انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)


انواع پیوت

پیوت (pivot) چیست؟

یکی از اصلی‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت یا پیوت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معامله‌گری خواهد بود. اگر می خواهید درباره پیوت اطلاعات بیشتری کسب کنید پیشنهاد می کنیم آموزش پرایس اکشن را مشاهده کنید.

اما بر اساس پژوهش‌های انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمان‌بندی بازار، تاکنون بی‌فایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند.

پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آنها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند!

پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت می‌باشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می‌شود.

در صورتی که شناسایی این نقاط به درستی انجام نشود باعث خواهد شد که تحلیل گران در تحلیل های خود دچار اشتباه شوند و در نهایت در معاملات خودشان با زیان های جبران ناپذیری روبرو شوند.

که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند.

انواع نقاط برگشتی

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می‌گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود!

در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی‌شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته‌بندی‌های فوق جای می‌گیرند.

پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است.

در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.

نحوه تشخیص این پیوت‌ها به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت

پیوت محاسباتی

این نوع از پیوت‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن‌ها دخیل نیست!

در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می‌باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می‌شوند.

این پیوت‌ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌شوند.

به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران میان‌مدتی کاربرد ندارند. پیوت‌های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت.

بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می‌نماییم.

توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می‌باشند.

  • Camarilla Lines
    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
    • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
    • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
    • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

    در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می‌توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق‌تری داشت.

    در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان‌دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد.

    ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه‌گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می‌توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید.

    امروزه در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگین‌های متحرک و… به کار برده می‌شوند.

    پیوت ماژور

    حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند، کاملاً محسوس می‌باشند.

    در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می‌شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت‌ها استفاده کنند.

    پیوت های ماژور نقاطی هستند که در انتهای روند ها تشکیل می شوند و تغییر جهت های اصلی را در نمودارها نشان می دهند. تحلیل گران تکنیکالی نیز از این نقاط برای تحلیل های خود استفاده می کنند و ابزار های تکنیکالی بر اساس پیوت های ماژور رسم می شوند.
    بنابراین برگشت های بزرگ بر روی نمودارها در این نقاط ماژور اتفاق می افتند و روندهای نزولی به صعودی و یا روندهای صعودی به نزولی تبدیل می شوند و از این رو برای تحلیل گران تکنیکالی بازار حائز اهمیت است و بر اساس آنها خطوط روند، کانال ها و یا الگو ها را رسم می کنند.

    پیوت مینور

    پیوت های مینور دقیقا در طرف مقابل پیوت های ماژور قرار دارند و منجر به حرکات اصلاحی کوچک می شوند. این پیوت ها نشان دهنده ی نوسانات کوتاه مدت هستند و اعتبار کمتری دارند و نقش مهم و موثری در تعیین الگوهای نموداری ندارند.

    از این رو تحلیل گران اغلب از این نقاط چشم پوشی می کنند و مراقب هستند که در تله ی این نوسانات کوتاه مدت نیوفتند مگر آنکه قصد نوسان گیری از بازار را داشته باشند چرا که این نقاط خلاف جهت روند اصلی هستند.

    پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده‌اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند.

    به دلیل این‌که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله‌گران باید به دوره‌های زمانی مناسب رجوع کنند.

    پیوت

    نحوه تشخیص نقطه برگشت ماژور از مینور

    با توجه به این‌که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت می‌باشند، تشخیص آن‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است!

    به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله‌گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.

    در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو‌به‌رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

    • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
    • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

    باید توجه داشته باشیم که پیوت‌های ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع می‌کنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد.

    اما من در طی این سال‌ها به یک نکته جالب دیگر نیز رسیده‌ام و ان این که برای پیدا کردن پیوت‌های ماژور علاوه بر مکدی ما می‌توانیم از اسیلاتورها (توجه کنید گفتیم اسیلاتور و نه اندیکاتور ) کمک بگیریم.

    می‌توان از دی تی اسیلاتور استفاده کرد به این شکل که در نگاه اول برای پیدا کردن سریع نقاط ماژور معتبر نقاطی که در آنها دی تی اسیلاتور در محدوده اشباع خرید یا فروش چرخش داشته را علامت‌گذاری می‌کنیم، معمولا در این روش ۷۰ درصد پیوت‌های ماژور معتبر شناسایی می‌شوند.

    باز هم تاکید می‌کنم که در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری رو بر روی مینورها رسم کنیم حتما باید ابزارها، واگرایی‌ها، پترن‌ها، چنگال‌ها، فیبوها بر روی ماژور رسم بشوند. تنها می‌توانیم در روندهای خنثی مینورها رو در غالب کانال‌های کوچک نشان دهیم.

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور که تحلیل گران از آن استفاده می کنند اندیکاتور MACD است انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرند.

    از مزایای تشخیص درست پیوت‌ها

    1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
    2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
    3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
    4. فرار از سردرگمی

    قلّه‌ها و دره‌ها در تشخیص پیوت

    پیوت ماژور می‌تواند هر دو مفهوم قلّه و درّه را شامل بشود و بطور کلی نقطه بازگشت روند است.

    در یک پیوت ماژور شاهد تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی هستیم که دلیل آن می‌تواند انتشار یک خبر، وقوع یک رخداد سیاسی یا اقتصادی، یا برخورد قیمت با یک سطح حمایت و مقاومت باشد.
    به تمام قلّه‌ها و دره‌های اصلی برروی نمودار، که بازار در آنجا دچار تغییر جهت جدی شده باشد، اصطلاحاً پیوت ماژور می‌گوییم. در پیوت ماژور، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.

    برای تشخص پیوت‌های اصلی از فرعی ۳ شرط داریم که اگر ۲ شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این ۳ شرط عبارتند از:

    1. در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %۳۸ از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
    2. به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %۳۸ از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
    3. بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یک‌بار تغییر فاز بدهد.

    شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:

    پیوت چیست؟ کاربرد آن در تحلیل تکنیکال

    pivot

    پیوت یک نقطه در شاخص تحلیل تکنیکال است که برای تعیین روند کلی بازار در بازه های زمانی مختلف استفاده می شود. نقطه پیوت خود به طور متوسط میانگین روز بالا و پایین و قیمت بسته شده در روز معاملاتی قبلی است. در روز بعد، تصور می شود که معاملات در بالای نقطه پیوت نشان دهنده روند صعودی در حال انجام است، در حالی که معاملات در زیر نقطه پیوت نشان دهنده روند نزولی است.

    نقطه پیوت پایه شاخص است، اما شامل سایر سطوح پشتیبانی و مقاومت است که براساس محاسبه نقطه پیوت پیش بینی می شود. همه این سطوح به معامله گران کمک می کند تا ببینند قیمت در کجا می تواند حمایت یا مقاومت کند. به همین ترتیب، اگر قیمت از طریق این سطوح حرکت کند، به معامله گر اطلاع می دهد که قیمت در آن جهت روند صعودی دارد.

    آنچه در این مقاله می‌خوانید

    نقاط Pivot چه کمکی به ما می کند؟

    Pivot point یک شاخص روزانه برای معاملات ارز های دیجیتال است. برخلاف میانگین متحرک یا نوسان نما ها که اگثر آنها ساکن هستند و در طول روز با همان قیمت ها باقی می مانند. این بدان معناست که معامله گران می توانند از این نقاط برای کمک به برنامه ریزی معاملات خود در پیشبرد تارگت های خود استفاده کنند.

    به عنوان مثال، معامله گران می دانند که اگر قیمت به زیر نقطه پیوت برسد ، احتمالاً در اوایل بسته شدن کندل کوتاه می شوند. برعکس، اگر قیمت بالاتر از نقطه پیوت باشد ، آن ها خرید می کنند. S1 ، S2 ، R1 و R2 می توانند به عنوان قیمت های هدف در این معاملات و همچنین سطح توقف ضرر استفاده شوند.

    ترکیب نقاط پیوت با سایر شاخص های روند روال معمول معامله گران است. یک نقطه پیوت که با میانگین متحرک 50 دوره یا 200 دوره (MA) یا سطح گسترش فیبوناچی همپوشانی یا همگرا باشد، به یک سطح حمایت یا مقاومت قوی تبدیل می شود.

    نحوه محاسبه نقاط pivot محاسباتی

    نقطه پیوت را می توان به یک نمودار اضافه کرد و به طور خودکار محاسبه و نشان داده می شود. در اینجا نحوه محاسبه آن ها با توجه به این نکته وجود دارد که عمدتا معامله گران روز از نقاط پیوت استفاده می کنند و اساس آن بالاترین قیمت، پایین ترین قیمت و قیمت بسته شدن به روز معاملات قبلی است.

    1- پس از بسته شدن بازار، یا قبل از شروع روز بعد ، high و low روز و هم چنین بسته شدن آخرین معاملات قبلی را پیدا کنید.
    2- مقدار high، low و close را جمع کنید و سپس بر سه تقسیم کنید.
    3- این قیمت را روی نمودار به صورت P علامت گذاری کنید.
    پس از مشخص شدن P ، S1 ، S2 ، R1 و R2 را محاسبه کنید. high و low این محاسبات مربوط به روز معاملات قبلی است.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ + ویدئو

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    نقاط پیوت (Pivot Points) یک اندیکاتور تکنیکال و یا نوعی محاسبات است، که برای تشخیص روند کلی بازار در تایم فریم‌های مختلف کاربرد دارد.

    نقاط پیوت، بر اساس میانگینی از بالاترین و پایین‌ترین قیمت تمام شده روز قبل محاسبه می‌شود. در روزهای بعدی، معامله در بالاتر از نقطه پیوت روز قبل، نشان می‌دهد که روند صعودی است و اگر در پایین‌تر از پیوت روز قبل ترید انجام شود، احساسات بازار بیشتر بر روی روند نزولی متمرکز خواهد بود.

    در اندیکاتور آن، علاوه بر نقاط پیوت، خطوط مقاومت و حمایت نیز در انجام محاسبات نقطه پیوت دخیل هستند. تمام این سطوح به تریدرها کمک میکنند تا نقاط مقاومت و حمایت را پیدا کنند. به همین صورت، اگر قیمت از این نقاط عبور کند، تریدرها میتوانند روند را تشخیص دهند.

    نقاط پیوت (Pivot Points) چیست؟

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    • زمانی که قیمت یک دارایی بالاتر از نقطه پیوت حرکت کند، می‌توان نتیجه گرفت که این یک روند گاوی (صعودی) است.
    • اگر قیمت یک دارایی پایین‌تر از نقطه پیوت حرکت کند، نتیجه می‌گیریم که یک روند خرسی (نزولی) خواهیم داشت.
    • اندیکاتور پیوت معمولا شامل ۴ سطح اضافی است؛ S1 و S2 برای نقاط حمایت و R1 و R2 برای نقاط مقاومت.
    • نقاط مقاومت و حمایت ۱ و ۲ ممکن است روند را معکوس کنند؛ اما همچنین می‌توانند تایید کننده روند نیز باشند. برای مثال، اگر قیمت در حال نزول است و پایین‌تر از S1 حرکت می‌کند، روند نزولی را تایید می‌کند و نشان می‌دهد که ممکن است قیمت تا S2 نیز نزول کند.

    فرمول محاسبه نقاط پیوت

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    در این فرمول:

    بالا (High) نشان دهنده بالاترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.

    پایین (Low) نشان دهنده پایین ترین قیمت ثبت شده در روز قبل است.

    بسته شدن (Close) نشان دهنده قیمت تمام شده یا بسته شده روز انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) قبل است.

    نقاط پیوت را چگونه محاسبه کنیم؟

    اندیکاتور پیوت را می‌توان به نمودار اضافه کرد. این اندیکاتور این سطوح را به طور خودکار محاسبه و نشان می‌دهد. اما در اینجا ما به شما نحوه محاسبه دستی این نقاط را آموزش می‌دهیم.

    ۱. بعد از بسته شدن بازار و یا قبل از باز شدن روز بعد، بالا، پایین و بسته شدن را پیدا کنید.

    ۲. پس از یافتن این نقاط، آنها را با هم جمع کنید و سپس تقسیم بر ۳ کنید تا میانگین به دست آید.

    ۳. این عدد (قیمت) را بر روی چارت با P علامت بگذارید.

    ۴. پس از علامت گذاری، نقاط S1، R1، R2، S2 را محاسبه کنید؛ High و Low این محاسبات باید طبق روز قبل باشد.

    تریدرها و به خصوص تریدرهای روزانه، از نقاط پیوت بسیار استفاده می‌کنند. اگر امروز صبح چهارشنبه است، از بالا، پایین و بسته شدن روز سه شنبه استفاده کنید تا نقاط پیوت امروز را به دست بیاورید.

    نقاط پیوت به ما چه می‌گویند؟

    نقطه پیوت اندیکاتور روزانه است که اغلب در معاملات آتی، کالاها و بازار سهام کاربرد دارد. بر خلاف میانگین متحرک یا اسیلاتورها، نقاط پیوت در طی روز ثابت باقی می‌مانند. این یعنی تریدرها می‌توانند از سطوح ان برای برنامه ریزی معاملاتی استفاده کنند.

    برای مثال، تریدرها می‌دانند که اگر قیمت پایین‌تر از نقطه پیوت حرکت کرد، احتمالا باید به زودی فروش انجام دهند و اگر قیمت بالاتر از این نقاط حرکت کرد، به زودی باید خرید کنند.

    سطوح S1، S2، R1 و R2 می‌توانند به عنوان هدف برای این تریدها استفاده شوند؛ تارگت‌هایی مانند حد ضرر و حد سود. همچنین تریدرها می‌توانند نقاط ورود به بازار و خروج از آن را با این نقاط پیدا کنند.

    ترکیب نقاط پیوت با اندیکاتورهای روندی دیگر، می‌تواند برای تریدرها تمرین خوبی باشد؛ اگر از میانگین متحرک ۵۰ یا ۲۰۰ استفاده می‌کنید، نقاط پیوت می‌توانند با یکدیگر تقاطع یا همگرایی داشته باشند. همچنین ترکیب نقاط پیوت با فیبوناچی انبساطی، سطوح مقاومت و حمایت قدرتمندتری را ارائه می‌دهد.

    تفاوت بین نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی

    نقاط پیوت و فیبوناچی اصلاحی یا انبساطی، هر دو خطوط افقی هستند که مناطق مقاومت و حمایت را مشخص می‌کنند.

    سطوح فیبوناچی اصلاحی و انبساطی می‌توانند توسط هر نقطه قیمتی بر روی نمودار ساخته شوند؛ زمانی که این سطح مشخص شدند، خطوط به صورت درصدی بر روی محدوده انتخابی رسم می‌شوند.

    نقاط پیوت از درصد استفاده نمی‌کنند و مبنای آنها اعداد ثابت هستند؛ بالا، پایین و بسته شدن روز قبلی.

    تفسیر و کاربرد نقاط پیوت

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    زمانی که نقاط پیوت را محاسبه می‌کنید، یک مقاومت و حمایت ابتدایی به دست می‌آورید. به این معنی که بیشترین حرکت، احتمالا در همین حدود قیمت اتفاق می‌افتد. دیگر سطوح مقاومت و حمایت قدرت و اعتبار چندانی ندارند، اما هنوز هم می‌توانند برای تشخیص حرکات قیمتی مفید باشند.

    نقاط پیوت می‌تواند به دو صورت استفاده شود؛ کاربرد اول تشخیص جهت روند است که قبلا توضیح دادیم. کاربرد دوم تشخیص سطوح قیمتی برای ورود و خروج به بازار است. برای مثال، یک تریدر می‌خواهد یک سفارش Limit قرار دهد تا در صورت شکست خط مقاومت، ۱۰۰ سهم خریداری کند. همچنین در محدوده خط حمایت، حد ضرر خود را قرار می‌دهد.

    برخی اوقات این سطوح برای پیش بینی حرکات قیمت بسیار خوب است؛ اما برخی اوقات نیز این سطوح تاثیر خاصی ندارند.

    میزان موفقیت با نقاط پیوت، تنها و تنها به توانایی تریدر در ترکیب منطقی با دیگر اندیکاتورهای تکنیکال بستگی دارد. این اندیکاتورها می‌توانند هر چیزی باشند؛ MACD، الگوهای کندل استیک، میانگین‌های متحرک و غیره. هرچه سیگنال‌های این اندیکاتورها به هم شبیه‌تر باشند، میزان موفقیت بیشتر است.

    استفاده از نقاط پیوت در ترید

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    تا این لحظه، به نظر می‌رسد که نقاط پیوت مستقیما و بدون واسطه، نقاط محتمل ادامه قیمت یا معکوس شدن آن را به ما می‌گوید. باز کردن پوزیشن در این سطوح (که پتانسیل تغییر روند وجود دارد)، یک استراتژی معمول و پرطرفدار است.

    برای بهبود عملکرد این استراتژی، تریدرها نقاط پیوت را با دیگر اندیکاتورها (مثل میانگین متحرک ۵۰) ترکیب می‌کنند. این کار باعث می‌شود که قدرت روند را اندازی گیری کنند و فقط در یک جهت معامله انجام دهند.

    به علاوه، به جای اعتماد به اولین تماس با سطح نقطه پیوت، یک معامله‌گر ممکن است صبر کند تا دومین یا سومین برخورد نیز انجام شود تا از اعتبار آن مطمئن شود. در ادامه، یک نمونه از این قضیه که “چرا تایید اعتبار یک سطح، بهتر از ورود به بازار با اولین برخورد است” را مثال می‌زنیم.

    زمانی که یک خبر یا اطلاعاتی منتشر می‌شود، حجم معاملات بازار به طور محسوسی افزایش می‌یابد و تمام حرکات قیمتی گذشته و مقاومت و حمایت امروز، می‌توانند به سرعت منسوخ شوند.

    یک کندل بزرگ سبز (با حجم بالا) در تایم فریم ۵ دقیقه را تصور کنید که قیمت در بین دو سطح پیوت در حال حرکت است؛ اگر ما با هر برخورد پیوت ترید می‌کردیم، هر دو پوزیشن خرید و فروش را در عرض ۵ دقیقه باز می‌کردیم. در این حالت،‌ بازار یا صعودی می‌شد یا نزولی، بدون این که واکنشی به نقاط پیوت نشان دهد.

    پس شما باید مراقب باشید و مطمئن شوید که در نقاطی که قیمت به آنها واکنش نشان نمی‌دهد (با وجود حجم معاملات بالا)، معامله نکنید.

    اگر قرار باشد که قوانین این سیستم را بنویسیم:

    ۱. الف) اگر SMA 50 به سمت بالا متمایل شد، فقط پوزیشن خرید باز کنید.

    ۱. ب) اگر SMA 50 به سمت پایین متمایل شد، فقط پوزیشن فروش باز کنید.

    ۲. اگر قیمت با برخورد به سطح پیوت معکوس شد، صبر کنید تا بار دوم هم همین اتفاق تکرار شود تا اعتبار آن سطح را تایید کند.

    برای تریدرهای روزانه، استفاده از چارت‌های ۵ دقیقه‌ای تا یک ساعته از همه مناسب‌تر هستند. تریدرهای سوئینگ یا نوسانی که از نقاط پیوت هفتگی استفاده می‌کنند، می‌توانند از نمودارهای ۴ ساعته و روزانه استفاده کنند و تریدرهای پوزیشن که از پیوت‌های ماهیانه استفاده می‌کنند نیز می‌توانند از چارت‌های روزانه یا هفتگی استفاده کنند.

    نقاط پیوت یک سیستم نسبتا آسان است که می‌تواند بسیار تاثیرگذار و مفید باشد. اما در صورت بی روند شدن بازار، نقاط پیوت کاربرد چندانی ندارد و ما اگر پوزیشن باز داریم، می‌توانیم آن را ببندیم و اگر پوزیشن باز نداریم، بهتر است وارد معامله نشویم.

    یک روش دیگر نیز وجود دارد؛ ما می‌توانیم از برخوردهای میانگین‌های متحرک استفاده کنیم. برخی تریدرها از عددهای محبوب این میانگین‌ها (مثل ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰) به عنوان سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند.

    در سیستم نقاط پیوت، حد سود (Take Profit) طبیعتا بر روی سطح بعدی مقاومت یا حمایت قرار می‌گیرد. در این حالت، اگر ما بر روی سطح حمایتی S2 پوزیشن باز کنیم، حد سود ما بر روی S3 (که پایین‌تر است) قرار می‌گیرد. البته بیشتر تریدرها در بین مناطق R1، R2، S1 و S2 ترید می‌کنند و سطوح R3 و S3 بسیار کم استفاده می‌شوند.

    نکاتی درباره مناطق زمانی

    نقاط پیوت همچنین به مناطق زمانی حساسیت نشان می‌دهند؛ بیشتر نقاط پیوت در زمان بسته شدن بازارهای نیویورک یا لندن مد نظر قرار می‌گیرند؛ بنابراین کسی که از یک صرافی ارز دیجیتال یا بروکر با منطقه زمانی توکیو یا سان فرانسیسکو استفاده می‌کند، نقاط پیوت متفاوتی خواهد داشت. این باعث تفاوت‌هایی در اشل بین المللی خواهد شد و حتی ممکن است نقاط آنها در بازارهای جهانی ارزشی نداشته باشد.

    پیشنهاد می‌کنیم که زمان نمودارهای خود را بر روی نیویورک یا لندن تنظیم کنید؛ چون هر دوی این مناطق، طبق زمان هماهنگ جهانی (UTC) یا گرینویچ (GMT) تنظیم شده‌اند.

    هر نمودار زمانی که انتخاب می‌کنید، بدانید که نقاط پیوت می‌توانند در پشت پرده، طبق اطلاعات قیمتی گذشته محاسبه شوند. این مهم است که مطمئن شوید در بازاری که قصد ترید دارید، قیمت به سطوح پیوت واکنش نشان می‌دهد.

    در بازار سهام (که تنها ساعاتی از روز باز است) می‌توانید از بالا، پایین و بسته شدن ساعات استاندارد امروز استفاده کنید. در بازارهای ۲۴ ساعته مثل فارکس و ارزهای دیجیتال، شما می‌توانید از بالا، پایین و بسته شدن روز فعلی برای محاسبه پیوت فردا استفاده کنید.

    تریدرها از نقاط پیوت به صورت منظم و با تناسب استفاده می‌کنند؛ یعنی اگر در تایم فریم ماهیانه معامله می‌کنند، پیوت ماه قبل را محاسبه می‌کنند، اگر در چارت هفتگی ترید می‌کنند، نقاط پیوت هفته قبل را استفاده می‌کنند و به همین ترتیب تا آخر.

    اگر در تایم فریم روزانه معامله می‌کنید، هرگز از نقاط پیووت هفته یا ساعت قبل استفاده نکنید، زیرا سیگنال‌های اشتباه دریافت می‌کنید.

    روشی برای محاسبه نقاط پیوت فردا

    نقاط پیوت تحلیل تکنیکال میانگین متحرک کندل استیک نمودار تایم فریم ترید ارز دیجیتال

    شما می‌توانید برای به دست آوردن نقاط پیوت فردا، طبق فرمول بالا عمل کنید:

    در این تصویر اگر: بسته شدن امروز کوچک‌تر از باز شدن آن باشد:

    محاسبه:

    بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + پایین (Low) امروز = X

    پیش بینی فردا:

    High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

    Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

    اگر: بسته شدن امروز بزرگ‌تر از باز شدن آن باشد:

    محاسبه:

    بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بالا (High) امروز = X

    پیش بینی فردا:

    High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

    Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

    اگر: بسته شدن امروز مساوی با باز شدن آن باشد:

    محاسبه:

    بالا (High) امروز + پایین (Low) امروز + بسته شدن امروز + بسته شدن امروز = X

    پیش بینی فردا:

    High = X تقسیم بر ۲ – پایین امروز

    Low = X تقسیم بر ۲ – بالای امروز

    جمع بندی

    نقاط پیوت بر اساس محاسبات ساده‌ای ساخته می‌شوند و برای تعدادی از تریدرها مناسب هستند و عده‌ای دیگر نیز آن را نامناسب می‌دانند؛ هیچ اطمینانی از این که قیمت در کجا توقف می‌کند، کجا معکوس می‌شود یا حتی به سطوح مشخص شده در نمودار می‌رسد یا نه، وجود ندارد. بعضی اوقات نیز قیمت در یک سطح، حرکت رفت و برگشتی دارد.

    پس درست مثل تمام اندیکاتورها، نقاط پیوت نیز باید بخشی از استراتژی معاملاتی باشد و به تنهایی کاربرد چندانی ندارد.

    همانطور که می‌بینید، سیستم‌های مختلفی برای نقاط پیوت وجود دارد. نحوه محاسبه این نقاط برای این که بدانید از چه سیستمی استفاده می‌کنید، بسیار مهم است. بسیاری از پلتفرم‌های چارت این کار را برای ما انجام می‌دهند؛ فقط کافی است که اندیکاتور نقاط پیوت را به نمودار اضافه کنید و تنظیمات دلخواهتان را اعمال انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) کنید.

    مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟

    تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهم‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی می‌باشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر می‌باشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار می‌گیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت می‌باشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمی‌توانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث می‌شود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد می‌کنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقاله‌های آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.

    منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    پیوت در تحلیل تکنیکال

    منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معامله‌گران با تشخیص آن‌ها می‌توانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص می‌نمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان می‌دهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوت‌ها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آن‌ها نمودار قیمت تغییر جهت می‌دهد. برای آن‌که در تحلیل‌های خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوت‌ها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دسته‌ی مینور و ماژور تقسیم می‌شوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار می‌دهیم.

    انواع پیوت در تحلیل تکنیکال

    منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

    انواع پیوت

    زمانی‌که در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوت‌ها یا نواحی بازگشت قیمت شکل می‌گیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیش‌بینی آتی قیمت‌ها احساس می‌شود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.

    پیوت قیمتی

    منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت می‌باشد که موجب تغییر روند قیمت سهام می‌شود. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل می‌شود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطه‌ی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمت‌ها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیش‌روی کنند. تشخیص این پیوت‌ها اصولاً ابزار خاصی نمی‌طلبد و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف و به صورت بصری می‌باشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توان از پیوت‌های قیمتی کمک گرفت.

    پیوت محاسباتی

    بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی می‌گویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوت‌ها دخیل نیست و نحوه‌ی محاسبه‌ی آن‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی می‌باشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی می‌باشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح از پیوت‌ها به‌روزرسانی خواهند شد و بر اساس دوره‌ی زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معامله‌گران میان‌مدت، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوت‌های محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیم‌بندی می‌شوند. از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.

    ۱. پیوت پوینت (Pivot Point)

    برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمت‌ها بالاتر از نقطه‌ی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی می‌باشد. در این حالت باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار می‌باشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.

    • Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
    • R1 = (2*PP)-Low
    • R2= PP+(High-Low)
    • S1 = (2*PP)-High
    • S2 = PP-(High-Low)

    ۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)

    ناحیه‌‌ی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیق‌تر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکان‌پذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانی‌که قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبه‌گر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض هستند. حتی در صورت عدم وجود می‌توانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها در کنار مواردی همچون میانگین‌های متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به‌ کار برده می‌شوند.

    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
    • ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
    • ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
    • (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2

    پیوت مینور

    این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسان‌گیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. پیوت‌های مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهت‌های فرعی و کوچک هستند. این پیوت‌ها علاوه بر آن‌که منجر به حرکات اصلاحی کوچک می‌شوند، موجب برقراری روند‌های خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دوره‌ی زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور می‌توان مشاهده کرد. این پیوت‌‌ها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند. به همین دلیل نمی‌توان در تحلیل تکنیکال به آن‌ها اعتماد کرد و یا آن‌ها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معامله‌گران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دوره‌های زمانی مناسب هستند.

    پیوت ماژور

    این نوع از پیوت انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان می‌دهد. در واقع این پیوت‌ها نقاطی هستند که تحلیل‌گران برای تحلیل‌های اصلی خود از آن‌ها استفاده می‌کنند. به طوری‌که ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوت‌های ماژور ترسیم می‌شوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهده‌ی نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند را تشخیص می‌دهد. پیوت‌های ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوت‌ها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیل‌گران و معامله‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوت‌ها استفاده می‌کنند.

    شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

    شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

    شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال

    اکنون که با مفاهیم اولیه‌ی پیوت‌های مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوت‌ها به صورت چشمی و بر اساس مقایسه‌های ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر می‌باشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوت‌ها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربه‌ی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آن‌که معامله‌گران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:

    ۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما می‌توانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)

    ۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مک‌دی (macd) اتفاق می‌افتد. به‌منظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مک‌دی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایین‌ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی می‌کنیم.

    با استفاده از روش‌های بالا می‌توانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به‌ صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژی‌های معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار این‌ها باید از تحلیل‌های تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.

    سخن آخر

    در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آن‌ها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص می‌شود که مهم‌ترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها می‌باشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیش‌بینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوت‌ها می‌توان به پیش‌بینی قله و دره‌ی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشه‌ای درازمدت پیاده‌سازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوت‌ها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معامله‌گری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز می‌باشند. در این موضوع می‌توانید از دوره آموزش انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ به‌عنوان نسل جدیدی از پلتفرم‌های آموزش و استخدام به شما پیشنهاد می‌کند که با استفاده از استراتژی‌های معاملاتی دقیق و روش‌های تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.

    اندیکاتور نقاط پیوت (pivot point) در معاملات – تعاریف

    اندیکاتور نقاط پیوت

    یکی از موارد ضروری در تریدهای موفق، توانایی شناسایی سطوح حمایت و مقاومت کلیدی و تعیین نقاط پیوت است که احتمال دارد روند کلی معکوس شود. یک راه خوب برای محاسبه سطوح مهم روانی، اندیکاتور نقاط پیوت است. بسته به روش ترسیم نقاط پیوت مشخص شده در تنظیمات، اندیکاتور به طور خودکار چندین سطح حمایت و مقاومت را در قیمت های بالا (حداکثر)، پایین (حداقل) و قیمت بسته شدن ترسیم می کند.

    نقاط پیوت چیست؟

    نقاط پیوت چیست؟ ابتدا اجازه دهید نقاط پیوت را تعریف کنیم. Pivot یک کلمه مشتق شده فرانسوی است که به آرامی از نظر دستوری در انگلیسی تکامل یافته است که در ادبی به معنای “چرخش” است. نقاط پیوت، نقاط معکوس یا سطوحی هستند که قیمت در آن ها بازگشت کرده و در جهت مخالف شروع به حرکت می کند. به عبارت دیگر، Pivot سطحی است که در آن روند صعودی نزولی خواهد شد و بالعکس.

    اندیکاتور نقاط پیوت برای چه معامله گری مناسب است؟

    نقاط ورود و خروج را با توجه به سطوح حمایت و مقاومت تعیین می کند.

    از روشی برای محاسبه حد ضرر و حد سود استفاده می کند.

    از استراتژی های معاملاتی در داخل محدوده معاملاتی استفاده می کند.

    اصول ترسیم سطوح فارکس بر اساس بالا و پایین‌ها ذهنی است. با این حال، اگر از سطوح افقی ساخته شده بر اساس یک فرمول ریاضی خاص استفاده کنید، ابزاری با تفسیر واضح دریافت خواهید کرد. این خطوط، پیوت است.

    انواع pivot points

    فرمول کلاسیک برای ترسیم نقاط پیوت سهام شامل استفاده از استراتژی معاملاتی نقاط پیوت بر اساس میانگین سه نوع قیمت – بالاترین قیمت، پایین‌ترین قیمت و قیمت‌های بسته شدن می‌شود. تفاوت سایر فرمول های نقاط پیوت با فرمول کلاسیک در تعداد خطوط ترسیم شده، استفاده از فاکتورهای اصلاح اضافی و فاکتورهای وزنی است.

    1. فرمول محاسبه کلاسیک:

    شش خط افقی محاسبه می شود: سه سطح مقاومت پبیوت (R1-R3) و سه سطح حمایت پیوت (S1-S3). فرمول محاسبه نقاط پیوت مرکزی، میانگین حسابی سه نوع قیمت است.

    پیوت = (حداکثر قیمت + حداقل قیمت + قیمت بسته شدن)/3

    R1 = پیوت + (پیوت – حداقل قیمت)

    R2 = پیوت + (حداکثر قیمت – حداقل قیمت)

    R3 = حداکثر قیمت + 2*(پیوت – حداقل قیمت)

    S1 = پیوت – (حداکثر قیمت – پیوت)

    S2 = پیوت – (حداکثر قیمت – حداقل قیمت)

    S3 = حداقل قیمت – 2*(حداکثر قیمت – پیوت)

    حداکثر و حداقل قیمت همان های و لو هستند.

    2. فیبوناچی.

    نسبت های فیبوناچی برای محاسبه انحراف سطوح از نقاط پیوت کلاسیک (پیوت کف یا اصلی) استفاده می شوند. فرمول محاسبه خط پیوت کف مانند فرمول کلاسیک است.

    پیوت = (حداکثر قیمت + حداقل قیمت + قیمت بسته شدن)/3

    R1 = پیوت + (R*0,382)

    R2 = پیوت + (R*0,618)

    R4 = پیوت + (R*1,618)

    S1 = پیوت – (R*0,382)

    S2 = پیوت – (R*0,618)

    S4 = پیوت – (R*1,618)

    R = حداکثر قیمت – حداقل قیمت

    3. نقاط پیوت کاماریلا.

    این فرمول شامل چهار سطح حمایت و چهار سطح مقاومت بدون pivot points اصلی است. نسبت ها در محاسبه گنجانده شده است، به همین دلیل قیمت بیشتر با سطوح تماس می گیرد. بنابراین، کاماریلا اغلب برای اسکالپینگ و معاملات کوتاه مدت توصیه می شود.

    R1 = (حداکثر قیمت – حداقل قیمت) * 1,1/12 + قیمت بسته شدن

    R2 = (حداکثر قیمت – حداقل قیمت) * 1,1/6 + قیمت بسته شدن

    R3 = (حداکثر قیمت – حداقل قیمت) * 1,1/4 + قیمت بسته شدن

    R4 = (حداکثر قیمت – حداقل قیمت) * 1,1/2 + قیمت بسته شدن

    S1 = قیمت انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot) بسته شدن – (حداکثر قیمت – حداقل قیمت) * 1,1/12

    S2 = قیمت بسته شدن – (حداکثر قیمت – حداقل قیمت) * 1,1/6

    S3 = قیمت بسته شدن – (حداکثر قیمت – حداقل قیمت) * 1,1/4

    S4 = قیمت بسته شدن – (حداکثر قیمت – حداقل قیمت) * 1,1/2

    4. نقاط پیوت وودی.

    فرمول محاسبه مشابه نقاط پیوت استاندارد است. با این حال، ماشین حساب های استاندارد به جای شش سطح از چهار سطح استفاده می کنند. علاوه بر این، محاسبه نقاط پیوت وودی با سایر محورها متفاوت است زیرا وزن بیشتری را بر داده های قیمت اخیر نسبت به سایر تغییرات اعمال می کند.

    پیوت = (حداکثر قیمت + حداقل قیمت + 2*قیمت بسته شدن)/4

    R1 = پیوت + (پیوت – حداقل قیمت)

    R2 = پیوت + (حداکثر قیمت – حداقل قیمت)

    S1 = پیوت – (حداکثر قیمت – پیوت)

    S2 = پیوت – (حداکثر قیمت – حداقل قیمت)

    5. نقاط پیوت DeMark.

    محورهای Demark فقط سطح مقاومت بالا و خط حمایت پایین را محاسبه می کنند. دیدگاه این روش به نقاط پیوت و محاسبه سطح پایه نیز متفاوت است.

    • اگر قیمت بسته شدن پایین تر از قیمت باز شدن باشد، پیوت = حداکثر قیمت + 2*حداقل قیمت + قیمت بسته شدن، می باشد
    • اگر قیمت بسته شدن بالاتر از باز شدن باشد، پیوت = 2*حداکثر قیمت + حداقل قیمت + قیمت بسته شدن، می باشد
    • اگر قیمت بسته شدن و قیمت باز شدن برابر باشد، پیوت = حداکثر قیمت + حداقل قیمت + 2*قیمت بسته شدن، می باشد

    = S1 پیوت/2 – حداقل قیمت

    = R1 پیوت/2 + حداکثر قیمت

    در بازار هیچ اندیکاتور بهترینی وجود ندارد چراکه نمیتوان از آن به تنهایی استفاده کرد. هر کدام از روش های محاسبه می توانند در شرایط و بازار های مختلف به بهترین نحو عمل کنند. تنها با آزمایش استراتژی معاملاتی خود می توانید روش محاسبه پیوت را تعریف کنید.

    استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس

    اندیکاتور نقاط پیوت ، سطوح افقی زیر را ایجاد می کند:

    وضعیت ایده آل بازار زمانی در نظر گرفته می شود که کندل زیر نقاط P باز شود، قیمت افزایش یابد، در نقاط R1 کمی کاهش یابد، به تدریج به نقاط R2 برسد و معکوس شود.

    استراتژی معاملات نقاط پیوت مبتنی بر این ایده است که قیمت تمایل دارد بیشتر به روزهای بسته شدن روز قبل برگردد تا فراتر از محدوده قبلی. بنابراین توصیه می شود تایم فریم D1 را در تنظیمات اندیکاتور وارد کنید. این بدان معنی است که سطوح برای روز بعد بر اساس کندل بسته شده روز قبل محاسبه می شود.

    استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس

    در تصویر بالا، تنظیمات اندیکاتور بر اساس تایم فریم روزانه انجام شده اند و تایم فریم نمودار نیز بر روی H1 قرار دارد. این بدان معنی است که اندیکاتور هر 24 ساعت سطوح افقی جدیدی را ترسیم می کند. اگر H4 را در نمودار تنظیم کنید، سطوح هر شش ساعت یکبار به روز می شوند. اگر بازه زمانی D1 را در نمودار انتخاب کنید، سطوح رسم نمی شوند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.