سهم بازار چیست؟
سهم بازار با میزان فروش شرکت تقسیم بر میزان فروش کل محصولات در صنعت مورد نظر در همان بازده زمانی محاسبه می شود.شرکتی که سهم خود را در بازار حفظ می کند سریع تر و بیشتر از رقبا درآمد خواهد داشت.
سهم بازار، درصد فروش یک شرکت در یک دوره زمانی مشخص در بازار است. سهم بازار با میزان فروش شرکت تقسیم بر میزان فروش کل محصولات در صنعت مورد نظر در همان بازده زمانی محاسبه می شود. با توجه به این رابطه می توان اندازه شرکت نسبت به بازار و رقبا را تعیین کرد.
اهمیت سهم بازار
یکی از عوامل بسیار مهم از دیدگاه سرمایه گذاران تغییرات سهم بازار یک شرکت در زمینه تولید محصولات است. افزایش و کاهش سهم بازار توانایی یک شرکت در رقابت در بازار را تعیین می کنند. هرچه میزان تقاضا در بازار افزایش یابد شرکتی که سهم خود را در بازار ثابت نگه داشته است نیز با افزایش سهم روبه رو خواهد شد. بنابراین می توان گفت شرکتی که سهم خود را در بازار حفظ می کند سریع تر و بیشتر از رقبا درآمد خواهد داشت.
افزایش سهم بازار این امکان را به شرکت ها می دهد تا مقدار سوددهی خود را افزایش دهند. از جمله عناصری که شرکت ها برای افزایش سهم بازار خود در کل بازار برای جذب مشتریان بیشتر انجام می دهند عبارتند از کاهش قیمت ها و تبلیغات گسترده. اندازه سهم بازار معمولا برای هر کشوری به صورت جداگانه محاسبه می شود. سرمایه گذاران نیز می توانند اطلاعات مورد نیاز خود را از سازمان ها و منابع مختلفی مانند گروه های تجاری، سازمان های قانون گذاری تجارتی و در خیلی از مواقع از شرکت های هم پایه خود این اطلاعات را بدست آورند.
محاسبه سهم بازار
1. تعیین زمان؛ برای انجام محاسبه های دقیق و منطقی باید دوره زمانی میزان فروش ها را تعیین کرد. این دوره می تواند سه ماهه، یک ساله و یا چند ساله باشد.
2. محاسبه درآمد کلی شرکت؛ تمامی شرکت ها گزارش های مالی سالانه دارند. این گزارش ها شامل میزان فروش شرکت، فروش برخی محصولات خاص، ارائه خدمات به همراه گزارشات مالی می باشد. برای ارزیابی شرکت هایی که محصولات تولیدی بسیار متنوعی دارند نمی توان به طور دقیق میزان درآمدها با همدیگر را محاسبه کرد و باید به دنبال اطلاعات برای نوع خاص از محصول بود.
3. پیداکردن فروش کل در بازار؛ میزان فروش کل بازار می تواند از آمارهای ثبت شده در سازمان های معتبر تجارت و صنعت و یا به صورت گزارشهای عمومی بدست آید. برخی شرکت ها نیز در ازای دریافت مبلغی این اطلاعات را در اختیار متقاضیان قرار می دهند. اگر تعداد انگشت شماری از شرکت ها در صنعت مورد نظر تسلط داشته باشند، شرکتهای کوچکتر - مانند لوازم خانگی و ماشین های بزرگ – که فروش کمتری دارند می توانند با استفاده از کل فروش شرکت های فروش کل صنعت را حساب کنند.
4. محاسبه سهم بازار ؛ محاسبه سهم بازار یک شرکت برابر است با حاصل تقسیم میزان فروش شرکت های مورد نظر به فروش کل شرکت بنابراین اگر شرکتی میزان 1میلیون دلار حاصل از فروش محصولات خود داشته باشد و تمامی شرکتهای فعال در صنعت نیز فروش کل برابر با 15 میلیون دلار را داشته باشند می توان با تقسیم این اعداد بر یکدیگر سهم بازار شرکت را تعیین کرد.
درک نقش سهم بازار
1. شناخت و درک استراتژی شرکت در بازار؛ تمامی شرکت ها بر این باورند که محصولات و خدماتشان منحصر به فرد بوده و به همین دلیل هر محصولی در بازار با اختلاف قیمت هایی مواجه می شود. هدف انجام این کار جذب مشتریانی است که به حداکثر رساندن مقدار سود شرکتشان کمک کند. داشتن سهم بازار بزرگ چه از لحاظ درآمد و یا فروش همیشه بیانگر سود زیاد نمی باشد. به عنوان مثال سهم بازار شرکت جنرال موتورز در سال 2011 19.4% که تقریبا 6 برابر سهام بازار بی ام و را شامل می شد چیزی برابرا 2.82% اما سود اعلام شده از سوی جنرال موتورز برابر با 9.2 میلیادر دلار اعلام شد در حالی که شرکت بی ام و سودی برابر با 5.3 میلیارد دلار داشت که مقایسه آنها نشان می دهد شرکت بی ام و درجه سود آوری بیشتری نسبت به جنرال موتورز داشته است.
2. تعریف پارامترهای بازار؛ معمولا شرکت ها به دنبال جذب بیشترین سهم در بازار هستند. اما با توجه به سیسات بی ام و مبنی بر اینکه هر خریداری نمی تواند خریدار محصولات آنها باشد. به این دلیل که مشتریان خودروهای لوکس کمتر از ده درصد می باشند. بنابراین در این زمینه شناسایی بازار و محصول خاص در اولویت قرار می گیرد. در غیر این صورت مقایسه و ارزش سهم بازار صحیح نخواهد بود.
3. شناسایی سالانه تغییرات در سهم بازار؛ تغییرات در سهم بازار نشان دهنده تاثیر گذاری و یا عدم تاثیر گذاری استراتژی های شرکت در بازار می باشد.
درک و شناسایی محدودیت ها و نقاط قوت سهم بازار
1. درک درک استراتژی در سرمایهگذاری و شناسایی سهم بازار دید و شناخت وسیعی از کسب و کار را ارائه می کند. این عنصر (سهم بازار) تنها برای مقایسه شرکت هایی است که در یک صنعت مشابه فعالیت داشته و با یکدیگر به رقابت می پردازند و به عواملی که موجب شکست یک شرکت در رقابت می شود و میزان احتمال رشد کسب و کار را نشان میدهد.
2. درک محدودیت ها؛ همانطور که قبلا گفته شد سهم بازار ابزاری است که برای توسعه یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد. اما در شرلایطی که برخی شرکت ها به عنوان مثال سهم زیادی از بازار را در اختیار دارند اما نسبت سود آنها به سهمشان کمتر می باشد، این فاکتور نمی توانند به صورت تاثیر گذار محاسبه شود. در این حالت سهم بازار بیشتر بازار مورد نظر را مورد ارزیابی قرار می دهد.
3. شناسایی روند موفقیت و یا روند رو به کاهش یک شرکت در بازار از جمله عواملی است که می تواند به سرمایه گذاران به تصمیم گیری در سرمایه گذاری به روی طرح مورد نظر کمک کند.
مبانی درک استراتژی در سرمایهگذاری مدیریت استعدادهای دیجیتال
پیشتر، به بررسی مفهوم استعداد دیجیتال پرداخته شد. در این مطلب به مبانی مدیریت این استعدادها و فرآیندهای آن میپردازیم.
در عصر تحول دیجیتال، سازمانها نیازمند ایجاد تحول اساسی در مدیریت سرمایه انسانی خود در حوزه جذب، پرورش و نگهداشت استعدادها به ویژه استعدادهای دیجیتال هستند تا بتوانند مزیت رقابتی خود را حفظ کنند. استراتژی مدیریت استعداد دیجیتال باید همراستا با اهداف سازمان و به گونهای تعریف گردد که تمامی نیازهای سازمان به استعدادهای دیجیتال را جهت موفقیت تحول دیجیتال پوشش دهد.
دیجیتالی شدن، استراتژی جذب استعدادها را متحول کرده است. به طور ویژه، مدیران ارشد اجرایی و سرمایه انسانی نیازمند تدوین استراتژیهای آیندهنگرانه برای جذب، توسعه و حفظ استعدادهای دیجیتال هستند.
برای درک میزان نیاز به جذب نیرو از داخل یا خارج سازمان، لازم است ابتدا مهارتهای دیجیتال مورد نیاز مشاغل تعریف شوند و سپس برنامههای متناسب برای توسعه داخلی تدوین شود. آموزش و توسعه جزء ضروریات سازمانها است چرا که همه چیز به سرعت در حال تغییر است. از آنجا که مشخص نیست دقیقاً چه مهارتهایی برای آینده لازم است، داشتن نیروی کار منعطف برای روبرو شدن با چالشهای آینده ضروری است.
بر اساس پیمایش مجمع جهانی اقتصاد در بخش مالی، ۶۷ درصد پاسخدهندگان بر این باورند که برنامهریزی نیروی کار آینده، یک اولویت در سطح رهبری بانکها است. ۶۷ درصد شرکتکنندگان در این پیمایش، استراتژی سرمایهگذاری در آموزش مهارتهای جدید به کارکنان فعلی و ۴۷ درصد ایجاد پویایی و چرخش شغلی را در راستای برنامهریزی نیروی کار آینده پیشنهاد دادند.
سازمانها بایستی دریابند که کارکنان مستعد دیجیتال چگونه جذب میشوند و اینکه چه استعدادهایی قابلیت تطبیق با شرایط فعلی کارکنان را دارند. استعدادهای دیجیتال تنها از جذب کارکنان جدید ایجاد نمیشوند بلکه توسعه مهارتهای دیجیتال در کارکنان فعلی نیز ضروری است. همچنین سازمانها باید در راستای ایجاد فرهنگ دیجیتال در همه کارکنان، درک عمیقی از ضروریات دیجیتال سازمان ایجاد نمایند.
برای ایجاد مخزن استعداد دیجیتال، سازمانها باید نسبت به سرمایه انسانی موجود و اینکه چه کسانی در حال حاضر هسته اصلی استعداد دیجیتال را پوشش میدهند، شناخت حاصل نمایند. همچنین باید در این ارتباط که پروفایل مشاغل جدید چه مشخصاتی دارد و چه تعداد استعداد دیجیتال در آینده مورد نیاز خواهد بود، تصمیمگیری شود. سپس باید منبع تأمین استعداد دیجیتال سازمان را در میانمدت، بلندمدت و چگونگی استخدام آنها تعیین گردد. در نهایت، باید مشخص گردد چه مهارتهای دیجیتال باید در داخل سازمان و کارکنان فعلی توسعه داده شود.
یافتههای اصلی گزارش پیدبلیوسی از وضعیت سرمایه انسانی در عصر دیجیتال که در سال ۲۰۱۵ بر اساس نظرسنجی انجام شده از مدیران ارشد سازمانها در کشورهای مختلف تدوین شده، به شرح زیر است:
غیر قابل پیشبینی بودن و نوسانات زیاد بازار در عصر دیجیتال، فرصتها و تهدیدات زیادی برای کسبوکارها به وجود آورده است و در نتیجه نیاز به مهارتهای دیجیتال افزایش یافته است.
دیجیتالی شدن کسبوکارها، سازمانها را به مجموعه متنوعی از مهارتها در مقایسه با گذشته نیازمند کرده است. کسبوکارها به نوآوران حوزه فناوریهای دیجیتال و کارمندانی با مهارتهای ترکیبی که علاوه بر حوزه تخصصی خود به فناوریهای دیجیتال پیچیده مسلط هستند، نیاز دارند.
موفقیت در دنیای دیجیتال، نیازمند تغییر در نحوه تفکر مدیران است. کارکنان با مهارتهای بالای فنی که اقتصاد دیجیتال را به وجود آوردهاند، نیازمند امکان کار در ساعات کاری منعطف و موقعیتهای جغرافیایی مختلف هستند و همچنین سازمانها نیز باید در تنوع استعدادهای خود بازنگری کنند و برای ایجاد ارزش در عصر دیجیتال، تنوع افکار را بپذیرند.
سازمانها باید از تحلیل داده برای فراهم کردن بینش نسبت به نحوه به کارگیری مؤثر مهارتهای دیجیتال استفاده کنند و بر روی قابلیتهای فناوری برای بکارگیری صحیح کارکنان تمرکز کنند.
مزیت رقابتی در عصر دیجیتال نه تنها در استفاده از فناوری، بلکه در مدیریت صحیح استعدادها نهفته است. این امر نیازمند رهبری صحیح است. رهبران باید با ایجاد فرهنگ دیجیتال در سازمان، بستر مناسب برای نوآوری را فراهم نمایند.
در مسیر تحول دیجیتال، باید مشخص شود که سازمان قصد دارد چه اقداماتی را در مورد هریک از فرآیندهای مدیریت استعداد دیجیتال انجام دهد و چگونه این موارد باید با یکدیگر و نیز با استراتژیهای سازمان یکپارچه و منسجم باشند.
فرآیندهای مدیریت استعدادهای دیجیتال شامل موارد زیر میباشد:
3 استراتژی معاملاتی برای مبتدیان بازار سرمایه
داراییهای کریپتو سرمایهگذاریهایی با ریسک بالا هستند و معامله آنها بدون داشتن برنامه میتواند به از دست دادن سرمایه منجر شود. بااینکه بیشتر تحلیل گران در مورد اینکه هیچ استراتژی معاملاتی کاملی وجود ندارد موافق هستند، سه روش شناختهشده وجود دارد که برای معاملهگران تازهکار مناسب هستند.
برای درک این توضیحات به موارد زیر نیاز دارید:
1.یک حساب ابزار رسم نمودار آنلاین: برخی از تأمینکنندگان ابزارهای رسم نمودار آنلاین رایگان عبارتاند از TradingView، StockCharts و Yahoo Finance.
2.درک ابتدایی از نمودارهای کندل استیک
آموزش ارزهای دیجیتال به صورت اصولی، برای آشنایی بیشتر به لینک مراجعه کنید
متوسط هزینه دلاری (DCA)
متوسط هزینه دلاری یک استراتژی محبوب و تست شده است که هنگام استفاده در دورههای زمانی طولانیتر بهترین عملکرد را دارند. مفهوم ساده است. به جای سرمایهگذاری همه پول خود به صورت یکجا در یک رمز ارز، آن را به مقادیر کوچکتر تقسیم میکنید، زمان و روز خاصی را در هفته انتخاب میکنید و تنها در آن زمانها خرید انجام میدهید.
مثال: باب 10 هزار دلار دارد. او قصد دارد این مبلغ را در بیت کوین سرمایهگذاری کند. او تصمیم میگیرد که به جای این که کل مبلغ را یکجا سرمایهگذاری کند، با استفاده از استراتژی DCA آن را به 20 لات 500 دلاری تقسیم کند. سپس یک روز خاص از هفته و زمان مشخصی را انتخاب میکند تا بیت کوین خریداری کند. مثلاً دوشنبه ساعت 12 به وقت محلی. در 30 هفته بعد، باب به طور منظم هر دوشنبه ساعت 12 به اندازه 500 دلار بیت کوین خریداری میکند تا این که کل 10 هزار دلار خود را سرمایهگذاری کند.
خرید در وقفههای منظم و در دوره طولانی مانند مثال بالا، سبب میشود تا نوسانات بازار تأثیر زیادی نداشته باشند. با این روش باب سود بیشتری نسبت به زمانی که کل پول خود را یکجا سرمایهگذاری کند، به دست میآورد.
DCABTC، یک حسابگر DCA متمرکز بر بیت کوین با جزئیات بیشتری این موضوع را به تصویر میکشد.
اگر هر دوشنبه از اول ژانویه 2018، 23550 دلار پرداخت کرده باشید، 04/3 بیت کوین (147307 دلار) دارید. درحالیکه اگر در اول ژانویه 2018 23550 دلار بیت کوین خریده باشید، اکنون 69/1 بیت کوین (81779 دلار) دارید.
دلیل دیگری که چرا متوسط هزینه دلاری روش معامله کریپتوی به این خوبی برای افراد مبتدی است، این است که کل فرآیند میتواند از طریق سرویسهای معاملاتی رباتیک مختلف همچون، CryptoHopper، Coinrule یا 3Commons، درک استراتژی در سرمایهگذاری کاملاً خودکار انجام شود. به این معنی که تمام آنچه باید انجام دهید واریز وجوه است و این که به ربات معاملاتی بگویید که چه آیتمی را و چه زمانی میخواهید معامله کنید و اجازه دهید ربات بقیه کارها را انجام دهد.
اگر تصمیم دارید که استراتژی DCA را به صورت دستی انجام دهید (کریپتو را در زمان مقرر درک استراتژی در سرمایهگذاری خود در صرافی خرید کنید)، میتوانید با در نظر گرفتن یک قانون دیگر نتایج بهتری به دست آورید: فقط کریپتوی خاص را در وقفههای تعیینشده هنگامیکه قیمت در محدوده قرمز است خریداری کنید. به این معنی که زمانی که قیمت یک دارایی کمتر از 24 ساعت قبل خود باشد. شما میتوانید قیمت لایو 20 رمز ارز پیشرو را در وبسایت CoinDesk مشاهده کنید.
تقاطع طلایی / تقاطع مرگ
استراتژی معامله کریپتوی تقاطع طلایی / تقاطع مرگ روشی است که از دو میانگین متحرک (یک اندیکاتور نمودار که قیمت میانگین یک دارایی را در یک دوره زمانی معین نشان میدهد) استفاده میکند. برای این استراتژی، به دنبال کراس آورهای میان میانگین متحرک 50 روزه و 200 روزه در بازههای زمانی طولانی مدت نمودار همچون نمودارهای روزانه و هفتگی باشید. از آنجایی که این استراتژی با مشاهده فعالیت قیمت در دورههای زمانی طولانی سروکار دارد، این استراتژی معاملاتی بلندمدت دیگری است که در طی 18 ماه بهترین عملکرد را دارد.
دو نوع کراس آور وجود دارد:
- همگرا (تقاطع طلایی):
زمانی که میانگین متحرک 50 روزه از بالای میانگین متحرک 200 روزه عبور میکند
- واگرا (تقاطع مرگ):
زمانی که میانگین متحرک 50 روزه از پایین میانگین متحرک 200 روزه عبور میکند
همگراییها سیگنالی هستند که نشانگر پیشی گرفتن ممنتوم کوتاهمدت از ممنتوم بلندمدت است یعنی سیگنال خرید. این شرایط زمانی اتفاق میافتد که خریداران به بازار بازمیگردند و سبب افزایش قیمت میشوند. واگراییها سیگنالی برعکس دارند و ممنتوم کوتاهمدت در مقایسه با بلندمدت کاهشیافته است و سیگنال فروش است. واگراییها زمانی که تعداد زیادی معاملهگر تصمیم به خروج از بازار و فروش داراییهای خود میگیرند، افزایش مییابند.
برای تنظیم این شرایط، باید وارد حساب ابزار رسم نمودار آنلاین خود شوید (تصویر زیر یک حساب TradingView را نشان میدهد) و بازه زمانی (پیکان قرمز) را بهصورت روزانه یا هفتگی تغییر دهید درک استراتژی در سرمایهگذاری و روی دکمه اندیکاتورها کلیک کنید (پیکان آبی) و به دنبال میانگین متحرک باشید. دو بار کلیک کنید تا دو میانگین متحرک را اضافه کنید.
سپس نیاز به تغییر تنظیمات میانگین متحرک از طریق کلیک بر روی icon(ICX,8.60%) هر میانگین متحرک (در گوشه سمت چپ بالا) و تغییر طول (پیکان قرمز) به ترتیب به 50 و 200 خواهید داشت.
باید توجه داشت که این روش معامله کریپتو بیشتر در بازارهای با نوسان بالا (زمانی که قیمتها سریع افزایش یا کاهش مییابند) مؤثر است. با این وجود، زمانی که بازار بدون نوسان پیش میرود، سیگنالهای خرید و فروشی را سبب میشود، زیرا دو خط میانگین متحرک بیشتر همگرا و واگرا میشوند. این اتفاق معمولاً زمانی روی میدهد که در بازار عدم قطعیت زیادی وجود دارد و تعداد معاملهگران بولیش و بیریش مساوی است. این تنها مشکل استراتژی معاملاتی است، اما میانگین سود به دست آمده از هر ضرری که از نوسانات پایین حاصل شود، بیشتر است. این یک استراتژی بلندمدت است و در طی یک دوره 18 ماهه عملکرد بهتری دارد و میتواند با دیگر اندیکاتورها برای ارائه نتایج بهتر ترکیب شود.
در نمودار زیر، آخرین تقاطع طلایی نمودار بیت کوین حدود 8000 دلار بود. به این معنی که اگر از این استراتژی در سال گذشته استفاده کردهاید، سیگنال خریدی در 8000 دلار دریافت کردهاید و همچنان بیت کوین نگهداری میکنید که اکنون 495% بیش از آن قیمت افزایش داشته است.
استراتژی معاملاتی واگرایی RSI
استراتژی واگرایی RSI استراتژی تکنیکال تری است اما میتواند برای تأثیرگذاری بیشتر بر زمانبندی بازگشتهای روند پیش از اتفاق، به کار رود. این زمانی است که قیمت در مسیر مخالف حرکت میکند، یعنی از نزولی به صعودی و برعکس.
RSI خلاصهشده شاخص قدرت نسبی است که یک اندیکاتور نموداری است که از طریق محاسبه میانگین سود و ضررها در یک دوره 14 روزه، ممنتوم را اندازهگیری میکند. خط اندیکاتور بین صفر و 100 نوسان میکند و میتواند برای تعیین زمان اشباع خرید یا اشباع فروش یک دارایی به کار رود. یک کانال میان 30 و 70 معمولاً برای نشان دادن این شرایط به کار میرود. زمانی که خط اندیکاتور از کانالها عبور کند و به بالای 70 برسد، دارایی اشباع خرید در نظر گرفته میشود و قیمت احتمالاً کاهش مییابد. برعکس، زمانی که دارایی از پایین کانال زیر 30 عبور کند، دارایی اشباع فروش در نظر گرفته میشود و احتمالاً قیمت افزایش مییابد.
با اینکه این سیستم میتواند به تنهایی به عنوان یک استراتژی معاملات کریپتوی ساده به کار رود، گاهی نتایج اشتباهی نیز خواهد داشت. برای مثال، زمانهایی وجود دارند که RSI اشباع خرید بودن یک دارایی را نشان میدهد که معمولاً یک سیگنال خرید است و سپس قیمت کاهش بیشتری نیز خواهد داشت.
استراتژی واگرایی RSI بیش از این پیشرفته است و میتواند برای شناسایی زمان تغییر جهت روند قیمت پیش از اتفاق افتادن به کار رود. این کار با جستجوی تفاوتها میان قیمت و اندیکاتور RSI عملی میشود. معمولاً قیمت و RSI در یکجهت حرکت میکنند. با این وجود، گاهی قیمت کاهش مییابد اما RSI افزایش مییابد و برعکس. این تنها زمانی روی میدهد که حجم خرید یا فروش کمی تغییر کند و نشانه آشکاری از بازگشت قریبالوقوع ممنتوم است.
بهترین بازههای زمانی برای یافتن واگراییها معمولاً در یک پنجره 4 ساعته یا روزانه است. این بازههای زمانی تغییرات قویتر در روند میانمدت تا بلندمدت را نشان میدهند.
با نگاهی به نمودار زیر میتوان دید که سه واگرایی مهم RSI در مورد نمودار بیت کوین/ دلار امریکا (BTC/USD) اخیراً وجود داشته است که حاکی از بروز تغییرات در روند کلی است. خطوط زرد تفاوتها میان اندیکاتور RSI و قیمت را نشان میدهند. بهترین زمان برای یافتن واگراییها زمانی است که قیمت در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش قرار دارد.
شما میتوانید از این استراتژی برای یافتن تغییرات کوچکتر در یک روند نیز استفاده کنید، برای مثال یافتن یک پول بک در یک روند نزولی. اگر به منطقهای که با دایره مشخصشده است در نمودار 30 دقیقهای با دقت نگاه کنید، میتوان دید که واگرایی دیگری که بازگشت ممنتوم به حالت بولیش را نشان میدهد، وجود دارد.
نگاه استراتژیک در مدیریت دارائی های IT
مدیریت دارائی در مفهوم کلی، یک الگوی مدیریتی است. الگویی که با توجه به ماهیت و مولفههای شاخص و موثر در آن، از ارکان مدیریت استراتژیک در سازمانها محسوب میشود.
مدیریت دارائی، نوعی مدیریت همه جانبه است. فرآیندهایی بسیار پیچیده و زمان بر که اکنون به لطف فناوری های نوین در حوزهی ICT کنترل و اشراف بر آنها آسان تر شده است.
اشرافی که صرفه جویی زمانی و ریالی بسیاری زیادی را نیز با خود به همراه دارد. نتایج برخی از بررسی نشان می دهند، که در صورت عدم پیاده سازی سیستم های مدیریت دارائی، چیزی در حدود ۲۰ درصد از زمان پرسنل برای انجام فرآیندهای تکراری و غیرضروری به هدر می رود.
یکی از نکات بسیار حائز اهمیت در نگاه استراتژیک به مدیریت اموال و دارائیها، تسهیل سرمایه گذاری است. در چارچوب این فرآیند، سرمایه گذاری معمولا با اطمینان بیشتری انجام گرفته و زیرساختهای ایجاد شده با حداکثر ظرفیت به کار گرفته خواهند شد.
توسعهی نرم افزارهای مرتبط با حوزهی درک استراتژی در سرمایهگذاری مدیریت دارائی ها طی دو دههی اخیر با رشد چشمگیری همراه بودهاند.
این نرم افزارها معمولا در چهار دسته بندی جای میگیرند:
- سیستمهای مدیریت و پشتیبانی داراییهای فیزیکی (CMMS)
- سیستمهای مدیریت دارائیهای سازمانی (EAM)
- سیستمهای مدیریت منابع سازمانی (ERP)
- سیستم های مدیریت عملکرد تجهیزات (APM)
اما نکتهی حائز اهمیت در رابطه با هر چهار دستهی درک استراتژی در سرمایهگذاری مورد اشاره، این است که این سامانهها، میتوانند در قالب ماژولهای انتخابی بر روی یک پلتفرم ثابت پیاده سازی شوند.
برای مثال، نرم افزار IFS به عنوان یکی از نرم افزارهای شاخص و برتر در حوزه مدیریت دارائیها، به راحتی میتواند از یک سیستم CMMS به ERP و یا EAM ارتقاء داده شود.
همچنین بسیاری از نرم افزارهای Helpdesk نیز این قابلیت را دارند که با نصب ماژول های اضافی به سیستمهای مدیریت اموال تبدیل شوند.
کاربردهای CMMS
سازمانها، بر مبنای ساختار و گستردگی، سیستم مورد نیاز خود را برای مدیریت دارائیها انتخاب میکنند. CMMS یکی از پایهای ترین نرم افزارهای مورد نیاز در بسیاری از سازمان هاست.
CMMS بطور ویژه حوزههای تعمیر و نگهداری و مدیریت انبار را پوشش میدهد.
همچنین شناسنامه دار کردن اموال، ثبت گزارشهای مربوط به نصب و تعمیرات، سرویسهای دورهای، ملاحظات فنی و نیز مدیریت سفارشات و خرید اقلام مورد نیاز در قلمرو این سیستم میباشند.
کاربردهای EAM
این سیستم نمونهی تکامل یافتهتری از CMMS میباشد. سیستمی که مراحل و چرخهی شکلگیری، ساخت و عمر دارایی را مدیریت میکند. EAM از فرآیند طراحی و درک استراتژی در سرمایهگذاری ساخت و سپس تعمیر و نگهداری و در نهایت اسقاط دارائیها نظارتی دقیق خواهد داشت.
کاربردهای ERP
بطور کلی ERP جامعترین سیستم مدیریت دارائی است. مجموعهی منسجمی از ماژولهای نرمافزاری که علاوه بر مدیریت اموال فیزیکی سازمان، در مدیریت دارائیهای غیر فیزیکی و نیز نیروی انسانی نیز نقش آفرینی میکند.
نرم افزارهای ERP دو مسیر متفاوت را در رشد درک استراتژی در سرمایهگذاری و توسعه خود طی کردهاند. بخش عمدهای از آنها، نرم افزارهایی در حوزههای مالی و حسابداری بودهاند که به سمت یکپارچه سازی سایر فرآیندهای سازمانی پیش رفته اند و برخی دیگر EAM هایی بوده اند که فرآیندهای دیگری همچون حسابداری و مالی را در خود جای داده اند.
در هر حال و بطور کلی ERP در سازمانهای حوزهی فناوری اطلاعات(IT) کارایی بهتری نسبت به نرم افزارهای EAM و ERP دارد.
کاربردهای APM
APM نسل جدیدی از نرم افزارهای مدیریت دارائی است، که بطور معمول در قالب ماژول بر روی نرم افزارهای EAM و یا ERP سوار میشود. APM بر پایهی هوش مصنوعی و اینترنت اشیاء کار میکند و میتواند اطلاعات دقیقی را از وضعیت مکانی و نیز نوع و میزان عملکرد و کارایی هر دستگاه در اختیار سازمانها قرار دهد.
APM علاوه بر تسهیل فرآیندهای مربوط به تعمیر و نگهداری، میتواند با تحلیل لحظهای الگوها، فرآیندهای آتی را پیش بینی و پیش از بروز هر نوع مشکل جدی در دستگاه ها و دارائیهای مربوطه، از وقوع آنها پیشگیری کند.
مدیریت دارائیهای حوزه IT
دارائیهای حوزه IT در حال حاضر بخش عمدهای از دارائیهای ثابتِ سازمانها را تشکیل میدهند. کامیپوترها و ملزومات آنها، تلفن های ip ، پرینترها، اسکنرها و بسیاری دیگر از تجهیزات مورد استفاده در سازمانها در حوزهی اموال IT جای میگیرند.
همچنین در سازمانهای متوسط و بزرگ، با الزام به استفاده از سرورها و شبکههای داخلی نسبتا عریض و طویل حوزهی IT از نظر گستردگی و ارزش ریالی اهمیت بیشتری می یابند.
از سوی دیگر، نرم افزارهای کاربردی مانند فایروال ها و آنتی ویروس ها، اتوماسیون های اداری و مالی و غیره نیز در حوزهی اموال IT طبقه بندی میشوند که نظارت و مدیریت بر آنها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
ITIL ،جامع ترین فرآیند در مدیریت دارائی های IT
بطور خلاصه، ITIL ترکیبی از دو مفهوم مدیریت دارائی ها و مدیریت پیکربندیها و ارتباط میان اجزاء است.
در این فرآیند، علاوه بر اینکه کلیه زیرساختهای فنی، به طور کامل و دقیق مورد رصد و پایش قرار میگیرند، پیکربندیهای شبکه و تنظیمات نرم افزاری مربوط به آنها نیز ذخیره سازی و مستندسازی می شوند.
سخن پایانی
مطلب حاضر، مقدمه ای بود برای رسیدن به یک درک کلی از مفهوم مدیریت اموال، و در ادامهی این بحث(در مقالات بعدی)، کاربردها و ویژگیهای سیستمهای مدیریت اموال در حوزهی IT مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
بهترین استراتژی سرمایه گذاری ارز دیجیتال
معاملات ارزهای دیجیتال
بهترین استراتژی سرمایه گذاری ارز دیجیتال
هر روز یک نفر از نشستن پشت میز خسته می شود و تصمیم می گیرد تاجر شود. بسیاری از مردم فکر می کنند که بازار ارزهای دیجیتال برای شروع بسیار آسان است. و این ،اولین و اصلی ترین دلیل شکست بسیاری از افراد می شود . ا بهترین استراتژی سرمایه گذاری ارز دیجیتال بهترین استراتژی سرمایه گذاری ارز دیجیتال
با این حال، بسیاری از مردم تصمیم میگرند که سرمایه گذاری درست را یاد بگیرند . پس از کسب دانش اولیه، ضرورت استراتژی ها قابل اهمیت است . معامله گران نمی توانند تنها با تحلیل تکنیکال یا تحلیل بنیادی برنده شوند. یادگیری تاکتیک های مختلف و نحوه اجرای آنها نیز بسیار مهم و ضروری است.
یادگیری بهترین استراتژی سرمایه گذاری ارز دیجیتال برای ایجاد سود بیشتر در بازار ارزهای دیجیتال است. هیچ کس نمی تواند به شما تضمین 100٪ بدهد که همیشه درآمد داشته باشید. با این حال، یک استراتژی معاملاتی تضمین می کند که شما شکست نخواهید خورد.
استراتژی معامله ارز دیجیتال
چرا تجارت تا این حد محبوب است، اما در جهان فقط از چند دلال سهام یا معاملهگران ارزهای دیجیتال واقعاً موفق و ثروتمند یاد می شود ؟ دلیل مهم این موفقیت استفاده از بهترین استراتژی ها در هنگام معاملات است ، پس این مقاله را از دست ندهید .
از عقاید دیگران پیروی نکنید وضعیت بازار را دنبال کنید و سعی کنید نشانه های آن را درک کنید.
اول از همه، هنگام ایجاد یا استفاده از یک استراتژی تجارت ارز دیجیتال ، باید بدانید که این یک بازار بسیار ناپایدار است. ممکن است طی چند روز شاهد نوسانات قیمت بین 20 تا 30 درصد باشید.
هنگام معامله بر روی شاخص های سهام، مشاهده چنین تغییری در یک روز تقریبا غیرممکن است. با این حال، شاخص ارزهای دیجیتال ممکن است 100٪ یا حتی بیشتر تغییر کند.
دوم اینکه بیت کوین «پدر» ارزهای دیجیتال است. از این رو، قیمت ها اغلب از روند آن پیروی می کنند. اگر قصد دارید آلت کوین ها را معامله کنید، مهمترین بخش استراتژی شما باید این باشد که ببینید در مورد بیت کوین چه خبر است.
معاملات روزانه ارزهای دیجیتال
معمولاً معامله گران ارزهای دیجیتال سکه را استخراج نمی کنند. با این وجود، آنها همیشه از هزینه ماینینگ آگاه هستند.
به عنوان مثال، بیت کوین کش از زمان هارد فورک آن در 1 آگوست 2017 بسیار ارزشمند شده است زیرا استخراج کنندگان برای یافتن بلاک های جدید به منابع زیادی نیاز دارند. اگر هزینه استخراج افزایش یابد، قیمت سکه نیز افزایش می یابد.
در نهایت، شما باید تمام اخبار سیاسی و اقتصادی را دنبال کنید. آنها تأثیر زیادی در این بازار دارند. به عنوان مثال، زمانی که ایران به پایگاه های نظامی آمریکا در عراق حمله کرد، قیمت بیت کوین از 8000 دلار به 8300 دلار افزایش یافت. این وضعیت یک روند صعودی را برای کل بازار ایجاد کرد. اگر اخبار را دنبال نکنید، نمی توانید یک معامله گر موفق باشید.
اینها سه اصل اصلی تجارت ارزهای دیجیتال هستند. از این نقاط، معامله گران استراتژی های مختلفی را ایجاد کرده اند.
خرید و نگه دارید. این استراتژی بیشتر در مورد سرمایه گذاری است تا تجارت. مردم یک دارایی را می خرند و آن را برای مدت طولانی نگه می دارند. آنها سعی می کنند قیمت ها را برای ماه ها پیش بینی کنند و نمودارها را برای دوره های طولانی بررسی کنند. این استراتژی بیشتر مبتنی بر تحلیل بنیادی است.
تجارت نوسانی. این استراتژی تجارت ارز دیجیتال در مورد استفاده از اصلاح در طول شکل گیری یک روند است. معامله گران باید در زمان اصلاح وارد روند شوند. معاملات نوسانی به معنای چرخیدن پس از روند است.
معاملات روزانه این استراتژی به معنای معامله در بورس در یک جلسه معاملاتی در طول روز است. پوزیشن های باز شده در این روز یک شبه به جلسه بعدی منتقل نمی شوند.
اسکالپینگ. این یک شکل تجارت با سرعت بالا و فرکانس بالا است. یک معامله گر پوزیشن ها را در بازه زمانی 1 تا 15 دقیقه باز و بسته می کند. هر معامله در حالت ایده آل سود کمی را به همراه دارد. در مجموع، مجموعه ای از سودهای کوچک از هر تراکنش درآمد بالایی به همراه دارد.
بهترین استراتژی سرمایه گذاری ارز دیجیتال روزانه
اکثر معامله گران روزانه زندگی خود را صرف کسب سود از معاملات ارزهای دیجیتال می کنند. آنها روزانه ده ها مبادله و معامله انجام می دهند. شما می توانید جوایز بسیار زیادی کسب کنید، اما برای تبدیل شدن به یک معامله گر روزانه موفق به زمان زیادی (ماه ها، حتی سال ها) نیاز دارید.
صرافی با تعداد زیادی جفت ارزهای دیجیتال متمایز اولین چیزی است که باید پیدا کنید.
جفت به معنای دو سکه یا توکن است که معامله می شود. برای مثال، اگر فکر میکنید که قیمت مونرو ممکن است در برابر لایتکوین افزایش یابد، باید یک جفت XMR/LTC پیدا کنید.
نیاز بعدی یک پلت فرم با نقدینگی بالا است. این تضمین شما برای اتصال دائمی خریدار/فروشنده است. در غیر این صورت، وقتی قیمت در حال کاهش است، نمی توانید معامله کنید.
اغلب، مردم سعی می کنند تجارت روزانه را با یک مسیر آسان برای رسیدن به ثروت مرتبط کنند. در واقع، این به ندرت اتفاق می افتد. داشتن یک میلیارد دلار در حساب بانکی شما مسیر بسیار طولانی و سختی است. SEC هشدار می دهد: “معاملات روزانه تمایل دارند در ماه اول معاملات با ضررهای مالی جدی روبرو شوند.”
شما باید اطلاعات زیادی را تجزیه و تحلیل کنید و آماده باشید که هر تله را با روندهای نزولی یا صعودی مرتبط کنید. به عنوان یک معامله گر، باید درک عمیقی از نوسانات قیمت داشته باشید و از آنها برای منافع شخصی خود استفاده کنید.
نکات معاملات روزانه ارزهای دیجیتال
معاملات روزانه ممکن است هم درآمد و هم زیان زیادی ایجاد کند. اگر به کسب درآمد زیاد علاقه دارید، باید به خاطر داشته باشید که این “پول رایگان” نیست. علاوه بر پیروی از تمام تاکتیک های خود، باید در مقابل استرس مقاومت کنید و خونسرد باشید.
قبل از معاملات روزانه، باید نوسانات بالای ارزهای دیجیتال در حال معامله را بررسی کنید. این فرصت های بیشتری را برای انجام معاملات فراهم می کند و به شما امکان می دهد سود بیشتری به دست آورید.
ارز دیجیتال معامله شده باید نقد شود. سکوی صرافی و سکه (توکن) را بررسی کنید تا ببینید چقدر مایع است. چگونه این کار را انجام می دهید؟ می توانید به Coinmarketcap بروید و حجم معاملات 24 ساعته این ارز دیجیتال را مشاهده کنید.
استراتژی های معاملات ارزهای دیجیتال برای مبتدیان
آغاز دشوارترین مرحله در هر طاقچه است. از سوی دیگر، این سادهترین مرحله نیز هست، زیرا برای رسیدن به اولین دستاوردهایتان باید کار بسیار کمی انجام دهید. معامله گران می گویند که HODL ساده ترین طرح برای مبتدیان است. «HODL» به معنای نگهداری داراییها برای بلندمدت با این باور است که قیمت در آینده افزایش خواهد یافت.
این بسیار آسان است زیرا یک معامله گر فقط به دانش کمی نیاز دارد تا پاداش دهد. چرا؟ تقریباً همه ارزهای رمزنگاری شده در درازمدت رشد عظیمی را تجربه می کنند. علاوه بر این، شما همچنین می توانید در سکه ها یا توکن های محبوب سرمایه گذاری کنید تا خطرات خود را به حداقل برسانید.
خب چکاری باید انجام بدی؟ ارزهای رمزپایه امیدوارکننده را بخرید و ماهها آنها را نگه دارید. به عنوان مثال، شما می توانید 100 اتریوم بخرید و فقط 3 سال دیگر شاخص را بررسی کنید. احتمال اینکه بیشتر شود تقریباً 100٪ است.
شما موظف نیستید که قیمت ها را اغلب بررسی کنید. در واقع باید از بررسی منظم آن اجتناب کنید زیرا ممکن است دارایی های خود را خیلی زود بفروشید.
این استراتژی یکی از راهبردهای کم اثر است. هیچ تضمینی وجود ندارد که هر ارز دیجیتال در طول سال ها افزایش یابد. با این وجود، تجارت در مورد آمار است. نمودارها نشان می دهد که تمام افرادی که در طول روند نزولی در ابتدای سال 2018 ارز دیجیتال خریداری کرده اند، امروز 100 تا 200 درصد افزایش درآمد دارند.
بهترین استراتژی های معاملاتی ارزهای دیجیتال برای سال 2020
یکی از محبوب ترین استراتژی ها در بین معامله گران، آربیتراژ آماری است. بسیار پیچیده به نظر می رسد، اما پس از چندین معامله، خواهید دید که به اندازه کافی ساده است.
روش کار این استراتژی به این صورت است که شما سکهها را در یک صرافی میخرید، سپس آنها را در پلتفرم دیگری میفروشید و در نهایت، آن را به ارز فیات میفروشید. منطق این استراتژی معاملاتی این است که از تاخیر در اصلاح قیمت در این صرافیها استفاده کنیم.
تنها مشکل کارمزد است. برای کسب سود باید از پلتفرم هایی با کمیسیون کم استفاده کنید. هنگام استفاده از آربیتراژ آماری هوشیار باشید زیرا هزینه می تواند حتی بیشتر از درآمد احتمالی باشد.
به دنبال خرسها در بازار در دو سال گذشته، بسیاری از سرمایهگذاران ارزهای دیجیتال را ترک کردند. در نتیجه نوسانات بازار کاهش یافت. این برای بانک ها خوب است اما نه برای معامله گران، که اکثر آنها می گویند که HODL در سال 2020 محبوب تر از سال های گذشته خواهد بود.
استراتژی تجارت بیت کوین
اکثر مردم مسیر معاملاتی خود را با بیت کوین آغاز می کنند زیرا این ارز رمزنگاری شده با ارزش ترین و قابل معامله ترین است. به همین دلیل است که شما باید با متدولوژی تجارت کریپتو مسلط باشید. هنگام انتخاب استراتژی معاملاتی بیت کوین، باید به تجربه و سبک خود تکیه کنید.
اگر خیلی احساساتی هستید و تمایل به اشتباه دارید، باید از یک استراتژی الگوریتمی استفاده کنید. این بدان معناست که از فرمولهایی برای شناسایی نقاطی استفاده کنید که باید در آنها سفارشهای مختلفی را ثبت کنید. امروزه این استراتژیها با استفاده از رباتهای معامله گر مرتبط هستند، اما برای موفقیت باید آنها را به روشی درست پیکربندی کنید.
اگر منضبط هستید و می توانید به راحتی ریسک ها را مدیریت کنید، می توانید معاملات مارجین را امتحان کنید. این به شما امکان می دهد کمتر سپرده گذاری کنید، اما همان سود را به دست آورید. با این حال، شما باید هر سفارش را با دقت انجام دهید، در غیر این صورت ممکن است بدهکار شوید.
استراتژی معاملاتی برای بیت کوین 2020
استراتژی معاملاتی شما برای بیت کوین همان استراتژی هایی است که برای ارزهای دیجیتال جایگزین مانند سوئینگ، معاملات روزانه، اسکالپینگ و موارد دیگر استفاده می شود. بیشتر تاکتیک های شما مشابه هستند، اما فرصت های بیشتری خواهید داشت زیرا بیت کوین محبوب ترین ارز دیجیتال است.
با این حال، اگر قبلاً در بیت کوین سرمایه گذاری کرده اید، ممکن است بخواهید ریسک ها را با یک استراتژی پوشش دهی متنوع کنید. این تمرین دستورات تاکتیکی برای کاهش خطرات موقعیت های موجود است.
در این مورد، شما یک موقعیت کوتاه در بیت کوین باز می درک استراتژی در سرمایهگذاری کنید، که شامل فروش دارایی به ارزش واقعی بازار است در حالی که به این بهانه ممکن است کاهش یابد. اگر واقعاً سقوط کرد، آن را با هزینه کمتری دوباره می خرید و تفاوت را کاهش می دهید. این به این معنی است که هر ضرری به اولین موقعیت BTC شما با درآمد حاصل از موقعیت کوتاه مقابله می شود.
استراتژی معاملاتی روز بیت کوین
معاملات روزانه برای هر ارز دیجیتال اصول یکسانی دارد. با این وجود، معاملات روزانه بیت کوین مزایایی دارد:
عرضه و تقاضای بالا
بسیاری از صرافی ها اجازه تجارت اهرمی با BTC را می دهند
دسترسی جهانی – همه صرافی ها بیت کوین را به لیست خود اضافه کرده اند
صرافی های مبتنی بر بیت کوین کارمزد کمتر و حداقل سپرده را برای بیت کوین فراهم می کنند.
دو تاکتیک بسیار محبوب معاملات روزانه برای BTC وجود دارد:
شکست. این فرصت زمانی به وجود می آید که سکه از سطح حمایت یا مقاومت خاصی عبور کند. پس از شکسته شدن سطح، ارز دیجیتال با همان روند معامله می شود. وقتی شکست بالقوه را می بینید، باید موقعیت را باز کنید. “stop-loss” باید زیر اولین ناحیه مقاومت قرار گیرد.
تست مجدد شکست. ممکن است پس از اولین شکست، روند صعودی وجود داشته باشد، اما پس از آن، گاوها برای بررسی مقاومت به این سطح بازخواهند گشت. اگر حجم در این مرحله بیشتر باشد، به این معنی است که قیمت ها به حداکثر جدیدی دست خواهند یافت.
دیدگاه شما