تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک


Fakeout چیست و چگونه از آن در معاملات خود استفاده کنیم؟

یکی از مهمترین مباحثی که در تحلیل تکنیکال وجود دارد و میتوان گفت تقریبا کسی در دنیا نیست که از آن استفاده نکند مبحث سطوح حمایت و مقاومت می‌باشد. بسیاری از افراد کل استراتژی معاملاتی‌شان را بر مبنای سطوح حمایت و مقاومت پیاده سازی می‌کنند. حتی اگر روش شما بر مبنای این سطوح نباشد نیز باز هم آنها را برای قرار دادن حد سود و یا حد زیان در نظر خواهید گرفت.

کاربرد سطوح حمایت و مقاومت حتی بعد از شکسته شدن آنها نیز ادامه دارد. در واقع بعد از شکسته شدن این سطوح، از قاعده تبدیل سطح یا همان COP در انجام معاملات استفاده می‌شود. اگر با سطوح COP آشنا نیستید می‌توانید این مطلب را در طلاچارت مطالعه کنید.

اما گاهی اوقات پس از تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک شکسته شدن یک سطح و پولبک قیمت به آن، تبدیل سطح انجام نمی‌شود و یا به آن شکلی که ما انتظار داریم در جهت مدنظر حرکت قیمت ادامه نمی‌یابد. در این شرایط قیمت به زیر سطح شکسته شده برگشت می‌کند و مستعد ایجاد یک Fakeout یا همان شکست جعلی می‌باشد.

رخ دادن یک فیک آوت خبر خوبی برای “تریدرهای شکستی ( Breakout Traders )” و یا تریدرهایی که بعد از پولبک معامله خود را اجرا کرده‌اند نیست و اگر حد زیان خود را در جای مناسبی قرار نداده باشند به احتمال زیاد متحمل ضرر خواهند شد.

در ادامه با دو حالت شکل گیری فیک آوت‌ها آشنا خواهید شد.

همانطور که در این تصویر مشاهده می‌کنید، در اینجا شاهد یک حرکت رفت و برگشتی در سطح مشخص شده هستیم. در واقع قیمت چه در زمان شکست و چه در زمان برگشت هیچ توجهی به این سطح نداشته و کاملا آن را نادیده گرفته است.

در حالت بعدی می‌بینیم که قیمت در زمان پولبک به سطح شکسته شده واکنش داده اما در ادامه حرکت در جهت شکست ناکام مانده است.

در هر دو مورد بالا یک Fakeout رخ داده است و اکنون می‌تواند یک موقعیت معاملاتی را برای ما ایجاد کند.

رخ دادن یک فیک آوت چه مفهومی دارد؟

زمانی که قصد داریم از یک ابزار یا روش معاملاتی استفاده کنیم، باید ماهیت آن را نیز درک کنیم. باید بدانیم که به چه دلیل از آن روش یا ابزار استفاده می‌کنیم. زمانی که چنین دیدگاهی داشته باشیم، قطعا معاملات منطقی‌تری نیز انجام خواهیم داد.

مفهوم فیک آوت این است که قیمت از یک سطح حمایت یا مقاومت بر اثر نوساناتی که غالبا توسط بانک‌ها و موسسات ایجاد می‌شوند عبور کرده است. در واقع یک عبور جعلی و فاقد اعتبار! دلیل انجام این کار چیست؟ فریب معامله‌گران و ایجاد جریان نقدینگی (Liquidity) جهت فعال کردن بیشتر سفارشات.

حالا با یک مثال درک این موضوع را برای شما ساده‌تر خواهیم کرد. با طلاچارت همراه باشید…

فرض کنید شما یک بانک هستید و می‌خواهید مقدار بسیار زیادی از سرمایه‌ای که در اختیار دارید را روی اونس طلا در جهت پوزیشن فروش وارد بازار کنید. خب با یک محاسبه ساده متوجه خواهید شد که نمی‌توانید به یک باره این حجم سنگین از سرمایه را وارد بازار کنید. چرا؟ چون اگر چنین سرمایه سنگینی را وارد بازار کنید، قیمت به سرعت پایین رفته و موقعیت مناسب برای فروش در قیمت‌های بالاتر از دست خواهد رفت. بنابراین حاشیه سودتان کم خواهد شد و این اصلا خوب نیست!

بنابراین روش بهتر این است که تریدرها را با یک حرکت جعلی فریب دهید. برای انجام این فریب باید کاری کنید که تریدرها ترغیب شوند و قیمت را بالا ببرند. پس بازی “ترس و امید” را شروع می‌کنید!

در تصویر بالا مشاهده می‌کنید که قیمت ۴ بار با برخورد به یک سطح مقاومتی دچار افت شده و در نهایت با یک کندل نسبتا قوی از سطح مدنظر عبور کرده است.

در اینجا از منظر جریان سفارشات دو اتفاق رخ می‌دهد.

  • تریدرهایی که بر اساس این سطح مقاومتی پوزیشن فروش گرفته‌اند با کندل صعودی که شکل گرفته‌ است حد ضررشان فعال شده و از بازار بیرون افتاده‌اند. همانطور که می‌دانید برای بستن یا اصطلاحا آفست کردن یک معامله فروش باید یک معامله خرید اجرا شود. در واقع وقتی حد ضرر فروشندگان فعال شده است مانند این است که یک معامله خرید اجرا شده باشد. بنابراین یک فشار خرید پس از استاپ خوردن فروشندگان ایجاد شده است.
  • بعضی از معامله‌گران که به بریک‌ آوت تریدرها معروف هستند با دیدن این کندل صعودی قوی موقعیت را مناسب می‌بینند و به امید ادامه حرکت صعودی پوزیشن خرید می‌گیرند. پس یک فشار خرید دیگر نیز در اینجا ایجاد می‌شود.

خب چه چیزی بهتر از این فشارهای خرید برای بانک‌هایی که می‌خواهند پوزیشن‌های فروش سنگین خود را وارد بازار کنند؟! در واقع با ایجاد یک کندل صعودی قوی و عبور از سطح مقاومتی (فریب دادن تریدرها) به راحتی نقدینگی لازم برای اجرای سفارشات فروش خود را بدست آورند.

حالا وقت وارد کردن ضربه نهاییست…

بانک‌ها سفارشات فروش سنگین خود را در بازار اجرا می‌کنند. قیمت پایین میرود و دست و پای بریک آوت تریدرها شروع به لرزیدن می‌کند. بعضی از آنها برای جلوگیری از ضرر بیشتر پوزیشن‌های خرید خود را می‌بندند. بستن این پوزیشن‌های خرید همانا و ایجاد فشار فروش همان! بعضی دیگر از بریک آوت تریدرها حد ضرر خود را زیر همان مقاومت شکسته شده قرار داده‌اند. وقتی قیمت پایین و پایین‌تر میرود حد ضرر آنها نیز اجرا شده و باز هم فشار فروش ایجاد می‌شود. از طرف دیگر سایر افراد با دیدن برگشت قیمت به زیر سطح مقاومتی متوجه می‌شوند که شکست نامعتبر بوده و آنها نیز پوزیشن فروش می‌گیرند تا از ادامه حرکت نزولی سود بیشتری ببرند.

عملیات بانک‌ها برای فریب دادن تریدرها با موفقیت انجام شد!

حالا که به ماهیت فیک آوت و فعل و انفعالات انجام شده در این پروسه نسبتا پیچیده پی بردید اکنون زمان آن رسیده است که ببینیم چگونه باید از این فیک‌ آوت‌ها در معاملات خودمان استفاده کنیم.

یک بار دیگر کمی بالاتر رفته و مفهوم فیک آوت را مرور کنید. در آنجا گفتیم که بانک‌ها یک فریب را در بازار ایجاد می‌کنند تا بتوانند قیمت را از یک سطح حمایتی یا مقاومتی عبور دهند تا معامله‌گران را به دام بیاندازند. این بدان معناست که سطح مدنظر معتبر بوده و صرفا یک حرکت جعلی باعث عبور قیمت از آن شده است. بنابراین سطح مذکور به احتمال بیش از ۹۰% کماکان معتبر است.

ما هم از همین قاعده ساده استفاده کرده و مجددا روی همان سطح معامله می‌کنیم. در ادامه تصاویر ساده‌ای از روش معامله بر اساس دو حالت فیک آوت‌ها را مشاهده خواهید کرد.

و حالا مثال‌هایی از نمودار واقعی قیمت را مشاهده می‌کنیم.

در مثال بالا ما در محدوده باکس نارنجی که فیک آوت درون آن انجام شده است یک پوزیشن فروش گرفته‌ایم (دایره سبز). حد ضرر خود را با کمی فاصله بالاتر از سقف فیک آوت قرار می‌دهیم. خط سبز رنگ که حد سود اول ما می‌باشد در واقع آخرین کفی است که قبل از برگشت قیمت به سطح مذکور ایجاد شده است. باکس آبی رنگ نیز حد سود دوم می‌باشد.

در این مثال نیز قیمت بعد از مدت نسبتا زیادی به سطح فیک آوت رسیده است و نقطه شروع معامله، حد زیان و حد سودها نیز در تصویر قابل رویت است. باکس‌هایی که در این دو مثال مشاهده کرده‌اید نواحی مهمی می‌باشند که در دوره استراتژی پرایس اکشن طلاچارت به طور کامل در مورد آنها توضیح داده‌ایم.

و حالا یک مثال از فیک آوتی که منجر به صعود قیمت شده است.

در این تصویر شاهد یک سطح حمایتی با سه برخورد قیمت بوده‌ایم. اما این سطح با یک کندل شکسته شده است. پس از شکست سطح و دقیقا در کندل بعدی یک کندل صعودی بسیار بزرگ شکل گرفته و قیمت را به بالا سطح شکسته شده برگشت داده است. در ادامه با رسیدن مجدد قیمت به این سطح وارد پوزیشن خرید خواهیم شد. حد ضرر و حد سود نیز در تصویر مشخص شده‌اند.

در همین تصویر یک فیک آوت دیگر نیز به وضوح قابل مشاهده است. آیا می‌توانید آن را پیدا کنید؟ 😉

برای مشاهده فیک آوت مذکور روی این لینک کلیک کنید.

نکاتی که بهتر است بدانیم!

. برای قرار دادن حد سود می‌توان از روش محاسبه نسبت ریسک به سود یا اصطلاحا R/R نیز استفاده کرد. به عنوان مثال فرض کنید معامله‌ای را بر اساس فیک آوت اجرا کرده‌اید و حد ضرر آن ۵۰ پیپ می‌باشد. بنابراین با یک ضرب ساده می‌توانید نسبت‌های ریسک به سود را بدست آورده و حد سودتان را بر اساس آنها اعمال کنید.

به عنوان مثال اگر ۵۰ پیپ حد ضرر داشته باشیم:

  • حد سود اول ۵۰ پیپ سود است (R/R = 1:1).
  • حد سود دوم ۱۰۰ پیپ سود است (R/R = 1:2).
  • حد سود سوم ۱۵۰ پیپ سود است (R/R = 1:3).

البته نیازی نیست که کل معامله خود را در همان حد سود اول ببندید. در زمان رسیدن قیمت به حد سود اول می‌توانید ۵۰% پوزیشن را ببندید و حد ضرر را به نقطه ورود انتقال دهید. اصطلاحا به این کار Risk Free یا Break Even کردن پوزیشن می‌گویند تا دیگر خطری ما را تهدید نکند. حالا می‌توانید صبر کنید تا قیمت به حد سود‌های بعدی برسد و سود بیشتری کسب نمایید.

یکی از بهترین الگوهایی که بر اساس ساختار فیک آوت‌ها در بازار بوجود می‌آید الگوی QM می‌باشد که قبلا در طلاچارت به صورت مفصل در مورد آن توضیح دادیم. می‌توانید مطلب مربوط به الگوی QM را از اینجا بخوانید.

هرچقدر فیک آوت حالت رفت و برگشتی سریع‌تری داشته باشد حالت بهتری برای انجام معامله خواهد داشت. فیک آوت‌هایی که مدت زمان زیادتری را بعد از انجام شکست در بالا یا زیر سطح مدنظر می‌مانند از کیفیت‌شان کاسته می‌شود.

اصطلاح پولبک در بورس به چه معنا است؟

پولبک در لغت به معنای بازگشت و عقب کشیدن و مترداف کلمه hook به معنی قلاب است.

به گزارش سرویس بورس مشرق، سهامداران بازار سرمایه همچون سایر سرمایه گذاران پیش از سرمایه گذاری باید مجموعه ای از آموزش ها را فرا بگیرند. این روزها فعالیت در بورس بیش از هر زمان دیگری به دغدغه گروهی از افراد تبدیل شده است، به همین دلیل قصد داریم شما را با یکی از مفاهیم بازار سرمایه آشنا کنیم.

بورس از فاز هیجانی خارج شد؟

کلمه پولبک در لغت به معنای بازگشت و عقب کشیدن و مترداف کلمه hook به معنی قلاب است. به همین دلیل در نمودارها نیز به شکل قلاب نمایان می‌شود.

معنای دیگری که برای این کلمه می‌توان در نظر گرفت خداحافظی است. چراکه در این حالت، روند شاخص سعی دارد بعد از شکست سطح حمایتی یا مقاومتی معتبر خود، سعی می‌کند یک بار دیگر به آن سطح شکسته شده بازگردداما نکته حائز اهمیت این که با شکسته شدن این خطوط و نقض آن‌ها، از اهمیت آن‌ها کاسته نمی شود، بلکه تغییر وضعیت می‌دهند و از مقاومت به حمایت و برعکس تبدیل می‌شوندتغییر وضعیت می دهند.

به طور معمول بعد از شکست خطوط حمایتی و مقاومتی، در ۶۰ درصد مواقع بازار متمایل به بازگشت مجدد به سمت حمایت و مقاومتی که شکسته شده دارد.به صورت تقریبی در ۷۰ درصد مواقع شکست‌هایی که با حجم بسیار بالا نسبت به میانگین ۳۰ روزه رخ می‌دهند، تمایل به پولبک پیدا می‌کنند؛ لذا این تفکر که الزاماً بعد از هر شکست معتبر، باید نیاز به پولبک باشد، درست نیست.

این نکته را در نظر داشته باشید که پولبک حتماً نباید بازگشت دقیق به سطح شکسته شده باشد؛ بلکه نفوذ موقت به محدوده سطح شکسته شده هم پولبک به‌حساب می‌آید.

بررسی انواع پولبک در بازار بورس

سه نوع کلی پولبک وجود دارد که عبارت است از:

• پولبک عادی (Normal Pullback)

پولبک نوع عادی، همان حالتی است که اکثر اوقات قابل‌مشاهده است. به‌صورت خیلی ساده در این نوع پولبک، قیمت به سطح مقاومت یا حمایت خود برخورد می‌کند و مجدد به حرکتش ادامه می‌دهد.

• پولبک خارجی (Outside Pullbak)

قیمت سهم قبل از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت، مسیر اصلی خود را در پیش می‌گیرد و به حرکت ادامه می‌دهد. این نوع پولبک نشان‌دهنده بالا بودن تقاضا برای سهم در حالت‌های صعودی (و بالعکس در حالت‌های نزولی) است. در صورت مشاهده این نوع پولبک احتمال صعود قیمت در حالت صعودی بالا خواهد بود.

• پولبک داخلی (Inside Pullback)

ازآنجایی‌که این نوع پولبک می‌تواند نشان‌دهنده سردرگمی معامله‌گر در جهت نمودار باشد، ریسک زیادی به همراه دارد. به‌عنوان‌مثال در نمودار پایین می‌بینید که قیمت مقاومت را رد کرده و سپس به سمت پایین آمده و مجدد رشد کرده است. اگر قدرت تصمیم خریداران قاطعانه‌تر بود، این اتفاق نمی‌افتاد و قیمت سهم بعد از برخورد به مقاومت رشد خود را ادامه می‌داد.

انواع پولبک در بازار بورس

بررسی پولبک در روند صعودی، نزولی و خنثی

فرض کنید سهم در یک روند صعودی قرار دارد و هر بار سقف ها و کف های بالاتری می‌سازد، سپس در یک بازه زمانی که سهم به محدوده خط روند خود نزدیک می‌شود، این محدوده را می‌شکند و پس از اصلاح چند درصدی، دوباره به خط روند نزدیک می‌شود. اکثر اوقات سهم موفق به عبور از خط روند قبلی خود نمی‌شود و پس از برخورد به خط روند، مجدداً وارد مسیر کاهشی (ادامه حرکت قبل) می‌شود. نمونه این نوع پولبک در نمودار زیر قابل‌مشاهده است.

پولبک در روند صعودی نمودار

در تعریف دیگری از پولبک در روند نزولی هم شاهد همین اتفاق هستیم؛ یعنی در روند نزولی که هر بار شاهد سقف ها و کف های پایین‌تر هستیم، قیمت موفق به شکست خط روند نزولی می‌شود. معمولاً پس از شکست خط روند نزولی قیمت دوباره تمایل به برگشت به خط روند و کسب انرژی دوباره دارد تا بتواند مسیر خود را تکرار کند و وارد مسیر صعودی شود.

پولبک در روند نزولی نمودار

پولبک برای روندهای صعودی نیز وجود دارد، در حالت خنثی شاهد نوسان قیمت بین یک سقف و کف هستیم. به‌عنوان‌مثال فرض کنید سهم در محدوده‌های ۱۰۰ تا ۱۲۰ تومان همواره در حال نوسان است که ممکن است شاهد شکست حمایت و یا مقاومت در سهم باشیم. در هر یک از دو حالت ذکرشده (شکست حمایت و مقاومت در روند خنثی) تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک معمولاً شاهد پولبک به سطح قبلی و سپس ادامه مسیر حرکت هستیم.

نکته آخر اینکه در هر یک از حالت‌های ذکرشده پس از تکمیل پولبک شاهد ثبات در یک محدوده قیمتی و سپس ادامه مسیر هستیم.

پولبک های مناسب چه نوع پولبک هایی هستند؟

بهترین نوع پولبک حالتی است که به شکل ضعیف و کندی انجام شود. اصطلاحاً به این حرکات Compression گفته می‌شود. درواقع ما یک سطح داریم که با یک یا چند کندل قدرتمند شکسته می‌شود. اکنون پولبکی که به سمت این سطح انجام می‌شود اگر حالت ضعیف و فشرده‌ای داشته باشد، در وضعیت مناسبی برای معاملات ما قرار خواهد داشت.

تفاوت پولبک و اصلاح قیمت چیست؟

پولبک و اصلاح قیمت هر دو به معنی جابجایی روند است؛ اما این نکته را در نظر داشته باشید که بین این دو مفهوم یک تفاوت مهم وجود دارد و آن هم این است که پولبک ها موقت و اصلاح ها طولانی‌مدت هستند. پولبک ها نشانه‌ی از تغییر روند و تبدیل مقاومت‌های شکسته شده به حمایت و حمایت‌های شکسته شده به مقاومت هستند و اصلاح ها نشانه‌ی ادامه روند صعودی و یا نزولی در جهت ایجاد الگوهای پلکانی قیمت هستند.

آیا پولبک نشانه شروع یک روند جدید است؟

عده‌ای از سرمایه گذاران اعتقاد دارند که بعد از تشکیل پولبک در سهم، شاهد ادامه روند قبل هستیم؛ در صورتی که این درست نیست. بولکوفسکی اعتقاد دارد که حدود ۵۰ درصد از روندها بعد از تکمیل پولبک روند قبلی خود را ادامه می‌دهند. در حالی ۵۰ درصد روندها بعد از پولبک باقدرت روند قبلی خود را از دست می‌دهند و مسیر جدیدی را شروع می‌کنند. پس به‌طور قطع نمی‌توان گفت که آیا پولبک در سهم اتفاق می‌افتد یا خیر و احتمالاً در نمودارهای بسیاری نیز شاهد این موضوع بوده‌ایم؛ بنابراین بهتر است برای تکمیل پولبک و ادامه روند سهم حتماً به نکاتی که تا اینجای مطلب به آن‌ها اشاره کردیم، توجه داشته باشید. البته این نکته نیز حائز اهمیت است که شناخت تکنیک های معاملاتی و تابلو خوانی بازار کمک زیادی به فهم و تشخیص رفتار بازار می‌کند.

استراتژی ترید معکوس | چالش‌های ‌استفاده از این استراتژی دشوار ولی سودآور

استراتژی ترید معکوس؛ یکی از استراتژی‌های ‌پرایس اکشن تریدینگ

هدف اصلی هر معامله‌گر کسب بیشترین سود از بازارهای مالی است. در این مورد عواملی مانند داشتن برنامه معاملاتی، نحوه مدیریت ریسک و استراتژی ترید نقش تعیین‌کننده‌ای در موفقیت معامله‌گران ایفا می‌کنند. یکی از استراتژی‌های ‌برتر پرایس اکشن تریدینگ، تحت عنوان ترید معکوس، طرفداران خاص خود را دارد. با استفاده از این استراتژی شما این امکان را پیدا می‌کنید تا بهترین نقاط ورود و خروج را در معاملات شناسایی کنید و بیشترین سود را از معاملات خود به دست آورید. به این منظور می‌توانید از پرایس اکشن و درعین‌حال اندیکاتورهای مختلف برای شناسایی نقاط برگشت روند استفاده کنید. در این مطلب با ویژگی‌های ‌استراتژی ترید معکوس آشنا می‌شویم.

معرفی استراتژی ترید معکوس

در استراتژی ترید معکوس آنچه مهم است شناسایی نقاط قیمتی برگشت روند می‌باشد. معکوس شدن (Reversal) روند می‌توانند به سمت بالا یا پایین باشد. برای مثال به دنبال یک روند صعودی، با برگشت قیمت‌ها، روند به سمت نزولی شدن میل پیدا می‌کند. از سوی دیگر، به دنبال یک روند نزولی، با برگشت قیمت‌ها، روند صعودی خواهد شد.

در استراتژی ترید معکوس، تحلیل تکنیکال در اولویت قرار دارد و معامله‌گران می‌توانند با استفاده از برخی اندیکاتورها مانند میانگین متحرک، اوسیلاتورها و همچنین ترسیم کانال‌های ‌قیمتی روی چارت، روندها را از هم تفکیک کنند و نقاط برگشت روند قیمتی را شناسایی کنند. از این حیث معکوس شدن روند با بریک‌اوت‌ها (breakouts) قابل مقایسه هستند.

در استراتژی ترید معکوس، نقاط برگشت روند را چگونه شناسایی کنیم؟

نقاط برگشتی روند در تایم‌فریم‌ها روزانه، هفتگی و سالانه روی چارت قابل مشاهده هستند. معامله‌گران می‌توانند از استراتژی ترید معکوس هم در طی معاملات روزانه و هم در بازه‌های ‌زمانی طولانی‌تر استفاده کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار بلندمدت به دنبال تغییر روند در چارت‌های ‌روزانه یا هفتگی است و معکوس شدن روند در نمودارهای پنج‌دقیقه‌ای برای او هیچ اهمیتی ندارد. با این حال، معکوس شدن روند در یک نمودار در تایم فریم پنج دقیقه برای یک تریدر روزانه (day trader) بسیار مهم است. هر روند صعودی که مجموعه‌ای از سقف‌ها و کف‌ها بالاتر قیمتی است، با تغییر روند به مجموعه‌ای از سقف‌ها و کف‌های ‌پایین‌تر تبدیل می‌شود. در مورد معکوس شدن روند نزولی به صعودی، این اتفاق برعکس رخ می‌دهد.

همان‌طور که در بالا اشاره کردیم، می‌توان روندها و معکوس شدن روندها را تنها براساس پرایس اکشن شناسایی کنیم. البته برخی از معامله‌گران استفاده از اندیکاتورها را بر این روش ترجیح می‌دهند. برای مثال، میانگین‌های ‌متحرک می‌توانند به شما در تشخیص روند و نقاط برگشت روند کمک کنند. به‌عنوان‌مثال، اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک رو به افزایش باشد، روند قیمتی صعودی است؛ اما زمانی که قیمت در زیر میانگین متحرک کاهش پیدا کند، می‌تواند نشانه‌ای از معکوس شدن احتمالی روند در آینده باشد. در ادامه سایر روش‌های ‌شناسایی نقاط برگشت روند را با هم بررسی می‌کنیم.

استفاده از خطوط روند

یکی از ابزارهای مورد استفاده برای تشخیص معکوس شدن روند، خطوط روند هستند. تا زمانی که در یک روند صعودی کف‌های ‌بالاتری ایجاد می‌شود، می‌توان یک ترندلاین را در امتداد این کف‌های ‌قیمتی ترسیم کرد. هنگامی‌که قیمت به زیر خط روند کشیده می‌شود، این موضوع می‌تواند نشان‌دهنده معکوس شدن روند قیمت باشد.

استفاده از سطوح فیبوناچی؛ یکی از بهترین راه‌های ‌شناسایی نقاط برگشت روند

یکی از بهترین راه‌های ‌شناسایی نقاط برگشت روند، استفاده از سطوح فیبوناچی است. در بیشتر موارد، اصلاحات قیمتی قبل از ادامه روند در سطوح فیبوناچی 38.2، 0.5 و 61.8 درصد اتفاق می‌افتد. اگر قیمت از این سطوح فراتر رود، ممکن است نشان‌دهنده این باید که روند در حال معکوس شدن است.

استفاده از Pivot Points

راه دیگر برای شناسایی معکوس شدن روند، استفاده از Pivot Point‌ها است. در یک روند صعودی، به نقاط حمایت پایین (S1, S2, S3)نگاه می‌کنند و منتظر شکست آن‌ها می‌مانند. اما در یک روند نزولی، معامله‌گران به سطوح مقاومت بالا (R1, R2, R3) نگاه می‌کنند و منتظر شکستن آن‌ها می‌مانند. اگر سطوح اشاره‌شده شکسته شوند، ممکن است نشانه‌ای از معکوس شدن روند کنونی باشد.

مکدی؛ اندیکاتوری مناسب برای شناسایی نقاط برگشت روند

استراتژی ترید معکوس بر این اصل استوار است که تمایل تریدرها به حرکت سریع قیمت در یک جهت، پیش از آشکار شدن تغییر روند رخ می‌دهد. راه‌های ‌زیادی برای شناسایی واگرایی مومنتوم وجود دارد؛ اما یک تکنیک ساده این است که وقتی قیمت سقف قیمتی جدیدی را می‌زند، باید احتیاط کنید. در این موارد، یک اسیلاتور مومنتوم مانند MACD سقف جدیدی را ثبت نمی‌کند.

یکی از نشانه‌های ‌معکوس شدن روند در یک روند صعودی این است که پس از چندین روز افت قیمت، در اولین روزی که یک کندل استیک صعودی را مشاهده می‌کنید، حجم معاملات کاهش یافته باشد. در این مورد می‌توانید حجم معاملات روزانه را با میانگین حجم معاملات در پنج روز گذشته مقایسه کنید. درحالی‌که اگر سهام تمایل به این داشته باشد که روند صعودی خود را حفظ کند، حجم معاملات آن نیز باید بالا باشد و کاهش حجم معاملات می‌تواند نشانه از برگشت روند قیمتی باشد.

تفاوت بین برگشت روند و پولبک در استراتژی ترید معکوس چیست؟

معکوس شدن روند، تغییر در روند قیمت دارایی است؛ درحالی‌که پولبک (pullback) یک حرکت متقابل (counter-move) در طی یک روند است و روند را معکوس نمی‌کند. برای مثال در یک روند صعودی، سقف‌ها و کف‌های ‌بالاتری ایجاد می‌شود و در هر پولبک کف جدید زده می‌شود. بنابراین، در هر تایم فریم تا زمانی که کف پایین‌تر از کف قبلی ایجاد نشود، روند صعودی است و هنوز معکوس نشده است. در واقع، هر برگشت روند در ابتدا به‌عنوان یک پولبک احتمالی در نظر گرفته می‌شود و تشخیص اینکه برگشت روند از کدام نقطه شروع می‌شود، آسان نیست.

چالش‌های ‌استفاده از استراتژی ترید معکوس چیست؟

معکوس شدن روند یکی از واقعیت‌های ‌هر بازار مالی است. روند قیمت‌ها همیشه در یک نقطه برمی‌گردد و در طول زمان روندهای صعودی و نزولی به‌دفعات برمی‌گردند. درصورتی‌که نقاط برگشت قیمت ممکن است با ریسک بالایی همراه باشد. به‌عنوان‌مثال، یک معامله‌گر باور دارد که سهامی که از 4 دلار به 5 دلار رسیده است، از موقعیت خوبی برای رشد برخوردار است. در این حالت، قیمت سهام بالاتر رفته است؛ اما وقتی‌که قیمت سهم به 4 دلار، 3 دلار و درنهایت 2 دلار کاهش پیدا می‌کند، احتمالا نشانه‌های ‌معکوس شدن روند پیش از رسیدن قیمت به 4 دلار ظاهر شده است. بنابراین هر معامله‌گر با مشاهده نشانه‌های ‌اولیه معکوس شدن روند می‌تواند سود خود را حفظ کند یا به‌اصطلاح سیو سود کند یا خود را از موقعیتی که احتمالا زیان ده باشد، دور نگه دارد.

استراتژی ترید معکوس یکی از سخت‌ترین استراتژی‌های ‌معاملاتی به شمار می‌آید. با این حال، به‌جای اینکه یک معامله‌گر دنبال کننده روند باشد می‌تواند با استفاده از این استراتژی سود بیشتری را از آن خود کند. بنابراین، آنچه یک معامله‌گر حرفه‌ای را از سایر معامله‌گران متمایز می‌کند این است که او می‌تواند نقاط برگشتت روند را پیش از سایرین شناسایی کند.

تریدرها چگونه از استراتژی ترید معکوس استفاده می‌کنند؟

معامله‌گران و سرمایه‌گذارانی که به استراتژی ترید معکوس پایبند هستند، بر این باورند که بیشتر افراد در بازارهای مالی راه اشتباه را می‌روند. ازاین‌رو با دیدن کوچک‌ترین نشانه‌ها مبنی بر معکوس شدن روند، ریسک نمی‌کنند و پوزیشن معاملاتی خود را خلاف جهت بازار باز می‌کنند. به‌این‌ترتیب، می‌توانند سود خود را حفظ کنند یا حداقل از تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک ضررهای بیشتر جلوگیری کنند. این دسته از معامله‌گران اعتقاد دارند که بازار بیش از حد معمول به اخبار مختلف واکنش نشان می‌دهد و اغلب معامله‌گران براساس هیجانات ترید می‌کنند.

استراتژی مومنتوم؛ در تضاد با استراتژی ترید معکوس

هریک از معامله‌گران برای ورود به موقعیت‌های ‌معاملاتی از استراتژی خاصی در بازارهای مالی پیروی می‌کنند. در واقع در بازارهای مالی استراتژی‌های ‌مختلف می‌توانند کاملا در تضاد با یکدیگر باشند و درعین‌حال معامله‌گران ادعا کنند که استراتژی آن‌ها بهترین استراتژی است. یکی از استراتژی‌های ‌معاملاتی استراتژی مومنتوم است که بر قانون اول نیوتون متکی است. مطابق این قانون “یک جسم در حال حرکت، همچنان میل به این دارد که به حرکت خود ادامه دهد؛ مگر یک نیروی خارجی به آن وارد شود”.

بنابراین، براساس این استراتژی معاملاتی – که کاملا در تضاد با استراتژی ترید معکوس است – در بازار سهام یا هر بازار مالی دیگر، یک روند چه صعودی و چه نزولی به روند خود ادامه می‌دهد؛ مگر اینکه یک نیروی خارجی که قوی بر روند کنونی بازار غلبه کند و آن را به‌کل تغییر دهد.

با استراتژی ترید معکوس، بیشترین سود را از آن خود کنید

یکی از بهترین و درعین‌حال سخت‌ترین استراتژی‌های ‌معاملاتی، استراتژی ترید معکوس است. این استراتژی روشی مناسب برای استفاده از سیگنال‌های ‌پرایس اکشن می‌باشد. سیگنال‌های ‌پرایس اکشن اغلب برگشت قریب‌الوقوع روند را نشان می‌دهند. این استراتژی در بیشتر مواقع نقاط ورود و خروج دقیقی را در یک بازار با روند صعودی یا نزولی و بازار رنج ارائه می‌دهد و نسبت ریسک به ریوارد نیز در آن منطقی است.

برخی از معامله‌گران این تصور اشتباه را دارند که “سیگنال‌های ‌معکوس” فقط مختص به زمان‌هایی هستند که بازار در خلاف جهت روند خود حرکت می‌کند. درحالی‌که تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک این‌طور نیست؛ روندها به سمت سطوح بازمی‌گردند و آنگاه می‌توانیم به دنبال سیگنال‌های ‌ترید معکوس باشیم که در این سطوح شکل می‌گیرند.

پولبک در بورس به چه معناست؟

پولبک در بورس به چه معناست؟

بسیاری از معامله گران مدام در بازار بورس ضرر می کنند. در توجیه این ضرر هم می گویند بازار، امروز هم با ما یار نبود. حقیقتا این طور نیست.

در واقع آن ها استراتژی خاص خود را برای خرید و فروش ندارند و پیرو استراتژی گله ای عمل می کنند.

آن ها در مواقعی وارد بازار می شوند که قرار است جهت آن کاملا تغییر کند.

اما آن ها از این تغییر آگاهی ندارند. مقاله ی حاضر این تغییر روند بازار بورس را با عنوان پولبک برایتان بیان می کند.

همان استراتژی پر قدرتی که دانستن آن کمک زیادی به سودآوریتان خواهد کرد.

پولبک در تحلیل تکنیکال یکی از اصطلاحات مرسوم میان سرمایه گذاران است که اغلب پس از شکست حمایت و یا مقاومت در سهم با آن روبرو می شویم،

ولی سوال اصلی این است که به چه دلیل علی رغم این که سرمایه گذاران با مفهوم پولبک در بورس آشنایی دارند،

باز هم در زمان خرید و فروش در محدوده پولبک دچار اشتباه می شوند

و یا زیان می کنند و یا در زمان نامناسبی از سهم خارج شده تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک و سود قابل توجهی را از دست می دهند!

در این مطلب آموزشی بنا داریم در مورد این اشتباه رایج سرمایه گذاران صحبت کنیم و راه کارهای مناسبی را ارائه دهیم،

بنابراین این مقاله را تا انتها مطالعه کنید

و اگر با ابهامی مواجه شدید سوال خود را از طریق بخش ارسال نظرات و دیدگاه ها بپرسید تا در یک فرصت مناسب به آن پاسخ دهیم.

معنی پولبک:

در حقیقت همان برگشت قیمت بعد از شکست سطوح قیمتی مهم به سطح پیشین است،

ولی بهتر است در ابتدا به این که پولبک چیست پاسخ دهیم و در ادامه به موضوعاتی مانند:

  • معنی پولبک در بازار بورس،
  • انواع پولبک در تحلیل تکنیکال،
  • نحوه تشخیص پولبک در معاملات بورس،
  • نکات مهم در خصوص با مفهوم پولبک
  • و … بپردازیم.

با مثالی شروع می کنیم؛

فرض کنید سهم در یک روند صعودی قرار دارد و هر بار سقف ها و کف های بالاتری می سازد.

در یک بازه زمانی که سهم به محدوده خط روند خود نزدیک می شود،

این محدوده را می شکند و بعد از اصلاح چند درصدی، دوباره به خط روند نزدیک می شود

و در بیشتر اوقات موفق به عبور از خط روند قبلی خود نمی شود و پس از برخورد به خط روند، مجددا وارد مسیر کاهشی خواهد شد

تفاوت پولبک با اصلاح قیمت

پولبک و اصلاح قیمت هر دو به معنای تغییر روند سهم هستند. تفاوت آن دو در این است که پولبک به طور موقت و اصلاح قیمت به طور طولانی است.

در حقیقت پولبک بیان کننده ی تغییر دادن سطوح حمایتی شکسته شده به سطوح مقاومتی و تبدیل کردن سطوح مقاومتی شکسته شده به سطوح حمایتی است.

ولی اصلاح قیمت نشان دهنده ی این است که روند نزولی یا صعودی به خاطر تشکیل دادن الگوهای مختلف پلکانی ادامه دارد.

بررسی انواع Pullback در بازار بورس

سه نوع کلی پولبک وجود دارد که عبارت است از:

پولبک عادی یا نرمال

پولبک عادی یا نرمال

Pullback نوع عادی، همان حالتی است که اکثر اوقات قابل‌مشاهده است.

به‌صورت خیلی ساده در این نوع پولبک، قیمت به سطح مقاومت یا حمایت خود برخورد می‌کند و مجدد به حرکتش ادامه می‌دهد.

پولبک داخلی

از آنجایی‌ که این نوع Pullback می‌تواند نشان‌دهنده سردرگمی معامله‌گر در جهت نمودار باشد، ریسک زیادی به همراه دارد.

به‌ عنوان‌ مثال: در نمودار می‌بینید که قیمت مقاومت را رد کرده و سپس به سمت پایین آمده و مجدد رشد کرده است.

اگر قدرت تصمیم خریداران قاطعانه‌تر بود، این اتفاق نمی‌افتاد و قیمت سهم بعد از برخورد به مقاومت رشد خود را ادامه می‌داد.

پولبک خارجی

در این حالت از پولبک، همان‌طور که در تصویر نیز تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک مشاهده می‌کنید،

قیمت سهم قبل از رسیدن به سطح حمایت یا مقاومت، مسیر اصلی خود را در پیش می‌گیرد و به حرکت ادامه می‌دهد.

این نوع پولبک نشان‌دهنده بالا بودن تقاضا برای سهم در حالت‌های صعودی (و بالعکس در حالت‌های نزولی) است.

در صورت مشاهده این نوع پولبک احتمال صعود قیمت در حالت صعودی بالا خواهد بود.

نکته مهم:

زمانی که پولبک واقعی صورت نگیرد، اقدامی در “روند گریخته” تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک بایستی انجام داد.

بسیاری از معاملات بزرگ در زمان پولبک رخ می دهد، در چنین مواقعی “قانون طلایی” همچنان حکم فرمایی می کند.

بازار بورس با پیشرفت صعودی در حال حرکت است و بیشتر از آن چه که سرمایه گذاران فکر میکنند به حرکات گسترده خود ادامه می دهند.

سهامداران توجه کنند که همیشه پولبک وجود ندارد و ممکن است سهم مسیر خود را با شتاب بیشتری به سمت بالا یا پائین طی کند

پس در هر روندی، الزاماً نباید منتظر پولبک برای ورود در نقطه خرید مناسب بمانند.

سهامداران بزرگ قصد دارند در چنین معاملات بزرگی از روند رو به گستردگی استفاده کنند که سرمایه گذاران فکر کنند سهام رو به رشد است

و هر کدام از آن ها که احساس ترس کند و از ادامه معامله منصرف شود، سود بسیاری را به دست آورند.

اگر سرمایه گذاران فقط به دلیل وجود پولبک وارد بازار شوند ممکن است بعضی از معاملات را از دست بدهند، زیرا همیشه پولبک وجود ندارد.

اگر در بازار بورس پولبک صورت نگیرد، سرمایه گذار یک معامله را از دست می دهد

اما بهتر است بداند که اگر وارد معاملات نشود، ۵۰% از زمان خود بیشتر ضرر خواهد کرد.

در چنین مواقعی راهکار اصلی این است که سرمایه گذار روزانه سیگنال های تکنیکالی را مطالعه کند

و در صورت فرصت های ایجاد شده در بازار معاملات خود را انجام دهد.

در صورت نبود پولبک هم اطلاعاتی برای احتمال شکست یا صعود بازار را متوجه خواهند شد.

یک سرمایه گذار موفق باید بداند در قبل و بعد از معاملاتش چه اتفاقاتی رخ داده است و این اطلاعات چه کمکی به معاملات خود می کند.

خطوط حمایتی و مقاومتی چیست؟

خطوط حمایت و مقاومت (Support and Resistance) یک ابزار قدرتمند در تحلیل تکنیکال است. در اکثر استراتژی‌های تریدینگ یکی از انواع حمایت و مقاومت مورد استفاده قرار می‌گیرد و این خطوط نقش اساسی در تحلیل‌های معامله گران دارند. خطوط حمایتی و مقاومتی در اطراف نقاط کلیدی که قیمت مرتباً به آن‌ها نزدیک شده و برگشت داده می‌شود، شکل می می‌گیرند. با توجه به اهمیت یادگیری و استفاده از حمایت و مقاومت در تحلیل‌های تکنیکال، ما در این مقاله توضیح می‌دهیم که خطوط حمایتی و مقاومتی چیست و در کدام استراتژی‌ها باید از آن‌ها استفاده کرد. با نوبیتکس در ادامه این مطلب همراه باشید.

حمایت و مقاومت چیست و چه کاربردی در تحلیل فنی دارد؟

حمایت و مقاومت یکی از تکنیک‌های تحلیل تکنیکال به حساب می‌آیند که به شکل گسترده‌ای در بازارهای مالی از آن‌ها استفاده می‌شود. با استفاده از این خطوط به راحتی می‌توان سه نکته مهم و اساسی برای تریدر ها را روی نمودار مشخص کرد:

  • جهت حرکت بازار
  • زمان و نقطه ورود به بازار
  • تعیین حد ضرر یا سود برای خروج از بازار

اگر معامله گر یا سرمایه گذار بتواند این موارد را تشخیص دهد، می‌تواند سود زیادی از بازار به دست آورد. شناسایی خطوط حمایتی و مقاومتی به شما کمک می‌کنند تا بتوانید این سه نکته اساسی را روی نمودار تشخیص دهید. افرادی که به خرید بیت کوین و ورود به بازار ارزهای دیجیتال فکر می‌کنند باید حتماً با این خطوط و نحوه به کاربردن آن‌ها آشنا شوند. در ادامه سطوح حمایت و مقاومت را بیشتر مورد بررسی قرار می‌دهیم.

سطح حمایت چیست؟ تعریف سطح حمایت در بازارهای مالی

حمایت (Support) منطقه‌ای روی نمودار است که قیمت در صورت کاهش به آن نزدیک می‌شود اما برای عبور از آن به سمت قیمت‌های پایین‌تر با مشکل رو به رو خواهد شد. نمودار بالا نشان می‌دهد که چگونه قیمت با کاهش به سطح حمایت نزدیک می‌شود اما با برخورد با خط حمایتی دوباره رو به بالا حرکت می‌کند. از لحاظ تئوری، سطح حمایتی، سطح قیمتی است که در آن تقاضا (قدرت خرید) به اندازه کافی قوی هست تا از کاهش بیشتر قیمت جلوگیری کند.

منطق بازار حکم می‌کند که در سطوح قیمتی خاصی، نسبت به کاهش قیمت، واکنش داده شود. هرچه قیمت به سطح حمایتی نزدیک‌تر می‌شود، ارزش دارایی نیز کاهش پیدا می‌کند. ارزان شدن دارایی باعث می‌شود تا شرایط آن برای خرید بهتر شود و خریداران تمایل بیشتری برای خرید آن پیدا کنند. در اینجا معامله برای خریداران پرسودتر خواهد بود. در مقابل فروشندگان نیز با فروش در قیمت‌های پایینتر ضرر بیشتری متحمل می‌شوند بنابراین تمایل به فروش را از دست می‌دهند.

در این شرایط، تقاضا (قدرت خریداران) بر عرضه (قدرت فروشندگان) غلبه خواهد کرد و از کاهش قیمت به زیر خط حمایتی جلوگیری می‌شود. همین حالا اگر قیمت لحظه ای ارز دیجیتال را بررسی کنید متوجه به وجود آمدن یک سری از سطوح مقاومتی در بازار ارزهای دیجیتال می‌شوید.

سطح مقاومت چیست؟ آشنایی با مفهوم سطوح مقاومتی در تحلیل تکنیکال

مقاومت (Resistance) منطقه‌ای روی نمودار است که قیمت در صورت افزایش به آن نزدیک می‌شود اما برای عبور از آن به سطح قیمت‌های بالاتر با مشکل رو به رو خواهد شد. در نمودار بالا می‌توانید مشاهده کنید که چگونه قیمت در حال افزایش به خطوط مقاومتی برخورد می‌کند و به صورت شارپ به سطوح پایین‌تر بازگشت داده می‌شود.

سطح مقاومتی در تحلیل تکنیکال، سطح قیمتی است که در آن عرضه (قدرت فروش) به اندازه‌ای قدرتمند است که بتواند از افزایش بیشتر قیمت جلوگیری کند. منطق پشت این اتفاق نیز برعکس سناریوی خطوط حمایتی است. با افزایش قیمت و نزدیک شدن آن به خط مقاومت روی نمودار، ارزش دارایی نیز افزایش پیدا می‌کند و اصطلاحاً گران‌تر می‌شود. در این شرایط فروشندگان تمایل بیشتری برای فروش و خریداران تمایل کمتری برای خرید دارند. از آنجایی که عرضه بر تقاضا پیشی می‌گیرد، قیمت دارایی نیز کاهش پیدا می‌کند.

برای تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک مثال زمانی که قیمت بیت کوین کش به سطح مقاومت آن می‌رسد، فروش بیت کوین کش برای فروشندگان سود بیشتری خواهد داشت. افزایش عرضه بیت کوین کش قیمت آن را کاهش داده و در زیر محدوده مقاومت نگه می‌دارد.

شناسایی خط حمایت و انواع خطوط حمایتی

به طور کلی دو نوع خط حمایتی وجود دارد: خط حمایتی افقی و خط حمایتی مورب. شما می‌توانید با شناسایی خط حمایتی و آشنایی با انواع آن به راحتی روی نمودارهای خود اقدام به رسم خط حمایت کنید. ما در مثال‌های خود از خطوط افقی استفاده کرده‌ایم تا تشخیص نقاط حمایت راحت‌تر باشد.

مثال خط حمایت افقی و نحوه رسم آن

در این مثال، شما می‌توانید یک خط حمایت افقی که در محدوده قیمت ۱۸۲ دلار شکل گرفته است را مشاهده کنید. توجه کنید که چگونه روند کاهش قیمت با نزدیک شدن به ناحیه مقاومتی روی نمودار در محدوده ۱۸۲ دلار، متوقف می‌شود و سپس مسیر رو به بالا را در پیش می‌گیرد. اگر دقت بیشتری داشته باشید می‌توانید چهار نقطه که پایین‌ترین قیمت را روی نمودار دارند تشخیص دهید که اتصال آن‌ها به هم یک خط حمایت را شکل می‌دهد. شما با تشخیص خط حمایت در این نمودار می‌توانید برای نقطه ورود به بازار، نواحی نزدیک به خط حمایت را انتخاب کنید.

خط حمایت مورب و نحوه رسم آن

خط حمایت مورب همانند خط حمایت افقی از اتصال پایین‌ترین نقاط قیمتی شکل می‌گیرد. تفاوت این نوع از خطوط حمایتی با خطوط افقی در این است که پایین‌ترین سطح قیمت مرتباً در حال افزایش یا کاهش است. از این رو به آن‌ها خط حمایت روندی نیز می گویند. در مثال بالا با یک خط روند صعودی رو به رو هستیم و می‌توانید سطح حمایت را که یک خط مورب همراستا با روند است مشاهده کنید.

شناسایی خط مقاومت و انواع خطوط مقاومتی

خطوط حمایتی و مقاومتی شباهت زیادی به یکدیگر دارند و در اینجا نیز خط مقاومت همانند حمایت دارای دو نوع افقی و مورب است. در ادامه آن‌ها را بررسی می‌کنیم.

خط مقاومت افقی و نحوه رسم آن

در این نمودرا می‌توانید یک مثال از خط مقاومت افقی که در محدوده ۱۱۵ دلار تشکیل شده است را مشاهده کنید. با تشخیص خط مقاومت متوجه می‌شوید که قیمت نزدیک به ۱۱۵ دلار بهترین نقطه برای فروش دارایی‌های شما است.

خط مقاومت مورب و نحوه رسم آن

خط مقاومت مورب در بازارهایی که خط روند آن‌ها صعودی یا نزولی است بیشتر دیده می‌شوند. اتصال نقاط بیشترین قیمت می‌تواند یک خط مقاومت مورب را شکل دهد. در مثال بالا یک خط روند مقاومتی مورب را مشاهده می‌کنید که قیمت‌ها با نزدیک شدن به آن بازگشت پیدا می‌کنند و به دلیل نزولی بودن این خط روند، مرتباً در حال کاهش هستند.

آشنایی با استراتژی‌های خطوط حمایتی و مقاومتی و نحوه استفاده از این خطوط در تحلیل تکنیکال

از خطوط حمایتی و مقاومتی در استراتژی‌های مختلفی استفاده می‌شود و اندیکاتورهای متنوعی برای رسم خطوط حمایت و مقاومت و جود دارد. آشنایی با این استراتژی‌ها در واقع جزو اولین قدم‌ها برای ورود به بازار سرمایه مانند بورس و ارزهای دیجیتال است. اگر به تازگی وارد دنیای معامله گران ارز دیجیتال شده‌اید پیشنهاد می‌کنیم حتماً مقاله چگونه کیف پول برای بیت کوین بسازیم را مطالعه کنید. در ادامه ما به ۴ مورد از مهم‌ترین استراتژی‌های این خطوط در معاملات اشاره می‌کنیم.

۱. رنج تریدینگ؛ تشخیص محدوده معاملات با استفاده از خطوط حمایتی و مقاومتی

رنج تریدینگ یا محدوده معاملات، همان فاصله بین خطوط حمایتی و مقاومتی است که تریدر ها در آن محدوده اقدام به خرید و فروش می‌کنند. در رنج تریدینگ یک کف و یک سقف ثابت وجود دارد که قیمت در بین آن‌ها در حال نوسان است. معمولاً ایجاد چنین محدوده‌های معاملاتی بیشتر در بازارهای جانبی رخ می‌دهد و نشانه روشنی از خنثی بودن روند بازار هستند.

نکته مهم: خطوط مقاومتی و حمایتی همواره یک خط یا یک نقطه مشخص نیستند بلکه ممکن است حمایت یا مقاومت در یک محدوده‌ای از قیمت‌ها صورت بگیرند. از طرفی ممکن است حمایت یا مقاومت شکسته شود اما معمولاً قیمت به درون محدوده باز می‌گردد. استفاده از استراتژی رنج تریدینگ و شناسایی منطقه حمایت و مقاومت می‌تواند به شما در نوسانگیری کمک کند.

۲. استراتژی بریک اوت یا شکست (پولبک)

غالباً اینگونه است که بازارهای خنثی و بدون روند مشخص بعد از مدتی دچار BreakOut یا شکست می‌شوند و روند جدیدی را آغاز می‌کنند. معامله گران به دنبال حرکت قیمت به زیر سطح حمایت یا بالاتر از مقاومت هستند تا جهت بازار را تشخیص دهند. اگر حرکت یا شکست سطوح مقاومتی و حمایتی به اندازه کافی قدرتمند باشد می‌تواند یک روند جدید را شروع کند.

معامله گران حرفه‌ای هر شکستی را به عنوان یک نشانه از تغییر روند نمی‌دانند، زیرا همیشه احتمال پول بک به سطح مقاومت یا حمایت وجود دارد. برای مثال، نمودار بالا یک سطح حمایت قدرتمند را تا قبل از شکسته شدن آن نشان می‌دهد. شروع روند نزولی نشانه‌ای برای فروشندگان است که قبل از ضرر بیشتر از بازار خارج شوند. در مقابل خریداران نیز منتظر می‌مانند تا روند نزولی به محدوده حمایتی قدرتمندی نزدیک شود و با تغییر وضعیت روند نقطه ورود را انتخاب کنند.

۳. استراتژی خطوط روند؛ ترند لاین حمایتی و مقاومتی

در استراتژی خط روند، ترندلاین همان خطوط حمایتی و مقاومتی به حساب می‌آید. اتصال کمترین یا بیشترین قیمت‌ها می‌تواند یک خط روند را روی نمودار تشکیل دهد. اتصال حداقل ۲ نقطه اوج در روند صعودی یا حداقل دو نقطه کمترین قیمت در روند نزولی نیز به شما کمک می‌کند تا یک ترندلاین حمایتی یا مقاومتی رسم کنید.

با شکی گیری یک ترندلاین قدرتمند، معامله گران می‌توانند از طریق خرید در سطوح نزدیک به حمایت و فروش در خطوط نزدیک به مقاومت سود زیادی کسب کنند و به تدریج میزان دارایی‌های خود را نیز افزایش دهند. معمولاً در خرید و فروش بیت کوین از استراتژی خطوط روند استفاده‌های زیادی می‌شود.

۴. استفاده از میانگین متحرک به عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی

میانگین متحرک (Moving Average) می‌تواند به تفاوت بین یک بازگشت قیمتی و یک پولبک عنوان خطوط حمایتی و مقاومتی مورد استفاده قرار بگیرد. میانگین متحرک ۲۰ و ۵۰ روزه محبوب‌ترین انواع میانگین متحرک هستند. شما می‌توانید با تغییر دادن دوره‌ها به ۲۱ و ۵۵ آن‌ها را بر اساس اعداد فیبوناچی نیز تنظیم کنید. معمولاً از میانگین متحرک ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه کمتر استفاده می‌شود با این حال استفاده از این اندیکاتور و تنظیم آن به نیاز شما بستگی دارد.

در مثال زیر می‌توانید نمونه‌ای از استفاده میانگین متحرک به عنوان خط حمایت و مقاومت مشاهده کنید. در ابتدا میانگین متحرک ۵۵ روزه به عنوان یک خط مقاومت در بالای بازار قرار دارد. سپس بازار معکوس شده و میانگین متحرک ۵۵ روزه به خط حمایت تبدیل می‌شود معامله گران می‌توانند از این خط روند برای تصمیم گیری آگاهانه در بازارهایی که احتمال روند رو به رشد دارند و یا بازارهایی که در خطر نزولی شدن هستند، استفاده کنند. پیشنهاد می کنیم با مطالعه سایر مقالات تخصصی نوشته شده مثل میانگین متحرک چیست دانش خود در بازار ارزهای دیجیتال را افزایش دهید تا حضور موفق‌تری در بازار داشته باشید.

صرافی نوبیتکس، محلی برای کسب درآمد از دانش تریدینگ

در این مقاله با خطوط حمایتی و مقاومتی آشنا شدیم. همچنین انواع و نحوه رسم خطوط حمایت و مقاومت را بررسی کردیم. در نهایت نیز به معرفی ۴ استراتژی مهم‌ترید ارزهای دیجیتال که با استفاده از خطوط حمایتی و مقاومتی انجام می‌گیرد، پرداختیم. شما می‌توانید دانش خود در زمینه ترید ارزهای دیجیتال را در بهترین صرافی آنلاین راز دیجیتال در ایران به چالش بکشید و از آن کسب در آمد کنید. همین حالا وارد صفحه اصلی سایت نوبیتکس شوید و کار خود را به عنوان یک تریدر موفق در بازار ارزهای دیجیتال آغاز کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.