درخواست حذف خبر: «خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۶۲۲۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید. با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
مالی و سرمایه گذاری
کتاب های مدیریت مالی و سرمایه گذاری
سرمایهگذاری به معنای تخصیص پول در بازارهای مالی، بورس اوراق بهادار و هر فعالیت اقتصادی دیگر است. فرد یا سازمان سرمایهگذار متعهد میشود خرید مالی تجهیزات و سایر موارد مورد نیاز بنگاه اقتصادی را بر عهده بگیرد و در مقابل از سود سهام منفعت کسب کند. علم سرمایهگذاری را میتوان علم خرید کالایی دانست که در حال حاضر بازار یا کاربرد ندارد اما آیندهی درخشانی پیش روی آن محصول است. در چنین شرایطی سرمایهگذاری بر روی این کالا بسیار سودمند خواهد بود. سرمایهگذاری میتواند از طریق اشخاص حقیقی یا اشخاص حقوقی نظیر بنگاههای سرمایهگذاری، دولت و سایر نهادها انجام گیرد.
هوش مالی چیست؟
مشاهده سیاستهای پولی و مالی، استراتژی و سرمایهگذاری افراد موفق و ثروتمند، یکی از بهترین راههای افزایش هوش مالی و درآمد بیشتر است. از نظر بسیاری از افراد ثروتمند نظیر رابرت کیوساکی، هوش مالی یک مهارت اکتسابی است که میتوان آن را آموخت. هوش مالی یکی از انواع هوش به شمار میآید. این هوش شامل توانایی انسان در درک و تحلیل مسائل مالی است که میتوان آن را از زوایای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار داد. هوش مالی را میتوان به به چگونه با بورس پولدار شویم؟ 5 بخش تقسیم کرد. کسب درآمد بیشتر، حفظ، بودجهبندی پول، اهرمسازی پول و بهروز نمودن اطلاعات مالی. برای افزایش هوش مالی باید گام های آن را به ترتیب آموخت.
بورس یکی از راههای سرمایهگذاری پرطرفدار در سراسر جهان به شمار میآید. نام دیگر بورس در ایران بهابازار است و به بازاری گفته میشود که برروی کالا، ارز، قراردادها و اوراق بهادار قیمت و ارزشگذاری میکند. بورس در ایران به نوعِ بورس اوراق بهادار و بورس کالا دستهبندی میشود. یکی از معتبرترین بورسهای جهان، بورس نیویورک است که حجم معاملات و و ارزش شرکتهای آن بسیار بالا است. اگر به بازار بورش علاقمند هستید بهترین کتاب بورس را میتوان از فیدیبو خریداری کرد.
نحوه آشنایی با زبان تخصصی مالی
آشنایی با اصطلاحات مالی و مفاهیم مالی کلید موفقیت در این بازار پرخطر و پرریسک است. فیدیبو مرجع کاملی برای عرضهی کتابهای مالی و سرمایهگذاری به شمار میآید. بهترین کتابهای سرمایهگذاری نظیر کتاب بازار سرمایه، کتاب اقتصاد مالی، کتاب حسابداری، کتاب ارزیابی مالیات و امور بیمه را میتوان در فیدیبو مشاهده کرد. بهترین کتاب های مالی نظیر کتاب مدیریت مالی، کتاب حقوق مالی، امور مالی، تامین مالی، حسابداری مالی را نیز بخش دیگر از اثار مربوط به حوزه مالی و سرمایهگذاری است. علاوه بر کتابهای تحلیلی در این حوزه میتوان کتابهای آمادگی آزمون و بهترین کتاب بورس را نیز از فیدیبو تهیه کرد.
برنامه پرسپولیس در تعطیلات طولانی تا دربی
به گزارش ورزش سه و به نقل از ایران ورزشی، بازی بعدی پرسپولیس در لیگ برتر که اتفاقاً دربی سنتی پایتخت مقابل استقلال خواهد بود هم روز جمعه دوم دی ماه برگزار میشود. این یعنی که بین دو بازی پرسپولیس در لیگ برتر 57 روز فاصله خواهد افتاد که از این زمان فعلاً فقط 12 روز گذشته است.
نیازی به محرک انگیزشی نیست
تمرینات شش هفتهای تقریباً به اندازه تمرینات پیش فصل طولانی است و شاید حتی بیشتر از آن دوره باشد.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
در این مدت طولانی پرسپولیس نیاز دارد تا با یک برنامه مدون هم از نظر روانی آماده مسابقه بعدی - که اتفاقاً مهمترین مسابقه نیمفصل اول است - شود هم از حیث فنی و بدنی پیشرفت کند و در شرایط بهتری قرار بگیرد.
بازی دربی با توجه به ویژگیهای تاریخی قطعاً خودش بهعنوان بمب انگیزه بازیکنان را به جلو هل میدهد و شاید نیازی نیست تا کادر فنی برای مسائل انگیزشی و هوشیار کردن بازیکنان از اهمیت دربی وقت بگذارند و هر چه به این مسابقه نزدیکتر شویم خود بازیکنان به شکل خودجوش از نظر ذهنی آماده حضور در این مسابقه خواهند شد و اتفاقاً همه سعی میکنند دور از هر گونه مصدومیت بهترین فرمشان را به این مسابقه برسانند اما مسأله مهمتر بحث آمادگی فنی و جسمانی است.
همین چند روز قبل پپه لوسادا با جزئیات در مورد برخی آیتمهایی که پرسپولیس باید در بحث بدنی در آنها رشد کند، صحبت کرد. از آن مهمتر پرسپولیس در فاز حمله مشکلات جدی دارد و یحیی به کمک کادرش در این مدت میتواند روی این مسائل به شکل اصولی کار کند.
بدون اردو و بازی تدارکاتی نمیشود
با توجه به فاصله زیاد باقیمانده تا دربی پرسپولیس قطعاً نیاز دارد تا به اردو برود و بازیهای تدارکاتی جدی برگزار کند. مطمئناً حضور طولانی مدت در تمرینات آن هم در یک ورزشگاه و یک شهر بازیکنان را از نظر ذهنی خسته خواهد کرد. ضمن اینکه بحث زمین چمن مناسب هم مطرح است. از این رو پرسپولیس حتماً به برگزاری اردو آن هم در یک کشور خارجی نیاز دارد. پرسپولیس جزو معدود تیمهای نیمه بالای جدول بود که در پیشفصل هم اردوی خارجی نداشت اما حالا به این اردو نیاز پیدا کرده و باید مدتی در محیطی متفاوت تمرین کند و آماده نبرد بزرگ شود. در عین حال این تیم نیاز دارد تا با برگزاری چند بازی تدارکاتی جدی در همین اردو و بعد از آن بازیکنانش را در شرایط مسابقه قرار دهد.
ملی پوشان دو هفته قبل از دربی
با توجه به اینکه احتمالاً هر 5 ملیپوش پرسپولیس همراه تیم ملی به قطر خواهند رفت و یحیی نیمی از بازیکنان تیم اصلیاش را به برای مدتی طولانی در اختیار نخواهد داشت، بیشتر از هر تیم دیگری در راه آمادهسازی نیمفصل دوم با چالش مواجه خواهد شد. در واقع تمرینات پرسپولیس به دو بخش تقسیم میشود. مقطع اول از همین 21 آبان تا زمان بازگشت تیم ملی از قطر است که بدون حضور ملیپوشان برگزار میشود و مقطع دوم از لحظه اضافه شدن ملی پوشان به پرسپولیس تا دربی.
چنانچه فرض کنیم بازی با امریکا در تاریخ 8 آذر آخرین بازی تیم ملی در جام جهانی 2022 باشد، احتمالاً دو، سه روز بعد از آن بازیکنان به ایران برخواهند گشت اما شاید نیاز به ریکاوری و استراحت بیشتر داشته باشند. توجه داشته باشید همین 16 روزی که بازیکنان و کادر فنی پرسپولیس (5 تا 21 آذر) به تعطیلات رفتند و استرحت کردند، بازیکنان ملی پوش در اردوی تیم ملی حضور داشتند و تمرین میکردند. پس آنها حتماً بعد از بازگشت از قطر از یحیی مهلتی میگیرند تا فارغ از فوتبال مدتی استراحت کنند. البته در صورت صعود تیم ملی به دور بعد که احتمالش کم نیست این بازگشت به بعدتر موکول چگونه با بورس پولدار شویم؟ خواهد شد.
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.varzesh3.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ورزش 3» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۶۲۲۴۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
پرسپولیس به دنبال ادامه شکست ناپذیری مقابل استقلال
پرسپولیس در 5 سال اخیر مقابل استقلال شکستی را در جریان بازی متحمل نشده است
تیم استقلال در 11 دربی اخیر موفق به پیروزی مقابل پرسپولیس در جریان بازی نشده است.
به گزارش طرفداری، با برنامه اعلام شده از سوی سازمان لیگ دو تیم پرسپولیس و استقلال در حالی قرار است روز 29 آذر ماه مقابل هم صف آرایی کرده و دربی 99 را برگزار کنند که در 5 سال گذشته استقلالی ها موفق به پیروزی در جریان بازی نشده اند.
نگاهی به آمار تقابل های دو تیم نشان می دهد آخرین برد استقلال در دربی در تاریخ ۱۳۹۶/۱۲/۱۰ رقم خورد که استقلال با تک گل وریا غفوری به پیروزی رسید. از آن تاریخ تا به امروز در ۱۱ دربی متوالی پرسپولیس به ۴ برد و ۷ مساوی در جریان بازی دست یافته است تا رکورد شکست ناپذیری خود را حفظ کند.
اگرچه استقلال در دو دربی حذفی سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ در ضربات پنالتی به پیروزی رسید ولی در آمارهای رسمی برتری در ضربات پنالتی پایان بازی، جز بردها محسوب نمی شود.
برنامه مسابقات هفته های دوازدهم تا پانزدهم لیگ برتر؛ دربی 29 چگونه با بورس پولدار شویم؟ آذر
اخبار داغ
آینده طارمی در پورتو به جام جهانی گره خورد داور جوان فوتبال ایران پس از سانحه رانندگی به کما رفت پل پوگبا: رایولا گفت اجازه نمیدهم سگم هم این قرارداد را امضا کند! واکنش مالدینی به گلزنی دنیل برابر میلان: به عنوان یک پدر فوقالعاده خوشحالم
مدام نگران طرز فکر دیگران درمورد خودتان هستید؟ بخوانید
اگر مدام درگیر این عذاب هستید که دیگران در مورد شما چه فکری میکنند یا چه خواهند گفت سخت در اشتباه هستید و در حال از دست دادن لحظه لحظهی زندگی خوب خود هستید.
- روی چیز هایی تمرکز کنید که واقعا اهمیت دارد
- عقیده خودتان را داشته باشید
- خودتان را بهترین بدانید
- کسب و کار خودتان را راه اندازی کنید
- محرک ها را بشناسید و نسبت به آن ها بی تفاوت باشید
- فکر کردن بیش از حد را کنار بگذارید
- از دیگران نظر نخواهید
- تنها خودتان مسئول کارهایتان هستید
- به دنبال بازخورد سازنده باشید
- هرگز به دنبال راضی کردن دیگران نباشید
- عقیده ها همیشه تغییر می کند
- روی لحظه کنونی تمرکز کنید
- برای جلب رضایت مردم تصمیم نگیرید
- برای رویاهایتان زندگی کنید
- یک الگو داشته باشید
- بدانید که زندگی کوتاه است
- نظر دیگران فقط یک نظر است
- با خودتان صادق باشید
- به عقاید خود احترام بگذارید
به گزارش اقتصادآنلاین، همه ما تمایل به این داریم که در زندگی دوست داشته شویم و به همین دلیل سعی می کنیم خودمان را بهتر از قبل کنیم تا دیگران بیشتر ما را بپسندند اما این یک نوع آزار روانی است که قطعاً سلامت ذهنی ما را به هم می ریزد. وقتی که اجازه می دهیم نظرات دیگران روی ما تاثیر گذار باشد، قطعاً از آن چیزی که واقعاً هستیم، فاصله می گیریم اما چگونه باید این عذاب همیشگی را به پایان رساند؟
روی چیز هایی تمرکز کنید که واقعا اهمیت دارد
وقتی که روی چیز های مهم تمرکز می کنید، کمتر در مورد نقش دیگران و بیشتر در مورد تصویر بزرگتر از خودتان تمرکز می کنید. در نتیجه بیشتر از قبل به فکر خودتان خواهید بود.
به این فکر کنید که اکثر افراد توجه زیادی به شما ندارند
انسان های دیگر درگیر زندگی خودشان هستند و مدام به رفتار شما فکر نمی کنند. قرار نیست همیشه رفتار خود را متناسب با رضایت دیگران تنظیم کنید. پس این موضوع را فراموش نکنید.
عقیده خودتان را داشته باشید
معمولا انسان ها به عقاید و باورهای دیگران بیشتر توجه می کنند و رفتار خود را طبق آن تنظیم می کنند اما شما نباید این گونه باشید. سعی کنید همیشه عقیده خود را برای خودتان نگه دارید و ببینید که واقعاً طرز فکرتان نسبت به زندگی چگونه است و منتظر نظر دیگران نمانید.
خودتان را بهترین بدانید
هیچ کس در زندگی شما به اندازه خودتان واقف بر مسائل و مشکلات نیست؛ پس همیشه ایده ها و عقاید خود را به کار ببرید و مطمئن باشید که این ها بهترین هستند.
بیشتر بخوانید؛
کسب و کار خودتان را راه اندازی کنید
این که مدام می خواهید از دیگران بپرسید که درمورد شما چه نظری دارند، قطعاً همه چیز را به هم می ریزد. پس از این افکار منفی دست بکشید. معمولا اگر بخواهید نظر دیگران را بپرسید، بازخورد منفی خواهید گرفت که ذهن و روان تان را به هم می ریزد. پس خودتان را درگیر مسائل بی اهمیت نکنید.
محرک ها را بشناسید و نسبت به آن ها بی تفاوت باشید
آیا بیش از حد نسبت به مسائل حساسیت نشان می دهید؟ آیا از اینکه اشتباه کنید خجالت می کشید ؟ سعی کنید این افکار را از خودتان دور کنید و به قول معروف پوست کلفت شوید و اجازه ندهید که محرک ها باعث شوند شما اعصابتان را به هم بریزید.
فکر کردن بیش از حد را کنار بگذارید
تفکر بیش از حد قطعاً باعث می شود که شما از قضاوت شدن بترسید و مدام بخواهید رفتار خود را متناسب با رضایت دیگران تنظیم کنید و همین باعث می شود که یک عذاب همیشگی شما را همراهی کند. پس فکر کردن بیش از حد را کنار بگذارید و خودتان را مشغول انجام کار کنید.
از دیگران نظر نخواهید
اگر جزو افرادی هستید که نظر دیگران روی شما تاثیر می گذارد پس از آنها نظر نخواهید، به خصوص از کسانی که ناراضی بوده و از هر چیزی انتقاد میکنند و دیدگاه کلی بدبینانه درباره زندگی دارند. در صورت نیاز و نظرخواهی از دیگران با افرادی که احساس رضایت بیشتری دارند، نظر بخواهید.
تنها خودتان مسئول کارهایتان هستید
ممکن است بسیاری از افراد شما را پند و اندرز دهند و بگویند چگونه باید رفتار کنید و چه کاری را باید انجام دهید اما این واقعیت را در نظر بگیرید که مسئول نتیجه نهایی کارتان شما هستید و آنها مجبور به انجام کار و یا مواجه با عواقب عملکرد شما نیستند پس به نظرات خیلی هم توجه نکنید.
به دنبال بازخورد سازنده باشید
برای تصمیمات مهم حتماً باید عقاید افرادی که به چگونه با بورس پولدار شویم؟ آنها اعتماد دارید را بسنجید و بقیه را فراموش کنید و به دنبال کسانی بگردید که فیدبک و بازخوردهای سازنده دارند.
هرگز به دنبال راضی کردن دیگران نباشید
نمی توان به گونه ای زندگی کرد که انتظارات همه انسان ها برآورده شود. پس با خودتان تکرار کنید که انجام این کار غیر ممکن است. بیش از حد به دنبال رضایت دیگران نباشید و این را بپذیرید که ممکن است بعضی از انسان ها شما را دوست نداشته باشند و این کاملاً طبیعی است.
عقیده ها همیشه تغییر می کند
آگاه باشید که حتی افکار خود شما همواره درباره دیگران تغییر می کند پس اگر افکار خودمان در مورد دیگران می توانند خیلی زود تغییر کند، چرا باید در هر لحظه نگران آنچه دیگران در مورد ما فکر می کنند باشیم. عقیده دیگران هرگز عمیق و محکم نیست و مطمئناً همیشه تغییر خواهد کرد. پس سعی کنید به این قضیه واقف باشید که عقیده آن ها هم متغیر است و ثابت و پایدار نخواهد بود.
روی لحظه کنونی تمرکز کنید
وقتی که مدام خودتان را درگیر افکار و گفته های دیگران کنید، قطعاً لحظات مهم زمان حال را از دست می دهید. تمرکز خود را روی زمان حال بگذارید. در مورد اتفاقات آینده و قضاوت دیگران فکر نکنید و بپذیرد که شما باید در لحظه زندگی کنید.
برای جلب رضایت مردم تصمیم نگیرید
بهتر است در زمان تصمیم گیری بهترین عملکرد را داشته باشید و آگاهانه تصمیم بگیرید که چه چیزی برای شما بهتر است. در مورد تصمیم های بزرگ زندگی با افراد با تجربه مشورت کنید اما در نهایت خودتان تصمیم بگیرید زیرا فقط شما می دانید که چه کاری به نفع خودتان است پس تصمیمی نگیرید که فقط برای جلب نظر مردم باشد.
برای رویاهایتان زندگی کنید
در زندگی لحظاتی وجود دارد که ممکن است برای رضایت دیگران مطابق میلمان رفتار نکنیم و تنها برای رضایت دیگران عمر خود را هدر دهیم. انتخاب اینکه دیگران را نسبت به خود خشنود نگه داریم، تقریباً همیشه منجر به این می شود که شما برای دیگران و نه برای رویاهایتان زندگی کنید.
یک الگو داشته باشید
به دنبال افرادی بگردید که درونا به آنها احترام می گذارید و آن ها می توانند الگوی خوبی در زندگی برای شما باشند و زمانی که کمبود اعتماد به نفس دارید، با وجود آنها بتوانید حال بهتری پیدا کنید و از تجربیات آن ها استفاده کنید.
بدانید که زندگی کوتاه است
هر موقع که احساس کردید این افکار مخرب بیش از حد آزارتان می دهد، به این فکر کنید که زندگی بسیار کوتاه است و قرار نیست لحظات ارزشمند زندگی را صرف فکر کردن به این کنید که دیگران چه نظری در مورد شما دارند.
نظر دیگران فقط یک نظر است
به این فکر کنید که دیگران نظر می دهند اما نظر آنها تاثیری در روند زندگی شما ندارد و فرقی ندارد که به آن توجه کنید یا خیر. در هر صورت نظر آنها در همان ذهنشان باقی خواهد ماند و این شما هستید که در حال پیش بردن زندگی خود هستید.
با خودتان صادق باشید
اگر بیش از حد در مورد تفکر دیگران نگران باشید، قطعاً فرصت های اصلی زندگی را از دست می دهید و نمی توانید با خودتان صداقت کافی داشته باشید. پس سعی کنید قبل از هر چیزی با خودتان صادق باشید. راه و روش خودتان را در زندگی در پیش بگیرید و برای خودتان فیلم بازی نکنید تا بتوانید خود واقعی تان را دوست داشته باشید.
به عقاید خود چگونه با بورس پولدار شویم؟ احترام بگذارید
تا زمانی که عقاید خود را دوست نداشته باشید و به آن ها احترام نگذارید، نمی توانید این توقع را از دیگران داشته باشید. پس این قضیه را در خودتان جا بیندازید که عقاید شما کاملا محترم هستند و چه غلط و چه درست، عقیده شخصی شما هستند و باید به آن احترام گذاشت.
گزارشی از انتشار گاز متان در تهران به ما نرسیده/ همه چیز ناسا دروغ است
شهردار تهران گفت: هنوز از سوی دستگاههای بالادستی چیزی درخصوص انتشار عکسی از سوی ناسا مبنی بر تشکیل ابری از گاز متان در جنوب تهران اعلام نشده است و البته ناسا همه چیزش دروغ است و این هم دروغی دیگر.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری برنا، علیرضا زاکانی شهردار تهران در حاشیه آئین بهرهبرداری از پنج پروژه توسعه و نگهداشت شبکه اصلی مدیریت آبهای سطحی پایتخت در جمع خبرنگاران در پاسخ به سوالی در خصوص انتشار عکسی از سوی ناسا مبنی بر تشکیل ابری از گاز متان در جنوب تهران، اظهار داشت: هنوز از سوی دستگاههای بالادستی چیزی به ما اعلام نشده است و البته ناسا همه چیزش دروغ است و این هم دروغ است.
وی در خصوص راه اندازی پارکینگ امیرکبیر نیز گفت: این پروژه تمام شده و تحویل داده شده است اما باید برای آن پیمانکار گرفته شود لذا در روند مناقصه برای انتخاب پیمانکار قرار گرفته ولی به منطقه اعلام کردیم تا قبل از انجام مناقصه و مشخص شدن پیمانکار این پارکینگ برای استفاده مردم باز شود.
شهردار تهران در خصوص پروژه ساصد، گفت: قدرالسهم مجموعه ارتش در این پروژه مشخص شده و مصوبات لازم از کمیسیون ماده 5 اخذ شده است اما مدل اجرایی که باید در آن وارد شویم در دستور کار قرار گرفته تا پس از آن پروژه به پیش برود.
رنج بیپایان کارگران ساختمانی در میدانهای شهر
بیمه کارگران ساختمانی از آن بحثهایی است که آنقدر بوده و به جایی نرسیده که احتمالا مدیران و برنامهریزان اجرائی، نمایندگان مجلس، کارشناسان و اهالی خانه کارگر به بودن و بطالتش عادت کردهاند. کارگران خانهای هم البته دارند در حوالی خیابان کارگر که سقفش برای همه کارگران سایه ندارد.
مدتهای زیادی میشود که آنها میهمان میادین بزرگ و حتی کوچک شهر شدهاند؛ میگویم شهر، چون از آبادی مشخصی صحبت نمیکنم، بلکه منظورم شهرهای زیادی است که آنها را میشناسند و به دیدنشان در میادین مختلف عادت دارند، فرقی هم نمیکند که اندازه این شهر چه عددی را نشان میدهد، آنها هستند، دور دایره میادین، حلقه میزنند و با هم گپ و گفت میکنند.
به گزارش شرق، گاهی اوقات هم ساکت و جداافتاده از یکدیگر در دود سیگارهایشان گم میشوند. خیلی وقت است که میخواهم چند ساعتی در کنارشان باشم، یک بار در شمال و یک بار هم در جنوب و چند سال پیش هم در شیراز گفتم دل را به دریا بزنم و اوقاتی از سفر را من هم دایرهنشین این میادین باشم، اما نشد.
تا اینکه دو یا سه روز پیش خبر از راه رسید، بهزودی هوا سرد میشود. خوشحال شدم، برای سرمایی که میخواست کمی دست و پای آفتاب دلگیر این روزها را جمع کند، اما باز به آنها فکر کردم، سرما جمعشان را قاب میگیرد، چون کمی بیشتر به هم نزدیک میشوند و در هم میلولند. گاهی آتشی روشن میکنند، درون یک حلبی فرتوت و گرمایش را به عدالت نفس میکشند. در خنکای هوا بیشتر دیده میشوند، عجیب به نظر میرسند، برای همین نگاه رهگذران گرفتار شهر را میدزدند.
باور کنید حال و روز سخت آنها در سرما دیدنیتر میشود. آه میکشیمشان و در سرسام شهر مثل بخار دهان محو میشوند. شما هم احتمالا میگویید آنها چه طاقتی دارند که در سرمای هفت صبح ایستادهاند تا نانی پیدا شود. همان جمله اوستا رضا که که ترجیعبند حرفهایش بود و مدام میگفت ناندرآوردن خیلی سخت شده است.
روبهروی پنجره خانهام در گوشه دورافتادهای از پایتخت، میدان کوچکی هست که هر وقت از بالا نگاهش میکنم، شبیه یک فنجان قهوه است. تکان نمیخورد. مبهوت روی زمین نشسته است و جانش را پناه آنها کرده است. پنجرههایی که رو به سیمای درد باز میشوند انگار جانی مضاعف دارند و به سادگی میتوانند تمام وجود آدم را درگیر کنند.
گاهی سرم را تکان میدهم که افکارم به هم بریزند و بعد برای خود تصویر تازهای درست میکنم. مثلا هرازگاهی فکر میکنم میدان میخندد و آنها دندانهای زخمی و ناخوش این لبخند هستند که بیرون میریزند. میگویند ما کارگران ساختمانی هستیم، اما همین خودش یک علامت سؤال است که آیا واقعا یک ساختمان با آن همه آجر و سیمان و خاک و گچ روی دوش این آدمهای خسته بالا میرود؟
این را در همان میدان کوچک روبهروی پنجره خانهام از رضا پرسیدم. چند روز پیش همین که زمزمه سرمای هوا شروع شد، یک روز صبح از خانه بیرون زدم و یکراست رفتم و یکپا در همان میدان کوچک ایستادم. حسابی چشم چرخاندم.
همه آنها مثل هم بودند با رنگهای متنوعی که جامههایشان را شبیه بناهای فرسوده قدیمی کرده بود. رضا را انتخاب کردم. جلو رفتم، جلوی او ایستادم، کمی نگاهش کردم، خندید، گفتم خبرنگارم، سکوت کرد، ساده و خیلی ساده با کمی لبخند در پاسخ به برق چشمانش گفتم با من صحبت میکنی؟ گفت نامم رضاست، اما بچهها رضا دردانه صدایم میزنند. ۱۸ ساله بود.
خودش گفت ۱۸ ساله هستم. وقتی از او پرسیدم چند سال داری، پاسخش این بود: «چندساله به من میخورد»؟ نمیدانم چرا این را گفت، اما من هم ترسیدم جوابش را بدهم، میخواستم بگویم ۳۰ سال، اما سکوت کردم. گفت ۱۸ ساله شدهام. لهجه شیرینی داشت. کلامش را دوست داشتم. صدایش که در گویشش گره میخورد یاد فیلم شیر سنگی میافتادم. سفت و محکم میایستاد و سفت و محکم مینشست. شانههای پهنی داشت و دستانش بزرگ بودند.
با او که دست دادم، دستانش تا مچم بالا آمدند. برای لحظهای فکر کردم که دستانم گم شدهاند. خشک بود، شبیه برزنت یا شاید شبیه عکسهایی که زمینهای خشک را نشان میدهند، ترکهای بزرگ داشت. کف دستهایش را میگویم. از راه دوری میآمد. از بخش دیگری از زمینهای سرزمینم. نان برای خانهاش میبرد.
آخرین فرزند خانه بود که نقش بزرگترین فرزند مادرش را ایفا میکرد: «من از همه کوچکترم. دو تا برادر دارم، دو تا خواهر که همه از من بزرگتر هستند، اما برادرهایم کمکی نمیکنند. خواهرهایم ازدواج نکردهاند. پدرم فوت کرده است و خرج مادر و خواهرهایم با من است». کار در ساختمان را از همان شهر خودشان آغاز کرده بود.
تا چند سال آجر بالا میبرده و نخاله پایین میآورده است، اما میگوید چندسالی میشود که تقریبا همه کاری بلد است. تعجب میکنم. برای یک ۱۸ ساله از چه زمانی باید کار در کارگاههای ساختمانی آغاز شده باشد که چند سال بار روی شانههایش بگذارد و چند سال هم باشد که همه کاری بلد است. دوباره به دستانش نگاه کردم. باز شبیه عکسهایی بود که زمینهای ترکخورده و خشک را نشان میدهد. از او با طعم لبخند پرسیدم که واقعا این ساختمانها را شماها میسازید که چگونه با بورس پولدار شویم؟ خندهاش کش آمد.
یک نانبیار خانواده که ۱۸ ساله است و از شهرش جدا شده، به پایتخت آمده، نامش کارگر ساختمانی است و مادرش خیلی قبلترها به او دردانه گفته بوده است، چون یکتنه برای خانه نان میبرد. وصف دردانهبودنش هم تا تهران آمده است. چقدر درآمد داری آیا کفاف خرج خانه را میدهد؟
ناصر همدانی یکی دیگر از آدمهای میدان بود. ۲۵ سالش میشد. زن داشت و دو فرزند کوچک. پاسخ این پرسشم را او داد. نمیدانم چرا فکر کردم میتواند برادر دوقلوی رضا باشد. جامهاش، دستانش، کلاه بافتنی روی سرش که قبل از شروع پیشانی ایستاده بود و دستان بزرگش که شبیه زمینهای ترکخورده بود، بیوقفه رضا را تکرار میکرد. «در بهترین حالت روزی ۳۰۰ هزار تومان درآمد داریم. حالا شما حساب کن ببین در ماه چقدر میشود. البته ما اگر بتوانیم یک هفته دائم سر کار باشیم خدا را هزار بار شکر میکنیم، اما یادم نمیآید هر روز یک ماه را سر کار بوده باشم. زمستانها که دیگر بیشتر تعطیلیم و در میدان چرت میزنیم».
بازار ساختوساز مسکن نیاز به بازخوانی ندارد. همه میدانند که در شرایط حاکم بر اقتصاد کشور احتمالا بسازبفروشها هم ترجیح میدهند هر روز میهمان چهارراه استانبول شوند. وقتی بسازبفروشها بیکار شوند کارگران ساختمانی هم چاره ندارند جز اینکه به میدانهای شهر پناه بیاورند. «حداقل اینگونه به خیابانها نگاه میکنند و از رفت و آمد ماشینها و از دیدن آدمهایی که شاید هرازگاهی بخندند لذت میبرند».
این جمله آخری را ناصر گفت. لهجه شیرین شهروندان تبریزی را داشت که دل آدم را میبرد. او میگفت ما خیلی کاری باشیم نصف ماه را کار داریم. کارگرها روزی ۳۰۰ هزار تومان بگیرند، کلاهشان را بالا میاندازند، اوستاکارها هم با روزی ۵۰۰ هزار تومان دست و پایشان را گم میکنند.
ناصر کمی گرد بود، از آن آدمهای فربه که دگمههای پیراهنشان از یکی تا دیگری شبیه لبخند میشود. شاید برای همین تمام صورتش پر از اخم و خستگی بود، چون پیراهنِ تنش حداقل با پنج یا شش لبخند که به هم دل داده بودند، پیکرش را دربر گرفته بود. نکته تلخ حرفهای ناصر مسئله بیمه بود. او میگفت، زمان زیادی است که آرزوبهدل ماندهایم تا بیمه شویم. کارگرهای ساختمانی دیگر به مشکل بیمه عادت کردهاند. نداشتن بیمه را با دکترنرفتن جبران کردهایم. خیلی از ما پر از زخم و وصلهپینههای چروک شدهایم که دارو و درمان هم کاری برای آنها نمیکند. رضا دردانه با خنده وسط بحث آمد چگونه با بورس پولدار شویم؟ که ناصر خان دندانهایت را نشانش بده.
بیمه کارگران ساختمانی از آن بحثهایی است که آنقدر بوده و به جایی نرسیده که احتمالا مدیران و برنامهریزان اجرائی، نمایندگان مجلس، کارشناسان و اهالی خانه کارگر به بودن و بطالتش عادت کردهاند. کارگران خانهای هم البته دارند در حوالی خیابان کارگر که سقفش برای همه کارگران سایه ندارد.
معلوم نیست یک بیمه چقدر باید مشکل و کار داشته باشد که کلی متولیان ریز و درشت از میدان بهارستان تا ساختمان خانه کارگر در حوالی خیابان کارگر هنوز نتوانستهاند این کمترین حق بشری را برای کارگران ساختمانی مرتفع کنند. اصلاحیه ماده ۵ بیمه کارگران ساختمانی اواخر سال ۹۹ وارد مجلس شد و اوایل سال ۱۴۰۰ چگونه با بورس پولدار شویم؟ به صحن علنی مجلس رفت.
این طرح که میتوانست مشکل بیمه کارگران ساختمانی را حل کند، همان زمان برای بررسی بیشتر به کمیسیون اجتماعی برگشت خورد. قرار بود ظرف مدت کوتاهی طرح مجددا به صحن بازگردد و به رأیگیری گذاشته شود، اما نهتنها در سال ۱۴۰۰ اصلاحیه به صحن برنگشت، بلکه زمانی که در فروردین ۱۴۰۱ در صحن به رأیگیری گذاشته شد، با ایراد یکی از نمایندگان مجددا به کمیسیون اجتماعی بازگشت.
البته ظاهرا طرح فوق به صحن بازگشته است، اما همچنان معلوم نیست بیمه این کارگران چه زمانی میخواهد به خان آخر برسد. کاش بوروکراسیهای اجرائی میدانستند که دهلیزهای فشل و زمانبر آنان به قیمت ماندگاری چه دردها و زخمهایی تمام میشود.
میکائیل صدیقی، رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان و مشاور کانون عالی کارگران ساختمانی سراسر کشور، با اشاره به شرایط دشوار کارگران ساختمانی کشور میگوید: در سال جاری، وضعیت ساختوساز به دلیل شرایط اقتصادی کشور خوب نبوده؛ بهطوریکه میتوان ادعا کرد رکود در بخش ساختوساز حاکم است، خیلی از کارفرمایان جرئت ورود به این بخش را ندارند و ریسک نمیکنند در ساختوساز سرمایهگذاری کنند.
او ادامه میدهد: در این شرایط، طبیعی است که سرمایهها به بخشهای دیگری رفته که ریسک کمتری دارند.
صدیقی با بیان اینکه «امسال شرایط خوبی نداشتیم» به ایلنا میگوید: از ابتدای سال، فقط ۵۹ هزار و خردهای جواز کسب در استان تهران صادر شده است. استان تهران معمولا گستردهترین و پرساختوسازترین استان کشور است؛ بنابراین اگر آمار ناچیز تهران را به سراسر کشور تعمیم دهیم، برآورد کلی ناامیدکننده است. بدون تردید دود این اوضاع قبل از همه به چشم کارگران این بخش رفته است؛ هم بیکاری کارگران ساختمانی افزایش یافته و هم بیمه کارگران ساختمانی معطل مانده است.
این آثار منفی به گفته صدیقی، معلول بیکاری گسترده است: کارگران ساختمانی بیکارشده به اجبار رو به مشاغل دیگر آوردهاند؛ مشاغلی که در زمره مشاغل کاذب جای میگیرند. اینها در استانهای بزرگ و در کلانشهرها دستفروشی میکنند و در استانهای مرزی، کولبری. حتی به خارج کشور مهاجرت میکنند.
این مهاجرت، تبعاتی دارد؛ کارگران و استادکاران متخصص ساختمانی در کشورهای چگونه با بورس پولدار شویم؟ همسایه، معمولا به کارهای نامرتبط مشغول میشوند. استادکار داریم که در کردستان عراق ظرفشویی میکند یا در رستوران گارسون است. این شرایط غمبار در شأن کارگران و استادکاران ایرانی نیست و مسئولان باید پاسخگوی این وضعیت باشند.
مشاور کانون عالی کارگران ساختمانی کشور اضافه میکند: هیچ زمان شرایط زندگی کارگران جزء اولویتهای تصمیمسازان نبوده است. امروز چگونه با بورس پولدار شویم؟ در استان کردستان ۵۰ درصد کارگران و استادکاران ساختمانی بیکارند؛ در میان باقی نیز نیمهبیکار و موقتیکار زیاد داریم؛ کارگری که سر میدان میایستد و در ماه نهایت ۱۰ یا ۱۵ روز کار دارد یا استادکاری که روزمزد کار میکند، شاید فقط یکسوم ماه را شاغل باشد. هوا که رو به سردی برود، آمار بدتر میشود؛ در فصول سرد سال شاید ۲۰ درصد کارگران هم سر کار نباشند.
صدیقی آمارها را جمعبندی میکند: شواهد عینی نشان میدهد ۵۰ درصد استادکاران ساختمان بیکار هستند و به اجبار به شغلهای دیگر روی آوردهاند؛ شغلهایی که هیچ تناسبی با تخصص و مهارت آنها ندارد.
در این میان، اصلاحیه بیمه کارگران ساختمانی همچنان در کمیسیون اجتماعی مجلس معطل مانده و به صحن نمیآید. رفت و برگشت این اصلاحیه در راهروهای مجلس، سه سال تمام به درازا کشیده و در این بازه زمانی طولانی، حتی یک کارگر ساختمانی جدید بیمه نشده است.
رئیس کانون انجمنهای صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان از این اهمال طولانی انتقاد میکند و میگوید: سه ماه پیش درباره اصلاحیه بیمه در مجلس رأیگیری شد؛ روز اول، موارد اصلی اصلاحیه تصویب شد، اما در روز دوم، یک نماینده به جزئیات یک بند از اصلاحیه ایراد گرفت و این اصلاحیه برگشت خورد به کمیسیون اجتماعی و اکنون سه ماه است که طرح در کمیسیون اجتماعی گیر افتاده است.
صدیقی با بیان اینکه «خیل عظیمی از کارگران ساختمانی کشور مدتهاست که در صف بیمه ایستادهاند و این صف اصلا جلو نمیرود»، میگوید: پیگیریهای ما نشان میدهد بیش از ۵۰۰ هزار کارگر ساختمانی در صف بیمه هستند. این آمار یعنی ۵۰۰ هزار خانواده در کشور فقط منتظر یک اصلاحیه هستند که فقط اصلاحیه است و نیازی به تأیید شورای نگهبان هم ندارد؛ فقط نمایندگان مجلس تصویب کنند، کار تمام است؛ بنابراین ۵۰۰ هزار خانواده منتظر تصویب یک اصلاحیه توسط نمایندگان مجلس هستند تا بتوانند از اولین و سادهترین حقوق شغلی خود یا همان «بیمه تأمین اجتماعی» بهرهمند شوند. اصل ۲۹ قانون اساسی تأکید دارد بیمه حقی است همگانی و باید تمام کارگران کشور بدون استثنا بیمه شوند؛ این اصل قانونی دهههاست اجرا نشده.
او اضافه میکند: سه سال است بیمه کارگران ساختمانی متوقف شده؛ در این مدت هیچ کارگر ساختمانی بیمه نشده است. نهتنها کارگران بیمه نشدهاند، بلکه دست تأمین اجتماعی باز بوده که بیمه کارگران ساختمانی -که واقعا کارگر هستند- را قطع کند به این بهانه که منابع کافی ندارد؛ درحالیکه سازمان هر سال ۱۵ درصد از هزینه جواز کسب را از کارفرمایان به خاطر بیمه کارگران ساختمانی گرفته؛ هفت درصد هم هر ماه از کارگران بیمهشده گرفته است. چرا وقتی سه سال است هیچ کارگر جدیدی بیمه نشده، چند هزار میلیارد تومان در همین مدت بابت بیمه کارگران ساختمانی گرفتهاند؟ این پولها کجا رفته؟
صدیقی این شرایط را محصول استیلای رویکرد سرمایهداری میداند و اضافه میکند: اگر جز این بود، خیلی پیش از این، اصلاحیه بیمه کارگران ساختمانی به تصویب میرسید. یک اصلاحیه یکبندی نباید سه سال در راهروهای مجلس شورا معطل بماند. در این مدت، ما تشکلهای کارگری به شیوههای مختلف پیگیر کار بودهایم؛ با نمایندگان مجلس صحبت کردهایم، نامه نوشتهایم، اما نتیجهای حاصل نشده است.
او در پایان میگوید: واقعا نمیدانیم چرا اصلاحیه بیمه کارگران ساختمانی تصویب نمیشود؟ نمایندگان مجلس باید پاسخگوی کارگران باشند و به این سؤال پاسخ دهند که وقتی با یک امضا میتوانند ۵۰۰ هزار خانواده را در این شرایط اقتصادی از حق بیمهشدن برخوردار کنند، چرا تعلل میکنند؟ چه کاری از این مهمتر دارند؟
از میدان که خارج میشوی بارش روی شانههایت میماند. زندگی چندساعته در دایرههای شهر با کارگران ساختمانی، شبیه حلقه کوچکی از آدمهاست که دور هم ایستادهاند و اندوه پیچیدهای را دست به دست هم میدهند. در این دایره همه چیز سرگیجه میگیرد، حتی رهگذرانی که از کنار آن میگذرند و آه میکشند که چگونه در سرمای صبح میشود در هم لولید تا دستی دراز شود و اندکی زندگی را بیدریغ تعارف کند.
حتما دیوار تمام ساختمانهای شهر که کارگران ساختمانی از آن بالا رفتهاند، گفتنیهای زیادی دارند؛ کاش میشد سخن بگویند. خط فقر ۱۸ میلیون تومانی با درآمدی که در ماه به زور قدش به نصف خط فقر هم نمیرسد و آدمهایی که بیمه برایشان رؤیا شده است، اما حجم کارشان کمر را خم میکند؛ کلمات، توانی برای حیات ندارند. با اوستا رضا شاید بیشتر از همه صحبت کردم، اما او کمتر از همه حرف زد. پیر بود، شاید ۷۵، ۷۶ یا ۷۷ساله. کلماتش در هم گره داشت، مفهوم نبود، جز این جملهاش که هی تکرار میشد: «ناندرآوردن خیلی سخت شده است. ».
دیدگاه شما