واگرایی در بازار مسکن
مهدی بهداد کارشناس صنعت ساختمان بازار پرالتهاب مسکن طی ماههای گذشته و همجهت با سایر بازارها حرکات مثبت قیمتی خود را شکل داد. این حرکت به گونهای بوده است که با توجه به جایگاه مسکن در سبد هزینه خانوار ایرانی نمیتوان از تحلیل وقایع و رخدادهای آن به سادگی گذشت.
طی ماههای گذشته رشد شتابان بازار مسکن در مناطق مختلف کشور به نحوی بوده که امکان خرید برای افرادی که در صف انتظار دریافت تسهیلات برای خرید بودهاند، دشوارتر از قبل و برای عرضهکنندگانی که رکود سالهای قبل را تحمل کرده و واحدهای مسکونی خود را به فروش نرسانده بودند، شرایط مناسبتری را فراهم کرد؛ هر چند کسب عایدی نرخ سود متوسط سالانه بیش از ۲۰ درصد در این بازار برای سازندهها، با وجود رشد سنگین قیمت طی ماههای اخیر به دلیل رشد شدید هزینه ساخت و بهای زمین دور از ذهن است.
۱-واقعیت آن است که وضعیت بازار مسکن در شرایطی کاملا استثنایی است. این شرایط تابعی از خاص بودن وضعیت اقتصاد ایران طی ماههای گذشته بوده است. هنگامی که وضعیت قیمتی بازار مسکن را در کلانشهری مانند تهران بررسی میکنیم، ملاحظه میکنیم که از فروردین ۹۶ در یک بازه یک ساله و بر اساس دادههای ماهانه، بازار مسکن روندی صعودی را در پیش گرفته است. به تعبیر دیگر هر چند در مقاطعی افتوخیزهایی را در بازار مسکن مشاهده میکنیم، اما این افت و خیزها در بازه زمانی مذکورکاملا از تعریف روند صعودی تبعیت کرده و در آن قالب امکان تفسیر دارد. روند صعودی مذکور به نحوی است که قیمت هر متر مربع واحد مسکونی از ۲/ ۴ میلیون تومان در فروردین ماه ۹۶ به ۵/ ۵ میلیون تومان در فروردین ماه ۹۷ رسیده بر اساس آخرین دادههای موجود و بهطور متوسط، از مرز ۵/ ۸ میلیون تومان عبور کرده است. نکته قابل توجه آن است که بازار مسکن طی ماههای گذشته، روند صعودی خود را آغاز کرده و این مسیر خصوصا برای واحدهای با متراژ کمتر از ۹۰ مترمربع در حال طی شدن بود. در این میان و حسب اتفاق، رخدادهای ایجاد شده در بازار ارز که از زمستان گذشته دامنگیر اقتصاد ایران شده نیز با روند صعودی بازار مسکن هممسیر شده است. این هم مسیر شدن باعث شد تا معادلات طرف عرضه و تقاضا در این بازار دچار تغییراتی شود که شرایط فعلی بازار را ایجاد کرده است.
۲- براساس اطلاعات موجود و بر مبنای محاسبات انجامگرفته، مشخص است که طی ماههای اخیر تعداد مبادلات نیز بهطور قابل توجهی دچار افت شده است. این افت به گونهای است که از حدود ۱۹ هزار فقره معامله در دی ماه ۹۶ به حدود ۱۰ هزار معامله در شهریور ۹۷ و کمتر از آن در مهرماه رسیدهایم. این روند ضمن افت طبیعی که در فروردین ماه ۹۷ داشته است، در اردیبهشت ماه ۹۷ نیز توانسته با حداکثر تعداد معاملات در بازار ثبت شده و بعد از آن نیز بهصورت کامل روندی نزولی داشته است. در این میان به منظور تدقیق تحلیل در دست ارائه، لازم است که نرخ رشد متغیرهای قیمت و تعداد معاملات نیز مورد بررسی قرار گیرد:
۳- با بررسی اطلاعات موجود، آنچه به چشم میآید این است که ضمن افزایش قیمت در بازه زمانی ذکر شده، نرخ رشد قیمت دچار نوساناتی شده است؛ به گونهایکه در فاصله بهمن ماه ۹۶ تا انتهای فروردین ماه ۹۷ شاهد نزولی بودن منحنی نرخ رشد قیمت در بازار معاملاتی مسکن در تهران بودهایم. بهنحویکه این نرخ رشد از ۱/ ۵ درصد در بهمن ماه ۹۶ به ۴/ ۲ درصد در اسفند ماه همان سال رسیده است. به نظر میرسد کاهش نرخ رشد قیمت در ماههای ذکر شده غالبا بهدلیل جذاب شدن سایر بازارها مانند بازار ارز و ورود نقدینگی به آن بازارها بوده باشد؛ ضمن اینکه در همان ماهها عرضهکنندگان نیز با ابهام درباره آینده بازار مسکن مواجه بودند و نمیتوانستند واگرایی معمولی در بازار صعودی تصویر روشنی را برای آینده این بازار در ذهن خود ایجاد کنند؛ به همین اعتبار بهواسطه وجود نوعی ابهام و نگرانی، از فروش واحدهای خود امتناع میکردند.
۴- نکته بعدی آن است که اوج تعداد و نرخ رشد معاملات در بازار مسکن طی ماههای اخیر مربوط به اردیبهشت ماه ۹۷ است. در این ماه، تعداد معاملات مسکن به رقم ۱۹هزار و۱۰۷ فقره رسیده و به میزان ۲۷۸ درصد نسبت به ماه قبل خود رشد نشان داده است. در خرداد ماه ۹۷ نیز تعداد معاملات به ۱۴هزار و۸۸۶ فقره رسیده و نرخ رشد معاملات به عدد منفی ۱/ ۲۲ درصد تنزل یافته است. این روند منفی نرخ رشد طی ماههای تیر، مرداد،شهریور و مهر ۹۷ نیز با نوسانات ناچیز در هر ماه نسبت به ماه قبل از خود ادامه داشته است.
باتوضیحات ارائهشده در بندهای قبلی، وجود واگرایی میان قیمت و تعداد معاملات انجام شده در بازار مسکن روشن به نظر میآید. به تعبیر دیگر ضمن اینکه تعداد معاملات در بازار مسکن دچار افت شده است، قیمتهای معاملاتی کماکان روند رو به رشد خود را داشته و در شهریور۹۷ بالاترین نرخ رشد را در ماههای اخیر(۴/ ۹ درصد) نشان داده است. سوالی که پیش میآید آن است که چرا این شرایط استثنایی در بازار ایجاد شده و چرا در حالی که قیمت باید تابعی از مقدار تقاضا و تعداد معاملات باشد، این قاعده نقض شده است؟
۵- اولین پاسخی که میتوان به این پرسش داد آن است که مالکان واحدهای مسکونی، قیمتگذاری واحدهای خود و کسب عایدی را با نرخ بازدهی بازارهای رقیب مقایسه میکنند؛ ضمن اینکه با عنایت به ماهیت مسکن و پایین بودن تعداد معاملات آن نسبت به سایر بازارها(مانند بازار بورس) و بالا بودن هزینههای معاملاتی آن تداوم این رشد دور از ذهن خواهد بود(تعدیل قیمتهای فروش تا این حد در بازار مسکن بسیار بعید به نظر میآید؛ چرا که هزینه ساخت نیز بهطور واقعی در بازار تا این حد رشد نکرده است).
۵-۱- نکته دوم و مهم دیگری که درخصوص بازار مسکن باید به آن توجه داشت موضوع «ارزش جایگزینی» است. به تعبیر دیگر زمانی که سازنده در بازار مسکن قصد فروش واحد مسکونی را داشته باشد، بهصورت مرسوم بررسی میکند که اگر در یک لحظه قصد فروش و همزمان احداث واحد با هر کاربری با همین ویژگیها را داشته و حاشیه سودی متعارف را کسب کند آیا این موضوع برایش ممکن است یا خیر.
۶-در یک مثال واقعی فرض کنیم سازندهای قصد احداث ساختمانی با زیر بنای کل حدود ۲ هزار متر مربع در نقاط میانی شهر تهران را داشته باشد. این سازنده مالک حدود ۴۰درصد از کل قدرالسهم(با این فرض که مسوولیت همه فرآیندهای احداث و پرداخت هزینههای مترتب برآن بهجز پرداخت هزینه زمین و پروانه بر عهده سازنده باشد) پروژه است. بنای مفید قابل فروش برای این سازنده حدود ۱۲۵۰ متر مربع است.
قیمت فروش این سازنده به ازای هر متر مربع در منطقهای که اقدام به احداث کرده است بهصورت تقریبی متری ۱۳میلیون تومان است. به تعبیر دیگر عایدی این سازنده از کل فروش به میزان(۴۰%×۱۲۵۰×۱۳.۰۰۰.۰۰۰) خواهد بود که رقمی معادل ۵/ ۶ میلیارد تومان است. این سازنده اگر قصد احداث واحد مشابه را در لحظه داشته باشد، با هزینه ساخت از قرار هر مترمربع ناخالص ۲/ ۳ میلیون تومان بهای تمام شده ساختاش رقمی معادل ۴/ ۶ میلیارد تومان است. ملاحظه میشود که با عنایت به تغییر قیمت روزانه مصالح ساختمانی و رشد قابل توجه آنها، سازنده نیز مجبور است فارغ از اینکه چه اتفاقی در طرف تقاضا میافتد و قدرت خرید حقیقی چقدر دچار کاهش میشود، قیمت فروش خود را افزایش دهد تا بتواند فاصله میان درآمد و هزینههای خود را حداقل روی کاغذ افزایش دهد. در مثال واقعی دیگر، سازندهای قصد دارد در زمینی به مساحت ۱۰۰۰ متر مربع اقدام به ساخت حدود ۴۴۰۰ متر مربع بنای مسکونی کند. سازنده مذکور که تمام هزینههای پروژه بهجز زمین و هزینههای اخذ پروانه را بر عهده دارد. در پروانه صادره برای وی، در حال حاضر حدود ۲۷۵۰ متر مربع بنای مفید پیش بینی شده است که با عنایت به قدرالسهم ۳۶درصدی خود در این پروژه، امکان فروش حدود ۹۹۰ متر مربع را خواهد داشت. هزینههایی که این سازنده باید برای احداث زیربنای کل انجام دهد رقمی در حدود ۱۴ میلیارد تومان بوده و درآمد حاصل از فروش وی بر اساس قیمتهای منطقهای در حدود ۳/ ۱۴میلیارد تومان است. ملاحظه میشود که تفاضل بین کل درآمد و کل هزینهها در ۲ مثال واقعی ذکر شده که از دو منطقه کاملا متفاوت و پرمعامله در تهران آورده شده است چندان زیاد نیست؛ دلیل آن نیز این است که بهخاطر رشد نرخ ارز و افزایش سطح عمومی قیمتها، هزینههای ساخت، رشد چشمگیری داشته است. هرچند که این رشد به میزان رشد نرخ ارز نبوده ولی برای سازندگان چشمگیر است. از آنجا که رشد قیمت مصالح ساختمانی هنوز ادامه دارد، فروشنده نیز مجبور است برای حفظ بقای خود قیمت فروش را افزایش دهد. بنابراین شرایط استثنایی موجود در بازار مسکن تابعی از بازار ارز و نرخ تورم است؛ هرچند که با وجود کاهش نرخ ارز و قیمت دلار طی روزهای گذشته هنوز داوری کردن در مورد آینده این بازار زود به نظر میرسد اما در صورت ثبات نسبی نرخ ارز و به تبع آن ثبات نسبی در رشد قیمت مصالح ساختمانی، کاهش واگرایی ذکر شده دور از ذهن نخواهد بود؛ هرچند که رکود بزرگی در انتظار بازار مسکن است.
0 تا 100 انديکاتور cci در بازار بورس به زبان ساده
ابزارهای متنوعی در بازار بورس وجود دارد که به سرمایهگذاران کمک میکنند تا باتوجه به شرایط بهترین تصمیم را داشته باشند، برخی از این ابزارها، اندیکاتورها هستند که نشان میدهند بهتر است در هر لحظه چه سهمی را بفروشیم و چه سهمی را خریداری کنیم. یکی از معروفترین آنها، اندیکاتور cci است که به آن شاخص کانال کالا هم میگویند. اگر میخواهید با اندیکاتور cci به زبان ساده آشنا شوید، این مطلب برای شما نوشته شده است.
اندیکاتور cci چیست؟
اندیکاتور CCI ، (Commodity Channel Indicator) حدود 40 سال پیش توسط فردی به نام دونالد لمبرت ایجاد شد. لمبرت که خود یک معاملهگر بود، این اندیکاتور را به وجود آورد تا از آن برای تحلیل مبادلات کالایی در بورس استفاده کند. اندیکاتور cci در واقع یک اندیکاتور نوسان است که بین دو کران بالا و پایین، محدوده مشخص میکند. همچنین، این شاخص بر پایه شتاب (Momentum) است و تمرکز خاصی بر روی قدرت روند اخیر قیمت دارد.
در واقع، هدف اصلی اندیکاتور cci این است که هنگام افزایش ارزش یک دارایی سرمایهای بیشتر از ارزش واقعیاش و به اصطلاح بیش از خرید آن سرمایه، سرمایهگذاران را آگاه کند. این اندیکاتور در هنگام کاهش قیمت یک سرمایه، نسبت به قیمت اصلی و به عبارتی در زمان بیش فروش نیز چنین کاربردی دارد.
سازنده این اندیکاتور در ابتدا آن را برای تشخیص تغییرات دورهای در کالاها بهوجود آورده بود، درصورتی که از آن میتوان در شاخصها و صندوقهای قابل معامله یا ETF ها هم استفاده کرد. توجه داشته باشید که برخلاف نام این اندیکاتور، در بازارهای مختلف کاربرد دارد و فقط محدود به بازار کالا نیست.
فرمول اندیکاتور cci
برای محاسبه cci باید به روزترین قیمتهای میانگین را در فرمول جایگذاری کنید. همچنین، در این فرمول باید اعداد منفی را مثبت (قدرمطلق در ریاضی) در نظر بگیرید.
(قیمت معمولی - میانگین متحرک ساده) / (0.015 x میانگین انحراف) = اندیکاتور cci
این فرمول به زبان ریاضی به این صورت است:
منظور از price قیمت واقعی دارایی، MA میانگین متحرک و D میانگین انحراف است. ضریب 0.0015 در این فرمول عدد ثابت لمبرت شناخته میشود. از این ضریب استفاده میشود تا نتیجه نهایی عددی بین 100+ تا 100- بهدست آید. 70 تا 80 درصد مقادیر بین این بازه قرار میگیرند که مقدار قرار گرفتن آنها در این بازه، به تعداد دورهها بستگی دارد.
نوع محاسبه اندیکاتور cci
امروزه پلتفرمهای بسیاری وجود دارند که اندیکاتور cci را محاسبه میکنند، اما درک نحوه محاسبه آن میتواند برای همه سرمایهگذاران مفید باشد. در محاسبه cci، ابتدا باید مشخص کنید که میخواهید چه تعداد دوره را با این شاخص تحلیل کنید. به طور معمول، از 20 دوره استفاده میشود، چرا که استفاده از دورههای کمتر منجر به ناپایداری و نوسان شاخص میشوند. اما هر چه میزان دورهها بیشتر باشد، خطای محاسباتی کمتر خواهد بود.
فرض میکنیم که تعداد دورههای مورد نظر 20 است. سپس، باید قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن را برای 20 دوره محاسبه کنید تا قیمت نمونه را بهدست آورید. بعد از آن، 20 دوره میانگین متحرک قیمت نمونه را با جمع کردن 20 قیمت نمونه آخر و تقسیم آن بر 20 محاسبه کنید. در آخر، انحراف از میانگین را با کم کردن میانگین متحرک از قیمت نمونه برای 20 دوره آخر به دست آورید.
کاربردهای اندیکاتور cci
اندیکاتورها به تنهایی نمیتوانند ملاک خوبی برای تصمیمگیری باشند، اما سیگنالهای ارائه شده توسط آنها در تصمیمگیری سرمایهگذاران بسیار تاثیر گذار است. از جمله سیگنالهای ارائه شده توسط اندیکاتور cci میتوان به شناسایی نقاط اشباع خرید و فروش اشاره کرد. زمانی که cci در نمودار از محدوده 100+ به سمت پایین حرکت واگرایی معمولی در بازار صعودی میکند ، نشاندهنده روند نزولی و به معنای سیگنال فروش است. در عوض، هنگام قرار گرفتن آن در بالای محدوده 100- ، سیگنال خرید صادر میشود.
همچنین، این اندیکاتور تغییرات مسیر حرکت قیمت دارایی را بررسی میکند. هنگام گاوی (صعودی) بودن بازار مثبت است، و هنگام خرسی (نزولی) بودن بازار، منفی است. البته، به جز مواردی که در روند سهم واگرایی وجود داشته باشد. علاوه بر آن، شکست خط روند اندیکاتور cci هم میتواند بسیار مفید باشد. این شکست میتواند تغییر روند سهم و شروع روند صعودی جدید را نشان دهد.
واگرایی در اندیکاتور cci چگونه است؟
واگرایی در نمودارها و روندها نشاندهنده تضعیف آن روند است. این موضوع در اندیکاتور cci یک ابزار بسیار قدرتمند محسوب میشود، چرا که میتواند تایید ادامه روند یا بازگشت آن را نشان دهد. واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت متفاوت حرکت کنند. درصورتی که قیمت درحال افزایش و CCI درحال کاهش باشد، نشان میدهد که خط روند ضعیف است. به واگرایی، دوگانگی هم میگویند که یک سیگنال ضعیف در معاملات محسوب میشود. اما درصورتی که در بلند مدت این وضعیت برقرار باشد، هشدار جدی برای معاملهگران است به این معنا که قیمتها در حال معکوس شدن هستند.
البته واگرایی در اندیکاتور cci همیشه به معنای معکوس شدن قیمتها نیست. سرمایهگذاران میتوانند از این طریق بازه حد ضرر خود را کوچکتر کنند.
اندیکاتورهای کاربردی در بورس
جمعبندی
گرچه اندیکاتورها به تنهایی نمیتوانند ملاک خوبی در تصمیمگیری باشند، اما درک آنها، به خصوص شناخت اندیکاتور cci میتواند، تا حد زیادی به سرمایهگذاری و کاربران در بورس کمک کند. این اندیکاتور با ارائه سیگنالهای مفید و نمایش نقاط اشباع خرید و نقاط اشباع فروش، جزء مفیدترین ابزارها در بورس شناخته میشود. درصورتی که هرگونه سوال در مورد اندیکاتور cci دارید، حتما برای ما بنویسید.
سوالات متداول
اندیکاتور cci چیست؟
اندیکاتور cci در واقع یک اندیکاتور نوسان است که بین دو کران بالا و پایین، محدوده مشخص میکند. برای آشنایی بیشتر و یادگیری نحوه کارکرد این اندیکاتور، مقاله بالا را مطالعه کنید.
واگرایی در اندیکاتور cci چگونه است؟
واگرایی زمانی اتفاق میافتد که قیمت و اندیکاتور در دو جهت متفاوت حرکت کنند. درصورتی که قیمت درحال افزایش و CCI درحال کاهش باشد، نشان میدهد که خط روند ضعیف است. البته، واگرایی در اندیکاتور cci همیشه به معنای معکوس شدن قیمتها نیست. سرمایهگذاران میتوانند از این طریق بازه حد ضرر خود را کوچکتر کنند.
کارگزاری هوشمند رابین
کارگزاری فارابی
این مقاله به کوشش نگار پورجواد و دیگر اعضای تیم نظارت تولید شده است. تکتک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در بهبود کیفیت وب فارسی داشته باشیم.
آشنایی با مفهوم واگرایی و انواع آن در تحلیل تکنیکال
یکی از مفاهیم حوزه تحلیل تکنیکال، واگرایی است. واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آن مقطع زمانی است. این وضعیت بیانگر ضعف معاملهگران در گام آخر بوده و در این شرایط بازار آماده چرخش است.
یکی از مفاهیم حوزه تحلیل تکنیکال، واگرایی است. واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آن مقطع زمانی است. این وضعیت بیانگر ضعف معاملهگران در گام آخر بوده و در این شرایط بازار آماده چرخش است.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند. همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد.
در بیشتر مواقع برگشتهای بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم. از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص دهیم.
برای تشخیص واگرایی از اندیکاتورهای مختلف استفاده میکنیم. اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزار برای تشخیص واگرایی است. از سایر اندیکاتورها مانند RSI ،CCI و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
در این مقاله قصد داریم به معرفی واگرایی بازار بپردازیم که یکی از مباحث مهم در تحلیل تکنیکال بهشمار میرود.
واگراییها به چند دسته تقسیم میشوند که در این مقاله به بررسی واگرایی معمولی میپردازیم.
واگرایی معمولی:
واگرایی معمولی حالتی از واگرایی است و زمانی رخ میدهد که بین قیمت و اندیکاتور یک تناقض رفتاری وجود داشته باشد. دراین حالت اندیکاتور با حرکت قیمتی مخالفت کرده و نسبت به آن رفتار متضادی را از خود نشان میدهد. درواقع درهنگام وقوع این نوع واگرایی، قیمت از ادامه حرکت بازمیایستد و تغییر جهت میدهد. این نوع واگرایی را با نماد RD نمایش میدهند و به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و منفی تقسیم میشود.
واگرایی معمولی مثبت(RD+):
بهطورکلی واگرایی معمولی مثبت در کفها تشکیل میشود. به این شکل که قیمت، کفی پایینتر از کف قبل خود را ثبت میکند؛ اما اندیکاتور با این حرکت مخالفت کرده و نسبت به کف قبلی خود، یک کف بالاتر را ثبت مینماید. در این حالت قیمت میل به افزایش دارد و نشان میدهد که فروشندگان ضعیف شدهاند.
فرم واگرایی معمولی مثبت بهصورت زیر است:
واگرایی معمولی منفی(RD-):
این حالت از واگرایی معمولی در انتهای یک حرکت صعودی و در سقف رخ میدهد. بهاینصورت که قیمت، یک سقف بالاتر از سقف قبلی خود را میسازد؛ اما اندیکاتور با این حالت قیمت، مخالفت کرده و سقفی پایینتر از سقف قبلی ایجاد میکند. این نوع از آرایش واگرایی که در انتهای یک روند صعودی اتفاق میافتد، بهعنوان واگرایی معمولی منفی شناخته شده و منجر به کاهش قیمت میشود.
واگرایی معمولی منفی، بیانگر ایجاد ضعف در خریداران است و قیمت میتواند یک آرایش نزولی به خود بگیرد و قدرت فروشندگان نسبت به خریداران بیشتر شود.
فرم واگرایی معمولی منفی بهصورت زیر است:
در شکلهای زیر مثالهایی از واگرایی را مشاهده میکنید:
شکل فوق مربوط به نمودار ثاباد است. همانطور که مشخص است نمودار بعد از یک رشد و بازدهی نسبتاً خوب، با ایجاد یک واگرایی معمولی منفی در سقف قیمتی با ریزش مواجه شده و مقدار زیادی از مسیر صعود را اصلاح کرده است.
شکل فوق متعلق به سهام ثفارس است. این نمودار در کف قیمتی با ایجاد یک واگرایی معمولی مثبت و همچنین کاهش قدرت فروشندگان روبهرو شده است که در ادامه رشد قیمتی نسبتاً خوبی به وجود آمده است.
تا به اینجای کار به معرفی واگرایی معمولی پرداختیم و انواع آن را توضیح دادیم. آنچه گفته شد مقایسه بین نمودار قیمتی و اندیکاتور است که در صورت تضاد بین اندیکاتور و قیمت، واگرایی مشاهده میشود.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی:
با استفاده از ابزاری که در تحلیل تکنیکال موجود است، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد. زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولاً با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است.
هنگامیکه نمودار با سرعتبالا بدون واگرایی به واگرایی معمولی در بازار صعودی سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است. گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با واگرایی همراه بوده که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) درنظر گرفت.
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملاً مستعد تشکیل واگرایی هستند. با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح موردنظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت. این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد. نموداری که در یک ساختار کانالیزه در حالت حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف و یا سقف کانال است. در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل واگرایی میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
به این نکته هم باید توجه کرد که اگر در یک ساختار کانالیزه، سطحی شکسته شد و با واگرایی همراه بود، میتواند کاملاً فریبدهنده (fake) باشد.
یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است. اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولاً ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی گشت.
از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد. ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد. ایجاد واگرایی در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید یا فروش بود.
اندیکاتور RSI چیست؟ / آنچه باید درباره واگرایی در RSI بدانیم
RSI اندیکاتوری پرکاربرد و مفید در معاملات میانمدت و بلندمدت به حساب میآید. این اندیکاتور که جزء جداناشدنی سیستمهای تحلیلی بسیاری از معاملهگران است، برای اندازهگیری و نشان دادن سطوح اشباع فروش و خرید به کار میرود. این اندیکاتور از محاسبات پیچیدهای بهدست میآید که دانستن آنها لزوما احتیاج نیست.
به گزارش تجارتنیوز: نکته حائز اهمیت برای ما در این گزارش بحث واگرایی در اندیکاتور RSI است. گفتنی است که واگرایی در سایر اندیکاتورها نیز بررسی میشود و تنها RSI نیست. هرکدام از واگراییها میتوانند مفاهیم مختلفی را داشته باشند. دانستن این مفاهیم در درک بهتر روند قیمتها در چارتهای مختلف کمک بسزایی به حساب میآید.
به طور خلاصه و کلی واگرایی به معنی حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر است. کاربرد دانستن این موضوع چیست؟ پس از رخ دادن یک واگرایی، احتمال اینکه قیمت تغییر جهت دهد وجود دارد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها یکی از سیگنالهای پرکاربرد معاملهگران برای ورود به پوزیشن است.
واگراییها میتوانند نقش الگوی بازگشتی ایفا کند و یا بهعنوان الگوی ادامهدهنده روند قیمت عمل کنند. همچنین از واگراییها نیز در برخی سیستمهای تحلیلی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده میکنند.
چرا واگرایی در RSI ؟
در این اندیکاتور علاوه بر بحث واگراییها میتوانیم به مناطق اشباع خرید و اشباع فروش نیز توجه کنیم. به طوری که زمانی که روند صعودی باشد،به نمودار قیمتی و واگرایی اندیکاتور، در تراز ۷۰ و یا بالاتر توجه میکنیم و در زمانی که روند در حالت نزولی است به تراز ۳۰ یا کمتر از آن توجه داریم.
البته وجود این واگراییها ممکن است در سایر نقاط کمتر از ۷۰ و بیشتر از ۳۰ نیز وجود داشته باشد؛ اما مسئله اینجاست که این واگراییها مانند حالت بالا، از اهمیت و اعتبار کمتری برخوردار است.
در واقع معاملهگران حرفهای برای تشخیص حرکات اساسی در نمودار قیمت یک دارایی و ارزیابی احتمال بازگشت قیمت به روند قبلی، از واگراییها کمک میگیرند.
کاربرد واگرایی در RSI
واگراییها براساس نحوه شکلگیری آنها و پیشبینیهای مختلفی که از ادامه روند قیمت دارند، به دستههای مختلف تقسیم شوند، دو نوع پرکاربرد آن واگرایی معمولی یا Regular Divergence (RD)، واگرایی مخفی یا Hidden Divergence (HD) است.
در حالت عادی قیمت یک کف پایینتر از کف قبلی یا قیمت یک سقف بالاتر از واگرایی معمولی در بازار صعودی سقف قبلی تشکیل میدهد، براین اساس اندیکاتور هم باید به تبعیت از آن همین رفتار را نشان دهد. برای درک بهتر هریک از انواع واگراییها میتوانید به نمودار زیر مراجعه کنید.
واگرایی معمولی (Regular Divergence)چیست؟
این واگراییها کندشدن و ضعیف شدن روند قیمت را نشان میدهند و به نوعی هشدار بازگشت را به معاملهگر میدهند.
این نوع واگرایی در روند نزولی شکل میگیرد. به طوری که کف جدیدی، پایین تر از کف قبل خود میسازد اما اندیکاتور کف بالاتری را تشکیل میدهد.
گفتنی است در حالتی کلی، اگر واگرایی معمولی مثبت تشکیل شود، میتوانیم آن را به عنوان یک سیگنال برای پایان روند نزولی و آغاز روندی صعودی تلقی کنیم.
اگر در واگرایی معمولی مثبت در ناحیه اشباع فروش نیز قرار داشته باشیم، اعتبار این رخداد و سیگنال ما به مراتب بیشتر خواهد بود.
زمانی که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی و یا همسطح با سقف قبلی تشکیل دهد، اما اندیکاتور سقفی پایینتر از سقف قبل خود تشکیل دهد، این موضوع نشاندهنده ضعف روند صعودی است. اما باقطعیت نمیتوان تعیین کرد که ریزش دقیقاً از همین نقطه شروع خواهد شد.
به بیانی دیگر واگرایی معمولی منفی در یک دارایی، بیانگر نزدیک شدن قیمت به خط مقاومتی مهم است.
واگرایی مخفی مثبت
در انتها یک روند صعودی، اگر قیمت کفی بالاتر از کف قبل خود تشکیل دهد و در مقابل اندیکاتور کفی پایینتر از کف قبل خود شکل دهد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. انتظار میرود که این نوع واگرایی در ابتدا کانال صعودی رخ دهد و در صورت مشاهده میتوان پیشبینی کرد که قیمت به روند صعودی خود ادامه خواهد داد.
واگرایی مخفی منفی
زمانی که قیمت سقفی پایینتر از سقف قبل خود تشکیل دهد و در مقابل اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبل خود تشکیل دهد، واگرایی مخفی منفی رخ دادهاست. این موضوع نشاندهنده ادامه روند نزولی قیمت است
در انتها باید گفت این روش، در کنار سایر تحلیلهای قیمتی میتواند بسیار مفید واقع شود و مبنا قرار دادن آن به تنهایی، کار غیرحرفهای و نادرستی است. برای دیدن نمونهای از این واگراییها میتوانید به سایت Tradingview مراجعه و در چارتهای مختلف این روش را امتحان کنید. همچنین در گزارش زیر نمونهای از واگراییهای رخ داده را بررسی کردیم که لینک آن در ادامه موجود است.
استراتژی معامله با RSI
کلمه RSI مختصر شده عبارت relative strength index، به معنی شاخص مقاومت نسبی می باشد که یکی از مشهور ترین اندیکاتور ها میان معامله گران محسوب می شود. معمولا سرمایه گذاران از این شاخص در معاملات مارجین و همچنین معاملات روزانه استفاده می کنند، این اندیکاتور به تریدر ها زمان درست برای ورود و خروج به بازار را نشان داده تا معامله گران بیشترین سود را از سبد سرمایه گذاری خود به دست آورند.
اندیکاتور RSI چیست؟
RSI یک شاخص مومنتوم است که قدرت فعلی دارایی را با قدرت دوره قبلی مقایسه می کند. با استفاده از این اندیکاتور، معامله گران می توانند متوجه قدرت خریدار ها و فروشنده ها در نواحی حساس قیمتی شده و نقاط ورود و خروج از بازار را در بهترین زمان تعیین کنند. در واقع هدف اصلی آر اس ای اندازه گیری حرکت و سرعت نرخ یک دارایی در دوره های فعالیت آن است.
توجه داشته باشید به دلیل رفت و برگشت نمودار RSI، میان اعداد صفر تا صد، این نمودار نیز در دسته اسیلاتور ها قرار می گیرد. این اندیکاتور یک محور مرکزی دارد که معادل عدد 50 می باشد، هر زمان نمودار RSI زیر عدد 50 نشان داده شود، به این معنی است روند نزولی یک رمز ارز ثبت شده، در صورتی که نمودار بالای عدد 50 ثبت شود روند رمز ارز صعودی می باشد.
اما اگر محاسبه یک ارز بین 45 تا 55 قرار بگیرد روند آن خنثی تلقی می شود، البته محاسبه اصلی RSI با اعداد 70 و 30 می باشد که در قسمت بعدی توضیح داده ایم. به طور کلی می توان گفت واگرایی معمولی در بازار صعودی RSI، کندل های دوره های قبلی را به ما نشان می دهد تا بتوانیم روند بازار را تحلیل کنیم.
کاربرد شاخص RSI
همانطور که گفته شد RSI به نوعی احساسات بازار را اندازه گیری کرده و به معامله گران ارائه می دهد، در نتیجه می توان گفت نمودار RSI، از انواع روش های حرفه ای ترید محسوب می شود. اما این اندیکاتور چطور احساسات را اندازه گیری می کند؟ در واقع نمودار آر اس ای نوسانات بازار را با اعداد 0 تا 100 نشان می دهد. اگر مقدار RSI یک دارایی به زیر 30 برسد، نشان دهنده فروش بیش از حد می باشد. اما اگر روند یک دارایی در نمودار آر اس ای، بالا تر از 70 نشان داده شود به این معنی است خرید بیش از حد دارایی مورد نظر در بازار اتفاق افتاده است. مانند سایر نمودار ها، آر اس ای نیز از تنظیمات تایم فریم یا همان دوره های مختلف زمانی برخوردار می باشد که به صورت دستی توسط معامله گران تعیین می شود، اما یکی از محبوب ترین و پرکاربرد ترین تایم فریم ها برای آر اس ای دوره 14 است.
شما می توانید هر عملی که بر روی چارت قیمتی انجام می دهید را بر روی نمودار RSI نیز اعمال کنید، برای مثال کشیدن خطوط روند، خطوط حمایت و مقاومت و غیره. در واقع تحلیلگران بر این باور اند در اکثر مواقع دارایی که در معرض فروش بیش از حد قرار گرفته است پس از مدتی به روند صعودی بازگشته و دارایی ای که به صورت پی در پی روند صعودی را طی می کند دچار اصلاح می شود. به همین دلیل نمودار آر اس ای یکی از بهترین ابزار های آنالیز روند یک رمزارز به شمار می رود.
تاثیر واگرایی ها در نمودار RSI
بهترین استراتژی در نموار آر اس ای، یافتن واگرایی های موجود در آن است که به عنوان یک مکمل برای تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. در واقع واگرایی ها اشاره به تضعیف روند فعلی یک رمز ارز داشته و نکات ریزی را به تریدر ها نشان می دند. معمولا واگرایی های مثبت در انتهای روند نزولی مشاهده می شود و واگرایی های منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرند.
اگر به زبان ساده تر بخواهیم توضیح دهیم، واگرایی به شراطی گفته می شود که قیمت در چارت، با اندیکاتور مطابقت نداشته و شواهدی در مورد بازگشت قیمت وجود داشته باشد. برای مثال یک واگرایی نزولی زمانی رخ می دهد که با وجود ایجاد یک نقطه سقف بالاتر در جریان روند صعودی، اندیکاتور سقف پایین تری ایجاد کرده باشد. واگرایی ها به دو دسته مثبت و منفی تقسیم می شوند.
توضیح واگرایی مثبت
نکته مفیدی که در مورد واگرایی ها وجود دارد، پیشبینی روند یک دارایی یا رمز ارز است. واگرایی ها به دلیل مومنتوم بودن، می توانند تغییر در جهت روند بازار را از قبل پیش بینی کنند. واگرایی مثبت زمانی شکل می گیرد که قیمت کف جدیدی بسازد ولی در اندیکاتور این اتفاق نیفتد. در واقع می توان گفت واگرایی مثبت در کف ها تشکیل می شود، این نوع واگرایی در دو نوع کلی وجود دارد:
· واگرایی RD + ( معمولی)
· واگرایی HD+ ( مخفی)
واگرایی +RD: واگرایی مثبت معمولی، در روند نزولی به وجود می آید و به شرایطی اشاره دارد که قیمت موفق به تشکیل کف جدید، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد.
واگرایی +HD: زمانی به وجود می آید که قیمت موفق می شود کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل بدهد اما اندیکاتور یک کف پایین تر از کف قبلی خودش تشکیل می دهد.
توضیح واگرایی منفی
این نوع واگرایی هنگامی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی ساخته باشد اما در اندیکاتور این افاق نیفتاده باشد، به این تناقض واگرایی منفی گفته می شود که این نوع واگرایی نیز به مدل های مختلف تقسیم بندی می شود:
· واگرایی DR- ( معمولی)
· واگرایی HD- ( مخفی)
واگرایی DR-: این نوع واگرایی زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد، اما اندیکاتور موفق نمی شود سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد.
واگرایی HD-: هنگامی که روند یک رمز ارز نزولی باشد، قیمت قدرت آنکه به سقف قبلی خودش برسد را ندارد اما اندیکاتور موفق می شود که سقفی بالاتر از سقف قبلی خودش بزند. معمولا این شرایط نشان دهنده ریزش بازار یک ارز است.
نتیجه گیری
اندیکاتور RSI یکی از کاربردی ترین و محبوب ترین شاخص های اندازه گیری نوسانات به شمار می رود که اطلاعات دقیقی از روند یک دارایی، سهام و رمز ارز را به ما نشان می دهد. این نمودار تا حد زیادی به پیشبینی ریزش بازار و یا صعود یک ارز کمک شایانی داشته و اتفاقات بازار را به معامله گران هشدار می دهد. بهترین مکمل ها برای RSI، باند های بولینگر و مویینگ اوریج ها می باشند.
دیدگاه شما