رابطه حجم مبنا و صف خرید در بازار بورس چیست؟
بسیاری از تحلیلگران بورس اعتقاد دارند بین حجم مبنا و صف خرید ارتباط وجود دارد، در این مقاله رابطه حجم مبنا و صف خرید را بررسی خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
رابطه حجم مبنا و صف خرید در بازار بورس چیست؟
بسیاری از تحلیلگران بورس اعتقاد دارند بین حجم مبنا و صف خرید ارتباط وجود دارد.
به زبان ساده حداقل تعداد سهام یک شرکت است که باید در طول روز، معامله شود تا قیمت آن سهم، بتوانـد براساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش یابد.
حجم مبنا در واقع چهارچوب و ساختاری است که مانع از نوسان بیش از اندازه سهم ها در بازار می شود.
این فاکتور اجازه می دهد تا تمام فعالان بازار بورس از جمله سرمایه گذاران ، شرکت ها و کارگزاری ها بتوانند با اطمینان بیشتری در این بازار به معامله بپردازند.
هدف از تعیین حجم مبنا این است که سرمایه گذاران اطمینان داشته باشند که نوسانات قیمت سهام در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت صورت گرفته است.
در این حالت حجم مبنا می تواند جلوی ایجاد قیمت های غیر واقعی و کاذب را در بازار بگیرد.
در واقع وجود حجم مبنا به این خاطر است که یک سهم با حجم خرید کم، نوسان شدید قیمتی را تجربه نکند.
برای مشاهده حجم مبنای مربوط به هر نماد بورسی، میبایست در سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران (tsetmc.com) به جستجوی نماد موردنظر پرداخت.
حجم مبنا در بورس
در هر بازاری کسب و کارهای فراوانی وجود دارد و با به وجود آمدن هر نوع کسبِ درآمدزایی، امکانِ پیش آمدن هر گونه مشکلِ خارج از چهارچوبی فراهم خواهد آمد. برای پیشگیری از چنین مصائبی بازار بورس ایران کلیدواژه جدیدی را تحت عنوان حجم مبنا به لغتنامه بورس اضافه کرد. که در بازار بورس شبیه یک سد قدرتمند و غیرقابل نفوذ عمل میکند و اجازه نمیدهد قیمت سهام شرکتها هیجانی و بیرویه رشد کنند. از سوی دیگر حجم مبنا کاهش ارزش سهام را هم کنترل میکند و نمیگذارد قیمتها با شیبی تند دچار سقوط شده و سهامداران را به ورشکستگی بکشانند.
منظور از حجم مبنا چیست؟
حجم مبنـا، حداقل تعداد سهامی است که شرکت موظف است در طول روز آنها را معامله کرده و مورد داد و ستد قرار دهد، تا قیمت اصلی سهام بتواند در دامنه ماکزیمم و مینیموم قیمت خود نوسان پیدا کند. اگر یک روز تعداد سهم معامله شده یک شرکت به عدد حجم مبنا نرسد، به همان میزان درصد نوسان قیمت آن سهم کاهش پیدا خواهد کرد. از سال 1382 که این ویژگی به بازار بورس اضافه شد، این عدد چندین بار در شرایط مختلف تغییر پیدا کرده است.
طبق مصوبه تصویب شده در سال 1393، حجم مبنای تمام شرکتهای بورسی معادل 4 در 10 هزار سهام شرکت است، البته با در نظر گرفتن این موضوع که حداقل ارزش مبنا برای همه شرکتها برابر 5 میلیارد تومان و حداکثر ارزش مبنا برای شرکتهایی با سرمایه بالای 2 هزار میلیارد، 12 میلیارد تومان باشد.
حداکثر ارزش مبنای در نظر گرفته شده برای شرکتهایی که سرمایهشان کمتر از 2 هزار میلیارد تومان است، 10 میلیارد تومان تعیین شده. در حال حاضر حجم مبنای تصویب شده برای شرکتهای حضور یافته در بازار بورس 0.0008(هشت هزارم) است. این را هم اضافه کنیم که نیازی نیست خودتان حجم مبنا را محاسبه کنید چرا که در سایت بورس تهران حجم مبنای هر سهم قرار گرفته است؛ با این حال خوب است که روش محاسبه آن را هم به معلوماتتان اضافه کنید:
10000/(تعداد سهام شرکت * 4) = حجم مبنا
حجم مبنای به دست آمده را در قیمت پایانی آخرین روز کاری که چهارشنبه است ضرب کنید؛ اگر عدد به دست آمده در آخرین روز کاری عددی بین 50 تا 120 میلیارد ریال بود، حجم مبنا برای شنبه که اولین روز کاری است همان عدد به دست آمده از فرمول بالاست اما اگر عدد حاصل شده کمتر از 50 ملیلیارد ریال بود، حجم مبنا برابر خواهد بود با 50 میلیارد ریال تقسیم بر قیمت پایانی آخرین روز کاری.
حجم مبنا به زبان ساده
فهم معنای واقعی حجم مبنا، در ظاهر کمی دشوار به نظر میرسد بنابراین اجازه بدهید با یک مثال ساده و قابل لمستر آن را برایتان توضیح بدهم.
فرض کنید امروز شما یک کالای ارزان قیمت مثل خودکار را که نهایتا 5 هزار تومان ارزش داشته باشد، به قیمت 100 هزار تومان از دوستتان خریداری میکنید. با این 100 هزار تومان پولی که شما بابت یک خودکار پرداخت کردهاید، قیمت خودکار در بازار بالا نخواهد رفت، چرا که حجم کالای خریداری شده با این قیمت بسیار کم، محدود و غیرواقعی بوده است. اما اگر حجم این خرید را در سطح کشور هزاران برابر کنیم، قیمت آن کالا بالا خواهد رفت، چرا که حجم معاملات عظمت پیدا کرده است. حجم مبنا همان مبنایی است که تعداد خرید و فروشها را سنجیده و تصمیم میگیرد تا چه اندازه آنها را در میزان تغییرات اثر بدهد. وجود حجم مبنا اجازه نمیدهد هرکسی با یکی دو خرید و فروش جزئی و با پول کم، ارزش سهام را مثبت یا منفی کرده و در مسیر معاملات اختلال ایجاد کند.
طبقه بندی حداقل ارزش | ارزش |
حداقل ارزش مبنای بازار اول و دوم فرابورس | ۵۰ میلیارد ریال |
حداقل ارزش مبنای تابلو زرد | ۲۰ میلیارد ریال |
حداقل ارزش مبنای تابلو نارنجی | ۱۰میلیارد ریال |
حداقل ارزش مبنای تابلو قرمز | ۵میلیارد ریال |
طبقه بندی حداکثر ارزش | ارزش |
حداکثر ارزش مبنای شرکت با سرمایه ۲۰ هزار میلیارد ریال و بالاتر | ۱۲۰میلیارد ریال |
حداکثر ارزش مبنای شرکت با سرمایه کمتر از ۲۰ هزار میلیارد ریال | ۱۰۰میلیارد ریال |
قیمت پایانی چیست؟
قیمت پایانی به طور ساده عبارت است از قیمتی که بر اساس میانگین وزنی معاملات هر نماد در یک روز به دست میآید. اما آنچه که قیمت پایانی در بورس تهران را از نمادهای مورد معامله در فرابورس جدا میکند میزان حجم مبنا تعیین شده از سوی هر یک از این بازارها است. درحالی که بورس تهران حجم مبنا نمادها را بر اساس قوانین داخلی محاسبه میکند، مطابق با دستورالعملهای به کار گرفته شده در فرابورس، حجم مبنا برای تمامی نمادهای تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس این بازار «عدد یک» در نظر گرفته شده است.
بنابراین قیمت پایانی در هر یک از نمادهای فرابورسی برابر با میانگین موزون تمامی معاملات انجام شده در روز خواهد بود. این در حالی است که نمادهای بورسی باید برای به دست آمدن قیمت پایانی هر روز عدد حاصل از میانگین وزنی را متناسب با حجم مبنا تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس تعیین شده برای آن نماد تعدیل کنند.
لازم به ذکر است از تاریخ ۱۲ اسفند ۹۸، حجم مبنا در شرکت های بورسی تغییر کرده و در شرکت های فرابورسی نیز حجم مبنا جهت محاسبه قیمت پایانی قرار داده شده و دیگر حجم مبنای این شرکت ها یک نیست. که در ادامه به توضیح جزییات این قانون نیز پرداخته خواهد شد.
کارکرد قانون جدید حجم مبنا در بورس
کارکرد تغییر قانون حجم مبنا، به نوعی هم اسکیل کردن روند رشد با وضعیت ورود نقدینگی در بازار است. در بازار فرابورس، انتظار می رود این قانون از سرعت رشد بازار کم کند، اما این موضوع تاثیر خود را بیشتر در سهام شرکت های کوچک تری نشان خواهد داد که پیش از این و در عدم وجود حجم مبنا با دستکاری قیمت ها، پروژه شدن و با حجم کوچکی از پول رشد می کردند.
گرچه حجم معاملات اکثر این شرکت ها بیش از دو برابر فرمول اتخاذ شده در روز می باشد و با توجه به در نظر گرفتن قیمت پایانی آخرین روز معاملاتی هفته برای محاسبه حجم مبناء هرچه قیمت بالاتر برود نیاز به حجم مبنای کمتری خواهد بود و این موضوع قیمت ها را به سمت بالاتر سوق می دهد.
بنظر می رسد این قانون کمک کند، نزولی شدن متداوم و قفل شدن در صف فروش نداشته و در صف فروش نیز حجم متناسبی دست به دست شود که با ورود سهامدار جدید از شدت نزول کاسته خواهد شد و در صورت عدم معامله قیمت پایانی ترمز نزول قیمت را خواهد کشید و این مسئله در روزهای منفی به کمک بازار خواهد آمد.
در مجموع با توجه به ورود حجم بالایی از نقدینگی، انتظار می رود چهارچوب های قانونی نیز به مراتب حرفه ای تر و تکمیل شوند، این قانون کمک می کند قیمتها مبتنی بر حجم های واقعی تر مشخص شده و اثر قیمت سازی در بازار کمرنگ تر شود.
در انتها، توضیح ساده این مفهوم چنین است که اگر حجم مبنا برابر با حجم معاملات یک روز یک نماد باشد، قیمت پایانی معاملات آن روز برابر با میانگین وزنی تمامی معاملات در روز یاد شده خواهد بود. اما اگر میزان معاملات انجام شده در یک روز تنها درصدی از حجم مبنا باشد دیگر نمیتوانیم قیمت پایانی را تنها با گرفتن میانگین وزنی از همه معاملات آن روز به دست بیاوریم.
چگونگی محاسبه حجم مبنا
برای آنکه چگونگی به کارگیری حجم مبنا را به خوبی توضیح دهیم با مثالی ساده کار را پی میگیریم. فرض کنید که یک نماد، حجم مبنایی برابر با ۲ میلیون سهم دارد. در چنین شرایطی اگر قیمت پایانی این نماد در روز گذشته ۱۲۰ تومان باشد و میزان معاملات آن در روز مورد نظر به یک میلیون سهم (یعنی ۵۰ درصد حجم مبنا) برسد.
در اولین قدم از محاسبه قیمت پایانی روز جاری، ابتدا میانگین وزنی معاملات آن روز را به دست میآوریم. سپس تفاوت میانگین به دست آمده با قیمت پایانی روز گذشته را در نسبت معاملات امروز به حجم مبنا ضرب میکنیم و آن را به قیمت پایانی روز گذشته اضافه خواهیم کرد تا قیمت پایانی به دست آمده در این روز محاسبه شود. در این حالت اگر فرض کنیم که میانگین وزنی معاملات روز جاری ۱۳۰ باشد، قیمت پایانی نماد برابر با ۱۲۵ تومان خواهد بود.
میانگین وزنی معاملات امروز: ۱۳۰
قیمت پایانی روز گذشته: ۱۲۰ تومان
حجم مبنا: ۲ میلیون سهم
حجم معاملات روز جاری: ۱ میلیون سهم
تفاوت میانگین وزنی معاملات امروز با قیمت پایانی در روز گذشته:
۱۳۰-۱۲۰=۱۰
تعدیل با حجم مبنا:
۵=۱۰*۰.۵
قیمت پایانی امروز:
۱۲۵=۱۲۰+۵
بنابراین مبنای تغییرات قیمتها و سقف مجاز نوسان روز بعد، در بازه ۵ درصد مثبت و ۵ درصد منفی خواهد بود.
مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه موضوعات در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.
حجم مبنا به چه معناست؟خبری که احتمالا بورس را متاثر کند
برای دریافت مشاوره، دمو رایگان و دانلود لیست قیمت لطفا اطلاعات فرم ذیل را وارد نمایید.
حجم مبنا حداقل تعداد سهامی است که باید مورد معامله قرار گیرد تا سهم بتواند تا دامنه نوسان کامل رشد یا افت داشته باشد حجم مبنا برای کنترل رشد بیرویه قیمت سهام در سال ۱۳۸۲ تصویب شد.
بر این اساس و در ابتدای این قانون اساس بر این بود که ۱۵ درصد از کل سهام یک شرکت طی یکسال مورد معامله قرار گیرد و روزهای کاری سال ۲۵۰ روز فرض شده بود که بر آن اساس حجم مبنای روزانه یک سهم ۰٫۰۰۰۶ (شش ده هزارم) کل سهام شرکت میشد.
اما در سال ۱۳۸۳ نحوه محاسبه تغییر کرد و از ۱۵ درصد به ۲۰ درصد افزایش یافت و حجم مبنا به ۰٫۰۰۰۸ (هشت ده هزارم) کل سهام افزایش یافت.
بعنوان مثال چنانچه تعداد سهام شرکتی ۲۰۰ میلیون باشد حجم مبنای آن ۱۶۰ هزار سهم خواهد بود.
حال اگر حداقل ۱۶۰ هزار سهم شرکت معامله شود، قیمت پایانی سهم برابر با میانگین موزون قیمتهای معاملات خواهد بود و اگر کمتر از ۱۶۰ هزار سهم معامله شود قیمت پایانی با استفاده از نسبت حجم مبنا پوشش داده شده محاسبه میشود.
مثلاً اگر میانگین موزون قیمت سهام نسبت به روز قبل ۴۰ تومان افزایش یافته است و میزان سهام معاملهشده ۸۰ هزار سهم است، قیمت پایانی (بسته شدن) سهم ۲۰ تومان افزایش خواهد یافت.
تاثیرات حجم مبنا بر نوسانات قیمت سهام
وقتی تعداد سهام یک شرکت زیاد باشد، طبیعتا حجم مبنای بیشتری نیز خواهد داشت و به همین دلیل، در معاملات سهام شرکتهای بزرگ که حجم مبنای بالایی تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس دارند، گاهی اوقات نوسانات کمتری را نسبت به سهام شرکتهای کوچک شاهد هستیم.
کسانی که به فکر نوسانگیری هستند، دل خوشی از نوسانات کم ندارند، زیرا سودشان به فراوانی نوسانات در کوتاهمدت استوار است، به همین دلیل اغلب اوقات در سهام شرکتهای کوچک و مخصوصا سهام پذیرفته شده در فرابورس معامله میکنند (زیرا حجم مبنای سهام تمامی شرکتهای پذیرفته شده در فرابورس ۱ است).
چرا حجم مبنای برخی از شرکتها ۱ است؟
این قانون فرابورس است که شرکتهایی که در بازار فرابورس پذیرفته شدهاند حجم مبنای ۱ دارند.
همچنین نمادها در روز بازگشایی (بعد از مجمع، بعد از تعدیل، بعد از شفاف سازی و…) با حجم مبنای ۱ بازگشایی میشوند.
شرکت بورس اوراق تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس بهادار تهران با صدور اطلاعیهای اعلام کرد:
با توجه به افزایش قابل ملاحظه ارزش معاملات در اکثر نمادهای بورس اوراق بهادار تهران و بمنظور ارتقای سطح اثربخشی و کارآمدی مدل محاسباتی حجم مبنا براساس بررسیهای بعمل آمده و تقاضای بورس اوراق بهادار تهران و همچنین مصوبه هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار و شورای عالی بورس، شیوه محاسبه حجم مبنا از روز دوشنبه، ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ به این شکل محاسبه میگردد:
در فرمول جدید حجم مبنا کف و سقف ارزش مبنای معاملاتی که از آن حجم مبنای سهام هر شرکت محاسبه میشود، تعیین شده است.
بر این اساس برای بورس و بازار اصلی فرابورس کف ارزش مبنا حدود ۵ میلیارد تومان در نظر گرفته شده است بررسیها نشان میدهد براساس آمار معاملاتی چهارشنبه تقریبا ۱۲۵ شرکت با جهش بیش از ۱۰ برابر حجم مبنا مواجه خواهند بود. برای قریب به ۲۸۰ نماد نیز حجم مبنا نسبت به قبل افزایش مییابد.
هر چه حجم مبنا بیشتر باشد روند رسیدن قیمت پایانی به آخرین معاملات کندتر نیز خواهد شد زیرا باید معاملات با حجم بیشتری از سهام در یک قیمت نسبت به قیمت پایانی انجام شود تا میانگین قیمتی روزانه خود را به آخرین معاملات برساند.
در نتیجه شدت نوسان سهام طی روزهای متوالی میتواند بهشدت کاهش یابد البته باید به ارزش بالای معاملات نیز در کنار این متغیر توجه داشت اما تغییرات نسبت به قبل به نظر قابلتوجه است.
در فرابورس و بازار پایه نیز حجم مبنا پیش از این وجود نداشت و در شرایط کنونی این موضوع میتواند اثر محسوستری بر معاملات نسبت به قبل داشته باشد.
تقریبا برای عمده نمادها بازار پایه کف در نظر گرفته شده یعنی ۲ میلیارد برای بازار زرد، یک میلیارد برای بازار نارنجی و ۵۰۰ میلیون تومان برای بازار قرمز بهعنوان حجم مبنا از دوشنبه اعمال خواهد شد (براساس محاسبات از معاملات چهارشنبه).
در این میان کمتر از ۱۰ نماد نیز حجم مبنای بالاتری را نسبت به حداقل تعیینشده در بازار پایه خواهند داشت بهصورت کلی سنگین شدن لنگر قیمتی همانطور که در رشدهای افسارگسیخته روند معاملات را کُند میکند تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس اگر بنا باشد بازار سهام به اتفاقات اخیر مانند کرونا و بازار جهانی نیز واکنش نشان دهد مسیر نزولی سهام را نیز کُند میکند.
در شرایط کنونی شاید جنبههای مثبتی از این داستان وجود داشته باشد اما اینکه چرا ناظر مجبور شده است شدت اثر این ابزار را سنگینتر کند خود موضوع گزارش دیگری است که نقدهای سنگینی را به مقام ناظر و سیاستگذار اقتصاد کشور وارد میکند.
ایجاد صف در بازار سرمایه نتیجه وجود حجم مبنا/ قانونی مختص به بورس ایران
حجم مبنا یکی از موضوعاتی است که میتواند از سقوط و صعود یکباره نمادها جلوگیری کند؛ اما همین قاعده معایبی نیز دارد که سهامداران خرد را با مشکل مواجه کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از فارس؛ حجم مبنا در بورس ایران یکی از موضوعاتی است که از سال ۸۲ جهت صیانت از حقوق سهامداران در بازار سرمایه ایجاد شد؛ اما در ماههای اخیر حجم مبنا یکی از مشکلات سهامداران حقیقی بوده است. البته باید به این نکته توجه کرد که قانون حجم مبنا تنها در بورس ایران وجود دارد. یعنی اصطلاح حجم مبنا، هیچگاه به گوش انبوه سهامداران فعال در بورسهای سایر کشورهای جهان نرسیده است.
در روزهای اخیر شایعات فراوانی جهت برداشته شدن قانون حجم مبنا و محدودیت نوسان شنیده شده است که مسوولان سازمان بورس به صورت تلویحی آن را تکذیب کرده اند.
حجم مبنا چیست؟
مطابق با تعریف مندرج در تارنمای شرکت بورس اوراق بهادار تهران، حجم مبنا عبارت است: آن تعداد از یک نوع اوراق بهادار که باید در هر روز مورد دادوستد قرار گیرد تا تمام درصد تغییرات مجاز در آن روز در تعیین قیمت روز بعد لحاظ شود. هدف از تعیین حجم مبنا این است که سرمایه گذاران اطمینان داشته باشند که نوسانات قیمت سهام در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت صورت گرفته است و در نتیجه وجود حجم می تواند مانع از ایجاد قیمت های غیرواقعی و کاذب در بازار می شود.
مهمترین مزیت قانون حجم مبنا، جلوگیری از حرکات پرشیب و یک باره در روند قیمتها است. در زمانی که قیمتها به شدت در حال کاهش یا افزایش است، در صورتی که نمادها مورد استقبال قرار نگیرند و خرید و فروش نشوند، حجم مبنا پرنشده و قیمت برای روز آتی معاملاتی نیز تغییر چندانی نمی کند. به عبارت دیگر، مهمترین توجیه برای اعمال قانون حجم مبنا، جلوگیری از بروز نوسانات شدید در قیمت سهام است.
ایرادی که حجم مبنا بر معاملات وارد می کند
همین ویژگی قانون حجم مبنا، بزرگترین ایراد آن نیز محسوب می شود. شکل گیری صفهای خرید و فروش، سبب می شود حجم زیادی از سرمایه افراد در این صف ها بلوکه شود. این حجم پول بلوکه شده در صفها روانی و معامله در بازار را کاهش می دهد که این حجم از پول می توانست در سایر نمادها مورد معامله قرار گیرد.
اشکال دیگر در مورد حجم مبنا در زمان محاسبه شاخص به وجود می آید. قیمت پایانی سهام از رابطه مستقیم با قیمت و حجم روزانه پیروی میکند؛ بهصورتی که پر شدن حجم مبنا در بالاترین سقف قیمت روزانه (یا کف قیمت) بیشترین تاثیر بر شاخص را داشته و باقی معاملات دیگر کماثر خواهد شد.
قانون گره معاملاتی می تواند مشکل حجم مبنا را حل کند؟
تاثیر منفی قانون حجم مبنا بر نقدشوندگی در بازار سرمایه مورد تائید کارشناسان و مسوولین سازمان بورس قرار دارد. اما تاکنون برنامه ای جهت رفع این مشکل به تصویب نرسیده و یا اصلا پشنهادی برای آن ارائه نشده است. به همین منظور قوانین مکملی برای کاهش مشکلات حجم مبنا وجود دارد. یکی از این قوانین رفعگره معاملاتی (حذف حجم مبنا برای مدت حداکثر ۵ روز کاری) در هنگام شکلگیری صفهای خرید و فروش و نیز حذف محدودیت نوسان و نیز حجم مبنا برای مدت یک روز (در صورت تعدیل بیش از ۱۰درصدی EPS سهم) مربوط میشود. با این وجود به نظر میرسد که در صورت پافشاری سازمان بورس بر حفظ قانون حجم مبنا، قوانین مکمل دیگری نیز موردنیاز هستند تا بتوان آثار منفی ناشی از قانون یاد شده را به حداقل ممکن رساند.
چرا حجم مبنا به روز نمی شود؟
یکی از مواردی که می تواند در خصوص حجم مبنا کمک زیادی به سهامداران کند، به روز رسانی این حجم در بازه های زمانی مختلف است. یعنی حجم مبنای هر شرکت متناسب با میزان معامله انجام شده در بازه های یک ماهه تا سه ماهه، برای ماه های آینده تغییر کند. این مساله شاید بتواند میزان معاملات در ماه های مختلف را تحت تاثیر قرار دهد و از ایجاد صف جلوگیری کند.
پیش بینی اثر چهار تصمیم بر بورس/ اتفاق جدیدی در انتظار سهامداران است؟
اقتصادنیوز: شورای عالی بورس در چهار تصمیم خود چه هدفی را دنبال می کند؟ مواجهه با این تصمیم ها چگونه بوده است؟ در این گزارش اثر تصمیم ها بر بورس بررسی شده است.
به گزارش اقتصاد نیوز،شورای عالی بورس در جلسه دیشب خود تصمیم گرفته که از روز شنبه 25 بهمن (هفته بعد) چهار تصمیم جدید را به اجرا بگذارد. بر مبنای صحبتهای محمدعلی دهقان دهنوی، رئیس جدید سازمان بورس و اوراق بهادار در 4 موضوع «محدوده دامنه نوسان قیمت سهم»، «حجم مبنای معاملاتی»، «انتشار اوراق تبعی» تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس و «اهرم اعتبار خرید کارگزاران بورس» دستورات جدیدی اخذ شد که براساس آن:
- دامنه نوسان خرید و فروش سهام منفی 2 درصد و مثبت ۶ درصد میشود.
- تغییرات حجم مبنا در اختیارات سازمان بورس قرار گرفت تا متناسب با شرایط بازار، تغییراتی اعمال شود.
- به سازمان بورس و اوراق بهادار اختیار داده شد، انتشار اوراق اختیار فروش تبعی به ناشران و سهام داران عمده الزام شود.
- اعتبار خرید کارگزاریها به ۶۰ درصد تغییر پیدا میکند.
البته دهقان دهنوی روز قبلتر هم از تصویب هشت بند هیئت مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار به منظور روانسازی و تعدیل معاملات در بازار سرمایه خبر داده بود. برخی از فعالان بورسی هم فارغ از ماهیت تصمیمها گفتهاند این تصمیمهای چهارگانه جزو اختیارات هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار است و نیازی به مصوبه شورای عالی بورس ندارد.
اکنون اما پرسش اینجاست که تصمیمات فعلی شورای عالی بورس چقدر میتواند در مختصات کنونی بازار هیجانزده سهام تاثیرگذار باشد. این تصمیمات در همان ساعت ابتدایی موجی از نظرات مثبت و منفی اهالی بازار سرمایه را به دنبال داشت.
آثار منفی 4 تصمیم شورای عالی بورس
مخالفان تصمیمات مزبور، بیشتر از جنس اقتصاددانان بودند زیرا که تصمیمات اینچنینی توسط سیاستگذار را از جنس مداخلات دستوری در راستای خودداری از ریزش بیشتر قیمت سهام و نیت به ظاهر خیرخواهانه سیاستگذار برای جلوگیری از متضرر شدن سهامداران تلقی میکنند. از دید اقتصاددانان این رفتار بیشتر به جای اینکه منطقی و طبیعی به نظر آید، در راستای تامین آرزو و امیال سیاستگذار است و با بازی گرفتن اعتبار سیاستگذار، به نوعی میتواند حتی اثرات منفی در بلندمدت بر بازار بگذارد. توصیه برخی اقتصاددانان این است که به جای این صدا خفه کن ها و مسکن موقت تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس بازار را بهتر است به حال خود واگذاشت و از دستور به کناری نهاد تا خودکار به شرایط تعادل برسد زیرا که رفتار بازار خود تابعی آمیخته از هیجان و منطق خواهد بود. از دید این گروه از اقتصاددانان چنین تصمیم هایی عملا فقط مسیر رسیدن به تعادل را فرسایشی میکند. زیرا در این حالت به تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس دنبال آن هستند به صورت دستوری به کسانی که در صف خرید قرار می گیرند ۳ برابر کسانی که در موقع نزول در صف فروش هستند سود می کنند پاداش دهند.
برای نمونه علی سعدوندی اقتصاددان می گوید: بازی با دامنه نوسان و حجم مبنا راهکار درستی نیست زیرا اگر فقط چهار هفته شاخص کف منفی دو درصدی را بزند به 800 هزار می رسد و اگر حجم مبنا کاهش یابد نقد شوندگی بازار به محاق می رود.
استقبال از چهار فرمان بورسی
موافقان تصمیم اما بیشتر از جنس فعالان بازار سرمایه هستند که تصمیمات از این دست را با توجه به هیجانزدگی مفرط بازار، مثبت ارزیابی میکنند و معتقدند در شرایط کنونی سیاستگذار به بازار بیتفاوت نیست و باید از این تصمیمات حمایت کرد. از دید برخی از فعالان بازار سرمایه این تصمیمات به نفع بازارگردانها و بازیگران بزرگ (همان حقوقیهایی که میتوانند روند بازار را تغییر دهند) اخذ شده و میتواند دامنه اثر مثبتی را در بازار سهام به دنبال داشته باشد.
نوش دارویی که دیر رسید
البته هستند کسانی که نظرات بینابینی دارند و معتقدند بسته به نوع رفتار روزهای آینده بازار، این تصمیمات میتواند اثرات متفاوتی داشته باشد برخی که با آن موافق هستند اما در حکم نوش دارویی می دانند که دیر رسیده و برخی که می گویند اگر حمایت حقوقی ها را نداشته باشد به کار نمی آید از دید این گروه بهتر است در این خصوص به انتظار روزهای آینده نشست.
برای نگاه موشکافانه هر سه آرا، بهتر است به طور جداگانه هر 4 تصمیم شورای عالی بورس را مورد بررسی دقیق قرار داد:
اثر تصمیم جدید درباره دامنه نوسان
بر مبنای تصمیم جدید، دامنه نوسان خرید و فروش سهام منفی 2 درصد و مثبت ۶ درصد میشود. برای فهم میزان دامنه اثر تصمیم مزبور ابتدا بهتر است بدانیم دامنه نوسان چیست و چه مکانیزمی دارد؟
دامنه نوسان در سادهترین معنا بیشترین تغییرات مُجاز قیمت برای سهم هر شرکتی در بازار سهام (بورس و فرابورس) در طول یک روز معاملاتی است. در حال حاضر دامنه نوسان شرکتهای پذیرفته شده در بورس و بازار الف فرابورس مثبت یا منفی 5 درصد نسبت به قیمت پایانی روز قبل هر سهم است؛ این بدین معناست که به طور مثال اگر قیمت پایانی سهمی امروز ۱۰۰۰ تومان باشد، قیمت مُجاز برای معاملات فردای این سهم در بازه ۹۵۰ تا ۱۰۵۰ تومان است. البته دامنه نوسان در بازار ب فرابورس ۱۰ درصد و در بازار تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس ج فرابورس دامنه نوسان آزاد است؛ یعنی محدودیتی برای معاملات وجود ندارد. همچنین دامنه نوسان حق تقدم هر سهام ۲ برابر دامنه نوسان سهام عادی آن است. پس دامنه نوسان حق تقدم شرکتهای بورسی و بازار الف فرابورس مثبت و منفی ۱۰ درصد و شرکتهای بازار ب مثبت و منفی ۲۰ درصد است. البته این نکته را فراموش نکنیم که دامنه نوسان در بازارهای جهانی مانند فارکس وجود ندارد. در چهار موقعیت زمانی هم مکانیزم دامنه نوسان اعمال نمیشود:
- بعد از مجمع عادی سالانه شرکتها، برای تقسیم سود سهم دامنه نوسان وجود ندارد؛ به اصطلاح قیمت سهم آن میتواند بیش از دامنه تعیین شده افزایش یا کاهش داشته باشد.
- بعد از برگزاری مجمع فوق العاده برای افزایش یا کاهش سرمایه نیز نماد سهم بدون دامنه نوسان بازگشایی میشود.
- زمانی که شرکتی سود هر سهم یا EPS خود را بیش از ۲۰ درصد تعدیل مثبت یا منفی دهد، نیز سهم بدون دامنه نوسان خواهد بود.
- بازار ج فرابورس که هیچ وقت دامنه نوسان ندارد و میتواند در هر قیمتی بالا یا پایین برود. (اگر چه این بازار به دلیل نداشتن دامنه نوسان از هیجان بالایی برای ریسکپذیران روبهروست اما به همه سهامداران توصیه میشود بدون اطلاعات کافی هیچ وقت در بازار ج فرابورس سرمایه گذاری نکنند!)
سیاستگذاران و ناظران در بازار سهام مدعیاند چون دانش مالی در میان بورسبازان پایین است، هدف از اعمال دامنه نوسان، جلوگیری از آشفتگی قیمتها و حساسیت بازار سهام به شایعات و هیجانات است. به عبارت بسیار سادهتر آنان ادعای آن را دارند که با این راهکار میخواهند جلوی زیان افراد مبتدی و کم تجربه در بورس را بگیرند اما آیا در عمل این اتفاق رُخداده است؟
حالا اما بسیاری در همان نگاه نخست معتقدند معلوم نیست بورس با چه مطالعات کارشناسی مبنای منفی 2 و مثبت 6 را درنظر گرفته است. برخی از فعالان بازار سرمایه معتقدند با اعمال دامنه نوسان جدید، نوسانگیری کم ریسکتر میشود و بورسبازان بدون ترس در صف فروش قرار میگیرند. در واقع برخی با عجیب و غریب خواندن این تصمیم یک صف خرید را برابر با سه روز پشت سر هم صف فروش میدانند که در نهایت بورسباز سربهسر میشود! برخی دیگر هم این تصمیم را از جنس دستکاری میدانند که از هیجان موقت فروش میکاهد اما تاکید دارند بازار با این تصمیم نمیتواند در ادامه درست کار کند. جدیترین ایراد برخی اقتصاددانان اشاره به بحث دامنه نوسان غیرمتقارن است که اصولاً سیاستگذار قصد دارد به صورت دستوری، نرخ دامنه نوسان را بالا ببرد و این در حالی است که این مسئله روی اعتبار سیاستگذار تاثیر میگذارد و باعث بیاعتمادی میشود. در واقع سیاستگذار کار منطقی انجام نمیدهد و بیشتر در پی تامین امیال و آرزوی خود است که با این رویکرد، میتواند اثر منفی داشته باشد. موافقان اما میگویند بهتر است این تصمیمات را در شرایط فعلی هیجانزدگی مفرط بازار سنجید و از آن حمایت کرد، چرا که بازار میتواند به لحاظ روانی خود را بازیابی کند. در مجموع به نظر میرسد این نوع رویکرد در تعدیل دامنه نوسان فرسایشی باشد و بهتر است سیاستگذار راهکارهای خود را در تابعی از اصلاحات ساختاری تعریف کند تا بازار بتواند بهتر به سمت کارآیی سوق یابد.
اثر تصمیم جدید درباره حجم مبنا
بر مبنای تصمیم دیگر، تغییرات حجم مبنا در اختیارات سازمان بورس قرار میگیرد تا متناسب با شرایط بازار، تغییرات اعمال شود. حجم مبنا به چه معناست و چه کارکردی دارد، تغییرات در حجم مبنا چقدر میتواند بورس را تحت تاثیر قرار دهد؟
حجم مبنا در معنای حداقل تعداد سهمی است که باید مورد معامله قرار گیرد تا سهم در دامنه نوسان کامل قیمتی افزایش یا کاهش یابد. به عبارت سادهتر آن تعداد از اوراق بهادار که باید در هر روز مورد دادوستد قرار گیرد تا تمام درصد تغییرات مُجاز در آن روز در تعیین قیمت روز بعد لحاظ شود. تعداد حجم مبنای هر سهم، براساس قیمت پایانی سهم (قیمتی که براساس میانگین وزنی معاملات هر نماد در یک روز به دست میآید) در آخرین روز معاملاتی هر هفته محاسبه و از نخستین روز معاملاتی هفته بعد اعمال میشود.
فرمول حجم مبنا از سال 1382 تاکنون بسیار تغییر کرده، اما براساس اعلام بورس اوراق بهادار، از تاریخ ۱۲ اسفند ۹۸، حجم مبنای همه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران براساس فرمول قبلی (ماده واحده مصوب ۲۸ بهمن ۱۳۹۳ هیات مدیره سازمان بورس و اوراق بهادار) ۴ در ۱۰ هزار سهام شرکت است، به شرطی که حداقل ارزش مبنا برای تمامی شرکتها برابر با 5 میلیارد تومان و حداکثر ارزش مبنا برای شرکتهای با سرمایه 2 هزار میلیارد تومان و بالاتر، 12 میلیارد تومان و برای شرکتهای با سرمایه کمتر از 2 هزار میلیارد تومان، 10 میلیارد تومان تعیین باشد.
سیاستگذار هدف از اعمال حجم داینامیک مبنا را این میداند که نوسان قیمت سهم در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت باشد و مانع از ایجاد قیمتهای غیرواقعی و کاذب باشد. از دید سیاستگذار کارکرد تغییر قانون حجم مبنا، به نوعی پیمودن و توزیع روند رشد با وضعیت ورود نقدینگی در بازار است. اگر چه پیشتر عنوان میشد که قانون پارسال حجم مبنا از سرعت رشد بازار میکاهد اما اکنون فعالان بازار سرمایه آن را مهم تلقی میکنند و کاهش احتمالی آن را در راستای افزایش سرعت رشد بازار با کاهش هزینه کمتر برای بازارگردانها در راستای افزایش قیمت سهم تلقی میکنند. از دید موافقان، تصمیم منطعف شدن حجم مبنا در بازار فرابورس، به نفع بازیگران خواهد بود و برای پولهای بزرگ در بازار میتواند سیگنال حمایتی به دنبال داشته باشد. مخالفان اما معتقدند این تصمیم جدید بورس تنها صفهای فروش را به روزهای آتی و بعد موکول میکند و در عمل وضعیت کنونی برگشتپذیر خواهد بود. مخالفان بحث حمایت از تصمیمات جدید و بازیابی روانی بازار را بیشتر در چارچوب خوشبینی برخی از فعالان بازار سرمایه ارزیابی میکنند. در مجموع برخی این تصمیم را به دلیل ترس فعلی بازار مثبت تلقی میکنند و از آن به عنوان گام روبه جلو برای اصلاحات بنیادی یاد میکنند.
اثر تصمیم جدید درباره اوراق اختیار فروش تبعی
در تصمیم دیگر دیشب به سازمان بورس و اوراق بهادار اختیار داده شد انتشار اوراق اختیار فروش تبعی به ناشران و سهام داران عمده الزام شود. اوراق اختیار فروش تبعی چیست و چه اهمیتی برای بازار دارد.
اوراق اختیار فروش تبعی که از آن با عنوان بیمهکردن سهام یاد میکنند، یکی از ابزارهای مالی در چارچوب پوشش ریسک است که به واسطه آن به نوعی سهامداران در برابر زیان سهام بیمه میشوند. سهام دار با در اختیار داشتن اوراق اختیار فروش تبعی، میتواند ریسک سیستماتیک[1] را به حداقل تاثیر حجم مبنا بر معاملات در بورس برساند؛ بدین معنا، در صورتی که قیمت سهم شرکتی در تاریخ مورد توافق تاریخ اعمال، کمتر از قیمت مورد توافق قیمت اعمال باشد، دارنده اوراق اختیار فروش میتواند با دریافت مابهالتفاوت قیمت اعمال و قیمت پایانی سهم در بازار عادی منتفع شود. این اوراق اما چهار ویژگی و یک نکته مهم دارند:
- خریداران این اوراق حق فروش آن را تا تاریخ سر رسید ندارند.
- این اوراق تنها به کسی تعلق میگیرد که سهام شرکت مزبور را داشته باشد.
- خریداران تنها به میزان سهام تملک شده در بورس میتوانند اوراق اختیار فروش تبعی بخرند.
- با این اوراق سرمایهگذاران به دنبال کسب سود بیشتر در بازار سرمایه هستند.
در کنار این ویژگیها و مزایا، نکته مهم اینجاست که اوراق اختیار فروش تبعی در بازار ثانویه معامله نمیشوند.
در بیشتر نظرات مربوط به اهالی بازار سرمایه و اقتصاددانان اختیار و بهرهگیری از ابزارهای مالی متنوع در راستای تعمیق بخشی به بازار سرمایه مثبت ارزیابی شده اما پاشنه آشیل این تصمیمات بحث الزام و دستوری کردن آن است که به نظر میرسد میتواند کارکرد مثبت این تصمیم را خنثی کند. هر چند که اوراق اختیار فروش تبعی در ایران معایبی هم دارد، اما در راستای تنوع بخشی به ابزارهای مالی پوشش بخشی از ریسک سرمایهگذاران میتواند مثبت ارزیابی شود اما این سیاست بهتر است در مختصات هماهنگ شده با سیاستهای درست و منطقی و غیر مداخلانه در راستای تعمیق بخشی به بازار صورت گیرد.
اثر اهرم اعتبار خرید کارگزاران بورس
براساس تصمیم بورس، ضریب تعدیل سهام و حق تقدم آن در معاملات اعتباری از ۴۵ درصد به ۶۰ درصد افزایش مییابد. اعتبار معاملاتی چیست و چه کارکرد و اثری بر بورس دارد؟
دریافت اعتبار معاملاتی در بورس یکی از خدمات جذاب برای سرمایهگذاران است؛ با این شیوه سرمایهگذاران علاوه بر سرمایهای که در اختیار دارند، میتوانند میزان دیگری نیز سرمایه را در قالب اعتبار معاملاتی از کارگزار خود قرض بگیرند و معاملات پُرحجمتری انجام دهند. طبق قوانین سازمان بورس و اوراق بهادار، کارگزاریها برای ارائه اعتبار به مشتریانشان باید دستورالعمل خرید اعتباری اوراق بهادار در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران را رعایت کنند. البته کارگزاریها در عین پیروی از این دستورالعمل، آزادانه میتوانند شرایط اعطای اعتبار را طبق سیاستهای خودشان به پیش ببرند.
با تاکید به این مطلب که کارگزاران بورس در بازار سرمایه سیاستهای مختلفی را در ارائه بستههای اعتباری به مشتریان خود در پیش میگیرند، بسیاری از فعالان بورس تصمیم جدید را از یک جنبه مهم، و روندساز تلقی میکنند و آن این است که بازیگران بزرگ بورس میتوانند اعتبار بیشتری بگیرند و اقدام به معاملات با حجم بیشتری کنند. همین مسئله میتواند در رونق معاملات و سود بیشتر در زمان کمتر هم اثرگذار باشد. از این نگاه سیاست ناظر بازار مثبت و در راستای حمایت از بازیگران بزرگ خواهد بود. اما مخالفان ارزیابی خود را در چارچوب مداخلات بیمورد سیاستگذار مطرح میکنند که با تجربه تغییر مداوم در یک سال گذشته به نظر میرسد اعتبار سیاستگذار به بازی گرفته میشود. در سوی دیگر اما برخی هم با این بحث که چشمانداز بازار منفی است، معتقدند افزایش اعتبار خرید کارگزاران بورس اگر چه نمیتوان بیاثر اما حداقل، کماثر خواهد بود.
[1] ریسک حاصل از اثر عوامل کلی بازار که بهطور همزمان بر قیمت اوراق بهادار موجود در بازار مالی تأثیر میگذارد. عواملی همچون تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی همانند تغییرات نرخ ارز، چرخههای تجاری، تورم، سیاستهای پولی و مالی دولتها باعث ایجاد ریسک سیستماتیک در سیستمهای مالی و اقتصادی میشود.
دیدگاه شما