الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس
تشخیص زمان صحیح ورود به بازار یکی از مهارت های مهم معامله در بازار فارکس است. هدف ما باید این باشد که بتوانیم هرچه سریع تر وارد روند در حال پدیدار شدن بشویم و نوسان حداکثری قیمت را بگیریم. یکی از بهترین روش های رسیدن به این هدف، پیش بینی الگوهای بازگشتی بالقوه ی نمودار است. در این درس، در مورد بعضی از مهم ترین الگوهای بازگشتی فارکس صحبت می کنیم.
الگوهای بازگشتی فارکس
الگوهای نمودار می توانند تمایل شرکت کنندگان بازار را نسبت به یک جفت ارز منعکس کنند. برای مثال، فعالان اصلی بازار بر این باور باشند که یک سطح نگه داشته می شود و عملی انجام دهند که آن سطح را محافظت کند، در آن سطح شاهد بازگشت قیمت خواهیم بود. الگوهای بازگشتی فارکس شکل هایی روی نمودارند که در پیش بینی نواحی بازگشت با احتمال بالا به ما کمک می کنند. این الگوهای می توانند به شکل یک تک شمع یا گروهی از شمع ها به ردیف و به شکلی خاص باشند و یا اینکه یک الگوی نمودار بزرگ باشند. هر یک از این شکل های نموداری، دارای پتانسیل بازگشتی خاص خودش است و توسط معامله گران باتجربه برای به دست آوردن بالاترین سود از طریق ورود به جهت جدید بازار استفاده می شود.
انواع الگوهای بازگشتی فارکس
الگوهای بازگشتی به دو دسته ی اصلی تقسیم می شوند؛ الگوی بازگشتی نزولی و الگوی بازگشتی صعودی.
- الگوی بازگشتی صعودی Bullish Reversal Pattern پیش بینی می کند که حرکت نزولی فعلی به مسیر صعودی برمی گردد.
- الگوی بازگشتی نزولی Bearish Reversal Pattern پیش بینی می کنه که حرکت صعودی فعلی به مسیر نزولی برمی گردد.
مهم ترین الگوهای بازگشتی نمودار شمعی
با چهار مورد از مهم ترین الگوهای بازگشتی نمودار شمعی شروع می کنیم که هر معامله گری باید آن ها را بلد باشد.
الگوی نمودار شمعی دوجی
الگوی شمعی دوجی یکی از الگوهای بازگشتی متعارف در نمودار شمعی است و ساختار آن به راحتی قابل تشخیص است. اول اینکه الگوی دوجی یک الگوی تک شمعی است. این الگو وقتی ساخته می شود که در یک دوره، قیمت باز شدن و بسته شدن یکسان باشد. به این ترتیب، الگوی دوجی بدنه ندارد و شبیه صلیب است. دوجی می تواند بعد از یک حرکت قیمت طولانی یا در بعضی مواقع، وقتی بازار خیلی آرام است و نوسانی وجود ندارد، ظاهر شود. در هر دو صورت، الگوی نمودار دوجی همان جایی که باز شده یا خیلی نزدیک به آن جا بسته می شود. این الگو معمولاً با تردید یا ناتوانی بازار در ارتباط است. وقتی دوجی بعد از یک روند حرکت طولانی شکل می گیرد، می تواند یک پتانسیل بازگشتی قوی فراهم کند. شمع نشاندهنده ی عدم توانایی معامله گران روند برای ادامه ی الگوی بازگشتی چکش فشار روی قیمت در جهت فعلی است. نیروهای بین صعودی و نزولی شروع به برابر شدن می کنند و در نهایت، تغییر مسیر می دهند.
در مورد بالا، می بینید که شمع دوجی به عنوان یک سیگنال بازگشتی نزولی عمل می کند. توجه کنید که پرایس اکشنی که به دوجی منجر شده است، اما فشار صعودی همان طور که در شمع دوجی و دو شمع پیشین دوجی دیده می شود، شروع به کاهش می کند. بعد از ظاهر شدن دوجی، روند معکوس می شود و پرایس اکشن حرکت نزولی را آغاز می کند.
الگوی چکش و الگوی شهاب
الگوی چکش، یک الگوی تک شمعی دیگر است که عملکرد معکوس کننده دارد. این شمع به دارا بودن بدنه ای بسیار کوچک، سایه ی بالایی کوچک (یا بدون سایه) و یک سایه ی پایینی بسیار بلند شناخته می شود. الگوی چکش تنها وقتی به عنوان سیگنال معکوس معتبر است که در هنگام روند نزولی ظاهر شود:
این طرح شرایطی را به شما نشان می دهد که برای تأیید الگوی بازگشتی چکش به آن نیاز دارید. لازم به ذکر است که چکش شمعی به خودی خود می تواند صعودی یا نزولی باشد و این موضوع عملکردش را تغییر نمی دهد. بسته به روند و ساختار شمع، چهار نوع الگوی چکش وجود دارد:
در دو حالت اول، یک روند نزولی داریم که به حرکت قیمت صعودی معکوس می شود. اختلاف بین دو شمع الگوی بازگشتی چکش در این است که در حالت دوم، فتیله ی بلند در جهت مخالف قرار می گیرد. به این ساختار، الگوی چکش معکوس گفته می شود.
دو دو حالت دوم، یک روند صعودی داریم که به روند نزولی معکوس می شود. اگر سایه ی بلند در قسمت پایین باشد، نام الگو مرد اعدامی یا آویزان است.
اگر سایه ی بلند در قسمت بالا باشد، نام الگو شهاب است. در هر چهار حالت، نزولی یا صعودی بودن الگوی بازگشتی اهمیتی ندارد. این موضوع، عملکرد الگو را تغییر نمی دهد.
حالا به مثال الگوی شهاب توجه کنید:
چارت بالا یک شهاب شمعی را نشان می دهد که عضوی از خانواده ی الگوی بازگشتی چکش است. شهاب شمعی بعد از یک روند صعودی ظاهر می شود و سایه ی بلند آن در قسمت بالایی است. الگوی شهاب سیگنال بازگشت روند صعودی موجود است.
الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ
الگوی بعدی موردبحث ما، الگوی بازگشتی پوششی یا الگوی اینگالفینگ است. توجه کنید که این الگو، یک الگو دو شمعی است. این یعنی شکل الگو حاوی دو شمع است. این الگو از یک شمع اولیه که فوراً توسط شمع بعدی پوشش داده می شود، ساخته می شود. این یعنی بدنه ی شمع دوم باید بالا و پایین شمع اول برود.
دو نوع الگوی پوششی داریم؛ صعودی و نزولی. الگوی پوششی صعودی در پایان یک روند نزولی رخ می دهد و سیگنال بازگشت احتمالی روند به روند صعودی است. شمع اول الگوی اینگالفینگ صعودی باید نزولی باشد. شمع دوم یا شمع اینگالفینگ، باید صعودی و کاملاً حاوی بدنه ی شمع اول باشد.
ویژگی الگوی پوششی نزولی دقیقاً برعکس است. جای این الگو در انتهای روند صعودی است و با یک شمع صعودی آغاز می شود که بدنه ی آن توسط شمع بعدی که بزرگ تر است و خاصیت نزولی دارد پوشانده می شود.برای بررسی الگوی بازگشتی پوششی، چند دقیقه به مثال زیر توجه کنید:
این نمودار به شما نشان می دهد که یک الگوی بازگشتی پوششی صعودی چگونه کار می کند. ببینید که در این مثال، دو سایه ی شمع اول تقریباً شامل تمام بدنه ی شمع دوم شده است. این موضوع الگو را قوی تر می کند. در این چارت می بینیم که قیمت برمی گردد و بعد از اینگالفینگ صعودی افزایش می یابد.
قوانین معاملات برای الگوهای بازگشتی در نمودار شمعی
برای معامله از طریق الگوهای بازگشتی فارکس، باید چند قانون ساده در مورد ورود به معامله، سطح توقف ضرر و برداشت سود بلد باشید. در بخش های زیر به این قوانین می پردازیم.
ورود به معامله
تأیید هر الگوی بازگشتی که در درس امروز خواندیم، از شمع بعدی که بعد از الگو می آید حاصل می شود. این شمع باید در مسیری باشد که ما پیش بینی کرده ایم. بعد از پایان این شمع، می توانید وارد معامله شوید. در مثال الگوی پوششی صعودی بالا، تأیید از طریق یک شمع صعودی کوچک تر حاصل می شود که بعد از الگو ظاهر شده است. در لحظه ی پایان این شمع می توانید وارد یک پوزیشن بلندمدت بشوید. این یک رویکرد محافظه کارانه است و بهترین تأیید را ارائه می دهد.
توقف ضرر
هیچ گاه بدون سفارش توقف ضرر وارد الگوهای بازگشتی فارکس نشوید. شما باید سفارش توقف ضرر را فراتر از سطح نوسان اخیر الگویی که دارید از آن طریق معامله می کنید، قرار دهید. پس اگر معامله ی شما طولانی مدت است، توقف شما باید پایین تر از پایین ترین نقطه ی الگو باشد. اگر پوزیشن کوتاه است، توقف باید بالای بلندترین نقطه ی الگو باشد. به یاد داشته باشید که این قانون، سایه های شمع ها را هم در نظر می گیرد.
برداشت سود
هنگام معامله از طریق الگوی بازگشتی، حداقل حرکت قیمتی که باید هدفگذاری کنید، هم اندازه با اندازه ی خود الگو است. پایین و بالای الگو را در نظر بگیرید (شامل سایه ها هم می شود) و این فاصله را که از انتهای الگو آغاز می شود، به کار ببرید. این باید حداقل هدفی باشد که پیش بینی می کنید. بعد از رسیدن به این سطح، ممکن است تصمیم بگیرید برای کسب سود بیشتر در معامله بمانید و با استفاده از قوانین پرایس اکشن معامله را مدیریت کنید.
الگوهای بازگشتی مهم
حالا که نکات جالب و مهمی در خصوص الگوهای بازگشتی فارکس یاد گرفتید، دنده را عوض می کنیم و کمی هم در مورد برخی از الگوهای کلاسیکی که خاصیت بازگشتی دارند، صحبت می کنیم. دو مورد از محبوب ترین های این گروه از الگوها شامل دو کف/ دو سقف و الگوی سر و شانه می شود.
دو سقف و دو کف
با الگوی بازگشتی دو سقف یا دابل تاپ شروع می کنیم. این الگو روی نمودار قیمت شامل دو سقف (قله) است. این دو سقف یا در یک سطح مقاومت قرار دارند و یا سقف دوم کمی پایین تر است. این الگو عموماً شبیه به حرف M است. دابل تاپ، یک الگوی مخالف خود به نام دابل باتم یا دو کف دارد. این الگو شامل دو کف (دره) است که یا هر دو روی یک سطح پشتیبانی هستند و یا دومین کف کمی بالاتر است. این الگو شبیه به حرف W است. این الگوها در خیلی از موارد عملکرد قیمت را معکوس می کنند. بیاید الگوی دو سقف را روی یک نمودار قیمت ببینیم:
توجه کنید که در این مثال، سقف دوم کمی پایین تر از سقف اول است. این یک اتفاق معمول در الگوهای دابل تاپ معتبر است.
تأیید این الگوی بازگشتی، در لحظه ای می آید که قیمت پایین بین دو سقف را می شکند. این سطح با رنگ آبی مشخص شده است و به آن خط ماشه یا خط سیگنال می گویند. سفارش توقف ضرر در معامله براساس الگوی دو سقف باید دقیقاً بالای سقف دوم باشد. هدف حداقلی الگوی دو سقف، برابر با فاصله ی میان گردن و خط مرکزی است که دو سقف را به هم وصل می کند. الگوی دو کف دقیقاً به همین شکل اما کاملاً برعکس کار می کند. بنابراین، الگوی دو کف یا دابل باتم روندهای نزولی را معکوس می کند و باید در جهت صعودی معامله شود.
الگوی سر و شانه
الگوی سر و شانه، یک الگوی بازگشتی بسیار جالب و منحصربه فرد است. این الگو به علت شباهتی که با یک سر و دو شانه در طرفینش دارد، این چنین نام گذاری شده است. الگو در طی روند صعودی شکل می گیرد و یک سقف که اولین شانه است را ایجاد می کند. بعد از یک اصلاح، پرایس اکشن یک سقف بالاتر را ایجاد می کند که درواقع، سر الگوی سر و شانه است. بعد از یک اصلاح دیگر، قیمت سومین سقف را ایجاد می کند که از سر پایین تر است و به عنوان شانه ی دوم در نظر گرفته می شود. بنابراین، دو شانه و در میان آن ها، یک سر داریم. البته، الگوی بازگشتی سر و شانه، نظیر کاملاً برعکس خود را هم دارد که روندهای نزولی را به صعودی تبدیل می کند. به این الگو، الگوی سر و شانه ی معکوس گفته می شود.
حالا ببینیم که الگوی سر و شانه روی یک نمودار واقعی به چه شکل است:
در نمودار بالا می بینیم که قیمت دقیقاً پیش از الگوی سر و شانه در حال افزایش است. این یک ویژگی مهم در تأیید الگوی سر و شانه است. تأیید این الگو وقتی می آید که قیمت، خطی که از دو کف طرفین سر عبور می کند را بشکند. به این خط نک لاین یا خط گردن می گویند که در این نمودار با رنگ آبی مشخص شده است. وقتی قیمت خط گردن را می شکند، شما یک سیگنال معکوس دریافت می کنید. این زمانی است که می خواهید معامله ای را در طرف کوتاه شروع کنید. باید سفارش توقف ضرر را بالای آخرین شانه ی الگو قرار دهید؛ یعنی شانه ی راست. سپس با حداقل حرکت قیمت که معادل فاصله ی بین بالای سر و خط گردن است، معامله می کنید. الگوی سر و شانه ی معکوس، وارونه ی الگوی سر و شانه است. این الگو بعد از یک روند نزولی می آید، سه کف را با سر و شانه ایجاد و روند را معکوس می کند. این الگو باید در جهت صعودی معامله شود.
استراتژی معکوس فارکس
وقتی از یک استراتژی معکوس استفاده می کنیم، بهتر است که منتظر باشیم تا الگو تأیید شود. در این قسمت چند ایده ی تأیید الگو به شما یاد می دهیم تا در هنگام معامله از طریق الگوهای بازگشتی فارکس از آن ها استفاده کنید. در نمودار زیر، پنج معامله ی معکوس نمایش داده شده است.
تصویر بالا مربوط به نمودار چهار ساعته ی جفت ارز فارکسی USD/JPY در دسامبر 2016 است. نمودار نشان دهنده ی پنج معامله ی بالقوه براساس یک استراتژی بازگشتی با استفاده از نمودار شمعی و الگوهای نمودار است. هر معامله با یک شماره ی سیاه در شروع معامله مشخص شده است.
معامله ی اول وقتی می آید که ما یک الگوی بازگشتی چکش الگوی چکش کوچک می بینیم که با شمع صعودی بعدی تأیید شده است. توجه کنید که بعد از شمع تأیید، قیمت به سرعت کمینه ی هدف الگو را کامل می کند. سپس یک الگوی مرد اعدامی یا آویزان می بینیم زیرا بعد از یک افزایش پدیدار می شود اما شمع بعدی صعودی است و الگو را تأیید نمی کند. پس باید این الگو را نادیده بگیریم. بعد از آن قیمت یک الگوی سر و شانه ایجاد کرده است. در بالای شانه ی دوم یک الگوی مرد آویزان دیگر می بینیم که این بار تأیید و کامل شده است. این یک فرصت معاملاتی خوب است. سفارش توقف ضرر باید بالای قسمت بالای سایه ی بالایی الگوی مرد آویزان قرار بگیرد.
این معامله می تواند با تأیید الگوی سر و شانه ی بزرگ، ادامه پیدا کند. به راحتی می توان این معامله را با همان دستور توقف ضرر نگه داشت تا زمانی که پرایس اکشن به اندازه ای برابر با اندازه ی الگوی سر و شانه حرکت کند. بعد از این که هدف در قسمت انتهایی فلش بزرگ بنفش کامل شد، می توانید معامله را ببندید. سپس، قیمت تقویت می شود و یک الگوی دابل باتم یا دو کف ایجاد می کند که یک فرصت معاملاتی فوق العاده است. می توانید بعد از اینکه قیمت خط ماشه ی افقی بنفش را شکست، USD/JPY بخرید. همانطور که در تصویر می بینید، باید دستور توقف ضرر خود را زیر دومین کف الگو در نظر بگیرید. معامله را تا زمانی که سایز الگو کامل شود، نگه دارید. پس از آن، پرایس اکشن معکوس می شود و یک حرکت نزولی را آغاز می کند. در مسیر نزولی، یک الگوی تک شمع چکش را در مستطیل خاکستری می بینیم. با این حال، شمع بعد از الگوی چکش نزولی است و اعتبار الگو را تأیید نمی کند. به همین دلیل، باید این الگو را نادیده بگیرید.
فرصت معاملاتی بعد، پس از نوسان قیمت به سمت بالا ایجاد می شود. در آخرین مستطیل آبی، یک الگوی بازگشتی شهاب با یک سایه ی بالایی بزرگ می بینید. این موضوع، باعث افزایش اعتماد ما به الگو می شود. بعد از اینکه شمع نزولی بعدی در تأیید الگوی شهاب کامل شد، می توانید یک معامله ی کوتاه باز کنید. دستور توقف ضرر باید بالای سایه ی بالایی الگو قرار بگیرد. می توانید این معامله را حداقل تا زمانی که کمینه ی حرکت قیمت برابر با اندازه ی الگوی شهاب شود، نگه دارید.
نتیجه گیری
الگوهای بازگشتی فارکس، الگوهای نمودار شمعی هستند که می توانند متشکل از یک یا چند شمع و یا حتی الگوهای بزرگ تری باشند که معکوس شدن قیمت را پیش بینی می کنند. هر الگوی نمودار، دارای یک مؤلفه ی خاص است که می تواند در پیش بینی نوسانات قیمت به معامله گر کمک کند.
دو نوع الگوی بازگشتی وجود دارد:
- الگوی بازگشتی صعودی: حرکت نزولی را معکوس و حرکت صعودی را آغاز می کند.
- الگوی بازگشتی نزولی: حرکت صعودی را معکوس و حرکت نزولی را آغاز می کند.
الگوهای بازگشتی مهم نمودار شمعی عبارتند از:
- دوجی: قیمت همان جایی که باز شده، بسته می شود و یک شمع بدون بدنه ایجاد می کند.
- چکش: یک بدنه ی کوچک، یک سایه ی بزرگ و یک سایه ی کوچک دارد. بسته به روند قبلی و موقعیت شمع، چهار نوع الگوی چکش داریم.
- پوششی: شامل دو شمع می شود که یکی از دیگری کوچک تر است و بدنه ی شمع دوم، بدنه ی اولین شمع را پوشش می دهد. این الگو در دو نوع صعودی و نزولی ایجاد می شود.
الگوهای بازگشتی مهم عبارتند از:
- دو سقف: قیمت دو سقف که تقریباً روی یک سطح مقاومت هستند ایجاد می کند. بعد از آن، قیمت تمایل دارد یک حرکت نزولی را آغاز کند.
- دو کف: نظیر معکوس الگوی دو سقف عمل می کند.
- سر و شانه: قیمت یک سقف، یک سقف بالاتر و یک سقف پایین تر ایجاد می کند. بعد از آن قیمت به سمت نزولی تمایل دارد.
- سر و شانه ی معکوس: کاملاً شبیه اما برعکس الگوی سر و شانه عمل می کند.
هنگام استفاده از استراتژی های معکوس فارکس، بعد از دریافت تأیید اعتبار الگو معامله را باز می کنید.
الگوهای شمعی (کندل استیک) که هر تحلیلگر تکنیکال باید بداند
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را استیو نیسون در کتاب مشهور خود با نام الگوهای شمعی ژاپنی به جهان غرب معرفی کرد. این الگوها تا به امروز یکی از مهمترین روشهای تحلیل تکنیکال هستند. در این مطلب با بهترین الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک آشنا میشویم و کندلشناسی حرفهای را میآموزیم. کندلشناسی در ارز دیجیتال، بورس و سایر بازارها کاربرد دارد.
الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال
نمودار شمعی چیست؟
نمودار شمعی از رایجترین روشها برای نمایش حرکات قیمت در طول زمان است. در نمودارهای شمعی هر دورهی معاملاتی (ساعتی، روزانه، هفتگی و…) به صورت یک شمع (کندل) نمایش داده میشود. کندلها بر اساس سه ویژگی تفسیر میشوند:
- بدنه: بخش ضخیم نشاندهندهی محدوده باز و بسته شدن قیمت در دورهی معاملاتی
- فتیله یا سایه: خطوط نازک بالا و پایین شمع که بالاترین و پایینترین قیمت در دورهی معاملاتی را نمایش میدهند.
- رنگ شمع: جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز (توپر) نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز (توخالی) نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
الگوهای شمعی (Candlestick Patterns)
کندلها با حرکتهای بالا و پایین قیمت تشکیل میشوند. یک تحلیلگر کارکشته، پشت هر کندل داستانی از نبرد عرضه و تقاضا میبیند. هر کندل به تنهایی یا در کنار کندلهای دیگر الگوهایی را تشکیل میدهند که ماهیت روانشناسی بازار را آشکار میکند. به این الگوها، الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک میگویند.
بسیاری به درستی معتقدند که کندلها اساس تحلیل تکنیکال و روشی بدون واسطه برای تحلیل بازار هستند. این الگوهای شمعی به سه نوع تقسیم میشوند که در ادامه مهمترین آنها را بررسی خواهیم کرد.
الگوهای شمعی صعودی
الگوهای شمعی صعودی هشداری برای تغییر روند از نزولی به صعودی هستند. در انتهای یک روند نزولی ظاهر میشوند، پس در محدودههای حمایتی بازار در جستجوی آنها باشید. خوشبینی معاملهگران نسبت به صعود قیمت دلیل شکلگیری این الگوهاست. در این بخش انواع کندل و الگوهای کندلی صعودی را بررسی میکنیم.
الگوی چکش (Hammer)
الگوی چکش یا هامر از بدنهای کوتاه با سایهای بلند در پایین تشکیل میشود. این الگو شبیه به یک چکش است و در انتهای یک روند نزولی یافت می شود. هر چقدر سایهی پایین بلندتر باشد الگو معتبرتر است.
الگوی چکش نشان میدهد که اگرچه فشار فروش در طول روز وجود دارد، اما به دلیل وجود خریداران قوی در انتهای بازار دوباره قیمت بالا میرود. چکش میتواند سبز و یا قرمز باشد اما چکش سبز قدرتمند است.
نمودار الگوی شمعی چکش هامر hammer
الگوی چکش معکوس (Inverted Hammer)
همانند چکش، الگوی چکش معکوس یا هامر معکوس نیز یک الگوی صعودی است. این الگو شامل بدنهای کوتاه و سایهی بلند در بالا است.
چکش معکوس را به این شکل تفسیر میکنیم. در طول بازار قیمت افزایش یافته اما با ظهور خریداران کاهش قیمت کمتری میبینیم. چکش برعکس نشان از صعود قریب الوقوع بازار دارد. کندل این الگو میتواند صعودی و یا نزولی باشد البته چکش برعکس سبز قویتر است.
چارت الگوی شمعی چکش معکوس inverted hammer
الگوی پوشای صعودی (Bullish Engulfing)
الگوی اینگالف یا پوشای صعودی شامل دو کندل است. اولین کند یک کندل قرمز کوتاه است و کندل دوم کندل سبز بلند است که کاملا کندل اول را میپوشاند.
اگر چه کندل دوم پایینتر از کندل اول باز میشود اما خریداران چنان قدرتمند هستند که در نهایت بالاتر از کندل اول بسته میشود. الگوی پوشای صعودی نشان از برتری آشکار خریداران دارد.
چارت الگوی پوشای صعودی
الگوی خط پیرسینگ (Piercing Line)
خط پیرسینگ یا الگوی نفوذی نیز یک الگوی دو کندلی است که از یک شمع قرمز بلند و یک شمع سبز بلند تشکیل میشود. فاصله قابل توجهی بین قیمت بسته شدن شمع اول و باز شدن شمع دوم وجود دارد. اما کندل دوم بیش از نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
در الگوی پیرسینگ با اینکه قیمت پایینتر باز میشود اما با افزایش تقاضا قیمت رشد قابل توجهی میکند. رشد قیمت در کندل دوم نمایانگر افزایش قدرت خریداران و شروع روند صعودی است.
چارت الگوی خط پیرسینگ
ستارهی صبحگاهی (Morning Star)
کندل ستارهی صبحگاهی یکی دیگر از الگوهای شمعی صعودی است. این الگو همچون نور امیدی در روند تیرهی نزولی است به همین دلیل آن را ستاره صبحگاهی مینامیم. این الگو شامل سه کندل است. یک شمع قرمز بلند، سپس یک شمع با بدنهی کوتاه و در نهایت یک شمع سبز بلند.
شمع با بدنهی کوتاه را دوجی کند هم میگوییم. بهتر است بدنهی دوجی با دو شمع بلند همپوشانی نداشته باشد. این الگو نشان میدهد فشار فروش در روز دوم کاهش مییابد و سپس در روز سوم بازار صعودی میشود. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد و بخش بیشتری از کندل اول را بپوشاند الگو قویتر است.
چارت الگوی ستاره صبحگاهی
سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید یک الگوی سه کندلی است. این الگو شامل سه کندل سبز پی در پی با سایههای کوتاه است. هر کندل بالاتر از کندل قبل باز میشود.
سه سرباز سفید یک الگوی صعودی بسیار پرقدرت است. تشکیل سه شمع صعودی پس از یک روند نزولی نشان از افزایش مداوم قدرت خریداران دارد.
چارت الگوی سه سرباز سفید
الگوهای شمعی نزولی
الگوهای شمعی نزولی پس از یک روند صعودی مشاهده میشوند. آنها هشداری برای پایان روند صعودی هستند پس در محدودههای مقاومتی مشاهده میشوند. بدبینی نسبت به ادامهی صعودی باعث میشود که معاملهگران موقعیتهای معاملاتی خود را ببندند و این الگوها تشکیل شوند. در ادامه با انواع کندلهای نزولی آشنا خواهید شد.
الگوی مرد به دار آویخته (Hanging Man)
الگوی «مرد به دار آویخته» یا مرد دارآویز معادل یک چکش است اما در ابتدای روند نزولی شکل میگیرد. کندل در این الگو دارای بدنهای کوتاه با سایهی پایینی بلند است.
هر چند در انتهای بازار قیمت افزایش یافته باشد. اما این الگو نشان میدهد که در طول روز فشار فروش زیادی ایجاد شده است. فشار فروش نشانهای از ظهور فروشندگان قوی است. در الگوی مرد به دار آویخته ممکن است کندل را به رنگ سبز و یا قرمز ببینیم. اما کندل قرمز معتبرتر است.
چارت الگوی مرد به دار آویخته
ستارهی دنبالهدار یا ستارهی ثاقب (Shooting Star)
الگوی ستارهی ثاقب یا دنبالهدار بسیار شبیه الگوی چکش برعکس است اما در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. ستارهی ثاقب دارای بدنهای کوتاه و سایهی بالایی بلند است.
قیمت در طول روز افزایش مییابد اما در انتهای بازار با افزایش فشار فروش قیمت دوباره کاهش مییابد. کندل این الگو شبیه یک شهاب سنگ یا ستارهی دنباله دار است.
چارت الگوی ستاره دنباله دار
پوشای نزولی (Bearish Engulfing)
اینگالف نزولی یا پوشای نزولی به عنوان یک الگوی قدرتمند بازگشتی در انتهای یک روند صعودی ظاهر میشود. یک الگو دو کندلی است. در الگوی اینگالف نزولی یک کندل سبز کوچک که توسط یک کندل قرمز رنگ بزرگ پوشش داده شده مشاهده میکنیم.
علت وجود الگوی پوشای نزولی ایناست که قدرت خرید در روز دوم کاهش مییابد. پس شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل دوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی پوشای نزولی
ستارهی شامگاهی یا ستارهی عصرگاهی (Evening star)
الگوی شمعی ستارهی عصرگاهی همانند ستارهی صبحگاهی یک الگوی سه کندلی است. این الگو نیز در انتهای روند صعودی مشاهده میشود. در الگوهی ستارهی عصرگاهی یک کندل کوتاه دوجی میبینیم که بین دو کندل بزرگ سبز و قرمز قرار گرفته است.
علت پیدا شدن الگوی ستاره عصرگاهی هم اینست که قدرت خرید در روز دوم کاهش یافته و در روز سوم شاهد فشار سنگین فروش هستیم. هر چقدر کندل سوم بزرگتر باشد قدرت الگو بیشتر است.
چارت الگوی ستاره شامگاهی یا ستاره عصرگاهی
سه کلاغ سیاه (Three Black Crows)
الگوی شمعی سه کلاغ سیاه شامل سه کندل متوالی و قرمز بلند با سایههای کوتاه است. باید دقت کنید که قیمتهای بسته شدن هر روز پایینتر از کندل قبلی باشد.
معاملهگران این الگو را آغاز یک روند نزولی میدانند، زیرا فروشندگان در سه روز معاملاتی متوالی از خریداران قویتر ظاهر شدهاند.
چارت الگوی سه کلاغ سیاه
ابر سیاه پوشاننده (Dark Cloud Cover)
الگوی شمعی ابر سیاه، هشداری برای آغاز حرکت نزولی است. این الگو همچون ابری تیره پس از خوشبینی روز معاملاتی قبل است. ابر سیاه از دو کندل سبز و قرمز تشکیل میگردد. کندل قرمز دوم در بالای کندل اول باز میشود. اما نقطهی بسته شدن آن حداقل نیمی از کندل اول را پوشش میدهد.
کندل دوم در الگوی ابر سیاه نشاندهندهی افزایش فروشندگان است. هر چقدر کندل قرمز سایهی کوتاهتری داشته باشد الگوی ابر سیاه معتبرتر است.
چارت الگوی ابر سیاه
الگوهای شمعی ادامهدهنده
الگوهای شمعی ادامهدهنده نشانهی ادامهی روند فعلی هستند. با استفاده از این الگوها نقاط استراحت قیمت در روندهای بلندمدت شناسایی میشوند. با دیدن الگوهای ادامهدهنده نباید وارد معامله شد یا اگر معاملهی باز داریم باید آن را نگه داریم. تعداد این الگوها کمتر از الگوهای بازگشتی است.
دوجی (Doji)
این الگوی شمعی با کندلی روبرو هستیم که قیمت باز و بسته شدن آن بسیار بههم نزدیک و یا برابر است. شکل این الگو شبیه صلیب یا علامت بعلاوه است. سایههای دوجی ممکن است طولها متفاوتی داشته باشند.
در طول بازار قیمت افزایش و یا کاهش مییابد اما در انتهای بازار این نبرد حاصلی ندارد. الگوی دوجی به تنهایی یک سیگنال خنثی است، اما در الگوهای معکوس سه کندلی مانند ستارهی صبحگاهی و عصرگاهی مشاهده میشود.
چارت الگوی دوجی
اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
اسپینینگ تاپ یا فرفره، کندلهایی با بدنهی کوتاه و سایههای بلند و هماندازه هستند. این الگو نمایانگر بلاتکلیفی در بازار است.
در الگوی فرفره خریداران قیمت را بالا میبرند، در حالی که فروشندگان دوباره آن را پایین میآورند. فرفرهها به عنوان دورههای تثبیت و یا استراحت در روند بلندمدت صعودی و نزولی تفسیر میشوند. این الگو به صورت خوشبینانه تفسیر میشود.
چار ت الگوی اسپینینگ تاپ
الگوی سهگانهی صعودی و سه گانه نزولی (Rising & Falling Three Method)
الگوی سهگانه صعودی و نزولی، یک الگوی ادامهدهنده است و برای تایید روند فعلی استفاده می شود. این الگو از یک کندل بزرگ و سه کندل کوچک متوالی تشکیل میشود. در روند صعودی ابتدا یک کندل سبز و سپس یه کندل کوچک قرمز ظاهر میشود. در روند نزولی نیز یک کندل بزرگ قرمز و پس از آن سه کندل کوچک سبز مشاهده میشود.
تفاوت الگوی سهگانه با سرباز سفید و کلاغ سیاه در این است که کندلهای کوچک همگی در محدودهی کندل بزرگ قرار دارند. شکسته نشدن محدودهی کندل اول پس از سه دورهی معاملاتی به معنای ناتوانی بازار در تغییر جهت روند است.
چارت الگوی سه گانه صعودی و نزولی
الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک چقدر معتبرند؟
الگوهای شمعی به یک اندازه معتبر نیستید. صندوقها و معاملهگران با پولهای درشت از این الگوها برای فریب معاملهگران خرد استفاده میکنند. با این حال باز هم برخی از این الگوها بسیار موثر هستند بخصوص در سبکهای تحلیلی با چارت خام مانند پرایش اکشن.
بهتر است الگوهای شمعی یا الگوهای کندل استیک را با روشهای دیگر ترکیب کنید. ترکیب الگوهای شمعی و اندیکاتورهایی مانند RSI در بازار بورس و بازارهای جهانی بسیار محبوب است و خطای نسبتا کمی دارد.
سوالات متداول الگوهای شمعی
هر کندل در نمودار شمعی از دو سه بخش بدنهی کندل، سایهی بالایی و سایهی پایین تشکیل شده است.
سایه کندل خطوط نازکی در بالا و پایین بدنه کندل هستند که نشان دهنده بالاترین قیمت و پایینترین قیمت در بازه زمانی آن کندل هم میباشند.
بدنه کندل بخش ضخیم کندل است. این بخش محدوده بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل در آن بازه زمانی را مشخص میکند.
رنگ کندل، جهت حرکت بازار را نشان میدهد. شمع سبز نشاندهندهی افزایش قیمت در دورهی معاملاتی است، در حالی که شمع قرمز نزولی بودن قیمت را نشان میدهد.
الگوی چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال + آموزش کامل
الگوهای کندلی در تحلیل تکنیکال، الگوی بازگشتی چکش اگر در زمان و مکان درستی شکل بگیرند، میتوانند اطلاعات بسیار حیاتی و مفیدی را پیرامون حرکات آینده نمودار به ما بدهند. یکی از این الگوهای کلاسیک که قدمت بسیار بالایی هم دارد، الگوی چکش (Hammer) است. این الگو معمولاً در کفها (چکش صعودی) و سقفها (چکش نزولی) شکل میگیرد و میتواند معکوس هم باشد. اما سؤال اینجا است که الگوی چکش در تحلیل تکنیکال نشانه چیست؟ با ما همراه باشید تا به بررسی این الگوی کندلی بپردازیم.
الگوی چکش (Hammer) چیست؟
الگوی چکش در واقع یک الگوی کندلی است که در آن قیمت بعد از شروع یک کندل، ریزش میکند ولی در همان کندل، دوباره جهش میکند و در نزدیکی قیمت اولیه (Open)، بسته میشود. با این حرکت، یک کندل شبیه به چکش به وجود میآید که اندازه سایه پایینی آن، حداقل دو برابر اندازه بدنه کندل است. لازم به ذکر است که بدنه یک کندل، نشان دهنده نقاط اولیه و پایانی است، ولی سایهها نشاندهنده سطح حداکثری و حداقلی در یک کندل هستند.
الگوی چکش زمانی ایجاد میشود که قیمت در یک بازه زمانی واحد، کاهش مییابد و به اصطلاح فروشندگان، تسلیم میشوند؛ ولی در همان بازه زمانی، خریداران شروع به خرید میکنند و یکباره بازگشت قیمتی رخ میدهد. در واقع الگوی Hammer، نشاندهنده یک کف احتمالی است که در آن همزمان با تسلیم فروشندگان، خریداران قدرت میگیرند.
الگوی چکش در کف، زمانی قویتر میشود که بعد از حداقل 3 کندل نزولی، دیده شود. کندل نزولی، کندلی است که قیمت پایانی آن، پایینتر از قیمت آغازین آن باشد. این الگو، تقریباً باید شبیه به حرف لاتین “T” باشد و تا زمانی که به طور کامل تأیید نشده باشد، نمیتوان روی آن حساب کرد.
تأیید الگوی Hammer نیز زمانی رخ میدهد که کندل بعدی، بالای سطح پایانی کندل چکش، بسته شود. در واقع کندل بعد، باید نشاندهنده قدرت بالای خریداران باشد. معاملهگران با دیدن کندل تأیید، معمولاً وارد پوزیشن لانگ (خرید) میشوند و یا پوزیشن شورت (فروش) خود را میبندند. اگر جزو آن دسته از افرادی هستید که پوزیشن لانگ میگیرید، حد ضرر شما باید زیر سایه کندل چکش قرار بگیرد.
الگوی چکش، هیچ گاه به صورت تنها استفاده نمیشود. در واقع این الگو و تأیید آن با یک سیگنال از اندیکاتورها یا پرایس اکشن میتواند اعتبار الگو را افزایش دهد. در مثال بالا، یک چکش صعودی بینقص الگوی بازگشتی چکش را میبینید که سایه پایینی آن، چندین برابر بدنه است. سایه بالایی بسیار کوچک است و کندل بعدی هم پرقدرت و نشاندهنده تقاضای بالای خریداران است.
الگوی Hammer، یک الگوی معاملاتی صعودی است و همراه با تأیید خود، میتواند یکی از علائم ایجاد کف باشد. مخصوصاً اگر شکل آن به حالت استاندارد نزدیک باشد و به وضوح قدرت بالای فروشندگان در ابتدای کندل و سپس جذب آن توسط خریداران و بازگشت نمودار، نمایان باشد.
البته الگوی چکش نزولی که به آن چکش برعکس گفته میشود نیز وجود دارد که شکل آن دقیقاً برعکس الگوی چکش صعودی است. الگوی چکش معکوس به رنگ قرمز و در قلهها ایجاد میشود؛ سایه بالایی چندین برابر بدنه است؛ سایه پایین بسیار کوچک (یا صفر) و کندل بعدی هم نشاندهنده قدرت فروشندگان است.
رنگ الگوی چکش
اگر الگوی Hammer صعودی به رنگ سبز باشد، نسبت به یک الگوی قرمز (نزولی)، علامت بازگشتی قویتری است؛ زیرا نشاندهنده آن است که خریداران توانستهاند حتی در همان تایم فریم هم قیمت پایانی را بالاتر از قیمت اولیه ببرند.
الگوی چکش قرمز هم یک علامت صعودی است؛ زیرا به هر حال، خبر از قدرت بالای خریداران برای بازگشت قیمت و ایجاد سایه پایینی را میدهد. تنها تفاوت آن با نوع سبز این است که خریداران نتوانستند در همان دوره زمانی، قیمت پایانی را از قیمت اولیه عبور دهند.
محدودیتهای الگوی Hammer
هنگام استفاده از این الگو، باید این نکته را در نظر داشته باشیم که حتی بعد از دیدن کندل تأیید هم هیچ تضمینی برای حرکت صعودی نمودار، وجود ندارد. البته رنگ کندل، اندازه سایه پایینی و شکلگیری آن در سطوح حمایتی، میتواند به قدرت این الگو بیفزاید؛ ولی در هر حال، این الگو به تنهایی قدرت چندانی ندارد.
نکته بعدی این است که الگوی چکش و تأیید آن، میتواند باعث شود که نقطه ورود از حد ضرر، فاصله زیادی داشته باشد و این مورد، تأثیر منفی روی فرمول ریسک به ریوارد، بگذارد.
همچنین باید بگوییم که الگوی Hammer هیچ هدف قیمتی را تعیین نمیکند؛ بنابراین محاسبه پاداش و مقایسه با آن ریسک میتواند برای معاملهگر چالشبرانگیز باشد. به همین دلیل است که استفاده از الگوی چکش به صورت تنها توصیه نمیشود؛ زیرا حداقل برای نقطه خروج، باید از الگوی نمودار یا تحلیل دیگری استفاده کرد.
سخن پایانی
به طور کلی، بهتر است الگوهای کندلی، برای تأیید یک ستاپ معاملاتی در کنار دیگر ابزارها همچون اندیکاتورها یا الگوهای کلاسیک، مورد استفاده قرار بگیرد. الگوی چکش، مهمترین و پرکاربردترین الگوی کندلی است که میتوان آن را در سبکهای مختلف معاملات، مشاهده کرد. مشاهده الگوی چکش در سطح حمایت یا چکش معکوس در سطوح مقاومتی، میتواند یک نشانه خوب برای ورود به پوزیشن باشد.
نوشته الگوی چکش (Hammer) در تحلیل تکنیکال + آموزش کامل اولین بار در رمز ارز نیوز. پدیدار شد.
همه چیز در مورد کندل چکش HAMMER و انواع آن
ابزارهای مختلفی وجود دارد تا شما بتوانید بهترین زمان خرید و فروش سهامی را پیش بینی کنید. یکی از این ابزارها الگو کندل چکش است این کندل یکی از رایج ترین الگو های تک کندلی است این الگو نموداری به نوبه خود اطلاعات مفیدی را، در زمینه زمان مناسب ورود و خروج به بازار به کاربران خود می دهد. با فاندآرت پلتفرم قدرتمند در سوشال تریدینگ همراه باشید تا به صورت اختصاصی الگو کندل چکش را مورد بررسی قرار دهیم.
کندل چکش چیست؟
این الگو یکی از رایج ترین الگوی نمودار های قیمتی در فرایند تحلیل سهام است که ضعف فروشندگان و قدرت خریداران را نشان می دهد. این الگو کندلی بر خلاف دیگر الگوها، تک کندلی است. به طور کلی این الگو بازگشت روند قبلی بازار را به تصویر می کشد در حقیقت این الگو کندلی در نمودارها ادامه یک روند نزولی را به شکل الگو برگشتی صعودی نمایان می کند. الگو چکش پس از کاهش قیمت یک سهم رخ می دهد. نام این الگو بیان کنند ظاهر آن است که به شکل یک چکش دیده می شود. دارای بدنه کوچک در قسمت های بالای آن است و یک سایه بلند در پایین بدنه دارد تداعی کننده این منظور است، که بازار در حال چکش کاری است این الگو بازگشتی صعودی حتما باید در انتهای یک روند نزولی شکل گیرد.
به طور کلی سایه های کندل چکش در نمودارهای یک سهم بیانگر رویاروی خریدار و فروشنده است. به زبان ساده تر کندل چکش یعنی اتمام روند نزولی، هر گاه ارتفاع سایه ها تشکیل دهنده بالا تر باشد یعنی حجم معاملات در این سهم بالاتر است اما اگر در زیر بدنه، ارتفاع تشکیل دهنده بیشتر باشد به این معنا که فروشنده ها تلاش می کنند تا قیمت یک سهم را کاهش دهند و در طرف مقابل خریدارانی که قصد خرید سهام را دارند در تلاش هستند قیمت را افزایش دهند هدف آنها بر این است تا حرکت فروشندگان را خنثی کنند. در برخی موارد گاها پیش آمده که در روند صعودی به یکباره کندل نزولی شکل گرفته که قدرت فروشندگان در سیر صعودی است که موفقیت فروشندگان در برابر فشار عرضه است و در سبب این امر قیمت، پایین تر از قیمت بازگشایی می رسد. اما مجدد خریداران با خرید خود می توانند مانع از پایین آمدن قیمت شدید سهم شوند.
ترسیم مشخصه ظاهری Hammer Pattern چکش:
کندل چکش، بدنه چهارگوش مربعی شکل دارد که در انتها به میله یا دم بلند در پایین متصل می شود و انتهای دم آن حد ضرر را نشان می دهد. در اکثر مواقع طول این دم متصل در پهنای بدنه چهارگوش آن حدود 2 تا 3 برابر پهنا است. بدنه الگو چکشی تفاوت میان باز و بسته شدن در یک دارایی در طول مدت معامله را نشان می دهد و اندازه دم تفاوت بالاترین و پایین ترین قیمت روز یک دارایی را به نمایش می دهد. همین طور که گفتیم این کندل در انتهای روند های نزولی شما شکل می گیرد واما ذکر این نکته ضروری است که همواره ایجاد آن در انتهای روند نزولی نخواهد بود و این کندل به تنهایی سیگنال خرید فروش محسوب نمی گردد تحلیلگران باید هنگام مشاهده یک کندل چکش در نمودار یک سهمی از دیگر فاکتورها تحلیلی استفاده نمایند تا به تشخیص و تحلیل خود اعتبار دهند. برای افزایش اعتبار تشخیص خود در کندل چکش باید چند نشانه را در الگو خود مورد بررسی قرار دهید:
- محدوده حمایتی قیمت یک سهم را انتهای دم ترسیم می کند و هر قدر که طول این دم بالاتر باشد قطعا اعتبار این الگو بیشتر می شود.
- اگر سطح قیمت یک کندل پایین تر از کندل قبلی باشد به عبارتی 3 تا کندل نزولی قبل از کندل چکش رخ دهد می تواند به تحلیل ما اعتبار ببخشد به این صورت که اعتبار این کندل به سایه های تشکیل شده است بلندی بیشتر این سایه ها یعنی قدرت بالای درخریداران ایجاد شده است.
- برای تایید یک کندل چکش، حتما باید کندل های بعدی که شکل می گیرد روندهای صعودی را طی کند. با وجود علائم اعتباری کندل چکش باید فراموش نشود از کندل چکش به هیچ عنوان به تنهایی برای تحلیل سهام استفاده نکنید و سایرعناصر تحلیل تکنیکال را به کار بگیرید.
محدودیت های استفاده ازHammer Pattern
درست است که این الگو کاربرد فراوانی در تحلیل سهام دارد اما بر اساس توصیه های بیان شده بهتر است برای تصمیم گیری مورد خرید یک سهام تنها به کندل چکش اکتفا نکنید و ابزاری های دیگر تحلیل تکنیکال را برای ارزیابی به کار گیرید
الگو چکش آغاز یک روند صعودی را نشان می دهد اما به هیچ وجه معلوم نمی کندد که افزایش یک قیمت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت و برای تعیین حد ضرر و سود باید ابزار دیگری را برگزینید.
انواع کندل چکش
تا این قسمت از مقاله با کندل چکش آشنا شدید و دانستید این کندل به چه نحوه عمل می کنند و محدودیت های استفاده از این کندل را بیان کردیم حال به انواع این الگو می پردازیم این الگو به دو صورت سبز رنگ و قرمز رنگ نمایش داده می شود براساس رنگ بندی ان این کندل شامل کندل چکشی صعودی و نزولی است که به توضیح هریک می پردازیم.
کندل چکش صعودی
پس از یک جنگ سخت بین خریدار و فروشنده در اینجا خریداران به پیروزی نسبی درست یافتند و قیمت های بسته شده بالاتر و بیشتر از قیمت های باز شده در همان روز است است به نحوی که سایه های زیرین در این کندل بلندتر است کندل صعودی به رنگ سبز رنگ است.
کندل چکش نزولی
این کندل که به رنگ قرمز نشان داده می شود و بیان کننده روندی نزولی است و ضعف فروشنده ها را نشان می دهد به این گونه که فروشنده ها قصد دارند قیمت را پایین بیاورد اما خریدار های این اجازه را نمی دهند اما در نهایت آنها قیمت پایانی در روز را کمتر از قیمت باز شدن کندل می رسانند.
کندل چکش معکوس چیست؟
تفاوتی مفهومی میان کندل چکش و چکش معکوس وجود ندارند هر دو آنها یک الگو برگشتی را نشان می دهد که در انتهای روند نزولی قابل شکل گیری هستند. روانشناسی این الگو به این گونه است که رفتار فروشندگان در روندی نزولی باعث کاهش قیمت سهمی می شود اما در طی معاملات انجام شده خریداران قدرت را در دست می گیرند وموفق می شوند قیمت را تا حد زیادی بالا ببرند و این امر سبب ایجاد هیجان در بازار می شود اما در طی روند هرچه تعداد خریداران بیشتر می شود قیمت ها پایین می آید و حسابی افت می کند اما در اینجا باز هم قدرت از آن خریداران می شود و قیمت در سطح بالا شروع معاملات نگه داشته می شود در نتیجه در محدوده حمایتی الگو چکش معکوس شکل گرفته، ظاهرا قدرت فروشندگان پایان یافته و هشداری برای بازگشت روند قیمتی محسوب می شود.
ترسیم مشخصه ظاهری الگو کندل چکش معکوس:
در این الگو سایه پایینی آن بسیار کوچک است یا سایه پایینی ندارد بدنه کندل در پایین ترین قسمت است.باید طول سایه بالایی دوبرابر بدنه اصلی این کندل باشد و هر چه طول سایه بالایی بیشتر باشد نمایانگر قدرت بیشتر این الگو است اگر این الگو در محدوده حمایتی شکل بگیرید قطعا قدرت بیشتری دارد.
جمع بندی
معامله گران در بازار های سرمایه تلاش دارند تا با ابزار های مختلف بازار را مورد بررسی قرار دهند برای رسیدن به این هدف ابزار ها متنوعی الگوی بازگشتی چکش وجود دارد که هر یک از معامله گران با توجه به استراتژی معاملاتی خود از این ابزار استفاده می کنند کندل چکش و کندل چکش معکوس از تکنیک های پرکاربرد است بهتر است در کنار دیگر ابزار ها تحلیل مورد استفاده قرار گیرد تا سبب افزایش سود معامله ها شود.
الگوهای شمعی یک کندلی | شوتینگ استار، چکش و مرد به دار آویخته
در مقالههای قبلی با الگوهای شمعهای ژاپنی آشنا شدیم در این مقاله میخواهیم ببینیم چه طور میتوان الگوهای شمعی ژاپنی تککندلی را تشخصیص دهیم.
اگر شمعهای ژاپنی تککندلی روی نمودار نمایان شوند به این معناست که ممکن است بازار برگشت داشته باشد.
اینجا با چهار الگوی شمعی ژاپنی آشنا میشویم:
چکش و مرد به دار آویخته
چکش و مرد به دار آویخته دقیقاً مانند هم به نظر میرسند اما بسته به کنشهای قبلی قیمت معانی کاملاً متفاوتی دارند. هر دو بدنههای کوچک (سیاه یا سفید)، سایههای پایینی بلند و سایههای بالایی کوتاه دارند، یا هیچ سایهای ندارند.
کندل چکش یک الگوی معکوس صعودی است که در طی روند رو به پایین شکل میگیرد. نام گذاری آن به این دلیل است که بازار در حال هموار کردن سطح با چکش است.
هنگامی که قیمتها در حال افت است، چکشها نشان میدهند که قیمت نزدیک به کف است و قیمت دوباره شروع به افزایش خواهد کرد.
سایه پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان قیمتها را پایینتر بردهاند، اما خریداران توانستهاند بر این فشار خرید فائق آمده و با قیمتی نزدیک به قیمت آغاز معامله را پایان دهند.
تنها به این دلیل که شکل چکش در روند رو به پایین مشاهده میکنید، به این معنا نیست که به صورت خودکار سفارش خرید بگذارید! پیش از آن که برای شلیک مطمئن باشد، لازم است صعود بیشتر تأیید شود. مثالی نوعی از این تأیید میتواند انتظار کشیدن برای شمع سفید باشد تا در بالای قیمت آغازین، در بخش سمت راست چکش معامله پایان یابد.
معیار تشخیص الگوی چکش
- سایه بلند حدوداً دو یا سه برابر بدنه اصلی است.
- سایه بالایی کوچک است یا اصلا سایهای وجود ندارد.
- بدنه اصلی در انتهای بالایی روند نزولی باشد.
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست.
مرد به دار آویخته، الگوی معکوس نزولی است که میتواند سطح مقاومت بالا یا قوی را نیز نشان دهد. هنگامی که قیمت در حال افزایش است.
شکل گیری مرد به دار آویخته مشخص میکند که تعداد فروشندگان نسبت به خریداران شروع به افزایش کرده است.
سایه پایینی بلند نشان میدهد که فروشندگان در این جلسه قیمت را پایین کشاندهاند. خریداران توانستهاند اندکی قیمت را به صورت قبل به بالا برگردانند اما این قیمت تنها نزدیک به قیمت آغاز است.
این اتفاق باید زنگ اخطارها را به صدا درآورد زیرا به ما میگوید دیگر خریدارانی باقی نمانده است تا تحرک لازم را برای حفظ روند صعودی قیمت تأمین کند.
معیار تشخیص الگوی مرد به دار آویخته
- سایه پایینی بلند حدود دو یا سه برابر بدنه اصلی است.
- سایه بالایی کوچک یا اصلا سایهای وجود ندارد.
- بدنه اصلی در انتهای بالایی روند صعودی قرار دارد.
- رنگ بدنه اصلی مهم نیست، در حالی که بدنه سیاه نزولیتر از بدنه سفید است.
چکش معکوس و ستاره تیرانداز
چکش معکوس و ستاره تیرانداز نیز همانند هم به نظر میرسند. تنها تفاوت میان آنها آن است که در روند روبه پایین یا رو به بالا هستید.
چکش معکوس یک کندل برگشتی رو به بالا است.
شوتینگ استار یک کندل برگشتی رو به پایین است.
بدنههای ریز و کوچک (توپر یا توخالی)، سایههای بالایی بلند، و سایههای پایینی کوچک یا صفر دارند.
چکش معکوس زمانی اتفاق می افتد که قیمتها در حال کاهش است که نشاندهنده معکوسسازی احتمالی است. سایه بالایی بلند نشان میدهد که خریداران سعی کردهاند قیمت بالاتری را الگوی بازگشتی چکش تقاضا کنند.
از آنجا که فروشندگان نتوانستند قیمت را به هیچ مقدار کمتری در پایان برسانند، این اتفاق شاخص خوبی از آن است که هر کسی میخواسته بفروشد، تاکنون فروخته است، و اگر دیگر فروشندهای نمانده باشد، چه چیز باقی میماند؟ خریداران.
شوتینگ استار الگوی برگشتی نزولی است که همانند چکش معکوس به نظر میرسد اما هنگامی که قیمتها افزایش مییابد، اتفاق می افتد.
شکل آن نشان میدهد که قیمت در پایینترین مقدار آن آغاز شده است، بالا رفته، اما دوباره به حدود مقدار قبلی خود برگردانده شده است.
این یعنی خریداران سعی کردهاند قیمت را به بالا بکشانند، اما فروشندگان وارد شده و بر آنها غلبه کردهاند. این اتفاق علامت قطعی نزول است زیرا هیچ خریدار دیگری باقی نمانده است چون همه آنها قتل عام شدهاند.
توجه داشته باشید:
این ۴ الگویی که در این مقاله با آنها آشنا شدیم الگوهایی هستند که در بازار زیاد تکرار میشوند. شناخت این الگوها به شما کمک میکند تحلیل بهترین در بازار داشته باشید.
اسم این الگوها مهم نیست بلکه چیزی که حائز اهمیت است این است که اینها الگوهای بازگشتی هستد و هشداری هستند برای یک روند بازگشتی احتمالی.
میتوان این چهار الگو را در چکش و چکش معکوس خلاصه کرد.
قبلا هم گفتیم که اگر این الگوها در بازار اتفاق بیفتند تضمینی نیست که حتما بازگشت داشته باشند. بنابراین حتما قبل از معامله به فکر تاییدیههای بیشتری باشید.
دیدگاه شما