تغییر روند در مقابل الگوهای ادامه


چار ت الگوی اسپینینگ تاپ

استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده

استراتژی معامله با خط روند

استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.

استراتژی معامله با خط روند

خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می‌ تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این‌ که معرفی استراتژی‌ ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن‌ ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.

خط روند می‌ تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.

اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال

خط روند یکی از ابتدایی‌ ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین‌ های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین‌ تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین‌ های بالاتر یعنی اتصال دره‌ هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می‌ روند. بالاهای پایین‌ تر یعنی اتصال قله‌ هایی که با گذر زمان، پایین‌ تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل‌ ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل‌ ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.

استراتژی مبتنی بر خط روند

تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق تغییر روند در مقابل الگوهای ادامه بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع‌ های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده‌ ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه‌ های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.

۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag

استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.

استراتژی خط روند پرچم

در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.

شما می‌ توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.

۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce

این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه تغییر روند در مقابل الگوهای ادامه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.

استراتژی معامله با جهش از خط روندی

شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه‌ کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می‌ توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم‌ های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله‌ گر می‌ تواند به تایم فریم پایین‌ تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان‌ بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.

استراتژی مبتنی بر خط روند

این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.

روند در تحلیل تکنیکال چیست

در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می‌ توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.

۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest

استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی‌ های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می‌ توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این‌ که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ‌ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.

استراتژی شکست و برخورد دوباره

اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم‌ های پایین‌ تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می‌ تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می‌ دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی‌ گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.

در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می‌ تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک‌ پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.

۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی

استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.

در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.

البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.

در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.

نکات مهم در مورد خطوط روند

  • اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته‌ باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان‌ مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت‌ تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
  • شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه‌ مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
  • به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی‌ توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.

همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.

به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟

علم کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

باید بدانیم هیچ سیستم معامله گری وجود ندارد که فقط معاملات سودده تولید کند. تصمیمات اکثر معامله گران در بازار حاصل چند فاکتور اساسی است که شامل تجربیات شخصی، احساسات و توانایی‌ فرد در تحلیل جریان گسترده‌ای از اطلاعات است. این اطلاعات شامل داده‌های تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، اخبار و … هستند. تحلیل تکنیکال برای معامله گران یکی از ابزارهای ارزشمند محسوب می‌گردد. نمودارهای کندل استیک – Candlestick یا شمعی ژاپنی یکی از منحصر‌به‌فردترین و دقیق‌ترین روش‌های این نوع از تحلیل است، به گونه‌ای که می‌توان گفت درک نمودارهای کندل استیک برای هر معامله گر ضروری است.

کندل استیک و الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال

عامل اصلی حرکات قیمتی سهام احساسات و افکار معامله گران بازار است. نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توانند به راحتی تصویری ساده از احساسات بازار و در مجموع تمامی معامله گران را در اختیار ما قرار دهند. از دیگر مزایای این نوع از تحلیل تکنیکال، قابلیت بالا در تفسیر حرکات قیمتی سهام است.

در واقع چیزی که سبب محبوبیت این نوع از نمودارها گشته ارائه اطلاعات جامع در عین سادگی است.

علم کندل استیک تنها یک روش تحلیلی جهت تشخیص الگو نیست. بلکه این علم تعامل میان خریداران و فروشندگان را به روشنی نشان می‌دهد. تمام اطلاعات مورد نیاز جهت رسم نمودارهای کندل استیک شامل ۴ قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین (open-close-high- low) است.

علم کندل استیک احتمالاً یکی از قدیمی‌ترین اشکال تحلیل تکنیکال است و قدمت آن به اوایل قرن ۱۷ میلادی برمی‌گردد. زمانی که مانهیسا هما، تاجر ثروتمند ژاپنی، این روش را جهت تحلیل معاملات برنج ابداع کرد. در برخی منابع از مانهیسا هما با عنوان پدر علم کندل استیک یاد می‌شود. جالب است بدانید که او در سال ۱۷۵۵ کتابی را با عنوان ” The Fountain of Gold: The Three Monkey Record of Money ” نوشته است که احتمالاً اولین کتاب معامله گری تاریخ است. این یعنی تقریباً پیش از آنکه کشور کنونی ایالات‌متحده آمریکا وجود داشته باشد ژاپنی‌ها در معاملات خود ازین علم بهره می‌برده‌اند. متأسفانه معادل فارسی برای کتاب وجود ندارد.

مانهیسا هما در قالب این عنوان بیان می‌کند که یک معامله گر برای دستیابی به چشمه طلا باید از سه چیز دوری کند:

  • شیطان را نبین.(محو تماشای روند صعودی یا نزولی در بازار نشو) چرا که تغییر روند بازار جریانی همیشگی دارد. شاید دلیل تأکید بیشتر تکنیک‌های کندل استیک بر روی الگوهای بازگشتی در مقایسه با الگوهای ادامه‌دهنده نیز همین باشد.
  • به شیطان گوش نده.(به اخبار گوش نده و با تکیه بر اخبار معامله نکن)
  • با شیطان صحبت نکن.(پس از تحلیل در مورد معاملاتی که قصد اجرایشان را داری با دیگران صحبت نکن)( استیو نیسون، ۱۹۹۴)

در دسامبر سال ۱۹۸۹ استیو نیسون آمریکایی برای اولین بار علم نمودارهای شمعی ژاپنی را تحت عنوان مقاله‌ای به جهان معرفی کرد.

بدنه کندل شمعی ژاپنی

در هر کندل، حد فاصل میان قیمت باز شدن و بسته شدن سهم را بدنه کندل می‌نامیم. ارتفاع بدنه اختلاف میان قیمت باز شدن و بسته شدن خواهد بود. به‌صورت استاندارد اگر قیمت بسته شدن از قیمت باز شدن کمتر باشد، بدنه توپر و نزولی و در صورتی‌که قیمت بسته شدن بیشتر از قیمت باز شدن سهم باشد. بدنه توخالی یا صعودی خواهیم داشت.

سایه‌ کندل شمعی ژاپنی

هر کندل می‌تواند شامل خطوطی در بالا یا پایین بدنه نیز باشد که سایه یا shadow نامیده می‌شود. این خطوط نشان‌دهنده بالاترین و پایین‌ترین قیمتی است که در طول روز مورد معامله قرارگرفته‌اند. در تحلیل کندل استیک این سایه‌‌ها نشان‌دهنده هیجانات بازار است.

سایه بالایی: بالاترین قیمت

سایه پایینی پایین‌ترین قیمت

هر کندل بسته به شکل خود نام خاصی دارد. در نتیجه تحلیل و تفسیر متفاوتی نیز خواهد داشت. بلندی و کوتاهی بدنه، داشتن یا نداشتن سایه‌ها و یا بلندی و کوتاهی آن‌ها، هرکدام اطلاعات خاصی را از بازار به ما منتقل می‌کند. با استفاده از تفسیر و تحلیل کندل امروز می‌توان کندل فردای بازار را پیش‌بینی کرد.

شاید با داستان پرنده افسانه‌ای ققنوس آشنایی داشته باشید. این پرنده در انتهای عمر خود در تلی از خاشاک می‌سوزد و از خاکسترش ققنوس تازه‌ای حیات می‌یابد. در مورد کندل‌ها نیز می‌توان گفت کندل امروز از خاکستر کندل روز قبل ایجاد می‌گردد. به همین دلیل در علم کندل استیک هر کندل می‌تواند سناریوی محتمل خاصی را برای فردای بازار پیش‌بینی کند. الگوهای کندل استیک از یک یا چند کندل ( نهایتاً ۵ یا ۶ کندل) تشکیل می‌شوند.

این الگوها به دو دسته بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند که در دوره آموزش بورس کالج تی بورس با برخی از آن‌ها آشنا شدیم. در این سری مقالات به بررسی و معرفی سایر الگوهای کندل استیک می‌پردازیم.

الگوهای بازگشتی کندل استیک

۱- الگوی تک کندلی Belt hold نزولی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به بالا باز می‌شود، در ادامه شاهد هیچ سایه بالایی نیستیم قیمت از نقطه آغاز رو به پایین حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. در تحلیل علم کندل استیک اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند نزولی باشد.

۲- الگوی تک کندلی Belt hold صعودی

این الگو در روند نزولی تشکیل می‌شود. در این الگو قیمت آغازین با گپ (شکاف) رو به پایین باز می‌شود ،در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نیستیم. قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتاً بزرگی را ایجاد می‌کند. اگر سایه و بدنه این الگو، فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می‌تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.

۳- الگو دو کندلی Matching High

این الگو در انتهای روند صعودی و از دو کندل تشکیل می‌گردد، بدین صورت که کندل روز اول یک کندل صعودی بلند است، کندل روز دوم نیز یک کندل صعودی بلند یا نیمه بلند (فول بادی، نیمه فول بادی) خواهد بود. اما قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. نکته آخر این که دو کندل فاقد سایه بالایی بوده و یا سایه بالایی کوچکی خواهند داشت. در تحلیل و تفسیر علوم کندل استیک این الگو می‌تواند نشان‌دهنده تشکیل یک پیووت سقف و آغاز روند نزولی باشد.

۴- الگو دو کندلی Matching low

این الگو در انتهای روند نزولی و از دو کندل تشکیل می‌گردد. دقیقاً برعکس الگوی قبلی کندل روز اول یک کندل نزولی بلند، کندل روز دوم نیز کندل نزولی بلند یا نیمه بلند (فول بادی یا نیمه فول بادی) و قیمت بسته شدن کندل روز دوم تقریباً برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول است. دو کندل فاقد سایه پایینی یا دارای سایه پایینی کوچک خواهند بود. تشکیل الگو بیانگر ایجاد پیووت کف و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۵- الگو دو کندلی هارامی متقاطع ( مادر و بچه متقاطع) نزولی

با الگوی هارامی در دوره آموزش بورس کالج تی بورس آشنا شدیم. اساس تشکیل این الگوی مادر و بچه یک کندل با بدنه بلند و کندل دوم با بدنه کوچک‌تر است. الگوی هارامی متقاطع در مقایسه با هارامی معمولی اعتبار بیشتری دارد؛ چراکه کندل دوم در هارامی متقاطع یک کندل دوجی است. درحالی‌که در هارامی معمولی کندلی با بدنه کوچک‌تر است.

هرچه میزان شک و تردید بازار در کندل دوم بیشتر باشد احتمال برگشت بازار و اعتبار الگو نیز بیشتر می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم کندل دوجی نشان‌دهنده تردید و دودلی بازار است. الگوی هارامی متقاطع نزولی در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود و می‌تواند نشان‌دهنده برگشت بازار و آغاز روند نزولی باشد.

۶- الگو دو کندلی هارامی متقاطع (مادر و بچه متقاطع) صعودی

این الگو در انتهای روند صعودی تشکیل می‌شود. کندل اول بدنه بلند یا فول بادی و کندل دوم یک کندل دوجی خواهد بود که در دل کندل اول جای می‌گیرد. به طور کلی در الگوی هارامی بدنه کندل اول همرنگ روند پیشین بازار خواهد بود. یعنی در روند صعودی بدنه کندل اول توخالی و در روند نزولی ، توپر خواهد بود.

۷- الگو دو کندلی MEETING LINES نزولی

به طول کلی الگوی MEETING LINES زمانی تشکیل می‌شود که کندل‌هایی با دو رنگ متفاوت و قیمت بسته شدن یکسان در کنار هم ایجاد می‌شوند. کندل اول بیانگر روند قبلی سهم و کندل دوم بیانگر احتمال تغییر روند است. در برخی از منابع این الگو به خطوط ضد حمله نیز معروف است. در نوع نزولی آن روز اول با یک کندل توخالی بلند برخورد می‌کنیم، در ابتدای روز دوم شاهد افزایش تقاضا خواهیم بود به گونه‌ای که نقطه باز شدن سهم در قیمت‌های بالاتر است اما در ادامه با افزایش عرضه قیمت بسته شدن در محدوده قیمت بسته شدن روز قبل قرار می‌گیرد.

۸- الگو دو کندلی MEETING LINES صعودی

در این الگو با شرایطی عکس الگوی قبل مواجهیم. پس تغییر روند در مقابل الگوهای ادامه در روز اول با یک کندل توپر بلند برخورد می‌کنیم. در حالیکه روز دوم اگرچه در ابتدا با افزایش عرضه مواجه می‌شویم اما در ادامه شاهد افزایش تقاضا و در نتیجه افزایش قیمت خواهیم بود. به گونه‌ای که قیمت بسته شدن کندل روز دوم برابر با قیمت بسته شدن کندل روز اول خواهد بود. این دو الگو می‌توانند نشان‌دهنده تغییر روند قیمتی سهم باشند. اما نکته مهم اینجاست که هر دو نیازمند کندل تائید می‌باشند.

۹- الگو سه کندلی سه سرباز سفید

این الگو که در روند نزولی شکل می‌گیرد، از مجموعه‌ای از کندل‌های تو خالی بلند تشکیل‌شده است. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. این حرکت صعودی پله‌ای بیانگر اتمام روند نزولی و آغاز روند صعودی خواهد بود.

۱۰- الگو سه کندلی سه کلاغ سیاه

این الگو دقیقاً برعکس الگوی سه سرباز سفید در روند صعودی شکل می‌گیرد و از سه کندل تو پر بلند تشکیل می‌شود. اگر قیمت باز شدن هر کندل در میانه بدنه کندل قبلی باشد بهتر است. وقوع این الگو از منظر هلم کندل استیک، پیامی واضح مبنی بر تغییر روند صعودی قیمت می‌باشد. (ال-موریس،۲۰۰۶)

طی دو دهه گذشته نمودارهای کندل استیک محبوبیت زیادی را در میان سرمایه گذاران و معامله گران کسب کرده‌اند. این نوع از تحلیل جهت پیش‌بینی روند قیمتی تنها در چند روز آینده سهم مناسب است. این در حالی است که سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توانند رفتار قیمتی سهم را در هفته‌ها یا ماه‌های آتی پیش‌بینی کنند.

در حقیقت می‌توان گفت ارزش تحلیل الگوهای شمعی ژاپنی در ترکیب با سایر روش‌های تحلیلی آشکار می‌شود و نمی‌توان تنها با اکتفا به این نوع از تحلیل به معامله گری پرداخت. در استفاده از الگوهای کندل استیک توجه به این نکته ضروری است که الگوهای کندلی تنها در روندهای مشخصی از اهمیت برخوردارند؛ بنابراین پیش از بررسی آن‌ها باید روند حرکات قیمتی سهم را تعیین کنیم. پس از آن با بررسی الگوهای کندل استیک می‌توانیم رفتار معامله گران را با نزدیک شدن به نقاط حمایتی یا مقاومتی چارت تحلیل و تفسیر کرده و از این طریق رفتار آن‌ها را در روزهای آتی پیش‌بینی نماییم.

نتیجه‌گیری

در حقیقت می‌توان گفت که با استفاده از سایر روش‌های تحلیل تکنیکال می‌توان نقاط و نواحی مهم و حیاتی را بر روی چارت مشخص کرد و سپس با استفاده از علم کندل استیک نگرش و احساس بازار نسبت به این نواحی آشکار می‌شود.

می‌توان گفت علم کندل استیک برای افرادی که تنها با دید سرمایه‌گذاری بلندمدت وارد بازار سهام می‌شوند کاربرد زیادی ندارد. این نوع از تحلیل تکنیکال ابزاری جهت معامله گری و تعیین دقیق نقاط ورود یا خروج در آن می‌باشد. به نظر شما در بازار سهام تفاوت میان دیدگاه سرمایه‌گذاری با معامله گری چیست ؟ شما کدام یک را ترجیح می‌دهید؟

الگوهای شمعی (کندل استیک) که هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند

الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را استیو نیسون در کتاب مشهور خود با نام الگوهای شمعی ژاپنی به جهان غرب معرفی کرد. این الگوها تا به امروز یکی از مهم‌ترین روش‌های تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب با بهترین الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک آشنا می‌شویم و کندل‌شناسی حرفه‌ای را می‌آموزیم. کندل‌شناسی در ارز دیجیتال، بورس و سایر بازارها کاربرد دارد.

الگوی شمعی در تحلیل تکنیکال

الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودار شمعی چیست؟

نمودار شمعی از رایج‌ترین روش‌ها برای نمایش حرکات قیمت در طول زمان است. در نمودارهای شمعی هر دوره‌ی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) به صورت یک شمع (کندل) نمایش داده می‌شود. کندل‌ها بر اساس سه ویژگی تفسیر می‌شوند:

  • بدنه: بخش ضخیم نشان‌دهنده‌ی محدوده باز و بسته شدن قیمت در دوره‌ی معاملاتی
  • فتیله یا سایه: خطوط نازک بالا و پایین شمع که بالاترین و پایین‌ترین قیمت در دوره‌ی معاملاتی را نمایش می‌دهند.
  • رنگ شمع: جهت حرکت بازار را نشان می‌دهد. شمع سبز (توپر) نشان‌دهنده‌ی افزایش قیمت در دوره‌ی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز (توخالی) نزولی بودن قیمت را نشان می‌دهد.

الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)

کندل‌ها با حرکت‌های بالا و پایین قیمت تشکیل می‌شوند. یک تحلیلگر کارکشته، پشت هر کندل داستانی از نبرد عرضه و تقاضا می‌بیند. هر کندل به تنهایی یا در کنار کندل‌های دیگر الگوهایی را تشکیل می‌دهند که ماهیت روانشناسی بازار را آشکار می‌کند. به این الگوها، الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک می‌گویند.

بسیاری به درستی معتقدند که کندل‌ها اساس تحلیل تکنیکال و روشی بدون واسطه برای تحلیل بازار هستند. این الگوهای شمعی به سه نوع تقسیم می‌شوند که در ادامه مهم‌ترین آنها را بررسی خواهیم کرد.

الگوهای شمعی صعودی

الگوهای شمعی صعودی هشداری برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند. در انتهای یک روند نزولی ظاهر می‌شوند، پس در محدوده‌های حمایتی بازار در جستجوی آنها باشید. خوشبینی معامله‌گران نسبت به صعود قیمت دلیل شکل‌گیری این الگوهاست. در این بخش انواع کندل و الگوهای کندلی صعودی را بررسی می‌کنیم.

الگوی چکش (Hammer)

الگوی چکش یا هامر از بدنه‌ای کوتاه با سایه‌ای بلند در پایین تشکیل می‌شود. این الگو شبیه به یک چکش است و در انتهای یک روند نزولی یافت می شود. هر چقدر سایه‌ی پایین بلندتر باشد الگو معتبرتر است.

الگوی چکش نشان می‌دهد که اگرچه فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما به دلیل وجود خریداران قوی در انتهای بازار دوباره قیمت بالا می‌رود. چکش می‌تواند سبز و یا قرمز باشد اما چکش سبز قدرتمند است.

الگوی شمعی چکش هامر hammer

نمودار الگوی شمعی چکش هامر hammer

الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)

همانند چکش، الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس نیز یک الگوی صعودی است. این الگو شامل بدنه‌ای کوتاه و سایه‌ی بلند در بالا است.

چکش معکوس را به این شکل تفسیر می‌کنیم. در طول بازار قیمت افزایش یافته اما با ظهور خریداران کاهش قیمت کمتری می‌بینیم. چکش برعکس نشان از صعود قریب الوقوع بازار دارد. کندل این الگو می‌تواند صعودی و یا نزولی باشد البته چکش برعکس سبز قوی‌تر است.

الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer

چارت الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer

الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)

الگوی اینگالف یا پوشای صعودی شامل دو کندل است. اولین کند یک کندل قرمز کوتاه است و کندل دوم کندل سبز بلند است که کاملا کندل اول را می‌پوشاند.

اگر چه کندل دوم پایین‌تر از کندل اول باز می‌شود اما خریداران چنان قدرتمند هستند که در نهایت بالاتر از کندل اول بسته می‌شود. الگوی پوشای صعودی نشان از برتری آشکار خریداران دارد.

الگوی شمعی پوشای صعودی بولیش اینگالف

چارت الگوی پوشای صعودی

الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line)

خط پیرسینگ یا الگوی نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک شمع قرمز بلند و یک شمع سبز بلند تشکیل می‌شود. فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم وجود دارد. اما کندل دوم بیش از نیمی از کندل اول را پوشش می‌دهد.

در الگوی پیرسینگ با اینکه قیمت پایین‌تر باز می‌شود اما با افزایش تقاضا قیمت رشد قابل توجهی می‌کند. رشد قیمت در کندل دوم نمایانگر افزایش قدرت خریداران و شروع روند صعودی است.

الگوی شمعی خط پیرسینگ

چارت الگوی خط پیرسینگ

ستاره‌ی صبحگاهی (Morning Star)

کندل ستاره‌ی صبحگاهی یکی دیگر از الگوهای شمعی صعودی است. این الگو همچون نور امیدی در روند تیره‌ی نزولی است به همین دلیل آن را ستاره صبحگاهی می‌نامیم. این الگو شامل سه کندل است. یک شمع قرمز بلند، سپس یک شمع با بدنه‌ی کوتاه و در نهایت یک شمع سبز بلند.

شمع با بدنه‌ی کوتاه را دوجی کند هم می‌گوییم. بهتر است بدنه‌ی دوجی با دو شمع بلند همپوشانی نداشته باشد. این الگو نشان می‌دهد فشار فروش در روز دوم کاهش می‌یابد و سپس در روز سوم بازار صعودی می‌شود. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد و بخش بیشتری از کندل اول را بپوشاند الگو قوی‌تر است.

الگوی شمعی ستاره صبحگاهی

چارت الگوی ستاره صبحگاهی

سه سرباز سفید (Three White Soldiers)

الگوی سه سرباز سفید یک الگوی سه کندلی است. این الگو شامل سه کندل سبز پی در پی با سایه‌های کوتاه است. هر کندل بالاتر از کندل قبل باز می‌شود.

سه سرباز سفید یک الگوی صعودی بسیار پرقدرت است. تشکیل سه شمع صعودی پس از یک روند نزولی نشان از افزایش مداوم قدرت خریداران دارد.

الگوی شمعی سه سرباز سفید

چارت الگوی سه سرباز سفید

الگوهای شمعی نزولی

الگوهای شمعی نزولی پس از یک روند صعودی مشاهده می‌شوند. آنها هشداری برای پایان روند صعودی هستند پس در محدوده‌های مقاومتی مشاهده می‌شوند. بدبینی نسبت به ادامه‌ی صعودی باعث می‌شود که معامله‌گران موقعیت‌های تغییر روند در مقابل الگوهای ادامه معاملاتی خود را ببندند و این الگوها تشکیل شوند. در ادامه با انواع کندل‌های نزولی آشنا خواهید شد.

الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)

الگوی «مرد به دار آویخته» یا مرد دار‌آویز معادل یک چکش است اما در ابتدای روند نزولی شکل می‌گیرد. کندل در این الگو دارای بدنه‌ای کوتاه با سایه‌ی پایینی بلند است.

هر چند در انتهای بازار قیمت افزایش یافته باشد. اما این الگو نشان می‌دهد که در طول روز فشار فروش زیادی ایجاد شده است. فشار فروش نشانه‌ای از ظهور فروشندگان قوی است. در الگوی مرد به دار آویخته ممکن است کندل را به رنگ سبز و یا قرمز ببینیم. اما کندل قرمز معتبرتر است.

الگوی شمعی مرد به دار آویخته

چارت الگوی مرد به دار آویخته

ستاره‌ی دنباله‌دار یا ستاره‌ی ثاقب (Shooting Star)

الگوی ستاره‌ی ثاقب یا دنباله‌دار بسیار شبیه الگوی چکش برعکس است اما در انتهای روند صعودی مشاهده می‌شود. ستاره‌ی ثاقب‌ دارای بدنه‌ای کوتاه و سایه‌ی بالایی بلند است.

قیمت در طول روز افزایش می‌یابد اما در انتهای بازار با افزایش فشار فروش قیمت دوباره کاهش می‌یابد. کندل این الگو شبیه یک شهاب سنگ یا ستاره‌ی دنباله دار است.

الگوی شمعی ستاره دنباله دار یا ستاره ثاقب

چارت الگوی ستاره دنباله دار

پوشای نزولی (Bearish Engulfing)

اینگالف نزولی یا پوشای نزولی به عنوان یک الگوی قدرتمند بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر می‌شود. یک الگو دو کندلی است. در الگوی اینگالف نزولی یک کندل سبز کوچک که توسط یک کندل قرمز رنگ بزرگ پوشش داده شده مشاهده می‌کنیم.

علت وجود الگوی پوشای نزولی این‌است که قدرت خرید در روز دوم کاهش می‌یابد. پس شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل دوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.

الگوی شمعی پوشای نزولی بیریش اینگالف

چارت الگوی پوشای نزولی

ستاره‌ی شامگاهی یا ستاره‌ی عصرگاهی (Evening star)

الگوی شمعی ستاره‌ی عصرگاهی همانند ستاره‌ی صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است. این الگو نیز در انتهای روند صعودی مشاهده می‌شود. در الگوهی ستاره‌ی عصرگاهی یک کندل کوتاه دوجی می‌بینیم که بین دو کندل بزرگ سبز و قرمز قرار گرفته است.

علت پیدا شدن الگوی ستاره عصرگاهی هم اینست که قدرت خرید در روز دوم کاهش یافته و در روز سوم شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.

الگوی شمعی ستاره شامگاهی

چارت الگوی ستاره شامگاهی یا ستاره عصرگاهی

سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)

الگوی شمعی سه کلاغ سیاه شامل سه کندل متوالی و قرمز بلند با سایه‌های کوتاه است. باید دقت کنید که قیمت‌های بسته شدن هر روز پایین‌تر از کندل قبلی باشد.

معامله‌گران این الگو را آغاز یک روند نزولی می‌دانند، زیرا فروشندگان در سه روز معاملاتی متوالی از خریداران قوی‌تر ظاهر شده‌اند.

الگوی شمعی سه کلاغ سیاه

چارت الگوی سه کلاغ سیاه

ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)

الگوی شمعی ابر سیاه، هشداری برای آغاز حرکت نزولی است. این الگو همچون ابری تیره پس از خوش‌بینی روز معاملاتی قبل است. ابر سیاه از دو کندل سبز و قرمز تشکیل می‌‎گردد. کندل قرمز دوم در بالای کندل اول باز می‌شود. اما نقطه‌ی بسته شدن آن حداقل نیمی از کندل اول را پوشش می‌دهد.

کندل دوم در الگوی ابر سیاه نشان‌دهنده‌ی افزایش فروشندگان است. هر چقدر کندل قرمز سایه‌ی کوتاه‌تری داشته باشد الگوی ابر سیاه معتبرتر است.

الگوی شمعی ابر سیاه پوشاننده

چارت الگوی ابر سیاه

الگوهای شمعی ادامه‌‎دهنده

الگوهای شمعی ادامه‌دهنده نشانه‌ی ادامه‌ی روند فعلی هستند. با استفاده از این الگوها نقاط استراحت قیمت در روندهای بلندمدت شناسایی می‌شوند. با دیدن الگوهای ادامه‌دهنده نباید وارد معامله شد یا اگر معامله‌ی باز داریم باید آن را نگه داریم. تعداد این الگوها کمتر از الگوهای بازگشتی است.

دوجی (Doji)

این الگوی شمعی با کندلی روبرو هستیم که قیمت باز و بسته شدن آن بسیار به‌هم نزدیک و یا برابر است. شکل این الگو شبیه صلیب یا علامت بعلاوه است. سایه‌های دوجی ممکن است طول‌ها متفاوتی داشته باشند.

در طول بازار قیمت افزایش و یا کاهش می‌یابد اما در انتهای بازار این نبرد حاصلی ندارد. الگوی دوجی به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما در الگوهای معکوس سه کندلی مانند ستاره‌ی صبحگاهی و عصرگاهی مشاهده می‌شود.

الگوی دوجی

چارت الگوی دوجی

اسپینینگ تاپ (Spinning Top)

اسپینینگ تاپ یا فرفره، کندل‌هایی با بدنه‌ی کوتاه و سایه‌های بلند و هم‌اندازه هستند. این الگو نمایانگر بلاتکلیفی در بازار است.

در الگوی فرفره خریداران قیمت را بالا می‌برند، در حالی که فروشندگان دوباره آن را پایین می‌آورند. فرفره‌ها به عنوان دوره‌های تثبیت و یا استراحت در روند بلندمدت صعودی و نزولی تفسیر می‌شوند. این الگو به صورت خوشبینانه تفسیر می‌شود.

الگوی اسپینینگ تاپ

چار ت الگوی اسپینینگ تاپ

الگوی سه‌گانه‌ی صعودی و سه گانه نزولی (Rising & Falling Three Method)

الگوی سه‌گانه صعودی و نزولی، یک الگوی ادامه‌دهنده است و برای تایید روند فعلی استفاده می شود. این الگو از یک کندل بزرگ و سه کندل کوچک متوالی تشکیل می‌شود. در روند صعودی ابتدا یک کندل سبز و سپس یه کندل کوچک قرمز ظاهر می‌شود. در روند نزولی نیز یک کندل بزرگ قرمز و پس از آن سه کندل کوچک سبز مشاهده می‌شود.

تفاوت الگوی سه‌گانه با سرباز سفید و کلاغ سیاه در این است که کندل‌های کوچک همگی در محدوده‌ی کندل بزرگ قرار دارند. شکسته نشدن محدوده‌ی کندل اول پس از سه دوره‌ی معاملاتی به معنای ناتوانی بازار در تغییر جهت روند است.

الگوی سه گانه صعودی و سه گانه نزولی

چارت الگوی سه گانه صعودی و نزولی

الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک چقدر معتبرند؟

الگوهای شمعی به یک اندازه معتبر نیستید. صندوق‌ها و معامله‌گران با پول‌های درشت از این الگوها برای فریب معامله‌گران خرد استفاده می‌کنند. با این حال باز هم برخی از این الگوها بسیار موثر هستند بخصوص در سبک‌های تحلیلی با چارت‌ خام مانند پرایش اکشن.

بهتر است الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را با روش‌های دیگر ترکیب کنید. ترکیب الگوهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند RSI در بازار بورس و بازارهای جهانی بسیار محبوب است و خطای نسبتا کمی دارد.

سوالات متداول الگوهای شمعی

هر کندل در نمودار شمعی از دو سه بخش بدنه‌ی کندل، سایه‌ی بالایی و سایه‌ی پایین تشکیل شده است.

سایه کندل خطوط نازکی در بالا و پایین بدنه کندل هستند که نشان دهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در بازه زمانی آن کندل هم می‌باشند.

بدنه کندل بخش ضخیم کندل است. این بخش محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل در آن بازه زمانی را مشخص می‌کند.

رنگ کندل‌، جهت حرکت بازار را نشان می‌دهد. شمع سبز نشان‌دهنده‌ی افزایش قیمت در دوره‌ی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز نزولی بودن قیمت را نشان می‌دهد.

حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟

حجم معاملات در تحلیل تکنیکال

اصطلاح حجم معاملات در واقع یعنی تعداد دارایی‌هایی که در یک بازه زمانی مشخص بین فروشندگان و خریداران رد و بدل می‌شود. اما شاید از خودتان بپرسید دانستن این موضوع چه اهمیتی دارد و به چه دردی می‌خورد؟ در این مقاله می‌خواهیم درباره این صحبت کنیم که چطور می‌توانید از ماجرای حجم معاملات به نفع خودتان استفاده کنید.

چگونه از حجم برای بهبود معاملات خود استفاده کنید؟

حجم معاملات معیاری از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی است. در بازار‌ بورس یا سهامی، حجم عبارت از تعداد سهام معامله شده و در بازار ارزهای دیجیتال تعداد کوین یا توکن معامله شده است. برای قراردادهای آتی (Future) و اختیار معامله (option)، حجم بر اساس تعداد قراردادهایی است که دست به دست تغییر روند در مقابل الگوهای ادامه شده‌اند. معامله گران برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه می‌کنند و تغییرات حجم را با سایر شاخص‌های تکنیکالی ترکیب می‌کنند تا بتوانند تصمیمات معاملاتی مناسب را بگیرند.

با بررسی الگوهای حجم در طول زمان های مختلف می‌توان چگونگی شکل گیری رشد و افت قیمت در بازار‌ها را درک کرد. همین امر در مورد معامله گران بازار قرارداد‌های اختیار معامله نیز صادق است، زیرا حجم معاملات نشانگر تمایل فعالین بازار به جهت حرکت قیمتی است. در واقع، در بین اندیکاتور‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.

دستورالعمل‌های اساسی برای استفاده از حجم

هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً دستورالعمل‌هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. معامله‌گران همواره تمایل پیوستن به حرکت‌های قوی بازار را دارند. بنابراین در حرکت‌هایی که بیانگر ضعف قیمتی هستند شرکت نمی‌کنند یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشند.

این دستورالعمل‌ها در همه موقعیت‌ها صادق نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیم‌گیری‌های معاملاتی ارائه می‌دهند.

۱. تایید روند

در بازار صعودی باید شاهد افزایش حجم باشیم. خریداران برای بالا بردن قیمت‌ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم (واگرایی) ممکن است نشان دهنده عدم علاقه باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی است. این ممکن است سخت باشد که ذهن شما را درگیر کند، اما واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت با حجم کم سیگنال قوی نیست. کاهش (یا افزایش) قیمت با حجم زیاد، سیگنال قوی‌تری است که نشان می‌دهد چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.

در شکل زیر تغییرات حجم معاملات را با توجه به افزایش و کاهش قیمت در نمودار سهام ایران خودرو (خودرو) مشاهده می‌کنید.

۲. حرکات و حجم خستگی

در یک بازار رو به رشد یا نزولی، می‌توانیم شاهد حرکت‌های فرسوده یا خسته باشیم. اینها معمولاً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم هستند که نشان دهنده پایان احتمالی یک روند است. معامله گران بازار سرمایه به دلیل رشد شدید قیمت دچار ترس می‌‌شوند، در این شرایط خریداران خسته می‌شوند و تمایل به خروج از بازار دارند.

زمانی که قیمت ها کاهشی می‌شود در نهایت تعداد زیادی از معامله گران را مجبور به خروج میکند که منجر به نوسانات و افزایش حجم می‌شود. پس از افزایش حجم در این شرایط شاهد کاهش حجم خواهیم بود، اما اینکه چگونه حجم در روزها، هفته‌ها و ماه‌های بعدی ادامه می‌یابد را می‌توان با استفاده از سایر دستورالعمل‌های حجم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

شکل زیر نمودار قیمتی سهام شرکت تسلا (TSLA) را نشان می‌دهد که بیانگر افزایش حجم در انتهای یک روند صعودی است. همانطور که گفتیم رفتار قیمتی در انتهای بازار ناشی از حرکت‌های فرسودگی می‌باشد. بنابراین شاهد افزایش حجم و خروج معامله‌گران هستیم.

۳. نشانه‌های صعودی

حجم می‌تواند در شناسایی نشانه‌های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش می‌یابد و سپس قیمت بالا می رود و مجددا به دنبال آن یک حرکت به سمت پایین‌تر انجام می‌شود. اگر در حرکت دوم به سمت پایین، قیمت از کف قبلی پایین نیاید و به اصطلاح کف بالاتر تشکیل شود و حجم در افت قیمتی دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک علامت صعودی تعبیر می‌شود.

شکل زیر نماد سهام شرکت فولاد مبارکه اصفهان با نماد فولاد است. در انتهای روند نزولی شاهد افزایش حجم همراه با افت قیمت هستیم. پس از شکل گیری کف و سقف بالاتر، کاهش حجم را مشاهده می‌کنیم، که در این حالت هشداری برای تغییر روند خواهیم داشت.

۴. حجم و تغییر قیمت

پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت چه در روند صعودی یا نزولی، اگر قیمت در یک محدوده کوچک نوسان داشته باشد و حجم سنگین مشاهده شود، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک برگشت قیمت در حال انجام است و قیمت دارایی مد نظر جهت حرکتی خود را تغییر خواهند داد.

۵. حجم در نواحی شکست و شکست‌های نقض شده

در هنگام شکست اولیه از یک سطح حمایت و مقاومت یا یک الگوی قیمتی، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمال بالاتر برای شکست کاذب است.

شکل زیر افزایش حجم در زمان شکست را نشان می‌دهد که نشان از قدرت خریداران و ادامه روند صعودی و قدرت در حرکت است.

۶. تاریخچه حجم

حجم را باید نسبت به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکن است داده‌های نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه داده‌ها جدیدتر باشند، احتمالا مرتبط‌تر هستند.

چه سیگنال های معاملاتی را می توان بر اساس حجم ارائه کرد؟

الگوهای حجمی نشانه‌ای از قدرت و رشد قیمت، یا کاهش قیمت برای یک سهام یا حتی کل بازار است. رشد قیمت با افزایش حجم به طور کلی به عنوان یک سیگنال صعودی محسوب می‌شود، در حالی که کاهش قیمت با حجم سنگین می‌تواند به عنوان یک سیگنال تغییر روند در مقابل الگوهای ادامه نزولی تفسیر شود.

در زمان اصلاح مینور، چگونه می توان حجم را تفسیر کرد؟

در زمان اصلاح مینور در یک سهام یا بازار، حجم باید کمتر از زمانی باشد که قیمت در جهت روند حرکت می کند . حجم پایین‌تر نشان می دهد که معامله گران اعتقاد زیادی به خروج از بازار و شکل گیری اصلاح ماژور ندارند و ممکن است نشان دهد که روند صعودی بازار می‌تواند ادامه یابد و این اصلاح مینور را به یک فرصت خرید تبدیل کند.

اندیکاتور حجم در رهآورد ۳۶۵

نحوه افزودن اندیکاتور حجم در نمودار سهام شرکت ایران خودرو (خودرو) را در سایت رهآورد ۳۶۵ در شکل زیر نشان می‌دهیم. ابتدا با کلیک بر روی گزینه Indicators‌ پنجره زیر برای کاربر باز می‌شود. سپس در قسمت سرچ search گزینه volume را تایپ کنید. در ادامه بر روی گزینه volume مطابق شکل زیر کلیک کنید.

افزودن اندیکاتور حجم در رهآورد ۳۶۵/حجم معاملات

پس از انجام مراحل فوق اندیکاتور حجم که شامل میله‌هایی به صورت دورنگ (سبز و قرمز) است برای کاربر نمایش داده می‌شود. اندیکاتور volume بهترین راهنما برای شناسایی حمایت و مقاومت های حال و آینده سهم است. زمانی که نمودار قرمز است نشانه‌ای از افزایش عرضه و اینکه می تواند مقاومت معتبر را مورد بررسی قرار دهد با استفاده از حجم معاملات وجود دارد و زمانی که سبز است، نشانه ای مثبت از حجم معاملات و وجود حمایت قوی و افزایش تقاضا برای نمودار قیمت سهم است. البته شایان ذکر است نحوه چگونگی نمایش رنگ میله‌های حجم در نرم‌افزار‌های مختلف، متفاوت است.

اندیکاتور حجم در Trading View

با انتخاب گزینه اندیکاتور (Indicators) در نوار ابزار، پنجره زیر برای کاربر باز می‌شود. در قسمت سپس در قسمت سرچ search گزینه (volume) را تایپ کنید. در ادامه بر روی گزینه volume مطابق شکل زیر کلیک کنید.

افزودن اندیکاتور حجم در Trading View/حجم معاملات

در ادامه با انجام مراحل بالا کاربر میله‌های حجم را در پایین نمودار می‌بینید.

حجم معاملات در سایت مدیریت فناوری بورس

شکل زیر نحوه نمایش حجم معاملات در سایت مدیریت فناوری بورس را نشان می‌دهد. حجم نمایش داده شده برابر با میزان سهم معامله شده است.

حجم معاملات در وبسایت مدیریت فناوری بورس/حجم معاملات

با توجه به نظریه جان مورفی، پدر تحلیل تکنیکال نوین، در تحلیل تکنیکال قیمت ۷۰ درصد در شکل گیری سناریو نقش دارد و پارامتر‌های زمان و حجم معاملات، هر یک به تنهایی ۱۵ درصد در تشکیل سناریو تاثیر گذار هستند. پارامتر حجم معاملات به هیچ عنوان نباید به تنهایی در تصمیمات معاملاتی مورد استفاده قرار گیرد. بلکه تنها گواهی برای سیگنال‌های ارائه شده توسط قیمت هستند. این نکته بسیار مهم را می‌توان به صورت روزانه در اکثر بازار‌های مالی از جمله بورس تهران مشاهده کرد.

اکثر فعالین بازار تنها با مشاهده یک روز معاملاتی پر حجم، به دلیل بروز احساساتی نظیر FOMO (Fear of Missing Out) و (FUD (Fear,Uncertainty,Doubt ( ترس از عقب ماندن از بازار) و (ترس، عدم قطعیت، شک)، اقدام به معاملات نسنجیده و اشتباه می‌کنند. در نهایت این رفتار منجر به ضرر مضاعف به معامله‌گران می‌شود.

در آخر

حجم ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعمل‌های اساسی را می‌توان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید می‌کند یا نشان می‌دهد که ممکن است یک معکوس در دست باشد، استفاده شود. گاهی اوقات از شاخص های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده می‌شود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنال‌های ورود و خروج را می‌توان با نگاه کردن به قیمت، حجم و سایر پارامتر‌ها شناسایی کرد. نظر شما در مورد موضوع حجم معاملات چیست؟ شما چطور با آن کار می‌کنید؟ لطفا در قسمت نظرات برای ما بنویسید. همچنین شما می‌توانید سوالات خود را با ما در میان بگذارید.

سوالات متداول

حجم معاملات معیاری از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی است. در بازار‌ بورس یا سهامی، حجم عبارت از تعداد سهام معامله شده و در بازار ارزهای دیجیتال تعداد کوین یا توکن معامله شده است.

با بررسی الگوهای حجم در طول زمان های مختلف می‌توان چگونگی شکل گیری رشد و افت قیمت در بازار‌ها را درک کرد. همین امر در مورد معامله گران بازار قرارداد‌های اختیار معامله نیز صادق است، زیرا حجم معاملات نشانگر تمایل فعالین بازار به جهت حرکت قیمتی است. در واقع، در بین اندیکاتور‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال، حجم معاملات نقش بسیار مهمی را ایفا می‌کند.

منابع

“How to Use Volume to Improve Your Trading”, Investopedia, 2022.

آشنایی با 3 نوع اصلی الگوهای چارت | Chart Patterns

آشنایی با 3 نوع اصلی الگوهای چارت

الگوهای چارت یا Chart Patterns ابزاری مهم در معاملات فارکس، سهام، رمزارزها و دیگر بازارهای مالی هستند که باید به عنوان بخشی از استراتژی تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار بگیرند. الگوهای چارت نقش مهمی در پیدا کردن روند بازار و پیش‌بینی حرکات آینده آن دارند و برای تمام تریدرها از مبتدی تا حرفه‌ای مورد نیاز هستند.

تعداد زیادی از این الگوهای تکنیکال وجود دارند که هرکدام از آنها سیگنالی را به معامله‌گر می‌دهد. اما قبل از اینکه با الگوهای چارت آشنا شوید، باید انواع آنها را بشناسید و بدانید که هر نوع از آنها چه سیگنالی را ممکن است به شما بدهد. بنابراین در این پست تجارت آفرین 3 نوع اصلی از الگوهای چارت را معرفی می‌کنیم و شما را با عملکرد هر کدام از این انواع آشنا خواهیم کرد.

الگوهای چارت بازگشتی یا Reversal

الگوهای بازگشتی، آن دسته از الگوها هستند که به تریدر اعلام می‌کنند روند جاری در حال تغییر مسیر است.

اگر یک الگوی نمودار بازگشتی در طول یک روند صعودی تشکیل شود، به این معنی است که روند صعودی معکوس خواهد شد و قیمت‌ها به زودی کاهش خواهند یافت.

درمقابل، اگر یک Chart Patterns بازگشتی یا Reversal در طول یک روند نزولی مشاهده شود، نشان می دهد که روند قیمت‌ها معکوس می‌شود و به زودی صعودی خواهند شد.

در اینجا به 6 الگوی چارت بازگشتی اشاره می‌کنیم که آنها را قبلا در ویدئوی آموزش تحلیل تکنیکال بصورت تصویری نیز توصیح داده‌ایم. این 6 الگوی چارت عبارتند از:

برای ترید کردن با این الگوهای چارت، تنها کافی است که سفارش خود را با کمی فاصله از خط گردن یا Neckline و در جهت روند جدید قرار دهید. سپس نقطه خروج یا کسب سود خود را در ارتفاعی هم اندازه طول سازنده روند مشخ کنید. در شکل بالا می‌توانید نقطه ورود و هدف را تماشا کنید.

به عنوان مثال، اگر یک Double bottom می بینید، یک سفارش با موقعیت خرید در بالای جایی که Neckline تشکیل شده قرار دهید و به دنبال آن نقطه خروج خود را نیز در بالای الگو و به اندازه فاصله قیمت پایین تا Neckline قرار دهید.

همانطور که همیشه اشاره می‌کنیم، برای مدیریت سرمایه حتما حد ضرر خود را بلافاصله مشخص کنید. برای شناسایی Stop Loss می توانید از اندیکاتور ATR استفاده کنید.

برای آشنایی بیشتر با تحلیل تکنیکال و اندیکاتورهای فارکس ویدئوهای آموزشی کانال یوتیوب تجارت آفرین را دنبال کنید.

الگوهای چارت ادامه روند یا Continuation

الگوهای چارت ادامه دهنده روند یا Continuation آن دسته از پترن ها هستند که به تریدر اعلام می‌کنند روند جاری ادامه پیدا خواهد کرد.

به این نوع Chart Patterns الگوهای تثبیت روند یا Consolidation Patterns هم گفته می‌شود. زیرا این الگوها نشان می‌دهند که روند جاری پس از یک توقف یا استراحت کوتاه در همان جهت قبلی ادامه خواهند یافت.

روندها اغلب در یک مسیر مستقیم به سمت بالا یا پایین حرکت نمی‌کنند. همیشه در مسیر یک روند اصلاحاتی یا Correction بوجود میاید. این اصلاحات به معنی تغییر روند نیستند و تنها مکثی کوتاه در مسیر ادامه روند هستند.

در اینجا به 6 الگوی چارت ادامه روند اشاره می‌کنیم. همچنین باید به این نکته اشاره کنیم که الگوهای Wedge یا کنج هم در الگوهای چارت بازگشتی و هم Chart Patterns ادامه روند تشکیل می‌شوند، اما شکل تشکیل شدن این دو الگو با هم متفاوت است، بنابراین به این تفاوت دقت کنید.

برای ترید کردن با استفاده از الگوهای ادامه روند باید سفارش خود را در بالا یا پایین الگوی تشکیل شده و در مسیر روند اصلی قرار دهید. برای هدف قرار دادن نقطه خروج در Wedgeها و Rectangleها می‌توانید حداقل به اندازه خود الگو هدف را قرار دهید.

در الگوهای Pannant یا پرچم‌ها، می‌توانید به اندازه دسته پرچم و در مسیر روند نقطه هدف و خروج خود را در نظر بگیرید. در عکس بالا می‌توانید این موضوع را بخوبی متوجه شوید.

در الگوهای چارت ادامه روند، اغلب Stop Loss یا حد ضرر معامله را در بالا یا پایین الگوی تشکیل شده و به اندازه یک ATR می‌توان قرار داد.

الگوهای چارت دوطرفه یا Bilateral

الگوهای دوطرفه یا Bilateral کمی پیچیده‌تر از دو Chart Patterns قبلی هستند. دلیل این پیچیدگی سیگنال نا مشخصی است که این نوع الگو به تریدرها نشان می‌دهد. در این نوع الگوها روند قیمت‌ها ممکن است به هر دو طرف حرکت کند.

در این نوع Pattern با شکل هندسی مثلث سروکار داریم. پس زمانیکه این الگوها را مشاهده کردیم یعنی روند ممکن است به سمت بالا یا پایین مثلث بدون در نظر گرفتن روند اصلی حرکت کند.

در اینجا به 3 Chart Patterns دوطرفه اشاره می‌کنیم.

برای استفاده از این نوع الگو شما باید هر دو سناریو را در نظر بگیرید و دو سفارش خرید و فروش در بالا و پایین الگوی تشکیل شده تعریف نمایید. سپس وقتیکه یکی از این سفارش‌ها انجام شد می‌بایست سفارش دیگر را متوقف کنید. مشکل دیگری که در این الگو ممکن است با آن روبرو شوید شکست‌های کاذب یا False Breakout است. بنابراین در این نوع الگوها باید نقاط توقف ضرر یا Stop Loss خود را بسیار هوشمندانه انتخاب کنید که در صورت بروز شکست کاذب دچار ضرر بالایی نشوید.

سئوالات متداول

دقیق ترین الگوهای چارت کدام هستند؟

شاید بتوان الگوی سر و شانه یا Head and Shoulder pattern را دقیق ترین الگوی چارت دانست. از لحاظ آماری الگوی سر و شانه و سر و شانه معکوس بهترین سیگنال ها را در بازارهای مالی میدهند و تقریباً 85 درصد مواقع به هدف پیش‌بینی‌شده خود می‌رسند. الگوی معمولی سر و شانه با دو نوسان بلند (شانه ها) با یک قله بالاتر (سر) بین آنها مشخص می شود.
همچنین الگوی سرو شانه معکوس با دو دره پایین (شانه های معکوس) و یک دره پایین تر (سر معکوس) بین آنها در پارت ظاهر میشود.

چند الگوی چارت در کل وجود دارد؟

به نقل از ویکی پدیا، بطور کلی 42 الگوی چارت شناخته شده وجود دارد که می توانیم آنها را به الگوهای ساده و پیچیده تقسیم کنیم. برخی از الگوها از ترکیب تعداد محدودی شمع بوجود میایند ولی برخی دیگر از تعداد زیادی شمع در کنار یکدیگر ساخته میشوند.

آیا الگوهای چارت در فارکس کار میکنند ؟

در بازار فارکس روش‌ها و استراتژی‌های معاملاتی متعددی وجود دارد که همگی از الگوهای قیمت برای یافتن ورودی‌ها و سطوح توقف استفاده می‌کنند. الگوهای چارت در فارکس، که شامل سر و شانه ها، مثلث ها و غیره می شود، ورودی‌ها، توقف‌ها و قیمت‌های هدف را در الگویی ارائه می کنند که به راحتی قابل مشاهده است. با خواندن این پست با انواع الگوهای چارت آشنا شوید.

کدام الگوهای چارت راحت تر و بیشتر قابل تشخیص هستند؟

اغلب الگوهای معرفی شده در این پست در چارت ها قابل تشخیص هستند اما برخی از آنها بیشتر در بازارها دیده میشوند. برای مثال الگوی پرچم، چه صعودی و چه نزولی در بازارهای روندی بصورت مکرر و پشت سر هم دیده میشود. همچنین الگوی کنج نزولی و کنج صعودی که الگوهای چارت بازگشتی به حساب میایند نیز برروی چارت بسیار دیده میشوند. این الگوها در بازه های زمانی کوتاه مدت بسیار دیده میشوند.
در مقابل الگوی سر و شانه معمولی و معکوس با وجود اینکه دقت و کارایی بسیار بالایی دارند، ولی کمتر در بازار قابل رویت هستند و اغلب در بازه های زمانی بلند دیده میشود. بنابراین چنانچه میخواهید معاملات بیشتری انجام دهید و سیگنال‌های ورود و خروج بیشتری دریافت کنید می‌بایست الگوهایی که بیشترین تناوب و تکرار را در بازار و برروی چارت دارند را به خوبی بیاموزید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.