ابزارهای بدهی و ساختار آنها


چرا اقتصاد ایران بانک‌محور است؟

مقوله تأمین مالی سال‌هاست که به یکی از دغدغه‌های اصلی دولت و نظام اقتصادی کشور تبدیل‌ شده است. لازمه تداوم حرکت چرخه تولید اقتصاد کشور، تزریق منابع نقدینگی به آن است و این وظیفه سیستم اقتصادی هر کشور است که با تدوین برنامه‌ریزی‌های منسجم و ساختاریافته، بتواند مسیر جریان وجوه ابزارهای بدهی و ساختار آنها نقد موردنیاز این بنگاه‌ها را از منابع دارنده وجوه مازاد تا حد امکان، هموار كند.
بارها و بارها در محافل اقتصادی، مقالات، همایش‌ها و هر جا که صحبت از وضعیت نظام تأمین مالی در کشور است، شنیده‌ایم که نظام تأمین مالی و واسطه‌گری مالی نباید محدود به سیستم بانکی باشد و باید تلاش کرد برای ارتقای ابزارهای بدهی و ساختار آنها بهره‌وری و بهبود ساختار این نظام، اقتصاد بانک‌محور کشور را به سمت‌وسویی سوق دهیم که بازوی دیگر اقتصاد کشور، یعنی بازار سرمایه، همگام با بازار پول به رفع نیاز مالی بنگاه‌های اقتصادی و بخش خصوصی یاری رساند.
ریشه بانک‌محوربودن اقتصاد ایران را می‌توان در عوامل مختلف ازجمله قدمت بیشتر بازار پول و دید سنتی حاکم بر ابزارهای بدهی و ساختار آنها نظام اقتصادی کشور مبنی بر بازیگر اصلی بودن بازار پول در نظام تأمین مالی، عمق اندک بازار سرمایه و اعتماد بیشتر مردم به بانک‌ها در مقایسه با بازار سرمایه، گسترش شبکه توزیع نظام بانکی کشور و دسترسی راحت‌تر و آشنایی بیشتر عامه مردم با آنها، پیچیدگی‌های موجود در فرایند انتشار اوراق تأمین مالی و زمان‌بربودن کسب مجوزهای لازم، بالابودن نرخ تأمین مالی از طریق بازار سرمایه در مقایسه با نرخ تسهیلات بانکی به دلیل وجود هزینه‌های بیشتر انتشار اوراق بدهی و همچنین محدودیت استفاده از وجوه نقد حاصل از تأمین مالی از طریق ابزارهای بدهی بازار سرمایه برای خرید دارایی‌های خاص (ماشین‌آلات و دارایی‌ها در اوراق اجاره و مواد اولیه در اوراق مرابحه) جست‌وجو کرد که همگی در کنار هم باعث ایجاد فضایی شده است که در آن سهم بیشتر متقاضیان وجوه نقد گرایش به استفاده از منابع بانکی را برای رفع نیاز مالی خود دارند؛ اما آنچه مسلم است نظام بانکی کشور درحال‌حاضر با عدم‌تعادل‌های جدی درزمینه افزایش معوقات بانکی، سهم بالای تسهیلات اعطایی نسبت به سپرده‌های دریافتی، اثر نامطلوب فساد بانکی بر حسن شهرت بانک‌ها و خروج سپرده‌های بانکی متعاقب کاهش ارزش پول ملی، مواجه است و بدون‌شک ساختار شکننده فعلی آن، پاسخ‌گوی نیاز گسترده تأمین مالی بنگاه‌های در آینده نزدیک نخواهد بود.
البته ناگفته نماند که تأکید بر افزایش سهم بازار سرمایه در تأمین مالی به معنای آن نیست که بازار سرمایه در نهایت به گزینه اول همه شرکت‌ها در تأمین مالی تبدیل کرد، بلکه هدف زمینه‌سازی برای توسعه نظام تأمین مالی درازمدت از طریق بازار سرمایه است.
در وهله نخست، تقویت بازار سرمایه کشور در گروی اهتمام و توجه جدی دولتمردان به ظرفيت‌هاي موجود در این بازار به ‌عنوان یک ساختار کارآمد در توانمندسازی نظام تأمین مالی کشور است. دولت نباید از برنامه‌ریزی در این حوزه غفلت کند و ضروری است برنامه درازمدت و منسجمی برای توسعه کمی و کیفی بازار سرمایه، به‌ویژه بازار اولیه، تدوین شود. برای این منظور دولت باید قوانین و مقررات سخت‌گیرانه‌ای را که مانع حضور فعال بخش خصوصی در اقتصاد کشور است، تعدیل کند تا ضمن فراهم‌کردن بسترهای لازم برای ایجاد یک اقتصاد باز، شرایط برای رشد و رونق هرچه بیشتر بازار سرمایه فراهم شود.
همچنین دولت باید برنامه‌های مدونی را برای ایجاد بسترهای رقابتی لازم در بازار سرمایه کشور و فرار از بازار فرمایشی در دستور کار خود قرار دهد. تدوین رویه‌های مناسب حقوقی و قانونی برای بازار سرمایه، درنظرگرفتن مشوق‌هایی برای آن مانند قانون معافیت مالیاتی و همچنین برقراری عدالت‌های مالیاتی بین بازارهای مالی (بازار پول، سرمایه و بیمه) به توسعه و تعمیق بازار سرمایه کشور کمک خواهد کرد.
مسئله دیگر، بحث فرهنگ‌سازی است؛ لازمه بهره‌برداری از یک فرصت، داشتن آگاهی نسبت به وجود چنین فرصتی است. فقدان تجربه و دانش فنی لازم در حوزه تأمین مالی در بازار سرمایه، جدیدبودن ابزارهای تأمین مالی در این بازار، نبود انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مالی که ریشه در فرهنگ سرمایه‌گذاری کشور دارد و همچنین کمبود نیروی انسانی متخصص و حرفه‌ای باعث شده است تا با وجود تلاش‌هایی که مسئولان بازار سرمایه برای آشنایی فعالان اقتصادی از کارکرد ابزارهای تأمین مالی ابزارهای بدهی و ساختار آنها و فرهنگ‌سازی استفاده از این ابزارها انجام می‌دهند، هنوز تعداد درخور ‌توجهی از شرکت‌ها و متقاضیان خدمات مالی در کشور با ادبیات تأمین مالی از طریق بورس بیگانه هستند.
همان‌طورکه اشاره شد یکی از چالش‌های بزرگی که درزمینه انتشار اوراق تأمین مالی در بازار سرمایه وجود دارد بحث زمان‌بربودن فرایند انتشار این اوراق به دلیل طولانی‌بودن فرایند کسب مجوزهای لازم برای انتشار اوراق، وجود تعدد ارکان درگیر در ساختار این اوراق و اعمال محدودیت‌های مختلفی ازجمله بحث ضمانت اوراق (وجود رکن ضامن یا حتی عدم‌نیاز به تأمین رکن ضامن در صورت احراز شرایط خاص از سوي بانی) است که ازجمله عوامل کاهنده اقبال بنگاه‌های اقتصادی به استفاده از فرصت‌های تأمین مالی در بازار سرمایه است. اگر به دنبال تقویت تأمین مالی بازار سرمایه‌محور هستیم باید در جهت هموارسازی هرچه بیشتر فرایند انتشار اوراق تأمین مالی تلاش کنیم که لازمه این امر تسهیل و تسریع فرایند مجوزدهی، کاهش محدودیت‌های دست‌وپاگیر و از همه مهم‌تر راه‌اندازی‌ مؤسسات رتبه‌بندی اعتباری است.
یکی از نیازهای اساسی بازار سرمایه کشور، وجود مؤسسات رتبه‌بندی به‌منظور تعیین ریسک اعتباری شرکت‌ها و تخصیص رتبه اعتباری مناسب، ارائه روش‌های استاندارد ضمانت، تعیین دقیق هزینه سرمایه شرکت‌ها، حذف ریسک اطلاعات و ایجاد کارایی تخصیصی در بازار و قیمت‌گذاری مناسب و عادلانه اوراق بدهی براساس ریسک‌های واقعی ناشر است.
یکی دیگر از موانعی که بر سر راه رشد و توسعه بازار سرمایه کشور وجود دارد، تنوع اندک ابزارهای تأمین مالی در این بازار است. متأسفانه بازار سرمایه کشور ما حتی در مقایسه با بسیاری از بورس‌های کشورهای منطقه نیز از تنوع ابزاری به‌مراتب پایین‌تری برخوردار است.
در ایران ابزارهایی مانند سهام عادی، صندوق‌ها و صکوک وجود دارد، درحالی‌که در دنیا بیش از ۱۰۰ نوع اوراق قرضه، صندوق‌ها با ساختارهای متعدد و ۱۲ نوع از انواع صکوک در بازارهای مالی اسلامی و غیراسلامی معرفی شده است. نبود آگاهی و دانش کافی نسبت به ابزارهای متنوع موجود در دنیا و کاربردهای آنها باعث شده است تا همواره بازار سرمایه کشور با یک وقفه زمانی درخور توجه با ابزارهای جدید مطرح‌شده در دنیا و تجربیات آنها که بعضا نیاز بازار سرمایه ما را در مقاطعی از زمان برآورده می‌کند، آگاهی یابد.
درحالی‌که ایجاد تنوع قابل‌قبول در محصولات مالی موجود در بازارهای مالی و تنوع‌بخشی به اوراق بهادار غیرسهامی براساس ریسک و بازده متفاوت می‌تواند تا حد زیادی از هجوم سرمایه‌های سرگردان به بازارهای موازی در مقاطع مختلف جلوگیری کند و باعث مشارکت طیف گسترده‌تری از سرمایه‌گذاران بالقوه با درجات ریسک‌پذیری متفاوت شود که این به‌نوبه خود، فرصت مشارکت فعال‌تر مصرف‌کنندگان در چرخه اقتصاد و به دنبال آن کمک به تعادل عرضه و تقاضا در اقتصاد را به دنبال دارد؛ بنابراين باید به ‌دنبال راهکارهای مناسب برای حل این مشکل اساسی در بازار مالی کشور باشیم.
تنوع‌بخشی و توسعه ابزارهای نوین تأمین مالی و مدیریت ریسک مستلزم فراهم‌سازی بسترهای لازم برای معرفی ابزارهای مطرح‌شده در بازارهای سرمایه کشورهای اسلامی و سایر کشورهای دنیا، تسهیل فرایند اعطای مجوز، واگذاری مسئولیت طراحی ابزارهای مالی به نهادهای مالی دیگر و همچنین فرهنگ‌سازی برای جذب سرمایه‌‌گذاری در این ابزارهاست.

مقوله تأمین مالی سال‌هاست که به یکی از دغدغه‌های اصلی دولت و نظام اقتصادی کشور تبدیل‌ شده است. لازمه تداوم حرکت چرخه تولید اقتصاد کشور، تزریق منابع نقدینگی به آن است و این وظیفه سیستم اقتصادی هر کشور است که با تدوین برنامه‌ریزی‌های منسجم و ساختاریافته، بتواند مسیر جریان وجوه نقد موردنیاز این بنگاه‌ها را از منابع دارنده وجوه مازاد تا حد امکان، هموار كند.
بارها و بارها در محافل اقتصادی، مقالات، همایش‌ها و هر جا که صحبت از وضعیت نظام تأمین مالی در کشور است، شنیده‌ایم که نظام تأمین مالی و واسطه‌گری مالی نباید محدود به سیستم بانکی باشد و باید تلاش کرد برای ارتقای بهره‌وری و بهبود ساختار این نظام، اقتصاد بانک‌محور کشور را به سمت‌وسویی سوق دهیم که بازوی دیگر اقتصاد کشور، یعنی بازار سرمایه، همگام با بازار پول به رفع نیاز مالی بنگاه‌های اقتصادی و بخش خصوصی یاری رساند.
ریشه بانک‌محوربودن اقتصاد ایران را می‌توان در عوامل مختلف ازجمله قدمت بیشتر بازار پول و دید سنتی حاکم بر نظام اقتصادی کشور مبنی بر بازیگر اصلی بودن بازار پول در نظام تأمین مالی، عمق اندک بازار سرمایه و اعتماد بیشتر مردم به بانک‌ها در مقایسه با بازار سرمایه، گسترش شبکه توزیع نظام بانکی کشور و دسترسی راحت‌تر و آشنایی بیشتر عامه مردم با آنها، پیچیدگی‌های موجود در فرایند انتشار اوراق تأمین مالی و زمان‌بربودن کسب مجوزهای لازم، بالابودن نرخ تأمین مالی از طریق بازار سرمایه در مقایسه با نرخ تسهیلات بانکی به دلیل وجود هزینه‌های بیشتر انتشار اوراق بدهی و همچنین محدودیت استفاده از وجوه نقد حاصل از تأمین مالی از طریق ابزارهای بدهی بازار سرمایه برای خرید دارایی‌های خاص (ماشین‌آلات و دارایی‌ها در اوراق اجاره و مواد اولیه در اوراق مرابحه) جست‌وجو کرد که همگی در کنار هم باعث ایجاد فضایی شده است که در آن سهم بیشتر متقاضیان وجوه نقد گرایش به استفاده از منابع بانکی را برای رفع نیاز مالی خود دارند؛ اما آنچه مسلم است نظام بانکی کشور درحال‌حاضر با عدم‌تعادل‌های جدی درزمینه افزایش معوقات بانکی، سهم بالای تسهیلات اعطایی نسبت به سپرده‌های دریافتی، اثر نامطلوب فساد بانکی بر حسن شهرت بانک‌ها و خروج سپرده‌های بانکی متعاقب کاهش ارزش پول ملی، مواجه است و بدون‌شک ساختار شکننده فعلی آن، پاسخ‌گوی نیاز گسترده تأمین مالی بنگاه‌های در آینده نزدیک نخواهد بود.
البته ناگفته نماند که تأکید بر افزایش سهم بازار سرمایه در تأمین مالی به معنای آن نیست که بازار سرمایه در نهایت به گزینه اول همه شرکت‌ها در تأمین مالی تبدیل کرد، بلکه هدف زمینه‌سازی برای توسعه نظام تأمین مالی درازمدت از طریق بازار سرمایه است.
در وهله نخست، تقویت بازار سرمایه کشور در گروی اهتمام و توجه جدی دولتمردان به ظرفيت‌هاي موجود در این بازار به ‌عنوان یک ساختار کارآمد در توانمندسازی نظام تأمین مالی کشور است. دولت نباید از برنامه‌ریزی در این حوزه غفلت کند و ضروری است برنامه درازمدت و منسجمی برای توسعه کمی و کیفی بازار سرمایه، به‌ویژه بازار اولیه، تدوین شود. برای این منظور دولت باید قوانین و مقررات سخت‌گیرانه‌ای را که مانع حضور فعال بخش خصوصی در اقتصاد کشور است، تعدیل کند تا ضمن فراهم‌کردن بسترهای لازم برای ایجاد یک اقتصاد باز، شرایط برای رشد و رونق هرچه بیشتر بازار سرمایه فراهم شود.
همچنین دولت باید برنامه‌های مدونی را برای ایجاد بسترهای رقابتی لازم در بازار سرمایه کشور و فرار از بازار فرمایشی در دستور کار خود قرار دهد. تدوین رویه‌های مناسب حقوقی و قانونی برای بازار سرمایه، درنظرگرفتن مشوق‌هایی برای آن مانند قانون معافیت مالیاتی و همچنین برقراری عدالت‌های مالیاتی بین بازارهای مالی (بازار پول، سرمایه و بیمه) به توسعه و تعمیق بازار سرمایه کشور کمک خواهد کرد.
مسئله دیگر، بحث فرهنگ‌سازی است؛ لازمه بهره‌برداری از یک فرصت، داشتن آگاهی نسبت به وجود چنین فرصتی است. فقدان تجربه و دانش فنی لازم در حوزه تأمین مالی در بازار سرمایه، جدیدبودن ابزارهای تأمین مالی در این بازار، نبود انگیزه کافی برای سرمایه‌گذاری در دارایی‌های مالی که ریشه در فرهنگ سرمایه‌گذاری کشور دارد و همچنین کمبود نیروی انسانی متخصص و حرفه‌ای باعث شده است تا با وجود تلاش‌هایی که مسئولان بازار سرمایه برای آشنایی فعالان اقتصادی از کارکرد ابزارهای تأمین مالی و فرهنگ‌سازی استفاده از این ابزارها انجام می‌دهند، هنوز تعداد درخور ‌توجهی از شرکت‌ها و متقاضیان خدمات مالی در کشور با ادبیات تأمین مالی از طریق بورس بیگانه هستند.
همان‌طورکه اشاره شد یکی از چالش‌های بزرگی که درزمینه انتشار اوراق تأمین مالی در بازار سرمایه وجود دارد بحث زمان‌بربودن فرایند انتشار این اوراق به دلیل طولانی‌بودن فرایند کسب مجوزهای لازم برای انتشار اوراق، وجود تعدد ارکان درگیر در ساختار این اوراق و اعمال محدودیت‌های مختلفی ازجمله بحث ضمانت اوراق (وجود رکن ضامن یا حتی عدم‌نیاز به تأمین رکن ضامن در صورت احراز شرایط خاص از سوي بانی) است که ازجمله عوامل کاهنده اقبال بنگاه‌های اقتصادی به استفاده از فرصت‌های تأمین مالی در بازار سرمایه است. اگر به دنبال تقویت تأمین مالی بازار سرمایه‌محور هستیم باید در جهت هموارسازی هرچه بیشتر فرایند انتشار اوراق تأمین مالی تلاش کنیم که لازمه این امر تسهیل و تسریع فرایند مجوزدهی، کاهش محدودیت‌های دست‌وپاگیر و از همه مهم‌تر راه‌اندازی‌ مؤسسات رتبه‌بندی اعتباری است.
یکی از نیازهای اساسی بازار سرمایه کشور، وجود مؤسسات رتبه‌بندی به‌منظور تعیین ریسک اعتباری شرکت‌ها و تخصیص رتبه اعتباری مناسب، ارائه روش‌های استاندارد ضمانت، تعیین دقیق هزینه سرمایه شرکت‌ها، حذف ریسک اطلاعات و ایجاد کارایی تخصیصی در بازار و قیمت‌گذاری مناسب و عادلانه اوراق بدهی براساس ریسک‌های واقعی ناشر است.
یکی دیگر از موانعی که بر سر راه رشد و توسعه بازار سرمایه کشور وجود دارد، تنوع اندک ابزارهای تأمین مالی در این بازار است. متأسفانه بازار سرمایه کشور ما حتی در مقایسه با بسیاری از بورس‌های کشورهای منطقه نیز از تنوع ابزاری به‌مراتب پایین‌تری برخوردار است.
در ایران ابزارهایی مانند سهام عادی، صندوق‌ها و صکوک وجود دارد، درحالی‌که در دنیا بیش از ۱۰۰ نوع اوراق قرضه، صندوق‌ها با ساختارهای متعدد و ۱۲ نوع از انواع صکوک در بازارهای مالی اسلامی و غیراسلامی معرفی شده است. نبود آگاهی و دانش کافی نسبت به ابزارهای متنوع موجود در دنیا و کاربردهای آنها باعث شده است تا همواره بازار سرمایه کشور با یک وقفه زمانی درخور توجه با ابزارهای جدید مطرح‌شده در دنیا و تجربیات آنها که بعضا نیاز بازار سرمایه ما را در مقاطعی از زمان برآورده می‌کند، آگاهی یابد.
درحالی‌که ایجاد تنوع قابل‌قبول در محصولات مالی موجود در بازارهای مالی و تنوع‌بخشی به اوراق بهادار غیرسهامی براساس ریسک و بازده متفاوت می‌تواند تا حد زیادی از هجوم سرمایه‌های سرگردان به بازارهای موازی در مقاطع مختلف جلوگیری کند و باعث مشارکت طیف گسترده‌تری از سرمایه‌گذاران بالقوه با درجات ریسک‌پذیری متفاوت شود که این به‌نوبه خود، فرصت مشارکت فعال‌تر مصرف‌کنندگان در چرخه اقتصاد و به دنبال آن کمک به تعادل عرضه و تقاضا در اقتصاد را به دنبال دارد؛ بنابراين باید به ‌دنبال راهکارهای مناسب برای حل این مشکل اساسی در بازار مالی کشور باشیم.
تنوع‌بخشی و توسعه ابزارهای نوین تأمین مالی و مدیریت ریسک مستلزم فراهم‌سازی بسترهای لازم برای معرفی ابزارهای مطرح‌شده در بازارهای سرمایه کشورهای اسلامی و سایر کشورهای دنیا، تسهیل فرایند اعطای مجوز، واگذاری مسئولیت طراحی ابزارهای مالی به نهادهای مالی دیگر و همچنین فرهنگ‌سازی برای جذب سرمایه‌‌گذاری در این ابزارهاست.

ابزار بدهی

ابزار بدهی

تعریف ابزار بدهی چیست؟

ابزار بدهی یک تعهد کاغذی یا الکترونیکی است که طرف ناشر را قادر می‌سازد تا با تعهد بازپرداخت به وام دهنده بر اساس شرایط قرارداد، بودجه موردنیاز خود را از طریق ایجاد بدهی تأمین کند. انواع ابزارهای بدهی شامل سفته، اوراق قرضه، اوراق مشارکت، گواهینامه، وام مسکن، اجاره نامه یا سایر توافقات بین وام دهنده و وام گیرنده است.

توضیحات مدیر مالی در مورد ابزار بدهی

ابزار بدهی راهی برای انتقال آسان مالکیت تعهد بدهی از طرفی به طرف دیگر در بازار است. به عبارتی طرفین قرارداد بدهی، می‌توانند تعهد خود را به شخص یا نهاد دیگر منتقل کنند. انتقال پذیری تعهد بدهی نقدینگی را افزایش می‌دهد و ابزار لازم برای معامله تعهدات بدهی در بازار را در اختیار طلبکاران قرار می‌دهد. بدون ابزارهای بدهی که به عنوان وسیله‌ای برای تسهیل تجارت عمل می‌کنند، بدهی تنها تعهدی از طرفی به طرف دیگر به حساب می‌آید. وقتی یک ابزار بدهی به عنوان وسیله‌ای برای تسهیل معامله بدهی مورداستفاده قرار می‌گیرد، تعهدات مالیاتی می‌توانند به سرعت و به شکل مؤثری از طرفی به طرف دیگر جابجا شوند.

برای مثال فردی که اوراق مشارکت شرکت فرضی شناسا را خریده است در واقع مبلغ مشخصی را به شرکت شناسا وام داده است و در عوض شرکت شناسا برگه قراردادی را در اختیار او قرار داده که تائید می‌کند شرکت شناسا در زمان‌های مشخص سود حاصل از مشارکت در پروژه و در سررسید مشخص اصل وام را به دارنده آن پرداخت خواهد کرد. چنانچه دارنده اوراق مشارکت قبل از زمان سررسید به پول خود نیاز داشته باشد، می‌تواند اوراق مشارکت خود را به فرد دیگری منتقل کند و قبل از سررسید اصل پول خود را با اندکی تغییر دریافت کند. بدون وجود ابزار بدهی اوراق مشارکت چنین انتقالی میسر نبود و فرد وام دهنده می‌بایست تا پایان مدت قرارداد منتظر می‌ماند تا پول خود را دریافت کند.

معادل‌ انگلیسی ابزار بدهی عبارت است از:

Debt Instrument

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این نوشته در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

دپارتمان تأمین مالی

تأمین مالی بر اساس نیاز مشتریان (سرمايه در گردش، تکمیل پروژه ها، واردات مواد اوليه ابزارهای بدهی و ساختار آنها و خريد تجهيزات و ماشين آلات و تأمين مالي شركت هاي دانش بنيان و طرح هاي مخاطره پذير) و تطبیق نيازها با منابع با مطالعه ويژگي ها و شرايط كسب و كار يا پروژه به منظور تعيين بهترين منبع جذب سرمايه و با استفاده از ابزارهاي تأمین مالی به شرح ذیل صورت می­پذیرد:

ابزارهاي مبتني بر بدهي

  • طراحي و انتشار ابزارهاي بدهي از جمله اوراق مشاركت، گواهي سپرده، اوراق قابل تبديل به سهام و انواع صكوك شامل اوراق اجاره، اوراق مرابحه و اوراق سفارش ساخت
  • ارائه خدمات مربوط به مشاوره عرضه، پذيره نويسي و بازارگرداني اوراق بدهي
  • بازاريابي و مديريت فرآيند واگذاري اوراق بهادار مبتني بر بدهي
  • جلب حمايت بانك ها، بيمه ها و نهادهاي مالي براي شركت در پذيره نويسي اوراق بهادار مبتني بر بدهي

ابزارهاي مبتني بر سرمايه

  • ارائه خدمات مشاوره افزايش سرمايه با توجه به نيازهاي شركت ها و پروژه ها (ارائه شيوه هاي مختلف افزايش سرمايه از منابع مختلف، تهيه گزارش توجيهي افزايش سرمايه و همكاري در زمينه تأييد آن توسط بازرس قانوني شركت، ابزارهای بدهی و ساختار آنها تهيه بيانيه ثبت سهام و اخذ مجوز افزايش سرمايه از سازمان بورس و اوراق بهادار)
  • ارائه خدمات مشاوره پذيرش در بورس و فرابورس به شركت هاي متقاضي و انجام تمامي امور اجرايي به نمايندگي از ناشر در اين زمينه
  • پذيره نويسي و عرضه سهام جديد شركت هاي سهامي عام
  • مشاوره عرضه، پذيره نويسي و تعهد پذيره نويسي در عرضه هاي اوليه عمومي سهام شركت ها
  • بازاريابي و مديريت فرآيند واگذاري اوراق بهادار مبتني بر سرمايه
  • بازارگرداني سهام عرضه شده در بورس اوراق بهادار
  • جلب حمايت بانك ها، بيمه ها و نهادهاي مالي براي شركت در پذيره نويسي اوراق بهادار مبتني بر سرمايه

ابزارهاي تأمين مالي ساختار يافته

اين شيوه تأمين مالي به افزايش نقدينگي و انتقال ريسك در بازارهاي مختلف مي انجامد که این افزايش نقدينگي و انتقال ريسك معمولاً از طريق تبديل دارايي هاي مختلف مالي به اوراق بهادار انجام مي­شود. در واقع در این روش، مجموعه اي از دارايي هاي مالي جمع شده و اوراق بدهي براي تأمين مالي آن مجموعه به سرمايه گذاران بيروني به فروش می­رسد که از آن جمله مي توان به اوراق بهادار با پشتوانه اشاره نمود.

انواع بازارهای مالی، شناخت و کارکردهای آن

ممکن است با شنیدن نام بازار، ذهنتان به سمت مکان‌هایی برود که برای معامله باید در آن حضور داشته باشید تا بتوانید چیزی را مبادله کنید. از بازار تره‌بار گرفته تا بازار سکه و طلا. در ادامه قصد معرفی بازارهایی را داریم که برای خرید و فروش در آن، نیازی به حضور فیزیکی نیست.

بازارهای مالی چه هستند؟

بازارهای مالی (Financial Markets) بازارهایی هستند که در آن‌ها معامله‌گران، دست به خرید و فروش دارایی‌های مالی می‌زنند. دارایی‌هایی نظیر اوراق‌بهادار، طلا، سهام، کالا و. در این بازارها معامله می‌شوند. قیمت معاملات در این بازارها بر اساس فرایند عرضه و تقاضا مشخص می‌شود.

بازارهای مالی، یک سیستم باز و منظم ایجاد می‌کنند، تا شرکت‌ها بتوانند به سرمایه مورد نیاز خود دسترسی پیدا کنند. این بازارها برای عملکرد صحیح اقتصادهای سرمایه‌داری بسیار حیاتی هستند. به‌طور کلی بازارهای مالی شرایطی را ایجاد می‌کنند تا بین افراد با مازاد منابع و کسانی که با کمبود منابع مالی مواجه هستند، یک ارتباطی شکل گیرد.

زمانی که حرف از بازارهای مالی می‌شود، بیشتر افراد ذهنشان تنها به‌سمت بورس اوراق بهادار متمایل می‌شود. در حالی که بازارهای مالی مختلف، با اهداف متفاوتی وجود دارد که اکثر افراد با آن‌ها آشنا نیستند. بازارهایی مانند بورس کالا، بازار طلا، بازار مسکن و. نمونه‌ای از این بازارها هستند. در این مقاله سعی بر آن است که شما را با برخی از این بازارها آشنا کنیم.

کارکردهای بازار مالی

یکی از کارکردهای بازارهای مالی قیمت‌یابی (Price Discovery process) است. یعنی با توجه به اطلاعاتی که در بازار وجود دارد و بر‌اساس قیمت عرضه و تقاضای موجود، قیمت اوراق بهادار تعیین می‌شود.

هر چه بازار کاراتر باشد، قیمت اوراق بهادار صحیح‌تر تعیین می‌شود، یعنی قیمت ورقه بهادار به قیمت واقعی آن نزدیک‌تر می‌شود.

هر چه بازار کاراتر باشد قیمت اوراق بهادار درست‌تر تعیین می‌شود، یعنی قیمت ورقه بهادار به قیمت واقعی آن نزدیک‌تر می‌شود. علاوه‌بر کارایی بازار، هر‌چه شرایط رقابت کامل در بازار بیشتر فراهم باشد (یعنی تمامی اطلاعات در دسترس عموم قرار داشته باشند و تعداد زیادی معامله‌گر در بازار حضور داشته باشند) قیمت اوراق بهادار بهتر و نزدیک‌تر به قیمت واقعی آن مشخص می‌شوند.

کمک به فرآیند تشکیل و تخصیص سرمایه از دیگر مزایای این بازارها هستند. بازارهای مالی منجر‌به انتقال پول‌های اضافی و بلا‌استفاده سرمایه‌گذاران خرد و کلان به بخش‌هایی از صنایع و خدمات که مستعد رشد هستند و یک مزیت نسبی نسبت به دیگر صنایع دارند، می‌شوند. همچنین این بازار باعث می‌شود که ریسک، بین متقاضیان و دارندگان وجوه تقسیم شود.

در شکل زیر طبقه‌بندی‌های مختلف از بازار‌های مالی را می‌بینید.

تقسیم‌بندی بازارهای مالی

تقسیم‌بندی بازارهای مالی

تقسیم‌بندی بازارهای مالی

بازارهای مالی را می‌توان بر‌اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری آن‌ها به چهار طبقه دسته‌بندی کرد.

بازارهای مالی بر‌اساس حق مالی

بازارهای مالی بر‌اساس حق مالی به دو دسته‌ی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم می‌شوند.

بازار بدهی

بازار بدهی، بازاری است که در آن مطالبات ثابت یا ابزارهای بدهی مثل اوراق قرضه معامله می‌شوند.

بازار سهام

بازاری است که ابزارهای بدهی و ساختار آنها ابزارهای بدهی و ساختار آنها در آن سرمایه‌گذاران به مبادله سهام می‌پردازند.

بازار مالی بر‌اساس سررسید ابزار مورد معامله

بازارها بر‌اساس سر‌رسید ابزار قابل معامله به دو دسته بازار پول و سرمایه تقسیم می‌شوند.

بازار پول (Money Market)

بازار پول، بازاری است که در آن اوراق بهادار با سررسید کمتر از یک سال معامله می‌شوند. در این بازار سرعت نقد‌شوندگی بسیار بالا است. نرخ بهره در بازار پول متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق بهادار است. یعنی هر‌چه مدت زمان نگهداری اوراق بهادار بیشتر باشد، نرخ بهره هم افزایش پیدا می‌کند. نرخ بهره بازار پول به دلیل کوتاه‌تر بودن مدت زمان سررسید، کمتر از نرخ بهره بازار سرمایه است. همچنین در این بازار ریسک عدم پرداخت پایین است.

اوراقی مانند اوراق خزانه (اوراق بهادار کوتاه‌مدت با سررسید 3 ماه تا یک سال) و اوراق تجاری شرکت‌ها (اوراق با سررسید 270 روز یا کمتر)، نمونه‌ای از اوراق قابل معامله در بازار پول هستند. از نهادهای مالی مختلف این بازار می‌توان بانک‌های تجاری و واسطه‌های مالی و. را نام برد. برای آشنایی بیشتر با نهادهای مالی می‌توانید به مقاله آشنایی با نهادهای مالی مراجعه کنید.

بازار سرمایه (Capital Market)

در بازار سرمایه اوراق بهادار با سر‌رسید بیشتر از یک ‌سال مورد معامله قرار می‌گیرند. اوراقی نظیر اوراق قرضه بلند‌مدت و سهام از جمله اوراق قابل معامله در این بازار هستند. به‌طور کلی این بازار هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را ابزارهای بدهی و ساختار آنها ابزارهای بدهی و ساختار آنها تسهیل می‌کند.

بازار سرمایه ابزارهای قابل معامله در خود را از لحاظ چرخه عمرشان در دو بازار مختلف در خود جای داده است.

بازار اولیه (Primary Market)

بازار اولیه، بازاری است که اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله می‌شوند. به‌طور کلی می‌توان گفت که تشکیل سرمایه در بازار اولیه اتفاق می‌افتد.

بازار ثانویه (Secondary Market)

بعد از این‌که اوراق بهادار برای اولین بار (مثل عرضه‌های اولیه) در بازار اولیه مورد معامله قرار گرفتند، وارد بازار ثانویه می‌شوند. بازار ثانویه این امکان را فراهم می‌آورد تا اوراقی که قبلا در بازار اولیه معامله شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و دارندگان آن‌ها نگرانی از جهت خرید یا فروش اوراق نداشته باشند.تعداد دفعات انجام معامله در بازار ثانویه محدودیتی ندارد. بازار بورس نمونه‌ای از بازارهای ثانویه سازمان‌یافته است.

قیمت اوراق بهادار (مثل سهام) در بازار ثانویه، عملکرد مدیریت شرکت را نشان می‌دهد. اگر قیمت سهامی بالا رود، نشانگر عملکرد خوب واحد مدیریت است که در نهایت منجر‌به افزایش سرمایه و ثروت سهامدارانش می‌شود.

بازار ثانویه می‌تواند به شکل‌های زیر نیز وجود داشته باشد.

بازار مذاکره یا حراج (Auction Market)

در این بازار خریداران و فروشندگان و یا کارگزاران آن‌ها به‌طور مستقیم با هم معامله می‌کنند. معامله زمانی در این بازار انجام می‌شود که بالاترین قیمتی که برای خرید سهم پیشنهاد شده با پایین‌ترین قیمتی که یک شخص حاضر است سهام خود را به‌ فروش برساند، برابر باشند.

بازار کارگزاری (Broker Market)

اگر به تعداد کافی خریدار و فروشنده در بازار مزایده وجود نداشته باشد، معامله‌گران به یک کارگزار مراجعه می‌کنند. کارگزار با دریافت حق کمیسیون، طرف معامله‌ای که حاضر به خرید یا فروش سهامش متناسب با شرایط شما باشد را پیدا می‌کند و از این طریق معامله انجام می‌شود.

بازار دلالی (Dealer Market)

افرادی در بازار وجود دارند که حاضر به پذیرش ریسک ناشی از نوسانات قیمت‌ها هستند. این افراد از تغییرات قیمت در بازار استفاده می‌کنند. نوسان‌گیر‌ها را می‌توان از جمله فعالان این بازار دانست.

بازارهای مالی بر‌اساس ساختار سازمانی

همان‌طور که در جدول بالا می‌بینید. بازارهای مالی از لحاظ قانون‌مندی، نظم و ساختار سازمانی به چهار دسته تقسیم می‌شوند.

بازارهای رسمی

بورس اوراق بهادار از بازارهای رسمی سازمان‌یافته است که شامل تسهیلات فیزیکی مشهود است. قوانین و شرایط سخت‌گیرانه‌ای برای شرکت‌هایی که وارد بورس می‌شوند اعمال می‌شود. این شرکت‌ها از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و. بررسی می‌شوند. به‌طور کلی ریسک شرکت‌های فعال در بورس کمتر از سایر بازارها نظیر فرابورس است. عمده‌ترین اعضای فعال در بورس ایران، عبارت‌اند از: کارگزاران، معامله‌گران و بازارسازان

به این بازار، بازار اول نیز گفته می‌شود و معاملات مربوط به شرکت‌های بورسی در آن انجام می‌شود.

بازار خارج از بورس (Over The Counter)

بازار خارج از بورس (OTC) که به آن بازار مبتنی بر چانه‌زنی نیز می‌گویند، بازاری است که در آن معامله بر روی اوراق بهادار شرکت‌هایی که در بورس پذیرفته نشده‌اند انجام می‌شود. این بازار دارای یک مکان فیزیکی نیست و شرایط آسان‌تری برای ورود به آن نسبت به بازارهای رسمی وجود دارد.

در ایران بازار فرابورس معادل بازار خارج از بورس است و تنها تفاوتی که در آن‌ها وجود دارد این است که بازار فرابورس دارای یک مکان فیزیکی است. به این بازار می‌توان بازار دوم نیز گفت.

بازار سوم

شامل کلیه بازارهای خارج از بورس است. در این بازار کلیه اوراق بهادار پذیرفته شده در بورس، در خارج از بورس مورد معامله قرار می‌گیرند. معمولا سازمان‌ها و موسسات بزرگ سرمایه‌گذاری در این بازار به معامله اوراق بهادار می‌پردازند. یکی از دلایل این کار می‌تواند به خاطر حق کمیسیون و کارمزد کمتری که این بازار دارد، باشد.

بازار چهارم

در بازار چهارم معمولا سازمان‌هایی که قصد انجام معاملات خیلی بزرگ دارند، فعالیت می‌کنند. در این بازار برای این‌که کارمزدی پرداخت نشود، طرفین معمولا به‌طور مستقیم و بدون دخالت کارگزار دست به معامله می‌زنند. نوعی سیستم کامپیوتری وجود دارد که موسسات با استفاده از آن می‌توانند مقادیر زیادی از اوراق بهادار و یا سهام را بدون وجود هیچ واسطه‌ای خرید و فروش کنند. معمولا معاملات عمده و بلوکی در این بازار انجام می‌شود.

بازارهای مالی بر‌اساس زمان واگذاری

در آخرین تقسیم‌بندی می‌توان بازار را از نظر زمان واگذاری به دو دسته بازار آتی و بازار نقدی تقسیم‌بندی کرد.

بازار آتی (future market)

بازاری است که اوراق مشتقه در آن مورد معامله قرار می‌گیرند. به‌همین دلیل به این بازار، بازار اوراق مشتقه نیز می‌گویند. اوراق مشتقه، قراردادی است که طی آن دارنده‌اش را موظف یا مختار می‌کند تا در یک تاریخ معین در آینده، دارایی را بخرد و یا بفروشد. قراردادهای مالی و اختیار معامله از اوراق مشتقه هستند که در مقالات بعد راجع‌به آن‌ها صحبت خواهیم کرد.

بازار نقدی (Spot market)

بازاری است که در آن به محض انجام شدن معامله، تمام مبادلات مالی نیز در همان لحظه اتفاق می‌افتد. یعنی به طور آنی پس از پرداخت مبلغ توسط خریدار، مالکیت آن کالا یا اوراق‌بهادار به خریدار منتقل می‌شود.

بورس کالای ایران

علاوه‌بر بورس اوراق بهادار، بورس کالا نیز در ایران وجود. در بورس کالای ایران، محصولاتی نظیر زعفران، زیره سبز و پسته معامله می‌شوند. این معاملات به‌صورت قرار داد آتی بسته می‌شوند. به‌طور کلی می‌توان گفت بازار آتی یکی از بخش‌های بورس کالا است. قرار داد آتیِ کالا به این صورت است که دو طرف معامله (خریدار و فروشنده) قراردادی تنظیم می‌کنند که طی آن یک کالای خاص، با قیمتی مشخص، در تاریخ معینی در آینده، توسط فروشنده در اختیار خریدار قرار بگیرد. با استفاده از این قرار داد می‌توان ریسک تغییرات قیمت انواع کالا‌ها را پوشش داد.

خرید طلا در بورس کالا

اختصاص بخشی از ابزارهای بدهی و ساختار آنها سپرده‌ی خود به طلا، می‌تواند ریسک سبد سرمایه‌گذاری (پرتفوی) شما را کاهش بدهد. با خرید طلا به این صورت و نه به صورت حضوری، ریسک خرید و نگهداری طلا به حداقل می‌رسد. برای خرید طلا در بورس از سه روش می‌توان استفاده کرد. یکی از این روش‌ها استفاده از صندوق‌های طلا است. علاوه بر آن از طریق گواهی سپرده سکه طلا نیز می‌توان اقدام به خرید طلا کرد. برای خرید شمش طلا می‌توان به بازار فیزیکی بورس کالا مراجعه کرد. در مقالات آینده راجع‌به بورس کالای ایران و خرید طلا و شمش، توضیح داده خواهد شد.

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی یا Financial Markets زیر مجموعه‌ای از نظام اقتصادی هستند که در آنها وجوه، اعتبارات و سرمایه در قالب قوانین و مقررات مشخصی، از صاحبان پول و سرمایه به سمت متقاضیان جریان دارد. به بیان ساده‌تر به بازاری که در آن دارایی‌های مالی مانند سهام، سپرده‌های سرمایه‌گذاری، طرح‌های بازنشستگی، انواع بیمه ‌نامه‌ها و اوراق بهادار معامله می‌شود، بازار مالی گفته می‌شود که نقش یک واسطه بین خریداران و فروشندگان را ایفا می‌کند.

در واقع این بازارها شرایطی را فراهم می‌کنند تا افراد بتوانند اوراق بهادار خود را به فروش برسانند و یا در ازای پرداخت پول، صاحب قسمتی از سهام یک شرکت شوند و تیم آسان‌بورس تصمیم دارد تا در راستای آموزش بورس به توضیح جامع مفهوم فوق بپردازد.

کاربرد بازارهای مالی

بازارهای مالی پویا، منافع بسیار زیادی را برای نظام‌های اقتصادی فراهم می‌کنند که مهمترین آنها عبارتند از:

  • تجمیع منابع خرد و تخصیص آنها به سرمایه‌گذاران
  • کمک به کشف قیمت منابع به صورت غیر دستوری
  • تقویت نقدشوندگی در نظام‌های مالی
  • ایجاد ارتباط مشخص بین ریسک و بازده
  • هدایت نقدینگی به مسیری درست و جلوگیری از رشد بازارهای ناسالم
  • بهبود شفافیت در فعالیت‌های اقتصادی
  • کمک به اعمال سیاست‌های پولی و مالی بانک مرکزی و دولت

انواع بازارهای مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی، سررسید ابزار مورد معامله، ساختار سازمانی و زمان واگذاری در چهار دسته‌ی مختلف طبقه‌بندی می‌شوند:

تقسیم‌بندی بازارهای مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی

بازارهای مالی بر اساس حق مالی به دو دسته‌ی بازار بدهی و بازار سهام تقسیم می‌شوند:

بازار بدهی (Debt Market)

به بازاری که در آن ابزارهای بدهی مختلفی مانند اوراق قرضه دولتی، اسناد خزانه دولتی و اوراق مشارکت معامله می‌شود، بازار بدهی می‌گویند. این اوراق ممکن است متعلق به شرکت‌ها، دولت‌ها، بانک‌ها، شهرداری‌ها و سایر سازمان‌ها باشد.

بازار سهام (Stock Market)

به بازاری که در آن سهام از طریق بازارهای منسجم و قانون‌مند مانند بورس؛ توزیع و مبادله می‌شود، بازار سهام یا به اصطلاح بازار بورس گفته می‌شود. این بازار یکی از حساس‌ترین حوزه‌های اقتصاد است، زیرا به شرکت‌ها این امکان را می‌دهد که از طریق توزیع بخشی از مالیکت خود به سرمایه‌گذاران، سرمایه مورد نیاز خود را تامین کنند.

بازارهای مالی بر اساس سررسید ابزار مورد معامله

بازارها بر اساس سررسید ابزار مورد معامله به دو دسته‌ی بازار پول و سرمایه تقسیم می‌شوند:

بازار پول (Money Market)

به بازاری که در آن اوراق بهادار با سررسیدی کمتر از یک سال معامله می‌شوند و نرخ بهره متناسب با مدت زمان نگهداری اوراق تعیین می‌شود، بازار پول می‌گویند. سرعت نقدشوندگی بالا، ریسک عدم پرداخت پایین و کمتر بودن نرخ بهره نسبت به سایر بازارها، از جمله فاکتورهای مثبت در بازار پول می‌باشد.

بازار سرمایه (Capital Market)

به بازاری که خرید و فروش دارایی‌های مالی با سررسید بیش از یک سال یا بدون سررسید در آن انجام می‌شود، بازار سرمایه می‌گویند. بطور کلی این بازار فرایند هدایت و تخصیص منابع اقتصادی را تسهیل می‌کند و خود به دو بازار اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود:

  • بازار اولیه: به بازاری که تشکیل سرمایه در آن اتفاق می‌افتد و اوراق بهادار برای اولین بار در آن عرضه و مبادله می‌شوند، بازار اولیه می‌گویند.
  • بازار ثانویه: بازار ثانویه این امکان را فراهم می‌کند تا اوراقی که برای اولین بار در بازار اولیه عرضه شدند، دوباره قابلیت معامله داشته باشند و صاحبان این اوراق نگرانی از جهت خرید یا فروش آنها نداشته باشند.

بازار پول و سرمایه

بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانون‌مندی

بازارهای مالی از نظر ساختار سازمانی و قانون‌مندی به چهار دسته‌ی بازارهای رسمی، بازارهای خارج از بورس، بازار سوم و بازار چهارم تقسیم می‌شوند:

بازارهای رسمی

بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای رسمی سازمان‌یافته است که قوانین و شرایط سختگیرانه‌ای را برای پذیرش شرکت‌ها اعمال می‌کند؛ در واقع شرکت‌ها ابتدا از لحاظ میزان نقدینگی، شفافیت اطلاعات و ترازهای مالی مورد بررسی قرار می‌گیرند و سپس در این بازار پذیرفته می‌شوند.

بازار خارج از بورس

به بازاری که اوراق بهادار شرکت‌های پذیرفته نشده در بورس در آن معامله می‌شود، بازار خارج از بورس یا بازار مبتنی بر چانه‌زنی می‌گویند. این بازار دارای مکان فیزیکی جهت معامله نیست و شرایط آسان‌تری را برای پذیرش شرکت‌ها در نظر گرفته است.

بازار سوم

معمولاً سازمان‌ها و موسسات بزرگ سرمایه‌گذاری به دلیل حق کمیسیون و کارمزد کمتری که در بازار سوم وجود دارد، مشغول به فعالیت در این بازار هستند.

بازار چهارم

شرکت‌ها و سازمان‌هایی در این بازار فعال هستند که قصد انجام معاملات عمده و بلوکی را دارند. این شرکت‌ها برای اینکه در معاملات خود کارمزدی پرداخت نکنند، معمولاً به صورت مستقیم و بدون دخالت کارگزار وارد معامله می‌شوند.

بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری

بازارهای مالی بر اساس زمان واگذاری به دو دسته‌ی بازار آتی و بازار نقدی تقسیم می‌شوند:

بازار آتی (Future Market)

به بازاری که در آن اوراق مشتقه معامله می‌شود، بازار آتی یا بازار اوراق مشتقه نام دارد. اوراق مشتقه، قراردادی است که بر اساس آن صاحب اوراق موظف یا مختار است که در تاریخ مشخصی در آینده، یک دارایی ابزارهای بدهی و ساختار آنها را بخرد یا بفروشد.

بازار نقدی (Spot Market)

به بازاری که برای انجام فوری معاملات شامل خرید و فروش کالاها و اوراق بهادار تشکیل شده‌است، بازار نقدی می‌گویند. بازار نقدی در نقطه‌ی مقابل بازار آتی قرار دارد و از آنجا که معاملات این بازار در نقطه‌ای از زمان انجام می‌شود، به آن بازار نقطه‌ای نیز می‌گویند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.