روش های تحلیل تکنیکال بورس شامل 12 روش تحلیلی
هر کدام از روش های تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس مزایای خود را دارد. بیش از 100 روش مختلف تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری در بورس وجود دارد. باید توجه داشت که افراد سرمایه گذار باید با توجه به استراتژی خود از یک یا چند روش تحلیلی استفاده کنند. نباید استفاده از روش های تحلیل تکنیکال در بورس را نادیده گرفت چون اثرات بسیار مثبت روش های مختلف تحلیل تکنیکال در طول زمان به اثبات رسیده است.
باید توجه داشت برای سرمایه گذاری در بورس از هر روشی در تحلیل تکنیکال نباید استفاده کرد. برای نتیجه گیری بهتر است از روش های شناخته شده که در طول سالها مورد استفاده قرار گرفته و نتایج مثبت داشته است استفاده شود.البته نباید فراموش کرد که خیلی از روش های تکنیکالی هم هستند که نتایج بسیار عالی در بورس دارند ولی هنور زیاد شناخته شده نیستند. بهتر است برای اطمینان از هر روش تحلیلی ابتدا خودتان روش های مورد نظر را تست کنید.
با توجه به درخواست خوانندگان و استفاده مداوم و کاربردی از روش های تحلیلی در این مقاله در مورد بهترین روش های تحلیل تکنیکال توضیح داده ام. پیشنهاد می کنم حتما تا انتهای مقاله را مطالعه کنید.
همچنین دو محصول حرفه ای برای سیگنال دهی در وب سایت ثروت آفرین کد نویسی شده است. محصول اندیکاتور خرید و فروش (هشدار ورود به سهم) که سهم های با بازدهی 10 تا 30 درصد را به سرمایه گذاران در بورس سیگنال تقسیم بندی بر اساس نوع سرمایه گذاری می دهد. محصول دیگری تحت عنوان اندیکاتور پول هوشمند (شناسایی پول هدفمند) نیز برای شناسایی پول های کلانی که به یک سهم وارد می شود و باعث رشد شارپی سهم می شود نیز در وب سایت ثروت آفرین وجود دارد که می توانید از این اندیکاتورها استفاده کنید.
0 تا 100 محاسبه ارزش شرکت به 8 روش جدید !
در واقع و بطور کلی، هر دارایی دارای یک ارزش است. یکی از معضلات اصلی خیلی از سرمایهگذاران، یادگیری نحوه محاسبه ارزش شرکت است. با یادگیری نحوه ارزشگذاری یک شرکت، شما میتوانید به راحتی بر روی آن دارایی سرمایه گذاری نمایید. این ارزش در شرکتهای بورسی نیز بسیار متداول است.
ارزش ذاتی شرکت
ارزش ذاتی سهام یک شرکت، در واقع میزان جریانات نقدی شرکت در زمان حال است که آینده شرکت را رقم خواهد زد. یکی از عوامل تاثیر گذار در ارزش ذاتی شرکت، سود مورد انتظار برای سالهای آتی است. همچنین شما میتوانید با مطالعه صورتهای مالی شرکت و رویکرد هیئت مدیره، چشم انداز سهام را مورد بررسی قرار دهید و به خرید یا عدم خرید آن با چشم بازتری نگاه کنید. در ادامه سعی شده است تا بصورت خلاصه، روشها و فرمول محاسبه ارزش شرکت را بررسی کنید.
روش های محاسبه ارزش سهام شرکت در بورس
محاسبه در اساس نسبت P/E
یکی از فاکتورهای مهم در این زمینه، توجه به P/E یک شرکت در تابلوی معاملاتی است. همواره این نکته را مدنظر قرار دهید که قیمت سهام حول ارزش ذاتی نمیچرخد و عوامل زیادی در این زمینه کمک کننده خواهند بود. مقاله ای تحت عنوان " P/E چیست؟ " وجود دارد که میتوانید برای اطلاعات بیشتر به آن مراجعه کنید. اگر قصد انتخاب یک سهام مناسب برای خرید را دارید، در ابتدا توجه کنید که حتما P/E شرکت از هم گروههای خودش کمتر باشد.
بطور مثال اگر P/E یک سهم 10 است و P/E میانگین گروه 12 است، این سهم مناسب خواهد بود. فاکتور دیگر در این زمینه این است که حتما توجه کنید که P/E شرکت منفی نباشد. منفی بودن به این معنا است که شرکت سودده نیست و زیان ساخته است. پس بصورت خلاصه باید گفت که هر چه P/E شرکت کمتر از 10 باشد و به عدد 1 نزدیکتر باشد، یعنی در زمان حال، دارای حباب نیست.
راهکار سازمان بورس بر اساس TTM
اگر به سایت tsetmc.com مراجعه کنید. متوجه خواهید شد که در کنار پی بر ای، ttm هم آمده است. این بدین معنی است که این نسبت بر اساس 12 ماهه گذشته سهم بررسی شده است. اما ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که ttm چه مزیتی دارد؟ در پاسخ به این سوال میتوان گفت که اگر شما مفروضات 12 ماهه گذشته سهم را جلوی خود بگذارید و بر اساس آن تصمیم بگیرید، به راحتی میتوانید سود سال بعد سهم را متوجه شوید. و بر همین اساس بازده سهام را بررسی نمایید. در همین راستا می توانید از مقاله " نحوه محاسبه بازده سهام " نیز استفاده نمایید.
در پایان سال 99، سازمان بورس شرکتها را موظف کرد که بر اساس پیش بینی سال بعد، سود پیش بینی شده را بازگو کنند. این گزاره موجب خواهد شد تا ریسکها توسط شرکت محاسبه شود و سپس سود را در نظر بگیرد. این کار به سرمایه گذاران کمک خواهد کرد که کم ریسک ترین حالت برای سودآوری شرکت را مورد توجه قرار دهند.
رویکرد ترازنامهای
در این رویکرد، ارزش داراییهای مشهود و فیزیکی شرکت مدنظر است. همچنین این مدل، رویکرد پیشرفتهای هم دارد که بر اساس آن، داراییهای نامشهود نیز در فرمول محاسبه ارزش شرکت، مدنظر قرار میگیرد. بصورت کلی دو مدل در زیر مجموعه رویکرد ترازنامهای قرار میگیرند.
- روش محاسبه ارزش خالص داراییها (NAV)
- روش ارزش دفتری تعدیل شده
نحوه محاسبه NAV
در ابتدا برای فرمول محاسبه ارزش شرکت، سعی شد تا نسبت P/E مدنظر قرار گیرد. اما این نکته را همواره مدنظر قرار دهید که این نسبت برای سهامهای در زیر مجموعه گروه سرمایهگذاری، مورد توجه قرار نمیگیرند و شما باید برای این دسته از شرکتها، به محاسبه NAV روی بیاورید. اگر شما این داراییهای شرکت که در زیر آمده است را جمع کنید و در نهایت تقسیم بر تعداد کل سهام شرکت کنید، NAV را محاسبه کردهاید.
(حقوق صاحبان سهام + ذخیره کاهش ارزش داراییها + ارزش افزوده پرتفوی بورسی+ سود محقق شده بعد از تاریخ ترازنامه + ارزش افزوده پرتفوی غیربورسی)
حالا ممکن است برای شما این سوال پیش بیاید که هر کدام از فاکتورهای بالا را چگونه محاسبه کنیم؟ در پاسخ به سوال شما، در ادامه سعی شده است تا هر کدام را بصورت خلاصه توضیح دهیم. اما پیشنهاد میکنتیم جهت افزایش اطلاعات در این زمینه مقاله " p/nav در بورس چیست " را مطالعه نمایید.
حقوق صاحبان سهام
برای محاسبه حقوق صاحبان سهام، به تارنمای کدال مراجعه کنید و آخرین ترازنامه شرکت را باز کنید. در سطری تحت عنوان حقوق صاحبان سهام، قادر خواهید بود تا ارزش را یادداشت کنید.
ارزش افزوده پرتفوی بورسی
در ابتدا به سایت کدال مراجعه فرمایید و بهروزترین پرتفوی شرکت را از آنجا استخراج نمایید. در این بخش سرمایه گذاریهای بورسی، نام شرکتهایی که در تملک هستند به علاوه تعداد سهام آنها و حق تقدمهایشان قابل بررسی است. سعی کنید تمام آنها را با دقت محاسبه کنید تا بتوانید به راحتی ارزش پرتفوی بورسی را حساب کنید. پس از آن به تارنمای شرکت مدیریت فناوری بورس تهران مراجعه کنید و اسامی شرکتهای زیر مجموعه را جستجو کنید تا قیمت هر سهم را به دست آورید. حالا میتوانید بهای تمام شده را محاسبه کنید. همچنین نحوه نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت (غیر بورسی شرکت) نیز به همین منوال خواهد بود.
رویکرد نسبی
همانطور که از اسم رویکرد نسبی مشخص است، زمانی مورد استفاده قرار میگیرد که جریانات نقدی شرکت یا ناو را نتوان بصورت دقیق محاسبه کرد. هدف از طرح این رویکرد، این است که بتوان شرکت مورد نظر را با هم گروهیهایش مقایسه کرد. ضرایبی در این زمینه مورد نظر است که در ادامه آورده شده است. این رویکرد کمک شایانی به سرمایه گذاران میکند که برای محاسبه هر شرکت، چگونه ارزش گذاری را صورت دهند. بطور مثال برای نحوه محاسبه ارزش سهام یک شرکت یا یک بانک، نسبت ارزش بازار به حجم سپردهها مورد نظر قرار میگیرد و شما میتوانید هر بانکی که نسبت کمتری داشت را مورد نظر خود قرار دهید.
نسبت | تعریف | کاربرد |
P/E | ارزش بازار به سود خالص شرکت | شرکت های تولیدی |
MV/BV | ارزش بازار به ارزش دفتری شرکت | شرکت های تازه تاسیس |
MV/S | ارزش بازار به فروش شرکت | شرکت های تولیدی |
MV/C | ارزش بازار به ظرفیت تولید | شرکت های تولیدی و فرآیندی همانند سیمان و پتروشیمی |
MV/N | ارزش بازار به تعداد مشتریان | شرکت های خدماتی و شرکت های اینترنتی |
MV/NOPAT | ارزش بازار به سود خالص عملیاتی | شرکت های تولیدی |
MV/FCF | ارزش بازار به جریان نقد ازاد | شرکت های تولیدی |
MV/D | ارزش بازار به حجم سپرده | بانک ها |
رویکرد تنزیلی
یکی از مهمترین رویکردها در فرمول محاسبه ارزش شرکت، توجه به رویکرد تنزیلی است. در این روش، شما با محاسبه جریانات نقدی شرکت، ارزش گذاری را صورت میدهید و تصمیم به خرید یا عدم خرید آن میگیرید. در ادامه سعی شده است تا جدولی بر اساس نوع جریانات نقد آورده شود.
نماد | نام | نوع جریانات نقد | نرخ تنزیل | کاربرد |
FCF | جریان نقد آزاد | جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت | متوسط موزون هزینه سرمایه | پروژهها و شرکتهای تولیدی |
EP | سود اقتصادی | سود اقتصادی | متوسط موزون هزینه سرمایه | شرکتهای تولیدی |
APV | ارزش فعلی تعدیل شده | جریان نقد آزاد تامین کنندگان مالی شرکت | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت غیر اهرمی | ساختار سرمایه متغییر است |
ECF | جریان نقد سهامداران | جریان نقد آزاد سهامداران | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | ارزش گذاری موسسات مالی |
RI | سود مازاد | عایدات مازاد بر نرخ بازده مورد انتظار سهامداران | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | در مواردی که FCF شرکت در دوره پیش بینی شده منفی باشد |
DDM | تنزیل سود نقدی | سود تقسیمی | هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت اهرمی | شرکتهای بالغ و با سیاست تقسیم سود ثابت و مشخص |
در میان روشهای بالا، روش FCF یا جریانات نقدی، بهترین روش است و معمولا میان سرمایهگذاران محبوب است. منظور از جریانات نقد آزاد، آن بخش از درآمد شرکت است که به ذینفعان و زیر مجموعههای شرکت تعلق بگیرد. بر همین اساس شرکت در طی سالیان متمادی، سعی کند که نرخ سود تقسیمی ثابتی را داشته باشد. اما متاسفانه در ایران، کمتر شرکتی پیدا میشود که چنین سیاستی را مدنظر قرا دهد و معمولا ثبات زیادی در تقسیم سود نقدی ندارند. این تقسیم بندی سود از طریق افزایش سرمایه ها قابل دسترس می باشد که پیشنهاد میکنیم با مطالعه مقاله " افزایش سرمایه چیست؟ + 9 دلایل افزایش سرمایه " آگاهی بیشتری در این زمینه کسب نمایید.
معمولا روشهای زیادی در محاسبه ارزش شرکت وجود دارد. بر همین اساس سعی شده است تا 4 روش جدید در این زمینه را بازگو کنیم. در ابتدا سعی شد تا تعریفی از ارزش شرکت را داشته باشیم تا بصورت کلی با آن آشنا شوید. در ادامه نیز روشهای محاسبه ارزش شرکت را برایتان آوردیم. اگر قصد یادگیری نحوه محاسبه ارزش بنیادی یک شرکت را دارید به مطالب بالا توجه فرمایید.
ارزش فعلی خالص و سایر معیارهای ارزیابی سرمایه گذاری
فرایند تخصیص یا بودجه بندی سرمایه معمولا از یک تصمیم گیری ساده در مورد خرید یا عدم خرید یک دارایی ثابت خاص، پیچیده تر است. در بودجه بندی سرمایه ای با موضوعات گسترده تری مانند تولید یا عدم تولید یک محصول جدید و یا وارد شدن به یک بازار جدید مواجه هستیم. چنین تصمیم هایی ماهیت عملیات و محصولات شرکت را در سالهای آینده تعیین می کنند؛ زیرا سرمایه گذاری در داراییهای ثابت اصولأ بلندمدت است و پس از تصمیم گیری، نمی توان به راحتی آنها را لغو کرد یا تغییر داد.
شرکت خدمات مالی مهم ترین تصمیمی که هر شرکت باید اتخاذ کند را به خط تولید آن شرکت ارتباط می دهد: چه خدماتی عرضه خواهیم کرد با چه محصولاتی خواهیم فروخت؟ در چه بازارهایی رقابت خواهیم کرد؟ چه محصولات جدیدی معرفی خواهیم کرد؟ پاسخ به هریک از این سؤالها شرکت مورد نظر را ملزم می کند که سرمایه کمیاب و ارزشمند خود را به انواع خاصی از داراییها اختصاص دهد. در نتیجه، تمامی این موضوعات راهبردی در سرفصل کلی بودجه بندی سرمایه ای قرار می گیرد. بنابراین، می توان به فرایند بودجه بندی سرمایه ای عنوان دیگری هم داد که آن را بهتر توصیف می کند:
تخصیص راهبردی داراییها
بنا به دلایلی که برشمردیم، احتمالا سؤال بودجه بندی سرمایه ای مهم ترین موضوع در مدیریت مالی است. البته، اینکه یک شرکت چگونه فعالیتهای خود را تأمین مالی می کند (سؤال مربوط به ساختار سرمایه) و چگونه فعالیتهای عملیاتی کوتاه مدت خود را مدیریت می کند (سؤال مربوط به سرمایه تقسیم بندی بر اساس نوع سرمایه گذاری در گردش) هم اهمیت خاصی دارند، ولی داراییهای ثابت هر شرکت، مشخص کننده ماهیت عملیات شرکت است. مثلا شرکتهای هواپیمایی، صرفا به دلیل استفاده از هواپیماهای خود برای ارائه خدمت و جابه جایی مسافران، شرکت هواپیمایی هستند، صرف نظر از اینکه چگونه این هواپیماها را تأمین مالی می کنند.
برای کسب اطلاعات بیشتر راجع به تخصیص راهبردی دارایی ها با شرکت خدمات مالی آینده سازان فراز کام در ارتباط باشید.
هر شرکت تعداد بسیار زیادی طرح سرمایه گذاری بالقوه دارد. هر یک از این سرمایه گذاریهای بالقوه، گزینه ای است که در اختیار شرکت قرار دارد. برخی از این گزینه ها ارزشمند و برخی دیگر بی ارزش هستند. البته، اساس مدیریت مالی موفق این است کدام سرمایه گذاریها ارزشمند و کدام یک بی ارزش است. با توجه به این موضوع، هدف ما در این فصل معرفی فنونی است که با استفاده از آنها بتوانید سرمایه گذاریهای بالقوه را تجزیه و تحلیل کنید و بر اساس آن تصمیم بگیرید که کدام یک از آنها ارزش اجرا کردن دارد.
در این راستا، چندین روش عملی مختلف را معرفی و مقایسه می کنیم. هدف اصلی از معرفی این روشها آن است که با نقاط قوت و ضعف هر یک از آنها آشنا شوید. همان طور که خواهیم دید در این زمینه، مهم ترین روش، ارزش فعلی خالص است که اکنون به آن می پردازیم.
الف.ارزش فعلی خالص
همانطور که قبلا گفتیم هدف مدیریت مالی ایجاد ارزش برای سهامداران است. بنابراین، مدیرمالی باید یک طرح سرمایه گذاری بالقوه را از نظراثر احتمالی آن بر قیمت سهام شرکت، مورد بررسی قرار دهد. در این قسمت، رویه ای را که در بررسی طرح های سرمایه گذاری بالقوه کاربرد گسترده ای دارد، یعنی روش ارزش فعلی خالص، تشریح می کنیم.
ب.روش دوره بازگشت سرمایه
در عمل، به دوره بازگشت سرمایه توجه زیادی می شود. به طور کلی، دوره بازگشت سرمایه مدت زمانی است که طول می کشد تا سرمایه گذاری اولیه بازیافت شود. از آنجا که درک این روش ساده و استفاده از آن بسیار رایج است، آن را بررسی و به صورت نسبتا مفصل نقد می کنیم.
تجزیه و تحلیل روش دوره بازگشت سرمایه
دوره بازگشت سرمایه در مقایسه با روش ارزش فعلی خاص، چندین ایراد نسبتا جدی دارد: اولآ، دوره بازگشت سرمایه صرفا با جمع کردن جریانات نقدی آتی به دست می آید. در این روش هیچ یک از جریانات نقدی آتی تنزیل نمی شود. بنابراین ارزش زمانی پول ناديده گرفته می شود. ثانيا، در این روش تفاوتهای موجود در ریسکها در نظر گرفته نمی شود یعنی دوره بازگشت، هم برای پروژه های پرریسک و هم برای پروژه های کم ریسک، به یک شکل محاسبه می شود.
شاید مهم ترین ایراد روش دوره بازگشت سرمایه پیدا کردن مدت زمان مناسب به عنوان مبنای مقایسه باشد، چون در واقع هیچ مبنایی عینی برای انتخاب این مدت زمان وجود ندارد. به عبارت دیگر، اصولا هیچ منطق اقتصادی برای تعیین دوره بازگشت مطلوب وجود ندارد. پس رهنمودی برای انتخاب مدت زمان مناسب در اختیار نداریم. در نتیجه، از عددی استفاده می کنیم که به صورت اختیاری انتخاب شده است.
خلاصه روش دوره بازگشت سرمایه
به طور خلاصه، دوره بازگشت سرمایه نوعی معیار «سربه سری» است. از آنجا که در این روش ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود، می توانید دوره بازگشت سرمایه را طول مدت زمانی تلقی کنید که پروژه از نظر حسابداری به نقطه سربه سری می رسد ولی از نقطه نظر اقتصادی نمی توانید چنین تفسیری از دوره بازگشت داشته باشید. مهم ترین ایراد روش دوره بازگشت سرمایه این است که به سؤال اصلی (در بودجه بندی سرمایه ای) نمی پردازد. (در بودجه بندی سرمایه ای) موضوع مهم، تاثیر انجام دادن سرمایه گذاری مورد نظر بر ارزش سهام شرکت است، نه اینکه چند سال طول می کشد تا سرمایه گذاری اولیه بازیافت شود.
به هر حال چون این روش بسیار ساده است، شرکتها غالبا آن را به عنوان یک ابزار نظارتی (برای کنترل مخارج سرمایه ای)، در تعداد بسیار زیادی از سرمایه گذاریهای کم اهمیت که باید در مورد آنها تصمیم گیری کنند، به کار می گیرند. البته این کار هیچ ایرادی ندارد. مانند هر روش ساده سرانگشتی دیگری، استفاده از این روش هم با خطاهایی همراه خواهد بود، اما اگر روش مفیدی نبود، سالهای سال از آن استفاده نمی شد. اکنون که این روش را درک کرده اید، می توانید هوشیارانه مراقب موقعیتهایی باشید که در آنهاء استفاده از این روش می تواند به مشکل منجر شود. جدول زیر به شما کمک می کند تا مزایا و معایب این روش را مرور کنید:
مزایا و معایب روش دوره بازگشت سرمایه:
1.درک آن آسان است.
2.عدم قطعیت جریانهای تقسیم بندی بر اساس نوع سرمایه گذاری نقدی دورتر را تعدیل می کند.
3.به نقدینگی گرایش دارد.
1.ارزش زمانی پول را نادیده می گیرد.
2.مبنایی اقتصادی برای تعیین مدت زمان مطلوب وجود ندارد.
3. جریانات نقدی که پس از دوره برگشت سرمایه اتفاق می افتد را نادیده می گیرد.
4. پروژه های بلند مدت مانند پروژه های تحقیق و توسعه و پروژه های جدید را رد می کند.
پ.روش دوره بازگشت تنزیلی
دیدیم که یکی از ایرادهای معیار دوره بازگشت سرمایه این است که در آن، ارزش زمانی پول نادیده گرفته می شود. نوع دیگری از دوره بازگشت هم وجود دارد که این مشکل خاص را برطرف می کند و دوره بازگشت تنزیلی نامیده می شود. دوره بازگشت تنزیلی طول مدت زمانی است که مجموع جریانات نقدی تنزیل شده با سرمایه گذاری اولیه برابر می شود. قاعده دوره بازگشت تنزیلی به صورت زیر است:
براساس قاعده دوره بازگشت تنزیلی، یک سرمایه گذاری زمانی پذیرفته می شود که دوره بازگشت تنزیلی آن از تعداد سال هایی که قبلا معین شده است کمتر باشد.
دوره بازگشت تنزیلی را چگونه تفصیر می کنید؟ به یاد دارید که دوره بازگشت معمولی طول مدتی است که پروژه از نظر حسابداری به نقطه ی سربه سری می رسد. به طورکلی، در این مثال اصل پول و فرع مبلغ سرمایه گذاری را می توانیم پس از 4سال از محل جریانات نقدی آن به دست آوریم.
ت.نرخ بازده داخلی
اکنون به مهم ترین جایگزین ارزش فعلی خالص، یعنی نرخ بازده داخلی میرسیم. خواهیم دید که نرخ بازده داخلی ارتباط نزدیکی با ارزش فعلی خالص دارد. با تعیین نرخ بازده داخلی سعی می کنیم یک نرخ بازده خاص بیابیم که ویژگی های پروژه را خلاصه کند. در ضمن تمایل داریم این نرخ یک نرخ داخلی باشد، از این نظر که صرفا به جریانات نقدی یک سرمایه گذاری خاص بستگی داشته باشد نه به نرخ هایی که برای سرمایه گذاری های دیگر پیشنهاد می شود.
ث.محاسبه نرخ مشترک
نرخ مشترک، نرخ تنزیلی است که در آن، ارزش فعلی خالص دو پروژه باهم برابر است.
ویژگیهای توجیه کننده استفاده از نرخ بازده داخلی
علی رغم اشکالاتی که برای روش نرخ بازده داخلی ذکر کردیم، این روش در عمل، حتی از ارزش فعلی خالص هم بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد؛ احتمالا به این دلیل که نیازی که روش ارزش فعلی خالص قادر به برآوردن آن نیست را برآورده می کند: به نظر می رسد که در تجزیه و تحلیل سرمایه گذاریها، افراد عادی به طور عام و تحلیل گران مالی به طور خاص ترجیح می دهند در مورد نرخ بازده صحبت کنند تا در مورد ارزش بر حسب واحد پول.
به همین ترتیب، به نظر می رسد که استفاده از روش نرخ بازده داخلی برای انتقال اطلاعات مربوط به یک پروژه، راهی ساده فراهم می آورد. مثلا ممکن است یک مدیر به مدیر دیگری بگوید: «تغییر سیستم رایانه ای شرکت ۲۰ درصد بازده دارد. در چنین جمله ای ساده تر از درک این جمله است: «در نرخ تنزیل ۱۰ درصد، ارزش فعلی خالص 4000 دلار است.
سرانجام، در شرایط اطمینان، از بعد عملی ممکن است روش نرخ بازده داخلی بر روش ارزش فعلی خالص، برتری داشته باشد: بدون داشتن نرخ تنزیل (نرخ بازده مورد توقع) نمی توانیم ارزش فعلی خالص را برآورد کنیم، در حالی که می توانیم نرخ بازده داخلی را تخمین بزنیم. مثلا فرض کنید نرخ بازده مورد توقع از یک سرمایه گذاری مشخص نیست، ولی می دانیم که نرخ بازده آن مثلا ۴۰ درصد است. به احتمال زیاد، نرخ بازده مورد توقع پایین تر از ۴۰ درصد است و بنابراین، این پروژه را خواهیم پذیرفت. مزایا و معایب روش نرخ بازده داخلی در جدول زیر خلاصه شده است:
مزایا و معایب روش نرخ بازده داخلی:
1.ارتباط نزدیکی با ارزش فعلی خالص دارد. و عموما این دو روش به نتایج یکسانی
برای تصمیم گیری منتهی می شوند.
2.درک آن ساده و انتقال اطلاعات یک پروژه با استفاده از آن آسان است.
1.در صورت وجود جریانات نقدی نامتعارف، ممکن است نتیجه آن، جواب چند گانه باشد یا جواب نداشته باشد.
2.ممکن است در مقایسه سرمایه گذاری های مانعة الجمع به تصمیمات نادرست منجر شود.
1.معیارهای مبتنی بر جریانات نقدی تنزیل شده
الف)ارزش فعلی خالص(NPV ): ارزش فعلی خالص یک سرمایه گذاری عبارتست از مابه التفاوت بین ارزش بازار و بهای تمام شده ی آن. باتوجه به این معیار چنانچه NPVیک پروژه مثبت باشد، آن پروژه پذیرفته می شود. ارزش فعلی خالص معمولا با محاسبه ارزش فعلی جریانات نقدی تنزیل شده (برای برآورد کردن ارزش بازار) و سپس کسر کردن بهای تمام شده از آن، برآورده می شود. روش ارزش فعلی خالص هیچ اشکال خاصی ندارد و معیار ارجح برای تصمیم گیری است.
ب)نرخ بازده داخلی (IRR): نرخ بازده داخلی نرخ تنزیلی است که ارزش فعلی خالص برآورد شده یک سرمایه گذاری برابر با صفر می کند. گاهی اوقات نرخ بازده داخلی، نرخ بازده جریانات نقدی تنزیل شده هم نامیده می شود. این معیار، با ارزش فعلی خالص ارتباط نزدیکی دارد و چنانچه جریانات نقدی پروژه ها متعارف باشد یا پروژه ها از یکدیگر مستقل باشند، استفاده از هر دو روش مذکور به نتیجه واحدی ختم می شود. در صورتی که جریانات نقدی پروژه ها متعارف نباشد، ممکن است نرخ بازدهی وجود نداشته باشد یا تعداد نرخ بازده داخلی بیش از یک باشد. مهم تر اینکه نمی توان با استفاده از نرخ بازده داخلی، پروژه های مانعة الجمع را رتبه بندی کرد. پروژه ای که دارای بالاترین نرخ بازده داخلی باشد، لزوما بهترین پروژه نیست.
ج) شاخص سود آوری(PI) : شاخص سودآوری که به نام نسبت منفعت به هزینه هم شناخته می شود، برابراست با حاصل تقسیم ارزش فعلی جریانات نقدی پروژه بر بهای تمام شده آن باشد، باید آن پروژه را پذیرفت. شاخص سودآوری ارزش فعلی یک سرمایه گذاری را به ازای هر دلاری که سرمایه گذاری شده است می سنجد. این روش به روش ارزش فعلی خالص شباهت زیادی دارد، ولی مانند نرخ بازده داخلی، نمی توان از آن در رتبه بندی پروژه های مانعة الجمع استفاده کرد. با وجود این، در صورتی که یک شرکت چندین پروژه مستقل با ارزش فعلی خالص مثبت در اختیار داشته باشد و نتواند همه آنها را تأمین مالی کند، می تواند از این شاخص برای رتبه بندی پروژه های مذکور استفاده کند
2. معیارهای مبتنی بر دوره بازگشت
الف) دوره بازگشت سرمایه: دوره بازگشت سرمایه، مدت زمان لازم برای برابر شدن مجموع جریانات نقدی یک سرمایه گذاری با هزینه اولیه آن است. طبق قاعده دوره بازگشت سرمایه، چنانچه دوره بازگشت سرمایه پروژهای از مدت زمان مورد نظر کمتر باشد، باید آن را پذیرفت. اصولا این معیار نقایصی دارد، چون ریسک، ارزش زمانی پول و جریانات نقدی را که پس از دوره تقسیم بندی بر اساس نوع سرمایه گذاری بازگشت اتفاق می افتد، نادیده می گیرد.
ب) دوره بازگشت تنزیلی: دوره بازگشت تنزیلی مدت زمان لازم برای برابر شدن مجموع جریانات تقدي تنزيل شده یک سرمایه گذاری با هزینه اولیه آن است. طبق قاعده دوره بازگشت تنزیلی، اگر دوره بازگشت تنزیلی پروژه ای از مدت زمان معینی کمتر باشد، باید آن را پذیرفت. این معیار هم ناقص است چون در این روش جریانات نقدی که پس از دوره بازگشت اتفاق می افتد، نادیده گرفته می شود.
3. معیارهای حسابداری
میانگین بازده حسابداری (AAR): میانگین بازده حسابداری معیاری برای سنجش سود حسابداری سرمایه گذاری نسبت به ارزش دفتری آن است. این معیار با نرخ بازده داخلی ارتباطی ندارد، ولی شبیه نسبت بازده دارایی ها (ROA) است. قاعده میانگین بازده حسابداری بیانگر آن است که چنانچه میانگین بازده حسابداری یک سرمایه گذاری از میانگین بازده حسابداری تعیین شده بیشتر باشد، باید آن سرمایه گذاری را پذيرفت. روش میانگین بازده حسابداری به چندین دلیل دارای اشکالات جدی است و دلایل اندکی برای استفاده از آن وجود دارد.
در این بخش معیارهای مختلفی که در ارزیابی طرحهای سرمایه گذاری به کار می روند، معرفی شدند. شش معیاری که مورد بررسی قرار گرفت، عبارت است از :
1. ارزش فعلی خالص NPV
2.دوره بازگشت سرمایه
3. دوره بازگشت تنزیلی
4.میانگین بازده حسابداری AAR
5.نرخ بازده داخلی IRR
6. شاخص سود آوری (PI)
همچنین، نحوه محاسبه هر یک از معیارهای فوق توضیح داده شد و نحوه تفسیر نتایج هم
مورد بحث قرار گرفت. مزایا و معایب هر یک از آنها نیز توضیح داده شد. در نهایت به این
موضوع پرداختیم که یک معیار معتبر در بودجه بندی سرمایه ای باید دو موضوع را مشخص
کند: ۱) آیا یک پروژه خاص، سرمایه گذاری مناسبی است؟ ۲) اگر بیش از یک پروژه
مناسب وجود داشته باشد ولی ناگزیر به انتخاب فقط یکی از آنها باشیم، کدام یک را
انتخاب کنیم؟ نکته اصلی این فصل آن است که فقط ارزش فعلی خالص می تواند به درستی
به دو سؤال فوق پاسخ دهد.
به همین دلیل، ارزش فعلی خالص، یکی از دو یا سه مفهومی است که در علوم مالی بیشترین اهمیت را دارند. در سایر فصلهای این کتاب، بارها و بارها از آن استفاده خواهیم کرد. در این زمینه دو نکته را به خاطر بسپارید: ۱) همیشه ارزش فعلی خالص، تفاوت بین ارزش یک پروژه یا یک دارایی و بهای تمام شده آن است و ۲) مدیر مالی با شناسایی و اجرای پروژه هایی که ارزش فعلی خالص آنها مثبت است، به بهترین شکل درجهت منافع سهامداران عمل می کند.
در نهایت اشاره کردیم که به طور طبیعی نمی توان ارزشهای فعلی خالص را در بازار مشاهده کرد، بلکه باید آنها را تخمین زد. از آنجا که احتمال ضعیف بودن برآوردها وجود دارد، مدیران مالی در ارزیابی پروژه ها از چندین معیار مختلف استفاده می کنند. این معیارها، اطلاعات بیشتری در مورد اینکه آیا واقعا ارزش فعلی خالص یک پروژه مثبت است یا خیر، فراهم می آورند.
برای کسب اطلاعات بیشتر با مشاوران مالی شرکت مالی تماس بگیرید
چند نوع ارز دیجیتال داریم(معرفی انواع ارز دیجیتال)
رمز ارز همان پول است که به کمک تکنولوژی، کدنویسی شده و غیرمتمرکز است. این ارزهای دیجیتال را میتوان بر اساس کاربردی که دارند به چند دسته تقسیمبندی کرد. معمولترین تقسیمبندی برای کریپتوکارنسیها بر پایه فعالیتهای آنها است. اگر اینگونه ارزهای دیجیتال را دستهبندی کنیم در معرفی انواع ارز دیجیتال و پاسخ به سوال چند نوع ارز دیجیتال داریم میتوان آنها را به سه قسمت دستهبندی کرد. در ادامه این سه نوع را بررسی میکنیم و تفاوت آنها را بیان میکنیم. همچنین در انتهای مقاله مهمترین ارزهای دیجیتال را معرفی خواهیم کرد.
چند نوع ارز دیجیتال داریم؟
چند نوع ارز دیجیتال داریم؟ پول دیجیتال، ارز دیجیتالی مالی و رمز ارز پلتفرمی. این موارد سه دسته از انواع ارزهای دیجیتال هستند. در ادامه هرکدام از این انواع ارز دیجیتال را توضیح خواهیم داد تا به خوبی با آنها آشنا شوید.
پول دیجیتال
این دسته از ارزهای دیجیتال به مانند پول واقعی بوده و میتوان آنها را ذخیره کرد و انتقال داد. یکی از مزیتهای اصلی این ارزها نسبت به پول واقعی حذف واسطه، عدم نیاز به جابهجایی، حفظ ارزش آن، دارای امنیت بسیار بالا و… است. این دسته از ارزهای دیجیتال را میتوان با استفاده از دستگاههای ماینر استخراج کرد. لایت کوین، بیتکوینکش و از همه مهمتر بیت کوین از انواع ارزهای دیجیتال در دسته پول دیجیتال هستند.
چند نوع ارز دیجیتال از نوع پول دیجیتال داریم؟
پولهای دیجیتال را نیز میتوان به دو دسته ثابت و امن تقسیمبندی کرد. که در ادامه به توضیح هرکدام میپردازیم.
ارز دیجیتال ثابت
این پول دیجیتال دارای پشتوانه است. این پشتوانه میتواند طلا، ارز فیات و یا هر دارایی ارزشمندی باشد. این دسته از پول دیجیتال از نوسانات قیمتی ارزهای دیجیتال نیز در امان هستند. مهمترین ارز در این دسته تتر نام دارد که با پشتوانه دلار آمریکا در حال فعالیت است. هر تتر بهطور تقریبی معادل یک دلار آمریکا است.
ارز دیجیتال امن
در زمان انجام معامله توسط این ارزهای دیجیتالی امن، هویت دو طرف معامله کاملا ناشناخته است و به هیچ نوع روشی نمیتوان هویت آنها را شناسایی یا پیگیری کرد. مونرو، زیکش، زنکش و نوکوین از مهمترین ارزهای این دسته هستند. این ارزها بر پایه بلاکچین قرار دارند.
ارز دیجیتالی مالی
ارزهای دیجیتالی مالی، بخش بزرگی از کریپتوکارنسیها هستند که با هدف انجام فرآیندهای مالی از طریق حدف واسطهها ایجاد شدهاند. ارزهای دیجیتالی مالی دارای انواع مختلفی از ارزها هستند که هرکدام از ویژگیها و کاربردهای خاصی برخوردار میباشند. ریپل، اومیسگو و استلار را میتوان از مهمترین ارزهای دیجیتالی مالی دانست.
بهطور کلی ارزهای دیجیتالی پرداخت، سرمایهگذاری، قرض، وام، بیمه، صرافی و جذب سرمایه انواع مختلفی از ارزهای دیجیتالی مالی هستند و بسته به کاربردی که دارند مورد استفاده قرار میگیرند. شما نیز میتوانید بر اساس نیاز خود و بسته به فعالیتی که قصد انجام آن را دارید، از ارزهای نامبرده شده استفاده نمایید.
چند نوع ارز دیجیتال مالی داریم؟
در ادامه انواع ارزهای دیجیتال مالی را توضیح خواهیم داد. این رمز ارزها شامل ارزهای دیجیتالی پرداخت، رمزارزهای سرمایهگذاری، ارزهای دیجیتال قرض و وام، بیمه، صرافی و جذب سرمایه میشوند که همه در ادامه کامل شرح داده شدهاند.
ارزهای دیجیتالی پرداخت
این نوع ارز دیجیتالی مالی، نوعی پلتفرم بوده که هدف از تشکیل آن، انجام تراکنشها و معاملات به شکل آنلاین و غیرمتمرکز است. با استفاده از این ارزهای دیجیتالی برای پرداخت از طریق کیف پولهای آنها میتوان تمامی واسطههایی که در دو طرف معامله وجود دارند را از بین برد و تا حد زیادی هزینههای انجام آن را کاهش داد. مهمترین ارزهای دیجیتالی برای پرداخت شامل: ریپل (XPR)، ریکوئست نتورک (REQ)، اومیسگو (OMG) و استلار لومنز (XLM) است. هر کدام از این ارزها دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند و در انواع پرداختها کاربرد دارند.
ارزهای دیجیتالی سرمایهگذاری
ارزهای تقسیم بندی بر اساس نوع سرمایه گذاری دیجیتالی سرمایهگذاری در بستر بلاکچین و به شکل غیرمتمرکز فعالیت دارند. هدف از ایجاد این نوع ارزهای دیجیتالی کاهش هزینهها در انجام معاملات و تسهیل آنها است. فرآیند کاهش هزینه معاملاتی در سرمایهگذاری با حذف واسطهها و افزایش امنیت ارزهای دیجیتالی همراه است. مهمترین ارزهای دیجیتالی سرمایهگذاری عبارتند از: ایکونومی (ICN)، پالیمث (POLY) و کریپتو20 (C20).
ارزهای دیجیتالی قرض و وام
با استفاده از ارزهای دیجیتالی قرض و وام میتوان به اعطای وام بدون واسطه و به شکل غیرمتمرکز پرداخت. این روش سبب ایجاد سود بسیار خوبی برای صرافیها و افراد میشود. مهمترین ارزهای دیجیتال قرض و وام شامل ریپیوکردیت نتورک (RCN) و اتلند (LEND) است.
ارزهای دیجیتال بیمه
این ارزهای دیجیتالی این امکان را در اختیار افراد قرار میدهند که با ایجاد قراردادهای هوشمند به شکل غیرحضوری در شبکه بلاکچین، فرآیند بیمه کردن را انجام دهند. مهمترین ارز دیجیتالی فعال در زمینه بیمه کردن، ارز دیجیتالی بایتبال (GBYTE) بوده که قراردادهای هوشمند بیمه در شبکه بلاکچین را ارائه میدهد.
ارزهای دیجیتال صرافی
این ارزهای دیجیتال، متداولترین ابزار فروش و خرید ارزهای دیجیتال است. بهطور کلی ارزهای دیجیتال صرافی به شکل آنلاین در شبکه بلاکچین فعالیت داشته و وظیفه خرید و فروش کریپتوکارنسیها را برعهده دارند. این نوع ارزهای دیجیتالی را میتوان به سه دسته متمرکز، غیرمتمرکز و کنشپذیر تقسیم کرد. بیتکوین (BTC) مهمترین ارز دیجیتالی غیرمتمرکز صرافی است. با استفاده از این ارز دیجیتالی میتوان در صرافیها به خرید و فروش انواع ارزهای دیجیتالی دیگر پرداخت.
ارزهای دیجیتالی جذب سرمایه
ارزهایی دیجیتالی وجود دارند که امکان جذب سرمایه و پول را به صورت غیرمتمرکز و با استفاده از شبکه بلاکچین ممکن میسازند. مهمترین نوع آن ارز کیکآیسیاو (KICK) است. با استفاده از این ارز میتوان در بستر بلاکچین و به صورت غیرمتمرکز، شرایط جذب سرمایه و پول را فراهم کرد.
ارز دیجیتال پلتفرمی
ارزهای دیجیتالی پلتفرمی نوعی قرارداد هوشمند هستند که بر پایه نرم افزارهایی امکان انجام فعالیتهای مختلف را در اختیار کاربران قرار میدهند. از مزیتهای آن میتوان به حذف واسطه، کاهش هزینهها، امنیت بالا به دلیل کدهای پیچیده هوشمند و ایجاد نرم افزارهای غیر متمرکز اشاره کرد. اتریوم از مهمترین ارزهای دیجیتال پلتفرمی است. این رمز ارز پس از بیت کوین نیز وارد دنیای ارزهای دیجیتال شد. این ارز دیجیتالی در بلاکچین فعالیت میکند و این امکان را در اختیار کاربران قرار میدهد که قراردادها را به شکل دیجیتالی و هوشمند در بستر بلاکچین انجام دهند. بهعبارت دیگر اتریوم بیشتر از این که یک ارز دیجیتالی باشد، یک نرمافزار غیرمتمرکز قابل برنامهریزی است که بستر فعالیتهای آن بلاکچین نیز است. نئو، ایاواس و کاردانو ارزهای پلتفرمی دیگر هستند که بعد از اتریوم روانه بازار ارزهای دیجیتالی شدند.
محبوبترین ارزهای دیجیتالی
حال که متوجه شدید چند نوع ارز دیجیتال داریم بهتر است با محبوبترین ارزهای دیجیتالی نیز آشنا شوید. ارزهای دیجیتالی بسته به کاربرد و ویژگیهایی که دارند، بین کاربران دارای محبوبیتهایی نیز هستند. این محبوبیت نیز در عرضه و تقاضا و قیمت آن نیز تاثیرگذار است. در ادامه به سراغ محبوبترین ارزهای دیجیتالی و کاربرد آنها میرویم.
این ارز دیجیتال مناسب افرادی است که در زمینه پرداختهای آنلاین فعالیت میکنند. این ارز بسیار مطمئن است و به کمک آن میتوان هزینهها را کاهش داد. سرعت انتقال این ارز دیجیتال بسیار زیاد است و در کوتاهترین زمان ممکن میتوان آن را انتقال داد.
این رمز ارز در بین افرادی محبوب است که اولویت آنها حفظ اطلاعات شخصی و امنیت بالا است. بهطور کلی میتوان گفت دسترسی به اطلاعات تراکنشهای این کریپتوکارنسی غیرممکن است؛ زیرا اطلاعات تراکنشها را بهصورت در هم آمیخته و نامرتب دسته بندی میکند تا امکان استخراج آن نیز از بین برود.
به دلیل آشنایی بیشتر افراد با بیت کوین و شناخته شده بودن آن، از توضیح در خصوص آن پرهیز نمودهایم. بیت کوین نیز پرچمدار ارزهای دیجیتال و در ابتدای لیست محبوبترین رمز ارزها نیز قرار دارد.
این ارز دیجیتالی ثابت مناسب افرادی است که بهدلایل مختلفی نظیر عدم امکان جابهجایی آسان و امنیت، مایل نیستند که پول خود را بهصورت فیزیکی حمل کنند. با تبدیل سرمایه خود به ارز دیجیتالی تتر میتوان از آن در مقابل خطرهای احتمالی مانند سرقت محافظت کرد. همچنین بهدلیل ثابت بودن قیمت آن، از زیانهای احتمالی بهدلیل نوسانات بازار بهدور است. بنابراین تتر بهترین انتخاب برای افرادی است که علاوه بر اینکه قصد حفظ سرمایهشان را دارند میخواهند به دنیای ارزهای دیجیتال وارد شوند.
صرافی OMPfinex یکی از بهترین سایتهایی است که در آن میتوانید به خرید آنی تتر بپردازید.
به دلیل آشنایی بیشتر افراد با بیت کوین و شناخته شده بودن آن، از توضیح در خصوص آن پرهیز نمودهایم. بیت کوین نیز پرچمدار ارزهای دیجیتال و در ابتدای لیست محبوبترین رمز ارزها نیز قرار دارد.
انواع ارزهای دیجیتال برای سرمایهگذاری
پس از آشنایی با انواع ارزهای دیجیتال و شناخت محبوبترین آنها، برای بسیاری این سوال پیش میآید که بهترین ارز دیجیتال برای سرمایهگذاری کدام است؟ سرمایهگذاری در حوزه ارزهای دیجیتال در ابتدا نیازمند دانش و اطلاعات حداقلی برای ورود است. همچنین باید همیشه اخبار مهم و اشخاص تاثیرگذار در این حوزه را دنبال کنید و با کمک دانش و اطلاعات خود، بهترین تحلیل برای خرید، فروش و سرمایهگذاری را داشته باشید. بنابراین باید زیرساختهای ورورد را مهیا کنید و سپس بهدنبال بهترین ارز دیجیتال برای سرمایهگذاری باشید.
مورد بعدی که بسیار حائز اهمیت است، انتخاب صرافی برای انجام تراکنشهای ارزی است. ممکن است شما شخص بسیار حرفهای با دانش بسیار خوبی در زمینه ارزهای دیجیتال باشید، اما با انتخاب نادرست صرافی متحمل هزینههای سنگین شوید و در برخی از موارد حتی سرمایه خود را نیز از دست بدهید. برای این منظور میتوانید مقاله بهترین صرافی ارز دیجیتال را از بلاگ او ام پی فینکس مطالعه کنید.
شما برای فعالیت در زمینه ارزهای دیجیتال باید بدانید که چند نوع ارز دیجیتال داریم و متناسب با هدف خود شروع به انجام معاملات با انواع ارزهای دیجیتال کنید. صرافیهای معتبر زیادی در خارج از کشور در حال فعالیت هستند که در بین کاربران ارزهای دیجیتال از محبوبیت بالایی برخوردارند، اما بهدلیل شرایط ایجاد شده بهواسطه تحریم، برای جلوگیری از مسدود شدن حسابها و از بین رفتن سرمایه، بهتر است از صرافیهای داخلی استفاده نمایید. Ompfinex با داشتن سابقهای درخشان در زمینه ارزهای دیجیتال و همچنین امکانات منحصربهفرد مثل امکان خرید فوری ارز دیجیتال و یا بهرهمندی از بازار دمو، میتواند انتخابی هوشمندانه برای ورود به دنیای ارزهای دیجیتال باشد.
چند نوع ارز دیجیتال داریم؟
سه نوع، پول دیجیتال، ارز دیجیتالی مالی و ارز دیجیتال پلتفرمی
پول دیجیتالی چیست؟
این دسته از ارزهای دیجیتال به مانند پول واقعی بوده و میتوان آنها را ذخیره کرد و انتقال داد. یکی از مزیتهای اصلی این ارزها نسبت به پول واقعی حذف واسطه، عدم نیاز به جابهجایی، حفظ ارزش آن، دارای امنیت بسیار بالا و… است.
نحوه ارزش گذاری شرکت ها و دارایی ها
همه ما دوست داریم یا در مواقعی حتی مجبور هستیم ارزش داراییهای خود را بدانیم. ارزش گذاری یا تعیین ارزش دارایی ها فرایندی است که طبق آن ارزش مالی یک دارایی اعم از شرکت یا کسب و کار، املاک و مستغلات، ماشینآلات و تجهیزات، سهام، اوراق قرضه و نیز اختیار معامله محاسبه میشود. اصولا ارزش گذاری زمانی انجام میشود که قرار است یک شرکت یا یک دارایی خرید و فروش، بیمه یا مصادره شود. در این مطلب با نحوه ارزش گذاری شرکت ها و دارایی ها آشنا میشویم.
فهرست مطالب
دارایی ها را میتوان به دارایی های مشهود و نامشهود تقسیم بندی کرد. همچنین ارزش گذاری میتواند هم بر دارایی ها و هم دیونی مثل اوراق قرضهای که یک شرکت صادر میکند انجام شود.
ارزش دارایی های مشهود
منظور از دارایی های مشهود دارایی های فیزیکی است که توسط یک سازمان یا شرکت خریداری شده تا کالاها یا محصولات خود را تولید کند یا خدمات مدنظر را ارائه نماید. دارایی های مشهود را میتوان هم به دارایی های ثابت، مثل سازه، زمین و ماشین آلات، و هم به دارایی های ارزی، مثل پول نقد تقسیم بندی کرد.
نمونههای دیگری از داراییهای یک شرکت عبارتند از وسایط نقلیه، تجهیزات رایانهای و فناوری اطلاعات، سرمایه گذاریها، مبالغ پرداختی، سهام موجود و غیره.
- آن شرکت باید به ترازنامه خود مراجعه نموده و دارایی های مشهود و نامشهود را شناسایی کند.
- از دارایی کل، ارزش کل دارایی های نامشهود را کسر کند.
- از آنچه باقی مانده، ارزش کل بدهی ها را کم کند. مقدار به دست آمده دارایی مشهود خالص یا ارزش خالص دارایی های مشهود میباشد.
به این مثال ساده دقت کنید:
ترازنامه دارایی های کل: 5 میلیارد تومان
کل داریی های نامشهود: 1.5 میلیارد تومان
کل بدهیها: 1 میلیارد تومان
کل دارایی های مشهود: 2.5 میلیارد تومان
در مثال بالا، کل دارایی های شرکت الف 5 میلیارد تومان است. وقتی کل دارایی های نامشهود آن به ارزش 1.5 میلیارد از کل دارایی کم شود 3.5 میلیارد تومان باقی میماند. وقتی کل بدهی ها که 1 میلیارد تومان است نیز کسر شود 2.5 میلیارد تومان میماند که ارزش دارایی های مشهود خالص شرکت است.
- اموال یا سایر دارایی های ثابت که ارزش آنها تغییر کرده است
- دارایی یا سهام قدیمی که باید با تخفیف فروخته شود
- بدهی های بد به کسب و کار (بدهی بد به وامها یا ماندههای معوقی اطلاق میشود که دیگر قابل وصول نیستند و باید حذف شوند.)
ارزش دارایی های نامشهود
دارایی های نامشهود دارایی هایی هستند که شکل فیزیکی ندارند اما باز هم برای شرکت سود به همراه میآورند. این نوع داراییها شامل حق و امتیازات انحصاری، ثبت اختراع، لوگوها، علائم تجاری و نام تجاری هستند.
برای نمونه، یک شرکت چندملیتی را در نظر بگیرید که با دارایی هایی به ارزش 500 میلیارد تومان ورشکسته شده و چیزی از دارایی های مشهود آن باقی نمانده است. این شرکت باز هم میتواند به خاطر دارایی های نامشهود مثل نام برند و امتیازات انحصاری خود ارزش داشته باشد چرا که سرمایه گذاران و شرکتهای زیادی هستند که حاضرند دارایی های نامشهود این شرکت را مال خود کنند.
- رویکرد بازار: در این روش بر اساس شواهد بازار مبنی بر آنچه اشخاص ثالث برای دارایی های نامشهود قابل مقایسه پرداخت کردهاند میتوان ارزش داراییهای نامشهود را به دست آورد (در عمل، اعمال این روش ممکن است بسیار دشوار باشد).
- رویکرد درآمد: در این رویکرد فرض میشود که ارزش یک دارایی، ارزش فعلی درآمدهای حاصل از آن در آینده است.
- رویکرد بهای تمام شده: در این روش بر اساس برآورد هزینه های ساخت یا حصول یک دارایی نامشهود جدید که کم و بیش کاربرد همان دارایی موجود را دارد ارزش دارایی مشخص میشود.
در این روشها مواردی مانند معاملات قابل مقایسه، درآمدهای مازاد، رهایی از حق انحصار، هزینههای جایگزین یا بازتولید و تحلیل شبیهسازی مدنظر قرار میگیرند. به طور کلی، میتوانی ارزش سرقفلی را بر اساس محاسبه ارزش باقیمانده، با کم کردن ارزش خالص داراییها از ارزش حقوق صاحبان سهام، تعیین کرد.
برخلاف داراییهای مشهود که در طول زمان مستهلک میشوند، داراییهای نامشهود (و به ویژه مالکیت معنوی) اغلب با گذشت زمان ارزش بیشتری مییابند. با این حال، قوانین حسابداری اجازه نمیدهد که این افزایش در ارزش در ترازنامه قید شود. هنگام ارزیابی داراییهای نامشهود، بهتر است به دنبال مشاوره حرفهای باشید یا با یک حسابدار مشورت کنید.
ارزش گذاری شرکت ها یا کسب و کارها
ارزش گذاری شرکت ها یا کسب و کارها فرایندی است که در آن ارزش اقتصادی یک واحد کاری یا شرکت تعین میشود. از ارزش گذاری کسب و کار میتوان برای تعیین ارزش منصفانه یک شرکت به دلایل مختلفی از جمله ارزش فروش، ایجاد مالکیت مشارکتی، امور مالیاتی و غیره استفاده کرد. معمولا صاحبان کسب و کارها و شرکتها برای تخمین عینی ارزش کسب و کار خود به ارزیابان حرفه ای مراجعه میکنند.
مبانی ارزش گذاری کسب و کارها
مقوله ارزش گذاری مشاغل اغلب در امور مالی شرکتها مورد بحث قرار میگیرد. معمولا ارزش گذاری شرکت ها و کسب و کارها زمانی اهمیت پیدا میکند که یک شرکت بخواهد بخشی یا تمام شرکت خود را بفروشد یا شرکت دیگری را بخرد یا با آن ادغام شود. برای ارزش گذاری یک شرکت ارزش فعلی آن با استفاده از معیارهای عینی تعیین و تمامی جنبههای آن شرکت سنجیده میشود.
در تعیین ارزش یک کسب و کار عواملی مثل تحلیل مدیریت شرکت، ساختار سرمایه، چشم انداز سودآوری آتی یا ارزش بازار داراییهای آن شرکت لحاظ میشوند. ابزار ارزش گذاری ممکن است در بین ارزیابان، کسب و کارها و صنایع مختلف متفاوت باشد. به طور معمول ارزش گذاری شرکت ها شامل بازبینی صورت های مالی، الگوهای جریان نقدی تنزیل شده و مقایسه با کسب و کارهای مشابه میباشد.
ارزش گذاری شرکت ها برای گزارشات مالیاتی نیز اهمیت دارد. برخی از رویدادهای مرتبط با مالیات، مثل خرید، فروش یا اعطای سهام یک شرکت بنابر ارزش آن شرکت مشمول مالیات میشوند.
نسبت قیمت به درآمد یا P/B چیست؟
نسب قیمت به درآمد یا P/B عبارت است از ارزش یک کسب و کار تقسیم بر سود آن بعد از کسر مالیات. برای مثال، شرکتی که هر سهم آن 40 تومان باشد و سود حاصل از هر سهم بعد از مالیات 8 تومان شود، نسبت P/B آن برابر با 5 میشود.
برای ارزش گذاری یک کسب و کار میتوانید از این معادله استفاده کنید:
ارزش کسب و کار = سود خالص (سود بعد از کسر مالیات) x نسبت P/B
بعد از اینکه نسبت P/B را به دست آوردید آن را در آخرین میزان سود شرکت بعد از کسر مالیات ضرب میکنید تا ارزش شرکت مشخص شود. برای مثال، اگر نسبت P/B یک شرکت عدد 6 باشد و سود شرکت بعد از مالیات معادل 100.000.000 تومان شود، ارزش این شرکت 600.000.000 تومان میباشد.
شیوه های مختلف ارزش گذاری شرکت ها
راههای مختلفی برای تعیین ارزش یک شرکت وجود دارد. در ادامه با برخی از این روشها آشنا میشوید.
ارزش بازار (Market Capitalization)
ارزش بازار یا Market Capitalization (به اختصار: Market Cap) سادهترین شیوه برای ارزش گذاری شرکت ها محسوب میشود. در این روش قیمت سهام شرکت در تعداد کل سهام شرکت ضرب میشود. برای مثال، در سال 2018 سهام شرکت مایکروسافت به قیمت 86.35 دلار معامله میشد و تعداد کل سهام آن 7.715 میلیارد بود. بنابراین ارزش شرکت مایکروسافت در سال 2018 برابر میشد با: 86.35×7.715m = 666.19 میلیارد دلار.
شیوه درآمد زمان
در روش درآمد زمان، جریان درآمدهای حاصله در یک بازه زمانی مشخص ضربدر مقداری میشود که بنابر نوع صنعت و محیط اقتصادی ممکن است متفاوت باشد. به عنوان مثال، ارزش یک شرکت فناوری ممکن است 3 برابر درآمد شود، در حالی که یک شرکت خدماتی 0.5 برابر شود.
ضریب سود
در مقایسه با شیوه درآمد زمان، ضریب سود میتواند تصویر دقیقتری از ارزش واقعی یک شرکت ارائه نماید چرا که در قیاس با درآمد فروش، سود یک شرکت شاخص موثرتری برای موفقیت مالی محسوب میشود. ضریب سود، سودهای آینده را در برابر جریان نقدی که میتواند با نرخ بهره فعلی در مدت زمان مشابه سرمایهگذاری شود تعدیل می کند. به عبارت دیگر، نسبت فعلی P/E را با توجه به نرخ بهره فعلی تنظیم میکند.
شیوه جریان نقدی تنزیل شده
شیوه جریان نقدی تنزیل شده یا روش DCF شبیه ضریب سود است. این روش بر اساس پیش بینی جریانات نقدی آینده است که برای بدست آوردن ارزش بازار فعلی شرکت تنظیم میشود. تفاوت اصلی بین روش جریان نقدی تنزیل شده و روش ضریب سود این است که برای محاسبه ارزش فعلی، تورم مدنظر قرار میگیرد.
ارزش دفتری
این روش همان ارزش سهام سهامداران است که در ترازنامه شرکت نمود مییابد. ارزش دفتری یک کسب و کار از کم کردن کل بدهیها از کل داراییهای شرکت به دست میآید.
ارزش تصفیه
ارزش تصفیه عبارت است از خالص نقدینگی که یک شرکت در صورت نقد شدن داراییهای خود و پرداخت بدهیها دریافت خواهد کرد. معمولا از این روش برای ارزش گذاری شرکت های ورشکسته استفاده میشود.
روشهای بسیار دیگری مثل ارزش جایگزین، ارزش انحلال، ارزش گذاری مبتنی بر دارایی، شیوه سهام پایه، شیوه بهای استاندارد و غیره وجود دارند که از آنها میتوان برای تعیین ارزش یک کسب و کار و داراییهای آن استفاده کرد.
ارزش گذاری دارایی ها چه اهمیتی دارد؟
ارزش گذاری دارایی ها یکی از تقسیم بندی بر اساس نوع سرمایه گذاری مهمترین چیزهایی است که هر شرکت یا سازمانی باید انجام دهد. دلایل زیادی برای اهمیت ارزش گذاری داراییها میتوان ذکر کرد. از جمله:
قیمت واقعی
ارزش گذاری داراییها کمک میکند تا قیمت واقعی یک دارایی قابل محاسبه باشد، به خصوص زمانی که قرار است این دارایی خریداری شود یا به فروش برسد. تعیین قیمت واقعی یک دارایی هم به نفع خریدار است و هم به نفع فروشنده، چرا که خریدار به اشتباه بیشتر از ارزش واقعی دارایی هزینه نمیکند و فروشنده نیز زیر قیمت واقعی دارایی خود را حراج نمیکند.
ادغام شرکتها
در صورت ادغام دو شرکت یا تصاحب یک شرکت، ارزش گذاری دارایی ها مهم است زیرا به هر دو طرف کمک میکند ارزش واقعی کسب و کار را تعیین کنند.
درخواست وام
هنگامی که شرکتی برای دریافت وام اقدام میکند، بانک یا موسسه مالی ممکن است برای محافظت در برابر عدم پرداخت بدهی احتمالی وثیقه بخواهد. در اینجا لازم است که وامدهنده ارزش داراییهایی را که به عنوان وثیقه قرار داده شده تعیین کند تا ببیند مقدار وام درخواستی را پوشش میدهد یا خیر.
حسابرسی
طبق قانون و به منظور ایجاد شفافیت، تمامی شرکتهای دولتی باید صورتهای مالی حسابرسی شده ارائه نمایند. بخشی از فرایند حسابرسی شامل تایید ارزش داراییها است.
ارزش گذاری سهام شرکت های بورسی
سرمایه گذاران و تریدرهایی که در بازار بورس فعالیت میکنند باید از مهارت ارزش گذاری سهام بهره ببرند. اساسا، ارزش گذاری سهام روشی است که طبق آن ارزش ذاتی (یا ارزش نظری) یک سهم مشخص میشود. اهمیت ارزش گذاری سهام از این واقعیت نشات میگیرد که ارزش ذاتی یک سهم در قیمت فعلی آن نمود پیدا نمیکند. سهامداران و سرمایه گذاران با اطلاع از ارزش ذاتی یک سهم میتوانند تشخیص دهند که آیا یک سهم ارزش خرید یا فروش در قیمت فعلی را دارد یا نه.
نحوه ارزش گذاری سهام
تعیین ارزش سهام فرایندی بسیار پیچیده است و میتوان آن را ترکیبی از هنر و علم دانست. بعضا ممکن است سهامداران، سرمایه گذاران و فعالان بورس و بازار سرمایه از حجم زیاد دادهها و اطلاعاتی که پیرامون ارزش سهام یک شرکت در دسترس هستند گیج و سردرگم شوند. ضمن اینکه، گاهی شایعاتی نیز صرفا برای بازارگرمی یا از سوی افراد ناآگاه پخش میشود.
بنابراین، سهامداران و سرمایه گذاران باید بتوانند اطلاعات درست و موردنیاز را از اطلاعات نامربوط و غیرضروری جدا کنند. همچنین باید با شیوههای اصلی ارزش گذاری سهام آشنا باشند و بدانند کجا باید از این شیوهها استفاده کنند.
انواع ارزش گذاری سهام
به طور کلی، شیوههای ارزش گذاری سهام به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: مطلق و نسبی.
شیوه ارزش گذاری مطلق سهام بر مبنای اطلاعات بنیادی شرکتها استوار است. اساسا این روش با تحلیل دادههای مالی مختلف سروکار دارد؛ دادههایی که از صورتهای مالی شرکتها اخذ یا در آنها یافت میشوند. بسیاری از تکنیکهای ارزش گذاری مطلق سهام در درجه اول جریانهای نقدی، سود سهام و نرخ رشد شرکت را مورد بررسی قرار میدهند. ارزش گذاری مطلق سهام شامل شیوههای شاخصتری مثل مدل تخفیف سود سهام (DDM) و مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF) میشود.
شیوه ارزش گذاری نسبی سهام به مقایسه سرمایه گذاری در شرکتهای مشابه میپردازد. روش ارزش گذاری نسبی سهام با محاسبه نسبت های مالی کلیدی شرکتهای مشابه و استنتاج نسبت یکسان برای شرکت هدف سروکار دارد. بهترین مثال برای ارزش گذاری نسبی سهام، تجزیه و تحلیل مقایسه ای شرکتهای مشابه است.
آشنایی با شیوه های متداول ارزش گذاری سهام
در ادامه، به طور خلاصه، رایجترین شیوههای ارزش گذاری سهام را مرور میکنیم:
مدل تخفیف سود سهام (DDM)
مدل تخفیف سود سهام یا DDM یکی از تکنیکهای پایهای ارزش گذاری مطلق سهام محسوب میشود. DDM بر این فرض استوار است که سود سهام شرکت جریان نقدینگی آن شرکت را به سهامداران نشان میدهد. اساساً، این مدل بیانگر این است که ارزش ذاتی قیمت سهام یک شرکت برابر با ارزش فعلی سود سهام آتی آن شرکت است. توجه داشته باشید که مدل تخفیف سود سهام تنها در صورتی قابل استفاده است که یک شرکت به طور منظم سود تقسیم کند و توزیع آن ثابت باشد.
مدل جریان نقدی تنزیل شده (DCF)
مدل جریان نقدی تنزیل شده یا DCF یکی دیگر از روشهای محبوب ارزش گذاری مطلق سهام است. طبق رویکرد DCF، ارزش ذاتی یک سهم با تنزیل جریانات آزاد نقدینگی یک شرکت به ارزش فعلی آن محاسبه میشود. مزیت اصلی مدل DCF این است که به هیچ گونه مفروضاتی در خصوص تقسیم سود نیاز ندارد. بنابراین، برای شرکتهایی با تقسیم سود نامعلوم یا غیرقابل پیش بینی مناسب است. با این حال، مدل DCF از نظر فنی پیچیده است.
تحلیل مقایسه ای شرکت ها
تجزیه و تحلیل مقایسه ای نمونهای از ارزش گذاری نسبی سهام است. در این روش به جای تعیین ارزش ذاتی سهام با استفاده از اطلاعات بنیادی شرکت، قیمت نظری یک سهم را با استفاده از قیمت چندگانه شرکت های مشابه بدست میآورند.
متداولترین ضریبهایی که در این روش مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از نسبت قیمت به درآمد (P/E)، نسبت قیمت به ارزش دفتری (P/B) و EV/EBITD. از نظر فنی، روش تحلیل مقایسه ای شرکتها یکی از سادهترین روشهای موجود است. با این حال، چالش برانگیزترین بخش، تعیین و تشخیص شرکتهایی است که واقعاً قابل مقایسه هستند.
دیدگاه شما