکا یا اعضاء که بیش از نیمی از سرمایه را در اختیار دارند ، به صورت رسمی و کتبی تقاضای انحلال قرارداد سرمیه گذاری را نداشته باشند، به فعالیت خود ادامه خواهد داد.

به طور کلی مرسوم می باشد که سود قرارداد سرمایه گذاری به صورت سالانه و بر حسب میزان سهم هر یک از شرکا در سرمایه گذاری تعیین شود. به تعبیر دیگر؛ هر شریکی به میزان سرمایه مالی که آورده است، در خصوص سود و زیان قرارداد سرمایه گذاری منعقد شده تاثیر می پذیرد. همانطور که بیان نمودیم این نسبت می تواند با تفاهم و توافق طرفین کم و زیاد شود. همچنین در صورتی که اعضا و شرکای قرارداد سرمایه‌ گذاری مایل باشند که سود به دست آمده را به صورت ماهیانه دریافت نمایند؛ این امکان وجود دارد که حسابرس قرارداد سرمایه گذاری، سود هر یک از شرکا را محاسبه نموده و به صورت ماهیانه به حساب آنها واریز نماید. همه این شرایط و مناسبات در اختیار تصمیم شرکا می باشد و به دلایل مختلف که متاثر از فضای سرمایه گذاری است، قابل تغییر می باشد.

به طور معمول فرمول و شیوه محاسبه سود هر یک از شرکا در قرارداد سرمایه گذاری به این نحو می باشد که پس از کسر کردن مبلغ مالیات از سود حاصل شده، هر یک از شرکا بر حسب میزان سرمایه اولیه شان در قرارداد سرمایه گذاری، از سود مربوطه سهم دریافت می نمایند.

حسابرس پس از واریز سود هر یک از شرکا به حساب های تعیین شده و یا به صورت حضوری، رسید و فیش واریزی مبلغ مربوط به سود قرارداد سرمایه ‌گذاری را اخذ نموده و در پرونده مربوط به قرارداد سرمایه گذاری ضمیمه ‌می نماید.

همچنین؛ متداول می باشد که قسمتی از سود مشارکت به میزان ۵ درصد از سود خالص سالیانه به عنوان ذخیره قانونی در حساب متعلق به شرکای سرمایه گذاری اندوخته می شود.

قرارداد سرمایه گذاری

ضرر و زیان در قرارداد سرمایه گذاری

همانطور که مستحضرید در هر کسب و کار و هر معامله ای بحث زیان و ضرر همیشه محتمل می باشد و این چنین نیست که همیشه در یک کسب و کار و تجارت سود آوری تضمین شده باشد. در قرارداد سرمایه ‌گذاری نیز در بسیاری از موارد؛ اهداف و برنامه‌ های سرمایه گذاران بنا بر مسائل مختلف اقتصادی، سیاسی و … منجر به شکست شده و سرمایه گذاران متحمل زیان می شوند. همانطور که این سرمایه گذاران به نسبت سرمایه و آورده شان از سود حاصل شده سهم می برند؛ به همان نسبت از ضرر ایجاد شده نیز سهم خواهند برد.

به طور کلی توصیه کارشناسان اقتصادی و اقتصاد دانان مجرب در حوزه سرمایه‌ گذاری این باشد که قبل از شروع پروسه سرمایه گذاری و جذب سرمایه از جانب شرکا ، حوزه و محل سرمایه‌ گذاری از نقطه نظر اقتصادی و عوامل دیگر موثر در سود و ضرر احتمالی سنجیده شود و پس از آن، موضوع سرمایه گذاری انجام شود.

سرمایه گذاران بر حسب شرایط اقتصادی و پیش بینی هایی که از بازار پیش رو دارند؛ در بازار سهام، بازار املاک، بازار ارز و دیگر حوزه‌ های قانونی اقدام به سرمایه گذاری می ‌نمایند و به دنبال کسب منفعت و سود می باشند.

همچون کلیه قراردادهای تجاری؛ قراردادهای های سرمایه گذاری نیز دارای ابعاد حقوقی و مالی مختص به خود می باشند که بایستی از جانب شرکا و سرمایه گذاران مورد توجه قرار گیرد. طبعاً موضوع انعقاد قرارداد سرمایه گذاری یک موضوع مهم و حساس از لحاظ مالی و حقوقی می باشد که بایستی با استفاده از مشاوره های حقوقی و مالی افراد متخصص در این حوزه به انجام رسد.

بر همین اساس؛ دپارتمان تخصصی انعقاد قراردادهای داخلی و بین المللی گروه وکلای یاسا، تیم حقوقی و مالی متخصصی را جهت پرداختن به مباحث مربوط به انعقاد قراردادهای سرمایه گذاری و دیگر قراردادهای تجاری آماده خدمت رسانی به کلیه شرکت های داخلی و خارجی و همچنین شخصیت ‌های حقیقی نموده است.

لذا در صورت نیاز به وکلای مجرب و متعهد گروه وکلای یاسا به منظور رسیدگی به مباحث مربوط به انعقاد قرارداد سرمایه گذاری؛ شما می توانید از طریق پل های ارتباطی گروه وکلای یاسا با وکلای این مجموعه تماس حاصل فرموده و ضمن کسب مشاوره حقوقی رایگان از شرایط همکاری و انعقاد عقد وکالت اطلاعات لازم را به دست آورید.

خواهشمندیم سوالات و ابهامات خود را در خصوص مطالب آموزشی ارائه شده و مسائل حقوقی پیرامون فعالیت گروه وکلای یاسا، با کارشناسان این مجموعه مطرح فرمایید.

پیپ (pip) در فارکس چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

پیپ در فارکس

لازمه‌ی سرمایه‌گذاری و ترید در هر بازار مالی، آشنایی با قوانین عام بازار، نحوه تغییر قیمت‌ها و تحلیل های فاندامنتال و تکنیکال می‌باشد. پس شما نیاز دارید برای این که در فارکس سرمایه‌گذاری کنید، یک سری اصول پایه و بدوی را یاد بگیرید. در بازار فارکس اصطلاحاتی وجود دارند که لازم است حتماً با آن‌ها آشنا شوید. پیپ (pip) یکی از این وازگان است که ما امروز در این مقاله به بررسی پیپ در فارکس خواهیم پرداخت تا به‌خوبی درک کنید که پیپ در فارکس چیست؛ پس تا انتهای این مقاله همراه پارسیان بورس باشید.

کلمه پیپ در بازار فارکس که مخفف آن به انگلیسی Price Interest Point می‌شود و کوچک ترین واحد ارزش نرخ ارز است. این کلمه در بین تمامی معامله گران بازارهای بین الملل مورد استفاده قرار می‌گیرد و معیار اندازه‌گیری میزان تغییر قیمت در جفت ارزها می‌باشد .

حالا می‌خواهیم مفهوم پیپ را با یک مثال برای شما توضیح دهیم، فرض کنید قیمت سهمی در بازار بورس تهران هزار تومان می‌باشد؛ هنگامی که قیمت سهم دو هزار تومان افزایش پیدا کند می‌گوییم که ما بر روی هر سهم هزار تومان سود کرده‌ایم یا همان ۱۰۰ درصد. پس اینجا معیار تغییرات قیمت ما تومان یا همان درصد می‌باشد اما در بازارهای بین‌المللی معیار سود و زیان ما واحدی به نام پیپ است.

پس پیپ معادلی برای همان تغییرات قیمت به تومان در بورس تهران می‌باشد که در بازار فارکس از آن استفاده می‌شود. حال ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که پیپ را در تابلوی یک جفت ارز چگونه تشخیص بدهیم و هر پیپ معادل چه مقدار از قیمت یک جفت ارز می‌باشد. در ادامه به‌طورکامل مبحث پیپ در فارکس را برای شما توضیح خواهیم داد. البته پرواضح است که برای حرفه‌ای شدن در فارکس باید حتماً در یک دوره خوب مثل دوره آموزش فارکس در مشهد شرکت کنید.

پیپ (pip) در فارکس

مفهوم پیپ (pip) در فارکس

قیمت هر جفت ارز در بازار فارکس به صورت یک یا دو رقم صحیح و چند رقم اعشار نمایش داده می‌شود، که اگر یک طرف جفت ارز ما ین ژاپن (JPY) قرار گرفته باشد، از دو رقم اعشار و در جفت ارزهایی که در آنها ین ژاپن (JPY) وجود ندارد، از چهار رقم اعشار تشکیل شده است. البته گفته فوق در مورد بروکرهایی می‌باشد که قیمت ارزها را با چهار رقم اعشار بیان می‌کنند.

امروزه برخی از بروکرها در مورد ارزهایی که ین ژاپن در آن‌ها وجود ندارد ۵ رقم اعشار و در جفت ارزهایی که یک طرف آن ها ین ژاپن است، سه رقم اعشار را برای ما بیان می‌کند که در مورد رقم اضافه در ادامه مقاله صحبت خواهیم کرد. فرض کنید اگر قیمت EURUSD ، 1/1950 باشد و به 1/1955 تغییر کند، می‌گوییم پنج پیپ تغییر داشته است. به نوعی به عدد چهارم بعد از ممیز PIP می‌گویند ولی در این بین استثنایی هم وجود دارد که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم.

مثال: فرض کنید در جفت ارز EUR / CAD قیمت حال حاضر 1/2541 است ولی در یک ساعت بعد قیمت به 1/2549 تغییر می‌کند. با توجه به عدد چهارم بعد ممیز که از عدد 1 به عدد 9 تغییر پیدا کرده است، قیمت 8 پیپ افزایش یافته است. برعکس این قضیه نیز ثابت می‌باشد و اگر رقم چهارم بعد از اعشار کاهش داشته باشد به همان میزان پیپ از ارزش جفت ارز ما کاسته می شود.

ویژگی پیپ چیست؟

پیپ زبان مشترک در بین تمام تریدرها در بازارهای مالی جهانی می باشد. شاید در ابتدا مفهوم پیپ (pip) و میزان تأثیر آن بر روی پول دلاری برای شما غیر قابل فهم باشد اما همانطور که گفته شد مفهومی بسیار ساده دارد. شما می‌توانید در بازارهای مالی جهانی با مقدار کمی سود، حجم پول بسیار زیادی بدست آورید یا بالعکس. با میزان زیادی که از پیپ سود کرده‌اید حجم کمی از پول را به دست بیاورید.

حالت فوق، معامله در بازارهای جهانی را از بازار کشور ما کمی متمایز می‌کند. به همین دلیل است که فهم مفهوم پیپ و نحوه معامله در بازار فارکس اهمیت بسیار زیادی دارد. در واقع به بیان ساده تر در بازار فارکس شما می‎‌توانید با حجم معاملات بالاتر هر پیپ سود خود را از نظر دلاری با ارزش‌تر کنید. برای مثال شما وقتی یک معامله با حجم یک لات کامل (معادل 100 هزار واحد پولی) باز می‌کنید، هر پیپ سود شما معادل ۱۰ دلار و اگر شما یک معامله با حجم یک مینی لات باز کنید هر سود شما برابر یک دلار می‌باشد که در ادامه به صورت مفصل درباره آن توضیح خواهیم داد.

پیپ (pip)

محاسبه پیپ در فارکس

همان‌طور که در مفاهیم قبلی نیز یادآور شدیم، نحوه محاسبه پیپ در فارکس به این صورت است که در بروکرها قیمت هر جفت ارز که در یک طرف آن ین ژاپن وجود ندارد، یک رقم صحیح و چهار رقم اعشار بیان می‌شود که رقم چهارم بیانگر پیپ می‌باشد و اگر فرضاً رقم چهارم از ۱ به ۹ تغییر کند به این معنی است که ما در آن معامله ۸ پیپ سود کرده‌ایم.

در مورد جفت ارزهایی که یک طرف آن ها ین ژاپن (JPY) می‌باشد عدد دوم بعد از اعشار مشخص کننده پیپ است؛ یعنی اگر عدد بعد از اعشار ۵۰ باشد و چند دقیقه بعد به ۶۰ تغییر پیدا کند ما در آن معامله ده پیپ (pip) سود کرده ایم.

ماشین حساب فارکس

منظور از ماشین حساب فارکس مجموعه‌ای از برنامه‌ها می‌باشد که به شما برای محاسبه میزان سود دلاری که به دست آورده‌اید بر حسب میزان پیپ سود یا ضرر کمک می‌کند و شما می‌توانید به جای استفاده از محاسباتی که در مطالب بالاتر گفته شد از این برنامه‌ها و از این ماشین حساب برای محاسبه سود و زیان خود به راحتی استفاده کنید.

علاوه بر موارد فوق، ماشین حساب فارکس در موارد دیگر نیز به کمک ما می‌آید. برای مثال شما می‌توانید از ماشین حساب حاشیه فارکس برای محاسبه میزان مارجین مورد نیاز در هر معامله خود آگاهی پیدا کنید و یا می‌توانید با وارد کردن حجم معامله‌ای که می‌خواهید انجام دهید و میزان اهرم خود در ماشین حساب، میزان مارجین مورد نیاز برای معامله خود را به دست بیاورید .

یکی دیگر از کاربردهای ماشین حساب فارکس این است که می‌تواند به شما در تعیین کردن حد ضرر کمک کند و با توجه به حجم معامله‌ای که باز می‌کنید و میزان پول شما و اهرم مد نظر برای شما تعیین می‌کند تا چند پیپ مجاز به تعیین حد ضرر می باشید .

علاوه بر تعیین حد ضرر ماشین حساب فارکس به شما در تعیین اندازه و حجم معاملاتی که با میزان پولی که در حساب خود دارید می‌توانید استفاده کنید کمک می‌کند. پس بطور خلاصه ماشین حساب فارکس ابزاری قدرتمند است که به شما در تعیین حجم معاملات، حد سود، حد ضرر، مارجین و موارد دیگر کمک می‌کند. سایت xm.com یکی از انواع ماشین حساب های فارکس می‌باشد که شما می‌توانید در معاملات خود از آن استفاده کنید.

محاسبه پیپ

وجود یک استثنا در پیپ

پیپ های USD / JPY ـ معامله گران هنگام خرید ارزهای اصلی علیه ین ژاپن باید بدانند که در هر جفت ارزی که یک طرف آن JPY باشد، یک پیپ، عدد دوم بعد اعشار محاسبه می‌شود یا به عبارتی یک صدم نرخ جفت ارز است.

برای مثال فرض کنید قیمت جفت ارز USD / JPY در حال حاضر 102/62 است ولی در نیم ساعت آینده قیمت به 102/55 تغییر می کند؛ در واقع 7 پیپ قیمت نزول پیدا کرده است.

مورد دیگری که باید در مورد جفت ارز هایی که یک طرف آن ها ین ژاپن است یادآوری کنیم، این است که در هنگام محاسبه ارزش هر پیپ بر حسب دلار به جای تقسیم حجم معاملات بر ۱۰ هزار، حجم معاملات را بر صد تقسیم می‌کنیم.

استثنایی دیگر که در بازار فارکس وجود دارد، هنگامی است که شما می‌خواهید اونس طلا را معامله کنید. به دلیل ورود و خروج پول‌های قدرتمند در اونس طلای جهانی میزان نوسانات این سهم در بازار فارکس خیلی زیاد می‌باشد و در عرض چند دقیقه می‌تواند بین ۵۰ تا ۴۰۰ پیپ جابجایی صورت بگیرد.

محاسبه ارزش هر پیپ در اونس طلا تفاوتی با جفت ارزها دارد. به این صورت که در جفت ارزها یک ده هزارم قیمت جفت ارز را به عنوان یک پیپ در نظر می‌گیریم اما در اونس طلا یک صدم قیمت آن را (یعنی رقم دوم پس از اعشار) به عنوان یک پیپ در نظر می‌گیریم. و همچنین در حجم معاملاتی به اندازه یک لات، ارزش هر پیپ در معاملات اونس طلا، 1 دلار می‌باشد و شما با صد پیپ سود کردن ۱۰۰ دلار به دست می‌آورید.

پس به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم در معاملات اونس طلا با حجم یک لات، هر پیپ معادل یک دلار و در معاملات با حجم یک مینی لات هر پیپ برابر با ۱۰ سنت و در معاملات با حجم یک میکرو لات هر پیپ برابر با یک سنت می‌باشد.(هر دلار از ۱۰۰ سنت تشکیل شده است.)

برای محاسبه ارزش هر پیپ و مقدار پولی که شما به ازای هر پیپ سود یا ضرر کردن به دست می‌آورید یا از دست می‌دهید ابتدا باید آگاهی دقیق از مفاهیم حجم‌های معاملاتی در بازار فارکس داشته باشید.

پیپ فارکس

انواع حالت های حجم استاندارد

  • لات: هنگامی که شما ۱ لات کامل با معادل ۱۰۰۰۰۰ واحد از یک جفت ارز معامله می‌کنید.
  • مینی لات: هنگامی که شما 0/1 لات معادل ۱۰۰۰۰ واحد از یک جفت ارز خریداری می‌کنید.
  • میکرو لات: زمانی که شما 0/01 لات معادل ۱۰۰۰ واحد از یک جفت ارز را خریداری می‌کنید.

حال چگونه میزان سود یا ضرر هر پیپ را محاسبه کنیم؟

همانطور که در ابتدای این مقاله نیز گفتیم سود یا ضرر در فارکس فقط به میزان پیپ بستگی ندارد و بر خلاف بازارهای مالی که در کشور ما وجود دارد، اندازه و حجم جفت ارزی که معامله می‌کنیم نیز در درصد و میزان سود ما موثر است. پس ابتدا باید درک درستی از حجم‌های معاملاتی که در موضوع قبل گفته شد داشته باشیم و باید این موضوع را بدانیم که ارزش هر پیپ در هر حجم معاملاتی که ما انتخاب می‌کنیم متفاوت می‌باشد.

  • اندازه حجم معامله ( لات ) تقسیم بر 10000 (تمامی جفت ارز ها بجز جفت ارز هایی که یک طرف آنها JPY دارد.)
  • اندازه حجم معامله ( لات ) تقسیم بر 100 (برای جفت ارز هایی که شامل JPY می‌شود.)

حال که مفاهیم فوق در مورد حجم معامله و تصمیمات لازم برای محاسبه ارزش هر پیپ را متوجه شدیم به مثال‌های زیر توجه کنید.

زمانی که ما جفت ارز هایی را معامله می‌کنیم که در آنها ین ژاپن وجود ندارد، اگر ما با حجم یک لات کامل معامله کنیم یا همان ۱۰۰ هزار واحد، برای محاسبه ارزش هر پیپ صد هزار را تقسیم بر ۱۰ هزار کرده که حاصل آن ۱۰ می‌شود. این به این معنی است که به ازای یک پیپ سود کردن، ما ۱۰ دلار ارزش دارایی مان افزوده شده است و یا بلعکس هرپیپ ضرر معادل ۱۰ دلار ضرر می‌باشد.

هنگامی که ما یک میلی لات یا معادل ده هزار واحد از یک ارز را معامله می‌کنیم، برای محاسبه ارزش هر پیپ باید ۱۰ هزار واحد را تقسیم بر ۱۰ هزار کرده که حاصل آن یک می‌شود. یعنی یک پیپ معادل یک دلار است و با یک پیپ سود یا ضرر به ترتیب یک دلار از دارایی ما کم یا زیاد می‌شود و اگر ما با حجم یک میکرو لات معادل هزار واحد از یک جفت ارز معامله کنیم، برای محاسبه ارزش هر پیپ هزار محاسبه سود یا ضرر در سرمایه‌گذاری واحد را بر ۱۰ هزار تقسیم کرده که حاصل آن یک دهم می‌شود. به این معنا است که ما به ازای هر ۱۰ پیپ سود یا ضرر یک دلار از دارایی مان کم یا زیاد می‌شود.

پس به طور خلاصه هنگامی که حجم معاملات ما یک لات کامل باشد هر یک پیپ سود ما معادل ۱۰ دلار و هنگامی که حجم معاملات ما یک میلی لات باشد، هر پیپ سود ما معادل یک دلار و هنگامی که حجم معاملات ما یک میکرو لات باشد هر پیپ سود ما معادل یک دهم دلار محاسبه می‌شود.

محاسبه پیپ در فارکس

کپی پیپ در فارکس

حتماً تاکنون اسم کپی پیپ به گوش شما خورده است، اما با مفهوم آن آشنایی کافی را نداشتید. در ادامه ما می‌خواهیم در مورد مفهوم و نحوه استفاده از کپی پیپ برای شما توضیحاتی را ارائه دهیم.

معمولاً افرادی که به تازگی وارد بازارهای معاملاتی می‌شوند، علاقه دارند مانند تریدرهای بزرگ و با تجربه معاملاتی را انجام دهد که سود بسیار زیادی را به دست بیاورند، و به همین خاطر بسیاری از بروکر ها شرایطی را برای تریدر های جدید فراهم کردند که می‌توانند معاملاتی که افراد بزرگ و باتجربه در بازارهای مالی انجام می‌دهند را کپی کنند تا بتوانند سودی مانند سود آنها را به دست بیاورند.

البته روش بالا برای تریدرهایی که از آن‌ها کپی می‌شود نیز مفید و سودمند است. به این صورت که تریدرهایی که روش‌های معاملاتی آنها توسط تریدرهای تازه و نوپا مورد استفاده قرار می‌گیرد به ازای هر استفاده و کپی مبلغی به آنها تعلق می‌گیرد و آن‌ها نیز از این روش سود می‌برند.

فرق پیپ و پیپت چیست؟

همان‌طور که در مطالب پیشین گفتیم در جفت ارزهایی که در یک طرف آنها ین ژاپن وجود ندارد، رقم چهارم بعد از اعشار بیانگر پیپ و در جفت ارزهایی که در یک طرف آن‌ها ین ژاپن معامله می‌شود، رقم دوم نشان دهنده یک پیپ می‌باشد. بعضی از بروکرها به جای چهار رقم اعشار، ۵ رقم اعشار را به ما نشان می‌دهند و پنجمین رقم پس از اعشار به عنوان پیپت شناخته می‌شود یا در جفت ارزهایی که در یک طرف آن‌ها ین ژاپن قرار گرفته است، رقم سوم بعد از اعشار به عنوان پیپت شناخته می‌شود. در واقع پیپت کوچکترین واحد تغییرات در یک پیپ می‌باشد.

تفاوت پیپ و پیپت

چگونه می‌توان به مقدار پیپ بیشتری در فارکس دست پیدا کرد؟

پاسخ به این سوال در واقع پاسخ به این سوال است که شما چقدر از تحلیل جفت ارزها و یا سهام آگاهی دارید، هر مقدار که شما توانایی تحلیل بیشتری داشته باشید و با ابزارهای بیشتری برای تحلیل و اندیکاتورهای بیشتری آشنایی داشته باشید، احتمال اینکه تحلیل شما درست‌تر باشد، بیشتر است. پس برای اینکه در یک معامله سود بیشتر یا میزان پیپ بیشتری بدست آورید باید اطلاعات خود را در مورد نحوه تحلیل ارز، تحلیل روند بازار، روانشناسی بازار و عوامل تکنیکال و فاندامنتال بالا ببرید.

پس به طور خلاصه می‌توانیم بگوییم که این یک امر ثابت شده است که هر وقت شما با آگاهی و تحلیلی محکم تر و دقیق تر وارد یک معامله شوید، احتمال اینکه شما بتوانید سود بیشتری از آن معامله به دست بیاورید، بیشتر است و به دست آوردن سود بیشتر یا کمتر یا همان پیپ بیشتر یا کمتر به تحلیل و اطلاعات شما از بازارهای مالی بستگی دارد.

سخن آخر

در این مقاله تقریباً تمامی پرسش‌هایی که در مورد پیپ در فارکس وجود داشت را پاسخ داده و به‌طورکامل تشریح کردیم. البته پرواضح است که شما برای این‌که در بازار فارکس تبدیل به فردی حرفه‌ای شوید، لازم است حتما در یک دوره آموزش فارکس شرکت کنید. امیدواریم این مقاله برای شما مفید واقع شده باشد و به‌خوبی متوجه شده باشید که پیپ چیست. برای مطالعه بیشتر در مورد فارکس می‌توانید دسته مقالات آموزش رایگان فارکس را از بلاگ سایت مشاهده نمایید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.