تفکر همگرا در برابر تفکر واگرا
خلاقیت عبارت است از به كارگیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یك فكر یا مفهوم جدید. فراگرد ایجاد فكرهای جدید و تبدیل آن فكرها به عمل و كاربردهای سودمند را نوآوری می گویند. درغالب مدیریت سازمان، موفقیت نهایی و حتی گاهی بقای آن به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و به كارگیری فكرهای نو بستگی دارد. مهمترین دلیل نیاز به خلاقیت و نوآوری بروز مشكل است. حل مشكل به دو شیوه حل عقلایی و حل خلاقانه مشكل میسر است. برای ظهور یك ذهنیت خلاق باید تعریف دقیقی از مشكل ارائه گردد همچنین زمینه استفاده از راه حلهای گوناگون و سوای از راه حلهای مرسوم، ایجاد شود.
صاحب نظران تعریف های متعددی از خلاقیت و نوآوری ارائه داده اند . (( استیفن رابینز )) خلاقیت را به معنای توانایی ترکیب اندیشه ها و نظرات در یک روش منحصر به فرد با ایجاد پیوستگی بین آنان بیان می کند . او نوآوری را به معنای فرآیند اخذ اندیشه خلاق و تبدیل آن به محصول ، خدمات و روش های جدید عملیات می داند .
(( رضائیان )) خلاقیت را به کارگیری توانایی های ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید می داند .
نوآوری به کارگیری اندیشه های جدید ناشی از خلاقیت است که می تواند به صورت یک محصول جدید ، خدمت جدید یا راه حل جدید انجام کارها باشد . شاید به جرات بتوان گفت که جامع ترین تعریف خلاقیت توسط (( گیلفورد )) دانشمند آمریکایی عرضه شده است . او خلاقیت را با تفکر واگرا ( دست یافتن به رهیافت های جدید برای مسائل ) در مقابل تفکر همگرا ( دست یافتن به پاسخ ) مترادف دانسته است . افرادی که تفکر واگرا دارند در فکر و عمل خود با دیگران تفاوت دارند و از عرف و عادت دور شده روش های خلاق و جدید را به کار می برند . برعکس کسانی که از این خصوصیت برخوردار نیستند تفکر همگرا دارند و در فکر و عمل خود از عرف و عادت پیروی می کنند . پس تفکر واگرا یعنی دور شدن از یک نقطه مشترک که همان رسم و سنت و عرف اجتماع است و تفکر همگرا یعنی نزدیک شدن به آن نقطه .
امروزه ثابت شده است که برخلاف باور بسیاری که ابداع و خلاقیت را خصوصیت ذاتی بعضی افراد می دانند ، این استعداد در نوع بشر به اندازه حافظه عمومیت دارد و می توان آن را با کاربرد اصول و فنون معین و ایجاد طرز تفکرهای جدید و ایجاد محیطی مناسب پرورش داد.
(( رابرت اپسین )) می گوید : (( من پس از بیست سال تحقیق ، بررسی و مطالعه روی این مساله به این نتیجه رسیدم که همه انسان ها از قوه خلاقیت برخوردار هستند و استثنایی وجود ندارد .)) پس می توان موهبت خلاقیت را با به کارنگرفتن پژمرده نمود و یا با انجام فعالیت هایی که بیشترین امکان را برای پرورش خلاقیت ایجاد می کند آن را توسعه داد . برای رشد استعداد خلاق ، سازمان باید شرایط و جو لازم را فراهم سازد هرچند که خود فرد نیز در رشد این استعداد نقش اساسی دارد .
جهت گیری خلاقیت درسازمان های آموزشی
1-در اغلب آموزش های سنتی ، فراگیران فقط در معرض مطالب و مهارت های ارائه شده از طرف معلم یا مدیر قرار گرفته و مطابق برنامه از پیش تعیین شده حتی در جزئیات به پیش می روند . در آموزش خلاقانه ، فراگیرنده خود نقش فعال ایفا نموده و مربی یا رهبر به جز در کلیات و جهت اصلی آموزش ، نقش تعیین کننده ای ندارد .
2-برنامه های آموزش و محتوای مطالب حتی الامکان باید موجب رشد و توسعه تفکر واگرا به جای تفکر همگرا در فراگیران شود .
3-شناخت علائق و انگیزه عاطفی و غیرعاطفی هریک از فراگیران برای پیشبرد امر آموزشی ضروری است .
4-مباحث و فنون مطرح شده درهرمرحله ازآموزش وپرورش فراگیرندگان باید کاربردی ملموس و عملی در زندگی و کار فرد داشته باشد .
5-امید به آینده و ایمان و اعتقاد به آنچه پس از تلاش و استمرار نصیب فراگیر خواهدشد باید در دوره های آموزش خلاقیت مورد تاکید قرار گرفته تا انگیزه بیشتری برای فراگیرنده به وجود آید .
6-تجسم وضع آینده مساله و مقایسه آن با وضعیت فعلی ، کمک مفیدی به یافتن راه حل های بدیع خواهد نمود .
اصولا “ استعداد خلاق در محیط های مطلوب ، شکوفا و متبلور می شود بنابراین یکی از الزامات و روش های مهم برای تبلور خلاقیت ، ایجاد فضای محرک ، مستعد و به طور کلی خلاق است . در سازمان های آموزشی علاوه براین که چنین فضایی باید برای معلمان و مدیران مهیا باشد ، معلمان نیز باید زمینه لازم و فضای مطلوب را برای دانش آموزان فراهم سازند .
یکی دیگر از شیوه های مهم و پرجذبه پرورش خلاقیت و نوآوری ، مشورت است . اساسا“ یکی از نشانه های رشد اجتماعی ، شورا و مشورت است و بدون تردید افرادی که اهل مشورت هستند از عقل و فکر بیشتری برخوردار می باشند . اسلام نیز انسان را به شورا و مشورت ترغیب نموده و پیامبر اسلام نیز از مشورت به عنوان یک اصل تربیتی استفاده کرده است . در واقع هرقدر مدیران در سازمان های آموزشی از دانش و تجربه کافی برخوردار باشند باز هم مشورت با دیگران ، افق های تازه ای را برای آنها خواهد گشود .
حضرت علی (ع) می فرمایند : مهم ترین راه حل ها و صحیح ترین شیوه ها با استفاده از اندیشه های افراد مختلف به دست می آید .
ویژگی های افراد خلاق
بنابرتحقیقات و بررسی های انجام شده توسط صاحب نظران و پژوهشگران ، عوامل زیر در بروز خلاقیت مؤثر می باشد :
نداشتن تعصب نسبت به تغییر ، علاقه به یادگیری و کنجکاو بودن ، علاقه به آزمایش و تجربه دائمی ، گرایش به کارهای پیچیده ، توسعه دامنه دانش و آگاهی خود ، واقع بینی ، اعتماد به نفس بالا ، توجه به زمان و وقت شناسی ، شجاعت در پذیرش عیوب خود ، توانایی تشخیص آنان و قدرت ترک عادت های ناپسند ، توجه توام به رؤیا و عمل ، رک گویی و صراحت بیان ، داشتن قدرت جمع بندی مسائل و قضایا و نتیجه گیری ، بیان عقیده خود در جلسات ، عدم پافشاری در تحمیل عقاید خود ، شوخ طبعی ، میل به ریسک کردن ، پشتکار و تلاش مستمر و داشتن ظرفیت بالا در تحمل ناملایمات .
موانع خلاقیت
موانع خلاقیت را می توان به سه دسته تقسیم کرد :1- موانع فردی 2- موانع اجتماعی 3- موانع سازمانی .
موانع فردی خلاقیت : نداشتن اعتماد به نفس و ترس از انتقاد و شکست ، تمایل به همگونی و عدم تمرکز ذهنی از مهم ترین آن می باشد به طور کلی موانع فردی خلاقیت شامل موارد ذیل می باشد :
1-عدم اعتماد به نفس 2-دلسرد شدن 3-تاکید بر عادت های پیشین 4-محافظه کاری 5-وابستگی و جمود فکری 6-عدم تمرکز ذهنی 7-عدم استفاده از طرفین مغز 8-مقاوم نبودن 9-کمرویی 10-عدم انعطاف پذیری
تهدید ها
1-رکود علمی نیروی انسانی : منابع انسانی که در واقع زیرساخت آموزش و پرورش هستند متاثر از وقایع و فراز و نشیب های اجتماعی و بعضی باورهای تحمیلی از سوی عوامل بیرونی ، دچار نوعی بی انگیزگی و به دنبال آن رکود علمی گردیده اند که پیامدهای زیان بار و مخرب آن علاوه بر خود منبع بر روی محصول نیز اثر گذاشته و محصول آینده را صرفا “ با ارزش های کمی تربیت نموده و کمتر به کیفیت که در اینجا همان خلاقیت و مهارت های لازم است ، پرداخته می شود .
2-دیدگاه سنتی مدیران و معلمان 3-فضای نامناسب 4-محتوا محوری 5-ارزش گذاری های قالبی و کمی 6-انحراف مسیر ارزش یابی مستمر از اهداف تعریف شده
فرصت ها
1-نیروی انسانی موجود ( شناسایی نیروهای دارای ویژگی های فرد خلاق و به کارگیری این افراد در گلوگاه های موجود )
2-مجامع تخصصی گروه های آموزشی : با توجه به نقش مشورت در پرورش خلاقیت ، ورود به این مجامع و ایجاد فضای معنوی رشد خلاقیت در همکاران ، به کارگیری و اجرای سیاست های انگیزشی ، رقابتی ، ترویج روش های جدید ، تجربه برگزاری کلاس درس خارج از محیط فیزیکی کلاس ، ترویج نگرش نو به ارزش یابی مستمر می تواند مؤثر واقع شود .
3-کمیته پژوهش : انتخاب رابطین پژوهشی در آموزشگاه ها و هدایت رابطین جهت ترویج ویژگی های خلاقیت و شناسایی دانش آموزان فعال و تشکیل گروه کاری دانش آموزی .4 -دانش آموزان : با توجه به بهره هوشی بالای دانش آموزان ایرانی ، وجود استعدادهای درخشان در آنها ، این منبع عظیم منسجم با ایجاد فرصت های لازم ، محیط و فضای مطلوب می تواند تبدیل به نیروی فعال کنجکاو و خلاق گردد .
5-اولیای دانش آموزان : والدین در محیط خانواده این قابلیت را دارند که محیط را جهت تقویت روحیه پرسشگری و کنجکاوی آماده نمایند و خود نیز با طرح پرسش و یا پاسخ منطقی به کنجکاوی فرزندان مسیر را هموار نمایند .
راه حل های پیشنهادی :
معلمان :
1-تدوین و اجرای سیاست های انگیزشی و تشویقی برای همکاران .
2-آموزش نیروی انسانی توسط اساتید مجرب در قالب کارگاه های تابستانی .
3-طرح موضوع به صورت کاربردی در جلسات شورای معلمان .
4-تشویق معلمان به آزمایش کردن و کاربست روش های تازه .
5-ایجاد محیط آزاد و روابط صمیمانه میان معلمان و رهبران رسمی مدارس برای کاربست یافته ها و روش های نوین .
6-تشخیص ارزش کار و تشویق تفکر همگرا در برابر تفکر واگرا افرادی که به آزمایش روش های نوین مبادرت می ورزند .
دانش آموزان :
1-برای پرسش های دانش آموزان باید اهمیت قائل شده و آنان را راهنمایی نمود تا خود جواب پرسش ها را بیابند . ( تقویت روحیه پرسشگری و کنجکاوی )
2-عقاید غیرعادی باید مورد احترام قرار گیرد و ارزش آن برای کودکان روشن گردد .
3-باید به کودکان نشان داد که عقایدشان دارای ارزش است و عقایدی که امکان اجرای آن در کلاس میسر باشد ، پذیرفتنی است .
4-گاهی اوقات بدون این که تهدیدی از جهت نمره ، ارزش یابی و یا انتقاد در کار باشد باید کودکان را آزاد گذاشت تا کارهایی را که خودشان می خواهند انجام دهند .
5-هرگز نباید در مورد رفتار دانش آموزان بدون این که علل و نتایج آن مشخص شود ، قضاوت نمود .
6-تشویق دانش آموزان به داشتن و ارائه اندیشه های بکر .
کتب درسی
1-تجدید نظر در تدوین بعضی از کتب درسی با رویکرد کاربردی متون به ویژه در علوم پایه و فصل بندی موضوعی آن
2-تاکید بر فعالیت ها و مهارت تفکر همگرا در برابر تفکر واگرا های خارج از کلاس و کاربست آموزه های علمی در زندگی عادی روشهایی برای ایجاد خلاقیت در سازمان، بررسی موانع خلاقیت .
موسیقی شاد کار خلاقانه را افزایش میدهد
برخی افراد ترجیح میدهند در هنگام کار محیط کاری ساکت و آرامی داشته باشند، اما برخی دیگر دوست دارند با گوش دادن به آهنگهای مورد علاقه خود کار کنند.
به گزارش ایسنا و به نقل از تلگراف، تاکنون این موضوع از لحاظ علایق شخصی افراد ارزیابی میشد اما در حال حاضر تحقیقات علمی نشان میدهد که گوش دادن به موسیقی در هنگام کار واقعا مفید است. البته این مورد بستگی به خود شخص نیز دارد.
سیمون ریتر از دانشگاه "رادبوود" هلند و سام فرگوسن از دانشگاه فناوری سیدنی استرالیا گوش دادن به انواع مختلف موسیقی در هنگام کار را با کار در محیط ساکت مقایسه کردند.
نتایج مطالعات آنان نشان داد که موسیقی شاد کار خلاقانه و "تفکر واگرا"(ارائه راهحلهای جدید در حل مسئله )را افزایش میدهد و بر "تفکر همگرا"(ارائه راهحلهای قدیمی در برابر یک مسئله) تأثیری ندارد.
ریتور و فرگوسن 155 داوطلب را به پنج گروه تقسیم کردند و به هر یک مسئولیتی دادند تا آن را تکمیل کنند. چهار گروه از این شرکتکنندگان در حال کار به موسیقی کلاسیک با هدف تحریک احساسات مختلف گوش دادند و گروه پنجم در سکوت کار کردند.
آنها دریافتند چهار گروه اول که با موسیقی کار کردند ایدههای خلاقانه و ابتکاری داشتند.
ریتر و فرگوسن اظهار کردند: هدف این پروژه بیان ارتباط بالقوه بین گوش دادن به موسیقی و بهینهسازی خلاقیت واگرا و همگرا و نشان دادن آن بود. گوش دادن به موسیقی شاد موجب افزایش خلاقیت مثبت و برانگیختگی شده که با افزایش تفکر واگرا(تفکر خلاق) همراه است و بر تفکر همگرا(تفکر منطقی) تاثیری ندارد.
پس اگر شما به خلاقیت کاری نیاز دارید بهتر است با موسیقی کار کنید، اما اگر میخواهید مشکلی را رفع کنید بهتر است در سکوت و آرامش کار کنید.
تفکر خلاق و راه حل های جدید
یکی از مهم ترین وجوه تمایز انسان، از دیگر موجودات قدرت تفکر و خلاقیت اوست. قدرت دستکاری در ذهن و پدیده هاست، قدرت کشف و تولید ابزار و اندیشه های جدید است، که همه این ها به نوعی خلاقیت است. همه انسان ها کم و بیش خلاقند و این توانایی به درجات متفاوت در همه ما وجود دارد، مهم آن است که بتوانیم آن را شکوفا کنیم، توسعه دهیم و به خدمت بگیریم.
تفکر خلاق می تواند بهترین سلاح مبارزه با مشکل نیز قلمداد شود. انسان های خلاق، نگرش منفی به مشکلات را تسلیم شدن قبل از جنگ می پندارند، زیرا معتقدند مشکل نه تنها مزاحمت نیست بلکه مبارزه ای برای کشف راه حل است. تفکر خلاق می تواند به ما بیاموزاند که حتی وقتی با حادثه ای ناگوار برخورد کردیم، چگونه احساس بد و منفی خود را به احساس خوب و مثبت تبدیل کنیم.
تعریف تفکر خلاق:
تفکر خلاق مهارتی است که شخص از تلفیق مهارت های حل مسائل و تصمیم گیری از افکار یا روابط نو برخوردار می شود و قدرت کشف و انتخاب راه حل های جدید را پیدا می کند.
انواع تفکر خلاق:
1- تفکر واگرا
2- تفکر همگرا
تفکر خلاق با تفکر واگرا رابطه ای مستقیم دارد. افراد با تفکر واگرا سعی می کنند پدیده ها و امور افکار را آن چنان که هستند به راحتی نپذیرند، بلکه نگاه متفاوت تری داشته باشند و از قالب های فکری همسان دور شوند، به عبارتی پدیده ها را با چشم و منظر دیگری نگاه کنند. امّا در تفکر همگرا، فکرهای جدید و نو کمتر راه پیدا می کند و افراد امور و پدیده ها را آن چنان که هستند می بینند و می پذیرند.
مراحل:
1- آمادگی: در مرحله اول افراد به امور پدیده های مختلف زندگی دقت و توجّه بیشتری پیدا می کنند، به حدی که گاهی پدیده های زندگی مدّت های طولانی ذهن شخص را به خود مشغول می کند.
2- مطالعه: در مرحله مطالعه فرد با بررسی و مطالعه بیشتر روابط بین پدیده ها را بهتر درک می کند.
3- تغییر: در مرحله سوم شخص به نوع روابط بین پدیده ها که ذهن او را به خود مشغول کرده اند پی می برد و با طرح سئوال های مختلف در ذهن به نقد و بررسی آن می پردازد.
4- پختگی: در این مرحله شخص با گذار از مراحل قبلی به درک و شناخت عمیق تری از روابط بین پدیده ها می رسد و گویی پدیده ها، جزئی از وجودش شده است.
5- اشراق: در مرحله اشراق شخص به پاسخ های ناگهانی دست پیدا می کند، معمولاً با کلماتی نظیر «هان» و «یافتم» متجلّی می شود.
6- وارسی: در این مرحله فرد به بررسی بهترین ایده ای که در مراحل قبلی به آن رسیده است می پردازد و درستی آن را مشخص می کند.
7- اجرا: در این مرحله فرد افکار یا ایده هایی که موردتأیید واقع شده اند را به مرحله اجرا درمی آورد.
ویژگی های دارندگان تفکر خلاق:
- افراد خلاق، راه هایی را جست و جو می کنند که از طریق آن بتوانند فکر خود را به سوی ایده های نو و تازه هدایت کنند.
- به همه جوانب یک موضوع و مسأله توجه دارند.
- در حل یک مسأله تمرکز حواس بیشتری را از خود نشان می دهند.
- فکرهای بکر را بیشتر از دیگران از خود نشان می دهند.
- به راه حل هایی می اندیشند که ممکن است از دید دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد.
- از ربط ایده ها و تجربیات مختلف، نتایج جدیدی را می گیرند.
- افکار و عقاید خود را به راحتی مطرح و از مواجهه با عقاید مختلف استقبال می کنند.
- برای حل مسایل و مشکلات، راه های مختلف را بررسی و تا رسیدن به نتیجه ی دلخواه تلاش کنند.
- خود را محدود به آرای دیگران نمی کنند.
- همواره کنجکاو و در جست و جوی اطلاعات جدید و نو هستند.
- از قدرت تصویرسازی ذهنی بالایی برخوردارند، تا حدی که به تفکرات خود، عینیت می بخشند.
- مثبت نگر و پرانرژی هستند.
- معمولاً برای هر سئوالی آمادگی ارائه پاسخ های مختلف را دارند.
- سئوال و جواب های غیرعادی و غجیب و غریب در آن ها بیشتر دیده می شود.
راهکارهای گسترش تفکر خلاق:
- اطلاعات و تجارب خود را در موقعیت های مختلف گسترش دهیم.
- از دیگران و کودکان سئوال هایی را بپرسیم که پاسخ های متعدد داشته باشد.
- اگر سئوال های غیرمعمولی از سوی دیگران مطرح می شود، تفکر همگرا در برابر تفکر واگرا سعی کنیم تا با همکاری خودشان پاسخ های جدید و نو را کشف کنیم.
- رفتارها و الگوهای افراد خلاق را سرمشق زندگی قرار دهیم.
- از فنون ویژه تفکر خلاق مانند «بارش فکری» به خوبی استفاده کنیم. (حمله ذهنی به یک موضوع را بارش فکری می گویند).
- تصورات ذهنی خود و دیگران را تقویت کنیم، زیرا تصویرسازی کمک می کند تا اطلاعات در حافظه بلندمدت بیشتر ذخیره شوند، برای مثال اگر فرزندمان داستانی از دایناسورها را می خواند، از او بخواهیم تصور کند که میان جنگل قرار دارد، به صدای آنان گوش دهد، بزرگی جثه اش را درنظر بگیرد، صدای پای آنان را بشنود و.
- در نوشتن داستان یا کشیدن نقاشی و. به جای استفاده از نمونه از طرح های خلاّق ذهن خود استفاده کنیم.
- هر چه را که می خوانیم، می بینیم و می شنویم، مهم ترین نکات آن را یادداشت کنیم.
- هر فکر جدیدی که به ذهن ما می رسد، بنویسیم.
- بازی های فکری، ساخت اشیا با گِل، مجسمه سازی، نقاشی و داستان نویسی موجب شکوفایی ذهن و خلاقیت می شوند.
- اجازه دهیم هر سئوالی را از ما بپرسند و سئوالات آنان را جدی بگیریم.
- طرح سئوال های باز و تکمیل جملات و داستان های ناتمام در رشد تفکر خلاق مؤثر است.
- به عقاید دیگران احترام بگذاریم و اجازه دهیم که تا حدّ ممکن کارهایشان را با ذوق و سلیقه خود انجام دهند.
- ابتکار و تخیل را باور داشته باشیم تا زمینه بروز فعالیت های خلاق در جامعه فراهم شود.
- سعی کنیم پاسخ های ما در مقابل سئوالات دیگران به گونه ای باشد که او را به سئوال های جدیدتری هدایت کنیم.
- فرصت ابتکار و نوآوری را در خانواده و مدرسه و محل کار به دیگران بدهیم.
- از موقعیت هایی مانند مسافرت، بازدید از موزه ها و رفتن به مکان های تفریحی و فرهنگی برای آموزش تفکر خلاق استفاده کنیم.
- احساس امنیت، شادی و آرامش از عوامل شکوفایی تفکر خلاق است، آن عوامل را از خود و دیگران دریغ نکنیم.
- هوش، استعداد، مهارت و تلاش جدی، بخشی از عوامل رشد خلاقیت به شمار می رود، امّا ضروری است به ایجاد انگیزه نیز توجه ویژه ای داشته باشیم.
- توانایی دیگران حتی کودکان را بپذیریم و باور داشته باشیم که هر فرد موجودی منحصر به فرد است و مثل و مانندی ندارد.
- وقتی کار و فکر جدید و خلاقانه ای را از دیگران مشاهده کردیم، با تشویق، خوشحالی و شادی خود را ابراز کنیم.
منبع: روزنامه اطلاعات، 21 مرداد 1388، مقاله " تفکر خلاق، مهارتی برای دستیابی به راه حل های جدید"، نوشته طاهره شکرچی
تفکر خلاق و راه حل های جدید
یکی از مهم ترین وجوه تمایز انسان، از دیگر موجودات قدرت تفکر و خلاقیت اوست. قدرت دستکاری در ذهن و پدیده هاست، قدرت کشف و تولید ابزار و اندیشه های جدید است، که همه این ها به نوعی خلاقیت است. همه انسان ها کم و بیش خلاقند و این توانایی به درجات متفاوت در همه ما وجود دارد، مهم آن است که بتوانیم آن را شکوفا کنیم، توسعه دهیم و به خدمت بگیریم.
تفکر خلاق می تواند بهترین سلاح مبارزه با مشکل نیز قلمداد شود. انسان های خلاق، نگرش منفی به مشکلات را تسلیم شدن قبل از جنگ می پندارند، زیرا معتقدند مشکل نه تنها مزاحمت نیست بلکه مبارزه ای برای کشف راه حل است. تفکر خلاق می تواند به ما بیاموزاند که حتی وقتی با حادثه ای ناگوار برخورد کردیم، چگونه احساس بد و منفی خود را به احساس خوب و مثبت تبدیل کنیم.
تعریف تفکر خلاق:
تفکر خلاق مهارتی است که شخص از تلفیق مهارت های حل مسائل و تصمیم گیری از افکار یا روابط نو برخوردار می شود و قدرت کشف و انتخاب راه حل های جدید را پیدا می کند.
انواع تفکر خلاق:
1- تفکر واگرا
2- تفکر همگرا
تفکر خلاق با تفکر واگرا رابطه ای مستقیم دارد. افراد با تفکر واگرا سعی می کنند پدیده ها و امور افکار را آن چنان که هستند به راحتی نپذیرند، بلکه نگاه متفاوت تری داشته باشند و از قالب های فکری همسان دور شوند، به عبارتی پدیده ها را با چشم و منظر دیگری نگاه کنند. امّا در تفکر همگرا، فکرهای جدید و نو کمتر راه پیدا می کند و افراد امور و پدیده ها را آن چنان که هستند می بینند و می پذیرند.
مراحل:
1- آمادگی: در مرحله اول افراد به امور پدیده های مختلف زندگی دقت و توجّه بیشتری پیدا می کنند، به حدی که گاهی پدیده های زندگی مدّت های طولانی ذهن شخص را به خود مشغول می کند.
2- مطالعه: در مرحله مطالعه فرد با بررسی و مطالعه بیشتر روابط بین پدیده ها را بهتر درک می کند.
3- تغییر: در مرحله سوم شخص به نوع روابط بین پدیده ها که ذهن او را به خود مشغول کرده اند پی می برد و با طرح سئوال های مختلف در ذهن به نقد و بررسی آن می پردازد.
4- پختگی: در این مرحله شخص با گذار از مراحل قبلی به درک و شناخت عمیق تری از روابط بین پدیده ها می رسد و گویی پدیده ها، جزئی از وجودش شده است.
5- اشراق: در مرحله اشراق شخص به پاسخ های ناگهانی دست پیدا می کند، معمولاً با کلماتی نظیر «هان» و «یافتم» متجلّی می شود.
6- وارسی: در این مرحله فرد به بررسی بهترین ایده ای که در مراحل قبلی به آن رسیده است می پردازد و درستی آن را مشخص می کند.
7- اجرا: در این مرحله فرد افکار یا ایده هایی که موردتأیید واقع شده اند را به مرحله اجرا درمی آورد.
ویژگی های دارندگان تفکر خلاق:
- افراد خلاق، راه هایی را جست و جو می کنند که از طریق آن بتوانند فکر خود را به سوی ایده های نو و تازه هدایت کنند.
- به همه جوانب یک موضوع و مسأله توجه دارند.
- در حل یک مسأله تمرکز حواس بیشتری را از خود نشان می دهند.
- فکرهای بکر را بیشتر از دیگران از خود نشان می دهند.
- به راه حل هایی می اندیشند که ممکن است از دید دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد.
- از ربط ایده ها و تجربیات مختلف، نتایج جدیدی را می گیرند.
- افکار و عقاید خود را به راحتی مطرح و از مواجهه با عقاید مختلف استقبال می کنند.
- برای حل مسایل و مشکلات، راه های مختلف را بررسی و تا رسیدن به نتیجه ی دلخواه تلاش کنند.
- خود را محدود به آرای دیگران نمی کنند.
- همواره کنجکاو و در جست و جوی اطلاعات جدید و نو هستند.
- از قدرت تصویرسازی ذهنی بالایی برخوردارند، تا حدی که به تفکرات خود، عینیت می بخشند.
- مثبت نگر و پرانرژی هستند.
- معمولاً برای هر سئوالی آمادگی ارائه پاسخ های مختلف را دارند.
- سئوال و جواب های غیرعادی و غجیب و غریب در آن ها بیشتر دیده می شود.
راهکارهای گسترش تفکر خلاق:
- اطلاعات و تجارب خود را در موقعیت های مختلف گسترش دهیم.
- از دیگران و کودکان سئوال هایی را بپرسیم که پاسخ های متعدد داشته باشد.
- اگر سئوال های غیرمعمولی از سوی دیگران مطرح می شود، سعی کنیم تا با همکاری خودشان پاسخ های جدید و نو را کشف کنیم.
- رفتارها و الگوهای افراد خلاق را سرمشق زندگی قرار دهیم.
- از فنون ویژه تفکر خلاق مانند «بارش فکری» به خوبی استفاده کنیم. (حمله ذهنی به یک موضوع را بارش فکری می گویند).
- تصورات ذهنی خود و دیگران را تقویت کنیم، زیرا تصویرسازی کمک می کند تا اطلاعات در حافظه بلندمدت بیشتر ذخیره شوند، برای مثال اگر فرزندمان داستانی از دایناسورها را می خواند، از او بخواهیم تصور کند که میان جنگل قرار دارد، به صدای آنان گوش دهد، بزرگی جثه اش را درنظر بگیرد، صدای پای آنان را بشنود و.
- در نوشتن داستان یا کشیدن نقاشی و. به جای استفاده از نمونه از طرح های خلاّق ذهن خود استفاده کنیم.
- هر چه را که می خوانیم، می بینیم و می شنویم، مهم ترین نکات آن را یادداشت کنیم.
- هر فکر جدیدی که به ذهن ما می رسد، بنویسیم.
- بازی های فکری، ساخت اشیا با گِل، مجسمه سازی، نقاشی و داستان نویسی موجب شکوفایی ذهن و خلاقیت می شوند.
- اجازه دهیم هر سئوالی را از ما بپرسند و سئوالات آنان را جدی بگیریم.
- طرح سئوال های باز و تکمیل جملات و داستان های ناتمام در رشد تفکر خلاق مؤثر است.
- به عقاید دیگران احترام بگذاریم و اجازه دهیم که تا حدّ ممکن کارهایشان را با ذوق و سلیقه خود انجام دهند.
- ابتکار و تخیل را باور داشته باشیم تا زمینه بروز فعالیت های خلاق در جامعه فراهم شود.
- سعی کنیم پاسخ های ما در مقابل سئوالات دیگران به گونه ای باشد که او را به سئوال های جدیدتری هدایت کنیم.
- فرصت ابتکار و نوآوری را در خانواده و مدرسه و محل کار به دیگران بدهیم.
- از موقعیت هایی مانند مسافرت، بازدید از موزه ها و رفتن به مکان های تفریحی و فرهنگی برای آموزش تفکر خلاق استفاده کنیم.
- احساس امنیت، شادی و آرامش از عوامل شکوفایی تفکر خلاق است، آن عوامل را از خود و دیگران دریغ نکنیم.
- هوش، استعداد، مهارت و تلاش جدی، بخشی از عوامل رشد خلاقیت به شمار می رود، امّا ضروری است به ایجاد انگیزه نیز توجه ویژه ای داشته باشیم.
- توانایی دیگران حتی کودکان را بپذیریم و باور داشته باشیم که هر فرد موجودی منحصر به فرد تفکر همگرا در برابر تفکر واگرا است و مثل و مانندی ندارد.
- وقتی کار و فکر جدید و خلاقانه ای را از دیگران مشاهده کردیم، با تشویق، خوشحالی و شادی خود را ابراز کنیم.
منبع: روزنامه اطلاعات، 21 مرداد 1388، مقاله " تفکر خلاق، مهارتی برای دستیابی به راه حل های جدید"، نوشته طاهره شکرچی
تفکر خلاق و راه حل های جدید
یکی از مهم ترین وجوه تمایز انسان، از دیگر موجودات قدرت تفکر و خلاقیت اوست. قدرت دستکاری در ذهن و پدیده هاست، قدرت کشف و تولید ابزار و اندیشه های جدید است، که همه این ها به نوعی خلاقیت است. همه انسان ها کم و بیش خلاقند و این توانایی به درجات متفاوت در همه ما وجود دارد، مهم آن است که بتوانیم آن را شکوفا کنیم، توسعه دهیم و به خدمت بگیریم.
تفکر خلاق می تواند بهترین سلاح مبارزه با مشکل نیز قلمداد شود. انسان های خلاق، نگرش منفی به مشکلات را تسلیم شدن قبل از جنگ می پندارند، زیرا معتقدند مشکل نه تنها مزاحمت نیست بلکه مبارزه ای برای کشف راه حل است. تفکر خلاق می تواند به ما بیاموزاند که حتی وقتی با حادثه ای ناگوار برخورد کردیم، چگونه احساس بد و منفی خود را به احساس خوب و مثبت تبدیل کنیم.
تعریف تفکر خلاق:
تفکر خلاق مهارتی است که شخص از تلفیق مهارت های حل مسائل و تصمیم گیری از افکار یا روابط نو برخوردار می شود و قدرت کشف و انتخاب راه حل های جدید را پیدا می کند.
انواع تفکر خلاق:
1- تفکر واگرا
2- تفکر همگرا
تفکر خلاق با تفکر واگرا رابطه ای مستقیم دارد. افراد با تفکر واگرا سعی می کنند پدیده ها و امور افکار را آن چنان که هستند به راحتی نپذیرند، بلکه نگاه متفاوت تری داشته باشند و از قالب های فکری همسان دور شوند، به عبارتی پدیده ها را با چشم و منظر دیگری نگاه کنند. امّا در تفکر همگرا، فکرهای جدید و نو کمتر راه پیدا می کند و افراد امور و پدیده ها را آن چنان که هستند می بینند و می پذیرند.
مراحل:
1- آمادگی: در مرحله اول افراد به امور پدیده های مختلف زندگی دقت و توجّه بیشتری پیدا می کنند، به حدی که گاهی پدیده های زندگی مدّت های طولانی ذهن شخص را به خود مشغول می کند.
2- مطالعه: در مرحله مطالعه فرد با بررسی و مطالعه بیشتر روابط بین پدیده ها را بهتر درک می کند.
3- تغییر: در مرحله سوم شخص به نوع روابط بین پدیده ها که ذهن او را به خود مشغول کرده اند پی می برد و با طرح سئوال های مختلف در ذهن به نقد و بررسی آن می پردازد.
4- پختگی: در این مرحله شخص با گذار از مراحل قبلی به درک و شناخت عمیق تری از روابط بین پدیده ها می رسد و گویی پدیده ها، جزئی از وجودش شده است.
5- اشراق: در مرحله اشراق شخص به پاسخ های ناگهانی دست پیدا می کند، معمولاً با کلماتی نظیر «هان» و «یافتم» متجلّی می شود.
6- وارسی: در این مرحله فرد به بررسی بهترین ایده ای که در مراحل قبلی به آن رسیده است می پردازد و درستی آن را مشخص می کند.
7- اجرا: در این مرحله فرد افکار یا ایده هایی که موردتأیید واقع شده اند را به مرحله اجرا درمی آورد.
ویژگی های دارندگان تفکر خلاق:
– افراد خلاق، راه هایی را جست و جو می کنند که از طریق آن بتوانند فکر خود را به سوی ایده های نو و تازه هدایت کنند.
– به همه جوانب یک موضوع و مسأله توجه دارند.
– در حل یک مسأله تمرکز حواس بیشتری را از خود نشان می دهند.
– فکرهای بکر را بیشتر از دیگران از خود نشان می دهند.
– به راه حل هایی می اندیشند که ممکن است از دید دیگران اهمیت چندانی نداشته باشد.
– از ربط ایده ها و تجربیات مختلف، نتایج جدیدی را می گیرند.
– افکار و عقاید خود را به راحتی مطرح و از مواجهه با عقاید مختلف استقبال می کنند.
– برای حل مسایل و مشکلات، راه های مختلف را بررسی و تا رسیدن به نتیجه ی دلخواه تلاش کنند.
– خود را محدود به آرای دیگران نمی کنند.
– همواره کنجکاو و در جست و جوی اطلاعات جدید و نو هستند.
– از قدرت تصویرسازی ذهنی بالایی برخوردارند، تا حدی که به تفکرات خود، عینیت می بخشند.
– مثبت نگر و پرانرژی هستند.
– معمولاً برای هر سئوالی آمادگی ارائه پاسخ های مختلف را دارند.
– سئوال و جواب های غیرعادی و غجیب و غریب در آن ها بیشتر دیده می شود.
راهکارهای گسترش تفکر خلاق:
– اطلاعات و تجارب خود را در موقعیت های مختلف گسترش دهیم.
– از دیگران و کودکان سئوال هایی را بپرسیم که پاسخ های متعدد داشته باشد.
– اگر سئوال های غیرمعمولی از سوی دیگران مطرح می شود، سعی کنیم تا با همکاری خودشان پاسخ های جدید و نو را کشف کنیم.
– رفتارها و الگوهای افراد خلاق را سرمشق زندگی قرار دهیم.
– از فنون ویژه تفکر خلاق مانند «بارش فکری» به خوبی استفاده کنیم. (حمله ذهنی به یک موضوع را بارش فکری می گویند).
– تصورات ذهنی خود و دیگران را تقویت کنیم، زیرا تصویرسازی کمک می کند تا اطلاعات در حافظه بلندمدت بیشتر ذخیره شوند، برای مثال اگر فرزندمان داستانی از دایناسورها را می خواند، از او بخواهیم تصور کند که میان جنگل قرار دارد، به صدای آنان گوش دهد، بزرگی جثه اش را درنظر بگیرد، صدای پای آنان را بشنود و…
– در نوشتن داستان یا کشیدن نقاشی و… به جای استفاده از نمونه از طرح های خلاّق ذهن خود استفاده کنیم.
– هر چه را که می خوانیم، می بینیم و می شنویم، مهم ترین نکات آن را یادداشت کنیم.
– هر فکر جدیدی که به ذهن ما می رسد، بنویسیم.
– بازی های فکری، ساخت اشیا با گِل، مجسمه سازی، نقاشی و داستان نویسی موجب شکوفایی ذهن و خلاقیت می شوند.
– اجازه دهیم هر سئوالی را از ما بپرسند و سئوالات آنان را جدی بگیریم.
– طرح سئوال های باز و تکمیل جملات و داستان های ناتمام در رشد تفکر خلاق مؤثر است.
– به عقاید دیگران احترام بگذاریم و اجازه دهیم که تا حدّ ممکن کارهایشان را با ذوق و سلیقه خود انجام دهند.
– ابتکار و تخیل را باور داشته باشیم تا زمینه بروز فعالیت های خلاق در جامعه فراهم شود.
– سعی کنیم پاسخ های ما در مقابل سئوالات دیگران به گونه ای باشد که او را به سئوال های جدیدتری هدایت کنیم.
– فرصت ابتکار و نوآوری را در خانواده و مدرسه و محل کار به دیگران بدهیم.
– از موقعیت هایی مانند مسافرت، بازدید از موزه ها و رفتن به مکان های تفریحی و فرهنگی برای آموزش تفکر خلاق استفاده کنیم.
– احساس امنیت، شادی و آرامش از عوامل شکوفایی تفکر خلاق است، آن عوامل را از خود و دیگران دریغ نکنیم.
– هوش، استعداد، مهارت و تلاش جدی، بخشی از عوامل رشد خلاقیت به شمار می رود، امّا ضروری است به ایجاد انگیزه نیز توجه ویژه ای داشته باشیم.
– توانایی دیگران حتی کودکان را بپذیریم و باور داشته باشیم که هر فرد موجودی منحصر به فرد است و مثل و مانندی ندارد.
– وقتی کار و فکر جدید و خلاقانه ای را از دیگران مشاهده کردیم، با تشویق، خوشحالی و شادی خود را ابراز کنیم.
منبع: روزنامه اطلاعات، 21 مرداد 1388، مقاله ” تفکر خلاق، مهارتی برای دستیابی به راه حل های جدید”، نوشته طاهره شکرچی
دیدگاه شما