بررسی رابطۀ بین حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در زمان مقیاسهای مختلف در بورس اوراق بهادار تهران
2 گروه مدیریت دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
چکیده
با وجود انجام مطالعات گسترده در مورد چگونگی ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، هنوز در مورد ساختار نظری یا تجربی این ارتباط اجماع حاصل نشده است. این پژوهش با هدف کشف اطلاعات نهفته در سری زمانی متغیرهای حجم معامله، بازده سهام و نوسان بازده در دورۀ زمانی 96 ماهه (ابتدای فروردین 1386 تا اسفند 1393) صورت گرفته است. بدینمنظور سریهای زمانی این متغیرها با استفاده از تبدیل موجک گسسته با حداکثر همپوشانی، تجزیه و ضرایب موجک آنها محاسبه شده است؛ سپس رابطۀ میان سریها با استفاده از آزمون علّیت گرنجری بررسی شده است. نتایج بهدستآمده از این پژوهش در دورۀ زمانی مورد بررسی، نشاندهندۀ تفاوت روابط بین متغیرها در مقیاسهای زمانی متفاوت است، چنانکه در برخی از مقیاسها، آزمون علّیت گرنجر، وجود رابطۀ علّی میان سریهای زمانی را تأیید میکند و در برخی از مقیاسهای زمانی این رابطه وجود ندارد.
کلیدواژهها
20.1001.1.23831170.1395.4.4.8.1
موضوعات
- 1مدیریت دارایی
- مدیریت ریسک دارایی های مالی
عنوان مقاله [English]
Surveying the Relation among Volume, Stock Return and Return Volatility in the Tehran Stock Exchange: A Wavelet Analysis
نویسندگان [English]
- Ebrahim Abbasi 1
- Leyla Dehghan nayeri 2
- Nazila Poordadash Mehrabani 1
1 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.
2 Management Dept., Faculty of Social Sciences and Economics, University of Al-Zahra, Tehran, Iran.
چکیده [English]
Although many studies have tried to construct a theoretical or empirical structure of relation among trading volume, stock return and return volatility in financial markets, there still is not a general consensus about it. This study discovers latent information in variables time series for 96 months (April 2007- March 2015). To do so, related time series decomposed by using the maximum overlap discrete wavelet transform and wavelet coefficients has calculated. Then the relation between the series is examined by Granger causality test. The main feature of this research is to investigate the relation between variables at different time intervals. The results show that during the 2007 to 2015, the relation between variables in different time intervals varies. As in some periods, the Granger causality test confirms the causal relation between time series, while in some other time periods it does not support the existence of such relation.
کلیدواژهها [English]
- Trading volume
- Stock return
- Return volatility
- Wavelet
- Granger causality
اصل مقاله
مقدمه
ارتباط حجم معامله - بازده سهام و حجم معامله - نوسان بازده در بازارهای مالی، طی دو دهۀ اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اگرچه برخی از مطالعات تلاش کردهاند ساختاری نظری یا تجربی از این ارتباط ارائه دهند، هنوز اجماع کلی در این مورد حاصل نشده است. مطالعۀ رابطۀ حجم معاملات با بازده سهام و نوسان بازده در بازارهای مالی در درجۀ اول، سبب بهبود درک افراد از رابطۀ حجم و بازده و در درجۀ دوم، باعث شناخت بهتر عملکرد بازار میشود. سنجش دقیق این روابط به سرمایهگذاران کمک میکند حرکات بازار سهام را در آینده پیشبینی کنند و میزان ریسک و نقدینگی را در رابطه با توسعه و اتّخاذ استراتژیهای معاملاتیشان مشخص کنند. نوسانهای قیمت سهام و یا نوسانهای بازده، ریسک سهام را نشان میدهد؛ زیرا میزان تغییرات بازده، معرّف میزان عدم اطمینان از کسب بازده است. شرکتها با استفاده از این روابط در راستای تحقق استراتژیها و اهداف شرکتشان میتوانند تصمیماتی مناسب بگیرند.
اغلب پژوهشهای صورتگرفته در این مورد، رابطۀ حجم و بازده سهام و نوسان آن را در بلندمدت بررسی کردهاند و عواملی از قبیل درجۀ ریسکگریزی، ریسکپذیری و فواصل زمانی متفاوت (کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت) را در نظر نگرفتهاند (ممکن است افراد در دورههای زمانی مختلف، رفتارهای متفاوتی از خود بروز دهند)؛ به عبارت دیگر، نقطۀ تمایز این پژوهش با سایر پژوهشها، توجه به موضوع عملکرد متفاوت سرمایهگذاران در دورههای زمانی متفاوت (زمان مقیاسهای مختلف) است. گفتنی است هدف از این مقاله بررسی ارتباط حجم و بازده سهام و نوسان آن در بورس اوراق بهادار است. در همین راستا درادامه ابعاد نظری آن را بررسی خواهیم کرد.
مبانی نظری و پیشینۀ پژوهش
در رابطۀ بین حجم معاملات در بازار سرمایه و بازده سهام و نوسانهای بازده، برخی نظریهها اطلاعات را نیروی محرکی میدانند که سبب تغییرات بازده و حجم معاملات میشوند. در مقابل، دستۀ دیگری از نظریهها ارتباط حجم و بازده را به اختلافات در باورها و عقاید سرمایهگذاران بازار مرتبط میدانند. این نظریهها عبارتند از:
فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات [1] : این فرضیه را کوپلند [2] (1976) ارائه کرد و جنینگ، استارکس و فلینگهام [3] (1981) آن را توسعه دادند. در این فرضیه مبادلهگران به دو دستۀ خوشبین و بدبین تقسیم و مبادلات کوتاهمدت، پرهزینهتر از مبادلات بلندمدت فرض شدهاند؛ بنابراین، سرمایهگذارانی که خرید و فروش کوتاهمدت میکنند، نسبت به تغییر قیمت کمتر حساس هستند. آنها نشان دادند بهطورکلی زمانی که معاملهگران بدبین هستند، حجم معاملات کمتر از زمانی است که مبادلهگران خوشبین هستند.
در این فرضیه، اطلاعات با سرعتهای متفاوت، به انواع متفاوتی از معاملهگران میرسد؛ اما عامل دیگری که در این فرضیه نقش دارد، عدم تقارن اطلاعاتی است. دسترسی عدهای از معاملهگران به اطلاعات محرمانه (خصوصی) و عملکرد آنها براساس این اطلاعات، درحالیکه سایر معاملهگران به چنین اطلاعات مهمی دسترسی ندارند، موجب بروز عدم تعادل در بازار میشود. این موضوع با عنوان عدم تقارن اطلاعاتی مطرح میشود [8].
فرضیۀ ترکیب توزیعها [4] : این فرضیه در ارتباط بین حجم معاملات و بازده سهام، نرخ جریان ورود اطلاعات را به بازار مطرح میکند. در این فرضیه، قیمتها و حجم معاملات به جریان ورود اطلاعات در طول زمان معاملات، واکنش نشان میدهد [6]. فرضیۀ ترکیب توزیعها بهطور کلی به دو دلیل از فرضیۀ ورود متوالی اطلاعات متداولتر هستند:
1- این فرضیه با انتشار اطلاعات، بهصورت همزمان و تدریجی سازگار است؛ درحالیکه فرضیۀ کوپلند بر ارتباط منفی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت، زمانی که در آن اطلاعات بهصورت همزمان منتشر شود، دلالت دارد.
2- فرضیۀ ترکیب توزیعها با توزیع تجربی تغییرات قیمت و تفاوت در همبستگی بین حجم معاملات و قدرمطلق تغییر قیمت در فراوانیهای متفاوت سازگار است.
فرضیۀ اختلاف عقاید [5] : در فرضیۀ اختلاف عقاید، فرض میشود معاملهگران مختلف (مطّلع و نامطّلع) عقاید متفاوتی در مورد اهمیت اطلاعات دارند. درواقع، پراکندگی بیشتر در عقاید، تغییرپذیری بیشتری را در قیمت و حجم معامله نسبت به مقدار تعادلی آنها ایجاد میکند [12]. فرضیۀ اختلاف عقاید برای مقایسۀ چگونگی واکنش معاملهگران مطّلع و نامطّلع به اطلاعات مناسب است. معاملهگران مطّلع نسبتاً عقاید همگن و هماهنگی دارند که بر درک و شناخت آنها از بازار مبتنی است. ازاینرو، معاملهگران مطّلع، خرید و فروش خود را در چارچوب قیمتی نسبتاً کوچک در حدود ارزش منصفانۀ دارایی انجام میدهند. همچنین معاملهگران نامطّلع نمیتوانند تشخیص دهند معاملۀ سایرین برای تقاضای نقدینگی (عملیات پوششی) کوتاهمدت یا بهدلیل مبانی اساسی عرضه و تقاضا است. ازاینرو، آنان تمایل دارند به همۀ تغییرات در حجم و قیمت واکنش نشان دهند؛ چراکه به نظر آنها این تغییرات منعکسکنندۀ اطلاعات جدید است؛ درنتیجه تمایل دارند تغییرات قیمت را اغراقآمیز فرض کنند که خود به نوسانهای بیشتر در قیمت منجر میشود.
الگوی قیمتگذاری داراییها براساس انتظارات عقلایی [6] : این الگو نشان میدهد اختلاف نظرها از اطلاعات محرمانه نشأتگرفته است. وانگ [7] (1994) الگوی تعادلی معاملات سهام را توسعه داد که براساس آن سرمایهگذاران در زمان تقارن اطلاعات، مبادلات عاقلانهای انجام میدهند. در الگوی او چون سرمایهگذاران ریسکگریزند، معامله همیشه با تغییرات قیمت توأم است؛ برای مثال، وقتی گروهی از سرمایهگذاران برای ایجاد تعادل در سبد سهام خود به فروش سهام اقدام میکنند، باید برای وادارکردن سایرین به خرید، قیمت سهام را پایین بیاورند؛ به عبارت دیگر، در صورت افزایش عدم تقارن اطلاعات، معاملهگران نامطّلع که به خرید سهام از افراد مطّلع اقدام میکنند، خواستار تخفیف بیشتری در قیمت سهام میشوند؛ بنابراین، اینگونه نتیجه گرفته میشود که سرمایهگذاران نامطّلع برای حفظ خود از اطلاعات نهانی، بدینصورت ریسک خود را پوشش میدهند و درنتیجه، حجم معاملات همیشه با قدر مطلق تغییرات قیمت، رابطۀ مثبت دارد و این همبستگی با افزایش عدم تقارن اطلاعات افزایش مییابد [18].
برخی از پژوهشهای مشابه در این رابطه را که در داخل و خارج از کشور انجام شده است، در جدول (1) میتوان مشاهده کرد.
حجم مشکوک چیست؟
زمانی که صحبت از معاملات سهام به میان میآید، اصطلاحات مختلفی به گوش میخورد که یکی از آنها، حجم مشکوک در بورس است. به عبارت ساده، تعداد معاملات سهام هر نماد در یک بازه زمانی مشخص (مثلا یک روز) را حجم معاملات آن نماد میگویند و در شرایطی ممکن است کارشناسان این حجم را غیرواقعی تلقی کنند که در اینصورت حجم مشکوک نامیده میشود.
در سایت شركت مديريت فناوری بورس تهران به آدرس tsetmc.com حجم معاملات نمادهای مختلف به صورت روزانه قابل دسترسی است.
برای آشنایی بیشتر با حجم مشکوک، ابتدا به بررسی دقیق مفهوم حجم در معاملات میپردازیم.
مفهوم حجم معاملات
همانطور که میدانید روشهای مختلفی جهت تحلیل بازار بورس به منظور انجام سرمایهگذاری سودده وجود دارد؛ تمامی این روشها از تعدادی پارامتر تشکیل شده اند که در بسیاری اوقات این پارامترها ثابت است و تغییر در روش محاسبه و یا تاکید بر یک پارامتر قویتر میشود.
حجم معاملات نیز یکی از پارامترهایی است که تقریبا در تمامی روشهای تحلیلی مورد استفاده قرار میگیرد. افرادی که از تکنیک تابلوخوانی برای انجام معامله استفاده میکنند، در واقع با تکیه بر حجم معاملات و همچنین میانگین حجم ماه، معاملات خود را مدیریت میکنند.
یکی دیگر از روشهایی که تحلیلگران بازار بورس از آن استفاده میکنند، تحلیل تکنیکال است. در این روش از اندیکاتورهای مختلفی استفاده میشود که گاهی هدف آنها تعیین وضعیت فعلی بازار و گاهی پیشبینی وضعیت آینده آن است؛ در تمامی این روشها سه پارامتر بازه زمانی، قیمت سهم و حجم معاملات سهم، بخش مهمی از فرآیند را تشکیل میدهند و در واقع حجم معاملات پارامتری است که موجب گسترش و توسعه اندیکاتورهای این روش تحلیلی شده است.
برای آشنایی بیشتر با روش تحلیل تکنیکال میتوانید مقاله تحلیل تکنیکال چیست؟ را مطالعه نمایید.
همچنین از آنجایی که بسیاری از سیستمهای معاملاتی در دنیا با تکیه بر حجم معاملات گسترش یافتهاند؛ این پارمتر، خود به اشکال مختلفی مورد بررسی قرار میگیرد و یکی از مهمترین آنها «میانگین حجم ماه» است.
میانگین حجم ماه چیست؟
برای انجام تحلیل بازار، پارامترهایی مانند قیمت، حجم و … به صورت میانگین در یک بازه زمانی خاص مورد بررسی قرار میگیرند؛ لذا طبق این تعریف، به میانگین حجمهایی که در طول یک ماه کاری معامله شدهاند، میانگین حجم ماه میگویند.
برای محاسبه میانگین حجم ماه، تمامی حجمهای یک ماه کاری (شامل ۲۱ روز قبل از روز جاری) را با یکدیگر جمع و سپس بر تعداد روز تقسیم میکنند. عدد بهدست آمده کاربردهای گستردهای در تحلیل بازار و برآورد سوددهی یک سهم دارد که از این دست میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
نقدشوندگی سهم: با استفاده از میانگین حجم ماه، میتوان میزان نقدشوندگی یک سهم را تخمین زد.
خرید سهام با توجه به نقدشوندگی آن به این معناست که به عنوان مثال: شما قصد خرید ۵۰۰ هزار سهم از نماد «الف» را دارید. اگر حجم معاملاتی این نماد در روز ۱۰۰هزار سهم باشد، انجام این معامله عملا امکانپذیر نیست و برای شما نقدشوندگی ندارد؛ اما اگر همین نماد دارای میانگین حجمی ۲۰ملیون سهم در ماه باشد، امکان معامله فراهم شده و این سهام قابلیت نقدشوندگی بالایی دارد.
توجه داشته باشید که نقدشوندگی هر سهم معیار بسیار مهمی در تصمیمگیری سرمایهگذاران برای خرید به حساب میآید.
ورود سرمایه به یک سهم: بالا رفتن حجم معاملات در سهام هر نماد به معنای ورود پول و سرمایه به آن است. این موضوع یکی از مواردی است که سرمایهگذاران به آن توجه میکنند. تزریق پول به هر سهام علاوه بر تاثیری که در میزان نقدشوندگی آن دارد، میتواند به معنای رخ دادن تغییرات مثبت در شرکت نیز باشد.
البته درنظر گرفتن این موضوع جهت انجام سرمایهگذاری، به تنهایی توصیه نمیشود؛ ولی در بحث میانگین حجم ماه، عدد بهدست آمده میتواند نشاندهنده رشد نماد و تزریق پول به آن باشد.
مفهوم حجم مشکوک
حجم معاملات هر نماد با توجه به رخدادهای مختلف، ممکن است مشمول تغییرات مثبت یا منفی شود؛ ولی معمولا سهام شرکتها روند مشخصی را در بازار طی میکند.
طبق این تعریف، زمانیکه حجم معاملات یک نماد به صورت غیرعادی و به یکباره افزایش یابد، اصطلاحا به آن حجم مشکوک میگویند.
به عنوان مثال، برای یک نماد به صورت معمول شاهد معامله ۱۰۰هزار سهم در روز بودیم و به یکباره این حجم به یک میلیون در روز افزایش یافته است؛ بدیهی است که این افزایش در یک روز طبیعی نبوده و این نماد با حجم مشکوک معامله روبرو شده است.
حجم مشکوک در بورس غالبا به معنای افزایش حجم معاملات یک نماد است؛ اما کاهش آن نیز به صورت افت قیمت سهم مشاهده شده است. نکته مهم، تحلیل این افت و خیز و بررسی میزان واقعی بودن آن است.
به عبارتی بالا رفتن حجم معاملات یک نماد، به معنای ورود سرمایهای قابل توجه به آن است، این ورود سرمایه در حالت نرمال، از تغییر در روند کار شرکت مذکور در جهتی مثبت نشات میگیرد. اما اگر چنین تغییری اتفاق نیفتاده باشد؛ افزایش قیمت، کاذب تلقی میشود. تشخیص این موضوع باعث انجام یک معامله سودده و یا زیانده خواهد شد.
کاربرد حجم در تحلیل نماد
یکی از فاکتورهای مهم که در تحلیلها و الگوهای نموداری از آن استفاده میشود، حجم معاملات هر نماد است. در نمودارهای تحلیلی به صورت نرمال زمانی که قیمت سهام شرکتی روند صعودی طی میکند، همزمان با آن حجم معاملات روند افزایشی دارد.
اما شناسایی سهم خوب در این نمودار چگونه اتفاق میافتد؟
فرض کنید در نمودار یک بازه زمانی خاص، نماد «الف» دارای افزایش قیمت ۵ درصدی و افزایش حجم معاملات ۴ درصدی است و نماد «ب» نیز افزایش قیمت ۵ درصد ولی افزایش حجم معاملات ۲ درصد را نشان میدهد؛ در این شرایط شرکت «الف» گزینه بهتری برای سرمایهگذاری تلقی میشود.
مثال بالا در رابطه با روند منفی هم به همین شکل کاربرد دارد، یعنی کاهش قیمت در یک نماد با کاهش حجم معاملات آن به صورت همزمان اتفاق میافتد و اگر تعادلی بین این دو برقرار نباشد، با حجم مشکوک در آن معامله روبرو هستیم.
حجم مشکوک چگونه ایجاد میشود؟
حجم مشکوک در نمادها، معمولا به صورت دستی و توسط اشخاص خاصی در بازار ایجاد میشود. به عبارتی اتفاقات یک نماد به مرور در روند معاملات آن تاثیر میگذارد و تغییر قابل توجه در یک یا چند روز خاص، از روال طبیعی حرکت بازار خارج است و احتمالا ارتباطی به تغییرات مثبت یا منفی آن شرکت ندارد.
ایجاد حجم مشکوک در ابعاد کوچک توسط افراد و در ابعاد بزرگتر توسط شرکتها انجام میشود. در این روند، ابتدا صفهای طولانی بابت خرید یک سهم، آن هم با قیمت بالاتر از ارزش واقعی خود، ایجاد میشود؛ با جمع شدن صدها سفارش عرضه در طول یک یا چند روز، توهمی مبنی بر سودده بودن آن بهوجود میآید و در نهایت افراد زیادی به سمت انجام آن معامله سوق پیدا میکنند و حجم خرید افزایش مییابد.
در این شرایط کارشناسان با بررسی سوابق نماد، نمودار تحلیلی، اتفاقات مثبت و منفی شرکت و … مشکوک و یا واقعی بودن حجم معاملات آن را تشخیص میدهند.
سخن آخر
طبق توضیحات ارائه شده در این مقاله، میتوان نتیجه گرفت که تغییرات در حجم معاملات، در صورتیکه به مرور اتفاق بیفتد و تناقضی با میانگین حجم معاملات ماهانه همان نماد نداشته باشد، نقطه قوت برای آن شرکت و احتمالا گزینه خوبی برای سرمایهگذاری است؛ اما رخ دادن تغییر بهصورت ناگهانی باعث ایجاد شک در واقعی بودن معاملات میشود.
اگرچه مبنا قرار دادن یک عامل برای تصمیمگیری در سرمایهگذاری، هرگز پیشنهاد نمیشود؛ اما حجم معاملات از مواردی است که خود به تنهایی از اهمیت ویژهای برخوردار است. بنابراین تشخیص حجم مشکوک در بورس نیز از نکات مهم این بازار است.
استراتژی معاملاتی مبتنی بر حجم (پول هوشمند)، پیروزی در 77% از معاملات
استراتژی معاملاتی مبتنی بر حجم (تعقیب پول هوشمند) یکی از بهترین روش های معاملاتی است که میتوانید از آن در بازار سهام ایران استفاده کنید. این استراتژی در 77% از معاملات جواب میدهد، به عبارت بهتر، شما به کمک این استراتژی، 77 درصد مواقع با انجام معامله به سود خواهید رسید. به دنبال بهترین استراتژی معامله مبتنی بر حجم می گردید؟ روش ذکر شده در این مقاله می تواند یکی از بهترین استراتژی های معاملات بورس باشد که تاکنون در اینترنت منتشر شده است و کاملاً رایگان است.
تیم سهم شناس با بیش از 15 سال تجربه معامله در بازار سهام؛ این راهنما را برای شما به صورت گام به گام تهیه کرده است تا بتوانید به کمک یک اندیکاتور حجمی جالب به نام اندیکاتور CMF، به ترید در بازار سرمایه بپردازید و از آن لذت ببرید.
وقتی فعالیت و حجم زیادی در بازار داریم، در نتیجه این باعث ایجاد نوسانات و حرکات بزرگ در بازار می شود. این دقیقاً همان چیزی است که بیشتر معامله گران برای تریدهای سود آور خود در بازارهای جهانی یا هر بازار دیگری در هر کجای جهان؛ مثل اوراق قرضه یا حتی بازار ارزهای دیجیتالی به آن نیاز دارند.
اندیکاتور CMF چیست؟
اندیکاتور CMF که مخفف عبارت Chaikin Money Flow است، معنی و مفهوم مهمی را در خود جای داده است. اساس استراتژی معاملاتی ذکر شده در این مقاله بر اساس این اندیکاتور است که نشان دهنده “جریان پول” است. CMF یک شاخص تحلیل تکنیکال است که برای اندازه گیری میزان جریان پول طی یک دوره ی زمانی استفاده می شود و توسط مارک چایکین ابداع شده است.
این اندیکاتور را میتواند از اینجا برای متاتریدر 4 دانلود کنید.
همان طور که ذکر شد این اندیکاتور جریان پول را بر مبنای یک دوره ی تعریف شده توسط کاربر بررسی میکند. هر دوره ی زمانی دلخواه می تواند مورد استفاده قرار گیرد اما دوره های 20 تا 21 روزه در بین معامله گران از محبوبیت بیشتری برخوردار هستند.
اندیکاتور CMF
ارزش جریان در اندیکاتور CMF بین -1 تا +1 متغیر است؛ این اندیکاتور می تواند به عنوان راهی برای کم کردن تغییرات در فشار خرید و فروش استفاده گردد و همینطور می تواند به پیش بینی تغییرات آینده و در نتیجه شکار فرصت های معاملاتی به ما کمک کند.
کد CMF برای نرم افزار آمی بروکر AmiBroker
نرم افزارهای مختلفی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد که یکی از بهترین آنها آمی بروکر (AmiBroker) است. برای آشنایی با این نرم افزار مقاله نرم افزار تحلیل تکنیکال را مطالعه کنید. اندیکاتور CMF یکی از اندیکاتورهایی است که به صورت پیش فرض در آمی بروکر وجود ندارد و شما باید کد آن را داشته باشید. کد این اندیکاتور برای آمی بروکر (AFL) را میتوانید از اینجا کپی کنید.
کارکرد و نحوه کار با اندیکاتور CMF
دلیل اینکه جریان پول Chaikin بهترین حجم و نشانگر حجم کلاسیک است، این است که توزیع انباشت نهادی را اندازه گیری می کند. به طور معمول در یک روند مثبت، نشانگر اندیکاتور CMF باید بالاتر از خط صفر باشد. در مقابل، در مورد روند نزولی، نشانگر این اندیکاتور باید زیر خط صفر باشد.
استراتژی معاملاتی مبتنی بر حجم (دنبال کردن پول هوشمند)
استراتزژی معاملاتی یا Volume Trading Strategy یک استراتژی معامله گری مبتنی بر حجم است که از دو تکنیک بسیار قدرتمند استفاده می کند و شما آن را در هیچ کجا در وبسایت های فارسی دیگر پیدا نخواهید کرد. شاخص Chaikin در اندیکاتور CMF به طور چشمگیری زمان شما را بهبود می بخشد و نحوه معاملات دفاعی را به شما یاد می دهد. داشتن یک دفاع خوب در هنگام معاملات در بازار بورس، برای حفظ سودهایی که کسب کرده شاخص روند حجم قیمت چگونه کار می کند؟ اید ، بسیار مهم است.
قبل از اینکه بیشتر پیش برویم، توصیه می کنیم که یک تکه کاغذ و یک قلم آماده کنید و از قوانین این روش و نکات آن یادداشت برداری کنید.
اهمیت حجم خرید و حجم فروش
حجم داد و ستد شما را ملزم می کند که به قدرت عرضه و تقاضا توجه کافی داشته باشید. معامله گران به دنبال مشاهدهی افزایش سفارشات خرید یا فروش هستند. آنها همچنین به روندهای فعلی قیمت و حرکات احتمالی قیمت توجه می کنند. به طور کلی، افزایش حجم معاملات به افزایش سفارشات خرید متمایل خواهد شد. این روند حجم مثبت، معامله گران را ترغیب می کند موقعیت جدیدی را باز کنند.
از طرف دیگر، اگر گردش پول و حجم معاملات کاهش یابد (معمولا در روند صعودی) ما “واگرایی نزولی” را می بینیم، به این معنی که احتمالاً زمان مناسبی برای فروش خواهد بود. شما همچنین باید به حجم نسبی توجه داشته باشید.
با یادگیری نحوه استفاده از جریان پول CMF و سایر شاخص های مربوط ، به راحتی می توانید تشخیص دهید که خریدار یا فروشنده در حال حاضر چه قدرتی دارند.
با تمرین این استراتژیری، شما در 77 در صد معاملات خود موفق خواهید بود!
این شما و این مراحل گام به گام برای انجام معامله بر اساس استراتژی مبتنی بر حجم به کمک اندیکاتور CMF.
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
مرحله 1: حرکت شاخص CMF در یک خط مستقیم از زیر صفر (حداقل 0.15-) تا بالای خط صفر (حداقل 0.15+)
وقتی شاخص CMF از روند منفی به مثبت به شیوه ای قوی ادامه می یابد ، این پتانسیل را دارد که قدرت خرید سازمانی قوی را نشان دهد. در واقع این یک نشانه مهم برای ماست. وقتی پول زیادی وارد بازار می شود، سفارشات آنها به قدری بزرگ است که پنهان کردن آن غیرممکن است. هنگامی که نشانگر حجم مستقیم از زیر صفر به بالای صفر و فراتر از آن می رود، این نشانه انباشت پول هوشمند را نشان می دهد.
ما معتقد هستیم وقتی به دنبال پول هوشمند ترید کنیم، حداقل ریسک را دریافت می کنیم. در واقع شانس ما برای پیروزی در معامله بیشتر خواهد بود.
اما شرط بعدی برای ورود به معامله را در ادامه دنبال کنید.
مرحله 2: صبر کنید تا شاخص CMF به آرامی به زیر خط صفر بازگردد
حال باید صبر کنید تا شاخص CMF دوباره به آرامی به زیر خط صفر بازگردد. کلید واژه مهم در اینجا “به آرامی” است. اگر به سرعت شاخص پایین بیاید، انباشت پول هوشمند در مرحله قبل باطل میشود. در ثانی، با کاهش شاخص حجم و پایین آمدن به زیر صفر، می خواهیم مطمئن شویم که قیمت بالاتر از دره نوسان قبلی است. این امر انباشت پول هوشمند را تأیید می کند.
مرحله 3: خرید هنگامی که نشانگر CMF به بالای صفر برمی گردد
زمان کشیدن ماشه وقتی است که شاخص CMF به بالای صفر برمیگردد. حالا که ما پول هوشمند واقعی را شناسایی کرده ایم، باید کمی صبر کنیم. صبر کنید تا کندل بسته شود و بعد از آن ماشه را بکشید. وقتی شاخص دوباره میخواهد به بالای صفر نفوذ کند، در واقع پول هوشمند دوباره در حال فشار به سهم است و نشانه آن معمولا یک کندل سبز بلند است.
مرحله 4: تعیین حد ضرر
حد ضرر تعیین شده در این روش به اندازه دره آخر است. اگر قیمت پایین تر از اخرین دره بیاید حد ضرر فعال خواهد شد. همیشه حد ضرر یا SL را تعیین کنید. اما به یاد داشته باشید نباید این کار را به صورت ذهنی انجام دهید.
مرحله 5: سیو سود
هر استراتژی معاملاتی باید مشخص کند که چه زمانی باید از معامله خارج شوید. برخی اصطلاح حد سود را برای آن بکار میبرند. اما ما با این اصطلاح چندان موافق نیستیم. در واقع شما نباید از قبل حدی برای سود کردن مشخص کنید (مثل تعیین حد ضرر). ما معتقدیم که خود سیستم به صورت دینامیکی باید مشخص کند که چه زمانی وقت سیو سود و بستن معامله است. در این روش وقتی شاخص Chaikin به زیر 0.15- می رسد باید سیو سود کنید.
نتیجه گیری- بهترین روش معاملاتی بر اساس تعقیب پول هوشمند
پول هوشمند همواره در پی پوشاندن فعالیتهای تجاری خود است، اما هنوز ردپای آنها قابل مشاهده است. ما میتوانیم با استفاده از ابزارهای مناسب آن علائم را بخوانیم. در این مقاله بهترین روش معاملاتی بر اساس تعقیب پول هوشمند به شما آموزش داده شده است که اساس آن مبتنی بر حرکت شاخص اندیکاتور CMF بود. این اندیکاتور در واقع تعیین کننده انباشت پول در یک سهم یا همان تغییرات حجم معاملات در جهت روندهای مختلف است. برای اطلاعات بیشتر درباره اندیکاتورها مقاله اندیکاتور چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد را مطالعه کنید.
همچنین دوستان میتوانند برای دریافت آموزش دو استراتژی معاملاتی قدرتمند با بازدهی 90 درصد پیروزی در معاملات، به لینک زیر مراجعه کنند.
پست مربوط به این مقاله در صفحه اینستاگرام سهم شناس [email protected] قرار گرفته است. حتما پیج ما در اینستاگرام را دنبال کنید، چکیده مقالات سایت در پیج قرار میگیرد.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
تحلیل تکنیکال چیست؛ نحوه تحلیل قیمت بیت کوین
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. معاملهگران از تحلیل تکنیکال کمک میگیرند تا بتوانند در معاملات خود به سود برسند. برخلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد. تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها به خصوص در خرید و فروش بیت کوین هم جایگاه بسیار مهمی دارد و معاملهگران میتوانند با استفاده از آن معاملات سودآوری انجام دهند.
در مقاله پیشرو به این سوال پاسخ خواهیم داد که تحلیل تکنیکال چیست و به آموزش تحلیل بیت کوین با کمک تحلیل تکنیکال میپردازیم.
انواع روشهای تحلیل بیت کوین
در حالت کلی تریدرها (معاملهگران) برای تحلیل قیمت بیت کوین از ۲ روش استفاده میکنند:
تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis): اساس تحلیل بنیادی بر پایه اخبار، اقتصاد و وضعیت جامعه است.
تحلیل تکنیکال (Technical Analysis): اساس تحلیل تکنیکال قیمتها، روند قبلی بازار و حجم معاملات است.
هر سرمایهگذار و تریدر باید با توجه به ویژگیهای شخصیتی خود یکی از این روشها را برای تحلیل بازارهای مالی انتخاب کند. البته برخی از معاملهگران از هر دو روش کمک میگیرند تا بتوانند معاملات خود را با دقت بیشتری انجام دهند.
اهمیت تحلیل تکنیکال در بازار رمزارزها
اگر میخواهید در بازار رمزارزها و به خصوص بیت کوین سرمایهگذاری کنید، بسیار حیاتی است که بدانید چه زمانی بیت کوین بخرید و چه زمانی آن را بفروشید تا سود کنید. بنابراین، نیاز دارید که از روشهای پیشبینی قیمت بیت کوین و سایر رمزارزها استفاده کنید. پیشبینی کردن حرکات قیمتی ارزها کار سختی است. متاسفانه هیچکس هم همیشه درست پیشبینی نمیکند. بسیاری از تریدرها بخاطر پیشبینیهای نادرست، متحمل ضررهای هنگفتی شدهاند.
با توجه به اینکه تحلیل تکنیکال برای پیش بینی روند کوتاه مدت قیمتها و نوسانگیری استفاده می شود در بین تریدرهای بازار ارزهای دیجیتال از اهمیت ویژهای برخوردار است. فعالین بازار ارز دیجیتال با کمک گرفتن از تحلیل تکنیکال سعی میکنند که درصد خطای خود را در معاملات به حداقل برسانند.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال یکی از روشهای بسیار متداول است که معاملهگران ارز دیجیتال از آن برای تحلیل رفتار قیمت بیت کوین کمک میگیرند. در تحلیل تکنیکال با استفاده سوابق معاملات تجزیه و تحلیل بیت کوین انجام میشود و روی دادهها و نمودار بازار تمرکز دارد تا بتواند الگوها و روندها را شناسایی کند و آینده بازار را پیشبینی کند.تحلیل تکنیکال بر اساس نظریه داوجونز بر سه پایه استوار است:
- همه چیز در قیمت خلاصه میشود. قیمت رکن اساسی تحلیل تکنیکال است و تحرکات قیمتی نشاندهندهی میزان عرضه و تقاضای بازار است.
- قیمت دارای روند است. قیمت دارای روند کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت است.
- گذشته تکرار میشود. روندهای قیمت تمایل دارند که تکرار شوند. تحلیلگران ارز دیجیتال با استفاده از الگوهای شاخص روند حجم قیمت چگونه کار می کند؟ شکل گرفته روی نمودارها در گذشته، حرکات بعدی بازار را پیشبینی میکنند.
در صورتی که ما در حال حاضر بیت کوین داشته باشیم و یا به فکر این باشیم که مقداری بیت کوین در آینده بخریم، باید بدانیم که چه زمانی آن را بفروشیم یا دوباره بخریم تا بتوانیم در این روند سود کنیم.
انواع نمودار در تحلیل تکنیکال
آنالیز کردن نمودارهای قیمتی و فهمیدن شرایط معامله در دنیای مالی، کار دلهرهآوری است، مخصوصاً برای کسانی که تازه شروع به ترید ارز دیجیتال (Trade) کردهاند. برای اینکه بتوانیم تحلیل تکنیکال (Technical) را براساس قیمت و حجم معاملاتی انجام دهیم، باید از نمودارهای قیمتی که بهطور قابل فهمی اطلاعات را نشان میدهند، استفاده کنیم. برای شروع میتوانید از سایت coindesk کمک بگیرید.
بیشتر نمودارهای پایهای، قیمتها را با خط نشان میدهند. این نمودارها نشان دهندهی قیمت در زمانهای مختلف هستند. از این نمودارها میتوانیم برای تحلیل بیت کوین استفاده کنیم. انواع نمودار در تحلیل تکنیکال که میتوان از آنها برای تحلیل بیت کوین استفاده کرد عبارتند از:
نمودار شمعی (Candlestick Chart)
معروفترین نوع نمودار بین تریدرها، نمودارهای شمعی (candlestick) هستند. نمودارهای شمعی اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار معاملهگران قرار میدهند. هر شمع نشان دهنده قیمت شروع، کمترین قیمت، بیشترین قیمت معاملاتی و قیمت پایانی است.
همچنین رنگ شمعها نشان دهنده این است که قیمت پایانی از قیمت شروع بیشتر بوده است یا نه. معمولاً سبز نشان دهنده بیشتر بودن قیمت پایانی از شروع و قرمز نشان دهنده کمتر بودن آن است. نمودارهای شمعی متعلق به خانواده نمودارهای قیمتی (open high, low close) (OHLC) هستند.
نمودار خطی (Line Chart)
یکی دیگر از انواع نمودار تحلیل تکنیکال، نمودار خطی است که قیمت پایانی بیت کوین در یک دوره خاص را ردیابی میکند. نمودار خطی به معاملهگران کمک میکند تا بتوانند روند حرکت قیمت را تشخیص دهند. البته باید توجه داشت که این نمودار، روی قیمتهای پایانی تمرکز دارد، بنابراین نمیتوان اطلاعات زیادی را در مورد حرکت قیمت بیت کوین در شاخص روند حجم قیمت چگونه کار می کند؟ طول روز از آن استخراج کرد.
نمودار میلهای (Bar Chart)
نمودار میلهای هر چند بسیار شبیه به نمودار خطی است اما نسبت به آن اطلاعات بیشتری را در اختیار معاملهگران قرار میدهد. این نمودار قیمتها را در طول بازههای زمانی مختلف به شکل مستطیلهایی روی محور طولها (میلهها) نشان میدهند. هر میله در واقع نشاندهنده این است که در طول یک بازه زمانی، قیمت بیت کوین چگونه تغییر میکند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید مقاله ابزار تریدینگ ویو را مطالعه کنید.
انواع خط روند در تحلیل تکنیکال
روندهای تغییر قیمت نقش مهمی در تحلیل بیت کوین ایفا میکنند. بسیاری از تحلیلگران ارزهای دیجیتال روند را به عنوان مسیر معاملات خود ترسیم میکنند و اعتقاد دارند که باید در جهت روند معامله کرد. این روندها به تریدرها این فرصت را میدهد تا از الگوهای موجود در دادههای مربوط به تحلیل بیت کوین استفاده کرده و بتوانند تصمیمات بهتری برای معاملات خود بگیرند. روندها به سه نوع تقسیم میشوند:
روند صعودی (uptrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف بالاتر از کف قبلی و سقف بالاتر از سقف قبلی باشد، برآیند آنها یک روند صعودی را تشکیل خواهد داد. با توجه به اینکه قیمت نسبت به نقاطی که با برخورد به آن نقاط به سمت بالا رشد میکند، واکنش نشان میدهد میتوان گفت که خط روند صعودی به عنوان حمایت عمل میکند.
روند نزولی (downtrend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت کف پایینتر از کف قبلی و سقف پایینتر از سقف قبلی باشد برآیند آنها یک روند نزولی را تشکیل خواهد داد. از آنجایی که خط روند نزولی، نقاط سقف را به یکدیگر را وصل میکند میتوان گفت که مانند یک مقاومت مورب عمل میکند.
روند خنثی (Sideways Trend)
در نمودار تکنیکال، اگر قیمت حرکت مشخصی به بالا یا پایین نداشته باشد و حرکت بعدی قیمت قابل پیش بینی نباشد، روند خنثی تشکیل خواهد شد. در این شرایط میتوان گفت که بیت کوین بین دو حد حمایت و مقاومت در حرکت است. در این صورت معاملهگران بین کف و سقف معامله میکنند و سود بدست آمده نسبتا ناچیز است.
نکات مهم در معاملهگری روی خط روند
تا اینجا متوجه شدیم که میتوان با رسم خطوط روند میتوان تا حد زیادی تحلیل بیت کوین را انجام داد. به عنوان مثال میتوانیم تشخیص دهیم که قیمت بیت کوین در کانال صعودی قرار گرفته یا نزولی است. بنابراین، میتوانیم تصمیمات بهتری برای معاملات خود اتخاذ کنیم.
اما باید دقت کنید که اگرچه استفاده از روندها در تصمیمگیری مفید است اما اتکا کردن به آنها به عنوان تنها عامل موثر در تصمیمگیری، هوشمندانه نیست. حتی اگر قیمتها در پایینترین سطح ممکن باشند و خرید بیت کوین عالی به نظر برسد، به دنبال مهر تایید از سوی دیگر شاخصها باشید تا مطمئن شوید که این معامله (Trade) برای شما ضرری به دنبال ندارد.
علاوه بر اینها، همیشه به بازههای زمانی کوچکتر و بزرگتر توجه کنید. بعضی وقتها اگر به بازهی زمانی کوچک توجه کنیم، ممکن است به نظر برسد که قیمتها در uptrend قرار دارند. در حالی که اگر در بازههای زمانی بزرگتر به بررسی نمودار بپردازیم، متوجه میشویم که یک روند صعودی برای بازه زمانی کوتاه مدت در دل یک روند نزولی بلند مدت جای گرفته است. خیلی از معاملهگران ترجیح میدهند که خلاف روندها معاملهای انجام ندهند و همیشه به روندها اعتماد کنند.
انواع اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها با استفاده از فرمولهای ویژهای روند حرکتی بازار را پیشبینی میکنند. البته باید توجه داشت که اندیکاتورها تنها میتوانند جهت حرکت بازار را مشخص کنند و برای اندازهگیری میزان حرکت کاربرد ندارند. مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها که میتوان برای تحلیل بیت کوین هم از آن کمک گرفت عبارتند از:
میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
یکی از متداولترین اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال، میانگین متحرک است. میانگین متحرک خود انواع مختلفی دارد که سادهترین نوع آن، میانگین متحرک ساده است. همانطور که از نام این اندیکاتور مشخص است سادهترین حالت محاسبه میانگین است. در این اندیکاتور قیمتها در طول شاخص روند حجم قیمت چگونه کار می کند؟ یک بازه زمانی مشخص با یکدیگر جمع و بر تعداد دوره تقسیم میشوند.
بولینگر بندز یا باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که تریدرها به استفاده از آن علاقه زیادی دارند بولینگر بندز یا باندهای بولینگر است. این اندیکاتور متشکل از ۲ باند است که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک، حرکت میکنند. این اندیکاتور به تریدر کمک میکند تا بتواند مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در بیت کوین را شناسایی کند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
یکی دیگر از اندیکاتورهایی که برای تحلیل بیت کوین استفاده میشود شاخص قدرت نسبی است. این اندیکاتور از خانواده نوسانگرها است و از میانگین متحرک در محاسبات آن استفاده شده است. اندیکاتور شاخص نسبی برای بررسی Momentum بازار بیت کوین و قدرت حرکت آن است. از نظر برخی از تحلیلگران این اندیکاتور را میتوان به عنوان یک اندیکاتور پیشرو در نظر گرفت.
تحلیل قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲
در حالی که پیش بینیها نشان میداد که بیت کوین در سال ۲۰۲۲ رشد قیمتی صعودی داشته باشد، اما در چند وقت اخیر، بیت کوین روند نزولی به خود گرفته است و بازار ارزهای دیجیتال متاثر از نوسانات عجیب و غریب بیت کوین است. اگر به تایم فریم ماهانه بیت کوین مراجعه کنید میتوانید این موضوع را به خوبی ببینید.
در حالی که اغلب تحلیلگران انتظار داشتند که از ۹ می سال ۲۰۲۲ قیمت بیت کوین تا پایان سال ۲۰۲۲ روند صعودی به خود خواهد گرفت اما هنوز موفق نشده است مقاومت قوی پیشرو روی خود بشکند و از آن عبور کند. تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم.
تحلیل قیمت بیت کوین امروز
اگر مدتی است که وارد بازار رمزارزها شدهاید و با خرید و فروش بیت کوین به دنبال کسب سود هستید، حتما متوجه شدهاید که بیت کوین یک دارایی پر نوسان است و قیمت آن میتواند به طور غیرمنتظره و کاملا خلاف با جهت پیش بینیها حرکت کند. شما باید برای انجام معاملات خود یک استراتژی انتخاب کنید و از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای پیشپینی آینده کمک بگیرید. شما میتوانید با عضویت در صرافی ارز دیجیتال والکس، قیمت بیت کوین را به صورت روزانه مشاهده کنید و همگام با بازار جهانی معاملات خود را انجام دهید.
از روشهای تحلیل قیمت در بازارهای مالی و بازار ارز دیجیتال است. بر خلاف تحلیل فاندامنتال که بر پایه اخبار، رسانهها و افراد تأثیرگذار صورت میگیرد، در تحلیل تکنیکال، قیمت بیت با استفاده از شاخصهای ریاضی و تفسیر نمودارها صورت میگیرد.
بله، تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای مهم برای تحلیل بیت کوین است که معاملهگران با استفاده از آن میتوانند سطوح عرضه و تقاضا را شناسایی کنند و برای هرگونه حرکت صعودی یا نزولی قیمت آماده باشند.
پاسخ به این سوال بستگی به مهارت خود تحلیلگر دارد. بسیاری از تحلیلگران حرفهای تنها از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده میکنند و برخی دیگر از تحلیل فاندامنتال نیز کمک میگیرند.
تحلیل بیت کوین نشان میدهد که اگر مقاومت فعلی شکسته نشود همچنان باید شاهد ریزش قیمت بیت کوین در سال ۲۰۲۲ باشیم. اما در حال حاضر هیچ کدام از تحلیلگران به طور قطع درباره آینده بیت کوین نمیتوانند اظهار نظر کنند.
آشنایی با 8 مورد از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند
اندیکاتورهای تشخیص روند توسط معاملهگران برای بهدستآوردن بینشی درباره عرضه و تقاضای اوراق بهادار و روانشناسی بازار استفاده میشوند. این شاخصها با هم، اساس تحلیل تکنیکال را تشکیل میدهند. معیارهایی مانند حجم معاملات، سرنخهایی برای ادامه حرکت قیمت ارائه میدهند. اندیکاتورها را میتوان جهت تولید سیگنال خرید و فروش مورد استفاده قرار داد، البته نیازی به استفاده از همه اندیکاتورها نیست، بلکه تعدادی را میتوان انتخاب کرد که برای تصمیمگیری بهتر در معاملات مفید هستند. برخی از آنها تاریخچه قیمت را در نظر میگیرند، برخی دیگر حجم معاملات را مورد بررسی قرار میدهند و برخی دیگر شاخصهای حرکت هستند. این اندیکاتورها اغلب بهصورت پشتسرهم یا ترکیبی با یکدیگر استفاده میشوند.
در این مقاله قصد داریم تا به توضیح اندیکاتورهای تشخیص روند بپردازیم و هفت شاخص برتر را معرفی کنیم.
معرفی بهترین اندیکارتورهای تشخیص روند
ابزار معامله برای معاملهگران و تحلیلگران تکنیکال، شامل ابزارهای نموداری است که سیگنالهایی برای خرید و فروش ایجاد میکنند و یا روندها یا الگوهای موجود در بازار را نشان میدهند. جهت تشخیص روند، روشهای مختلفی وجود دارد که یکی از این روشها، اندیکاتورهای تشخیص روند در تحلیل تکنیکال هستند. از مهمترین چالشهایی که اکثر معاملهگران تازهکار حوزه فارکس با آن مواجه میشوند، اندیکاتور تشخیص روند در فارکس است. در بازارهای مالی، قیمت به سمت خاصی در حال حرکت است. به این سمت و جهت خاص، روند یا Trend گفته میشود. روند میتواند در سه حالت UpTrend یا صعودی، DownTrend یا نزولی و Sideway یا خنثی قرار بگیرد. بهطورکلی، دو نوع اساسی از اندیکاتور تکنیکال وجود دارد:
1.پوششها (Overlays): اندیکاتورهای فنی که از همان مقیاس قیمتها استفاده کرده و دامنه یکسانی با آنها دارند. به عنوان مثال میتوان به میانگینهای متحرک و Bollinger Bands اشاره کرد.
2.نوسانگراها(Oscillator): به جای قرارگرفتن در نمودار قیمت، اندیکاتورهای تشخیص روند که بین حداقل و حداکثر در نوسان هستند، بالا یا پایین نمودار قیمت قرار میگیرند. بهعنوانمثال میتوان به اسیلاتورهای MACD یا RSI اشاره کرد.
معاملهگران معمولا هنگام تجزیه و تحلیل یک اوراق بهادار و دارایی از چندین شاخص فنی مختلف، پشت سر هم استفاده میکنند. با وجود هزاران گزینه مختلف، معاملهگران باید اندیکاتورهایی را انتخاب کنند که برای آنها بهتر است و سپس با نحوه کار آنها آشنا شوند. شاخصهای فنی همچنین میتوانند با توجه به ماهیت کمی آنها در سیستمهای معاملاتی خودکار گنجانده شوند. در این بخش به معرفی هفت مورد اندیکاتور تشخیص روند بازار میپردازیم.
1. اندیکاتورهای حجم/حجم در تعادل (On-Balance Volume):
از اندیکاتور تشخیص روند حجم در تعادل (OBV) برای اندازهگیری جریان مثبت و منفی حجم در اوراق بهادار در طول زمان استفاده میشود.
افزایش حجم نسبت به میزان حجم روزی است که قیمت افزایش یافته است. حجم پایین نیز به حجم روزی گفته میشود که قیمت کاهش مییابد. حجم هر روز بر اساس افزایش یا کاهش قیمت، از شاخص افزوده یا کاسته میشود. وقتی OBV در حال افزایش است، نشان میدهد که خریداران مایلند وارد عمل شوند و قیمت را بالاتر ببرند. وقتی OBV در حال کاهش است، حجم فروش از حجم خرید پیشی میگیرد که نشاندهنده قیمتهای پایینتر است. بهاینترتیب، مانند یک ابزار تایید روند عمل میکند.
اگر قیمت و OBV در حال افزایش باشد، به ادامه روند کمک میکند. این امر زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور تشخیص روند و قیمت در جهتهای مختلف در حرکت باشند. اگر قیمت در حال افزایش اما OBV در حال کاهش باشد، میتواند نشاندهنده این باشد که این روند توسط خریدارانی قوی، حمایت نمیشود و به زودی میتواند به صورت معکوس عمل کند.
2. میانگین متحرک (Moving Average):
میانگین شاخص روند حجم قیمت چگونه کار می کند؟ متحرک، ابزاری برای تجزیه و تحلیل تکنیکال و پرکاربردترین اندیکاتور موجود است که در بازهای زمانی مشخص، از طریق خط میانگین، امکان تعیین و مشخصکردن قیمت وجود دارد. میانگین متحرک، به دو نوع اندیکاتور SMA و اندیکاتور EMA دستهبندی میشود که هریک از آنها قابل استفاده در تحلیل تکنیکال بوده و تنها تفاوتی که دارند، حساسیت نسبت به تغییرات قیمت است.
این اندیکاتور، میانگین قیمتها را به عنوان داده مورد استفاده قرار داده و آن را به شکل یک خط، بر روی نمودار نشان میدهد. اندیکاتور میانگین متحرک در بازههای زمانی مشخصی مانند ۱۰ روزه، ۲۰ دقیقه و ۳۰ هفته در نظر گرفته میشوند. در حالت بلندمدت نیز میانگینهای متحرک ۲۰۰ روزه، ۱۰۰ روزه و ۵۰ روزه هستند. میانگین متحرک را میتوان در استراتژیهای زیادی استفاده کرد اما مهمترین استفاده آن در تشخیص روند است. به همین دلیل است که بسیاری از تحلیلگران، این اندیکاتور را بهترین اندیکاتور تشخیص روند معرفی میکنند.
3. میانگین جهت شاخص (Average Directional Index):
شاخص جهتدار متوسط (ADX) یکی از اندیکاتورهای تشخیص روند قدرت است که برای اندازهگیری حرکت و قدرت یک روند استفاده میشود. هنگامی که ADX بالای ۴۰ باشد، بسته به جهتی که قیمت در حال حرکت است، روند دارای قدرت جهتگیری زیادی است. وقتی اندیکاتور ADX زیر ۲۰ باشد، روند ضعیف یا غیرروندی در نظر گرفته میشود. ADX خط اصلی بر روی شاخص و معمولا سیاهرنگ است. دو خط دیگر نیز به نماد DI+ و DI- وجود دارند که اغلب به ترتیب به رنگ قرمز و سبز هستند. هر سه خط با هم فعالیت میکنند تا جهت روند و همچنین حرکت آن را نشان دهند.
ADX بالای ۲۰ و DI+ بالای DI-: روند صعودی است.
ADX بالای ۲۰ و DI- بالاتر از DI+: روند نزولی است.
ADX زیر ۲۰ نیز، یک روند ضعیف است.
4. باند بولینگر (Bollinger Band) :
یکی دیگر از اندیکاتورهای تشخیص روند، باند بولینگر است که توسط مجموعهای از خطوط روند طراحی شده و دو انحراف استاندارد مثبت و منفی را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ارائه میدهد. نوسانهایی که در سهم به وجود میآید را میتوان به وسیله این اندیکاتور بهخوبی نشان داد. اغلب در میانگین متحرک در دوره زمانی ۲۰ روزه در نمودارهای معاملاتی از اندیکاتور باند بولینگر استفاده میشود. زمانیکه Aroon-up از Aroon-down عبور کند، اولین نشانه تغییر روند احتمالی نمایان میشود و اگر Aroon-up به عدد ۱۰۰ برسد و Aroon-down به صفر برسد، روند صعودی است و برعکس. اگر Aroon-down از Aroon-up عبور و به ۱۰۰ نزدیک بماند، روند نزولی است.
5. اندیکاتور واگرایی همگرایی (MACD) :
شاخص واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) به معاملهگران کمک میکند تا جهت روند و همچنین حرکت آن روند را بررسی کنند. زمانیکه MACD بالای صفر باشد، قیمت در یک فاز صعودی قرار دارد و اگر MACD زیر صفر باشد، وارد فاز نزولی شده است. این اندیکاتور تشخیص روند از دو خط تشکیل شده است:
خط MACD و یک خط سیگنال که حرکت کندی دارد. وقتی MACD از زیر خط سیگنال عبور میکند، نشان میدهد که قیمت در حال کاهش است و هنگامی که خط MACD از خط سیگنال عبور میکند، قیمت در حال افزایش خواهد بود. نگاهکردن به این که نشانگر در کدام سمت صفر قرار دارد، به تعیین سیگنالهایی که باید دنبال شوند، کمک شایانی میکند. بهعنوانمثال، اگر نشانگر بالای صفر است، MACD از بالای خط سیگنال برای خرید عبور میکند و اگر MACD زیر صفر باشد، عبور MACD از زیر خط سیگنال یک معامله کوتاه احتمالی را ارائه میدهد.
6. شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index):
شاخص قدرت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد عمده دارد. این اندیکاتور، یکی دیکر از اندیکاتورهای تشخیص روندی است که بین صفر تا ۱۰۰ حرکت و افزایش قیمت اخیر در مقابل ضرر اخیر قیمت را ترسیم میکند. بنابراین سطوح RSI به اندازهگیری حرکت و قدرت روند کمک میکنند. اساسیترین استفاده از RSI به عنوان شاخص خرید و فروش بیشازحد است. وقتی RSI به بالای ۷۰ برسد، دارایی بیش از حد خرید در نظر گرفته میشود و ممکن است کاهش یابد. زمانی که RSI زیر ۳۰ باشد، دارایی بیش از حد فروخته میشود و میتواند افزایش یابد.
بههمینمنظور، برخی از معاملهگران منتظر میمانند تا اندیکاتور به بالای ۷۰ برسد و سپس پیش از فروش به پایین نزول کند، یا به زیر ۳۰ برسد و سپس پیش از خرید دوباره به بالاتر از سطح برسد. واگرایی یکی دیگر از کاربردهای RSI است. زمانی که اندیکاتور در جهتی متفاوت از قیمت حرکت میکند، نشان میدهد که روند فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و به زودی میتواند معکوس شود. سومین کاربرد RSI، پشتیبانی و مقاومت است. در طول روندهای صعودی، سهام اغلب بالای سطح ۳۰ باقی میماند و اغلب به ۷۰ یا بالاتر میرسد. هنگامی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، RSI معمولا کمتر از ۷۰ باقی میماند و اغلب به ۳۰ یا کمتر میرسد.
7. نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)
آخرین مورد از اندیکاتورهای تشخیص روند نوسانگر تصادفی است که شاخصی برای اندازهگیری قیمت فعلی، نسبت به محدوده قیمت در چند دوره است. این اندیکاتور بین صفر تا ۱۰۰ ترسیم شده و به این صورت است که وقتی روند صعودی است، قیمت باید به بالاترین حد خود برسد. در یک روند نزولی نیز قیمت به پایینترین حد تمایل دارد. استوکاستیک نسبتا سریع بالا و پایین میرود، زیرا به ندرت پیش میآید که قیمت به صورت مداوم به اوج برسد، استوکاستیک را نزدیک ۱۰۰ یا پایینترین حد مستمر و یا نزدیک به صفر، نگه دارد. بنابراین، استوکاستیک اغلب به عنوان یک شاخص خرید و فروش بیشازحد استفاده میشود. ارزشهای بالای ۸۰ خرید بیش از حد در نظر گرفته شده و درحالیکه سطوح زیر ۲۰ باشد، فروش بیشازحد در نظر گرفته میشود. هنگام استفاده از سطوح خرید و فروش بیشازحد، روند کلی قیمت باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، در طول یک روند صعودی زمانی که اندیکاتور به زیر ۲۰ میرسد و دوباره بالا میرود، سیگنال احتمالی است.
کدام شاخص فنی میتواند شرایط خرید بیشازحد یا فروش بیشاز حد را به بهترین شکل نشان دهد؟
8. شاخص قدرت نسبی (RSI) یکی از محبوبترین اندیکاتورهای تشخیص روند است که برای شناسایی سهام بیشازحد خرید یا فروش بیشازحد به کار برده میشود. RSI بین 0 تا 100 محدود شده است و عدد بالای 70 نشاندهنده فروش بیشازحد و عدد کمتر از ۳۰ نشاندهنده خرید بیشازحد است.
اندیکاتور تشخیص روند شارپ، چه چیزی را نشان میدهد؟
اندیکاتور تشخیص روند شارپ برای کمک به سرمایهگذاران برای درک نسبت بازگشت سرمایه در مقایسه با ریسک آن استفاده میشود. این نسبت، میانگین بازدهی است که به ازای هر واحد نوسان یا ریسک کل به دست میآید.
نتیجهگیری
هدف هر معاملهگر کوتاهمدت، تعیین جهت حرکت یک دارایی معین و تلاش برای کسب سود از آن است. صدها شاخص فنی و نوسانگر برای این هدف خاص، توسعه یافته و روشها و ابزار زیادی برای تشخیص روند در یک تحلیل تکنیکال وجود دارند. مهمترین این روشها و ابزارها، اندیکاتورها هستند. اندیکاتورها ابزارهایی هستند که اطلاعاتی راجعبه قیمت و حجم بازار را با توابع ریاضی ادغام کرده و سپس در جهت تحلیل بازار، مورد استفاده قرار میدهند. از اندیکاتورها میتوان برای توسعه استراتژیهای جدید نیز استفاده کرد. در این مقاله ما سعی کردیم تا هر آنچه نیاز است راجعبه اندیکاتورهای تشخیص روند و فرآیند کاری آنها بدانید را جمعآوری کرده و بهطور کامل و جامع شرح دهیم.
دیدگاه شما