آموزش صفر تا صد فروش آنلاین
این روزها با گسترش شبکههای اجتماعی، کسبوکارهای سنتی و افراد بسیاری به فروش آنلاین رو آوردهاند؛ همچنین در دوران کرونا، خرید اینترنتی مردم بسیار بیشتر از قبل شده و در نتیجه فروش آنلاین سایتها و فروشگاههای اینترنتی افزایش چشمگیری داشته است.
اکنون افراد بسیاری از طریق وب سایت، بازارهای آنلاین و شبکههای اجتماعی محبوبی مثل اینستاگرام، محصولات و خدمات خود را میفروشند، اگر شما هم میخواهید فروش آنلاین کالاهای خود را شروع کنید، باید بدانید که قبل از شروع این کار، نیاز به بیزنس پلن و برنامهریزی همهجانبه دارید.
بدون تحقیق، استراتژی و برنامهریزی مناسب، راهاندازی یک کسبوکار آنلاین با شکست مواجه خواهد شد. هنگامیکه بدانید چه محصول یا خدماتی را میخواهید بفروشید، میتوانید فروش اینترنتی را آغاز کنید.
همچنین اگر میخواهید در فروش آنلاین موفق باشید، باید استراتژیهای فروشندگان برتر را دنبال کنید که در این مقاله به این موضوع پرداختیم.
انتخاب نوع خدمات و کالا برای فروش آنلاین
کدامیک از کالاها و خدمات شما برای فروش آنلاین بهتر است؟
برای انتخاب نوع کالا برای فروش آنلاین به فاکتورهای؛ تقاضا برای محصول، قیمت و سودآوری و رقبایتان در بازار باید توجه ویژهای کنید.
رقبای خود را بشناسید
هنگامیکه محصول انتخابی خود برای فروش را پیدا کردید، گام بعدی شما باید درک وضعیت فعلی بازار باشد برای این کار شما باید فهرستی از تمام سازمانها، شرکتها و حتی افرادی که محصولات مشابه شما را میفروشند، تهیه کنید و مواردی مانند نقاط قوت، نقاط ضعف، شعار برند و غیره را بررسی کنید.
پس از شناسایی نقاط ضعف رقیبان خود، میتوانید شروع به فروش آنلاین محصولات موردنیاز مردم کنید و با این کار کسبوکار خود را از رقبایتان متمایز کنید.
انتخاب درست بازار محصولات خود (نیچ مارکت)
بعد از تحقیق در مورد رقیبان خود، باید نیازهای مردم را شناسایی کنید و سعی کنید بازاری را انتخاب کنید که اشباعنشده باشد و برای فروش آنلاین به دنبال محصولی بهتر از رقبا و در جهت رفع نیاز برطرف نشده مخاطب باشید.
برای شروع بهتر است که تمرکز خود را بر روی فروش آنلاین یک محصول خاص و موردنیاز مردم بگذارید که رقیبهای شما تابهحال این کار را انجام نداده باشند و در صورت نیاز و بهمرورزمان، تنوع کالاهای خود را زیادتر کنید.
این فرآیند تحقیق در موردنیاز مخاطب همیشه باید انجام شود، زیرا ممکن است نیاز و علاقه مشتریان شما تغییر کند، پس برای مشتریان خود ارزش قائل شوید و کالا و خدمات خود را در جهت نیازها و سلیقه مشتریان تغییرو بهبود دهید، همانطور که آنها به کالا و خدمات شما اعتماد کرده و از شما خرید میکنند.
شناخت مشتریان بالقوه (مخاطب هدف)
برای موفقیت درفروش آنلاین خود باید در مورد گروه خریداران بالقوه، ترجیحات، نیازها و مشکلات آنها کاملاً تحقیق کنید. برای شناسایی مخاطب هدف خود، میتوانید از اطلاعات روانشناختی، سن، سرگرمیها، جنسیت، میزان درآمد و جمعیتشناسی استفاده کنید.
شما میتوانید با استفاده از روشهای تحقیقات بازار به شناخت مشتریان بالقوه (مخاطب هدف) خود دست پیدا کنید.
دو مدل رایج از روشهای تحقیقات بازار، تحقیقات کمی و کیفیاند. شما با استفاده از روشهای تحقیق کمی مانند نظرسنجی، پرسشنامه و غیره میتوانید اندازه و عمق بازار خود را به دست آورید.
روشهای کیفی تحقیقات بازار مانند مصاحبه با مشتریان دائمی، تجزیهوتحلیل محتوا به شما کمک میکند تا مورد نگرشها، ارزشها، محرکهای خرید و غیره مشتریان اطلاعات کسب کنید.
انتخاب دامنه اینترنتی مناسب برای فروشگاه اینترنتی
نام دامنه یا URL شما آدرس وبی است که مشتری در مرورگر خود تایپ میکند تا وبسایت شما را پیدا کند؛ ایده خوبی است که نام کسبوکار خود و انتخاب نام دامنه خود را همزمان انتخاب کنید.
بنابراین، میتوانید دامنهای را انتخاب کنید که نشاندهنده کسبوکار شما باشد و درعینحال از مشکلاتی مانند انتخاب نام تجاری که بهعنوان نام دامنه کار نمیکند یا قبلاً گرفتهشده است، اجتناب کنید.
انتخاب نام دامنه مناسب بسیار مهم است. نام دامنه باید کوتاه، بهیادماندنی و واضح باشد. اگر نام کسبوکار شما از قبل شامل کلمات کلیدی مرتبط با محصولاتی نیست که میفروشید، باید مهمترین کلمه کلیدی خود را برای اهداف سئو (بهینهسازی موتور جستجو) به نام دامنه خود اضافه کنید.
پروموت و تبلیغات در شبکههای اجتماعی
بعد از شناخت مخاطب هدف، شما باید بازاریابی فروشگاه آنلاین خود را شروع کنید تا جذب مشتری داشته باشید. بهترین شکل بازاریابی، یک رویکرد ترکیبی است که شامل شبکههای اجتماعی، خبرنامههای ایمیلی، ایمیل مارکتینگ، بهینهسازی موتورهای جستجو و تبلیغات پولی میشود.
اینستاگرام
شبکههای اجتماعی مانند اینستاگرام راهی عالی برای معرفی برند خود (برند اورنس) و تعامل با مشتریان است. برای شروع تبلیغات خود میتوانید از اینستاگرام شروع کرده و بهمرور با معروفتر شدن برندتان، سایت خود را هم راهاندازی کرده و محصولات خود را در سایت بفروشید.
خبرنامه
گزینه بعدی، ارسال خبرنامه به مشتریان بالقوه و دائمی شماست. خبرنامههای ایمیلی باید بهطور منظم ارسال شوند تا مشتریان شما را در مورد فروشهای آتی، محصولات جدید و سایر اخبار مطلع کند. خبرنامههای شما باید جالب و خواندنی باشد و نباید بهصورت تبلیغ مستقیم کالا و خدمات شما و یا به تعداد زیاد و در فواصل زمانی کم باشد.
بنابراین ارسال خبرنامه یکبار در ماه تقریباً برای هر برندی کافی است. همچنین میتوانید در مناسبتهای خاص و اعیاد، محتوای مناسبتی تولید کرده و یا خبر انتشار محصول مورد انتظار و اضافه کردن یک فیچر جدید و غیره را از طریق خبرنامه منتشر کنید.
ایمیل مارکتینگ
ایمیل مارکتینگ برای اطلاع رسانی، فروش و معرفی برند استفاده میشود. شما با روش بازاریابی از طریق ایمیل مارکتینگ از ارسال ایمیل های کلی و حالت اسپم گونه خود داری کرده و در عوض با تقسیم بندی محصولات و شخصی سازی هر ایمیل برای هر فرد سبب رضایت بیشتر مشتریان میشوید.
بهینهسازی موتور جستجو
سئو برای فروش محصول به صورت آنلاین معجزه میکند. این روش به مشتریان بالقوه کمک میکند تا وبسایت شما را از طریق جستجو در گوگل، بینگ و سایر موتورهای جستجو پیدا کنند. شما میتوانید سئو و رشد ارگانیک سایت خود را از طریق ارائه محتوای باکیفیت بالا در وبسایت و وبلاگ خود که کلمات کلیدی مناسب برای محصولات شما را پوشش میدهد، افزایش دهید.
تبلیغات پولی (گوگل ادز)
نوار جستجوی گوگل یک نقطهی آغاز برای سفر خرید مشتری است. پس از وارد کردن کلمات کلیدی، افراد معمولا بر روی صفحهی اول نتایج تمرکز میکنند. بازاریابی موتور جستجو راجع به این است که چگونه صفحهی وب خود را به صفحهی اول موتور جستجو ببریم، چه به صورت ارگانیک یا چه با پرداخت هزینه این کار را بکنیم.
در زیر تصویر تبلیغات گوگل ادز برای کلید واژه خرید آبمیوه گیری صنعتی در ویترین نت را میبینید؛ با توجه به سختی کلمه هزینه استفاده از گوگل ادروز متفاوت است، مثلا یکی از گران ترین کلمات کلیدی «خرید بلیت هواپیما» است.
ایجاد حساب در گوگل ادز، بدون هزینه و رایگان است وبرای نمایش تبلیغات محصول و خدمات خود نیز هزینه ای نمی پردازید و فقط در عوض هر کلیک روی تبلیغات شما هزینه پرداخت می کنید. هزینه کلیک برای هر کلمه کلیدی در تبلیغات مختلف متفاوت و هزینه کلمه کلیدی بستگی به پیشنهاد رقبایتان دارد.
در واقع هر چه سود هر کلمه کلیدی در جذب کاربر بالاتر برود، رقیب پیشنهاد بالاتری می دهد و برای اینکه در مزایده برنده شوید باید مبلغ بالاتری اعلام کنید.
توسعه کسبوکار و فروش آنلاین
هنگامیکه کسبوکار آنلاین شما شروع به کار کرد و سفارشهایی در درگاه اینترنتی وارد شد، باید این سفارشها را در سریعترین زمان ممکن پردازش و انجام دهید. این امر میتواند با رشد پایگاه مشتری شما به یک چالش تبدیل شود و باید در صرف کردن زمانی که صرف کارهای مختلف تجارت خود میکنید و بهتر کردن کالاهایتان، تعادل داشته باشید.
اینجاست که اگر کسبوکارهای تازه کار آماده نباشند، اغلب شکست میخورند. بنابراین داشتن ابزارهایی برای رشد و حفظ کسبوکارتان بسیار مهم است.
برای کمک به درک روند فروشگاه اینترنتی خود، میتوانید گزارشهای دقیق و فوری درباره تمام ترافیک سایت؛ فعالیت مشتریان و بازدیدکنندگان خود مشاهده و از این اطلاعات برای برنامهریزی و تعیین استراتژی تبلیغات خود استفاده کنید.
همچنین میتوانید فروشگاه اینترنتی یا سایت خود را به گوگل آنالیتیکس متصل کنید تا اطلاعات ارزشمندی در مورد نحوه یافتن مشتریانتان دریافت کنید. این روش همچنین به شما کمک میکند تا روشهای بازاریابی خود را با شناخت بازدیدکنندگانی که به وبسایت شما سرزدهاند، بهبود ببخشید.
چگونه میتوانیم فروش آنلاین موفقی داشته باشیم؟
ارائه خدمات عالی به مشتریان:
با هر تعاملی با مشتری طوری رفتار کنید که انگار اولین و آخرین مشتری شماست. مؤدب و صادق باشید و تمام اطلاعاتی را که میخواهند به آنها ارائه دهید. مشتریان شما عنصر کلیدی کسبوکار شمایند. بدون آنها، شما اصلاً کسبوکاری ندارید.
ارسال سریع کالای سفارشی مشتری:
مشتریان انتظار دارند محصولات خود را بهسرعت؛ اغلب روز بعد دریافت کنند. اگر نمیتوانید این کار را انجام دهید مزایای دیگری مانند قیمت پایینتر محصولات خود را ارائه دهید تا مشتریان وفاداری داشته باشید.
همیشه در حال پیشرفت باشید
سعی کنید قبل از رقیبان خود از ترندهای روز مطلع و اصطلاحاً سوار موج شوید. همچنین خدمات یا مزایای اضافی را به مشتریان خود ارائه دهید. دنیای آنلاین بهسرعت در حال تغییر است و شما باید آماده تغییر با آن باشید.
کپی رایتینگ خلاقانه
کلماتی که برای فروش محصولات خود استفاده میکنید باید مزایایی را به مشتریان شما معرفی کنند که در راستای نیازهای آنها باشد. شما نباید فقط به توضیحات محصول و خدمات خود بپردازید، کپی رایتر باید بهصورت خلاقانه، زیرکانه و غیرمستقیم محصول شما را در جهت رفع نیازهای مخاطب معرفی کند.
تهیه عکسهایی باکیفیت خوب
تعجب خواهید کرد که چند نفر بر اساس عکس محصول، تصمیم به خرید میگیرند. اطمینان حاصل کنید که عکسهای شما باکیفیتاند و محصول را در تمام زوایا نشان میدهند. عکاسی عالی راهی آسان برای متمایز کردن کسبوکار شما از بقیه است.
حضور در یک بازار اینترنتی
حضور در یک بازار اینترنتی مثل ویترین نت این مزیت را دارد که بدون هیچ خرج اضافهای محصولاتان به خوبی در اینترنت دیده میشود و فروشتان افزایش مییابد.
ثبت نام و درج محصول در این بازار اینترنتی رایگان است و تامین کنندگان برای فروش بهتر محصولات خود میتوانند عضویت ویژه را انتخاب کنند.
چگونه در بازار رقابتی مشتری خود را پیدا کنیم؟
چندبار از ترس رقبا، کسب و کار مدنظرتان را استارت نزدهاید؟ یا اینکه با شروع آن، نگران پیدا کردن مشتری در این بازار پر رقابت بودهاید؟ به شما حق میدهیم! اما نه بهاین معنی که راه حلی برای آن نداریم. این مطلب را برای شمایی که میخواهید در بازار رقابتی مشتری خود را پیدا و کسب درآمد کنید، نوشتهایم. بله خود شما!
بازار رقابتی با همۀ ترس و اضطرابی که ایجاد میکند، اما وجود آن باعث بهتر شدن ما و شما خواهد شد. اینکه بهخاطر وجود رقبا نخواهید کسب و کارتان را شروع کنید، اشتباهی بزرگ است؛ چون باز هم قطعا جایی برای بهتر بودن و گرفتن بخشی از بازار وجود دارد.
چگونه در بازار رقابتی مشتری خود را پیدا و کسب درآمد کنیم؟
بازار رقابتی هم در کسب و کارهای سنتی وجود دارد و هم کسب و کارهای اینترنتی. تفاوتی که وجود دارد، در نوع و روش پیدا کردن مشتری در این دو فضا خواهد بود. مثلا درمورد کسب و کارهای آنلاین، با کمک بازاریابی در شبکههای مجازی، بازاریابی محتوا، سئو و تبلیغات دیجیتال میتوانید مشتری کسب و کار خود را پیدا کنید.
بازار رقابتی باعث شده مشتری گزینههای زیادی برای انتخاب محصول یا خدمت مورد نظرش داشته باشد. اگر یک فروشگاه نیازش را برطرف نکند، خیلی سریع بهسراغ فروشندههای بعدی میرود. بهاین ترتیب، برای افزایش فروشناچارید بهتر باشید! در ادامه به بعضی از روشهایی که به بهتر بودن شما کمک میکند، اشاره خواهیم کرد.
1. در مورد رقبا و محصولات آنها تحقیق کنید
اجازه دهید، به ماجرای برند بتوریوم Bathorium، تولید کنندۀ محصولات بهداشتی و حمام اشاره کنیم. ایدۀ اصلی این برند، با یک تجربه لذتبخش از حمام کردن مؤسس آن یعنی Gregory پیدا شد. Gregory زمانی که در AirBnB مهمان بود، میزبانش محصولات حمام از جمله روغن، نمک و شویندههایی خاص را برای او فراهم کرد. این محصولات، تجربۀ خوبی را برای او بهوجود آورد. میگوید:
«من در آمریکا به حمامهای متنوعی رفتهام و انواع روغنها را امتحان کردهام؛ اما هیچیک از آنها نتوانست بهاندازۀ حمامی که در ایتالیا تجربه کرده بودم مرا راضی کند.»
هنگامی که Gregory به آمریکای شمالی بازگشت، ذهنش درگیر تولید همان محصولات مشابه بود. در آن زمان تولید کنندگان دیگری هم برای این محصولات وجود داشت. اما از نظر او، باز هم محصول مدنظرش، برای مشتریان خاص آن جذاب بود. بنابراین به جای دلسردی و ناامیدی، به بررسی بازار رقابتی پرداخت تا بتواند یک تجربۀ عالی برای مردم آمریکای شمالی نیز بسازد. همین اتفاق هم افتاد و با تولید محصولات بهداشتی، صاحب یه برند پرفروش شد.
میخواستیم این را بگوییم، که وجود رقبا نباید مانع شروع و حرکت شما شود؛ اما نه به این معنی که نسبت به آنها بی توجه باشید. شما برای موفق شدن و بهتر بودن از رقبا، به آنها نیاز دارید. چگونه؟
با اطلاعات کامل و دقیقی که از فعالیت آنها بهدست میآورید، میتوانید برای کسب و کار خود یک برنامه هوشمندانه بریزید. بعد از این میدانید، که باید روی چه چیزهایی کار کنید، بیشتر کار کنید یا بیخیال آن مورد خاص شوید. چون شما میخواهید بخشی از مشتری بازار را به سمت خود بکشانید.
2. بر روی بخش کوچکتری از بازار تمرکز کنید
هر زمان که از وجود رقبا دلسرد و نگران شدید؛ به این فکر کنید، که شما قرار نیست در همان مقیاس فعالیت کنید. مثلا اگر بهدنبال آموزش پرسونال برندینگ هستید، لازم نیست از همان ابتدا بازار هدف بزرگی را در نظر بگیرید. بهتر است روی بخش کوچکی از بازار تمرکز کنید. این همان موضوع نیچ مارکتینگ است که در مقالۀ «چگونه با نیچ مارکتینگ درآمد بالایی داشته باشیم؟» کامل دربارۀ آن صحبت کردهایم.
یا اینکه قصد راهاندازی یک فروشگاه اینترنتی بزرگ را دارید، قطعا با این شرایط، وجود غولی مثل دیجی کالا، ممکن است شما را بترساند. پس چه کار میکنیم؟ یک محصول مشخص را در نظر گفته و روی مخاطبان همان محصول تمرکز کرده و مشتری خود را پیدا میکنیم. کاری که خود دیجی کالا هم در ابتدا روی یک محصول مشخص انجام داد!
3. یک مزیت رقابتی برای محصول خود ایجاد کنید!
بگذارید به ماجرای gregory برگردیم. فرآیند تولید محصولات حمام توسط Gregory شامل آزمایش و خطای بسیاری بود. او میگوید:
"اولین بمب حمام (محصول حمام) Aussie بود، که از خاک رس استرالیا در فرمول آن استفاده کردم. این خاک برای پوست افراد بسیار مفید بود. برای بار اول، نصف فنجان از آن را در فرمول استفاده کردم. هنگامی که این محصول را تست کردم، فاکتورهای مختلفی مانند بو، ظاهر، میزان کف و. را به دقت بررسی کردم. رنگ قرمز آن برایم جالب بود.
در مرحله بعد وان را تخلیه کردم و به آشپزخانه برگشتم تا بسته دیگری از محصولاتم را آزمایش کنم. هنگامی که بسته دیگر را در وان حمام آزمایش کردیم، رنگ قرمز ترکیب آن با آب، مرا یاد حمام خون انداخت."
Gregory باز هم مقدار خاک رس آن را کم کرد تا ایراد آن برطرف شود. همچنین محصول خود را با محصولی که در ایتالیا تجربه کرده بود، مقایسه کرد تا محصول خود را بهبود ببخشد. در نهایت موفق به تولید محصولی بهتر و باکیفیتتر شد.
با اطلاعاتی که در مرحلۀ قبل از رقبا بهدست آوردهاید، الان زمان آن رسیده که بهتر از رقبا عمل کنید. چون اگر محصول یا خدمت شما مانند رقبایتان باشد، هیچ برگ برندهای نسبت به آنها ندارید. تازه، کار دشوارتری برای پیدا کردن مشتری دارید، چون رقبایتان احتمالا اعتبار بیشتری نزد مشتریان دارد.
رفع مشکلات رقبا یا اضافه کردن یک مزیت نسبت به آنها، شانس شما را برای جذب مشتری و گرفتن سهمی از بازار بالا میبرد. زیاد اهمیتی ندارد، که بازار محصول شما چقدر رقابتی باشد، بلکه بهتر بودن محصول یا خدمت شما نسبت به آنهاست.
اگر نمیتوانید تغییری در خود محصول (مثل کاری که Gregory کرد) ایجاد کنید، در مراحل دیگری از فروش مانند توزیع محصول، خدمات و ارتباط با مشتری و. بهتر از آنها عمل کنید. مثلا یکی از مزیتهایی که میتوانید نسبت به رقبایتان کسب کنید، راهاندازی یک سایت یا فروشگاه اینترنتی برای کسب و کار قبلی خود است. چیزی که شاید هنوز آنها انجامش ندادهاند.
4. فرصت استفاده از محصول را برای مشتری فراهم کنید
"هنگامی که از محصول خود مطمئن شدیم، باید آن را عرضه میکردیم. نمیدانستیم، که چطور باید، برند جدید خود را به مشتریان برندهای دیگر، معرفی کنیم؟ با هدفگذاری روی افراد جدید و مشتریان وفدار به برندهای دیگر، در 3 سال نخست، هدایای زیادی را به مردم میدادیم. فقط از آنها تست محصول را درخواست میکردیم. میگفتیم، کافیست یکبار آن را امتحان کنید تا دفعات بعد هم، محصول را بخرید."
صحبت کردن دربارۀ محصول و ویژگیهای آن، به تنهایی برای فروش کافی نیست؛ خصوصا اگر محصول یا خدمتی جدید ارائه میدهید. گاهی باید آن را در دست مشتری قرار دهید تا خودش متوجه ویژگیهای آن شود. مثلا یک پیشنهاد این است که روی محصولات خود، هدایای تبلیغاتی از نمونه دیگر محصولاتتان قرار دهید. پیشنهاد میکنیم، مقالۀ جذاب ما «معجزۀ هدایای تبلیغاتی در افزایش فروش» را مطالعه کنید.
فرصت تست محصولاتی که نمونههای آن را بسیار میبینیم، یک ایدۀ دیگر برای نشان دادن محصول به مشتریانتان است. اعتمادی که به این واسطه به مشتری میدهید، احتمالا منجر به خرید او خواهد شد.
5. خود را با رقبا مقایسه نکنید
باز هم برمیگردیم به ماجرای Gregory! او میگوید:
"وقتی با کارآفرینان صحبت میکنم، آنها از بستهبندیهای امروزی محصولات ما یعنی Bathorium بسیار تعریف میکنند. میگویند عالیست و چیزی است که میخواهم آن را برای محصولات خودم استفاده کنم؛ اما توان هزینه کردن 20,000 دلاری برای تولید چنین بستهبندیهایی را ندارم. من هم در جواب به آنها میگویم که اولین بستهبندی ما بسیار کوچک بود و خبری از این بستههای جذاب و زیبا نبود! بستهبندی محصول ما یک جعبه کوچک با برچسبهایی بود که برای تولید آن از چاپگر معمولی استفاده میکردیم."
اینکه در همان ابتدا، برای رسیدن به رقبا، انتظار زیادی از خود داشته باشید، خواستهای بعید است. چون خود آنها هم، از ابتدا این نبودهاند و بهمرور رشد کردهاند. بهترین کار برنامهریزی قدم به قدم برای فروش خودتان است؛ به این شرط که نسبت به رقبایتان آگاهی کامل دارید. بعد از مدتی، اگر اقدامات مربوط به بازاریابی را خوب انجام داده باشید، مشتریان کم کم به سمت شما خواهند آمد.
بد نیست، این جمله را خاطرتان باشد، که خواستن همه چیز با هم، شما را از همۀ آنها دور میکند:)
کلام آخر
رقابت همواره در همۀ کسب و کارها وجود داشته و دارد. این رقابت امروز در کسب و کارهای اینترنتی بیشتر هم شده است. چون میزان دسترسی به مخاطب برای همه به یک میزان است. اما با این شرایط هم میتوانید مشتریان خود را پیدا کنید. البته بهشرطی که مسیر را درست بروید. مثلا اینکه نسبت به رقبا شناخت کافی داشته باشید، یک مزیت برای محصول یا کسب و کارتان ایجاد کرده باشید، و مهمتر از همه اینکه روی بخش کوچکتری از بازار تمرکز کنید.
بهجای اینکه بخواهید روی همۀ بازار هدفگذاری کنید، بخش کوچکی از آن را با شناخت کامل بهدست آورید و آنها را برای خود نگه دارید. بعد از اینکه پایه خود را محکم ساختید، میتوانید آن را ارتقا بدهید.
یکی از ایدههایی که میتواند شما را نسبت به رقبا، برتری دهد، طراحی سایت یا فروشگاه اینترنتی در کنار کسب و کار سنتیتان است. اصلا نگران آن نباشید، تیم پرتال از ابتدا تا انتهای مسیر همراه شما خواهد بود. برای آشنایی با محیط سایت، تست رایگان 7 روزه پرتال را استفاده کنید. هر سوالی هم داشتید، با شماره 02191003383 داخلی 2 تماس بگیرید.
به نظر شما، دیگر به چه روشهای میتوانیم در بازار رقابتی، مشتری پیدا کنیم؟ خوشحال میشویم، در بخش نظرات آن را برای ما بنویسید، تا اطلاعاتمان کامل شود.
تمرکز ما روی خلق یک ارزش برای کاربر است
دیجیکالا در یکی از آخرین فعالیتهای توسعهای خود، به تازگی از پلتفرم جدیدی رونمایی کرده که از طریق آن افراد و کاربران خود را به یکدیگر وصل کرده و آنها عملا میتوانند تجربه خود از خرید کالا را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. پلتفرمی که شاید بتوان گفت نسخه دیجیتالی تبلیغات دهان به دهان بوده و بر اساس اعتماد میان انسانها شکل گرفته است. هرچند آنطور که محمد زرینصدف، مدیر پلتفرم مگنت میگوید، هدف اصلی مگنت، ادامه دادن مسیر قدیمی دیجیکالا است. چرا که هویت ذاتی دیجیکالا، محتوا است. حال این کاربران هستند که قرار است در مگنت، محتوا تولید کنند.
دیجیکالا در یکی از آخرین فعالیتهای توسعهای خود، به تازگی از پلتفرم جدیدی رونمایی کرده که از طریق آن افراد و کاربران خود را به یکدیگر وصل کرده و آنها عملا میتوانند تجربه خود از خرید کالا را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. پلتفرمی که شاید بتوان گفت نسخه دیجیتالی تبلیغات دهان به دهان بوده و بر اساس اعتماد میان انسانها شکل گرفته است. هرچند آنطور که محمد زرینصدف، مدیر پلتفرم مگنت میگوید، هدف اصلی مگنت، ادامه دادن مسیر قدیمی دیجیکالا است. چرا که هویت ذاتی دیجیکالا، محتوا است. حال این کاربران هستند که قرار است در مگنت، محتوا تولید کنند.
با معرفی خودتان شروع کنیم
محمد زرین صدف هستم مدیر بازاریابی محتوایی دیجیکالا و پلتفرم مگنت.
اگر بخواهید یک تعریف ساده از مگنت داشته باشید، مگنت چیست؟
اگر بخواهم یک تعریف ساده و کوتاه از مگنت ارائه بدهم به این شکل است که مگنت پلتفرم بررسی و انتخاب کالاست. به نوعی پلتفرم اشتراک تجربه خرید هم میتوان به آن گفت. جایی که کاربرها تجربه خود را درباره یک کالا با دیگران به اشتراک میگذارند و به نوعی الهام بخش دیگران میشوند. ما مخاطبانی داریم که از این تجربههایی که به اشتراک گذاشته شده ایده میگیرند. پلتفرم مگنت هم از طریق اپلیکیشن دیجیکالا در دسترس است. به معنای دیگر تمام کاربران دیجیکالا در جدیدترین نسخه اپلیکیشن دیجیکالایی که روی گوشی دارند، میتوانند در نوار پایین اپلیکیشن گزینه مگنت را ببینند و به پلتفرم مگنت دسترسی داشته باشند.
طریقه شکل گیری مگنت به چه شکل بوده؟ از یک نیاز بیرون آمده یا نه یک ایده و پروژهای بوده که به دیجیکالا جوین شده؟
سوال شما خیلی جالب و مهم است چون مگنت در ادامه فعالیتهای پیشین دیجیکالا و براساس نیاز واقعی کاربران دیجیکالا شکل گرفته. ممکن است کمی تاریخچهای صحبت کنم و طولانی شود ولی پاسخ دقیقتری میتوانم به سوال شما بدهم. محتوا بخشی از هویت ذاتی دیجیکالاست. اگر به خاطر داشته باشید از همان روز اول دیجیکالا، حول نقد و بررسی تخصصی کالا شکل گرفت. اصلا ترندی که در وب فارسی برای نقد و بررسی در آن سالها میدیدیم خود دیجیکالا راه انداخته بود و دیجیکالا تیوی هم بررسی ویدیویی کالاها را انجام میداد. بنابراین بخشی از هویت دیجیکالا این بود که با تولید و انتشار محتوای بیطرفانه در فرمهای مختلف کاربران را به سمت انتخاب درستتر در خرید کالا هدایت کند. این روند طی سالها تکامل پیدا کرد، برای مثال سال ۹۴ بود که دیجیکالامگ به عنوان یک رسانه شکل گرفت و به عنوان بازوی کانتنت مارکتینگی دیجیکالا عمل کرد و کارشناسان حوزههای مختلف در قالب متن و ویدیو با انتشار محتوای بیطرفانه و آموزنده، مستقیم یا غیرمستقیم به کاربرها کمک میکردند که انتخاب اگاهانهتری داشته باشند. دیجیکالا با روش و استایل خود هم این کار را انجام داد، متفاوت از تجارت الکترونیکهای دیگر. همچنین این رویکرد محتوایی را در جایجای دیجیکالا و دپارتمانهای مختلف میبینیم. نقد و نظرات کاربران هم زیر صفحات محصول بخشی از همین نقشه راه محتوایی دیجیکالا طی این سالها بوده که رویکرد بیطرفانهای داشته و جایی که در آن نقدهای مثبت و منفی کاربران درباره کالاها را در زیر صفحات محصول منعکس میکند. دیجیکالا این ویژگی را زیر صفحات محصول سال به سال توسعه داد. تا جایی که دیدیم که برای بخشی از نیازهای مردم و با آن پیشینهای که داشتیم میتوانیم یک راهحل محتوایی جدید در اختیار مردم قرار دهیم که منطبق بر تمام ویژگیهای خود دیجیکالاست. دیجیکالایی که همواره سعی کرده به کاربرها کمک کند که انتخاب آگاهانهتری داشته باشند، حالا یک پلتفرمی درست کند که کاربرها تجربه و مواجهه خود را با کالا به شکل عکس یا ویدیو روی پلتفرم منتشر کنند و به همدیگر ایده داده و به نوعی الهام بخش یکدیگر برای انتخاب بهتر باشند. مگنت در واقع تکمیل کننده فعالیتهای محتوایی دیجیکالاست و به نوعی ما از آن به عنوان نسل سوم محتوای دیجیکالا هم یاد میکنیم.
فکر میکنم بهمن ماه بود که سافت لانچ را انجام دادید. از آن زمان تاکنون چه اتفاقاتی افتاده و الان کاربرها باید منتظر چه باشند. یعنی مگنتی که قرار است به زودی لانچ شود در این پروسه چه اتفاقی افتاده است؟
ما دوره سافت لانچ را مثل هر پلتفرم یا پروداکت استاندارد دیگری برای مگنت هم در نظر گرفته بودیم تا هم رفتار کاربرها روی پلتفرم را مطالعه کنیم و راه حلهای بهتری را برای آنها قرار بدهیم و هم فیچرهای تمیزتری را در اختیار آنها قرار بدهیم و فیچرهایی که کار نمیکنند را حذف کنیم
کمی اینها را مطالعه کردیم که هم بتوانیم در روزی که لانچ عمومی داریم پروداکت درستتر و دقیقتر و کاملتری داشته باشیم و هم اینکه کمپینهایی که طراحی میکنیم که کاربران تعامل بالایی با پلتفرم داشته باشند.
قطعا در این دوره اندازه گیریهای مختلفی اتفاق افتاده و بازخوردهایی هم گرفتید، میخواهم بدانم که این تضاد برای شما چطور بوده و در این دوره چه چیزهایی یاد گرفتید و چه تغییراتی دادید یا اصلا بازخورد چطور بوده است؟ به اهدافهایی که برای خود تعریف کردید رسیدهاید یا خیر؟
هدف اصلی سافت لانچ مگنت، بهینه کردن این پلتفرم بوده است. پلتفرم ناشناخته است و ما هم راه حل منحصر به فرد و یگانه خودمان که یک پلتفرم محتوایی است را برای کاربران دیجیکالا خلق کردیم. در واقع یک best practice کاملا واضح که ما یک چیزی را کپی کنیم و اینجا همان را اجرا کنیم نبوده، ما راهکار خودمان را با الهام گرفتن از پلتفرمهای مختلف توسعه دادیم. این دوره سافت لانچ بیشتر به ما کمک کرد که از لحاظ رفتار کاربران و فیچرها به حالت بهینهای برسیم که برای لانچ عمومی مناسب باشد. لانچ عمومی تازه شروع کار ماست وبا داده عظیمی که به دست میآوریم روز به روز باید این پلتفرم را بهبود بدهیم.
فکر میکنید چه چیزی کاربر را ترغیب میکند که در مگنت فعالیت بیشتری داشته باشد و محتوای بیشتری تولید کند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارد؟
در حوزه محتوای تولید شده توسط کاربر تجارب موفقی داشتیم. یک مثال موفق که یکی از تیمهای قدرتمند دیجیکالا روی آن تمرکز دارد که همان نقد و نظرات کاربران زیر محصولات است نمونهای از این است. کاربران طی این سالها به خصوص طی یکی دو سال اخیر به شدت از آن استقبال کردند و جزو رفرنسهای اصلی کاربران در خرید کالاست. خود ما هم در دیجیکالا مگ تجربه موفقی از UGC داشتیم، کمپینهای موفق UGC اجرا کردیم، آنباکس در صد ثانیه را داشتیم، پروژه تلنت را داشتیم، اینها تاکتیکهای مختلفی از کمک گرفتن از کاربران در تولید محتوای بیطرفانه برای اکوسیستم دیجیکالا بوده است. بنابراین این فرهنگ تولید محتوا توسط کاربران در دیجیکالا وجود دارد یعنی طی این سالها کاربران دیجیکالا استقبال کردند که برای ما و یکدیگر تولید محتوا کنند و به هم کمک کنند که خرید بهتری داشته باشند. بنابراین یکی از پارامترهای ورودی این تصمیمگیری که الان جای این است که مگنت شکل بگیرد همین بوده. در واقع بدون فرهنگ تولید محتوا در اکوسیستم دیجیکالا لزوم مگنت شکل نمیگرفت یعنی مگنت را به پشتوانه این اشتیاق کاربرها برای تولید محتوا ساختیم و در دوران سافت لانچ هم چنین چیزی دیدیم. شاید کمترین پلتفرمی در مورد کالا باشد که مردم اینقدر اشتیاق داشته باشند برای آن محتوا تولید کنند. نه اینکه لزوما برای آن پلتفرم تولید محتوا انجام دهند. با تولید محتوا در آن پلتفرم به یکدیگر کمک کنند یا دست یکدیگر را بگیرند یا یکدیگر تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید را هدایت کنند که این کالا را بخر و این کالا را نخر، این انتخاب درستی است و آن انتخاب بهتری است و از این دست.
به کمپینهای آنباکسینگ اشاره کردید. پیش از این در قالب دیجیکالا مگ و خود دیجیکالا شاهد تولید محتوای نیمه حرفهای و حتی بعضی اوقات حرفهای بودیم که شاید شاخصترین آن همین UCG نیمه حرفهای و حرفهای بحثهای آنباکسینگ بوده و بعضی از آنها با کیفیت و جذاب هستند چه برنامههایی دارید که بتوانید این تکامل و این بلوغ محتوایی از سمت کاربر را ایجاد کنید که باز هم شاهد اینطور تولید محتواها باشیم؟
در واقع به نوعی مگنت در راستای گسترش طبیعی سایر فعالیتهای UGC ما است. یعنی انگار مسیری است که باید به سمت آن میرفتیم. ما در چند سال اخیر توانستیم UGC را به شکل بسیار پرقدرتی در دیجیکالا پیاده کنیم. که نمونهای از آن همکاری متمرکز دیجیکالا با تیم بخش نظرات زیر صفحه محصول بود که آنباکس در صد ثانیه نتیجه آن شد. در واقع کارهایی که انجام دادیم و تلنتهایی که پیدا شد و در قالب پروژه تلنت ویدیوهای آنها را در بالاترین کیفیت ممکن روی شبکههای اجتماعی دیجیکالا مگ و دیجی کالا لایف استایل و دیجیکالا میبینیم ما را مجاب کرد که خانه جدیدی برای تولید کنندههای محتوای کالا درست کنیم که بیایند در یک فضای آشناتر و با تجربه کاربری بهتری محتوای خود را با بقیه به اشتراک بگذارند. در واقع ما سعی کردیم راه را برای چنین تولید کنندههای محتوایی که از آماتور تا حرفهای برای کالا تولید محتوا میکنند با خلق مگنت سادهتر کنیم. یک نکته را هم تکرار کنم که هیچ یک از راهکارهای محتوایی دیجیکالا جایگزین راهکار دیگر نمیشود. یعنی بخش دیجیکالا مگ به عنوان یک رسانه و بازوی کانتنت مارکتینگ دیجیکالا پرقدرت به مسیر خود ادامه میدهد و برنامه توسعه خود را دارد یا بخش نقد و نظرات زیر صفحه محصول که توسط یک تیم متخصص هدایت میشود آنها هم در یک سفر متفاوت در حال انجام کار خود هستند و در یک بخش مجزا از سفر کاربر به کاربران کمک میکنند. کاربرهایی که تا حدی میدانند چه کالایی بخرند و آنجا نقد یا نظری که در مورد آن کالا وجود دارد را میخوانند. مگنت را هم برای یک سفر دیگر کاربرها خلق کردیم، جایی که در یک فضایی مثلا در فید کاوش گشت و گذار میکنند یک محتوایی را میبینند و الهام میگیرند و بعد ممکن است به مشتری بالفعل دیجیکالا تبدیل شوند. یا اینکه یک سری افراد را در آن پلتفرم دنبال میکنند و از سلیقه آنها خوششان میآید و از آنها ایده میگیرند. این راهکارهای محتوایی دیجیکالا در کنار یکدیگر یک نوع هم افزایی دارند و در نهایت قرار است به کاربر کمک کنند که انتخاب درستتری داشته باشد.
تا اینجا چیزی که متوجه شدم این است که مگنت به توانمندسازی مشتریها کمک میکند. یعنی به نوعی تجربه مشتری را تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید بهبود میدهد. اما چقدر در روند خود دیجیکالا میخواهد تاثیر بگذارد؟ فکر میکنید که آیا مگنت میتواند چه از لحاظ بیزینسی و چه از لحاظ UX و تجربه کاربری حتی روی انتخاب محصول و فیدبکهایی که از این جنس میگیرد تاثیر دارد؟ تاثیرگذاری آن روی خود هسته اصلی فعالیت دیجیکالا دیجیکالا را چقدر تصور میکنید؟
در واقع ما همسو با یکی از عباراتی حرکت میکنیم که در دیجیکالا تکرار میشود، یعنی خرید آگاهانه.گفتم اوایل هم در یک دوره زمانی دیجیکالا بررسی، انتخاب و خرید آنلاین جزو شعارهایش بود. بنابراین در این توسعه دیجیکالا طی این سالها به خصوص در این سالهای اخیر روشهای قدیمی که سعی میکردیم با محتوا به آنها کمک کنیم که خرید آگاهانهتری انجام بدهند، ممکن بود یکی پس از دیگری کار نکند. یعنی نقد و بررسی تخصصی مثلا ۱۲- ۱۰ سال پیش کار میکرد، بخش نظرات تا حد زیادی همین الان هم کار میکند و مشکلات کاربران را برطرف میکند. ولی هر چه جلوتر میرویم کاربران ممکن است در این تنوع در این مارکت پلیس بزرگ دیجیکالا، در انتخاب به مشکلاتی برخورد کنند یا با سوالاتی مواجه شوند که روشهای فعلی ما ممکن است کار نکند، حتی ممکن است الان کار کند ولی ما پیش بینی میکنیم طی ماهها و سالهای آینده ممکن است پیچیدهتر شود و یک راهنمای خرید ساده دیگر برای آنها کار نکند و نیاز به یکدیگر داشته باشند، که به هم کمک کنند، به یکدیگر ایده بدهند و همدیگر را راهنمایی کنند. بنابراین ما سادهتر کردن انتخاب مردم را جزو اهدافمان گذاشتیم که این هم جز از طریق ارتباط برقرار کردن خود این کاربرها با همدیگر امکان پذیر نیست.
اهدافی که برای مگنت تعریف کردید به چه شکل است؟ آیا شاخصهایی را برای خود در نظر گرفتید، که مثلا تا این تاریخ این تعداد کالا حتما ریویو داشته باشد، مثلا در مگنت کاربرها برای آن محتوا تولید کرده باشند یا نه. آیا چنین تارگتهایی برای خود در نظر گرفتید؟
طبیعتا برای این محصول شاخصهای ارزیابی عملکرد وجود دارد و ما تارگتهایی میگذاریم و آنها را در بازههای زمانی بررسی میکنیم تا به آن اهداف برسیم. از شاخصهای اصلی که ما بررسی میکنیم «تعامل کاربر با محصول» است. این پلتفرم وقتی کار میکند و به هدف اصلی خود که کمک کردن به کاربرهاست رسیده که کاربرها در آنجا واقعا انتشار محتوا انجام بدهند و با یکدیگر در تعامل باشند و به یکدیگر کمک کنند. حالا به لفظ کمک مستقیم نه، به طور مستقیم و غیرمستقیم الهام بخش یکدیگر برای خرید کالا باشند. این شاخص تعامل کاربر جزو اصلیترین چیزهایی است که ارزیابی میکنیم و سلامت پلتفرم و موفقیت نسبی آن را در بازههای زمانی مختلف میسنجیم. سایر شاخصهای ارزیابی هم وجود دارد که جزو متریکهای تخصصی و پروداکتی و پلتفرمی هستند که آنها هم وجود دارند. ولی اگر بخواهم بگویم که یک شاخص وجود دارد تعامل کاربر است. چون تعامل کاربر است که سلامت پلتفرم برای رسیدن به هدف اصلی آن را به ما نشان میدهد.
در طول گفتگو چندین بار از گزاره خرید آگاهانه و آگاه کردن کاربر استفاده کردید ولی میدانیم که یکی از روشهای فروش بیشتر هم خرید ناآگاهانه یا کورکورانه است. آیا فکر نمیکنید این آگاهی ممکن است در جاهایی باعث کاهش خرید محصول شود؟
شما به آن نکته روانشناسانه مارکتینگی اشاره میکنید که طبق آن هر چه گزینههای روبهروی کاربر بیشتر باشد خرید کمتر میشود. داشتن چند گزینه که در مگنت به دنبال آن هستیم با بالا بردن این تنوع از آن جنبهای که میگویید نیست. افراد الهام بخش یکدیگر برای خرید میشوند. افراد از یکدیگر ایده میگیرند و به طور مثال یکی اقوام یا دوستانی که به او اعتماد دارید برای مثال یک اندروید باکس خاص میخرد، ناگهان شما را از تنوع نامحدود کالا خارج میکند و الهام بخش شما میشود که مستقیم آن را بخرید و شما را از دام داشتن چند گزینه خارج میکند. در مگنت هم چون رویکرد انسانی است و با انسان سر و کار داریم نه ماشین، الگوریتم یا چنین چیزی، حس میکنیم نه تنها افراد را در آن وضعیت قرار ندهد بلکه و راحتتر میکند در واقع خیلی به آنها کمک میکند که مستقیمتر به چیزی دنبال آن هستند برسند.
ما از یک طرف تنوع انتخاب را داریم که خود دیجیکالا فراهم کرده. از آن طرف ما با محتوا سعی میکنیم که به مردم کمک کنیم که گیج نشوند. یک راهنمای خرید متنی ساده این کار را میکند، یک مقایسه این کار را میکند و حالا اگر بتوانیم افراد را به هم وصل کنیم کاربران میتوانند الهامبخش یکدیگر شوند
آیا تصور میکنید که در کنار مگنت یک سری بیزنسهای دیگر راه بیفتد و داخل مگنت کانتنت مارکتینگ انجام دهد؟ یا محتوایی تولید کنند که کاربر را به این سمت ببرد که آن محصول خاص را بخرد؟
همانطور که گفتم دوره سافت لانچ را داشتیم که رفتار کاربران را در آن مطالعه کنیم. در لانچ عمومی هم که لانچ بزرگی است اتفاقا رفتار کاربرها را میبینیم. چنین رفتارهای که برای مثال یک فروشنده دیجیکالا بخواهد فعالیت کانتنت مارکتینگی روی این پلتفرم انجام بدهد یا یک کاربر بخواهد چنین کاری انجام دهد، قابل پیش بینی است و صد در صد با روشها مختلف با محوریت قرار دادن خود کاربر، آن مشتری بالقوه که بخواهد چیزی بخرد، مکانیزمهایی را طراحی میکنیم که حداقل آسیب را با حداکثر فرصت برای کاربر داشته باشیم. ولی به عنوان یک بستر به عنوان یک ابزار کانتنت مارکتینگی برای کاربرها قابل استفاده خواهد بود.
روی تمامی پلتفرمها؟ یعنی وب و وب اپ و اندروید؟
در حال حاضر فقط اپلیکیشن دیجیکالا روی اندروید و آیاواس.
اگر نکته دیگری هست بفرمایید.
فکر کنم در جملههای اول هم گفتم که پلتفرم مگنت در داخل اپ دیجیکالا در دسترس است و بنابراین کاربران از حساب کاربری دیجیکالای خود از تاچ پوینتی که برای مگنت درست کردیم میتوانند حساب کاربری مگنت خود را فعال کنند و فعالیت داشته باشند.
بررسی وضعیت بازار کار حسابداری
چشم انداز بازار کار حسابداری از الگوی مشابهی در سراسر جهان پیروی می کند. در حالی که همهگیری ویروس کرونا باعث شده است که بسیاری از شرکتها مجبور به کاهش هزینههای سربار یا سادهسازی تعداد کارکنان خود شوند، هنوز هم امیدهایی در بازار کار حسابداری وجود دارد.
درک بازار کار برای متخصصان حسابداری مستلزم بررسی دقیق چندین ملاحظات از جمله رشد پیش بینی شده اشتغال، چشم انداز حقوق و دستمزد مورد انتظار و اثرات بالقوه ماندگار همه گیر کووید 19 است. به طور کلی، افرادی که در زمینه حسابداری فعالیت می کنند باید در بازار فعلی موقعیت خوبی پیدا کنند، زیرا نیاز به متخصصان مالی که درک کنند چگونه به طور موثر در محیط های حضوری و مجازی همکاری کنند، همچنان قوی است.
عوامل دیگری مانند روند افزایش کارمندان از راه دور و این واقعیت که شرکت ها دیگر با محدودیت های جغرافیایی در هنگام استخدام کارمندان جدید مواجه نیستند نیز قابل توجه است. با خواندن ادامه مطلب اطلاعات بیشتری در زمینه بازار کار حسابداری به دست آورید.
مهارت های مورد نیاز در صحنه بین المللی
کارفرمایان به طور فزاینده ای در حوزه حسابداری به دنبال افرادی با مهارت های فنی و نرم هستند. در اینجا مجموعهای از مهارتهای ذکر شده توسط کارشناسان استخدام مستقر در سراسر جهان آورده شده است، که اکثریت آنها مهارتهای نرم هستند و تمرکز رو به رشد کارفرمایان بر این ویژگیها است.
- مدیریت و مربیگری
- توجه به جزئیات و کیفیت
- شراکت تجاری
- مهارت های فروش
- مهارت های ارتباطی و بین فردی
- پذیرش تغییر و حل مشکلات
- مهارت های IT
- اتوماسیون
- توانایی مشارکت و ایجاد انگیزه
- ایجاد رابطه و مدیریت ذینفعان در زمینه های مختلف فرهنگی
- زبان ها
- هوش تجاری
- اطلاعات پیچیده را واضح و قدرتمند ارائه دهید
- مهارت های تحلیلی داده محور
- رهبری
آشنایی با مزایای شغل حسابداری
کسب مدرک حسابدار مزایای زیادی دارد که در ادامه به 5 مورد از آن ها می پردازیم:
- حسابداران درک بهتری از امور مالی دارند
پس از سالها مطالعه در هنر مدیریت مالی، حسابداران به نوع دانشی دست مییابند که بسیاری از مردم با خوشحالی هزینه آن را پرداخت میکنند. کسب مدرک حسابداری طیف گسترده ای از دانش را فراتر از مدیریت دفتر کل و گزارشگری مالی به دانشجویان ارائه می دهد. برنامه درسی حسابداری همچنین شامل دوره هایی در زمینه هایی مانند اقتصاد خرد و کلان، قانون تجارت و مالیات، امور مالی شرکت ها، تجزیه و تحلیل صفحه گسترده، بانکداری و امور مالی، مدیریت و مهارت های نظارتی است.
این مهارت ها برای هر حرفه شغلی قابل استفاده است و این بدان معناست که کارفرمایان از نامزدهای شغلی که دارای این مجموعه مهارت ها هستند سود زیادی خواهند برد.
هیچ تضمینی وجود ندارد که کسی پس از کسب مدرک خود شغلی پیدا کند، اما شایان ذکر است که تقاضا برای حسابداران به طور مداوم در رتبه بالایی قرار دارد. از آنجایی که حسابداری اساسا مستلزم مدیریت مالی است، می توان آن را به عنوان یک نیروی محرکه اصلی اقتصاد در نظر گرفت. در واقع هر کسب و کاری به حداقل یک متخصص حسابداری نیاز دارد تا امور مالی خود را مدیریت کند.
در واقع همه به حسابداری نیاز دارند. تقاضا همیشه ثابت است و تمام بخش های تجاری و صنعتی را در بر می گیرد، بنابراین امنیت شغلی همراه با طول عمر شغلی ایجاد می کند.
با نوع مناسب ارتباطات شبکه ای، یک حسابدار سطح پایه ممکن است پتانسیل حقوق خود را ظرف یک سال افزایش دهد. با ترکیبی مناسب از مهارتهای حسابداری دانشگاه و ادامه تحصیلات حرفهای، حسابداران میتوانند گزینههای خود را با دنبال کردن سمتهای تخصصی مانند تحلیلگر بودجه، حسابرس، کنترلکننده، حسابدار مالیاتی، کارمند حقوق و دستمزد، حسابدار ر رسمی و حتی یک کارمند مالی شرکتی گسترش دهند. علاوه بر این، ترکیب حسابداری با سایر مهارتهای تجاری، رزومه جذابی ایجاد میکند که مطمئنا کارفرمایان متوجه آن خواهند شد.
- محدوده پرداخت برای حسابداران رقابتی است
به دلیل ماهیت حرفه خود، حسابداران معمولا حرفه خود را با سطوح دستمزد خوبی شروع می کنند. این ارقام حقوق ممکن است بسته به موقعیت منطقه ای فرد متفاوت باشد، خواه شرکت خصوصی باشد، دولتی باشد یا توسط دولت اداره شود. همچنین این احتمال وجود دارد که حقوقهای پردرآمد در مناطق بزرگتر شهری ارائه شود.
در بازار کار حسابداری غیرمعمول نیست که متخصصان حسابداری کارآفرین شوند. این اغلب پس از سالها تجربه در محل کار و زمانی که حسابداران ارتباطات تجاری زیادی ایجاد کردهاند، اتفاق می افتد. حسابداران ممکن است پس از سال ها شبکه سازی برای استفاده از مخاطبانی که برای راه اندازی کسب و کار خود ایجاد کرده اند، احساس راحتی بیشتری کنند. چه مشاوره و چه تخصص در حسابداری مالیاتی و نمایندگی، گزینه ها در مورد امور مالی بی پایان هستند.
آشنایی با مشکلات شغل حسابداری
کارهای تکراری شغل حسابداری
قبل از اینکه خود را در مسیر پیشبرد استراتژی های تحلیلی و پیشرفت قرار دهید، باید کمی کار تکراری انجام دهید. در سازمان های بزرگ، شما سهمی از کار حسابرسی خواهید داشت که ماهیتی تکراری دارد.
اضافه کاری
مزایای یک حرفه هرگز بدون کمی سختی به دست نمی آید. بنابراین، باید کاملا آماده باشید تا ساعات طولانی را پشت میز خود کار کنید. اگر شما از آن دسته ای هستید که نمی توانید زیاد کار کنید، ممکن است این شغل برای شما سخت باشد، زیرا زمانی وجود دارد که در واقع باید بیش از 75 ساعت در هفته وقت بگذارید.
رقابت
شما تنها کسی نیستید که حسابدار هستید. شما باید آماده باشید تا با حسابدارانی که اراده قوی، حرفه ای و جاه طلبانه دارند رقابت کنید.
تمرکز تحت فشار
در برخی مواقع، شما تحت فشار زیادی قرار خواهید گرفت. گاهی اوقات چند وظیفه خواهید داشت و قطعا احساس میکنید که کارتان زیاد است. در طول این لحظات فشار است که شما باید سطح خود را حفظ کنید و به عنوان یک حرفه ای سرسخت ظاهر شوید که فشار را تحمل می کند.
یادگیری مستمر
حسابداری حرفه ای است که نیاز به ادغام شیوه ها با مجموعه ای از استانداردها دارد که دائما در نوسان خواهند بود. برای ماندن و پیشرفت در بازار کار حسابداری باید با آخرین پیشرفت ها هماهنگ باشید. این فقط جنبه انطباق را شامل نمی شود، بلکه شامل فناوری و فرایندهای جدید برای افزایش کارایی نیز است.
جزئیات محور
برای جزئیات باید چشم عقابی داشته باشید. این فقط ارقام نیست، بلکه کل اطلاعات پس زمینه ای است که باید برای کمک به مشتری در نظر گرفته شود. اگر دارای این توانایی نیستید، پس باید یک عادت بررسی جزئیات با حوصله و تمرکز بیشتر را در خود ایجاد کنید.
رشد ثابت و نه بالستیک
حسابداری برای اهداف شغلی بیشتر یک حوزه سنتی است. بالا رفتن از نردبان صعود ثابت خواهد بود و اگر انتظار یک حرکت یک شبه به پله های بالاتر سلسله مراتب را دارید، ساختار را اشتباه گرفته اید.
دانش فنی
در بازار کار حسابداری تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید شما باید از جدیدترین ابزارها مانند SAP، Oracle و Spreadsheets کاملا آگاه باشید. همچنین به سطحی از مهارت نیاز دارید که بتواند به شما در استفاده از ابزارها برای نتایج بهتر کمک کند.
بررسی وضعیت بازار کار حسابداری در ایران
به نظر می رسد فارغ التحصیلان این رشته آمادگی و پختگی بیشتری برای شرکت در بازار کار حسابداری دارند. فرصتهای شغلی حسابداری بسیار گسترده است و از پایینترین تا بالاترین سطح متغیر می باشد. علی رغم اینکه دانشجویان زیادی در رشته حسابداری در دانشگاه های مختلف کشور اعم از دولتی و آزاد تحصیل می کنند، تعداد فارغ التحصیلان بیکار در این رشته نسبت به سایر رشته ها کمتر است، زیرا بسیاری از کسب و کارهای کوچک در کشور به حسابدار نیاز دارند.
این رشته فرصت های شغلی زیادی از کسب و کارهای کوچک گرفته تا سازمان های بزرگ دولتی یا خصوصی را ارائه می دهد. برخی از فرصت های شغلی این رشته بسته به گرایش تحصیلی شامل ادارات دولتی، سازمان های تجاری و خصوصی، کارخانجات، شرکت های صنعتی، دفاتر مالی، موسسات بیمه، شعب و نظارت بانکی می باشد.
بررسی وضعیت بازار کار حسابداری در دنیا
همانطور که به بازار کار حسابداری در دنیا نگاه می کنیم، کسانی که به دنبال مشاغل حسابداری هستند ممکن است چشم انداز مثبتی داشته باشند؛ زیرا انتظار می رود حوزه حسابداری در چند سال آینده رشد کند. با توجه به اداره آمار کار ایالات متحده، پیشبینی میشود که استخدام حسابداران در سطح ملی از سال 2020 تا 2030 به میزان 96000 شغل افزایش یابد. به طور متوسط هر سال حدود 135000 فرصت شغلی برای حسابداران و حسابرسان در طول دهه پیشبینی میشود. این تقاضا ناشی از جهانی شدن، اقتصاد رو به رشد و محیط مالیاتی و نظارتی است.
یکی از بزرگ ترین جذابیت های حوزه حسابداری، تنوع باورنکردنی نقش های موجود در این صنعت است. طیف گسترده ای از این موقعیت های حسابداری شاهد تقاضای بالا هستند که منجر به افزایش نرخ اشتغال می شود.
رابرت هاف در راهنمای حقوق و دستمزد حسابداری و مالی 2021 خود چندین دسته شغلی پرتقاضا در بازار کار حسابداری را شناسایی کرد، مانند مدیر حسابداری، تحلیلگر مالی، نقش های دریافتنی/پرداختنی حساب ها، کنترل کننده، مدیر وام، حسابرس داخلی، مدیر حقوق و دستمزد، و کارکنان و حسابدار ارشد.
علاوه بر این، رابرت هالف به حوزههایی از تجربه حسابداری اشاره کرد که بیشترین تقاضای کارفرمایان در سال 2021 را داشتند. این مجموعه مهارتها عموما با حقوقهای بالاتر مرتبط هستند، اما حوزه خاصی از تخصص در تقاضا بسته به اندازه شرکت و صنعت متفاوت است. به عنوان مثال، کسب و کارهای کوچک تا متوسط برای متخصصان حسابداری با QuickBooks و تجربه پیشرفته اکسل ارزش قائل هستند.
برخی از سازمان ها به حسابداران با تجربه در سیستم های حقوق و دستمزد مبتنی بر ابر، تجزیه و تحلیل داده ها و مدل سازی و پیش بینی مالی اولویت می دهند. مهارتهای نرم، مانند توانایی کار مستقل و با تیمهای مجازی، توجه به جزئیات، مهارتهای حل مسئله و سازگاری با تغییر نیز بسیار ارزشمند هستند.
چگونه با تفکر ناب در بازاریابی بدرخشیم؟
امروزه تبدیلشدن به یک بازاریاب موفق، نیازمند ایجاد توازن است. شما باید راهبردی فکر کنید، اما شعله خلاقیت خود را خاموش نکنید. برای این کار باید دادهمحور و آیندهنگر باشید. اما مهمتر از همة اینها شما باید بتوانید تمرکز کنید.
با داشتن هزاران شبکه و رسانه برای بازارهای آینده و مشتریان و همچنین صدها ابزار بازاریابی که میتوانید هنگام ایجاد تکنیک استَک از بین آنها انتخاب کنید، فراموشکردن دید اصلی بسیار آسان است. بهعنوان بازاریاب، دنبالکردن یک سری معیارهایی که برایمان مفید نیستند یا ایدههایی که تنها روی کاغذ خوب به نظر میرسند بسیار ساده است، اما در واقع ارزش معناداری برای مشتریان بههمراه ندارند.
تفکر ناب به تیمها در همه سیستمها کمک میکند تا ارزش بیشتری ایجاد کنند و کارهای بیشتری انجام دهند. اصول اصلی بازاریابی ناب را بیاموزید و ببینید آیا برای تیم شما مناسب است یا خیر.
تفکر ناب چیست؟
در اصل، تفکر ناب یک ذهنیت است که به شما کمک میکند تا در سرمایهگذاری بر روی پول، وقت و انرژی خود هوشمندانه تصمیم بگیرید. تفکر ناب میتواند با بررسی اختلالها و تمرکز بر روی موارد مهم، به شما در یافتن وضوح و هدف در کار کمک کند.
هنگام مقایسه با دیگر تکنیکها که میان یک تیم و یا یک سازمان اجرا میشود، این نوع تفکر، دارای قدرت تحول، احیا و الهام گرفتن است. این میتواند یک گروه ناکارآمد و با سوء عملکرد را به یک منبع تولید ارزش تبدیل کند.
همچنین تفکر ناب میتواند یک تمرین باشد؛ تمرینی برای پیشرفت بهصورت همیشگی حتی در کارهای روزانه. در اصل این ایده، رسیدن به عملکرد عالی برای یک سازمان یا فرد است و به فراهمکردن محیطی برای الهام گرفتن و دستیابی به نتیجه کمک میکند. بااینحال، افراد، تیمها و شرکتها اغلب چنان درگیر وضعیت موجود خود (منظور فرایندهای موجود، ابزارها، طرز تفکر و سبکهای رهبری هستند) میشوند، که توانایی نوآوری را از دست میدهند.
با تمرین تفکر ناب، ما میتوانیم بهآرامی پیچیدگی کار خود را حل کنیم و جریان بهرهوری و نوآوری را از نو شروع کنیم.
اصول اصلی بازاریابی ناب
اصول اصلی تفکر ناب که در بازاریابی ناب نیز صدق میکند، به شرح زیر است:
پیشرفت مداوم
پیشرفت مستمر مانند تعهدی است که شما به خودتان میدهید تا برای بهترشدن دائماً تلاش کنید. حرکتی برای به چالش کشیدن وضعیت موجود، برای پیشرفت مداوم نیز شما باید بهصورت پیوسته در حال یادگیری باشید.
پیشتر، تفکر ناب مساوی با قطع، بریدن و یا کاهش یک سری موارد بود؛ مانند ازبینبردن هزینهها، موارد اتلافی، افراد و غیره. اما امروزه در تفکر ناب بهجای تمرکز بر روی حذف موارد اتلافی بر روی بالابردن ارزش افزوده تمرکز میشود.
دلیل این مسأله چیست؟
زمانی که شما بر روی فعالیتهای بالابردن ارزش افزوده تمرکز میکنید، در حال ساختن سیستمی هستید که ایجاد ارزش میکند و با این کار فعالیتهای بیهوده را از سیستم خود حذف میکنید. اما اگر تنها بر روی کاهش و ازبینبردن موارد اتلافی تمرکز کنید، درحقیقت یک بهینهسازی فرعی انجام دادید بدون آنکه به نفع مشتری باشد.
بازاریابی ما را ملزم میکند تا فعالیتهای خاصی را بهصورت خودکار انجام دهیم تا تعادل بین کارهای در حال انجام حفظ شود. فعالیتهایی مانند: برنامهریزی پستهای شبکههای اجتماعی، کنترل ترافیک وبسایت و کارهای پروژه محور مانند طراحی مجدد وبسایت یا آماده شدن برای یک رویداد بزرگ.
در بازاریابی، اینکه یک طرحی را بریزید اما آن را فراموش کنید بسیار آسان است؛ یک برنامه ایجاد میکنید، آن را اجرا میکنید و منتظر آن هستید که بهترین چیزها اتفاق بیفتد، بدون اینکه بررسی کنید که آیا این طرح به هدف موردنظر ما میرسد یا خیر؛ بهبود مداوم ما را وادار به دنبالکردن یک چرخه در زندگی واقعی میکند. چرخهای که شامل شناسایی مشکل، برنامهریزی راهحل، اجرایی کردن راهحل و درنهایت صرف وقت برای بررسی نحوه عملکرد آن راهحل است.
بهینهسازی کل
بهعنوان یک سازمان برای ایجاد بیشترین ارزش با منابع محدود، ما باید در جریان ارزش خود بهینهسازی کنیم.
البته این امر ما را ملزم میکند که بفهمیم روند جریان ارزش در سازمان چگونه است. بهعنوان بازاریابان ناب، باید سخت تلاش کنیم تا مطمئن شویم فعالیتهایی که خود را وقف آنها میکنیم، به نفع تلاشهای جمعی تیم است.
این اصل از تفکر ناب به ما کمک میکند تا همواره از خود بپرسیم، «آیا این کار به تیم ما کمک میکند تا به اهداف خود برسیم؟» پرسش این سؤال ما را مجبور میکند تا درمورد اولویتها دقت داشته باشیم.
ازبینبردن موارد اتلافی
تفکر ناب این تعریف از اتلاف را بیان میکند: اگر مشتری شما برای محصول شما چیزی پرداخت نمیکند، محصول شما بهدردنخور است. اتلاف در کار میتواند هر چیزی باشد، از کار بیش از حد در فرایند تا زمانی که صرف انجام شدن یک فعالیت بهصورت دستی میشود، درصورتیکه میتوانستیم آن کار را بهصورت اتوماتیک انجام دهیم. کسانی که از تفکر ناب بهره میبرند، هر فرایند، فعالیت یا عملی که منجر به ایجاد ارزش نمیشوند را بهراحتی از مسیر حذف میکنند.
فعالیتهای خاصی وجود دارد که ذاتاً شامل «ضایعات» بیشتری در بازاریابی ناب هستند؛ برای مثال در فرایند طراحی ممکن است به چندین دور طوفان فکری و تکرار این مراحل نیاز باشد تا یک نتیجه باارزش بهوجود بیاید.
از طرفی فعالیتهایی وجود دارند که مایل به ایجاد اتلاف در آن هستیم، مانند زمانی که چند نفر به ویرایش یک پست وبلاگ میپردازند یا جلسات تکراری تیمها که بدون برنامهریزی برگزار میشوند.
این اصل به ما کمک میکند تا راجع به فعالیتهای اتلافی ضروری در کار و مواردی که بیهوده هستند بهتر تصمیم بگیریم.
ساخت کیفیت در فرایند
شرکتهای ناب با تمرین این اصل، کیفیت ساخت را برای رشد پایدار تنظیم میکنند. این مفهوم کاملاً ساده است: هر فرایند خستهکننده، قابل تکرار یا هر فرایند مستعد خطای انسانی را خودکار و استاندارد کنید. این به شرکتهای ناب اجازه میدهد بخش قابلتوجهی از جریان ارزش خود را در برابر خطا مصون کنند، بنابراین میتوانند انرژی خود را بر ایجاد ارزش برای مشتریان متمرکز کنند.
از نظر بازاریابانی که با تفکر ناب پیش میروند، این اصل بدین معنا است که کارها را در اولین فرصت انجام دهیم. اگرچه بازاریابها بهطورکلی کمالگرا هستند، اما آنها دائماً تحتفشار هستند تا کارها را سریعتر انجام دهند. به دلیل سرعت، سعی در یافتن اولین و سریعترین راهحل ممکن برای مسئله خود دارند.
این اصل را میتوان در مورد همه موارد به کار گرفت؛ از انتخاب نرمافزار BI دقیقاً متناسب با نیازها، تا اختصاص وقت برای تفکر در مورد روند وبلاگنویسی تیم خود برای کاهش تلاش تکراری.
تحویل سریع
وقتی کار شما به دست مشتری میرسد، باارزش است. اما تا قبل از آن، نه! اصل پنجم، یعنی تحویل سریع، برایناساس استوار است که هرچقدر سریعتر شما بخشهایی از کارتان را به دست مشتری برسانید، زودتر میتوانید از بازخوردهای مشتری استفاده کنید.
هرچه بیشتر از بازخوردهای مشتریانمان یاد بگیریم، بهتر میتوانیم آن چیزی را که دقیقاً میخواهند به آنها ارائه دهیم.
این ممکن است با اصل ساخت کیفیت در تناقض باشد، اما اینطور نیست! ساخت کیفیت به معنای صرف وقت برای طراحی سیستمهایی است که برای شما مناسب هستند اما تحویل سریع از مزایای آن است. نمیتوانید یکی را بدون دیگری انجام دهید. شما نمیتوانید با سیستمهایی که دچار مشکل هستند، سریع ارائه دهید و همچنین بدون داشتن آگاهی از گردش کار خود نمیتوانید کیفیت را ایجاد کنید.
دانش را ایجاد کنید
اصل ایجاد دانش به مفهوم بهینهسازی کل مربوط میشود. یک سازمان ناب یک سازمان یادگیرنده است. رشد و توسعه از طریق تجزیهوتحلیل نتایج کوچک به دست میآید.
برای حفظ این اطلاعات بهعنوان یک سازمان، باید یادگیری به اشتراک گذاشته شود. سازمانهای ناب باید زیرساختهای لازم برای مستندسازی صحیح و حفظ یادگیری را فراهم کنند.
بهعنوان یک بازاریاب که از تفکر ناب بهره میبرد، باید محیطی را ایجاد کنیم که فضای لازم برای یادگیری را فراهم کند. ما باید به همان اندازه که برای کارهای پروژه تمرکز میکنیم، برای بهبود نیز تلاش کنیم.
در بخش ازبینبردن موارد اتلافی، ما در مورد چگونگی اتلاف وقت در جلسات تیمی که بدون برنامه برگزار میشوند، بحث کردیم و در صورت امکان باید حذف شوند. وقتگذاشتن برای ایجاد دانش در تیم خود برعکس یک جلسه بیهدف و تکراری است. این یکزمان هدفمند و هدف محور است که برای رشد شما بسیار ضروری است. شما باید عمداً برای این فرصتها برنامهریزی کرده و برای آنوقت بگذارید وگرنه رشدی صورت نمیگیرد.
تعهد را به تعویق بیندازید
مشاغل معمولاً فشارهای کاذب برای برنامهریزی، تصمیمگیری و تکمیل کار احساس میکنند و این امر منجر به عدم انعطافپذیری میشود.
این اصل، سازمانها را به تصمیمگیری در آخرین لحظه ترغیب میکند تا به طور مداوم بر اساس بهروزترین و مرتبطترین اطلاعات تصمیمگیری کنند.تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید
بهعنوان بازاریابان ناب، ایجاد چشماندازهای بزرگ برای آنچه که در ماههای دیگر انجام خواهیم داد جالب است. این اصل از ما میخواهد که شایستگی واقعی این تمرین را بررسی کنیم. آیا وقت ما ارزش این را دارد که امروز سعی کنیم تا دقیقاً آنچه را که دو سال دیگر باید انجام دهیم پیشبینی کنیم؟ آیا میتوان زمان خود را با تمرکز بر روی تجزیهوتحلیل دادههایی که امروز داریم، برای برنامهریزی حرکت بعدی خود صرف کنیم؟
ممکن است درست به نظر نرسد اما حقیقت خلاف این است؛ اگر پیش از درک واقعی نیازهای بازار، کار خود را به پایان برسانیم، درواقع وقت، پول و انرژی را صرف کارهایی میکنیم که ممکن است برای بازار ناخوشایند باشد و این ما را به دو انتخاب میرساند: منتشر کردن چیزی که برای بازار مطلوب نیست یا قبول کردن اینکه کار ما بیهوده و اتلاف وقت بوده است.
به افراد احترام بگذارید
تفکر ناب به ما یادآوری میکند که بیشتر ارزش ایجاد شده در سازمانها به عهده کارکنان است و برای حفظ این کارمندان، سازمانها باید محیطی را برای کارمندان ایجاد کنند تا بهترین کار خود را ارائه دهند. حفظ استعداد کیفی برای ایجاد یک سیستم پایدار و ارزشآفرینی سیستم ضروری است.
سازمانهای بازاریابی ناب، با دادن آنچه کارمندان آنها برای انجام یک کار خوب نیاز دارند، به آنها احترام میگذارند. آنها کارمندان را تشویق میکنند تا فرصتهای آموزشی را دنبال کنند و به کارمندان خود استقلال میدهند تا تصمیم بگیرند چه چیزی برای مشتری بهترین است.
در عوض، کارمندان به بهترین شکل کار خود را انجام میدهند. آنها به نفع مشتری کار میکنند و به طور مداوم نوآوری و رشد را در برنامه کاری خود قرار دهند. آنها به دیدگاه شرکت متعهد مانده و به آن اجازه میدهند تا تصمیمات خود را پیش ببرد.
بهعنوان بازاریابان ناب، در این عرصه احترام به افراد به معنای توجه به ندای مشتری در همه کارها است. این بدین معنی است که حواسمان باشد ایدههای بزرگ ما قابلدرک برای افرادی باشد که سعی در دستیابی به آنها داریم.
جمعبندی
در فرایندعظیم بازاریابی همواره به دنبال یافتن روشی با بالاترین بازده هستیم. پس از انتخاب بازاریابی ناب بهعنوان شیوه مورد نظر، شما میتوانید با بهرهبردن از تفکر ناب در فرایند بازاریابی خود، مدیریت افراد و فرایند به نتیجه دلخواه برسید.
در اجرای شیوه بازاریابی ناب، اصول را بهخاطر داشته باشید. اولین اصل، پیشرفت مداوم است، با تعهد به این اصل شما ملزم به تلاش پیوسته هستید. دوم، باید در جریان ارزش، بهینهسازی کنید. با حذف مواردی که در جریان ارزش بیهوده هستند، فرایند خود را بهبود ببخشید. محصول خود را سریعتر به مشتری برسانید تا از بازخوردهای آنها برخوردار شوید.
فضای لازم برای یادگیری را ایجاد کنید. سعی کنید سلیقه بازار را درک کنید تا محصول مطابق خواسته بازار را ارائه دهید. درنهایت، فراموش نکنید که برای افراد خود احترام قائل شوید زیرا کارمندان شما بخش بزرگی از ارزش را ایجاد میکنند.
دیدگاه شما