تنها کاری که من کردم، کسب مهارت در زمینهای بود که اگر در آن ماهر باشید، (مسلماً) پول زیادی به دست میآورید.
چطور در مدت ۹۰ روز میلیاردر شویم؟
خیلیها فکر میکنند که یک شبه پولدار شدن، ساده نیست و برای رسیدن به آن باید شانس یا قدرت جادویی داشته باشیم.
پنجاه و پنج آنلاین: خیلیها فکر میکنند که یک شبه پولدار شدن، ساده نیست و برای رسیدن به آن باید شانس یا قدرت جادویی داشته باشیم.
در گذشته کسانی بودهاند که اثبات کردند میتوان بدون کمک گرفتن از طالعبینی و طلسم هم ثروتمند شد. در این میان «بابک زنجانی» به منابع قدرتمند متصل بود و «محمودرضا خاوری» و یارانش به پول مردم دسترسی داشتند.
پرسش بزرگ این است که چطور میشود بدون دردسر پولدار شد؟
اکنون ما روش میلیاردر شدن را به شما معرفی میکنیم که اگر آن را دنبال کنید، دیگر به ارتباط داشتن با منابع قدرت و بیتالمال و لشگر اجنه و دعانویسان نیازی نیست.
اگر این اقدامات را مرحله به مرحله انجام دهید، در مدت ۹۰ روز به ثروتی عظیم دست خواهید یافت و هرگز هم مشکل قانونی پیدا نمیکنید.
دستورالعمل پولدار شدن در ۹۰ روز:
۱ چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟ - یک حساب بانکی باز کنید و دسته چک بگیرید.
۲ - چند شرکت قلابی در زمینههای تجاری، فرهنگی و ورزشی تاسیس کنید.
۳ - در هر نقطهای از شهر که دلتان خواست، یک دستگاه آپارتمان بخرید.
۴ - با عوامل یک شعبه بانک خصوصی رفیق فابریک شوید و از او تقاضای وام کنید به طوری که قیمت کارشناسی ملک شما را چند برابر آنچه که هست گزارش کنند تا وام بیشتری بگیرید.
۵ - یک لیوان آب بنوشید.
۶ - مراحل ۳ و ۴ را هرقدر میتوانید در ماه نخست تکرار کنید.
۷ - بعد از گذشت ۳۰ روز، آپارتمانهایی که در رهن بانک هستند را به مردم بفروشید و در محضر به آنها بگویید که با سند آن ملک «یه چند میلیونی» وام گرفتهاید، اما رقم واقعی را ذکر نکنید تا تصور کنند نهایتا با یک وام ۵ میلیون تومان طرف هستند.
۸ - پولی که از فروش آپارتمانهای بانک به دست آوردید را در بازار ارز سرمایهگذاری کنید و دوباره مرحله ۶ را انجام دهید.
۹ - وقتی مشتریها فهمیدند که ملک آنها در گرو بانک است و صاحب آن محسوب نمیشوند و سپس از شما به اتهام کلاهبرداری شکایت میکنند، در دادگاه بگویید که در قولنامه اشاره کرده بودید آپارتمان در گرو بانک است و این اشتباه خود آنها بوده که میزان بدهی وام را نپرسیدهاند. بنابراین قانون از شما حمایت میکند.
۱۰ - وقتی بانک به شما اخطار داد که باید وام را پس بدهید، به آنها لبخند بزنید و اهمیت ندهید.
۱۱ - مرحله ۶ را تکرار کنید.
۱۲ - وقتی فشار بانکها بیشتر شد، گروهی از وکلای زبده را استخدام کنید تا از شما در مقابل قانون محافظت کنند.
۱۳ - شما اکنون فرد ثروتمندی هستید که از بانک وام گرفته و یک ریال هم پس نداده و آپارتمانهایی که در رهم بانکها بوده را هم فورخته یا اجاره و رهن داده و ماهانه میلیاردها تومان درآمد دارد و رسانهها لقب «مرد وامخوار ایران» را برایتان برگزیدهاند، اما نگران نباشید. تا وقتی وکلای حرفهای در استخدام شما هستند، می توانند. دیرتر گرفتارتان کنند
پی نوشت: تمام مستندات مرد وام خوار ایران نزد پایگاه خبری تحلیلی ٥٥ آنلاین موجود است و مراجع قضایی برای احقاق حق مظلومین میتوانند استفاده کنند
چرا بعضیها خیلی زود ثروتمند میشوند؟
حتماً تاکنون افرادی را دیدهاید که احساس میکنید یکشبه ره صدساله را پیمودهاند؛ دوستان همپیالهای که در عرض مدتی کوتاه از فرش به عرش رسیدهاند و روزانه بر تعداد صفرهای حساب بانکی خود میافزایند! قطعاً اولین پرسش شما از این افراد و از خودتان این است که «چطور؟!». چطور شخصی که تا چند وقت پیش وضعیت مالی معمولی داشت، حال به این سطح از درآمد و رفاه رسیده است؟
صرفنظر از پاسخی که میشنوید، به احتمال زیاد این تغییر چشمگیر در احوالات اقتصادی فرد ثروتمند را (در بهترین حالت) مدیون شانس خوب او میدانید. البته تا حدودی حق با شماست؛ چراکه در محیط زندگی فعلی ما، کم نیستند افرادی که بدون هیچ تلاش خاصی و تنها بهدلایل واهی به ثروتهای هنگفت میرسند. تعداد این افراد بهقدری زیاد است که کمکم همه به این باور رسیدهایم که هیچ راه درستی برای کسب ثروت وجود ندارد و برای پولدار شدن یا باید شانس داشت، یا رابطه.
اما حقیقت این است که در یک محیط استاندارد و عادلانه، روشهای قانونمندی هم برای ثروتمندشدن وجود دارند! در این مقاله بهکمک یادداشتی از دیوید او (David O) که اخیراً در وبسایت مدیوم منتشر شده، برخی از این روشها را با هم مرور میکنیم. نکته کلی این مقاله این است که ثروتمندشدن همیشه هم به شانس مرتبط نیست و اغلب میتواند دلایل منطقیتری داشته باشد (البته تأکید میکنم که در یک محیط سالم!).
یکی از عواملی که در کسب ثروت تأثیر بسزایی دارد و بیشتر افراد به آن توجه نمیکنند، «محیط» است. محیط کاری و افرادی که با آنها در ارتباط هستید، تا حد زیادی تعیینکننده نوع و اندازه پولی هستند که کسب چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟ خواهید کرد. برخی از افراد بسیار سریع ثروتمند میشوند، زیرا در محیطی قرار دارند که میلیونها دلار پول بهراحتی در آن گردش میکند. البته این تنها یک عامل است و فاکتورهای دیگری هم دراینباره دخیل هستند. در ادامه، چهار عاملی را مطالعه میکنید که میتوانند دید اقتصادی شما را تغییر دهند و به شما در کسب ثروت کمک کنند.
همنشین بزرگان باشید
یکی از دوستان باتجربه من میگفت، اگر دیدید جوانی حدوداً بیست یا سیساله در کسبوکار خود بسیار موفق است، ببینید با چه کسانی دوست است. این افراد موفق معمولاً «همنشین بزرگان هستند». البته مسلماً چنین افرادی هم دوستهایی معمولی دارند که با آنها وقت میگذرانند؛ اما در مواقع حساس به حرف کسانی گوش میدهند که چند پله جلوتر از آنها هستند و تجربههای بیشتری دارند.
ممکن است با خود فکر کنید که همنشین بزرگان یعنی چه؟ و منظور ما از بزرگان، دقیقاً چه کسانی هستند؟
هر جا و در هر موقعیتی که باشید، همیشه افرادی هستند که چند پله بالاتر از شما قرار دارند. چیزی که برای شما شبیه به یک رویاست، برای آنها تجربهای معمولی است و نهایت چیزی را که شما به آن فکر میکنید سالها قبل پشتسر گذاشتهاند. همنشینی با چنین افرادی در بدبینانهترین حالت، دستکم چهار نتیجه مثبت دارد:
- شکستن تابوهای ذهنی
آنها باعث میشوند سرمایهای که از نظر شما بزرگ و دستنیافتنی است، در چشمتان کوچک جلوه کند. این خود عامل مهمی است که بههیچوجه نباید آن را دستکم بگیرید.
- آشنایی با منابع و روشهای کارآمد
همنشینی با این افراد، به شما کمک میکند که از منابعی و روشهایی که موجب ثروتمند شدنشان شده است مطلع شوید.
- دیدگاه جامعتر به زندگی
منابع و روشها را هم که کنار بگذاریم، نکته ارزشمند دیگری وجود دارد که در پی همنشینی با افراد ثروتمند از آن مطلع میشوید و آن، دیدگاه آنها نسبت به زندگی است. اهمیت این نکته، حتی از مورد قبلی هم بیشتر است؛ چراکه رسیدن به این دیدگاه سالها به طول انجامیده و عمر زیادی برای آن صرف شده است. اینکه شما بدانید یک فرد ثروتمند چگونه به دنیا نگاه میکند و چه نظری نسبت به زندگی و جهان هستی دارد، کمک بزرگی در راستای تغییر نگرش سنتی و رسیدن به ثروت است.
- توسعه ارتباطات
در نتیجه این همنشینی، شما میتوانید از ارتباطاتی که آنها در تمام این سالها برقرار کردهاند بهره ببرید. مسلماً افراد ثروتمند هم از قانون «همنشینی با بزرگان» استفاده میکنند و دوستان و آشنایانی با جایگاه بالاتر از خود دارند. بهاینترتیب، میبینید که نوع ارتباطات شما رفتهرفته تغییر خواهد کرد و وارد سطح جدیدی خواهد شد. در غیر این صورت، باید همه این اطلاعات را بهتنهایی به دست بیاورید و کل این مسیر را بهتنهایی و با آزمونوخطا طی کنید.
به همین علت است که میگوییم با کمکگرفتن از ثروتمندان دیگر، سریعتر اوج خواهید گرفت.
معاملاتی معدود با سود کلان داشته باشید
بهطور کلی، دو نوع مدل تجاری برای فروش و کسب سود وجود دارد. مدل اول فروش تعداد زیادی کالا یا خدمات با درصد سود کم است و مدل دوم این است که تعداد محدودی کالا را با درصد سود زیاد به فروش برسانید.
این مسئله به نوع کسبوکار شما و شغلی که در آن مشغول هستید مرتبط است. همیشه و از قدیم این طور بوده که سود برخی از بازارها، از بازارهای دیگر بیشتر است. یا بهعبارت دیگر، «پول درشت» در آنها جابهجا میشود. بهعنوان مثال، «بازار مسکن» نمونهای از این بازارهاست. یک معامله در این بازار میتواند بهاندازه فروش صدها محصول خدماتی سود داشته باشد.
خب اگر به دنبال ثروتمندشدن هستید، واضح است که فعالیت در این کسبوکارها بیشتر به نفع شماست؛ اما نباید نقش مهارت و تخصص را هم نادیده گرفت. بالاخره هرکسی در کاری تخصص دارد و ورود شما به کاری که مهارت لازم را در آن ندارید، میتواند به ضررتان تمام شود. اگر در ابتدای راه و در حال برنامهریزی برای آینده شغلی خود هستید، میتوانید این فاکتور را در نظر بگیرید و زمان باارزش خود را به کسب مهارت در کاری اختصاص دهید که سود بیشتری را برایتان بههمراه دارد.
اما همه اینها به این معنی نیست که نمیتوان از مدل اول برای ثروتمندشدن استفاده کرد. تنها تفاوت آنها این است که در مدل اول، شما باید تعداد بیشتری کالا را به فروش برسانید و یا تعداد بیشتری معامله انجام دهید. تصور کنید که شما از هر فروش خود ۱ دلار سود میکنید. برای اینکه بتوانید به سود ۱ میلیون دلار برسید، باید ۱ میلیون واحد از محصول خود را به فروش برسانید. بنابراین روی محصول یا خدماتی تمرکز کنید که افراد زیادی به آن احتیاج دارند و بهطور مکرر خریداری میشود.
مسیر هموارتر را انتخاب کنید
رِی دالیو (Ray Dalio)، میلیاردر و سرمایهگذار معروف آمریکایی به نکتهای اشاره کرده که هر کارآفرینی باید درباره آن فکر کند. او درباره شیوه میلیاردرشدن خود میگوید:
تنها کاری که من کردم، کسب مهارت در زمینهای بود که اگر در آن ماهر باشید، (مسلماً) پول زیادی به دست میآورید.
منظور این جمله آن است که برای میلیاردرشدن، نیازی نیست که لزوماً یک کارآفرین برتر یا یک نخبه خلاق باشید. با توجه به خصوصیات ویژه خود، سعی کنید مسیرهای هموارتر و تضمینشدهتر را برای کسب ثروت در پیش بگیرید.
در بین افراد ثروتمند، بهندرت با کسانی برخورد میکنید که شیوهای منحصربهفرد یا جدید را پیش گرفته باشند. البته شاید از این حرف کمی گیج شده باشید؛ چراکه تصور اکثریت ما از پولدارشدن و موفقیت (دستکم در آمریکا)، راهاندازی یک کسبوکار جدید است که به ناگاه سروصدای زیادی به چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟ پا میکند و صاحب آن را به یک میلیادر تبدیل میکند؛ اما حقیقت این است که در دنیای واقعی، همه ثروتمندان جف بزوس و بیل گیتس و ایلان ماسک نیستند. تنها راه رسیدن به ثروت هم، طیکردن مسیری مشابه این افراد نیست.
اتفاقاً برعکس، ثروتمندان زیادی وجود دارند که راههای معمول و کمخطر را برای رسیدن به موفقیت برمیگزینند. انتخاب روشهای خاص و منحصربهفرد بهمعنی پذیرش یک ریسک بزرگ است. ممکن است این ریسک جواب بدهد و این افراد در مدتزمان خیلی کوتاهی به یک میلیاردر تبدیل شوند؛ اما خب تضمینی هم در این روشها نیست و ممکن است در نهایت با شکست مواجه شوند. این در حالی است که مسیرهای معمول و هموارتری برای کسب ثروت وجود دارد که با خیال راحتتری میتوان به آنها اطمینان کرد.
اشتباه بسیاری از افراد این است که در کاری مهارت پیدا میکنند که در طولانیمدت چندان سودآور نیست. با وجود تجربههای ناموفق مشابهی که وجود دارد، این افراد باز هم به دلایل مختلف همین اشتباه را تکرار میکنند. یکی از این دلایل این است که آنها فکر میکنند میتوانند از پس هر کاری بربیایند و بهعبارت بهتر، حسابشان با بقیه فرق میکند.
اما اگر یک لحظه منطقی فکر کنیم، چرا ما باید بتوانیم کاری که تعداد زیادی از افراد در آن شکست خوردهاند را با موفقیت به انجام برسانیم؟
این سؤال، استفهام انکاری نیست. بهعبارت دیگر، منظور ما این نیست که شما نمیتوانید چنین کاری را انجام دهید؛ بلکه هدفمان این است که واقعاً به پاسخ آن فکر کنید. آیا توانایی خاصی در شما هست که بتواند شما را به یک فرد پیشرو و پیشگام تبدیل کند؟ یا این احساس تنها از روی جو رقابتی حاکم در دنیای امروزی که عمدتاً از طریق شبکههای اجتماعی ایجاد شده در شما به وجود آمده است؟ اگر پاسختان به سؤال اول مثبت است که به شما تبریک میگوییم؛ اما اگر احساس میکنید پاسخ مثبت را باید به سؤال دوم بدهید، پیشنهاد میکنیم فرمان تصمیمگیری را از احساساتتان گرفته و به منطقتان بدهید.
فراموش نکنید که پیشگاان راه را برای دیگران هموار میکنند؛ اما میلیونرهایی که سریع پولدار میشوند، مسیری را طی میکنند که قبلاً هموار شده است. تلاش برای اختراع مجدد چرخ به صرف زمان احتیاج دارد، زمانی بسیار زیاد.
بنابراین، افرادی که خیلی سریع ثروتمند میشوند، در کاری مهارت کسب میکنند که پیش از این تعداد بسیار زیادی را ثروتمند کرده است؛ نه یک یا دو نفر، بلکه صدها و هزاران نفر.
در یک کلام، اگر قصد دارید سریعتر ثروتمند شوید، سودای پیشگامبودن را کنار بگذارید و به دنیای واقعی بچسبید.
شبیه به یک میلیاردر برنامهریزی کنید
در قسمت آخر این مقاله، میخواهیم کمی پا را فراتر گذاشته و روشهایی را بررسی کنیم که میتوانند لقب «میلیاردر» را به شما هدیه دهند. راستش را بخواهید، میلیاردرها هم از همان مسیری میگذرند که ثروتمندان معمولی از آن گذشتهاند؛ با این تفاوت که در مسیر میلیاردرشدن، باید فشارهای بیشتری را تحمل کنید.
اگر اندکی با دنیای کسبوکار آشنا باشید، احتمالاً در سالهای اخیر اصطلاح استارتآپ را زیاد شنیدهاید. برخلاف تصور خیلیها که استارتآپها را جایی برای تفریح و کار توأمان میدانند، استارتآپهای واقعی، سکوهای پرتابی هستند که کسبوکارهای خلاقانه را در شرایط تحتفشار، به سرعت رشد میدهند و به ثروتهای هنگفت نزدیک میکنند.
از نظر من یکی از راههای احتمالی برای میلیاردرشدن، راهاندازی یک استارتاپ موفق با کمترین بودجه ممکن است. اولین قدم برای راهاندازی یک استارتاپ موفق، داشتن ایدهای است که در نوع خود جدید و کارآمد باشد.
مرحله بعدی، پیداکردن سرمایهگذار است. پیداکردن سرمایهگذار اغلب دشوارترین مرحله برای کارآفرینان است؛ اما اینجاست که «همنشین بزرگان بودن» دوباره به کمکتان میآید. اگر شما دوستان و همکاران ثروتمندی داشته باشید، یافتن یک سرمایهگذار از بین آنها کار بهنسبت راحتتری خواهد بود.
پس از طی این مراحل، شما باید برای استارتاپتان تبلیغ کنید و آن را به شهرت برسانید. این مرحله هم اهمیت بسیار زیادی دارد. اگر بعد از اولین مرحله تأمین مالی نتوانید نام استارتاپتان را بر سر زبانها بیندازید، در ادامه احتمالاً به دردسر خواهید افتاد.
کسب شهرت باعث جذب سرمایه بیشتر میشود. با کسب شهرت دیگر نیازی نیست که خود را به سرمایهگذاران اثبات کنید؛ بلکه سرمایهگذاران خود بهدنبال شما خواهند بود و مشتاقانه روند رشد و توسعه استارتاپتان را پیگیری میکنند.
فراموش نکنید که کسبوکار شما باید به مرحلهای برسد که بتواند هزینههای خود را مدیریت کند. بهعبارت دیگر، استارتاپ شما نباید به هیچ شخص یا عامل بیرونی وابسته باشد و باید بهصورت مستقل به کار خود ادامه دهد. این همان مرحلهای است که گفته میشود این استارتاپ به «مقیاسپذیری» رسیده است.
البته این به این معنی نیست که دیگر بههیچوجه به سرمایه سرمایهگذاران احتیاجی ندارید. بالاخره شما برای گسترش کسبوکار خود نیاز به سرمایه بیشتر دارید؛ اما مسئله این است که این سرمایه بهخودیخود تأمین میشود و نیازی نیست که شما برای تأمین آن، بهدنبال سرمایهگذار بگردید. همه اینها بهخاطر این است که سرمایهگذاران شاهد موفقیت استارتاپ شما بودهاند و به آینده آن اطمینان دارند.
برای میلیاردر شدن، باید طوری برنامهریزی کنید که پس از این دوره تأمین مالی، کسبوکارتان به سودآوری برسد. در این صورت میتوانید آسودهخاطر باشید که آینده مالی خوبی در انتظارتان است؛ وگرنه، ممکن است با مشکل مواجه شوید.
معمولاً آخرین اقدام میلیاردرها، عرضه اولیه سهام است. انتخاب زمان مناسب برای عرضه اولیه سهام بهشدت مهم است. شما باید زمانی سهام خود را عرضه کنید که به موفقیت لازم دست یافته باشید و بهعبارتی، حرفی برای گفتن داشته باشید. مشکل بسیاری از شرکتها دقیقاً همین است که پیش از اینکه از سودآوری خود مطمئن شوند، عرضه اولیه سهام را انجام میدهند؛ در صورتی که کلید اصلی موفقیت در عرضه اولیه سهام، زمانبندی درست است.
اگر زمان مناسبی را برای عرضه اولیه سهام انتخاب نکنید، ممکن است با شکست مواجه شوید و اگر زمانبندی درست را رعایت کنید، بهاحتمال زیاد یکی از میلیاردرهای آینده خواهید بود. بنابراین هر زمان که احساس کردید استارتاپتان به موفقیت لازم دست یافته، میتوانید سهام آن را در بازارهایی مانند بازار بورس عرضه کنید تا باعث جذب سرمایه بیشتر برای شما شود.
جمعبندی
شاید با مطالعه این مقاله، تنها چیزی که به ذهنتان رسیده این باشد که «چه دل خوشی». میدانیم که گفتن این حرفها راحت است؛ اما پیادهکردن آنها در سطح عملی، نه. علاوه بر این، اداره یک کسبوکار در فضای فعلی کشور ما که با مشکلاتی مثل تحریمهای خارجی، رانتهای داخلی و سیاستهای ناپایدار اقتصادی دستبهگریبان است، سختی کار را دوچندان میکند. با این حال، ناامیدی راهحل مشکل نیست.
همه روشهایی که عنوان شد، در یک شرایط استاندارد میتواند شما را یک فرد ثروتمند تبدیل کند یا دستکم میتواند دید بازتری به شما ارائه کند تا به چیزهایی فکر کنید که پیشتر فکر نمیکردید. البته لازم به ذکر است که همه روشهای کسب ثروت هم در این چهار مورد خلاصه نمیشود و مسلماً راههای دیگری وجود دارند که در این مقاله به آنها اشاره نشد.
با این حال، اگر بخواهیم نکات اصلی این مقاله برای ثروتمندشدن را بهطور خلاصه مرور کنیم، به این موارد میرسیم:
چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟
چگونه پولدار شویم؟ کیه که از پولدار شدن بدش بیاد؟ این چیزهایی که میخواهم به شما بگویم را در هیچ کجای اینترنت نمیتوانید پیدا کنید. خودم از یک پیرمرد میلیاردر نطنزی در پمپ بنزین مورچهخورت پرسیدم که اگر بخواهی دوباره از نو شروع کنی چهکار میکنی؟ راز تو چه بود؟ ما چگونه پولدار شویم؟ پیرمرده به من گفت سر هر کاری میروم تا بتوانم ۱۰۰ هزار تومان در بیاروم. بعد با آن یک اتو میخرم تا کُت و شلوار چروکم را اتو بکشم تا موقعی که میخواهم خودم را در دایره افراد موفق جا کنم، حداقل ظاهر کار را داشته باشم. اگر موفق شوی خودت را وارد حلقهی آدمهای موفق کنی یا یک شغل خوب به تو پیشنهاد میکنند یا یک موقعیت عالی در اختیارت قرار میدهند. اونجاست که یاد میگیری چطوری باید پولدار بشی.
توصیهی یک پولدار
پولدار شدن چگونه است؟
آدم پولدار دیگری که میشناسم همین مدیر سایتمان در بامیلو است که شنیدهام از شدت پولداری یارانهاش را به دولت بخشیده است. وقتی که از مدیر سایتمان در بامیلو پرسیدم که قبلاً چه کاره بوده، او گفت که روی نیسان کار میکرد و بار اینور و آنور میبرد. گفتم چهطور شد که به این مال و مکنت چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟ رسیدی؟ جواب داد : بار هر کی رو که جا بهجا میکردم ازش میپرسیدم .. حاجی کار و بارت چیه؟
به جای اینکه در طول مسیر ضبط را روشن کنم و دامبالی دامبال گوش کنم، جیک و پوک کار طرف را از زیر زبانش میکشیدم بیرون. بماند که آخرش در جاده ورامین نامردا ریختند سرم و نیسانم را ازم دزدیدند اما همین پیله کردنهایم به مردم چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟ باعث شد که حداقل سر از صد جور بیزنس در بیاورم. از فروش ترقه و فشفشه در چهارشنبه سوری بگیر تا صادرات شیر خر به صربستان و زنده کردن زمین موات و خرید و فروش فلهای مزار در قبرستان… و آخر به این نتیجه رسیدم که Launch کردن Venture در محیط E-Commerce و در فضای تحت وب از همه جا امنتر و مطمئنتر است.
البته بنده خدا میخواست به من بگوید که “کار، کار میزاید” که یادش افتاد ماشینش را دزدیدند و حواسش پرت شد. در کل منظورش این بود که اگر موقع کار عرضه داشته باشی تا با مردم ارتباط مثبت برقرار کنی، میتوانی علاوه بر همان کار یک کار جدید هم بگیری و چه بسا با رد و بدل کردن دو تا شماره تلفن، طرف را مشتری خودت بکنی. آخه مردم با آدم خوش سر و زبون راحتتر کار میکنند تا با آدم عبوس و کم حرف.
بگذریم. یکی از خوانندههای بامیلو برایمان نامهای نوشته به این مضمون: … بنده در اوایل کار کردنم مشغول به کار بازاریابی شده بودم که اصلاً از آن خوشم نمیآمد. دوست داشتم هر چه سریعتر با پول خودم کار کنم نه اینکه بلا چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟ نسبت شما مثل سگ پا سوخته از این مغازه به آن مغازه بدوم. اتفاقاً همان موقعها بود که هر جا میرفتی ۱۰ فروند مهندس نشسته بودند و مردم را Present میکردند. اینجا را فعلاً داشته باشید. فرد دیوانهای را میشناختم که یکبار به من گفت: کاش ۱۰۰۰ تا دوست داشتم. بهش گفتم چرا؟ گفت اونوقت میتونستم از هر نفر ۱۰۰۰ تومن قرض بگیرم و یک میلیون تومان داشته باشم که البته هیچوقت پول را پس نمیدادم و ۱۰۰۰ تومن هم ارزش پیگیری ندارد. البته این مدل اقتصادی در سطوح بسیار بالا به شدت جواب میدهد اما چیزی که در ذهن آن فرد میگذشت خواب و خیالی بیش نبود!
دوباره برگردیم به داستان. در همان اثناء که Gold Quest, Gold Mine و Swiss Cash و غیره و ذلک کله مردم را حسابی داغ کرده بودند، خبر آمد که آن فرد روانی سرشاخهی بسیار گولاخی در یکی از همین بیزینسهای کفتارپروری شده است و همینطور که زیرشاخههایش مثل سونامی در حرکتاند، او هم در حالی که کُت و شلوار Taylor Made انگلیسی تنش است خاویار میخورد و جعفر جنی را هم استخدام کرده تا ببر مایک تایسون را در یک چشم بهم زدن برایش بیاورد.
اگر امروز میخواهید تصمیم بگیرید که ۵ سال دیگر به زندگی ایدهآل خود نزدیک شوید، حتما مقالات زیر را مطالعه کنید
۲۵ راه برای بهبود وضعیت شغلی ؛ از هم سن وسالهای خود پیشی بگیرید
چطور یک ورود مطمئن و با اعتماد به نفس داشته باشیم
چند روش سادهی مذاکره برای افزایش حقوق؛در مصاحبه شغلی برنده باشید
من هم به هوای اینکه سکه در زمین بکارم و بعد از چند وقت درخت پول از زمین در بیاید، سه سوته پرزنت شدم و در طی مراسمی حماسی، سوگند وفاداری به بالاشاخهایها یاد کردم و با ۵۰ هزار تومن وارد کارزار شدم. آقا چشمتان روز بد نبیند… بس که قدمم خیر بود از فردای ورود من، خونِ تمام اقتصاد دانان ایران مثل آب قلیان به قُل قُل در آمد و روزی ۲۵ساعت در تلویزیون حاضر میشدند تا پتهی این پرزنتیها را روی آب بریزند. چند روز بعد دوباره آن آدم مجنون را دیدم که به دریوزگی افتاده بود و مثل گربه خودش را به پر و پای مردم میمالید تا چیزی جلویش بندازند. این جریان انقدر درد داشت که تا چند وقت دیکلوفناک میخوردم تا درد و ورم فرونشیند. اگر پول همین دیکلوفناکها را کنار گذاشته بودم، اکنون یک داروخانه داشتم و پول پارو میکردم. یعنی اوضاع جوری شده بود که کم مانده بود پینوکیو ظاهر شود و سرش را به نشانهی تأسف برایم تکان بدهد.
چند وقتی به همین منوال گذشت تا اینکه روزی یکی از دوستانم گفت شب حاضر شو تا برویم عروسی یک بندهخدایی که در باغ برگزار میشود. آخه دروغ چرا؟ راستش را بخواهید یک لحظه شیطان گولم زد و درِ گوشم گفت عروسی مختلط است. من هم حسابی تریپ زدم و دوش ادکلن گرفتم و عازم عروسی شدم. رسیدیم به باغ و دیدیم زهی خیال باطل. زنانه و مردانه با یک چادر برزنتی از هم جدا شده بود. انگار قرار نبود چیز جالبی در زندگی من اتفاق بیفتد. رفیقم که از دوستان داماد بود من را به کل یادش رفته بود و رفته بود سر میز رفقای خودش قاه قاه میخندید. با دستی درازتر از پای شتر و لب و لوچهای آویزانتر از منقار پلیکان رفتم و در کنج مجلس تنها میز خالی را پیدا کردم و روی یکی از صندلیهایش نشستم. چند دقیقهای از خودم پذیرایی کردم که دیدم فرد شکم گنده و گردن کلفتی سیگار به دست، خرامان به طرف میز من میآید. احتمال دادم به این خاطر به سمت میز من آمده که نمیخواسته دود سیگارش کسی را اذیت کند. همینطور هم بود. از من اجازه گرفت و روبرویم نشست. کم کم سر صحبت را با هم دیگر باز کردیم و با یکدیگر آشنا شدیم تا اینکه متوجه شدم طرف بساز و بفروش است و برج بالا میبرد. تنها چیزی که به عقلم رسید این بود که تمام اعتماد به نفسم را جمع کنم و از او بپرسم که آیا به نیروی کار پرانرژی احتیاج دارد یا نه؟ او هم گفت اتفاقاً تازگیها سرم خیلی شلوغ شده و دنبال کسی میگشتم که قسمتی از کارهایم را به او بسپارم. حدس بزنید شغل بعدیام چه بود؟ مدیر کارگاه ساختمانی! کافی بود چند سال زیر دست این آدم کار کنم تا آیندهام تأمین شود. صبح کله سحر بلند میشدم، با جدیت کار میکردم، چیز یاد میگرفتم و جای شما خالی خوب هم پول در میآوردم و تمام اینها به این خاطر بود که من در شبی که لباسی مرتب بر تن داشتم و بوی ادکلن میدادم، با اعتماد به نفس توانستم با یک فرد دیگر ارتباط برقرار کنم و آسانسوری برای بالا رفتن از پلههای ترقی برای خودم پیدا کنم. اکنون هم بعد از گذشت چند سال، خودم برای خودم کار میکنم. قسمتی از پولم را در کار زمین انداختم و با قسمتی دیگر سهام خرید و فروش میکنم .
راههای بسیار زیادی برای پولدار شدن وجود دارد. عموماً از یک فرد پولدار انتظار میرود که از جنبههای مختلف، نسبت به عامهی مردم، فرد باهوشتر و باشعورتر و خوشبرخوردتری باشد اما خود من حداقل صد نفر پولدار میشناسم که نه سواد درست حسابی دارند، نه فرهنگ بالا و نه اخلاق خوب. بنابراین نسبت به تواناییهای خود شک نکنید. فکر نکنید که برای پولدار شدن حتماً باید نبوغ استیو جابز را داشت. اگر میخواهید سریعتر از حد نرمال پیشرفت کنید فقط به فرصتی برای نشان دادن تواناییهای خود احتیاج دارید. با به جا گذاشتن یک اثر روانی قوی از خود بر روی افراد دیگر این فرصتها را برای خود ایجاد کنید. انرژی گذاشتن و تخصص داشتن چیزی است که در مراحل بعد به کمک شما میآیند.
خیلی از سؤال اصلی خودمان دور نشویم.
چگونه در سریعترین زمان ممکن پولدار شویم؟
اگر احساس میکنید در مسیر رسیدن به اهداف خود نیستید باید تغییر کنید. مقاله زیر را از دست ندهید
تلاش برای رسیدن به شادی را کنار گذاشته و به سمت ایدهآل خود بروید
۱- دست از یادگیری برندارید
مدل حاجیبازاری را کنار بگذارید. دنیای کنونی در حال تغییر است و کسانی برنده هستند که اطلاعات بیشتر، دقیقتر و بهروزتری نسبت به بقیه داشته باشند. تا میتوانید درباره موفقیت، کسب مهارت و هر چیزی که اپسیلونی ذهن شما را برای کسب موفقیت و ثروت باز میکند، کتاب بخوانید. بهخصوص زندگی نامه ی آدم های موفق. واقعاً فکر میکنید اگر کتاب اعترافهای یک تبلیغاتچی را بخوانید هیچ چیزی درباره بیشتر پول در آوردن یاد نمیگیرید؟ یعنی اگر زندگینامهی استیو جابز را بخوانید هیچ ایدهای به ذهنتان خطور نخواهد کرد؟ اگر میخواهید سریعتر از هم سن و سالهای خود پول در بیاورید میتوانید با این کتابها دوپینگ کنید.
آیا می شود با فارکس پولدار شد؟
چطور میلیونر شویم؟ بهترین راه پولدار شدن چیست؟ نکاتی برای ثروتمند شدن. همه عنوانهای کتابهای موفقیت هستند که راههای پولدار شدن را بیان میکنند! این که « آیا می شود با فارکس پولدار شد؟» یا خیر، سؤالی است که در اینجا اولویت دارد. عده زیادی معتقدند که میشود با فارکس ثروتمند شد.
برخی از معروفترین تریدرهای فارکس صحت این موضوع را ثابت کردهاند. خواندن داستانهای این تریدرها میتواند پاسخ این پرسش باشد که آیا می شود با فارکس پولدار شد؟
با این حال اگرچه در این مقاله به دنبال پاسخ هستیم، باید کاملاً صادق باشیم. در زیر عوامل خاصی وجود دارد که باید هنگام ترید در فارکس برای ثروتمند شدن در نظر گرفته شود.
همه تریدرهای فارکس در معاملات ضرر میکنند؟
حتی موفقترین تریدرها نیز در معاملات ضرر میکنند. با توجه به نسبت، از هر 10 تریدر 9 نفر به دلیل آموزش ناکافی، برنامهریزی و نظم نامناسب ضرر میکنند. آنها از قوانین مدیریت سرمایه اشتباهی پیروی میکنند که مزیتی ندارد یا بسیار کم است. پس نتیجه این که لزوماً هر تریدی با فارکس پولدار نمیشود. قدم اول آموزش دیدن درست است.
ترید فارکس مناسب افراد بیکار و بدهکار نیست.
کسانی که بدهی دارند باید از ترید در فارکس خودداری کنند، زیرا ممکن است با افزایش بدهی وضعیت را بدتر کنند. این صنعت برای افرادی که قادر به پرداخت به موقع قبوض برق خود نیستند یا توانایی پرداخت هزینه غذا را ندارند، کاملاً مناسب نیست.
شما میتوانید یک حساب معاملاتی فارکس را با صد دلار هم باز کنید. البته اگر قصد دارید با فارکس پولدار شوید، حدأقل باید 1000 دلار داشته باشید که از دست دادن آن آنقدر تأثیری در وضعیت مالی شما نگذارد.
ترید فارکس یکی از محبوبترین ابزارهای مالی است. چرا که بسیار بزرگ و نقدشونده است. 24 ساعته باز است و به عنوان پر تقاضاترین بازار سفته بازی است. با تمام این توضیحات، تریدرهای زیادی با اطلاعات نادرست وارد بازار میشوند. این دسته امیدوارند که با فارکس پولدار شوند و یک میلیارد دلار به دست آورند. معمولاً چنین تریدرهایی فاقد نظم و تفکر استدلالی هستند. درواقع اطلاعات کمی در مورد هنر ترید کردن دارند.
لازم به ذکر است که معاملات کوتاه مدت مختص تریدرهای کارکشته و با تجربه است. این راهی برای سریع پولدار شدن نیست. هیچکس نمیتواند بدون به خطر انداختن دارای خود به همان اندازه غول پیکر، سود عظیمی هم به دست آورد. از طرفی باید دقت داشته باشید که استراتژی معاملاتی که ریسک بسیار بزرگی دارد، در عمل نیز دچار تناقض میشود. حتی میتواند خسارات کلانی به بار آورد.
شما نمی توانید با ترید فارکس پولدار شوید.
ترید در فارکس در واقع یک مهارت است. «مهارت» اشاره به این دارد که باید یاد گرفت و چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟ یادگیری نیز به معنای صرف زمان است. می توان اینطور گفت که فارکس زمینهای است که تریدرهای ماهر در آن کسب درآمد میکنند. با این حال هیچ کس نمیتواند یک شبه از نردبان موفقیت بالا برود، حتی یک تریدر خبره.
حقیقت در این موضوع نهفته است که حتی باتجربهترین تریدرها نیز متحمل ضررهای دورهای میشوند. پیشنهاد ما این است که این پند مهم را بپذیرید: «هیچ میانبری برای معاملات فارکس وجود ندارد. برای تسلط بر بازار، فرد باید زمان زیادی را صرف تمرین و تجربه بازار کند.»
همچنین پیشنهاد میشود با یک حساب دمو تمرین کنید. باعث میشود ریزهکاریهای این صنعت را از این طریق یاد بگیرید. حتی به انتخاب استراتژیهای بهتر کمک میکند. میشود معاملات واقعی را بدون ریسک پول واقعی انجام داد. باعث ایجاد اعتماد در معاملات میشود. با در نظر گرفتن همه این موارد، میشود به سوال «آیا میشود با فارکس پولدار شد؟» پاسخ نسبتاً خوبی داد.
اگرچه عده زیادی از ترید در فارکس کسب درآمدهای خوبی داشتهاند، اما بخش زیادی از این ماجرا به خودشان برمیگردد نه ماهیت فارکس. تریدری که از فارکس پولدار شده، حتماً مهارت و دانش کافی برای این کار را داشته است. به همین خاطر پاسخ درست به «ثروتمند شدن با فارکس» یک «بله» ساده نیست بلکه معلول دادههای متفاوتی است. کم و زیاد شدن هرکدام از مفروضاتی که از آن گفتیم نتیجه نهایی را دستخوش تغییرات مهمی میکند.
چگونه پولدار شویم ؟ 10 توصیه مهم درباره پولدار شدن
خلاصه فایل دانلود رایگان :
چگونه پولدار شویم ؟ در این قسمت از برنامه الان وقتشه قصد داریم 10 توصیه مهم مالی را با هم مرور کنیم تا با استفاده از توصیه های مهم درباره ثروتمند شدن ، زندگی بهتری از لحاظ مالی بسازیم.
به اشتراک بگذارید
امتیاز شما به این مطلب
تعداد امتیازها: 13
توصیه های مهم درباره ثروتمند شدن
در این ویدئو قصد داریم 10 اصل پول را با هم بررسی کنیم. اول و مهمتر از همه به این نکته توجه ویژه داشته باشید که یک شبه پولدار شدن که ممکن است هدف افراد زیادی باشد، یک رویای پوچ بیشتر نیست. چون قرار نیست فردی در جهان بدون هیچ گونه تلاش و اقدام و تنها با رویاپردازی یک شبه پولدار شود.
درست است که کسانی که در کنار تلاش، راهکارهای کسب درآمد را با توجه به توانایی های خود و شرایط جهان بهتر یاد می گیرند و در زمان مناسب از آنها استفاده می کنند، موفق تر هستند ولی این به معنای یک شبه پولدار شدن آنها نیست. در این ویدئو با ما همراه باشید تا 10 توصیه مالی مهم را با هم تحلیل کنیم.
توصیه اول : بررسی نسبت درآمد به مخارج
مورد اول تحلیل نسبت درآمدهای شما به مخارجی هست که دارید. آیا فایل اکسل در این خصوص دارید؟ یعنی وجود یک فایل اکسل که درآمد شما دقیقا در آن مشخص باشد. حتی اگر چند منبع درآمد دارید، آنها مشخص باشند و همچنین میزان مخارج شما نیز همگی مشخص باشد. نکته مهم این است که طبیعتا باید درآمد شما بیشتر از مخارجتان باشد و اگر بدین شکل نیست، باید سعی کنید این مشکل را با راهکارهایی برطرف کنید.
اگر درآمد شما بیش تر از مخارج شماست، این خود یک نقطه قوت است و پیشنهاد و توصیه مهم مالی به شما این است که هر ماه 20 درصد درآمد خود را پس انداز کنید یا اگر بدهکار هستید، آن را صرف کنید تا آن بدهی زودتر تسویه شود. بعضی از افراد گمان می کنند اگر درآمد آنها رو به افزایش است باید الزاما آن را خرج خرید لباس، مسافرت و. کنند. این اصلا بد نیست اما به شرطی که به آن 20 درصد و همچنین بدهی خود، در ابتدا فکر کرده باشند!
توصیه دوم : چند منبع درآمد داشته باشید
در شرایط کنونی داشتن تنها یک منبع درآمد کار پر ریسکی است چون این احتمال وجود دارد که هر لحظه از بین برود. البته همواره به این نکته توجه داشته باشید برای شروع هر کار جدید، یادگیری را در اولویت قرار دهید و تا یاد نگرفتید وارد آن کار نشوید. پس منظور از چند منبع درآمد، اول یادگیری و بعد ورود به آن کار جدید است.
هر فردی بالاخره در یک کار خوب عمل می کند. پس شما می توانید از طریق کاری که در آن خوب عمل می کنید، درآمد اضافی داشته باشید و چگونه می توان پولدار و ثروتمند شد؟ به پولدار شدن بیشتر فکر کنید. در ویدئو مثال ها و ایده هایی را در این باره مطرح کردم که می توانید با من همراه باشید و از آنها مطلع شوید.
توصیه سوم : روی خودتان سرمایه گذاری کنید
ارزش زمان و مطالعه را نادیده نگیرید. با استفاده از ابزار و برنامه های موجود، کتاب ها را در تلفن همراه، لپ تاپ یا هر وسیله دیگری که برای شما راحت تر است، مطالعه کنید و اطلاعات خود را افزایش دهید. برای مثال اگر زبان انگلیسی شما قوی است، در این ویدئو وبسایتی را معرفی می کنم که به شما در این زمینه بسیار کمک خواهد کرد و اگر هم زبان انگلیسی شما ضعیف است حتما یکی از برنامه های آینده خود را تقویت آن قرار دهید.
اگر قرار است در خصوص یادگیری و تهیه دوره های آموزشی هزینه پرداخت کنید، دو نکته مهم را مدنظر داشته باشید. یکی این مورد که در جهت علایق شما باشد و دیگری منابع و آموزش ها، قوی باشد تا پول و زمان شما هدر نرود.
توصیه چهارم : برای یادگیری مهارت جدید به پروژه های جدید ، بله بگویید !
در زمان یادگیری مهارت جدید، سعی کنید درگیر آن کار شوید. شاید در ابتدا دستمزد آن خیلی کم باشد ولی قبول کنید چون در حال یادگیری هستید. در واقع این مهارت جدید که در حال یادگیری آن هستید، می تواند در آینده منبع درآمد دوم شما را بسازد و این یکی از توصیه های مهم برای ثروتمند شدن است.
توصیه پنجم : آنچه نیاز ندارید ، نخرید ، به همین سادگی
قبل از اینکه تحت تاثیر تبلیغات و. قرار بگیرید، اول به این موضوع فکر کنید که واقعا به آن مورد نیاز دارید یا خیر. پس چند روز زمان بگذارید و درباره آن فکر کنید و بعد برای آن هزینه کنید چون این هزینه ممکن است کل درآمد یک ماه شما باشد. بنابراین مدیریت این موضوع، به ما کمک می کند که چگونه پولدار شویم ؟
توصیه ششم : موارد مهم زندگی خود را حتما پیگیری کنید
اگر در پروسه انجام یک کار، برای مثال خرید خانه هستید، یادداشت کنید که مثلا هر ماه باید چقدر پول ذخیره کنید، یا اقساط شما به چه شکل است و. همه این موارد را مرتب در یک فایل اکسل جمع بندی کنید. این به دنبال کردن این موضوع که کجای مسیر هستید، بسیار کمک می کند.
توصیه هفتم : مطالعه کتاب با موضوع سرمایه گذاری و پرورش فکر را شروع کنید
این مورد را شاید هیچ وقت در دوران تحصیل به ما آموزش ندادند. لازم است کتاب های مفید در این زمینه را پیدا کنید و شروع به مطالعه آنها کنید. خیلی مهم است که منابع درست و غنی را پیدا کنید نه هر کتابی چون سرمایه گذاری درست یکی از 10 توصیه مالی مهم است.
توصیه هشتم : از افراد سمی دوری کنید !
همیشنه از افراد پوچ دوری کنید و بدانید این برگ برنده شما خواهد بود. کسانی که اگر بستری فراهم نبود که تجربه های پوچ را به نمایش بگذارند و قرار بود از راه مطالعه، دانش، عمل و. خدماتی را عرضه کنند، چیزی برای ارائه نداشتند. راهکار دوری از این افراد را هم در ویدئو مطرح کردم.
توصیه نهم : موفقیت و پیشرفت خود را جشن بگیرید
در مسیر زندگی نباید الزاما به مرحله آخر برسید تا خوشحال باشید. همین که در مسیر هستید و تلاش می کنید، می تواند عامل خوشحالی و موفقیت شما باشد چون یادآوری می کند که در مسیر هستید. این نکته را هیچ وقت فراموش نکنید.
توصیه دهم : با خرید موارد جدید ، موارد قبلی را به دیگران هدیه دهید
وقتی قصد دارید یک وسیله یا هر مورد جدید دیگری بخرید، از خودتان بپرسید که آیا می توانید آن را به فرد دیگری هدیه دهید یا نه. اگر در جواب به خودتان گفتید مثلا این وسیله هنوز نو است، مشکلی ندارد و نیازهای شما را برطرف می کند، تا حد زیادی می توان نتیجه گرفت آن خرید جز ضروریات زندگی شما در آن زمان نیست. ولی اگر توانستید این کار را انجام دهید، یعنی آن خرید لازم است و در کنارش فرد دیگری هم خوشحال خواهد شد.
اگر هر کدام از این توصیه و عادت ها اجرا شود، به دنبال آن زندگی مالی شما نیز پیشرفت خواهد کرد، به سمت پولدار شدن پیش می روید و تغییر را تجربه خواهید کرد چون این تغییرات یک شبه حاصل نمی شود و قد به قدم است. در واقع هیج فردی یک شبه پولدار نشده است. با بهتر شدن زندگی شما از نظر مالی، آرامش بیشتری هم وارد زندگی شما خواهد شد.
اگر به دنبال اصلاح باورهای زندگی، ساخت لایف استایل صحیح، یادگیری تکنیک های مدیریت بیزینس به گونه ای که بتوانید شیوه های آزادی بیزینس خود از المان زمان و مکان را یاد بگیرید، هستید و در کل قصد دارید یک زندگی ایده آل و ذهنیت یک کارآفرین بسازید تا بتوانید به شیوه درست هم زندگی کردن و هم پولدار شدن را تجربه کنید، با موفقیت به سبک پاراسل زندگی می توانید به این اهداف برسید.
دیدگاه شما