الگوی چکش در کنار دیگر شاخص‌ها


الگوی مثلث صعودی

الگوهای مهم کندلی شمعی Candlestick Patterns

یک شمع راهی برای نمایش اطلاعات در مورد حرکت قیمت یک دارایی است. نمودارهای کندلی یکی از محبوب‌ترین اجزای تجزیه و تحلیل فنی هستند که معامله گران را قادر می‌سازد تا اطلاعات قیمت را به سرعت و تنها از چند میله قیمت تفسیر کنند. ​

Body بدن که محدوده باز تا بسته را نشان می‌دهد

​​​​​​​​wick فتیله یا Shadow سایه، که نشان‌دهنده بالا و پایین ترین قیمت الگوی چکش در کنار دیگر شاخص‌ها در آن شمع است.

​​​​​​​​colour رنگ، که جهت حرکت بازار را نشان می‌دهد، یک بدنه سبز ‏یا سفید ‏نشان‌دهنده افزایش قیمت است، در حالی که بدنه قرمز ‏یا سیاه‏ کاهش قیمت را نشان می‌دهد. ​

با گذشت زمان، شمعدان‌های تکی الگوهایی را شکل می‌دهند که معامله گران می‌توانند از آن‌ها برای تشخیص سطوح حمایت و سطوح مقاومت استفاده کنند. الگوهای شمعی بسیار زیادی وجود دارند که یک فرصت را در یک بازار نشان می‌دهند برخی بینش را در تعادل بین فشارهای خرید و فروش می دانند، در حالی که دیگران الگوهای تداوم یا خنثی بازار را شناسایی می‌کنند. ​

قبل از این که معامله را شروع کنید، مهم است که خودتان را با اصول الگوهای شمعی و زبان ها آشنا کنید، تا آن‌ها را به تصمیمات خود اضافه کنید. ​

خواندن الگوهای شمعی را تمرین کنید

 الگوهای شمعی پایه

​​​​​بهترین راه برای یادگیری خواندن الگوهای شمعدانی، تمرین ورود و خروج معاملات از سیگنال‌هایی است که آن‌ها می‌دهند. شما می‌توانید مهارت‌های خود را در یک محیط بدون ریسک با باز کردن یک حساب آزمایشی Demo توسعه دهید، یا اگر به اندازه کافی اعتماد به نفس داشته باشید که معامله را شروع کنید. ​

هنگام استفاده از هر الگوی شمعی، مهم است به یاد داشته باشید که اگر چه آن‌ها برای پیش‌بینی سریع روندها عالی هستند، آن‌ها باید در کنار دیگر اشکال تجزیه و تحلیل تکنیکال برای تایید روند کلی استفاده شوند.

​شش الگوی شمعدانی صعودی Bullish

الگوهای صعودی ممکن است پس از روند نزولی بازار شکل بگیرند ، و نشانگر چرخش حرکت قیمت ها باشند. آنها شاخصی برای معامله گران هستند که می توانند یک موقعیت طولانی را برای سود بردن از هر مسیر صعودی در نظر بگیرند.

چکش Hammer

الگوی شمعی چکش از یک بدنه کوتاه با یک فتیله بلند پایین تشکیل شده‌است، و در پایین یک روند رو به پایین یافت می‌شود. ​

یک چکش نشان می‌دهد که اگر چه فشارهای فروش در طول دوره وجود داشت، در نهایت یک فشار خرید قوی قیمت را بالا برد. رنگ بدن می‌تواند متفاوت باشد، اما چکش‌های سبز بازار قوی تری از چکش‌های قرمز را نشان می‌دهند. ​

چکش

چکش معکوس Inverse hammer

چکش معکوس یک الگوی صعودی است. تنها تفاوت این است که فتیله بالایی بلند است در حالی که فتیله پایینی کوتاه است. ​

این نشان‌دهنده فشار خرید و به دنبال آن فشار فروش است که به اندازه کافی قوی نبود تا قیمت بازار را کاهش دهد. چکش معکوس نشان می‌دهد که خریداران به زودی کنترل بازار را در دست خواهند گرفت. ​

چکش معکوس

احاطه شده صعودی Bullish engulfing

الگوی شمعی صعودی از دو شمع تشکیل شده‌است. اولین شمع یک بدنه قرمز کوتاه است که کاملا توسط یک شمع سبز بزرگ‌تر احاطه شده‌است. ​

اگرچه شمع دوم کم‌تر از شمع اول باز می‌شود، بازار صعودی قیمت را بالا می‌برد و به یک پیروزی آشکار برای خریداران منتهی می‌شود.

احاطه شده صعودی

خط نفوذی Piercing line

خط نفوذی همچنین یک الگوی دو شمعی، ساخته‌شده از یک شمع قرمز بلند، و به دنبال آن یک شمع سبز بلند است. ​

معمولا شکاف قابل‌توجهی بین قیمت بسته شدن اولین شمع، و باز شدن شمع سبز وجود دارد. این نشان‌دهنده یک فشار خرید قوی است، زیرا قیمت به بالا یا بالاتر از قیمت متوسط شمع قبلی هل داده می‌شود.

خط نفوذی

ستاره صبح Morning star

الگوی شمعی ستاره صبح به عنوان نشانه‌ای از امید در یک روند نزولی بازار در نظر گرفته می‌شود. این یک الگوی سه شمعی است: یک شمع با بدنه کوتاه بین قرمز بلند و سبز بلند. این نشان می‌دهد که فشار فروش در شمع اول کاهش می‌یابد و بازار برای مدتی ساکن می شود . ​

ستاره صبح

سه سرباز سفید Three white soldiers

الگوی سه سرباز سفید در طول سه شمع رخ می‌دهد که آنها شامل سبز بلند متوالی است.

​​​​​​شمع‌های سبز یا سفید ‏با فتیله‌های کوچک، که به طور فزاینده بالاتر از شمع قبل باز و بسته می‌شوند. ​

این یک سیگنال صعودی بسیار قوی است که بعد از یک روند نزولی رخ می‌دهد و یک پیشروی پایدار از فشار خرید را نشان می‌دهد. ​

سه سرباز سفید

شش الگوی شمعدانی نزولی Bearish

الگوهای شمعی نزولی معمولا بعد از یک روند صعودی شکل می‌گیرند، و یک نقطه مقاومت را نشان می‌دهند. بدبینی شدید در مورد قیمت بازار اغلب الگوی چکش در کنار دیگر شاخص‌ها باعث می‌شود که معامله گران موقعیت‌های خرید خود را ببندند و یک موقعیت فروش برای سود بردن از کاهش قیمت باز کنند. ​

مرد آویزان Hanging man

مرد آویزان معادل فروش برابر حالت چکش است؛ شکل آن شبیه به هم است اما در پایان یک روند صعودی شکل می‌گیرد. ​

این نشان می‌دهد که در طول شمع فروش قابل‌توجهی وجود داشت، اما خریداران توانستند قیمت را دوباره بالا ببرند. فروش بزرگ اغلب به عنوان نشانه‌ای از این الگوی چکش در کنار دیگر شاخص‌ها است که سفته بازها کنترل بازار را از دست می‌دهند. ​

مرد آویزان

ستاره دنباله دار Shooting star

ستاره دنباله دار همان شکل چکش معکوس است، اما در یک روند صعودی شکل می‌گیرد: یک بدنه پایین کوچک، و یک فتیله بالایی بلند دارد. ​

ستاره دنباله دار

احاطه شده نزولی Bearish engulfing

یک الگوی شمعی احاطه شده در پایان یک روند صعودی رخ می‌دهد. اولین شمع یک بدنه سبز کوچک دارد که توسط یک شمع قرمز بلند بعدی احاطه شده‌است. ​

این نشان‌دهنده اوج یا کاهش حرکت قیمت و نشانه رکود قریب‌الوقوع بازار است.

هر چه شمع دوم بزرگتر باشد، روند به احتمال زیاد قویتر خواهد بود.

احاطه شده نزولی

ستاره غروب Evening star

ستاره شب یک الگوی سه شمعی است که معادل ستاره صبح صعودی است. این از یک شمع کوتاه تشکیل‌شده که بین یک شمع سبز بلند و یک شمع قرمز بزرگ ساندویچ شده‌است. ​

این برگشت یک روند صعودی را نشان می‌دهد، و به طور خاص زمانی قوی است که سومین شمعدان دستاوردهای اولین شمع را از بین می‌برد. ​

ستاره غروب

سه کلاغ سیاه Three black crows

سه الگوی شمعی سیاه کلاغ‌ها شامل سه شمع قرمز متوالی با فتیله‌های کوتاه یا ناموجود است. هر شمع با قیمت مشابه قبل باز می‌شود، اما فشارهای فروش قیمت را با هر شمع پایین‌تر و پایین‌تر می‌برد. ​

معامله گران این الگو را به عنوان شروع یک روند نزولی شدید تفسیر می‌کنند، همانطور که فروشندگان در طول سه شمع متوالی خرید و فروش از خریداران پیشی گرفته‌اند. ​

سه کلاغ سیاه

پوشش ابر تاریک Dark cloud cover

الگوی شمعی پوشش ابر تاریک نشان‌دهنده یک معکوس نزولی ابر سیاه نسبت به خوش بینی روز قبل است.که آن شامل دو شمع است: یک شمع قرمز که بالای بدنه سبز قبلی باز می‌شود، و زیر نقطه میانی آن بسته می‌شود.

​این نشان می‌دهد که فروشنده ها این شمع را پشت سر گذاشته‌اند و قیمت را به شدت کاهش داده‌اند. اگر فیتیله شمع‌ها کوتاه باشند، این نشان می‌دهد که روند نزولی بسیار قوی بوده‌است. ​

پوشش ابر تاریک

چهار الگوی شمعی ادامه دهنده Continuation

اگر یک الگوی شمعی تغییر در جهت بازار را نشان ندهد، آن چیزی است که به عنوان یک الگوی ادامه شناخته می‌شود. این می‌تواند به معامله گر کمک کند تا یک دوره استراحت در بازار را شناسایی کنند، زمانی که عدم قطعیت بازار یا حرکت قیمت خنثی وجود دارد. ​

دوجی Doji

هنگامی که باز و بسته بودن یک بازار تقریبا در یک نقطه قیمت است، شمعدانی شبیه به یک صلیب یا به علاوه نشان دادن این است که معامله گران باید به دنبال یک بدنه کوتاه یا ناموجود، با سایه هایی با طول متغیر باشند. ​

این الگوی دوجی تضاد بین خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد که به سود خالص برای هر دو طرف منجر نمی‌شود. تنها یک دوجی یک سیگنال خنثی است، اما می توان آن را در الگوهای معکوس مانند ستاره صبح صعودی و ستاره شب نزولی یافت. ​

دوجی

قرقره ای Spinning top

الگوی شمعی قرقره ای یک بدنه کوتاه با محوریت بین نقاط با طول برابر دارد. این الگو نشان‌دهنده بی‌تصمیمی در بازار است، که منجر به هیچ تغییر معناداری در قیمت نمی‌شود خریداران قیمت را بالاتر فرستادند، در حالی که فروشنده ها دوباره آن را پایین کشیدند. قرقرها اغلب به عنوان یک دوره تثبیت یا استراحت، پس از یک روند صعودی یا نزولی تشکیل می‌شوند. ​

به خودی خود یک سیگنال نسبتا خوب است، اما می توان آن‌ها را به عنوان نشانه‌ای از چیزهایی که می‌آیند تفسیر کرد زیرا نشان می‌دهد که فشار موجود در بازار در حال تغییر است. ​

قرقره ای

نزولی سه کندلی Falling three methods

الگوهای تشکیل سه کندلی برای پیش‌بینی تداوم روند فعلی، چه نزولی و چه صعودی، به کار می‌روند. ​

الگوی نزولی “سه شمع در حال نزول” نامیده می‌شود. آن از یک بدن قرمز بلند و به دنبال آن سه بدن سبز کوچک و یک بدن قرمز دیگر که شمع‌های سبز همه در محدوده بدن نزولی آن قرار دارند، تشکیل شده‌است. این به معامله گران نشان می‌دهد که خریداران قدرت کافی برای معکوس کردن این روند را ندارند.

نزولی سه کندلی

صعودی سه کندلی Rising three methods

عکس آن برای الگوی صعودی درست است، که الگوی شمعی “صعودی سه شمعی” نامیده می‌شود. این الگو شامل سه قرمز کوتاه است که در محدوده دو سبز بلند ساندویچ شده‌اند. این الگو به معامله گران نشان می‌دهد که علی‌رغم برخی فشارهای فروش، خریداران کنترل بازار را حفظ می‌کنند. ​

خط روند چیست؟ نحوه ترسیم + انواع خط روند

اصل و اساس تحلیل تکنیکال بر خط روند (Trend line) استوار است. چرا که جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان می‌دهد و شناسایی صحیح خطوط روند، اولین گام موفقیت در معاملات است. با اتصال نقاط کف قیمتی، روند صعودی و با اتصال نقاط سقف قیمتی، روند نزولی شکل می‌گیرد که به ترتیب به عنوان حمایت و مقاومت عمل می‌کنند و معرف سطوح تقاضا و عرضه هستند. عصاره تحلیل تکنیکی در این 1 جمله خلاصه می‌شود که “روند صحیح را شناسایی کنید و در جهت آن به معامله بپردازید“. چرا که طبق اصول سه‌گانه تحلیل تکنیکال “حرکت قیمت‌ها بر اساس روندها است“. برای مثال کاهش قیمت در یک روند صعودی، فرصت خرید و افزایش قیمت در یک روند نزولی، فرصت فروش خواهد بود. در ادامه مقالات آموزش تحلیل تکنیکال به واکاوی خط روند، انواع آن، نحوه ترسیم، اعتبار و شکست روندها خواهیم پرداخت.

سرفصل آموزشی

خط روند

خط روند چیست؟

تمامی بازارهای مالی از صعود و نزول های قیمتی شکل می‌گیرند. حال فرض کنید بازار بعد از یک صعود قیمتی با کاهش قیمت مواجه شود آیا این نزول قیمت به منزله اتمام رالی صعودی است؟ قطعا خیر! Trendline راهگشای ما در تحلیل تکنیکال جهت انجام یک معامله موفق هستند. خط روند بیانگر جهت حرکت قیمت است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

هیچ وقت فراموش نکنید که the Trend is your Friend (روند دوست شماست). از آنجایی که “قیمت‌ها تمایلی به تغییر روند خود ندارد” روند فعلی قیمت تا زمان اعمال یک فاکتور خارجی بازدارنده پابرجا خواهد ماند. برای موفقیت در بازارهای مالی مثل بورس “فقط کافی است در جهت روند فعلی به معامله بپردازید”. یعنی در روند صعودی وارد بازار و در روند نزولی از بازار خارج شوید. البته در بازارهای جهانی مثل ارزهای دیجیتال یا فارکس و … میتوانید در روند نزولی نیز معامله کنید و سود بگیرید! در روند خنثی نیز صرفا نظاره‌گر باشید و شعر بخوانید 🙂

انواع خط روند

انواع خط روند

با توجه به تعریف خط روند، سه نوع روند داریم: صعودی، نزولی، خنثی (ساید). تشخیص صحیح این خطوط از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به بررسی انواع خط روند و نکات ترسیم آن خواهیم پرداخت.

روند صعودی

با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی خطی با شیب مثبت بوجود می‌آید که به آن خط روند صعودی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به افزایش دارند. خطوط روند صعودی به عنوان خط حمایت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش تقاضا همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر کف قیمتی باید بالاتر از کف قبلی باشد عموما هر سقف قیمتی نیز بالاتر از سقف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر کاهش قیمت در روند صعودی یک فرصت خرید و ورود به بازار است!

شکل‌های زیر به ترتیب مربوط به نمودار روزانه کمپانی توییتر و جفت ارز پوند – دلار است. واکنش قیمت به روند صعودی را در هر دو نمودار مشاهده می‌کنید.

روند صعودی

نحوه ترسیم trendline

روند نزولی

با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی خطی با شیب منفی بوجود می‌آید که به آن خط روند نزولی می‌گویند. دقت بفرمایید که شیب منفی بیانگر پایین‌تر بودن هر سقف قیمتی جدید از سقف قبلی خود است بنابراین قیمت‌ها تمایل به کاهش دارند. خطوط روند نزولی به عنوان خط مقاومت نیز عمل می‌کند و حوالی آن قیمت با افزایش عرضه همراه خواهد بود. همچنین علاوه بر اینکه هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قبلی باشد عموما هر کف قیمتی نیز پایین‌تر از کف قبلی خود است اما الزامی در آن نیست! هر افزایش قیمت در روند نزولی یک فرصت فروش و خروج از بازار است! و در بازارهای دوسویه مثل FOREX می‌توانید پوزیشن Short بگیرید.

نمودار زیر مربوط به سهام دارایکم (صندوق واسطه‌گری مالی یکم) است که پس از عرضه اولیه توسط دولت، در یک روند نزولی به سر می‌برد!

روند نزولی

روند خنثی (ساید)

در روند خنثی، قیمت‌ها نه تمایل به افزایش دارند و نه کاهش! البته نه بدین معنی که قیمت‌ها فقط در یک قیمت خاص معامله شوند! بلکه بدین معنی که قیمت‌ها در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت خواهند کرد. شیب در این وضعیت تقریبا صفر است و هیچ سقف و کف قیمتی بالاتر و پایین‌تر از سقف و کف قیمت‌های قبلی شکل نمی‌گیرد.

آموزش نحوه ترسیم خط روند

همان‌طور که گفتیم برای ترسیم روند صعودی باید کف‌های قیمتی و برای رسم روند نزولی باید سقف‌های قیمتی را به یکدیگر وصل کنیم اما چند نکته وجود دارد:

  1. در روند صعودی هر کف جدید باید بالاتر از کف قیمتی قبل خود باشد. لزومی به بالاتر بودن هر قله از قله قبلی خود نیست اما اگر این شرط برقرار باشد ادامه وضعیت فعلی محتمل‌تر است.
  2. در روند نزولی هر سقف جدید باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبل خود باشد و لزومی به پایین‌تر بودن هر دره از دره قبلی خود نیست!
  3. اگر از نمودارهای کندل استیک استفاده می‌کنید خط روند نباید بدنه کندل را قطع کند! در واقع صرفا می‌تواند منطبق بر قیمت پایانی یا ابتدایی و کمترین و بیشترین قیمت باشد اما به هیچ وجه نباید بدنه کندل را قطع کند. (هنگام ترسیم خطوط حمایت و مقاومت نیز این قانون برقرار است)
  4. ترسیم خط روند با حداقل 2 نقطه امکان‌پذیر است اما برای تایید اعتبار آن، نیازمند حداقل 3 نقطه هستیم!
  5. هرگز سعی نکنید خط روند را منطبق با تصورات ذهنی خود رسم کنید! تعصب شخصی نباید در تحلیل تکنیکال دخیل شود بنابراین به زور چند نقطه را به یکدیگر متصل نکنید تا خط دلخواه شما تنظیم شود!

اعتبار روند

اعتبار خط روند تا حدودی مشابه اعتبارسنجی خطوط حمایت و مقاومت است هر چه اعتبار آن بیشتر باشد احتمال شکست نیز کمتر خواهد بود. 3 پارامتر مهم برای بررسی اعتبار Trend line عبارت است از: تعداد دفعات برخورد، زاویه خط (شیب)، تایم فریم تحلیل.

زاویه خط روند

هر چه زاویه خط روند بیشتر شود اعتبار و استحکام آن نیز کمتر می‌شود. البته نه بدین معنی که شیب صفر معتبرترین حالت ممکن است چرا که هر چه شیب کمتر شود وضعیت خنثی به خود می‌گیرد. بنابراین شاید بتوان زاویه 45± درجه را زاویه مناسب و معتبری برای خطوط روند صعودی و نزولی دانست.

گاهی اوقات شیب خط روند به مرور زمان زیاد می‌شود که می‌توان این افزایش شیب را نشانه‌ای بر اتمام وضعیت صعودی دانست. همچنین می‌توان کاهش زاویه خط روند را سیگنال اتمام وضعیت نزولی دانست. در واقع هر چه قیمت‌ها به خطوط روند نزدیک‌تر باشند می‌توان اعتبار بیشتری برای آن خط قائل بود. شکل زیر مربوط به نمودار لگاریتمی 15 ساله سکه است. همان‌طور که مشاهده می‌کنید شیب خط روند افزایش محسوسی داشته اما آیا می‌توان این وضعیت را سیگنالی بر اتمام افزایش قیمت سکه دانست؟!

تحلیل نمودار 10 ساله سکه

تعداد دفعات برخورد کندل‌ها

هر چه قیمت‌های بیشتری خط روند را لمس کند، اعتبار آن بیشتر می‌شود. در واقع هر چه تعداد نقاط برخورد بیشتر شود می‌توان اعتبار بیشتری را برای آن خط قائل شد چرا که نشان از عدم تمایل بازار برای شکست آن دارد! و احتمال واکنش مثبت قیمت‌ها در آینده نسبت به این خط زیاد است. برای مثال خطی که از اتصال 20 نقطه ایجاد شده معتبرتر از خطی با 5 نقطه اتصال است.

اهمیت تایم فریم

در تمام دوره‌های زمانی مختلف (1 دقیقه‌ای تا هفتگی و ماهانه) می‌توان خطوط روند را ترسیم کرد. اما اعتبار خط روند ترسیمی در تایم فریم‌های بالاتر بیشتر است چرا که نشان از پایداری و استحکام بیشتر آن دارد. ابتدا با تحلیل تایم فریم بالاتر مثل ماهانه یا هفتگی، روند کلی قیمت را شناسایی کنید. سپس بر اساس تحلیل دوره‌های زمانی پایین‌تر (مثلا روزانه) نقاط مناسب ورود یا خروج را پیدا کنید. اگر قصد نوسان‌گیری دارید قطعا تایم فریم‌های پایین‌تر برای شما اولویت دارند. اما اگر اهداف بلندمدت را دنبال می‌کنید بایستی دوره‌های زمانی بالاتری را تحلیل کنید. مدنظر داشته باشید که در کنار بررسی تایم‌فریم‌های مختلف، بررسی خط روند در نمودار روزانه نیز توصیه می‌شود.

برای مثال شکل زیر مربوط به نمودار 25 ساله شاخص کل بورس تهران در تایم فریم هفتگی است. واکنش شاخص به خطوط روند صعودی را به وضوح مشاهده می‌کنید. طبق این نمودار شاخص کل همچنان در وضعیت صعودی قرار دارد! اما همان‌طور که در جریان هستید از اواخر مرداد 1399 بورس تهران در روند نزولی به سر می‌برد.

نمودار شاخص کل بورس در 25 سال اخیر

حال اگر نمودار شاخص کل بورس در تایم فریم روزانه را مورد بررسی قرار دهیم، مطابق شکل زیر روند نزولی شاخص کل بورس تهران کاملا مشهود است. (نمودار تا تاریخ 11 خرداد 1400 ترسیم شده) بنابراین معیار خرید و فروش شما نباید صرفا واکاوی یک تایم فریم خاص باشد. با بررسی نمودار در دوره‌های زمانی مختلف، روند قیمتی را شناسایی و سپس با بهره‌گیری از ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال در کنار خطوط روند، بهترین نقطه خرید و فروش را پیدا کنید و با استراتژی معاملاتی خودتان شروع به ترید کنید!

روند نزولی شاخص کل بورس

شکست خط روند

هیچ روندی تا قیامت ادامه نخواهد داشت! در تحلیل تکنیکال فرض بر این است که روندها تمایلی به تغییر ندارند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود و سیگنال‌هایی از شکست آن مشاهده شود. وقتی یک خط روند را ترسیم می‌کنید اگر بدنه یک کندل، خط را بشکند (بیشتر بدنه شمع باید از آن عبور کند) و تایید این شکست توسط الگوهای بازگشتی کندل استیک، اندیکاتور و سایر ابزارهای تکنیکی نیز انجام شود، می‌توان پایان روند را اعلام کرد. البته مدنظر داشته باشید که گاهی اوقات، قیمت‌ها با پولبک به خط روند شکست شده سعی در پس گرفتن خط شکسته شده می‌گیرند. از مهمترین پارامترهای موثر هنگام بررسی شکست خط روند می‌توان به افزایش حجم و تعداد معاملات، افزایش شدید تغییر قیمت و همراه شدن شکست با الگوهای بازگشتی اشاره کرد.

شکل زیر مربوط به نمودار معاملات CFD طلا در 15 سال اخیر است واکنش قیمت به خطوط روند و شکست آنها را مشاهده می‌کنید.

شکست خط روند

نحوه تایید شکست

گاهی اوقات به علت نوسانات شدید روزانه، کندل‌ها از خط روند عبور می‌کنند آیا صرفا بررسی نفوذ کندل می‌تواند معیار مناسبی برای تشخیص شکست آن باشد؟ اکثر تحلیلگران از دو پارامتر مهم فیلتر قیمت و زمان استفاده می‌کنند. در فیلتر قیمت اگر قیمت پایانی به اندازه 3% قیمت شکسته شدن، در خط روند نفوذ کند شکست تایید می‌شود! برای مثال فرض کنید نمودار قیمتی سهام شرکت X، روند نزولی خود را در 1000 تومان شکسته باشد حال اگر قیمت پایانی 3 درصد بالاتر از 1000 تومان تثبیت شود (1030 تومان) می‌توان شکست را تایید کرد! برای تایم‌فریم‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت به ترتیب از معیار 1% و 3% استفاده می‌شود. وقتی صحبت از نفوذ کندل می‌کنیم منظور نفوذ کامل همه قیمت‌ها است نه صرفا سایه شمع!

فیلتر زمان نیز عموما بصورت قانون دو روزه درنظر گرفته می‌شود بدین معنی که برای تایید شکست خط روند باید قیمت‌های پایانی طی 2 روز متوالی در سمت دیگر خط تثبیت شوند.

نکته: جهت تایید شکست خطوط حمایت و مقاومت نیز میتوان از 2 فیلتر قیمت و زمان استفاده کرد.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش تحلیل تکنیکال را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش تحلیل تکنیکال در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

مراقب تله فروش بیت کوین باشید!

btc-price-below-20k-may-be-a-bear-trap

بیت کوین در 20 سپتامبر، یک روز پس از سقوط به پایین‌‌ترین سطح خود در سه ماه گذشته، به بالاتر از سطح 19000 دلار بازگشت.

بیت کوین پس از سقوط به زیر 20 هزار دلار در تلاش برای بازگشت است!

به گزارش سایت کوین تلگراف، در نمودار روزانه، قیمت بیت کوین از 18255 دلار به 19650 دلار افزایش یافته که این افزایش قیمت، بازتابی از حرکت‌های برگشتی مشابهی است که در بازار سهام هم شاهد آن بودیم، و نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران با افزایش قابل‌توجه دیگری برای نرخ بهره توسط فدرال رزرو، کنار آمده‌اند.

نمودار قیمت روزانه BTC/USD در مقابل ACWI و Nasdaq.

با این حال، نظرات در مورد زمان بازگشت بیت کوین متفاوت است. جانی مو، تحلیلگر مستقل بازار، تاکید کرد که پرایس اکشن بیت کوین مشابه حرکت‌های جانبی آن در ابتدای سال جاری است. به عبارت دیگر، افزایش قیمت فعلی بیت کوین تا حدود 20000 دلار، باعث حرکت بلندمدت صعودی نخواهد شد.

رودی تاکالا، مدیر اجرایی و سردبیر سابق فاکس نیوز نیز به معامله‌گران ارزهای دیجیتال هشدار داده که به دلیل بدتر شدن شرایط اقتصادی در سطح جهان، خود را برای یک دوره تاریک آماده کنند.

از سوی دیگر، برخی از تحلیلگران بر این باورند که بیت کوین در مدت زمان پیش رو به یک بازگشت صعودی قوی خواهد رسید. اکنون نگاهی دقیق‌تر به سه چشم‌انداز خوش‌بینانه بازار خواهیم انداخت:

شکل‌گیری الگوی چکش صعودی

به گفته Trader Tardigrade، تحلیلگر بازار، کندل روزانه 20 سپتامبر بیت کوین به شکل یک چکش صعودی است که نشان‌دهنده تضعیف حرکت نزولی است.

یک کندل چکشی صعودی زمانی شکل می‌گیرد که قیمت یک دارایی با افت کار خود را آغاز کند، اما سپس بازیابی شده و تا نزدیک به همان سطح اولیه بسته شود. Tardigrade همین نظریه را در مورد حرکت بازیابی بیت کوین در 20 سپتامبر بیان می‌کند و خاطرنشان می‌کند که چکش صعودی ممکن است روند بازار را معکوس کند.

شکل‌گیری کف Pi-Cycle

یکی دیگر از سیگنال‌های تکنیکال که پیش‌بینی می‌کند بیت‌کوین به شدت رشد کند، کف Pi-Cycle است. این شاخص، دو میانگین متحرک ساده بلندمدت (SMA) 471 و 150 روزه را ردیابی می‌کند. تاریخ نشان می‌دهد که قیمت بیت کوین زمانی که (SMA) 150 روزه به زیر (SMA) 471 کراس می‌کند، به کف خود می‌رسد و سپس به سمت یک حرکت صعودی قوی پیش می‌رود. تحلیلگر بازار، Titan of Crypto، تاکید کرده که بیت کوین به دنبال این کراس تا سال 2023 است.

نمودار قیمت هفتگی BTC/USD با کف Pi-Cycle.

چرخه Wyckoff

Aurelien Ohayon، مدیر عامل شرکت سرمایه‌گذاری XOR Strategy، پیش‌بینی می‌کند که بیت کوین تا اوایل سال 2023 به 45000 دلار برسد، با این استدلال که قیمت آن از الگوی محبوب چرخه Wyckoff پیروی کرده است.

BTC/USD در مراحل چرخه Wyckoff

چرخه Wyckoff چهار مرحله دارد: انباشت، روند صعودی، توزیع و روند نزولی. پس از مرحله کاهش، چرخه با مرحله انباشت تکرار می‌شود. همانطور که Ohayon اشاره می‌کند، در مورد بازگشت قیمت بیت کوین نیز چنین است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action

پرایس اکشن چیست؛ آموزش معامله با Price Action

پرایس اکشن (Price Action) به یکی از شیوه‌های معامله‌گری گفته می‌شود که تریدر تنها بر مبنای داده‌های قیمتی و الگوی کندل‌ها خرید و فروش می‌کند. توجه به اخبار فاندامنتال یا استفاده از اندیکاتورهایی که داده‌های ورودی آن‌ها قیمت و حجم معاملات است، در پرایس اکشن مورد استفاده قرار نمی‌گیرد.

معامله‌گران پرایس‌اکشن در این روش بر روی نمودار قیمتی ساده‌ای تحلیل خود را انجام می‌دهند و این تکنیک به آن‌ها اجازه می‌دهد تا حرکات زنده و واقعی قیمت را دنبال کنند. شناسایی سطوح و نواحی عرضه (Demand) و تقاضا (Supply)، وضعیت کندل‌ها در نقاط بحرانی و چینش متوالی کندل‌ها از جمله مباحث مهمی هستند که تریدرهای پرایس اکشن باید با آن‌ها آشنا باشند.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمونه‌ی از یک چارت ساده بدون اندیکاتور که در پرایس‌ اکشن استفاده می‌شود – محدوده‌های حمایت و مقاومت مشخص شده‌اند

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمونه‌ای از یک چارت نسبتا شلوغ که از اطلاعات زیادی اشباع شده است و تمرکز معامله‌گر را بر هم می‌زند

براساس سایت اینوستوپدیا، نکات کلیدی پرایس اکشن شامل موارد زیر می‌شود:

  • پرایس اکشن به نوسانات قیمت که در یک بازه زمانی بر روی نمودار رسم شده، اشاره دارد.
  • برای مشخص کردن روندهای قیمتی در پرایس اکشن برای معامله‌گران، می‌توان دیدگاه‌های مختلفی را اعمال کرد.
  • الگوهای نموداری از پرایس اکشن به دست می‌آیند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مانند میانگین متحرک که از آن‌ها برای پیش‌بینی در آینده استفاده می‌شود، با استفاده از پرایس اکشن محاسبه می‌شوند.

پرایس اکشن به معامله‌گر چه می‌گوید؟

همانطور که گفته شد، داده‌های خام قیمتی مبنای داده‌های پرایس اکشن است که می‌توان آن را در قالب‌های مختلف نموداری مانند شمع ژاپنی (کندل استیک) به کار گرفت. نمودار کندل استیک به دلیل نمایش گرافیکی مناسب نوسانات و حرکات قیمتی، به همراه نمایش داده‌هایی چون ارزش باز، بسته، بالاترین و پایین‌ترین به محبوبیت بالایی بین معامله‌گران دست یافته است. الگوهای شمعی هارامی، انگالفینگ و سه سرباز سفید نمونه‌هایی از پرایس اکشن‌های تفسیرشده‌ای هستند که معامله‌گر حین مشاهده آن‌ها می‌تواند تصمیمات معینی را اتخاد کند. الگوهای کندل استیک بسیاری وجود دارند که هر یک از آن‌ها انتظارات خاصی را در تریدر به وجود می‌آورند.

الگوی مثلث صعودی

الگوی مثلث صعودی

برای نمونه از یک مثلث صعودی که با خطوط روند بر روی نمودار یافت شده، می‌توان برای پیش‌بینی یک شکست مقاومتی استفاده کرد. پرایس اکشن در این الگو به ما می‌گوید که خریداران چندین بار برای شکستن مقاومت تلاش کرده‌اند و هر بار قدرتمندتر از قبل ظاهر شده‌اند.

چگونه از پرایس اکشن استفاده کنیم؟

پرایس اکشن همانند اندیکاتورهایی مثل MACD و RSI یک ابزار به شمار نمی‌آید و منبعی از داده‌هایی است که ابزارهای مختلف براساس آن ساخته شده‌اند. معامله‌گران نوسانی (Swing Trader) و تریدر روند (Trend Trader) بیشتر ترجیح می‌دهند با پرایس اکشن کار کنند تا تحلیل فاندامنتال و اندیکاتورها را برای تمرکز بر روی محدوده‌های حمایت و مقاومت و پیش‌بینی شکست‌ها و تثبیت‌های قیمتی رها کنند. حتی این تریدرها هم باید به عوامل دیگری از جمله حجم معاملات و تایم‌فریم‌هایی که از آن برای یافتن سطوح حمایت و مقاومتی استفاده کرده‌اند، توجه داشته باشند؛ چرا که می‌تواند بر روی درست بودن تحلیل‌هایشان تاثیر بگذارد.

معامله‌گران برای اینکه تحلیل پرایس اکشن موفقی داشته باشند، باید حداقل با چند مفهوم اولیه مانند حمایت، مقاومت و خطوط روند آشنایی داشته باشند. همچنین انواع دیگر تحلیل‌های پیشرفته‌تری که بر مبنای پرایس‌اکشن انجام می‌شود را نیز می‌توانید در آموزش‌ «چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم» بخوانید:

  • چگونه با پرایس اکشن معامله کنیم؛ آموزش تحلیل بالا به پایین

همچنین با مطالعه مجموعه در حال تکمیل آموزش تحلیل تکنیکال می‌توانید اصول و پایه‌های مقدماتی آن را فرا بگیرید:

خطوط حمایت و مقاومت

خطوط حمایت و مقاومت

معامله‌گران در پرایس اکشن باید به دنبال سطوح و محدوده‌هایی باشند که قیمت در مواجهه با آن‌ها واکنش نشان داده است. به این محدوده‌ها حمایت و مقاومت گفته می‌شود. خطوط حمایت و مقاومت پس از اینکه می‌شکنند، قابل تبدیل شدن به یکدیگر هستند. یعنی برای نمونه خط حمایتی که شکسته می‌شود، در ادامه سدی در برابر افزایش قیمت خواهد بود و به یک مقاومت تبدیل می‌شود. این خطوط را باید در تایم‌فریم مخصوص خود استفاده کرد، چرا که قیمت بسته شدن یا باز شدن در یک تایم‌فریم خاص می‌تواند شکسته شدن یا نشدن این خطوط را در آن تایم فریم تعیین کند. برای مثال استفاده از خطوط حمایتی که برای دوره زمانی هفتگی رسم شده، احتمالا در نمودار یک ساعته کارایی چندانی نخواهد داشت.

خطوط روند

خطوط روند

شناسایی روند و یافتن خطوط روند از اولین‌ کارهایی است که معامله‌گر باید انجام دهد. اصطلاح «روند دوست شماست» که در بازارهای مالی از آن استفاده می‌شود، یکی از نکات مهمی است که معامله‌گران باید به یاد بسپارند تا در هنگام ترید کردن با روند بازار نجنگند. خطوط روند که با اتصال کف‌ها و سقف‌ها به همدیگر ساخته می‌شوند، نقاط احتمالی برگشت روند (در صورت شکسته شدن) را مشخص می‌کنند تا در اولین شمعی که از خط روند عبور می‌کند، معامله‌گر تصمیم به خریدن یا فروختن بگیرد.

الگوهای کندل استیک

آرایش به خصوص کندل‌ها در کنار یکدیگر، معامله‌گر را برای حرکت بعدی قیمت آماده می‌کند. در ادامه تعدادی از این الگوها و ویژگی‌های آن‌ها معرفی شده است.

کندل استیک

مشخصات یک شمع (کندل)

ماروبزو (Marubozu) در این الگو سایه‌ای از سمت بالا یا پایین بر روی بدنه شمع دیده نمی‌شود. فشار شدید خریداران (ماروبزو سبز) و فروشندگان (ماروبزو قرمز) از مشخصه‌های بارز این شمع است. این شمع اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.

ماروبزو

دوجی (Doji) زمانی شکل می‌گیرند که قیمت آغازین و نهایی یک شمع با هم برابر باشند. اندازه سایه‌ها در دوجی متغیر است. این الگو نبرد میان خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد که هیچ یک از دو گروه بر دیگری برتری نیافته‌اند. این الگو می‌تواند هم به صورت ادامه‌دهنده روند و هم بازگشت روند باشد.

دوجی

هارامی (Harami) یکی از الگوهای بازگشتی که از دو شمع تشکیل شده است. کندل اول که شمع مادر نام دارد، بازار را به نقطه اوج یا نزول می‌رساند. کندل بعدی یک شمع دوجی است یا اینکه بدنه کوچکی دارد و درون بازه خرید و فروش شمع مادر تشکیل می‌شود.

هارامی

پوششی (Engulfing) در این الگو دو شمع پشت سر هم قرار گرفته‌اند که رنگ‌های متضادی دارند. این الگو به صورت بازگشتی است و بدنه شمع دوم، کندل اول را به صورت کامل در بر می‌گیرد. اینکه شمع پوششی چه تعداد از شمع‌های قبلی را در بر می‌گیرد، قدرت الگو را نشان می‌دهد.

پوششی

شروع به کار برای ترید با پرایس اکشن

معامله‌گران پس از اینکه با مفاهیم اولیه آشنا شدند، باید نمودار خود را برای تحلیل کردن آماده کنند. خالی کردن نمودار از هر شکل، خط و اندیکاتور اضافه‌ای برای هر چه ساده‌تر کردن آن، از لازمه‌های استفاده از پرایس اکشن در معاملات است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

نمودار بالا که قیمت بیت کوین را در ماه جولای ۲۰۱۹ نشان می‌دهد، برای تحلیل آماده است. در این تحلیل از نمودار شمعی استفاده شده و رنگ مشکی، بیانگر کندل نزولی و رنگ سفید بیانگر شمع صعودی است.

پرایس اکشن چیست؛ آموزش ترید به سبک پرایس اکشن

در ابتدا با رسم محدوده‌های مقاومت و حمایت (به ترتیب قرمز و سبز رنگ) بر روی نمودار، مناطقی را که قیمت به آن‌ها واکنش نشان می‌دهد را تعیین می‌کنیم. با همین کار ساده می‌توان در صورت شکسته شدن این محدوده‌ها اقدام به خرید یا فروش کرد. با استفاده از الگوهای شمعی که تعداد آن‌ها بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این مطلب معرفی شد، می‌توان وضعیت روانی بازار را در آن لحظه تحلیل کرد.

برای نمونه الگوی چکش که یک الگوی بازگشتی صعودی است، موفق عمل کرده و موجب رشد قیمت شده است. الگوی دوجی که پس از یک شمع سفید بزرگ ظاهر شده، عدم اطمینان را در بازار نشان می‌دهد و لزوم مشخص شدن شمع‌ بعدی را بیش از پیش می‌سازد. الگوی کندل بازگشتی صعودی که کمترین قیمت آن (Low Price) نسبت به شمع قبلی پایین‌تر بوده و به صورت صعودی نیز بسته شده، از ورود به معامله پس از عبور قیمت از بالاترین قیمت آن (خط چین قرمز) حکایت دارد. الگوهای کندل استیک در این نمودار تنها به موارد گفته شده محدود نمی‌شود. برای همین آشنایی با این الگوها و نتایجی که از پس ظهور آن‌ها در نمودار به وقوع پیوسته، برای کسانی که از پرایس اکشن استفاده می‌کنند ضروری است.

مزایا و محدودیت‌های پرایس اکشن

تحلیل پرایس اکشن شخص به شخص می‌تواند متفاوت باشد. بارها اتفاق افتاده که دو معامله‌گر با نگاه به حرکات قیمتی مشابه، به دو نتیجه‌گیری کاملا مختلف برسند. یکی از آن‌ها شاید ادامه روند نزولی را پیش‌بینی کند و دیگری انتظار بازگشت روند را در آینده نزدیک داشته باشد. البته دوره زمانی که معامله‌گر استفاده می‌کند، تاثیر فراوانی بر روی تحلیل او خواهد گذاشت؛ بطوریکه قیمت یک ارز دیجیتال می‌تواند در طول چند هفته به صورت نزولی باشد، اما در تصویر بزرگتر هر ماه رشد کرده باشد.

نکته مهم این است که الگوها همیشه بلافاصله درست از آب در نمی‌آیند و تحلیلگر باید برای گرفتن تایید از الگو به آن فرصت کافی (نه زیاد و نه کم) بدهد. این نوع تحلیل نسبت به سایر شیوه‌های معامله‌گر مزیت‌هایی هم دارد که از جمله آن‌ها می‌توان به سریع بودن و کاربردی بودن آن در هر بازاری اشاره کرد. در عین حال که بیشتر استراتژی‌های پرایس اکشن ساده است، یادگیری و استفاده از آن در نمودارها نیازمند تمرین فراوان است. پرایس اکشن به تریدر اجازه خواهد داد تا نظم موجود بین خریداران و فروشندگان را از بی‌نظمی بین داده‌های قیمتی بیرون بکشد و بر اساس آن حرکت بعدی را پیش‌بینی کند.

شما می‌توانید با شرکت در دوره اطلس ارزدیجیتال، تحلیل تکنیکال را به صورت ویدیویی و با پشتیبانی اساتید باتجربه یاد بگیرید.

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

در این قسمت از آموزش بورس قصد داریم که با کندل ها آشنا بشویم به عبارتی “آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده” را در این قسمت از پست داشته باشیم. قطع به یقین افرادی که در بورس و فرابورس فعالیت می کنند و اقدام به خرید و فروش سهام کرده اند باید اطلاعات کاملی از بورس داشته باشند تا بتوانند سود بسیار خوبی را کسب کنند و تا جایی که میشود ضرر و ریسک را کم کرده و در عوض مقدار سود و ریوارد را افزایش داد. کندل را سرمایه گذاران و صاحبان سهام به شمع میشناسند و به عبارتی نمودار قیمتی هستند که روند بازار و قیمت یک سهام خاص را نشان می دهند. کندل ها یا شمع ها در واقع احساسات و هیجانات سرمایه گذاران و صاحبان سهام در بازار بورس را نشان می دهند. در ادامه در مورد کندل و آموزش کندل شناسی بیشتر توضیح می دهیم.

کندل و انواع آن

مواردی که در این پست مورد بررسی قرار می گیرند:

  • منظور از کندل در بورس چیست؟
  • نمودار کندل چیست؟
  • مهم ترین الگوهای کندل استیک

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

افرادی که در بورس فعالیت می کنند باید با اطلاعات و دانش بورس آشنا باشند و همانطور که در پست های گذشته بیان شد، هرچه با دنیای بزرگ بورس بیشتر آشنا باشید بهتر میتواند معاملات موفق تری داشته باشید. در قسمت های گذشته در مورد حد سود و حد ضرر صحبت کردیم که به هر میزان که افراد قبل از انجام هر معامله ایی حد سود و یا حد ضرر خود را مشخص کرده باشند بهتر میتوانند برای خارج شدن از سهام ( فروختن سهام )، وارد شدن ( خریدن ) و یا نظاره گر بودن در بازار تصمیم بگیرند. حتی در مورد نسبت ریسک و ریوارد در معاملات بورسی هم صحبت کردیم و تلاش کردیم که انواع اطلاعات بورسی را در اختیارتان بگذاریم. در این راستا بهتر است که به سوالاتی مانند منظور از کندل در بورس چیست؟ نمودار کندل چیست؟ از نمودار کندل چه استفاده ایی میشود؟ انواع کندل کدام اند؟ در این قسمت از پست قصد داریم که معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک در بورس را مورد بررسی قرار دهیم.

منظور از کندل در بورس چیست؟

منظور از کندل در بورس چیست؟

یکی از اصطلاحاتی که در بورس بسیار استفاده میشود کندل است. باید گفت که کندل در اصل برای تشخیص روند قیمت مورد استفاده قرار میگیرد و تحلیلگران با استفاده از کندل ها میتوانند روند صعودی، نزولی و یا خنثی بازار را متوجه بشوند. البته از کندل ها برای باز یا بسته شدن یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص هم استفاده میشود. از کندل به عنوان ” کندل استیک ” هم یاد میشود که از این کندل های زماین برای یافتن روند قیمت بازار و سهام خاص استفاده میشود. یکی از نقاط قوت و ویژگی های مثبت کندل ها این است که میتوان با اسفاده از کندل ها میتوان قیمت‌های مناسب برای خرید سهام را انتخاب کرد. اما متاسفانه نقطه ضعف الگوی کندل این است که برای قیمت‌های خروج از سهم عملکرد خوبی ندارند.

سایه: به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمت‌های باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) می‌گویند. سایه ها را با توجه به رنگ هایشان قدرت خرید و فروش آن سهام را نشان میدهند.

برای تعریف و کندل شناسی در بورس به زبان ساده باید گفت که ساختار کندل یا شمع از دو بخش اصلی تشکلی شده است ( در قسمت فوق نمایش داده شده است ) که عبارت اند از: بدنه اصلی و سایه. همانطور که میدانید مانند یک شمع تصور میشود که یک بدنه دارد و به واسطه نور و شعله ایی که در نوک ان است سایه ایجاد میکند.

بدنه اصلی شمع نشان‌دهنده قیمت آغاز و پایان معامله است. سایه هم در واقع دو خط است که خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی می‌گویند. سایه پایانی در واقع به پایین ترین قیمت در روز معاملاتی هم گفته میشود و منظور از سایه بالایی، بالاترین قیمتی در روز معاملاتی است که تحلیلگران از این اصطلاحات استفاده می کنند.

تحلیلگران برای تشخیص دامنه نوسانات یک سهم در بازه زمانی مشخص که مورد معامله قرار گرفته است از سایه ها استفاده می کنند. بدین منظور که، اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایین‌تر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.

اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن تو پر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. در ادامه به تعریف سایه ها میپردازیم.

نمودار کندل چیست؟

حال شاید سوال این باشد که منظور از قیمت پایین، بالا، قیمت باز شده و بسته شده چیست؟

  • منظور از قیمت باز در واقع اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت می‌گیرد.
  • به آخرین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است را قیمت بسته می گویند.
  • قیمت بالا به بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است را می کویند.
  • قیمت پایین کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معامله‌ای صورت گرفته است.

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

کندل و نمودار کندل د رواقع به تحلیل گران میتواند سیگنال هایی بدهد و در اخذ تصمیم درست برای معامله کمک کند، به طور مثال بدنه سفید یا سبز شمع، نشان‌دهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشان‌دهنده صعودی بودن قیمت است. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم موزد استفاده قرار میگیرند.

آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده

مهم ترین الگوهای کندل استیک

الگوی کندل ها از انواع محتلفی برخوردار است و به منظور ” آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده ” بهتر است که انواع کندل را بررسی کنیم اما خوب است بدانید که کهترین و پرکاربرد ترین الگوهای کندل استیک که در بازار بورس و فرابورس استفاده می کنند عبارت اند از: ماروبزو، دوجی، چکش، پوشاننده، نفوذی، ابر تیره، سه سرباز سفید، سه کلاغ سیاه، ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی.

کندل ماروبزو به چهار رنگ مشکی یا قرمز، سفید و سبز تقسیم میشود.

الگوی کندل ماروبزو

زمانی که کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمی‌شود و قدرت بیشتر فروشندگان نشانه الگوی ماروبزو است و در این الگوی کندل روند قیمت بازار بیشتر منفی است. ماروبزو خود به دو رنگ مشکی و سفید تبدیل میشود. این ماروبزو که توضیح داده شده مشکی است و از طرفی ماروبزو سفید نشان‌دهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمی‌شود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط می‌شود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) روی‌داده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.

در کندل صعودی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توخالی سفید یا سبز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر می باشد.

کندل صعودی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر قدرت خریداران زیاد می باشد که کنترل بازار در دست خریداران است و بازار را به بالا میکشند.

این شمع میتواند بیانگر ادامه صعود و یا اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی (به صورت بازگشتی) باشد.

در نمودار دوجی قیمت شروع و پایان آن‌ها یکسان است و در واقع دوجی‌ها دارای بدنه نازک که معمولاً به‌صورت یک خط نازک و باریک نشان داده می‌شوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهم‌ترین نتیجه‌ای است که از دوجی‌ها استنباط می‌شود.

الگوی کندل دوجی

در بعضی از حالات دوجی‌های بعد از ماروبزو سفید دیده می‌شوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.

دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.

دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدست‌داده‌اند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.

دوجی‌ها در چهار دسته تقسیم‌بندی می‌شوند اما ما 3 دسته مهم را نام می بریم که عبارت اند از:

الگوی کندل دوجی پایه بلند در واقع نشان دهنده برابری قیمت شروع و پایان و برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی می باشد.

منظور از دوجی سنگ‌قبر این است که بدون سایه پایین است و بیانگر برابری قیمت شروع و پایان و تمایل بیشتر فروشندگان می باشد.

دوجی سنجاقک در واقع بیانگر تمایل بیشتر خریداران می باشد.

الگوی کندل چکش در واقع یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی نشاندهنده وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل چکش نشانه ای از بازگشت روند می دهد که دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه بوده و سایه پایینی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی است. تنها شرط تشخیص صعود و یا نزولی بودن کندل تنها اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است.

زمانی که کندل اول کندل دوم را بپوشاند در واقع الگوی کندل پوشاننده ایجاد شده است و در این زمان انتظار تغییر روند را داریم.

زمانی که قیمت باز شدن کندل دوم (که یک کندل صعودی است) پایین تر از کمترین قیمت کندل قبلی (که یک کندل نزولی است) می باشد ولی نفوذ خوبی در کندل اول دارد، میتواند گفت که در الگوی کندل نفوذی هستیم. در الگوی نفوذی، شمع سفید پایین تر از قیمت بسته شدن شمع سیاه در روز معاملاتی قبل باز خواهد شد و سپس قیمت سهم صعود می شود و در نیمه بالایی شمع سیاه روز قبل هم بسته خواهد شد.

پوشش ابر تیره یک الگوی شمعی بازگشتی نزولی است که یک کندل سیاه به وسیله آن بالاتر از انتهای یک کندل سفید و پایین‏تر از نقطه میانی آن، باز می‏شود. در الگوی ابر تیره کندل اول که یک کندل سفید و صعودی می باشد باید بزرگ باشد و کندل دوم که سیاه و نزولی می باشد باید ۵۰درصد یا بیش از ۵۰ درصد از بدنه کندل سفید قبل از خود را بپوشاند (در صورتی که این مقدار کمتر از ۵۰ درصد باشد الگو تشکیل نمیگردد) و همچنین از بیشترین قیمت کندل اول بالاتر باشد.

الگوی سه سرباز سفید در واقع نشان دهنده روند نزولی بازار است. این الگو از سه کندل استیک متولی دارای بدنه بلند تشکیل می‌شود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و بالاتر از بیشنیه کندل قبلی بسته می‌شوند. این کندل استیک‌ها نباید سایه‌های خیلی بلندی داشته باشند و در بهترین حالت در بدنه اصلی کندل استیک قبلی الگو باز می‌شوند.

سه کلاغ سیاه یک الگوی کندل استیک یا نمودار شمعی خرسی است که برای پیش‌بینی برگشت روند صعودی فعلی استفاده می‌شود. این الگو از سه کندل استیک متوالی دارای بدنه بلند تشکیل می‌شود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و پایین تر از کندل قبلی بسته شده‌اند. الگوی کندل سه کلاغ سیاه، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد به حساب می آید که توسط سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) تایید شود.

الگوی کندل صبحگاهی در اصل یک الگوی بصری در معاملات بورس است که از آن برای تشخیص وقوع بازگشت قیمت به سمت بالا استفاده می‌‌شود. این الگو از نمودارهای شمعی تشکیل شده است. بهتر است از این نشان‌‌گر در کنار دیگر نشان‌‌گرها استفاده شود تا ریسک کمتری تولید شود. الگوی کندل ستاره صبحگاهی ب در انتهای چند کندل متوالی و نزولی و یا در ادامه یک روند نزولی تشکیل می شود و فرقی بین رنگ و صعودی یا نزولی بودن کندل دوم وجود ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می شود.

ستاره عصرگاهی معکوس الگوی ستاره صبح گاهی و یک الگوی کاهشی است. در شکل مطلوب یا ایده آل این الگو لازم است بین بدنه شمع اول و شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم شکاف وجود داشته باشد.اما معمولا شکاف دوم به ندرت شکل می گیرد. الگوی ستاره عصرگاهی نفوذ کافی بدنه شمع سوم در بدنه شمع اول است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.